اگر صلاح میدانید در ابتدای گفتوگو تاریخچهای از حضور بعثه مراجع عظام در سفرهای حج و ضرورت این حضور را بیان فرمایید.
حضور بعثههای مراجع تقلید درحج سابقهی بسیار طولانی دارد. بعثه را به هیأتی میگویند که از سوی یک مرجع تقلید برای رسیدگی به مسائل حج و پاسخگویی به سؤالات شرعی – که ممکن است برای مقلدین و حجگزاران عزیز بهوجود آید – به حج اعزام میشود. البته در عرف عربستان سعودی به نمایندگی حج کشورهای دیگر بعثه میگویند که شامل تمام امور مدیریتی میشود؛ مثل البعثة التونسیه یاالبعثة الجزایریة. در عرف ایرانیها یک بعثه تعریف شده بود با عنوان بعثهی حج مقام معظم رهبری که در زمان حضرت امام به آن بعثهی حضرت امام میگفتند؛ بر تابلویی «بعثة الحجّ الایرانیة» را مینوشتند و زیر آن یک خیمهی بزرگ برافراشته میشد که کارهای متعدد فرهنگی، اجرایی و … در آنجا انجام میشد. مراجع بزرگوار تقلید هم از زمان مرحوم آیتاللهالعظمی گلپایگانی، مرحوم آیتاللهالعظمی خویی و دیگر مراجع آن دوره، هیأتهای محدودتری را به سرزمین وحی میفرستادند.
قریب به دو میلیون نفر یا بیشتر برای حج میآیند که در بین آنها شاید صدها هزار شیعه وجود دارند که در مسائل شرعیشان از یک مرجع تقلید، تقلید میکنند. اصل تقلید، اصلی پیشرفته است؛ انسان ناآگاه باید به انسان آگاه جهت مسائل تخصصی (از جمله مسائل شرعی) رجوع کند؛ این یک اصل عقلی است. در حج هم بهدلیل مسائل گسترده و متنوعی که پیش میآید، حضور چنین هیأی ضروری است. در طول عمر، تنها یکبار حج بر شخص مسلمان واجب میشود (برخلاف برخی عبادات دیگر مثل نماز و روزه). در این سفر گاه مسائل بسیار جزئیای بهوجود میآید که حتی ممکن است افراد بسیار آماده، خوشذهن و خوشاستعداد – که مناسک را در ایران مطالعه کردهاند و به امکاناتی نظیر اینترنت هم دسترسی دارند – نیز نتوانند پاسخی برای آن بیابند و باید به متخصصین رجوع کنند. درنتیجه علما و مراجع بزرگوار افرادی را که به مسائل حج و همچنین مبانی علمی آن مرجع تقلید مسلط هستند را به حج میفرستند تا در آنجا پاسخگوی مشکلات و مسائل مختلف فقهی باشند و دغدغههای زائران را برطرف کنند.
معیار و قاعدهی حضور این بعثهها به چه صورت است؟
هرکدام از مراجع که تقاضا میکردند و با بعثهی مقام معظم رهبری نیز همکاری داشتند، زمانی که مشخص میشد آنها مقلّد دارند، به آنها اجازه داده میشد که متناسب با تعداد مقلدین، افرادی را بفرستند.
چیزی که بنده در طول این سالها در این بعثهها به چشم خود دیدم این بود که قویترین، نخبهترین و زبدهترین افرادی که در دفتر مراجع، طرف مشورت علمی خود مراجع قرار داشتند را اعزام میکردند. گاهی مشاهده میکردم که در یک بعثه پنج مجتهد مسلّم در طراز مرجعیت حضور داشتند و بهصورت تمام وقت به مطالعه و پاسخگویی به مقلدین میپرداختند. کاش تمام مباحث علمیای که بین اعضای بعثهها مطرح میشد را میتوانستیم جمعآوری کنیم و بهصورت مکتوب در اختیار فضلای حوزه قرار میدادیم. البته برخی بعثهها که تشکیلات قویتری داشتند، خودشان گزارش کار خود را به مراجع میدادند. گاه میشد به بعثهای میرفتم که به دوستان عرض سلامی بکنم و ببینم فرمایشی دارند یا نه (چون ما از طرف بعثهی مقام معظم رهبری مأموریت داشتیم به آنها سر بزنیم و ببینیم مشکلی دارند یا خیر)؛ هنگامی که به آنجا میرفتم میدیدم که بحثهای علمی آنچنان قوی است که من احساس میکردم در مدرسهی فیضیه هستم؛ مانند شاگرد و استاد مشغول مناقشه بودند! بعضی سالها برخی از مراجع آن قدر برای این موضوع اهمیت قائل بودند که خودشان در رأس بعثه به حج میآمدند.
