تازه های کتاب
تازه های انتشارات کتاب ناب
بایسته های فرهنگ
سازمان های فرهنگی
- حکمرانی در شکل کلان نیاز دارد، بداند در کجا سفت و کجا منعطف باشد
- انتصاب دبیر شورای فرهنگ عمومی کشور
- نادره رضایی، معاون امور هنری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی شد
- فعالیتهای معاونت فرهنگی وزارت ارشاد در جهت اهداف انقلاب اسلامی است
- عبدالحسین کلانتری معاون امور فرهنگیِ وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی شد
- محسن جوادی، رئیس پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات شد
- چابک سازی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
مسائل نظری
حوزه علمیه
دانشگاه
- انتشار کتابهای فقهی درباره مسائل روز
- گزارشی از حضور استاد احمد مبلغی در مجمع جهانی فقه اسلامی
- ادله فقهی الزام حاکمیت به حجاب
- ظرفیتها و چالشهای استفاده از فقه در تقنین
- حجاب امری اجتماعی، با امکان قانونگذاری
- مسئله اجازه همسر، نیازمند بحث فقاهتی است
- کسانی که در اصول تابع دیگران باشند، نباید خود را مجتهد بدانند
- تمدید مهلت ارسال اثر به پنجمین دوره انتخاب کتاب برگزیده دانشگاهی
- بازسازی منابع تاریخی مفقود شیعه
- رتبهبندی علمی دانشگاهها، پژوهشگاهها و مؤسسات آموزش عالی وابسته به حوزه علمیه قم
- انتصاب ریاست نهاد نمایندگی رهبری در دانشگاهها
- ۱۳ دانشگاه ایرانی در جمع هزار دانشگاه برتر دنیا
- ضرورت پردازش دادههای علمی و کتابخانهای
- دکتر محسن جوادی معاون فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی شد
علمی آموزشی
علمی پژوهشی
هنر
- وضعیت فلسفه در سده اخیر حوزه علمیه قم
- فقهی که بخواهد نظریهپرداز باشد، در بستر درسهای تخصصی و پژوهشهای آزاد شکل میگیرد
- ضرورت پرداختن به مکتب فقهی و اصولی امام خمینی (ره)
- قطب فرهنگی اسلام «عقل» است
- مدیر حوزه های علمیه خواهران کشور انتخاب شد
- جامعه الزهراء س یادگاری پربرکت از حضرت امام ره
- تغییر و تحول در نظام آموزشی حوزههای علمیه
اخبار و مسائل کتاب
نقد و معرفی کتاب
- حکمرانی در شکل کلان نیاز دارد، بداند در کجا سفت و کجا منعطف باشد
- فعالیتهای معاونت فرهنگی وزارت ارشاد در جهت اهداف انقلاب اسلامی است
- برگزیدگان همایش بیست و پنجم کتاب سال حوزه
- صدور پروانه فعالیت کتابفروشان
- مصوبات جلسات 645 تا 647 هیات انتخاب و خرید کتاب
- علیرضا مختارپور، رئیس کتابخانه ملی و مهدی رمضانی، سرپرست نهاد کتابخانههای عمومی کشور شد
- بررسی برگزاری نمایشگاه حضوری 1401
اقتصاد
اجتماعی
- باید امید آفرینی کنیم
- طرح اصلاح قیمت بنزین می توانست بهتر از این اجرا شود
- خواستار استمرار معافیت مالیاتی اصحاب فرهنگ، هنر و رسانه هستیم
- در عرصه جنگ اقتصادی، به طور قاطع دشمن را عقب می زنیم
- دولت خسته نیست
- فعالیت 11 هزار و ۹۰۰ رسانه دارای مجوز در کشور
- افرادی که نفوذ پیدا می کنند داغترین شعارهای حاکمیتی را میدهند
- وفاق ملی ضرورت تداوم انقلاب اسلامی
- ادله فقهی الزام حاکمیت به حجاب
- ثبتنام بیمه درمان تکمیلی اصحاب فرهنگ، هنر، رسانه
- مسئله اجازه همسر، نیازمند بحث فقاهتی است
- بیانیه تشکر و قدردانی بیش از چهل نفر از علما وفضلای حوزه علمیه خطاب به اقای دکترجوادی
- بیانیه تشکر و قدردانی بیش از چهل نفر از علما وفضلای حوزه علمیه خطاب به اقای دکترصالحی
- نگاهی به اندیشه آیت الله هاشمی رفسنجانی ره
1390/12/09 22:12
ناگفته هایی از جلسه فدایی با احمدی نژاد و پاسخ به پرسشهایی درباره جبهه متحد اصولگرایان
چکیده: قرار شد بنده و آقای ابوترابی فرد و آقای نکونام با رئیس جمهوری دیداری در خصوص گروه امیرمنصورآریا داشته باشیم. پیغامی آمد که احمدی نژاد با فدایی صحبت جدایی دارد، ایشان جداگانه بیاید. […]
چکیده:
قرار شد بنده و آقای ابوترابی فرد و آقای نکونام با رئیس جمهوری دیداری در خصوص گروه امیرمنصورآریا داشته باشیم. پیغامی آمد که احمدی نژاد با فدایی صحبت جدایی دارد، ایشان جداگانه بیاید.
مشرق- طرح پرسش هایی درباره جبهه متحد اصولگرایان و بررسی راهکارهایی که مردم پس از انتخابات می توانند مطالباتشان را از یک فهرست انتخاباتی پیگیری کنند بخشی از گفت و گوی 150 دقیقه ای خبرانلاین با حسین فدایی است.
فدایی که به همراه مرحوم حجت الاسلام علی اکبر ابوترابی، محمود احمدی نژاد، داود دانش جعفری،علی دارابی و مجتبی شاکری "جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی "را تاسیس کرد در دور هفتم و هشتم مجلس شورای اسلامی نماینده مردم تهران ،ری،شمیرانات و اسلامشهر بوده و در انتخابات مجلس نهم نامزد جبهه متحد اصولگرایان است. حرفهای شنیدنی دبیرکل جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی را با هم مرور می کنیم.
در انتخابات مجلس نهم، جبهه متحد اصولگرایان پیروز قطعی انتخابات خواهد بود یا یکی از پیروزان انتخابات؟ به نظر شما از سی نفری که در لیست جبهه متحد معرفی شدهاند، تعداد قابل توجهی وارد مجلس می شوند یا لیست جبهه متحد دچار ریزش خواهد شد؟
اصولگرایان در سطح کل کشور فعالیت کرده و لیست معرفی کرده است. براساس سنجشهایی که ما داشتهایم فاصله علاقهمندان به جبهه متحد اصولگرایان با دیگر جبههها زیاد است و به نظر می رسد که جبهه متحد اکثریت قاطعی از آرای مردم را جذب می کند. در تهران به دلیل تعدد لیست ها و ابهامات و سوالاتی که وجود دارد، به نظر می رسد کسب آرا برای تعدادی از افراد حاضر در لیست به مرحله دوم کشیده شود.
رقبایی که میگویید در شهرستانها وجود دارند و اقبال مردم به آنها با اقبال به جبهه متحد فاصله دارد، بیشتر عضو گروهها هستند یا افراد مستقل؟
بیشتر افراد هستند چون در شهرستانها نقش گروهها برجسته نیست. هرچند که گروهها هم حامیانی دارند اما بیشتر افراد هستند. هم افراد مستقل و هم افرادی که تابلوی گروهی دارند.
این افراد وابسته به چه جریانی هستند؟
جریان های متعددی هستند. برآورد کمیت پذیری از این که بیشتر وابسته به چه جریانی هستند نداریم. گرایش مردم به جبهه متحد اصولگرایان در شهرستانها بر اساس سنجشهای یک هفته قبل ما بالای 34-35 درصد بوده است و که فاصله زیادی با گروهای دیگر قرار دارد.
حامیان دولت در شهرستانها رقیب جدی جبهه متحد اصولگرایان نیستند؟
در یک مناطق خاصی این طور است. اما بیشتر افراد رقیب هستند.
جبهه متحد اصولگرایان در بعضی شهرها هنوز لیست خود را ارائه نکرده است و در بعضی شهرهای دیگر تعداد افراد معرفی شده ازسوی جبهه متحد بیشتر از تعداد نمایندگان آن شهر است. دلیل این موضوع چیست؟
در شهرهایی که بین دوستان جبهه متحد اختلاف نظر و سلیقه بود، لیست ارائه نشده و در برخی جاها هم برای برطرف شدن اختلاف نظر و تأمین نظرات همه دوستان، تعداد بیشتری نامزد معرفی شده است که تعداد آن شهر ها کم است
چرا در تهران این کار را نکردید؟
چون تعداد نمایندههای تهران زیاد است و معرفی بیشتر از تعداد نامزدها، موجب شکست آرا میشود.
