کد خبر: 6352

1399/10/07 17:31

نسخه چاپی | دسته بندی: فرهنگی / چهره ها / هنر / اهل بیت علیهم السلام
+1
بازدیدها: 993

بانوی جهان

وجود مقدّس حضرت زهرا سلام الله علیها؛ تجلّی ‏گاه كمالات خداوند سروده ای از ایت الله سیدحسین شمس خراسانی ره […]

بانوى جهان، مظهر و يا باطن يزدان

 دخت شه لولاك، تجلّى‏گه رحمان

 

مخدومه عالم بود او، مهتر نسوان

 در بارگهش خيل ملائك پى فرمان

 

هم‏ صحبت و هم‏ راز وى از عالم بالا

 چون جنس به هم‏جنس كند ميل به دوران

 

صبح از رخ او كرده طلوع و شده پيدا

 از طلعت پر نور وى است روز، درخشان

 

خورشيد خجل گشت چو ديد آن مه انور

 بنمود كسوف و ز خجالت شده پنهان

 

بدر از افق شرق همى منخسف آمد

 چون بدر دگر از افق غرب نمايان

 

منجر به محاقش شده آن طلعت زيبا

 نورش شده مستهلك آن نور درخشان

 

حوّا چو به ظاهر بُوَدش مام و به معنا

 او مام وى و نكته اين امر تو برخوان

 

هم آسيه، هم هاجر و هم مريم عمران

 در مكتب اويند همه طفل دبستان

 

بُگزيده بود مريم اگر بر همه نسوان

 بگزيده بر او آمده محبوبه يزدان

 

بر عصمت او هست گواه آيه تطهير

 بر منكر او گو تو برو وحى خدا خوان

 

او جلوه و آيينه و مرآت اله است

 بالذّات خدا، فاطمه بالغير و به امكان

 

بى‏ او دو جهان قابل خلقت چو نمى‏ بود

 بر هر دو جهان فاطمه شد معنى و بنيان

 

حلم و شرف و دانش و فيض و كرم است او

 علم و عمل و بينش و دانايى و عرفان

 

در حسن و مكارم يم بى‏ساحل فضل است

 در علم و شرف، اسّ و اساس، اوّل و پايان

 

استاد كليم ‏اللّه و عيساى مسيح است

 شاگرد كلاسش شده يعقوب و سليمان

 

خورشيد فضيلت، يم بس ژرف كمالات

 در حسن و فضائل چو گلستان و چو بستان

 

شيرازه قرآن و قوام و شرف دين

 در علم و شرف، شمس جلى، كوكب تابان

 

روح ‏القُدُس و معنى مشكات و شب قدر

 در بحر عبادت صدف و گوهر رخشان

 

هرگز نتوان زاد دگر مادر دوران

 مانند تو دختى كه كند فخر به اقران

 

در دائرۀ هستى اگر نامده بودى

 خورشيد ولايت نبُدش كفو به دوران

 

بحرى كه بيان كرده خداوند به قرآن

 خارج شود و صادر از او لؤلؤ و مرجان

 

آن بحر تويى، لؤلؤ و مرجان حسنينت

 آن بحر دگر، همسر تو، زبده كيهان

 

توأم چو شود عصمت كبرى و ولايت

 توليد از اين هر دو شود لؤلؤ و مرجان

 

باباى تو فرموده فدايش پدرش باد

 بوسيده پدر دست تو اى معدن ايمان

 

گر درج شود فضل تو در دفتر هستى

 بى‏ سر بود اين دفتر و بى‏ آخر و پايان

 

تاج سرى و اسوه و سالارى و رهبر

 بهر همه مردان و زنان، در همه دوران

 

تو كوثر و سرچشمه بس خير كثيرى

 هم موهبة‏اللّه بر آن ختم رسولان

 

نام است تو را فاطمه و فاطمه وصفت

 هم أمّ‏ أبيها، به يقين، مفخر انسان

 

تو دخت نبى، زوج وصى، مام ولىّ‏ اى

 هم مركز اسرارى و اسرار تو پنهان

 

بُد مكتب تو مكتب توحيد و شهادت

 در دامن تو تربيتِ شاه شهيدان

 

حق را تو بُدى ناصر و هم بُد هدفت حق

 اى كشته راه حق و حق را تو چو برهان

 

دادى به جهان درس طرف‏دارى از حق

 از جان بگذشتى، به بسى رنج فراوان

 

از نسل تو آيد به جهان قائم بالحق

 كاخ ستم و ظلم كند يك‏سره ويران

 

با پرچم فتح آيد و با رايت نصرت

 با گسترش حق، همه جا داد نمايان

 

مرهم به جراحات دل ريش تو بنْهد

 آن منتقم آل، از آن فرقه دونان

 

اى كاش شود روزى ما روز وصالش

 غيبت به سر آيد، چو شود هجر به پايان

 

اى كاش كه گردد حَرَمت زود هويدا

این عقده گشاید،پسرت محییِ قرآن

 

فرزند تو يك موهبت و يك صله خواهد

 خواهد كه بَريدش برِ خود، روضه رضوان

 

بانوی جهان

 

تگ های مطلب:
ارسال دیدگاه

  • bowtiesmilelaughingblushsmileyrelaxedsmirk
    heart_eyeskissing_heartkissing_closed_eyesflushedrelievedsatisfiedgrin
    winkstuck_out_tongue_winking_eyestuck_out_tongue_closed_eyesgrinningkissingstuck_out_tonguesleeping
    worriedfrowninganguishedopen_mouthgrimacingconfusedhushed
    expressionlessunamusedsweat_smilesweatdisappointed_relievedwearypensive
    disappointedconfoundedfearfulcold_sweatperseverecrysob
    joyastonishedscreamtired_faceangryragetriumph
    sleepyyummasksunglassesdizzy_faceimpsmiling_imp
    neutral_faceno_mouthinnocent

عکس خوانده نمی شود