بنابراین دلیل شکلگیری بعثهها نیاز فقهی و احکامی مقلدانی است که از سراسر دنیای تشیع به حج میآیند. اتفاق خوبی هم که در آنجا میافتاد این بود که گاهی شیعیانی که نمیتوانستند با ایران راحت ارتباط برقرار کنند یا به اینجا بیایند، در کنگره ی عظیم حج، مسائل خود را به راحتی با مراجع تقلید یانمایندگانشان یا نمایندگان حوزهی علمیهی قم مطرح میکردند و راهنمایی میشدند؛ آنها هم نکاتی میگفتند که به مراجع و حوزهها منتقل میشد. این کار بسیار زیبا و پسندیدهای بود. اخیراً هم که بحثهای شبهات در جهان وهابیت، اهل سنت و ضدشیعه زیاد مطرح بود، بعضی بعثهها، شخصیتهایی مسلط به مباحث کلامی، اعتقادی و وهابیت را با خود میآورند تا در آنجا نقشآفرینی کنند. گاهی برخی شیعیان کشورهای دیگر میآمدند و شبهاتشان را مطرح کرده، پاسخ میگرفتند. افرادی که در بعثهها بودند زبده، سخنران، ناطق، فهیم، دانا و دانشمند بودند که برای آنها صحبت میکردند و به سؤالاتشان پاسخ میدادند. خیمههای منا مرکز این مسائل بود. حتی در خودِ مکه در بسیاری از مکانها مانند هتلها و علی الخصوص در مسجدالحرام این موضوع بسیار نمود داشت. هنگامی که آنها ارتباط برقرار میکردند، بسیاری از ابهامات برطرف میشد و درنتیجه نگاه آنها به جمهوری اسلامی هم بازتر میشد و پس از گرفتن پاسخ سؤالاتشان، با خرسندی خاطر از حج میرفتند.
دلیل شکلگیری بعثهها نیاز فقهی و احکامی مقلدانی است که از سراسر دنیای تشیع به حج میآیند. اتفاق خوبی هم که در آنجا میافتاد این بود که گاهی شیعیانی که نمیتوانستند با ایران راحت ارتباط برقرار کنند یا به اینجا بیایند، در کنگره ی عظیم حج، مسائل خود را به راحتی با مراجع تقلید یانمایندگانشان یا نمایندگان حوزهی علمیهی قم مطرح میکردند و راهنمایی میشدند؛ آنها هم نکاتی میگفتند که به مراجع و حوزهها منتقل میشد.
برخی شبها که اعلام میشد بعثهی یکی از مراجع در فلانساعت در مسجدالحرام حضور دارند، مقلدینشان گروهگروه به آنجا میآمدند و بدینترتیب پرسشهای فقهی، کلامی و اعتقادیشان را مطرح میکردند. در این بعثهها کسانی حضور داشتند که آن مرجع تقلید به علمیت و تسلط آنها به مبانی خود معتقد بود؛ شاید برخی تصورات دیگری داشته باشند؛ یکی دو نفری هم که اضافهتر میآمدند برای کارهای خدماتی بود؛ اما محوریت با افرادی بود که علمیّت آنها محرز باشد. مثلاً از میان حدود ۱۶۰ نفر که در قالب کاروان بعثهها میآمدند، شاید بیش از ۱۰۰ نفرشان مجتهد و محقق بودند. از جملهی این افراد میتوان به آیتالله حاج افتخاری (ره)، آیتالله شیخ علیپناه اشتهاردی(ره)، آیتالله دیباجی (ره)، آیتالله سید جعفر کریمی (که بسیار مسلط بودند)، آیتالله طاهرشمس گلپایگانی (که با بعثهی آیتاللهالعظمی سیستانی میآمدند)، آیتالله مُهری (که از کویت میآمدند)، آیتالله نیّری و آیتالله ثابتی همدانی(ره) اشاره کرد؛ شخصیتهای جاافتاده و طراز اولی که گاهی یک ماه تا ۴۰ روز در آنجا مینشستند و سختیهای آنجا را هم تحمل میکردند؛ سختیهایی مثل ناسازگاری آب و هوا و غذا که مخصوصاً برای افراد مسن بسیار نمود دارد. برخی از این شخصیتها در شرایط معمولی به مسافرتهای کوتاه هم نمیرفتند؛ اما عشق به این کار و علاقه به پاسخگویی و حل کردن دغدغه و مشکل شیعه علی بن ابی طالب(ع)، آنها را وادار میکرد که گاهی یک ماه تا ۴۵ روز در آنجا خیمه بزنند، به سؤالات مردم پاسخ دهند و دغدغههای آنها را حل کنند.