در شهرستانها چطور؟ ارائه لیستهایی که تعداد معرفی شدگان آن بیشتر از نمایندگان است، موجب شکنندگی آرا نمیشود؟
در برخی شهرستانها ما به دو دلیل عمده، تعداد افرادی بیشتر از نمایندگان آن حوزه معرفی کردهایم. دلیل اول آن است که اختلاف نظرها را به حداقل برسانیم. دلیل دوم هم این است که بالاخره هر کدام از افراد معرفی شده توسط جبهه متحد رای بیاورند از سبد اصولگرایی رای آوردهاند و تفاوت چندانی نمیکند.
برخی از نامزدهایی که بیش از تعداد نمایندگان ازسوی جبهه متحد معرفی شدهاند، نامزدهای جریانهای دیگر از جمله جبهه پایداری هستند. این به نظر شما اشکالی ندارد؟
نه اشکالی وجود ندارد. بالاخره آنها هم اصولگرا هستند.
جبهه پایداری را رقیب جبهه متحد نمیدانید؟
بحث درباره گفتمان با بحث درباره مصادیق سیاسی متفاوت است. وقتی بحث از گفتمان است با وقتی که مصداق سیاسی بحث است تفاوت دارد. اگر افراد جبهههای مختلف اصولگرایی، اعتقادات گفتمانیشان غلبه داشته باشد رقابت نیست اما وقتی بخش سیاسی افراد غلبه پیدا کند، رقابت است.
جبهه پایداری گفتمان جبهه متحد را قبول ندارد. پس با این موضوع آیا جبهه پایداری رقیب جبهه متحد محسوب نمیشود؟
پایداری، منشور اصولگرایی را پذیرفته است. پررنگ کردن تمایزات جبهه متحد اصولگرایان با سایر گروهها از جمله پایداری سودی برای جامعه ندارد و دامن زدن به این اختلاف، کدورتهایی را ایجاد میکند که آثار خوبی برای جامعه به دنبال ندارد. در توضیح کلی بحث، رقابت، گفتمانی نیست. چون وقتی میگوییم گفتمان، پایداری گفتمان خود را گفتمان اصولگرایی و بازتاب گفتمان امام (ه) و رهبری میداند و شاخصهای آن را مشترک معرفی میکند. پس در حوزه گفتمان، مشکلی نداریم . گفتمان هر دو جبهه گفتمان اصولگرایی است. هرچه گستره گفتمان را وسیعتر نگاه کنیم حوزه شمول آن بیشتر میشود. اگر منشور روحانیت درباره اصولگرایی را اصل بدانیم، جبهه متحد اصولگرایان و پایداری تفاوت گفتمانی عمدهای ندارند.
علاوه بر این در شاخصهایی که برای انتخاب نامزد مطرح کردیم نیز تمایز جدی بین جبهه متحد اصولگرایان و پایداری نیست. اما در سلایق و روشها و تطبیقشاخص با مصداق تفاوتهایی هست که این تفاوتها اشکالی هم ندارد. مردم سلایق مختلف را میبینند و متناسب با آن، سبدی از سلایق مختلف انتخاب میشود و به مجلس میرود. البته بحث رویکردها هم مهم است که ناشی از تحلیل شرایط جهانی ،منطقه ای وداخلی می شود.
جبهه پایداری از بودن یا نبودن برخی افراد در لیست جبهه متحد صحبت کرده است و به همین دلیل از سوی برخی رقبا متهم به تندروی و افراطی گری میشود. به نظر میرسد که پایداری تعریف دیگری از اصولگرایی دارد و وارد تمایزات گفتمان هم شده است.
پایداری هنگامی که بر سر بودن یا نبودن افراد حرف میزند، در تطبیق شاخصهای گفتمان اصولگرایی با مصداقها تفاوت دارد و بر سر مصداقها بحث میکند. در شاخصهای انتخاب نامزد برای انتخابات مجلس نهم، ما چهار شاخص ایجابی و چهار شاخص سلبی مطرح کردیم. در شاخصهای ایجابی باز برخورد کردیم و در واقع از مطالبی که ده سال پیش مقام معظم رهبری برای تشکیل جبهه متحد مطرح کردند الهام گرفتیم. شاخصهای ایجابی ما اعتقاد به اسلام، اعتقاد به انقلاب و نظام اسلامی ، اعتقاد به سیره و روش حضرت امام(ره) و اعتقاد به ولایت فقیه و شخص ولی فقیه به عنوان یک واقعیت.
شاخصهای سلبی را با چهار عنوان استکبارستیزی، فسادستیزی، انحراف ستیزی و فتنه ستیزی عنوان کردیم. پایداری این شاخصها را قبول دارد و به نظر میرسد همه گرایشهای اصولگرا قبول دارند. اما در تطبیق این معیارها با مصداق بیرونی ممکن است اختلافاتی وجود داشته باشد. ممکن است این شاخصها را کمیت پذیر کنیم و آن وقت هر جبهه به یکی از این شاخصها وزن و اهمیت بیشتری بدهد و بگوید مصداق مورد نظر ما باید از لحاظ یکی از این شاخصها امتیاز بیشتری بگیرد تا مورد قبول باشد. مشکل اینجاست و تفاوتها در اینجا بروز پیدا میکند.
آیت الله یزدی و آیت الله مهدوی کنی چندی پیش بیانیهای صادر کردند و مردم را به جبهه متحد اصولگرایان فراخواندند. جبهه پایداری این حرکت را قیم مآبی تعریف کرد. این هم اختلاف مبنا و گفتمان نیست؟
این هم اختلاف سلیقه است. اگر پایداریها فکر میکنند اختلاف مبنایی است، این تعریف آنهاست. ما میگوییم وقتی اصل گفتمان را میپذیریم، باید شاخصهای آن را تبیین کنیم. شاخصها هم برگرفته از دیدگاه امام (ره) و رهبری است و من در آوردی نیست.
مقام معظم رهبری در سالگرد 19 دی امسال درباره روش رسیدن به نامزدهای اصلح فرمودند: «مردم باید چشمها را باز کنند، ملتفت باشند. خوشبختانه مردم ما بیدارند. افرادى که می توانند انسان را خاطرجمع کنند، بین انسان و خدا حجت براى انسان درست کنند، انسان به اینها اطمینان کند؛ آنجائى که خودش میتواند تحقیق کند، تحقیق کند.» ایشان همچنین در خطبه های اخیر نمازجمعه تهران فرمودند: «مردم اگر خودشان نامزدهاى انتخاباتى را می شناسند، طبق تشخیص خودشان حتماً عمل کنند؛ اگر نمی شناسند، از افراد بصیر و متدین در گزینشهاى انتخاباتى استفاده کنند.» حضرت امام خمینی (ره) درباره خطر خدشه وارد کردن به جایگاه جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و روحانیت مبارز اینگونه هشدار داده است: «آیا مدرسین محترم که ستون محکم انقلاب در حوزه های علمیه بوده اند – نعوذبا... - به اسلام و انقلاب و مردم پشت کرده اند؟... اگر خدای ناکرده اینها شکسته شوند چه نیرویی جای آنان را خواهد گرفت؟... جناحی که پیروز شود یقیناً روحانیت نیست.»
رهبر حکیم انقلاب نیز درباره جامعه مدرسین تعابیری از قبیل «مغز متفکر و چشم بینا و وجدان سالم و حساس» و «سرشار از علم و فقاهت و تقوا و آگاهیهاى گوناگون» دانسته و بیان کرده اند که شخصا از کمک فکرى جامعه مدرسین استفاده خواهند کرد.
آیت ا... یزدی رئیس جامعه مدرسین حوزه علمیه قم نیز روایتی از دیدار خود با مقام معظم رهبری را اینگونه نقل کرده است: «ایشان چند جمله داشتند که بی سابقه بود؛ فرمودند اعتباری که جامعه مدرسین دارد یک اعتبار ذاتی است، کسی به آن نداده که بتواند از آن بگیرد... شما اگر دیدید یک آدم نااهل دارد به مجلس میرود نمیتوانید ساکت بنشینید، به هر حال وظیفه شرعی امثال شماهاست... این صحبت ایشان راه را برای ما باز کرد.»
بنابراین حمایت رسمی آیت ا... یزدی به نیابت از جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از فهرست سراسری جبهه متحد اصولگرایان به دلیل اهمیت بالای انتخابات مجلس نهم و نگرانی عمیق ایشان از ورود افراد نااهل به مجلس است.
حضرت امام خمینی در وصیت نامه سیاسی- الهی خویش مرقوم فرمودند: «به جامعة محترم روحانیت، خصوصاً مراجع معظم وصیت میکنم که خود را از مسائل جامعه، خصوصاً مثل انتخاب رئیس جمهور و وکلای مجلس، کنار نکشند و بیتفاوتنباشند» همچنین ایشان درباره شخص آیت ا... مهدوی کنی جمله ای دارند که در خصوص کمتر شخصیتی در انقلاب اسلامی، اینچنین بیانی داشته اند: «ما از سابق ایشان (مهدوی کنی) را ارادت داشتیم و حالا هم ارادت داریم و بعدها هم ارادت خواهیم داشت.»
