کد خبر: 1593

1392/01/28 19:28

نسخه چاپی | دسته بندی: ---
0
بازدیدها: 1 201

آیت‌الله شیخ مرتضی اشرفی به نقل از حضرت آیت الله سیستانی: حوزویان به حقوق و اموال دولتی وابسته نباشند/ مرجعی بزرگ در خانه 70 متری استیجاری و دفتر وقفی/ شرح نکاتی مهم از حوزه نجف اشرف و دیدار با مراجع

آیت‌الله شیخ مرتضی اشرفی شاهرودی که اخیرا دیداری با مراجع عظام تقلید در نجف اشرف داشته است درباره حوزه نجف اشرف و دیدار با مراجع تقلید به نکات مهمی اشاره کرد. آیت الله اشرفی به نقل از  آیت‌الله […]

آیت‌الله شیخ مرتضی اشرفی شاهرودی که اخیرا دیداری با مراجع عظام تقلید در نجف اشرف داشته است درباره حوزه نجف اشرف و دیدار با مراجع تقلید به نکات مهمی اشاره کرد. آیت الله اشرفی به نقل از  آیت‌الله سیستانی یادآور شد که طلاب و فضلای عزیز تلاش کنند تا خود را تا آن‌جا که می‌توانند به حقوق و اموال دولتی وابسته نسازند و از آیت‌الله العظمی خویی نقل کردند که ایشان می فرمود: من وظیفه خود تشخیص می‌دهم که تا آخرین نفس در این شهر بمانم تا این حوزه حفظ بشود.

وابستگی به حقوق دولتی  مشکلات بعدی خواهد داشت که به این آسانی قابل جبران نخواهد بود

آیت‌الله حاج شیخ مرتضی اشرفی شاهرودی از اساتید سال‌های دور حوزه علمیه نجف اشرف و از علمای مقیم در شاهرود هستند. ایشان در سال‌های پیش از انقلاب از جمله شاگردان آیات عظام خویی و امام خمینی در حوزه علمیه نجف اشرف بوده‌ است.آیت‌الله اشرفی اخیرا در سفری که به عتبات عالیات داشته‌اند با مراجع عظام نجف اشرف نیز دیدارهایی داشته‌اند. مشروح گفت‌وگوی شفقنا با ایشان را در مورد این سفر و دیدار با حضرت آیت‌الله‌ العظمی سیستانی و دیگر مراجع نجف و هم‌چنین خاطرات ایشان از سال‌های دور حوزه علمیه نجف را در ادامه می‌خوانیم:

این عالم شیعی در ابتدای گفت‌وگوی خود چنین گفت: اولین دیداری که در این سفر با حضرت آیت‌الله العظمی سیستانی (دام ظله الوارف) داشتم در تاریخ 28 اسفند ماه 1391 بود. گفت‌و‌گوهای مختلفی در این جلسه صورت گرفت به ویژه در مورد وضعیت حوزه‌ها بیان شد که از جمله آن بود که طلاب و فضلای عزیز تلاش کنند تا خود را تا آن‌جا که می‌توانند به حقوق و اموال دولتی و حکومتی وابسته نسازند چراکه این مشکلات بعدی خواهد داشت که به این آسانی قابل جبران نخواهد بود. وجود بزرگوار این مرجع در ادامه نسبت به توسعه حوزه‌های علمیه تأکید داشتند و نظر ایشان چنین بود که ما باید حوزه‌ها را در همه جا اعم از شهرستان‌های کوچک و بزرگ و بخش‌ها توسعه بدهیم. ایشان می‌فرمودند که احتیاجات زیاد است و در این‌جا شدت احتیاج مردم به روحانی کارآمد، به خوبی قابل درک است.

باید در تمام نقاط عالم، حوزه‌های شیعی گسترش داشته باشد

حضرت آیت‌الله العظمی سیستانی مایل بودند که در تمام نقاط عالم، حوزه‌های شیعی گسترش داشته باشد. ایشان فرمودند در هر جا که قابل توجه باشد و حوزه علمیه‌ای تأسیس شود بنده کمک می‌کنم و برای حوزه و طلاب مقدمات و امکانات لازم را برقرار خواهم کرد. ممنون آقایانی هستم که در این جهت اقدام کنند.