تعامل و ارتباط بعثه مراجع تقلید با بعثه مقام معظم رهبری تاکنون چگونه بوده است؟
یکنوع همدلی و همراهی بین تمامی بعثهها با بعثهی مقام معظم رهبری کاملاً محسوس بود. حتی در مواردی که مرجع یا یک شخصیت علمی برجسته، اختلاف نظر یا سلیقه داشت هنگامی که مشاهده میشد امام راحل و بعثهی مقام معظم رهبری روی آن قضیه تأکید و عنایت دارند، بهطور کامل همکاری صورت میگرفت. مثلاً در قضیهی برائت، بعضی بزرگواران که معتقد به اولویت برائت نبودند، در مراسم برائت هرطور که بود با فرستادن یک یا چند نماینده اعلام همراهی میکردند؛ معتقد بودند اینجا کشور غریبهای است و در منظر و مرآی جهان اسلام است؛ همهی ما را با هم میبینند؛ نباید اینجا بنشینیم و استدلال کنیم که برائت به چه دلیل است و آنقدر اولویت ندارد؛ هرچند میتواند در مقالات و بحثهای علمی مطرح شود؛ اما در آنجا چون در منظر و مرآی مخالفین قرار داشت، برنامههایی را که بعثهی مقام معظم رهبری طراحی میکرد، همه سعی میکردند هرطور شده شرکت کنند. مثال دیگر آن، برنامهای بود راجع به ضرورت تقریب مذاهب که برخی بعثهها نظر دیگری داشتند؛ اما سعی میکردند در همایش تقریب مذاهب در بعثه رهبری شرکت کنند. شاید اگر این کار میخواست در داخل کشور انجام شود این اهتمام وجود نداشت که حتماً همه در این مراسم شرکت کنند؛ اما آنجا همت آقایان اینطور بود که همه شرکت کنند.
با اینکه امسال بهدلیل مشکلات پیشآمده، نتوانستیم مراسم حج را برگزار کنیم و طبیعتاً بعثهها هم حضور ندارند؛ اما بنده لازم میدانم این را بگویم که واقعاً تمام بعثهها نسبت به سیاستها و برنامههای بعثهی مقام معظم رهبری اهتمام داشتند. برنامههایی مثل دعای کمیل و دعای ندبه که گاهی در مکه برگزار میشد یا برنامهها و همایشهای مهم علمی؛ بعثههادر سطح عالی شرکت میکردند؛ آنها خود را عضوی از بعثهی جمهوری اسلامی میدانستند و زیر چتر این خیمه احساس همدلی میکردند. این نیز از بهترین برکات آنجا بود.
اگر ممکن است در مورد امسال بفرمایید که چه شرایطی پیش آمد و چه تصمیمی گرفتند؟
ما سال گذشته در صحنه حضور داشتیم؛ بحث عمدی یا غیرعمدی بودن آن در تخصص بنده نیست؛ نیتخوانی هم بلد نیستم؛ اما چیزی که برای بنده محرز و مسلم بود سوءمدیریت و بیاطلاعی از بدیهیات یک مدیریت حداقلی کاملاً مشهود بود. دیروز هم مقام معظم رهبری فرمودند – و دو روز پیش هم در بیانیهی ایشان مطرح شد – که در هوای ۵۰ درجه، کانتینر را با یکی دو درجه بالای صفر تنظیم کرده بودند؛ افراد زیادی بودند که هنوز در قید حیات بودند و آنها را به کانتینر منتقل کرده بودند که در اثر نرسیدن آب، در آن هوا و وضعیت، گندیده شده بودند. اتفاق بسیار بدی افتاد که به این سادگیها فراموش نخواهد شد؛ ظلم، جنایت، بیتدبیری و سوءمدیریتی که در آنجا وجود داشت، چیزی نبود که امکان داشته باشد به سادگی از آن گذشت یا به آن توجه نکرد.