رهبر انقلاب اسلامی در سفر اخیر به استان کرمانشاه در جمع مردم پاوه درباره روحانیون حاضر در صحنه فرمودند: «روحانىاى که کنار بنشیند، به مردم بگوید شما بروید حرکت کنید، اقدام کنید، راه به جائى نخواهد برد. آن روحانىاى موفق است که راه بیفتد، بگوید برویم؛ نه اینکه بگوید بروید. روحانى باید وسط میدان، جلوى مردم و اهل اقدام باشد.» و البته ایشان در آخرین دیدار مجلس خبرگان رهبری درباره آیت ا... مهدوی کنی رئیس این مجلس اینچنین فرمودند: «ایشان از ابتدای انقلاب تا امروز در همة عرصهها از جمله روحانیت، سیاست، مسائل جاری کشور، "حوزه و دانشگاه" و دیگر عرصه ها، شخصیت برجسته و بارزی بوده اند.» که نشان می دهد یکی از مصادیق بارز روحانی موفق انقلابی در منظر ایشان، آیت ا... مهدوی کنی است.
آیت ا... مهدوی کنی نیز دلیل حضور خویش در جبهه متحد اصولگرایان را اینچنین بیان داشته است: «امام توصیه فرمودند روحانیت در مسائل سیاسی ورود پیدا کند و بر همین اساس ما احساس مسئولیت کردیم و آمدیم؛ برخی میگویند چطور شده است که من آمدهام که در پاسخ میگویم بنده قبلا هم بودهام و اصلا من یک رجل سیاسی هستم و همیشه در عرصه سیاسی بودهام ... روحانیت با انقلاب است و نمیتواند کنار بنشیند تا عدهای کار خودشان را بکنند.» آیت ا... سید احمد علم الهدی نماینده ولی فقیه و امام جمعه مشهد الرضا (ع) و سخنران حماسه نهم دی 88 در نخستین همایش سراسری جبهه متحد اصولگرایان اینچنین گفت: «تشکیلات جامعه روحانیت مبارز و جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و در راس آنان آیت ا... مهدوی کنی و آیت ا... یزدی تشکیلاتی در سایه ولایت هستند و این دو جریان برای مردم اطمینان آور است و حرکت آنان نیز پس از رهنمودهای رهبر معظم انقلاب برای مردم دارای حجت شرعی است.»
آقای عسگراولادی چندی پیش گفتهاند که هنوز هم به اتحاد لیستها امید دارند. باتوجه به شرایط کنونی و فرصت کم باقی مانده تا انتخابات شما هم به اتحاد لیستها امیدوارید؟
امکان عملی رسیدن به وحدت کامل و اتحاد لیستهای انتخاباتی در این فرصت بعید است اما امید خوب است و ما هم امید داریم.
شرایطی از تنازل در گروهها میبینید؟
نه. اگر قرار بر تنازل بود زودتر باید این کار صورت میگرفت.
جبهه پیروان خط امام و جمعیت ایثارگران شرطی گذاشته بودند که هر کدام از آقایان وارد لیست جبهه متحد نشوند، انصراف دهند و همین کار را کردند. سه نفر از اعضا تاکنون انصراف دادهاند. این در مورد بقیه هم عملیاتی میشود؟ و اگر بشود بقیه تشکلهای اصولگرای خارج از جبهه پیروان خط امام این کار را میکنند؟
این اتفاق رخ نداده است. آنها به توصیه آقای عسکراولادی عمل نکردند و اعضای جبهه پیروان چندین لیست دادهاند. این اتفاق رخ نداده است.
از شورای مرکزی موتلفه سه نفر انصراف دادند.
دوستان در جبهه پیروان خط امام اظهار داشته اند که چند تشکل هستند و بعضی از آنها وقتی که در لیست جبهه متحد نیامدند، لیست مستقل دادند.
چرا در کمیته 7+8 جبهه متحد اصولگرایان سهم برابری برای گروهها در نظر گرفته نشد؟
بنای ما از ابتدا بر سهمبندی نبود. بنا بر ارزشگذاری بود.
چرا سهم موتلفه در این جریان کمتر بود؟ در جریان فتنه فعال نبودند، معروف نبودند و یا؟ کمرنگ بودن سهم آنها در جبهه متحد موجب ناراحتی حزب موتلفه شد.
کسانی که نماینده تشکلهای جبهه پیروان خط امام بودند و بقیه دوستان شورای مرکزی جبهه متحد اصولگرایان به اجماع پذیرفته بودند که سهمیهبندی نشود و اصل در جبهه متحد بر سهمخواهی گروهها نباشد.
جبهه متحد سه مولفه برای انتخاب نامزدهای خود معین کرده بود. اول بررسی صلاحیت های فردی و دوم کارآمدی فرد. اگر اینها را بررسی میکردیم و افراد، میانگین امتیازشان بالاتر از 50 درصد بود، وارد سبد بعدی و مولفه سوم میشدیم که مقبولیت بود و اگر افراد مقبولیت را هم داشتند وارد لیست میشدند. این مشی کلی مد نظر جبهه متحد بود. جبهه دیر کار را شروع کرد و به دلیل فرصت کم، جاهایی دقت عمل نداشتیم اما سیاست کلی این بود. این سیاست در تهران هم بنابر سهمیه بندی نبود و همین اصول را مد نظر داشت.
شما صرفا این را تایید میکنید که به دلیل فرصت کم، جبهه متحد نتوانست در برخی موارد انتخاب نامزدها را به خوبی و دقت بررسی کند؟
اینکه سهم گروهی در جبهه متحد کمتر یا بیشتر بوده، بحث سهمیه بندی است. ما سهمیه بندی نداشتیم. به همین دلیل هم در بسیاری جاها افرادی را معرفی کردیم که شرایط مطلوب ما را داشتند اما به گروهی متصل و وابسته نبودند.
در برخی حوزهها کاندیداهای قبلی جبهه متحد کاملا کنار گذاشته شدند. این اقدام به دلیل تاکید جبهه متحد بر آوردن جوانترها به صحنه بود یا کاندیداهای قبلی دیگر شرایط مطلوب و مورد نظر را نداشتند؟
مجموعهای از این عوامل است. سیاست نوآوری و انتخاب افراد جدید، سیاست جبهه متحد اصولگرایان بود. اما اگر افرادی واجد شرایط بودند، بنا برتغییر آنها نبود. در بررسیها بعضی افرادی که قبلا تحت عنوان اصولگرایی مطرح میشدند، نقاط ضعفی هم داشتند، برخی انصراف دادند و برخی احراز صلاحیت نشدند. همه این عوامل دخیل بود. بعد از بررسیهای کامل اگر افرادی در سبد اصولگرایی میماندند و ما باید یک نفر را از میان چند نفر انتخاب میکردیم، مقبولیت و رای آوری را در نظر میگرفتیم.
شائبهای که در مورد جبهه متحد اصولگرایان وجود دارد، این است که جمعیت رهپویان، ایثارگران و.. تعیین کننده اصلی و نهایی لیست نامزدها بودند.
این درست نیست.
میگویند بیشتر کاندیدهای جبهه متحد به این دو گروه نزدیکاند؟
این را میگویند و به نظرم اینگونه حرفها بیشتر برای تخریب است. شعار و مشی مجموعه جبهه متحد اصولگرایان، تحول خواهان، جمعیت رهپویان و ایثارگران، جلو رفتن بر اساس گفتمان اصولگرایی بود و هر کس در چارچوب گفتمان بود، ما از او حمایت کردیم. این در مجموعه جبهه متحد، حرکت رو به جلویی بود چون در گذشته کسانی تاکید بر سهمیه خواهی داشتند و میخواستند سهمیه خواهی را غلبه دهند. اما جبهه متحد نپذیرفت و جهتگیری گفتمانی را در فعالیت خود غالب کرد.
آقای مطهری میگوید که در جبهه متحد اصولگرایان رأی آورده است اما بعد جرزنی شده و برخی مانع از حضور وی در لیست جبهه متحد شدند. این موضوع را تایید میکنید؟
کسانی بودند که در شور اولیه شورای مرکزی جبهه متحد رای اوردند و از لیست حذف شدند. و یا افرادی رای نیاوردند و ضافه شدند آقای مطهری رای اولیه آورد. برخی به این موضوع اعتراض کردند. براساس معیارها قرار بود کسانی که موضعگیریهایی کردهاند که موجب تقویت فتنه شده است، در لیست جبهه متحد اصولگرایان نباشند.
مگر سازوکار انتخاب نامزدها در جبهه متحد رای گیری نبود؟
سازوکار رأی گیری بود اما در این سازوکار هم پیش بینی شده بود که اگر کسی رای آورد و بر سر آن فرد اختلاف بود، موضوع برود در هیئت داوری و آنجا درباره آن تصمیمگیری شود.