بنیان‌گذار و ریاست مؤسسه تعلیماتی امام صادق (ع) شاهرود در ادامه افزود: جلسه دوم با حضرت آیت‌الله العظمی سیستانی در روز 9 فروردین 1392 صورت گرفت که در حقیقت هم به عنوان تودیع و خداحافظی و هم به عنوان آخرین دیدار این سفر صورت گرفت. ایشان در این دیدار از باب این‌که نجف مرکز هزار ساله فقه تشیع است تاکید داشتند که این حوزه باید هر چه سریعتر با حضور طلاب و تامین امکانات لازم به مجد و عظمت پیشین خود بازگردد و لذا به اهمیت تاسیس مراکز علمی و تحقیقی برای حوزه علمیه اشاره داشتند و مطلع شدم که چندین مرکز تاکنون به همین منظور تاسیس شده است گرچه از ذکر نام ایشان بر این مراکز خودداری شده است. مسائل معیشتی   طلاب از جمله وضعیت دشوار تامین مسکن از جمله نکات دیگر مورد اشاره بود. مطلع شدم که اخیرا هم در شارع ابوصخیر در بیرون نجف در منطقه شهرک‌های جدید، زمینی در حدود 40 هکتار تهیه شده است که قرار است تا در آن منطقه مدرسه‌ای تأسیس شود که مشتمل بر چهارصد غرفه برای طلاب باشد طوری که بتواند پذیرای طلاب از تمام نقاط برای ادامه تحصیلات دینی باشد. در اطراف این مدرسه هم با یاری خداوند 250 تا 400 خانه برای اسکان طلاب ساخته خواهد شد.

عموم فضلا می دانند که این مرجع عالیقدر شیعه  در تمام کره زمین یک وجب زمین و یا خانه ملکی ندارند

از نکات دیگر قابل توجه در این دیدار  و فضای ساده دفتر که در سالهای اخیر با همه مراجعات به همان سادگی و بی پیرایگی گذشته است  یادآوری چندباره این نکته بود که این مرجع عالیقدر شیعه  در تمام کره زمین یک وجب زمین و یا خانه ملکی ندارند. خانه هفتاد متری که در آن ساکن هستند نیز در استیجار ایشان است. بیرونی هم که محل مراجعه و در اختیار مردم است، آن‌جا هم خانه‌ای است وقفی که برای اهل علم وقف شده است و حضرت آیت الله هم به عنوان یکی از اهل علم از آن استفاده می‌کنند.

 

هر روز جمعیت عظیمی از مردمان اقصی نقاط عالم پشت در این خانه کوچک در انتظار دیدارند

آیت الله اشرفی در ادامه تصریح کرد: این دیدنی است که هر روز جمعیت عظیمی از مردمان اقصی نقاط عالم پشت در این خانه کوچک به صف می‌ایستند تا برای لحظه‌ای خدمت ایشان برسند و برای لحظه ای جمال نورانی ایشان را زیارت کنند. انسان در این جا واقعا درک می‌کند که عزت به دست خداست. تعز من تشاء و تذل من تشاء و بیدک الخیر. خداوند وقتی می‌خواهد عزت بدهد یک ذریه پیامبر (ص) را از ایران بلکه از سرزمین خراسان و نه تنها به عنوان خراسان بلکه به عنوان یک فرزند سیستانی اقلیم خراسان، چنین عزتی عطا می‌کند که همه با افتخار در پی توجه به این بیت باشند.

همه علاقه‌مندان مکتب اهل بیت (ع) دعا می کنند که خدای متعال این وجود نازنین پربرکت را عمر طولانی و صحت و عافیت کامل عطا نماید تا ایشان بتواند منشأ این خیرات باشد.

 

در زندگانی خود به گونه‌ای هستم که دوست ندارم به هیچ کس نه بگویم!

یکی از جهات مهم و تأثیر برانگیز این گفت‌و‌گو این بود که ایشان فرمودند: من در زندگانی خود به گونه‌ای هستم که دوست ندارم به هیچ کس نه بگویم! هر چه از من تقاضا بکنند، اگرچه انگشتر دست من باشد که اشخاص تا کنون چندین بار آن را از من تقاضا کرده‌اند؛ هر چه تقاضا بشود بدون آن‌که کوچک‌ترین بهانه‌ای بیاورم، تا آن‌جا که در قدرت من بوده است، انجام داده‌ام و خواسته‌ها را به مرحله انجاز رسانده‌ام. در این‌جا من متذکر به شعر معروف فرزدق شدم که: لولا التشهد، کانت لاءه نعم . . .