در سیاستهای کلان، مراجع عظام تقلید همراهی با نظام و مسائل اصلی نظام را نصبالعین قرار میدهند؛ هرچند ممکن است از نظر فکری و سلیقهای اختلاف داشته باشند. در مورد حج امسال نیز هنگامی که نظر نهایی نظام مشخص شد و رهبر معظم انقلاب نیز سیاست را مشخص کردند و بعثهی رهبری گفت که ما امسال در حج حضور نداریم، همهی آقایان مراجع بهراحتی از این تصمیم تبعیت کردند.
این مسائل هم برای همهی آقایان بعثهها ملموس بود؛ چند تن از اعضای بعثهها در این قضیه از دنیا رفتند؛ افرادی نظیر آیتالله مؤیدی؛ شخصیتهایی از عراق؛ شخصیتهایی که عضو رسمی بعثه بودند؛ چند نفری هم آسیب شدید دیدند؛ مثلاً آیتالله علی مؤمن که خود از اعضای هیأت استفتای مقام معظم رهبری هستند، تا دوسه روز مفقود بودند. ایشان را به یک بیمارستان در جایی برده بودند و بهطرز معجزهآسایی نجات پیدا کردند. چند نفر دیگر هم همینطور بودند. ظلم بسیار بدی اتفاق افتاد.
پیش از این برخی آقایان اینطور تصور میکردند که شاید امکان داشته باشد در آینده بهگونهای با سعودیها تعامل کرد. مثلاً گاهی راهکارهایی میدادند که اگر سیاست جمهوری اسلامی به این شکل دربیاید ممکن است بیشتر بشود تعامل کرد؛ اما این افراد پس از حوادث سال گذشته بهشدت دلزده شدند. برخی مراجع که گاه آن شدت حساسیت را در مقابل آنها نمیپسندیدند و معتقد بودند که باید قضیه به گونهای تدبیر شود، از این جریان بسیار ناراحت شدند؛ اینکه چگونه افراد در جلوی چشم عزیزانشان پرپر شدند و از دنیا رفتند و هنوز برخی از جنازههایشان در آنجاست.
البته تذکر این نکته مهم است که بعثههای برخی مراجع که در ایران نیستند، در مراسم حج امسال شرکت کردند؛ مراجعی که در عراق هستند؛ مثلاً بعثهی آیتاللهالعظمی سیستانی از عراق اعزام شدند که در میانشان چندنفری که شناسنامهی عراقی دارند و سالهای گذشته از ایران مشرّف میشدند نیز حضور دارند. اما بهطور کلی فرد ایرانی به آنجا نرفت. حتی در برخی فضاهای مجازی شایع شده بود که یکی از مراجع از عراق سهمیه گرفته است؛ اما خود آن مرجع بزرگوار، این موضوع را تکذیب کردند.لذا مراجع عظام تقلید رسماً و خیلی راحت موضع گرفتند و این مسأله را بیان کردند. این نشاندهندهی همان نکتهای است که عرض کردم؛ یعنی در اینگونه موارد و در سیاستهای کلان، مراجع عظام تقلید همراهی با نظام و مسائل اصلی نظام را نصبالعین قرار میدهند؛هرچند ممکن است از نظر فکری و سلیقهای اختلاف داشته باشند. همه از این جریان استقبال کردند. در ایامی که مذاکرات صورت میگرفت، نظر برخی آقایان این بود که اگر ممکن است در سایهی سیاستهای عالیهی نظام، تدبیری صورت گیرد که امسال ایرانیها ولو اندک در آنجا حضور داشته باشند تا آن منطقه از ایرانیها خالی نباشد؛ مثلاً بتوانیم ده یا بیستهزار شیعه را از ایران به آنجا ببریم؛ زیرا آرزوی سعودیها این است که بگویند امسال حج را بدون شیعیان ایرانی برگزار کردیم. نظر برخی بزرگان مراجع این بود که با حفظ اصل عزت، اگر راهی وجود دارد، این تدبیر انجام شود. آنها تأکید داشتند که عزت و حرمت زائر نباید پایین بیاید. درمجموع هنگامی که نظر نهایی نظام مشخص شد و رهبر معظم انقلاب نیز سیاست را مشخص کردند و بعثهی رهبری نیز گفت که ما امسال در آنجا نیستیم، همهی آقایان بهراحتی از این تصمیم تبعیت کردند؛ حتی اندکاصراری هم نکردند که مثلاً جمع شویم و فکری بکنیم یا… .