آقای مطهری میگوید موضوع حضور وی در لیست جبهه متحد و اختلاف نظرها و در نهایت حذف وی از لیست به هیئت داوری نرفته است.
این ناشی از اطلاع غلط است ایشان که نبودند. ما بودیم و میدانیم که موارد اختلاف به داوری رفت و در آنجا چه در مشی و چه در مصداق مورد اجماع و تفاهم قرار گرفت. همان طور که لیست جبهه متحد اصولگرایان ، اول مجموعهای از افراد بود و بر سر برخی از آنها اختلاف نظر بود. بعضیها میگفتند بعضی باید حتما باشند و بعضی دیگر نباشند. از میان مجموعه لیست اولیه، قرار شد هیئت داوری درباره لیست نهایی تصمیم بگیرد.
شما از مجموع لیست سی نفره تهران و لیستهای جبهه متحد شهرستانها دفاع میکنید؟ آیا همه افراد معرفی شده در لیست را قبول دارید یا انتقاداتی به آنها دارید؟
دفاع و انتقاد از هم جداست. ما اگر به چیزی انتقاد داریم، به این معنا نیست که از آن دفاع نمیکنیم. آنچه برای جبهه متحد اهمیت داشت وحدت بود و همه عقلای سیاسی میدانند که وقتی میخواهید وحدت کنید باید تنازل کنید. چون نمیشود هرکسی روی حرف خود بایستد و وحدت ایجاد شود. ما برآیند لیست جبهه متحد را قابل دفاع میدانیم و از آن دفاع میکنیم.
آقای مطهری میگوید آیت الله مهدوی کنی از نبودن او در لیست جبهه متحد ابراز تاسف کرده است. اوایل فعالیت انتخاباتی جبهه متحد قرار بود لیست نهایی این جبهه به تایید آیت الله یزدی و آیت الله مهدوی کنی برسد. اما بعدها آنها تنازل کردند و ازسوی دیگر رغبتی از سوی کمیته 7+8 نبود که لیست را به امضای نهایی آنها برساند. آیا آیت الله مهدوی کنی و آیت الله یزدی از نحوه انتخاب نامزدها و افراد قرارگرفته در لیست جبهه متحد گلهای دارند؟
آنچه که از ابتدا مورد تفاهم شورای مرکزی جبهه متحد بود و مورد تایید آیت الله یزدی و آیت الله مهدوی کنی قرار گرفت، این بود که هرکس هر نظری دارد، در هر موقعیت و مسئولیت و شان و منزلتی که هست، نظر خود را ارائه دهد و همه نظرها بیاید در شورای مرکزی بررسی شود و در نهایت تصمیمات نهایی از دل شورا بیرون بیاید و آنچه بیرون آمد، مورد حمایت همه باشد. این مشی کلی جبهه متحد اصولگرایان درباره نظرات همه اعضا بود. لذا آیت الله مهدوی کنی هم اگر نظری داشت، ارجاع میداد به شورای مرکزی تا آنها تصمیم بگیرند. این رویه بود و خروجی شورای مرکزی در نهایت مورد حمایت آیت الله مهدوی کنی و آیت الله یزدی بود. در آخرین بیانیه ای که این دو بزرگوار منتشر ساختند تاکید کردند که «جامعه روحانیت مبارز و جامعه مدرسین در انتخابات نهمین دوره مجلس شورای اسلامی فقط از فهرست جبهه متحد اصولگرایان حمایت میکنند» والبته یاد آور میشوم که این از کرامت و بزرگتواری آقایان بود که به شورای مرکزی جبهه متحد اصولگرایان اعتماد کردند.
ابتدا قرار بود شش نفر زن و شش نفر روحانی در لیست جبهه متحد قرار بگیرند. اما بعد در لیست نهایی از این تعداد کاسته شد. علت چه بود؟
نظر این بود که تعداد نامزدهای خانم و روحانی بین 5-6-7 نفر باشد. از ابتدا تلاش کردیم که تعداد در میانگین تعداد یاد شده یعنی 6 نفر قرار بگیرد. برخی پیشنهاد 10 نفر نامزد خانم را هم داشتند اما جمع بندی مشترک این بود که تلاش باشد تا میانگین 6 نفر خانم و 6 نفر روحانی در لیست حضور داشته باشند. اما در نهایت این امر محقق نشد و یکی از دلایل آن هم ضیق وقت بود. مطلب دیگر این بود که یک روحانی دیگر هم در لیست داشتیم اما ایشان انصراف دادند و برای جایگزینی ایشان دیگر روحانی به لیست اضافه نشد.
در مجلس هشتم کاندیداها شبیه الگوی کنونی جبهه متحد اصولگرایان وارد مجلس شدند. جبهه اصولگرایی هیچ وقت علاقه نشان نداده است که به مردم برنامه بدهد و مردم از روی برنامههای این جبهه به آن رای بدهند. بهتر نبود در این انتخابات جبهه متحد از روی برنامههایش رای مردم را به دست بیاورد؟
این مسئله درست نیست. جبهه متحد برنامههای خود را در حوزههای مختلف تدوین و ارائه کرده و برای این برنامهها کار کارشناسی انجام شده است. برنامههای جبهه متحد در حوزههای مختلف در سایت جبهه مفصلا و مشخصا ارائه شده و در تبلیغات نیز در بروشورهایی در اختیار مردم قرار گرفته است. علاقمندان و نخبگان می توانند برای اطلاع و انتقال نقطه نظراتشان به آدرس (http://www.jebhemottahed.ir/) مراجعه کنند.
اگر مردم بخواهند بعد از انتخابات عملیاتی شدن این برنامهها را پیگیری کنند، از چه نهادی باید پاسخ بخواهند؟
نمایندگانی که وارد مجلس شدند و کسانی که ازسوی مردم انتخاب شدند باید پاسخگو باشند.
ائتلاف جبهه متحد اصولگرایان که نمیتواند بعد از انتخابات پاسخگو باشد.
اگر افراد شاخص این ائتلاف رای آوردند باید در مجلس پاسخگوی مردم باشند. تشکلهای تشکیل دهنده ائتلاف اصولگرایان نیز پس از انتخابات موجودند و باید پاسخگو باشند.
اگر در کشور سازوکار حزبی داشتیم حزب پس از کسب آرای مردم و راهیابی به مجلس، به مردم پاسخگو بود. اما سازوکار ما ائتلافی است و ائتلاف پاسخگویی چندانی ندارد.
ائتلاف بر روی انتخاب افراد شکل میگیرد اما برنامه ارائه شده ازسوی آن متعلق به همه افراد و تشکلهای یک ائتلاف است.
یعنی برنامه جبهه متحد اصولگرایان را همه افراد و تشکلها پذیرفتند و امضا کردند؟
بله.مورد قبول همه است.
این موضوع در پایان مجلس نهم قابل پیگیری است؟
بله.
برای کمیّ پذیر شدن پیگیری برنامهها و پاسخگویی به مردم پیشنهادی دارید؟ برای آنکه فضای سیاسی کشور هرچند وقت یک بار مورد پیگیری مردم قرار بگیرد چه سازوکاری باید ایجاد شود؟
نمایندگان جبهه متحد اصولگرایان میتوانند هر چند وقت یک بار گزارشی را ارائه دهند. مردم و رسانهها هم باید جویا شوند و پاسخگویی را مطالبه کنند.
سازوکار سوال کردن مردم برای پیگیری برنامهها چه باید باشد؟
از نمایندگان باید سوال کنند. نمایندگان با مردم و رسانهها ارتباط دارند و در مقابل آنها پاسخگو هستند.
اگر در مقابل سوال مردم شما یک پاسخ بدهید و یک نفر دیگر از لیست جبهه ائتلافی کنونی پاسخ دیگری بدهد، برآیند این پاسخها ممکن است به جایی برسد که مردم فکر کنند جبهه متحد در مجلس هیچ کاری نکرده است. چرا نهاد پاسخگو تعریف نمیکنید؟
چون نحوه ورود ما به انتخابات حزبی نیست و در قالب ائتلاف است. نبودن حزب تمام عیار و جامع در کشور آثاری به همراه دارد. کسانی که اعتقاد به گفتمان اصولگرایی دارند، تلاش کردند این نقص را تحت عنوان یک کار جمعی متشکل شبیه به ائتلاف برطرف کنند. میگویم شبیه به ائتلاف چون ائتلاف، توافق گفتمانی نیست اما در ائتلاف اصولگرایی کنونی، تشکلها و افراد در گفتمان مشترکاند و در مصداقها ائتلاف میکنند. ائتلاف توافق گفتمانی نیست اما ما اینجا توافق گفتمانی هم داشتیم کسی بالاتر از ائتلاف می شود.
اینکه چگونه باید از نتیجه کار عدهای که ائتلاف کردهاند جویا شد، راههایی دارد. هم تشکلهایی که بنیان ائتلاف را گذاشتند و هم نمایندگان میتوانند پاسخگو باشند.
