تازه های کتاب
تازه های انتشارات کتاب ناب
بایسته های فرهنگ
سازمان های فرهنگی
- چابک سازی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
- تمدید مهلت ارسال آثار به چهلودومین جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی ایران
- انتصاباتی ارزشمند در وزارت فرهنگ وارشاد اسلامی
- نگاهی به برنامه های وزارت فرهنگ وارشاد اسلامی در دولت چهاردهم
- مصوبات جلسه 660و661 هیات انتخاب و خرید کتاب
- خرید کتاب، پس از حدود2سال تعطیلی خرید! سیدمحمدکاظم شمس
- کارنامه معاونت امور فرهنگی وزارت فرهنگ در دولت سیزدهم
مسائل نظری
حوزه علمیه
دانشگاه
- انتشار کتابهای فقهی درباره مسائل روز
- گزارشی از حضور استاد احمد مبلغی در مجمع جهانی فقه اسلامی
- ادله فقهی الزام حاکمیت به حجاب
- ظرفیتها و چالشهای استفاده از فقه در تقنین
- حجاب امری اجتماعی، با امکان قانونگذاری
- مسئله اجازه همسر، نیازمند بحث فقاهتی است
- کسانی که در اصول تابع دیگران باشند، نباید خود را مجتهد بدانند
- تمدید مهلت ارسال اثر به پنجمین دوره انتخاب کتاب برگزیده دانشگاهی
- بازسازی منابع تاریخی مفقود شیعه
- رتبهبندی علمی دانشگاهها، پژوهشگاهها و مؤسسات آموزش عالی وابسته به حوزه علمیه قم
- انتصاب ریاست نهاد نمایندگی رهبری در دانشگاهها
- ۱۳ دانشگاه ایرانی در جمع هزار دانشگاه برتر دنیا
- ضرورت پردازش دادههای علمی و کتابخانهای
- دکتر محسن جوادی معاون فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی شد
علمی آموزشی
علمی پژوهشی
هنر
- وضعیت فلسفه در سده اخیر حوزه علمیه قم
- فقهی که بخواهد نظریهپرداز باشد، در بستر درسهای تخصصی و پژوهشهای آزاد شکل میگیرد
- ضرورت پرداختن به مکتب فقهی و اصولی امام خمینی (ره)
- قطب فرهنگی اسلام «عقل» است
- مدیر حوزه های علمیه خواهران کشور انتخاب شد
- جامعه الزهراء س یادگاری پربرکت از حضرت امام ره
- تغییر و تحول در نظام آموزشی حوزههای علمیه
اخبار و مسائل کتاب
نقد و معرفی کتاب
- برگزیدگان همایش بیست و پنجم کتاب سال حوزه
- صدور پروانه فعالیت کتابفروشان
- مصوبات جلسات 645 تا 647 هیات انتخاب و خرید کتاب
- علیرضا مختارپور، رئیس کتابخانه ملی و مهدی رمضانی، سرپرست نهاد کتابخانههای عمومی کشور شد
- بررسی برگزاری نمایشگاه حضوری 1401
- مدیرعامل خانه کتاب و ادبیات ایران و اعضای هیئت علمی چهاردهمین دوره جایزه جایزه ادبی جلال آلاحمد منصوب شدند
- انتصاب مدیر کل تازه دفتر توسعه کتاب و کتابخوانی
اقتصاد
اجتماعی
- باید امید آفرینی کنیم
- طرح اصلاح قیمت بنزین می توانست بهتر از این اجرا شود
- خواستار استمرار معافیت مالیاتی اصحاب فرهنگ، هنر و رسانه هستیم
- در عرصه جنگ اقتصادی، به طور قاطع دشمن را عقب می زنیم
- دولت خسته نیست
- فعالیت 11 هزار و ۹۰۰ رسانه دارای مجوز در کشور
- افرادی که نفوذ پیدا می کنند داغترین شعارهای حاکمیتی را میدهند
- وفاق ملی ضرورت تداوم انقلاب اسلامی
- ادله فقهی الزام حاکمیت به حجاب
- ثبتنام بیمه درمان تکمیلی اصحاب فرهنگ، هنر، رسانه
- مسئله اجازه همسر، نیازمند بحث فقاهتی است
- بیانیه تشکر و قدردانی بیش از چهل نفر از علما وفضلای حوزه علمیه خطاب به اقای دکترجوادی
- بیانیه تشکر و قدردانی بیش از چهل نفر از علما وفضلای حوزه علمیه خطاب به اقای دکترصالحی
- نگاهی به اندیشه آیت الله هاشمی رفسنجانی ره
کد خبر: 309
1393/09/26 16:40
نسخه چاپی
| دسته بندی: لینکستان (مطالب دیگران) / آسیب ها / اجتماعی / حوزه علمیه / مطالب دیگران- سیاسی
بازدیدها: 2 540
چه کسانی روحانیت را علیه هم تحریک میکنند؟ چرا بعضی سادهلوحان از آنان بازی میخورند؟/ عبدالرحیم اباذری
آن ایام که حضرت امام خمینی جهت اطلاع از اوضاع سیاسی منطقه وجهان به اغلب رادیوهای بیگانه از جمله رادیو بغداد گوش میدادند و حرف های شیخ علی را نیز میشنیدند، گاهی میفرمودند: من شبها برای شیخ علی دعا […]
آن ایام که حضرت امام خمینی جهت اطلاع از اوضاع سیاسی منطقه وجهان به اغلب رادیوهای بیگانه از جمله رادیو بغداد گوش میدادند و حرف های شیخ علی را نیز میشنیدند، گاهی میفرمودند: من شبها برای شیخ علی دعا میکنم تا خداوند او را از چنگال صدام و منافقین نجات دهد، تا اینکه یک روزی او به آقای هاشمی توهین خیلی زشتی میکند و امام از شدت ناراحتی میفرماید: دیگر برای من جایز نیست به رادیو عراق گوش کنم.
