کد خبر: 4544

1390/10/22 20:15

نسخه چاپی | دسته بندی: لینکستان (مطالب دیگران) / مطالب دیگران- سیاسی
0
بازدیدها: 970

راز تناقضهای باورنکردنی دولت احمدی‌نژاد / رسول جعفریان

چکیده: مشکل دیگر او این است که بدنه این دولت، او را به این دلیل قبول دارد که در چهارچوب یک نظام قرار دارد، در حالی که گروه دوم او را به طور مستقل می پذیرند، چون با او آمده اند و با رفتن او، نه تنها […]

چکیده:

مشکل دیگر او این است که بدنه این دولت، او را به این دلیل قبول دارد که در چهارچوب یک نظام قرار دارد، در حالی که گروه دوم او را به طور مستقل می پذیرند، چون با او آمده اند و با رفتن او، نه تنها می روند که ممکن است مشکلات دیگری هم داشته باشند. تا روزگار چه پیش آورد.

 

آنچه امروزه از نیروهای حاضر درمجموعه دولت دیده می شود، ترکیبی از سه گرایش مختلف است که هر کدام آنها آثاری از خود بروز داده و تأثیری ویژه با کارکردهای خاص خود دارند. این ترکیب در میان وزرا، شماری از نمایندگان مجلس، و در سطوح پایین تر اما تصمیم گیر وجود دارد.



گروه نخست بدنه اصولگرای دولت است، گروهی که در دوره اصلاحات بعضا خرد و خمیر شده بودند، از همه جا رانده شده، برخی به صدا و سیما پناه برده و برخی در دوایر دور از دولت خود را سرگرم کرده بودند. این گروه ایده های اصولگرایانه داشته و دارند یا دست کم به این امید هستند و در تلاش برای این که ارزشهای اصولگرایانه را که گاه هم شکل افراطی به خود می گیرد، ترویج کنند.










نتیجه حضور این جماعت که گاه منتقد دولت هاشمی هم هستند ـ علاوه بر مخالفت قاطع شان با دولت اصلاحات ـ این است که به سمت اجرای رویه های سختگیرانه ای که در سالهای نخست انقلاب بود، مثلا در امر گزینش و حجاب و تفکیک جنسیتی و جز اینها تأکید دارند. شماری از رهبران مذهبی مانند آیت الله یزدی و جنتی از همین جنس و قسم هستند. بسیاری از آنها مثلا در وزارت علوم در تلاش برای احیای علوم انسانی به سبک بومی البته با ممانعت از ورود افکار بیرونی و ایجاد محدودیت و راه ندادن استادان به قول آنان مسأله دار و استخدام افرادی با طرح هزار و یک سوال در باره سیاست و عقاید دینی آنان هستند.





رویه و روش این گروه که بخش مهمی از بدنه دولت را تشکیل می دهند، نوعی اصولگرایی است با مقیاس های دهه شصت؛ به علاوه مسائلی که در این سه سال مطرح شده و عناوین و مفاهیمی را بر آنچه بوده اضافه کرده است. یک نمونه عینی آن، سیاست های اداره کل کتاب در وزارت ارشاد است. این گروه در انتخابات، تا آنجا که بتوانند افراد نزدیک به جریان اصلاحات و دولت هاشمی را حذف می کنند و تلاش می کنند مجلس یک دستی از اصولگرایان مورد نظر ایجاد کنند. این گروه ماندن انقلاب را در حفظ ارزشها با تصویر خاص خود می دانند و فارغ از این که توده های مردم به خصوص جوانان به کجا می روند و چه می خواهند، اصرار بر باورهای خود و ارائه گفتمانی سنتی از آن دارند.



باید گفت روز به روز از شمار این افراد کاسته و قدرت آنها در میان جامعه به خصوص جامعه شهری کم می شود، اما به هر پایگاه قابله ملاحظه ای دارند و نهادهایی هم با آنها همراهند.



گروه دوم، کسانی هستند که عمدتا در طول این شش سال در اطراف مشائی بوده و پیشرفت و ترقی شان را از در وابستگی به او و جماعت وی به دست آورده و به طور معمول در سازمان میراث فرهنگی و نهادهای اطراف آن مشغول فعالیت شده اما تصمیم گیری اصلی به خصوص در عزل و نصب ها بر عهده آنان است. این گروه مبانی فکری مشخصی ندارند و متخصص زدن حرفهای درشت، متفاوت و گاه مغشوش هستند. جماعت یادشده که بیشتر رفتارگرا هستند تا اندیشه گرا، نفوذ قاطعی روی رئیس جمهور داشته، در تعیین وزرا، معاونان، رؤسای سازمانها، بانکها و بسیاری از ادارات کل شهرستانها نظارت داشته و گاه با اندک مخالفتی از سوی افراد با خود، تمام تلاش خویش را در برکناری آنان به کار می برند.