اگر مجموعه جبهه متحد اصولگرایان به رای قابل قبول برسد، در مجلس آینده فراکسیونی هم خواهد داشت که آن هم میتواند تاحدودی پاسخگو باشد. امکان مطالبه و پاسخگویی وجود دارد اما کمی پیچیده است.
به نظر شما اصولگراها برای آنکه دست بالا را در فضای سیاسی کشور داشته باشند و حزب و سامانه قدرتمندی داشته باشند، نباید سر و سامانی به تشکل حزبی خود بدهند؟
این قطعا چیز خوبی است اما این سوال به آنجا میرسد که ببینیم جایگاه احزاب در کشور چگونه است و چرا در ایران حزب شکل نمیگیرد. همه فعالان دوست دارند حزب فعال و جامعی داشته باشند اما حزب در کشور ما غیر از مراحل اولیه انقلاب تاکنون، شکل نگرفته است. این دلایلی دارد که ورود به آن بحث مفصلی را میطلبد.
شما به عنوان یکی از تشکل هایی که مولود انقلاب اسلامی است، برای آنکه تشکل حزبی مکتبی داشته باشید چه کردید؟
انگیزه ما از تاسیس جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی این بوده و از ابتدا بنا بر این بوده که تشکیلاتی داشته باشیم که هدفش کسب قدرت سیاسی بدون در نظر گرفتن اصول و ارزشها نباشد و ارزشها اصل باشد. نفس این دیدگاه محل چالش است. بعضی دیدگاهها قائل به تکلیف مداری برای کار حزب نیستند. میگویند نفس اینکه ما مسلمانیم، پس کسب قدرت مسئله اصلی ماست.
اولین کار شما ورود قاعده تکلیف مداری به حزب بود؟
بله. این موضوع اول باید حل شود. در ساختار حکومتی که مبتنی بر اصل مترقی ولایت فقیه است، قدرتها باید در جهت سبط به ولی فقیه باشد. برای همین، تبیین این مسئله و جا افتادن آن کار می برد و الان بسترها برای تبیین این مسئله نسبت به گذشته فراهم تر است.
شکلگیری نظام پارلمانی مشکل احزاب و موانع شکل گیری احزاب را برطرف میکند؟
مقام معظم رهبری این را به عنوان یک مثال مطرح کردند. اگر ما نظام پارلمانی را بپذیریم نقش احزاب چه خواهد بود. در کشور ما، حزب آزاد است اما نظام ما حزبی نیست. پارلمان را احزاب تشکیل نمی دهند. اگر بخواهیم به سمت نظام حزبی برویم بحثی جدای از نظام پارلمانی است.
آقای فدای! مجلس نهم شبیه کدام یک از مجلس های پیشین است؟ مجلس نهم شبیه مجلس سوم خواهد بود؟
مجلس سوم چطور بود؟
در مجلس سوم بحث فاو مطرح بود. سرمست غرور پیروزی فاو جبههها خالی شد. رزمندگان به عنوان نامزد انتخاباتی به شهرها آمدند. مجلسی که میخواستیم تشکیل نشد آقایان رای نیاوردند و فاو را هم از دست دادیم.
انتخابات مجلس سوم سال 67 بود. تفکیک فعالیت جریانات و گروه های سیاسی و نظامی و انتظامی مربوط به اواخر سال 60 است و این تفکیک توسط حضرت امام (ره) صورت گرفت.
در آستانه انتخابات مجلس سوم فضای سیاسی خاصی بر کشور حاکم شد و تحریکهایی در جبههها توسط بعضیها صورت گرفت که جبهه ها از این مسئله متاثر شدند. حتی بعضیها برای انتخابات آمدند توی شهرها و مشغول فعالیت انتخاباتی شدند و آثاری منفی هم بر جبههها گذاشت. مجلس نهم از این حیث شباهتی به مجلس سوم ندارد.
مجلس نهم مجلسی اصولگرا خواهد بود. ارزیابی من این است که همه نیروهای انقلاب در آستانهای قرار گرفتهاند که میشود فصل جدیدی را شروع کرد. البته این مطلب مربوط به الان نیست. این مطلب از انتخابات ریاست جمهوری 84 شروع شد اما به خاطر مسائلی که در درون اصولگرایی ایجاد شد، دوام و استمرار پیدا نکرد. نوآوری و نوسازی و تحول خواهی از سالهای 80 به بعد میان نیروهای اصولگرا شکل گرفت اما نتوانست جای خودش را به خوبی باز کند.
برای اداره کشور نیازمند تقویت این فصل جدید هستیم روحیه تحول خواهی و نوسازی و نوآروی باید تبدیل به گفتمان شود. خصوصا بعد از سخنان مقام معظم رهبری در کرمانشاه این ضرورت احساس میشود ایشان با تاکید بر حفظ محکمات و هویت نظام و قانون اساسی، بر نوآوری در نظام تاکید داشتند. این برای روند تکاملی انقلاب اسلامی ضروری است. باید در سیستمها، روشها و برنامهها تجدید نظر عمیقی داشته باشیم. حتی اگر جایی برای این باشد که بتوانیم اصلاح ساختار داشته باشیم، باید با حفظ هویت و اصول اصلی انقلاب و گفتمان انقلاب اسلامی آن را انجام دهیم.
لیدرهای این فصل جدید چه کسانی هستند؟
لیدرها متنوع هستند. این روحیه را میشود تبدیل به گفتمان کرد. این باور، محدود به قشر و گرایش خاصی نیست. همه گرایشات و سلایق مختلف را میشود در این فصل دید.
بروز و ظهور این فصل جدید چه زمانی خواهد بود؟
از مجلس نهم آغاز خواهد شد.
نتیجه این فصل جدید در نهایت چه خواهد بود؟
اصلاح روشها و سیستمها. مهم این است که اصل گفتمان شکل بگیرد.
این گفتمان جدید هنوز شکل نگرفته است؟
هنوز، نه. اما دغدغه اصلی آن وجود دارد.
اگر مجلس نهم ترکیب مورد نظر شما را نداشته باشد، نتیجه این گفتمان جدید به کجا خواهد رسید؟
آنهایی که دغدغه این موضوع را دارند در هر جایی و هر مسئولیتی آن را ادامه میدهند.
شما گفتید جریان انحرافی برای ارتباط با سرویسهای جاسوسی و اطلاعاتی برنامه دارد. این خبر بود یا تحلیل؟
این گونه صحبتها ازسوی من تحلیل است. خبر این مسائل را باید سازمانهای اطلاعاتی بدهند. من از شواهد و قرائن تحلیل میکنم.
هنوز هم به این موضوع قائلید؟
سیستمهای جاسوسی بنا دارند که این ارتباط را برقرار کنند. اساس کار این سرویسها سرمایهگذاری بر روی ظرفیتهایی است که میشود از آن بهره برداری کرد و موضعگیریهای این جریان، زمینههای این بهره برداری را برای آنها فراهم میکند. شواهد و قرائنی هم هست که این موضوع را تقویت میکند. خانمی که به ایران آمد، با این افراد ارتباط گرفت و رفت، سلیقه و مذاقش، سلیقه توسعه گفتمان غربی و لیبرال دموکراسی و حل ارتباط با اسرائیل و ارتباط با انگلیس بود و تلاش کرد تا این اتفاق بیفتد.
ارزیابی شما از سکوت چند وقت اخیر جریان انحراف چیست؟ به نظر شما این سکوت واقعا سکوت است یا پشت آن طوفانی است؟
در یک مصاحبه ای مفصل درباره جریان انحرافی صحبت کردم وبیشتر از آن فعلا لازم نیست
شفاف تر بگویید. این سکوت تاکتیکی است یا جریان حاشیه دولت واقعا فعالیتی ندارد؟
نمیخواهم به این موضوع ورود پیدا کنم.
چرا؟
شرایط موجود در هفته آخر انتخابات، موجب میشود، این حرفها جنبه تخریبی به خودش بگیرد.
برای شما و یا برای آنها؟
من موضع تخریبی نسبت به هیچ کس نمیگیرم ممکن است آنها بخواهند این مطالب را بهانه ای قرار دهند برای فرافکنی.
بسیاری میگویند شما با قرائت گزارش کمیسیون اصل نود در آستانه انتخابات بخشی از آرا خود را سوزاندید. چرا در شرایط کنونی اقدام به قرائت این گزارش کردید؟
من نگاهم به آرا نیست. آن موقع وظیفه من بود که این گزارش را قرائت کنم و وظیفهام را انجام دادم. الان هم وظیفه داریم که در آستانه انتخابات موضع تخریبی نگیریم. در آن مقطع گزارشهای مردمی بسیاری به صورت مستقیم و از مراکز سنجش افکار دریافت می کردیم که از خوشحالی عمومی حکایت داشت. حتی بنده نمایندگانی را به شما معرفی میکنم که شاید اسمشان برای شما تعجب داشته باشد اما با قرائت گزارش و مشاهده مستندات ابراز می داشتند که بسیاری از ابهاماتشان مرتفع شده است. گزارشات مردمی، سنجش های افکار عمومی و واکنش نمایندگان مجلس در طیف های مختلف نشان می داد که گزارش کمیسیون اصل 90 در مورد فتنه 88، موج خوبی از ابهام زدایی، حل کردن برخی گره های ذهنی و ایجاد آرامش و تعمیق بصیرت سیاسی عمومی بود.