آیت الله فیاض: هر چه که وهابیت و سلفیت تبلیغ کند تا مگر تشیع را گوشه‌نشین کند، به فضل الهی روی آوردن به تشیع بیشتر خواهد شد

این دانش‌آموخته حوزه علمیه نجف ادامه داد: دیداری نیز با آیت‌الله العظمی فیاض داشتم. یکی از بیانات مهم ایشان در این دیدار این بود که هر چه که وهابیت و سلفیت تبلیغ کند تا مگر به خیال خود بتواند تشیع را گوشه‌نشین کند، به فضل الهی روی آوردن به تشیع بیشتر خواهد شد. امروز تشیع در سراسر دنیا گسترش یافته است و روز به روز نیز افزایش و توسعه می‌یابد. حضور مبلغان شیعی در مناطقی هم‌چون آفریقا نیز به این مسأله کمک کرده است. آیت الله فیاض یادآور شدند که امروز در عراق هم مشاهده می‌کنیم بسیاری از جوانانی که تحصیلات دانشگاهی سطح بالا دارند و به طور مثال دکترا و یا فوق لیسانس داشته و یا مهندس می‌باشند، به حوزه وارد شده و مشغول تحصیلات دینی می‌شوند.

ایرانی‌ها هم باید به سوی حوزه نجف سوق پیدا کنند

آیت‌الله اشرفی در پاسخ به سؤال خبرنگار شفقنا در مورد وضعیت کنونی حوزه نجف اشرف، چنین گفت: حوزه نجف به نظر می‌رسد که باید در فکر باشد که نفرات بیشتری به عنوان شخصیت های دوم بعد از مراجع را ساخته و آماده داشته باشد. در حال حاضر بعد از این چند نفر مراجع بزرگوار نجف، شخصیتهای بسیار ارزشمندی وجود دارند اما حوزه رو به رشد نجف به تعداد بیشتری از این شخصیت ها نیازمند است. باید این نفرات آماده باشند تا حوزه نجف به مجد و عظمت پیش از دوران ظلم و ستم بعث و صدامی‌ها برگردد. ایرانی‌ها هم باید به سوی آن‌جا سوق پیدا کنند. آن‌جا لَجنه‌ای [کمیته‌ای] چند نفره از فضلا و نمایندگان مراجع بزرگوار وجود دارد که طلاب ایرانی را که می‌خواهند در حوزه نجف درس بخوانند، با تأیید این لجنه جواز اقامت در عراق را از دولت دریافت خواهند نمود.

امروز حوزه علمیه قم بحمدالله به مجد و عظمت خود دست یافته است برای آن‌که حوزه نجف نیز به موقعیت خود بازگردد باید طلاب ایرانی نیز به حضور در حوزه نجف اشرف گرایش پیدا کنند. باید طلاب به آن‌جا بروند و سختی‌های مخصوص آن‌جا را نیز تحمل کنند تا زمینه بازگشت به موقعیت اولیه نجف زودتر فراهم شود.

حضرت ایت الله خویی: اگر همه بیرون کنند و تنهای تنها بمانم هرگز نجف را ترک نمی کنم

این عالم شیعی در پاسخ به پرسش شفقنا درباره نقش آیت‌الله العظمی خویی در حوزه نجف در دوران معاصر چنین گفت: انصاف مطلب این است که مرحوم آیت الله العظمی خویی در دوران زعامت حوزه نجف خدمت بسیار مهمی انجام دادند. خدمت ایشان تربیت شاگردان مبرزی بود که امروزه در همه جا حضور دارند. از ایشان نوشته‌ها و تالیفات ارزشمند بسیاری نیز در زمینه‌های رجال، اصول و فقه برجای مانده است. ولی این مطلب تربیت شاگردان مبرز بسیار مهم است. به نوعی می‌توان گفت اکثر مراجع بعد از آیت‌الله العظمی خویی از شاگردان ایشان بوده و هستند. خود ایشان نیز این مطلب را به صورت مکرر در ابتدای اجازات خود ذکر کرده‌اند: وإنی اشکرالله تعالی علی ماأولانی ووفقنی من تربیه جمع کثیر من فضلاء ذوی القدرة و ذوی الکفائه

حضرت آیت‌الله العظمی خویی مکرر می‌فرمود: اگر بعثی‌ها تمام مردم را هم از شهر نجف بیرون کنند و تنها من بمانم و همین خادمی که کارهای من را انجام می‌دهد. من باز هم شهر نجف را ترک نخواهم کرد. من وظیفه خود تشخیص می‌دهم که تا آخرین نفس در این شهر بمانم تا این حوزه حفظ بشود.