این جماعت، از روشهای مختلف برای حفظ قدرت بهره می برند: از نام امام زمان (ع) گرفته تا استفاده از ابزارهای دیگر، از جمله کمک به ائمه جماعات و روحانیون با پول هایی که مجلس برای کمک به حوزه های علمیه و مساجد تصویب کرده و یا دیدار با بازیگران خاص و... آنان با بسیاری از هر جناحی که حاضر به همکاری با آنها باشد دوست شده و حاضرند به او کمک کنند. نهادهای قدرتمند اقتصادی، چشم امید آنهاست و در تلاش بوده و هستند تا تسلطشان را بر آنها حفظ کنند. بودجه های فرهنگی کلان که وجه مصرف آنها کلی است ، در اختیار این گروه است. البته حرف ها در اطراف آنان زیاد است، شاید بسیاری قابل اثبات نباشد، اما هرچه هست، قدرت برای آنها مهم و چه بسا اندیشه از اهمیت کمتری برخوردار است. گاه برای جذب افراد و جماعات مختلف، ایده های خوبی دارند که به دلیل نا خوشنامی، همین ایده ها را نیز ضایع می کنند. نمونه آن جذب ایرانیان خارج از کشور بود که چون به دست اینها عمل شد، خراب شد. و موارد دیگر.



اما گروه سوم، و به طور خاص، شخص سوم، خود رئیس جمهور است که ارتباطش با گروه دوم بیش از موافقتش با گروه اول است. شاید او تصور می کند تکیه به این گروه می تواند او را حفظ کند. بنابرین به صراحت، از مشائی تمجید می کند و بعضا هر کسی را که او اراده کند در دفترش می گمارد، در کنارش می نشاند. رئیس جمهور ویژگی های مردمی فراوانی از خود نشان می دهد که انسان به تردید می افتد آیا واقعا در آنها جدی است یا چون گروه دوم، وسیله ای برای جذب طبقات پایین و رأی بده است.




وی تفسیر خاصی از عدالت دارد، این تفسیر بر این پایه است که باید پول را میان مردم به خصوص فقرا توزیع کرد. معمولا گفته می شود رئیس جمهور اعتقاد چندانی به مصوبات مجلس ندارد، و چنان می نماید که عقل خود را برتر از هر کسی می داند، چنان که به غالب ایده های اصولگرایانه افراد گروه اول نیز باور چندانی ندارد. نه در حجاب مثل آنها می اندیشد، نه در امر ماهواره، و نه در ایجاد محدودیت ها به خصوص در زمینه نشر کتاب. اگر این حرفها درست باشد، باورش به خاتون جوانفکر بیش از اعتقادش به عقاید اصولگرایانه دهه شصت است.



او البته یک آدم سیاسی است، آدمی که می داند چه موقع چه چیزی را مطرح کند. چطور از قدرتش استفاده کند، چطور آن را حفظ کند، چطور بر سر آن با دیگران کشتی بگیرد و به رغم این که علوم سیاسی نخوانده، اما با اندیشه های سیاسی قرن شانزدهمی اروپا آشناست. نتیجه این وضعیت، یعنی آن بدنه و آن گروه، و این وجود، نوعی تعارض در مواضع این دولت شده است.



محصول این چندگانگی در ترکیب دولت، برای نمونه، یکی این است که گاه سختگیری آن اندازه است که این روزها در تصمیم هیئت اجرایی برای تأیید یا رد صلاحیت ها شاهد آن هستیم. شنیده می شود که احمدی نژاد می گوید باید آزادی بیشتری به مردم داد، اما بدنه در این باره مقاومت می کند. این مطالب به گونه ای است که با برخی از کلیاتی که در باره وی می دانیم سازگار است، اما روشن نیست چرا تأثیری در بدنه نداشته است. یک مشکل مهم رئیس جمهور آن است که آدمهای محل اعتمادش اندک هستند، و آن مقدار اندک را هم در بخش دوم جای داده است.



دیگران، کارمندانی هستند که باید اجرا کنند. مشکل دیگر او این است که بدنه این دولت، او را به این دلیل قبول دارد که در چهارچوب یک نظام قرار دارد، در حالی که گروه دوم او را به طور مستقل می پذیرند، چون با او آمده اند و با رفتن او، نه تنها می روند که ممکن است مشکلات دیگری هم داشته باشند. تا روزگار چه پیش آورد.

 

منبع: 19دی  و اینجا

تگ های مطلب:
ارسال دیدگاه

  • bowtiesmilelaughingblushsmileyrelaxedsmirk
    heart_eyeskissing_heartkissing_closed_eyesflushedrelievedsatisfiedgrin
    winkstuck_out_tongue_winking_eyestuck_out_tongue_closed_eyesgrinningkissingstuck_out_tonguesleeping
    worriedfrowninganguishedopen_mouthgrimacingconfusedhushed
    expressionlessunamusedsweat_smilesweatdisappointed_relievedwearypensive
    disappointedconfoundedfearfulcold_sweatperseverecrysob
    joyastonishedscreamtired_faceangryragetriumph
    sleepyyummasksunglassesdizzy_faceimpsmiling_imp
    neutral_faceno_mouthinnocent

عکس خوانده نمی شود