کاربران خبرآنلاین سوالاتی از شما پرسیدهاند. یکی از کاربران پرسیده است آیا اصوگرایان در رقابت با خودشان برنده میشوند؟
یعنی چه اصولگرایان در رقابت با خودشان برنده میشوند؟
شاید منظور این بوده که در انتخابات پیش رو فقط اصولگرایان حضور پررنگ و جدی دارند و گروه و جریان دیگری در مقابل آنها نیست و فقط با خودشان رقابت میکنند.
رقابت اصولگرایان با اصولگرایان و اینکه غیر از اصولگرایان کسی وجود ندارد حرف درستی نیست. اساس اختلاف اگر مبنای منطقی و اصولی نداشته باشد، رقابت نیست. آنجا هم که مبنای اصولی دارد باید دید چه مصلحتی برای رقابت وجود دارد. آنچه که موجب چند لیست شده ممکن است سرگردانی و اختلاف در جامعه ایجاد کرده و آثار مطلوبی ندارد. ما برای بازدارندگی از این اتفاق تلاش کردیمکه نتیجه به گونه دیگر شد.
چرا حزب شما شبیه حزب نیست و از قابلیت هایی که حزب می تواند داشته باشد استفاده نمیکنید؟
اول باید تعریف حزب تبیین شود و بر سر آن به تفاهم برسیم. ما ضعفهایی داریم که بخش اعظم آن بر میگردد به عدم وسع مالی که امکان توسعه تشکیلات حزبی را از ما گرفته است. روزی که ما اعلام موجودیت کردیم، خیلیها ابراز تمایل کردند و آمادگی همکاری داشتند اما ما توان پاسخگویی و در اختیار گذاشتن امکانات برای راه اندازی تشکیلات نداشتیم و نداریم. این ضعف ما بوده و هست و تاثیر زیادی بر فعالیت حزبی ما گذاشته است. اما به لحاظ موضعگیریها هرچند که کمبودها در کمبود تولید فکر و برنامه ما تاثیراتی داشته اما تلاش کردیم در تمام نقاط حساس و مهم موضعگیری کنیم.
چرا اصلاح طلبها نتوانستند برگردند و هویت خود را تغییر دهند؟ اصلاح طلب ها چطور می توانند برگردند؟ چرا به حرف شما گوش نکردند و هویشان را تغییر ندادند؟
این توصیه و تقاضای ما بوده و آنها باید تصمیم میگرفتند. ما گفتیم اگر جریان فکری دوم خرداد میخواهد با همان ماهیت و هویت ادامه دهد، این در افکار عمومی مردم ما مقبولیتی ندارد. این جریان تا نتواند نسبت به مواضع گذشته خود تغییر اعمال کند و آن را محکوم کند، قانونا هم نمیتواند به عرصه سیاسی برگردد.
اگر علاقهمندانی بودند که با دوم خرداد همکاری میکردند اما رخدادهای سال 88 و جریان فتنه را محکوم میکنند و سران جریان فتنه را محکوم میکنند، دیگر آن جریان قبلی نیستند و هویت دیگری دارند. پس برای نشان دادن هویت جدید و مستقل خود باید عناوین و اسامی خود را تغییر دهند و به این گونه افراد توصیه و تقاضا کردیم با هویت و تابلوی جدید وارد عرصه سیاسی شوند.
به نظر شما اصلاح طلبی پرونده بسته شده است؟
اگر بحث فکر و اندیشه باشد، اصلاح طلبی جزء ذات فکری اصولگرایان است و همه اصولگرایان، اصلاح طلب هستند. اما اگر تابلوهای جریانات و گروههای سیاسی متعارف باشد، اینها در دل جریان دوم خرداد بودند و عمده اینها کارنامه منفی برای خودشان رقم زدند و پرونده آنها بسته شده است.
اوایل انقلاب شما اصلاح طلب بودید. چه در آنها دیدید که جدا شدید؟
اگر منظور سازمان مجاهدین انقلاب است، حضور من در سازمان مجاهدین انقلاب تکلیف و وظیفه بود. حضرت امام (ره) وقتی در پاریس بودند ابراز علاقه نمودند که گروههای مسلمان داخل ایران با هم ائتلاف کنند. مبنای شکلگیری سازمان مجاهدین انقلاب، حجت و خواسته رهبری بود. ابتدا وقتی سازمان به وجود آمد، ما رهبری جدای از رهبری مردم برای سازمان قائل نبودیم و قرار شد سوالات خود را از امام بپرسیم. روزهای اول کار زیاد بود و امکان سوال کردن از امام بسیار سخت بود. پس تقاضا کردیم ایشان نماینده ای برای سازمان معرفی کنند که آقای راستی کاشانی را معرفی کردند. در مسیر راه، آرام آرام برخی افراد مانند آقایان تاج زاده و نبوی و آرمین موضع گرفتند و مواضع نماینده رهبری را نپذیرفتند و مقابل روحانیت ایستادگی کردند و ما فهمیدیم اساسا دیدگاهشان نسبت به ولایت فقیه دیدگاه درستی نیست و از سازمان برای جاسازی خود در نظام استفاده کردند.
موضع گیری آنها موجب انشعاب شد و از سازمان بیرون رفتند. حضرت امام فرمودند همه خود را با نماینده ولی فقیه تنظیم کنند و موضعگیری روشن کردند و اینها که در مقابل نماینده ولی فقیه قرار گرفته بودند، از سازمان رفتند. در سال 65 سازمان مجاهدین انقلاب منحل شد. حضرت امام دیگر نمیخواستند در تشکلهای سیاسی نماینده داشته باشند، آقای راستی کاشانی استعفا دادند و ما سازمان را منحل کردیم.
آن آقایان بعدا در دهه 70 تیم دیگری که هیچ ارتباطی به لحاظ ترکیب و ماهیت فکری با سازمان اولیه نداشت، تشکیلات جدیدی راه انداختند به نام سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران که پسوند ایران را به اسم قبلی اضافه کردند. ما هیچ موقع با آنها هماهنگی فکری نداشتیم و مواضع و دیدگاههای آنان را تایید نمیکردیم و اینها در سازمان در اقلیت بودند و نظرات آنها در رایگیری تفوقی نداشت. سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی در دوره اولیه خود متشکل از 7 گروه بود. از این 7 تا اکثریت آن دوستان حزب اللهی و ولایی بودند و گروه آقای نبوی در اقلیت بودند.
در تیم آقای اکثرا نبوی بچه های امت واحده بودند و برخی افراد از گروهای دیگر بودند که موضع نبوی را قبول داشتند اما خیلی هم بودند که مواضع آنها را قبول نداشتند و نسبت به ایشان موضع گرفتند.
آخرین باری که آقای راستی را دیدید کی بود؟
دو سه ماه قبل. ایشان در منزل تحت درمان و بستری هستند و ما چند وقت یک بار از ایشان عیادت میکنیم.
شما بعد از خانه نشینی آقای احمدی نژاد حساب خود را از دولت جدا کردید یا قبل از آن؟
ما هیچ وقت حسابمان را از دولت اسلامی جدا نمیکنیم. تقویت دولت را همیشه وظیفه خود دانستیم و حتی در دولتهای قبل هم ما اشکالها را گوشزد کردیم و چون دولت منتخب مردم بودند از آنها حمایت کردیم.
دوسال قبل از تمام شدن دوره خاتمی من صریح و شفاف به ایشان گفتم ما انتقادهایی به شما داریم اما از شما به عنوان دولت اسلامی منتخب مردم حمایت میکنیم اما اینهایی که اطراف شما هستند، در نهایت از شما عبور خواهند کرد. به آقای هاشمی هم گفتیم که اینها که اطراف شما هستند مصلحت شما و تقویت نظام اسلامی را نمیخواهند و از شما برای خودشان هزینه میکنند و برای کشور مشکل درست می کنند. ما هیچ موقع دنبال عبور از دولت و نفی دولت نبودیم ولی انتقادات خودمان را داشتیم.
به آقای احمدی نژاد هم این موضوع را گفتید؟
مواضع ما شفاف و بدون ابهام است. ما همان طور که از دولت حمایت میکنیم، هرجا دولتها و مسئولین از قانون و حدود عدول کنند، مطرح میکنیم. اما به گونهای که مورد سواستفاده دشمن قرار نگیرد. ما تعامل سازنده با دولت را مطرح کردیم، یعنی اشکالات را که دیدیدم، مراحل امر به معروف و نهی از منکر را اجرا کنیم. حضوری و کتبی تذکر دهیم و در نهایت از مسیرهای دیگر دنبال کنیم.