آیت الله خویی زجری کشید که کمتر مرجعی کشید

متأسفانه بعضی به شرایط ایشان آگاهی نداشتند و یا از روی جهالت و دورادور در مورد ایشان قضاوت می‌کردند. آن‌ها شرایط را از نزدیک درک نکردند. نظام بعث و صدامی‌ها چنان کینه‌ای از ایشان داشتند که در نهایت سه پسر از ایشان را به شهادت رساند. زجری که آقای خویی در دوران مرجعیت کشید، کم‌تر مرجعی تا کنون کشیده است. مرجعی با این عظمت توسط بعثی‌هادست‌گیر شده و در چنان وضعیتی به بغداد برده شده و با صدام روبه‌رو گردد. این‌ها کم‌تر برای کسی محقق شده است.

 

امتیاز خاصی که در درس امام مشهود بود، بحث ولایت فقیه بود

این شاگرد درس امام خمینی (ره) هم‌چنین درباره ویژگی‌های درس امام خمینی در نجف چنین اشاره کرد: درباره درس امام در نجف باید عرض کنم که ایشان در ابتدا مباحث بیع را آغاز کردند و من هم اتفاقا قبل از آن مطالب بیع را در درس مرحوم حاج شیخ حسین حلی از ابتدا تا انتها شرکت کرده بودم. امتیاز خاصی که در درس امام مشهود بود، بحث ولایت فقیه بود که در آن‌جا این بحث گستردگی خاصی پیدا کرد و همین سبب شد که درس امام جلوه‌ی جدیدی پیدا کند. این‌جا بود که تازه طلاب و فضلا متوجه این معنا شدند که کارهای حکومتی می‌تواند متوجه آن‌ها باشد. این‌ها همه از برکات درس‌های ولایت فقیه ایشان بود والا پیش از این مطلب اصلا به این صورت برای طلاب واضح نشده بود.

مرحوم امام صبح‌ها تقریبا دو ساعت مانده به ظهر حوالی ساعت 10 به مسجد شیخ انصاری می‌آمدند و در آن‌جا درس را القا می‌فرمودند و نسبت به اشکالات طلاب هم اهتمام به خرج می‌دادند. مرحوم آیت‌الله العظمی خویی نیز دو درس داشتند. یکی درس فقهی بود که صبح‌های زود حوالی ساعت هفت و نیم تشکیل می‌شد. شب‌ها نیز بعد از نماز مغرب و عشا درس اصول خود را بیان می‌کردند.

فقر معیشتی و در این حال تلاش علمی در نجف اشرف بی نظیر بود

آیت‌الله اشرفی در ادامه گفت‌وگوی خود با شفقنا به ذکر خاطراتی از سال‌های اقامت خود در نجف به ویژه در موضوع فقر معیشتی علما و در این حال تلاش بی وقفه علمی آنان پرداخت: من جریانی را از آقای خویی برای شما نقل می‌کنم که مستقیما خودم از ایشان شنیدم و در آن هیچ واسطه‌ای وجود ندارد. شبی بعد از نماز مغرب و عشا و بعد از درس من در خدمت ایشان بودم. این تقریبا زمانی بود که بعثی‌ها فشار بسیاری وارد می‌کردند. اتفاقا به مناسبت پول بسیاری نیز در دست ایشان بود. من خدمت ایشان عرض کردم که آقا دیگر پول هم دردی را دوا نمی‌کند! ایشان بنا بر سبیل مطایبه فرمودند چرا! اتفاقا اگر درد کم باشد و پول زیاد، انسان می‌رود بغداد و یا لندن و درد را معالجه می‌کند! به ایشان عرض کردم که منظور من آن است که آرامش نمی‌آورد! فرمودند: بله این درست است و سپس این ماجرا را برای من نقل کردند.