این خیلی ارزشمند و مهم است که مراجع محترم تقلید، سیاستهای اصلی نظام جمهوری اسلامی را به دیدهی احترام نگاه میکنند؛ به آنها معتقد و پایبند هستند و به آن عمل میکنند. این نعمتی است که باید دوطرف قدردان آن باشند؛ هم عزیزانی که در بالا و در سطح حاکمیت هستند باید قدر این نعمت را بدانند و هم مراجع بزرگوار تقلید. من بارها همدلی و همگرایی این مراجع را با این قضیه مشاهده کردهام. اگرچه ممکن است در برخی مسائل دیگر اختلاف سلیقه یا نظر داشته باشند.
در آن موارد هم اگر تذکری داده میشود از روی خیرخواهی و دلسوزی است.
قطعاً از روی دلسوزی است؛ امسال بسیاری از مراجع میتوانستند بعثهشان را از جاهای دیگری بفرستند؛ اما رعایت کردند و حرمت تصمیمی که نظام اسلامی و رهبر انقلاب گرفته را نگه داشتند. من این مسأله را بسیار پسندیده میبینم. در این سالها که بنده خدمتگزار آقایان بودم – و این افتخار بسیار بزرگی برای بنده بود که خدمتگزار آقایان در حرمین شریفین بودم – با تمام وجود این مسأله که آقایان سعی میکردند در کارها بهنوعی نظر بعثهی جمهوری اسلامی و رهبری را بدانند را درک میکردم؛ اگر بعثهی رهبری نظر مخالفی میدادند، آنها نیز پرهیز میکردند.
در روز فاجعه، همه بهشدت در حال فعالیت بودند و تعداد بسیاری را هم در این قضیه نجات دادند؛ اما یکمرتبه از ساعتهای حدود ۵ و ۶ بعدازظهر که سعودیها آنجا را بستند، شرایط بد شد؛ اصلاً همکاری نمیکردند. ما حتی خبر داشتیم که برخی افراد هنوز زنده هستند و تنها با مقداری آب زنده میماندند! لحظهبهلحظه خبرهای بدی به ما میرسید. شرایط بهمرور بدتر و ناهماهنگی و همکارینکردن سعودیها با بعثه بیشتر میشد؛ اما روزی که مقام معظم رهبری آن سخنرانی تند و کوبنده را ایراد کردند، بهطور کلی فضا و لحن تلویزیون سعودی تغییر کرد؛ هیبت و عظمت آن پیام، بسیار مؤثر بود.
معتقدم آقایان دستاندرکار باید در جهت ترویج، تقویت و استوارکردن این فضا بیشتر وقت بگذارند و کار کنند. باید پرهیز کنیم از اینکه جملهای بگوییم و دل کسی را برنجانیم؛ مراجع ما نور چشم ما، و مایهی برکت و همراه نظام هستند. نظام نیز این همراهی را کاملاً احساس میکند. بنده فکر میکنم باید در این جهت حرکت کنیم. امیدوار هستیم در سالهای آینده با کوتاهشدن دست ظالمین و تأدیب آنها، وضعیتی پیش آید که یک حج باعزت و عظمت داشته باشیم. امیدواریم با عنایت خداوند، آنها از این اخلاق زشت و رفتار ناپسندشان دست بردارند. کاری انجام دادند که در تمام دنیا توسط افکار عمومی بهشدت تقبیح شد؛ هرچند نظامهای سیاسی تحت تأثیر مسائل مادی یا اینکه سعودیها آنها را خریده بودند، موضع نگرفتند. حتی در خود عربستان سعودی نیز این قضیه واقعاً تقبیح شد؛ اما به این دلیل که جوّ امنیتی شدیدی آنجا حاکم است، نتوانستند کاری انجام دهند. این در حالیست که به اعتراف خود مسئولین حج عربستان، زوار ایرانی و مسئولان حج ایران جزو منظمترین و بهترینها بودهاند؛ این مسأله را بارها اعتراف کردهاند.
