جریان فکری یا تشکیلات؟

برادر   عزیزم جناب آقای اباذری که دغدغه جدی و به حقی در رعایت و حفظ مسیری که حضرت امام ره تاکید برآنها داشتند، در این سالها مستمرا به صورت مقاله تذکر و پیگیری کرده اند و اتفاقا مجموعه بخشی از آن مقالات به صورت کتابی اخیرا از طرف انتشارات کتاب ناب باعنوان "علمای دین باور" منتشر شده است. ایشان همیشه در این مقالات با رعایت ادب و انصاف، ضمن پایبندی جدی به حفظ ارزشها و باورهای اسلام وتشیع و همچنین حفظ دستاوردهای انقلاب اسلامی بدون و افراط و تفریط ، مشی یی اعتدالی داشته اند

در موضوع اخیر و واکنش هایی که به دیداری از فائزه هاشمی صورت گرفت، نیز یادداشتی داشتند با این عنوان که بهائیت را دوباره بزرگش نکنیم که تذکری به حق بود و در ضمن آن اشاره شده بود که سازمان دهی این حرکت را احیانا انجمن حجتیه عهده دار است. اینجانب تذکری را تقدیم کردم با  عنوان   "بهره برداری از غفلت ما  که توضیحی از ایشان را به دنبال داشت با عنوان: :انجمن حجتیه را دست کم نگیریم"

این یادداشت توضیحی است برای آنچه که در تذکر قبلی آمده بود:

جریان فکری یا تشکیلات؟

 به نظر می رسد یک مسئله که نباید غفلت کنیم این است که:

اولا اذعان داریم که متاسفانه لایه های فکری "نگرش" انجمن حجتیه درجای جای دستگاه های فرهنگی کشور رسوخ کرده و حتی متاسفانه رسانه ملی نیز در برنامه های متعدد باچنین نگرشی اداره می شود. هرچند در ظاهر ممکن است مدیران بالاتر توجهی به آن نداشته باشند. به این معنی که افرادی با چنین نگرشی در بخش های تولید و عرضه برنامه ها حضور دارند گرچه با تابلو و به نام این تشکیلات نیستند. یعنی ممکن بود اگر چنین شرایطی نمی داشتند که انجمن فعالیت خود را تعطیل اعلام کند، احیانا از معرفی خود و گرایش فکری شان ابایی نداشتند اما استمرار بیش از 30 سال از این شرایط و به دلیل گذشت این سالهای طولانی به این شیوه و روش و به دلیل نوع سلوک و انگیزه شان برای حضور در چنین برنامه هایی از یک سو و از سوی دیگر مسائل جناحی که عارض بردستگاه های فرهنگی خصوصا از زمان دولت قبل برای کشور پدید آمد، بجای بهره گیری از افرادی که گرایش فکری هم سو با متولیان دستگاه فرهنگی ندارند هرچند دارای سوابقی روشن در عرصه های گوناگون و باتجربه هستند، احیانا این نوع افراد بیشتر مورد توجه قرار گرفته اند و یا حداقل گفتمان و نگرششان در مسائل و موضوعات به مرور تبدیل به گفتمان و مشی غالب مسیر فرهنگی دستگاه های فرهنگی، به تناسب قدرت نفوذ این افراد شده است. صداوسیما در بسیاری از برنامه ها و سایر دستگاه ها به تناسب اهمیت شان نیز با چنین مشکلی مواجه اند. از این مسئله نمی خواهم برخورد مرسوم در حوزه مسایل سیاسی کنم و از آن تعبیر بهره گیرم.

اینکه افرادی بانگرشی متفاوت بامشی و ارزشهای انقلاب اسلامی اما بدون تابلو تاثیر گذاری، گاهی تا حد صددرصد، در برخی برنامه های فرهنگی تبلیغی و ترویجی کشور دارند، از آسیب های جدی حوزه فرهنگ است و نباید تردید نکنیم تفاوتهایی که در رفتارهای صداوسیما،  خصوصا در این سالهای اخیر و از سال 1384 به بعد می بینیم ناشی از میزان شدت حضور همین افراد با چنین نگرشی است. که تا اینجا با جناب اباذری اختلاف نطری نیست.

فقط تذکر اینجانب این بود که

در این مسئله اخیر و نسبت دادن این مسئله ای که اتفاق افتاد یعنی نه اصل دیدار بلکه، ساماندهی پخش این عکس را ، به انجمن حجتیه ، غیر از آنکه بدون دلیل قدرت فوق العاده ای از آنان به تصویر کشیده ایم که غیر واقعی و مآلا قدرت نمایی کاذب برای آنان  است، قدرتی که در عرض چند ساعت کل کشور را پوشش دهد، باعث خواهد شد تا در تحلیل های دیگر مترتب بر آن نیز دچار خطا شویم.

یعنی همان طور که در نوشته قبلی آمد از پخش این عکس بدون تردید هم "بهائیت" و هم "انجمن حجتیه" بهره بردند، اما فقط سوال این بود آیا عاملی که باعث این بهره مندی آنان شد آیا خود این دوجریان بودند یا دیگران ناخواسته به آنها کمک کردند؟

وجود چنین نگرشی و این افراد در دستگاه ها و...هیچ دلیل ندارد که این ساماندهی را هم به آنها نسبت دهیم.

خصوصا آنکه قرائن چنین نشان می دهد که مسئله بیشتر مربوط به همان اختلاف گرایشهای سیاسی و یک مسئله سیاسی بود علیه آیت الله هاشمی، اما در انتخاب موضوع، در تبعات آن دقت نشده بود.

بی توجهی به این مسئله و عدم تبیین جریان شناسی پدیده ها، غیر از بهره های نامناسب این جریانها، باعث خواهد شد اشتباه برخی افراد و دستگاه ها بدون ارزیابی و همانند نوبت های دیگر و اعلام اینکه مشکل از انجمن حجتیه بود، از ضعف هایی که لازم است برطرف شود غافل شویم.

و آخردعوانا ان الحمد لله رب العالمین.

این مطلب در وبلاگ نویسنده در خبرانلاین نیز منتشر می شود.

بازتاب یادداشت 19دی8خرداد95

ادامه یادداشت ص2

پایگاه 19دی

 کتاب جناب آقای اباذری که اخیرا انتشارات کتاب ناب منتشر کرد