آیت‌الله العظمی خویی فرمودند در ایام جوانی خود که در نجف مدرس رسائل و کفایه بودم. در آن زمان البته چنین نبود که هر کسی بتواند مدرس این کتاب‌ها باشد. با این حال شدت فقر برای این مدرس سطوح عالی حوزه به قدری بود که در یک شب زمستان هنگامی که محتاج استحمام می‌شوند؛ از طرفی نمی‌توانستند از آب سرد استفاده کنند از طرف دیگر هم برای رفتن به حمام پول لازم را نداشتند.

ایشان می‌فرمود مثلا اگر در آن زمان پول حمام 8 پیسه بود من تنها 2 پیسه داشتم. سخت در فکر فرو رفته بودم که چه بکنم؟! با خود گفتم: به حمام می‌روم. در آن‌جا طلاب زیادی می‌آیند و من بالأخره از یکی از طلاب خواهم خواست که پول حمام من را قبول کند. او که قبول نمود، در آن وقت به حمام خواهم رفت. این شدت فقری بود که آیت‌الله خویی ذکر می‌کردند!

اما در مورد شدت جدیت در درس در همین زمان فقر در ادامه آیت‌الله خویی برای من نقل کردند: صبحی که از خانه خارج می‌شدم والده مرحوم آقاسید جمال به من گفتند ظهر که به خانه برمی‌گردی برای ناهار با خود مقداری دوغ هم بیاور. من در همین حین که به منزل بازمی‌گشتم در فکر مسأله‌ای علمی بودم و به کلی از یاد بردم که از بازار حویش دوغ تهیه کنم. تا به منزل رسیدم از من پرسیدند که دوغ چه شد؟ گفتم فراموش کرده‌ام الآن برمی‌گردم و تهیه می‌کنم. به جهت این‌که دله‌های (ظرف‌ها) دوغ موجود در بازار کثیف بود والده آقا سید جمال به من گفت پس حالا که می‌روی بیا دله‌ی خود ما را ببر که تمیزتر است. من دله را در زیر عبا گرفتم و راهی بازار شدم. دوباره راهی شدم و تمام مسیر را بازگشتم ولی چون ذهن من درگیر مسأله علمی بود باز هم فراموش کردم که دوغ را بگیرم و باز هم با دله‌ی خالی به منزل بازگشتم.

آیت الله شیخ مرتضی اشرفی در پایان گفت و گوی خود با شفقنا گفت: در این سفر هم‌چنین توفیق این را داشتم که خدمت آیت‌الله العظمی سید محمدسعید حکیم هم برسم. ایشان نوه‌ی دختری مرحوم آیت‌الله العظمی سید محسن حکیم (ره) هستند و من در سال‌های دور حضور در نجف در درس مرحوم آقاشیخ حسین حلی که از خود از شاگردان بزرگ مرحوم میرزای نائینی بودند، با ایشان هم‌دوره بودم. به یاد می‌آورم که این دوره درسی شامل بخشی از طهارات و تمام بیع بود. در آن دوران بنده و ایشان و هم‌چنین اخوی [آیت‌آلله مصطفی اشرفی شاهرودی] و آقایان آیات سید حسن مرتضوی، سید علاء و سید عزی بحرالعلوم، سید مهدی بجنوردی و عده دیگری از رفقا در درس مرحوم آیت‌الله آقاشیخ حسین حلی حضور داشتیم. دیدار با آیت‌الله العظمی سید محمد سعید حکیم فرصتی مغتنم بود برای سخن پیرامون اوضاع جاری و یادآوری ایام قدیم بود که شرح آن در فرصتی دیگر بیان خواهد شد.

 

منبع:شفقنا

تگ های مطلب:
ارسال دیدگاه

  • bowtiesmilelaughingblushsmileyrelaxedsmirk
    heart_eyeskissing_heartkissing_closed_eyesflushedrelievedsatisfiedgrin
    winkstuck_out_tongue_winking_eyestuck_out_tongue_closed_eyesgrinningkissingstuck_out_tonguesleeping
    worriedfrowninganguishedopen_mouthgrimacingconfusedhushed
    expressionlessunamusedsweat_smilesweatdisappointed_relievedwearypensive
    disappointedconfoundedfearfulcold_sweatperseverecrysob
    joyastonishedscreamtired_faceangryragetriumph
    sleepyyummasksunglassesdizzy_faceimpsmiling_imp
    neutral_faceno_mouthinnocent

عکس خوانده نمی شود