شما چون با لایههای مختلف ارتباط داشتید کاملاً احساس کردید.
بله؛ کاملاً احساس کردم که در میان نخبگان سعودی و افرادی که فکرشان خیلی به افکار وهابیت و سلفیها وابسته نیست و من با آنها ارتباط داشتم، این مسأله تقبیح شد و معتقد بودند که کوتاهی صورت گرفته است؛ اما بهدلیل فضای امنیتی شدید و اینکه ثروت و قدرت در دست آل سعود است، امکان نداشت کاری انجام شود.
بنده این نکته را در عظمت جمهوری اسلامی عرض کنم که تا آن لحظهای که این اتفاق افتاد، حاجآقای قاضیعسگر (نمایندهی مقام معظم رهبری در امور حج و زیارت و سرپرست حجاج ایرانی)، آقایان اعضای بعثه، سازمان حج، پزشکی حج و… همه بسیج شده بودند که یک کاری انجام دهند؛ همه بهشدت در حال فعالیت بودند و تعداد بسیاری را هم در این قضیه نجات دادند؛ اما یکمرتبه از ساعتهای حدود ۵ و ۶ بعدازظهر که سعودیها آنجا را بستند، شرایط بد شد؛ اصلاً همکاری نمیکردند. ما حتی خبر داشتیم که برخی افراد هنوز زنده هستند و تنها با مقداری آب زنده میماندند! افرادی که جان سالم بهدر بردند به همین نکته اشاره میکردند. اما آنها همکاری نکردند. لحظهبهلحظه خبرهای بدی به ما میرسید. تا ساعتهای ۱ و ۲ نیمهشب حاجآقای قاضیعسگر، با فواصل کم جلسه تشکیل میداد؛ شرایط بهمرور بدتر و ناهماهنگی و همکارینکردن سعودیها با بعثه بیشتر میشد؛ اما روزی که مقام معظم رهبری آن سخنرانی تند و کوبنده را ایراد کردند، بهطور کلی فضا و لحن تلویزیون سعودی تغییر کرد؛ بنده از نزدیک شاهد بودم که درها باز شد؛ کانتینرها همه شناسایی شد؛ جنازهها همه در اختیار گذاشته شد؛ هیبت و عظمت آن پیام، بسیار مؤثر بود. لحن گویندگان، مجریان تلویزیون و افرادی که میآمدند برای مصاحبه بهطور کلی عوض شد؛ در عمل هم نشان دادند و درها را باز کردند. پیش از آن حتی به تلفن مسئولان ما پاسخ نمیدادند؛ اما پس از آن جواب داده شد، صحبت شد، همراهی شد و… هنگامی که وزیر بهداشت هم آمد باز کارها بسیار بهتر شد.
لازم است از زحمات بعثه بهعنوان نمایندگان زحمتکش دفتر رهبری و بهویژه از شخص حجتالاسلام والمسلمین قاضیعسکر که بسیار دلسوزی کردند، آقای اوحدی که بسیارتلاش کردند و همهی مسئولین محترم بعثه (از جمله پزشکی بعثه که بسیار زحمت کشیدند) تشکر کنم.
بعثهی مراجع نیز در جریان فاجعهی منا، مجتهدانی را از دست داد؛ شخصیتهای برجستهای مانند آیتالله مؤیدی و استاد مسلم قلیپور که انصافاً در نظام آموزشی حوزه تحولی ایجاد کرده بود و انسان بسیار متواضعی هم بود؛ هرکس ایشان را میدید فکر نمیکرد که یک فرد عالم و دانشمندی است. برخی نیز مجروح شدند یا آسیب دیدند. بهطور کلی بیش از ۱۵ نفر از روحانیون کاروانها در این حادثه بهشهادت رسیدند.
گفتگو از احمدنجمی مباحثات