توضیحات احمدی نژاد بعد خانه نشینی را قبول کردید؟
هرگز.
شما آن زمان با احمدی نژاد دیدار کردید؟
نه. به ما وقت نداد.
احمدی نژاد نسبت به سال 84 تغییر کرده است؟ این تغییر مثبت بوده است یا منفی؟
حتما تغییر کرده است اما این تغییرات بر اساس آنچه که قرار بود باشد نیست.
احمدی نژاد واقعا تغییر کرده است یا وجهی از احمدی نژاد که قبلا دیده نشده بود اکنون بروز کرده است؟
هر دو.
*چه شد که اصولگرایان سعی کردند دراین دور انتخابات وحدت کنند؟
اعتقاد به وحدت چیز جدیدی نیست. ما وقتی دیدیم عدهای میخواهند آرایش سیاسی کشور را سیاه و سفید کنند این را برای انقلاب خطرناک دیدیم. چون با این دیدگاه بخش اعظمی از جامعه که قابلیت و ظرفیت دارند، حذف میشوند. بنای ما به هم زدن و به رسمیت نشاختن این آرایش سیاسی بوده است. ما برای شکستن این آرایش با سران این دو جریان ارتباط میگرفتیم تا به آنها بگوییم شما مقابل هم نیستید و دشمن نیستید. هر دوی شما چیزهایی را به طور مشترک قبول دارید.
در سال 78 مقام معظم رهبری مسئولین گروههای مختلف را جمع کردند و اختلافات را مضر و مورد سو استفاده دشمن دانستند. سخنان مقام معظم رهبری منجر شد که ما همان جا پیمان بستیم که فرمایشات ایشان را دنبال کنیم و معروف شدیم به گروه وفاق. افرادی از موتلفه، جامعه اسلامی مهندسی، انجمن اسلامی پزشکان، جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی و ... بودند. ما دو سال زحمت کشیدیم و بیش از 80 ملاقات با سران سیاسی آن زمان انجام دادیم و با همه کسانی که قانون اساسی را قبول داشتند، دیدار کردیم و گفتیم که وضعیت جامعه به خاطر این اختلافات دارد شکننده میشود و اگر اسلام، انقلاب و نظام اسلامی، سیره و روش امام(ره) و ولایت فقیه را قبول داریم باید از اختلافات کنار بکشیم.
همه حرف ما را قبول داشتند اما حاضر نشدند جبهه واحدی از نیروهای انقلاب تشکیل شود.آقای خاتمی در ملاقاتهای آن زمان، میگفت: من باید یک روز جلسه بگذارم تا عقلای طرفین بیایند و با هم تفاهم کنند، اما این اتفاق نیفتاد و در واقع نخواستند پای این میدان بیایند. این میدان، آرایش سیاسی کشور را تغییر میداد. سیاسیون تندرو و افراطی آن زمان نمیخواستند این اتفاق بیفتد. اما ما فعالیت خودمان را ادامه دادیم.
*فعالیت شما تا کی ادامه پیدا کرد؟
تا زمانی که منتهی شد به شکل گیری شورای هماهنگی نیروهای انقلاب.
چرا یک تنه وارد انتخابات نشدید؟ کی میخواهید در قالب حزب خودتان خودآزمایی کنید؟
هیچ وقت خودم برای خودم، مسئولیتی را تعریف نکرده ام. به تشخیص معتمدین و انسانهای خیرخواه که مصالح کشور را میشناسند و نظرشان برای من حجت میآورد، در عرصههای مختلف ورود پیدا کردم.
حزب شما چه زمانی به صورت مستقل وارد انتخابات میشود؟
این موضوع برمیگردد به شرایط خاص اجتماعی هر دوره. اکنون ما نیاز راهبردی نیروهای انقلاب را وحدت میدانیم. وحدت را به عنوان یک مسئله ضروری و نیاز میدانیم و برای آن تلاش میکنیم و حاضریم هزینه پرداخت کنیم حتی آبرو بگذاریم.
اساس آموزههای دینی ما و رهنمودهای امام (ره) و رهبری، رفتار دشمن با کشور ما و مسائل داخلی این طور نشان میدهد که ما غیر از وحدت، نمیتوانیم برای پیشرفت و تهدیدزدایی راه دیگری داشته باشیم.
تفاوت و اختلاف در میان دیدگاههای اصولگرایان در سالهای اخیر بیشتر نشده است؟
برخی اصولگرایی و حزب گرایی را یکی میبینند . اصولگرایی یعنی پایبندی به اصول و محکمات انقلاب. اصولگرایی یک رویکرد سیاسی در مقابل رویکردی است که میخواسته لیبرال دموکراسی را حاکم کند. از این منظر میبینید افتراقی بین اصولگرایان وجود ندارد.
در نیمه دوم دهه 70 متوجه شدیم یک اندیشه لیبرال دموکراسی دارد خودش را به انقلاب تحمیل میکند و میخواهد ریل گذاری انقلاب را تغییر دهد. اصولگرایی یعنی نفی گفتمان لیبرال دموکراسی و هر گفتمانی غیر از گفتمان انقلاب اسلامی.
رقابت با نظام، کار خطایی بوده است. جریانی که در انتخابات نظام و با شعار های انقلاب شرکت کرد و مردم را فریب دادند و بعد اصل نظام را نفی کرد، اشتباه بود. جریان لیبرال دموکراسی که در پوشش مشارکت و مجاهدین انقلاب حتی در ارکان حکومتی نفوذ کرد و خواست با کل نظام رقابت کند، خطا بود. ما میگوییم رقابت باید درون گفتمان انقلاب اسلامی باشد نه با آن. حوزه شمول آن همه مردم ایران اند. این حزب نیست، گفتمان است. در درون این گفتمان، اگر مطمئن شدید که رقابت سیاسی این امکان را ایجاد میکند که از اشتباهات دیگران بازدارندگی شود، این رقابت مثبت است.
در مجلس نهم گروههایی که با کف تعریف، اصولگرا تعریف می شوند، در درون گفتمان اصولگرایی ایجاد شدند. این اختلاف در مجلس نهم و بعد از آن ادامه مییابد و دسته بندی و گرایش سیاسی جدید ایجاد میکند؟
بله. الان هم این اتفاق افتاده است
بعد از انتخابات اینها حذف نمی شود؟
نه. اینها ریشه دار است.
چه آرایش سیاسی برای اصولگرایان در سالهای بعد پیش بینی میکنید؟
بستگی به ترکیب مجلس نهم دارد. اگر بتوانیم عرصهای ایجاد کنیم که اصولگرایان بیایند و سلایق مختلف خود را ارائه دهند، بسیار خوب خواهد بود.
فکر نمی کنید از جبهه پایداری شکست خواهید خورد؟
در سنجشهایی که داریم فاصله جبهه متحد تا الان با گروههای دیگر خیلی زیاد است.
تبلیغ انتخاباتی در برنامه صدا و سیما ممنوع است. چرا در صدا و سیما حضور پیدا کردید؟ آیا فکر نکردید این ظلم به تمام کاندیدهای مجلس در تهران و بقیه شهر هاست که دسترسی به تلویزیون ندارند؟
قانون میگوید وقتی زمان رسمی تبلیغات اعلام شد، صدا و سیما نباید تبلیغ کند. اگر در این ز مان باشد خلاف قانون است. من در این مدت 4 ساله تنها دو سه بار در صدا و سیما حضور داشتهام.
چرا در پارک ملت، مطهری را افشا نکرید؟
برای افشاگری نرفته بودیم. برای کار تبیینی رفته بودیم.
چرا خواندن گزارش کمیسیون اصل نود را به بعد از انتخابات موکول نکردید؟ میگویند خواندن این گزارش برخی از اصولگرایان را هم ناراحت کرد. هیئت رئیسه و لاریجانی خبر داشتند که می خواهید گزارش را بخوانید؟
ارائه گزارش کمیسیون اصل نود، هیچ اصولگرایی را ناراحت نکرد، بلکه خوشحال هم شدند. این گزارش یک فرایندی را طی کرد. بعد از اینکه یک سری سوالات و گزارشاتی به هیئت رئیسه آمد، آقای لاریجانی موضوع را به اصل نود ارجاع داد. از آنجا که موضوع مهم بود، اول کمیسیون رأسا تصمیم گرفت گزارشی در این مورد بنویسد و کارگروهی در کمیسیون اصل نود ایجاد شد که یک از کمیسیون قضایی و حقوقی و نیز دو سه نفر از اعضای از کمیسیون امینیت ملی هم در آن حضور داشتند. مسئول کارگروه من بودم.
