کد خبر: 5370

1390/08/23 19:31

نسخه چاپی | دسته بندی: هنر / یادداشت مدیرمسئول
0
بازدیدها: 2 405

عید سعید غدیر، عید اکمال دین مبارک، هدیه ای از استاد نجابتی (موسسه هنر شیعی)

  هو الهادی صحرا به صحرا باد و طوفان موج مي زد آنجا بيابان در بيابان موج مي زد با پشته هاي ماسه ي در شن نهفته مغرور تر از قلّه ي در ابر خفته کوهان به کوهان اشتران کوه جاري سُم بر زمين مي […]

 

هو الهادی

صحرا به صحرا باد و طوفان موج مي زد
آنجا بيابان در بيابان موج مي زد
با پشته هاي ماسه ي در شن نهفته
مغرور تر از قلّه ي در ابر خفته
کوهان به کوهان اشتران کوه جاري
سُم بر زمين مي کوفت باد نو بهاري
روي ترک هاي زمين خشک ريشه
خورشيد مي باريد مانند هميشه
آشوبي از دريا فراتر داشت صحرا
انگار شوري تازه در سر داشت صحرا
ناگاه شد آيينه اي از نور پيدا
گرد و غبار کاروان از دور پيدا
آنک ندا آمد رسول عشق برخيز
برخيز و شوري تازه در عالم برانگيز
امروز خم ها سر به سر مست تو افتاد
تکميل دين عشق در دست تو افتاد
دين خدا را تا نماند پرس و جويي
بايد بگويي آنچه را بايد بگويي
هر چند بعد از اين تو را ديوانه خوانند
ننوشته مکتوب تو را هذيان بدانند
هر چند نامردان لباس قهر پوشند
فرزند صلح و آشتي را زهر نوشند
هر چند بعد از تو دل از دلبر ببرّند
خون خدا را تشنه تشنه سر ببرند
هر چند دينت را سر نيزه بجويي
بايد بگويي آنچه را بايد بگويي

در نشوه خيزي که زمين مست آسمان مست
ساقي و سقّا بر بلندا دست در دست
دستي که با آن در ازل گل مي سرشتند
دستي که لوح عشق را با آن نوشتند
دستي که راز کنت کنزآ مخفيا بود
روزي که الرّحمن علي العرش استوي بود
دستي که ابراهيم را در آستين بود
دستي که بت ها را شکست آري همين بود
دستي که هر شب کفش پاره وصله مي کرد
دستي که خيبر را به زانو در مي آورد
دستي که گرچه با سکوت چاه پيوست
در روشناي شمع بيت المال ننشست
دستي که بوي غربت و نان و رطب داشت
دستي که دل در پرسه هاي نيمه شب داشت
دستي که همپاي رعيّت بيل مي زد
اما قنوتش طعنه بر جبريل مي زد
دستي که شهر علم را دروازه وا کرد
گويي سحر بلبل حکايت با صبا کرد
دستي که از اوج يد اللهي مي آمد
دست خدا دست علي دست محمّد

مولا دلم بي وصل تو شادي مبيناد
هرگز به غير از محنت آزادي مبيناد
امشب شب وصل است و طي شد نامه ي هَجر
آري سلامٌ فيه حتّي مطلع الفجر

 

مهدي جهاندار

--
www.shiaarts.com
info@shiaarts.com

تگ های مطلب:
ارسال دیدگاه

  • bowtiesmilelaughingblushsmileyrelaxedsmirk
    heart_eyeskissing_heartkissing_closed_eyesflushedrelievedsatisfiedgrin
    winkstuck_out_tongue_winking_eyestuck_out_tongue_closed_eyesgrinningkissingstuck_out_tonguesleeping
    worriedfrowninganguishedopen_mouthgrimacingconfusedhushed
    expressionlessunamusedsweat_smilesweatdisappointed_relievedwearypensive
    disappointedconfoundedfearfulcold_sweatperseverecrysob
    joyastonishedscreamtired_faceangryragetriumph
    sleepyyummasksunglassesdizzy_faceimpsmiling_imp
    neutral_faceno_mouthinnocent

عکس خوانده نمی شود