ما دهها ملاقات با مسئولین مختلف انجام دادیم. هزاران سند جمع آوری شد. ما نتوانستیم در سالگرد اول انتخابات 88 در سال 89 گزارش را ارائه دهیم و تصمیم بر این بود که در سال 90 ارائه دهیم. از طرفی در کمیسیون، اصلاحات و انتقاداتی بر گزارش مطرح شد و گزارش برای رفع این مشکلات، به 22 خرداد 90 هم نرسید. ما تلاش کردیم سالگرد 9 دی گزارش نهایی و قرائت شود. چون پایان دوران مجلس بود ممکن بود کار گسترده بی نتیجه بماند.
گزارش در دو سطح تهیه شد یک سطح خلاصه و چکیده و یه سطح تفصیلی. سطح سومی هم داشت که اسناد و مدارک پیوست گزارش بود. گزارش در مرحله اول حدود 100 صفحه بود که در هنگام ارائه به 30 صفحه کاهش پیدا کرد. گزارش در کمیسیون اصل نود به صورت رسمی تصویب شد. به لحاظ آیین نامه ای باید اول هفته گزارش را میدادیم که در دستور جلسات ثبت شود. خودمان هم تردید داشتیم که گزارش به موقع میرسد یا نه. اما من خودم با آقای لاریجانی هماهنگ کردم که گزارش آماده شده تا در دستور قرار بگیرد.
آیین نامه میگوید گزارش کمیسیون اصل نود هنگامی که آماده شد، باید خارج از نوبت قرائت شود. بعضی میگفتند، گزارش خارج از نوبت باید ثبت شود، بعد در نوبت قرائت شود. بالاخره هیئت رئیسه موافقت کرد که گزارش قرائت شود. من گفتم دو ساعت وقت میخواهم اما وقت کمتری وجود داشت. در زمان قرائت هم به دلیل ضیق وقت من بعضی جاهای گزارش را حذف کردم. اما بالاخره خلاصه خلاصه گزارش خوانده شد. براساس آییننامه گزارش بعد از قرائت باید به دستگاه قضایی ارجاع شود و دستگاه قضایی خراج از نوبت رسیدگی کند.
گزارش اصل نود، ظرفیت قضایی دارد؟
گزارش اصل نود پیوستهای اطلاعاتی دارد و بند بند آن مستند به اسناد غیرقابل خدشه است. اما قضاوت اینکه افراد چه اتهامی دارند با ما نیست. ما حکمی صادر نکردیم تنها اطلاعاتی که برای ما مستند بود ارائه کردیم. صدور حکم با دستگاه قضایی است.
در گزارش کمیسیون اصل نود درباره فتنه 88 طرف متشاکی را در کمیسیون دعوت کردید؟
در این پرونده این کار انجام نشد. اما در بیشتر پروندهها متشاکی دعوت میشود و از خود دفاع میکند. در معدود پروندههایی مثل این پرونده که بعد سیاسی آن غلبه دارد، از متشاکی دعوت نمیشود.
این گزارش ادامه گزارش 25 بهمن است. آن زمان بعد از شهادت دانشجوی دانشگاه علامه ما گزارشی را دادیم. در آن زمان بحث شد بر سر این گزارش و بالاخره به تصویب رسید.
از آقای نکونام چه خبر؟
ایشان بیماری و فشار قلبی دارند. گاهی هم در کیمسیون مشکل پیدا میکردند. در این مرحله ایشان تصمیم به انصراف از حضور در انتخابات مجلس نهم گرفتند. قبل و بعد از این تصمیم هم مشکلات بیماری ایشان شدید شده بود.
ایشان رد صلاحیت نشدند؟
این گمانهزنی رسانهها بود. رد صلاحیت نشدند بلکه انصراف دادند
در جلسه شما با آقای احمدی نژاد درباره اختلاس سه هزار میلیاردی چه اتفاقی افتاد؟
از طریق معاونت رئیس جمهوری به کمیسیون اصل نود انتقال دادند که این بررسی و پیرامون فساد بانکی سه هزار میلیاردی در کمیسیون کار کارشناسی نمیشود . قبل از نهایی شدن گزارش رسیدگی به اختلاس گروه امیرمنصورآریا ما جلسات زیادی با مسئولین اقتصادی کشور داشتیم. شروع کار با گزارش کمیسیون اصل نود در ماه هشت سال 89 بود. گزارش مردمی در رابطه با اختلاس به ما رسید و ما آن را به سازمان بازرسی کل کشور و نهادهای مرتبط دادیم. بعد از دغدغه رئیس جمهوری، کمیسیون تصمیم گرفت با ایشان دیدار کند و مراحل کار را توضیح دهد. قرار شد بنده و آقای ابوترابی فرد و آقای نکونام با رئیس جمهوری دیداری داشته باشیم. پیغامی آمد که احمدی نژاد با فدایی صحبت جدایی دارد، ایشان جداگانه بیاید. بنابراین آقایان ابوترابی و نکونام جدا رفتند و مشروح گزارش را برای احمدی نژاد توضیح دادند و من جدا رفتم.
در رابطه با این پرونده خاص من چند سوال پرسیدم که شما در جریان هستید که این اتفاق افتاده و برخی مسئولین در آن سهیم بودند؟ احمدی نژاد گفت من در بانکها اختیار ندارم. . اکثر این بانکها دولتیاند و همه با سیاستهای دولتی کار می کنند و اگر از جانب دولت دقت نظر میشد، بازدارنده از این موضوع بود. ممکن است ذهن ایشان متوجه بحث بانک مرکزی بوده است اما آن هم بحث جدایی دارد، چون شخصیت حقوقی بانک مرکزی، حالت استقلال و عدم وابستگی به دولت دارد و در صورت وابستگی مناسبات اقتصادی کشور را به هم میریزد.
عکس العمل آقای احمدی نژاد در مقابل حرف شما چه بود؟
در شرایط تحریم و آثار بعد از غائله افزایش قیمت سکه هستیم و نباید التهاب درست کنیم. از این جهت بهتر است که کمک کنیم و ما شرایط اقتصادی و بازار را تحریک نکنیم. در پایان سال هم هستیم و بهتر است بازار تحریک نشود.
اگر نماینده نشوید چیکار میکنید؟
هرچه که تکلیفم باشد.
اگر تکلیف برای کار حکومتی و رسمی نشود؟
کار فکری میکنم و کمی هم کشاورزی. امثال ما باید بنشینیم و تجربیات سالهای گذشتهمان را برای برون رفت از بحرانها و مشکلات به صورت راهکار و برنامه دربیاوریم.
چند تا خانه دارید؟
یک خانه دارم. خانه پدریام است. پدر ما در شهر ری زندگی میکرد. بیش از 50 سال است که آنجا زندگی کردیم. بعد از آنکه پدرم رحمت خدا رفت این خانه مال ما شد. 330متر است. مقداری رفته توی طرح و 300 متر مانده است. خانه دیگری هم هیچ جای کشور نداریم البته حقی مادرم دارد و به من داده که داستان مفصلی دارد.
می گویند شما از مجلس حقوق نمیگیرید. درآمدتان از کجاست؟
در دوره قبل حقوق نمیگرفتم. وقتی خانهمان قدیمی بود و دو سه باری ریخت، تصمیم گرفتیم بازسازیاش کنیم. یک جای دیگری مادرم خانه ای خرید که مشکل دادگاهی پیدا کرد. که بیش از 22 سال است البته حقش را به من داد قصد داشتم آن خانه را بفروشم و با پولش این خانه را بازسازی کنم. اما مشکل آن خانه حل نشد و ما برای بازسازی زیر قرض رفتیم. من آن زمان به مجلس گفتم میشود به من وام بدهید؟ وقتی دیدم تردید دارند گفتم از محل حقوقم را بدهید تا خانهام را بازسازی کنم.
پدر من کشاورز بود و زمینهایش به بچههایش رسید. بخشی که به من رسید، سولهای در آن بود و محل درآمد من، اجاره آن سوله و زمین کشاورزی بوده و هست. ما برای شغل و حقوق به مجلس نیامدیم. آمدیم برای اینکه کاری بکنیم و کمکی بکنیم. اینکه بخواهیم دنیای خودمان را با مجلس ببندیم کار درستی نمیدانم.
منبع: مشرق
مطالب مشابه
- آیتالله مهدویکنی:جبهه پایداری میخواهد مرا بودا کند/به حسینیان گفتم جوری صحبت کردهاید که بنده شدهام طرفدار ظلم!
- آیت الله مهدوی کنی:احتمال تفاهم با جبهه پایداری بعید است
- باهنر: احمدینژاد و اعضای جبهه پایداری فکر میکنند که همواره برای رای آوردن باید بازی «هاشمی و احمدینژاد» راه بیاندازند
- ناکامی جبهه پایداری در انتخابات نشانه چیست؟
- آیت الله مصباح یزدی گفته است حمایت از احمدی نژاد در جهت ترویج مشایی حرام است،جبهه پايداري چرا حمایت از احمدی نژاد را پنهان مي كند