در آستانه اربعین حسینی که مردم خدا جوی کشورمان آماده برگزاری مراسم با شکوه این مصیبت بزرگ می شدند و فضای کشور معطر به عطر معنوی ابا عبدالله الحسین ـ علیه السلام ـ شده بود، باز از سوی یکی از نشریات وابسته به جریان انحرافیِ حاکم در دولت گذشته، هیاهوی تفرقه، تهمت و تخریب آغاز شد. این نشریه ، مصاحبهای با عنوان «ناگفته¬های آیت الله سید محمد خامنهای از ماجرای مک فارلین وارتباط جریان هاشمی با آمریکا ییها» منتشر کرد، و سپس خبرگزاریها و رسانههای همسو، آن را با نسخه بدلهای متفاوت وعبارتهای مضطرب در سطح وسیعی نشر دادند.
در این مصاحبه اگر چه مصاحبه شونده محترم (رییس دفتر بنیاد حکمت اسلامی صدرا) اظهار داشته، نیتش خیر بوده و قصد دارد حقایقی را جهت ثبت در تاریخ ارائه کند، اما در عمل آنچه مشاهده میشود یک سری حرفهای متناقض، غیر حرفهای و اتهامات ناروا و به دور از انصاف درباره حضرت امام خمینی، شهید مظلوم بهشتی و آیت الله هاشمی رفسنجانی بیش نیست.
به نظر میرسد صحنه گردانان پشت پرده این سناریو، چون اطلاعات کافی در مورد مطالب ارائه شده نداشتهاند، در تدوین و تنظیم آن، تا این حد دچار لغزش شدهاند و الا از ساحت مصاحبه شونده، چنین اظهارات مشغوش و تحلیلهای سست دور از انتظار است؛ به طوری که در این چند روز انتظار تکذیب آن را داشتیم اما متاسفانه چنین نشد!
دراین فرصت برای تنویر افکار عمومی، تنها به نقد چند نکته از مطالب یاد شده میپردازیم وبقیه را به وقت دیگر موکول می کنیم :
۱- از مجموع محتوای مصاحبه به روشنی استفاده میشود که هدف اصلی تدوین گران، تخریب آیت الله هاشمی رفسنجانی است؛ زیرا آنها سخت نگران انتخابات مجلس خبرگان رهبری در اسفند ماه سال جاری هستند و به خیال خود میخواهند با این حرفهای تکراری و تحلیلهای سست، موقعیت ایشان را متزلزل کنند و فضا را باز هم متشنج سازند.
عجیب است که این جماعت هنوز هم متوجه نشده وعبرت نگرفتهاند که این حناها دیگر رنگی ندارد وایام این گونه ترفندها منقرض شده است. در سی وپنج سال گذشته بسیاری از افراد و شخصیتهای محترم از سوی برخی حامیان این جریان، به ارتباط با اسرائیل وآمریکا متهم شدند. یکی از هماندیشان آنها به بهانه نگارش تاریخ انقلاب و « نهضت امام خمینی!» به بسیاری از مراجع بزرگ نسبت وابستگی داد؛ مرحوم آیت الله خوئی واطرافیانش را «ارتجاع نجف» نامید، امام موسی صدر وشهید سید محمد باقر صدر را عامل بیگانه و «کمربند امنیتی اسرائیل» در لبنان و عراق توصیف کرد، مرحوم دکتر علی شریعتی را عامل و همکار ساواک خواند، اما همه این تحلیلهای بیبنیاد و اتهامهای ساختگی با یک پیام و جمله رهبر معظم انقلاب از هم پاشید و به عدم پیوست. امروز همه این شخصیتها در آسمان جهان تشیع، اسلام و انقلاب مانند خورشید میدرخشند و بالاخره روسیاهی به ذغال ماند و حقیقت جاودانه شد.
در مصاحبه یاد شده، «باند هاشمی» (در نسخه نخست)، یا «حواشی هاشمی» (در نسخههای بعد) به ارتباط با آمریکا متهم شدهاند. همه میدانیم که این تعابیر و اتهامها تازگی ندارد؛ دراوائل پیروزی، منافقین و بنی صدریها آن را آغاز و بعد دیگران طوطی وار تکرار کردهاند.
در سال ۸۸ یکی از همین جماعت از تهران به قم آمد و در جلسهای که ترتیب داده بودند، دو ساعت حرف زد تا ثابت کند که هاشمی و فرزندانش با شبکههای جاسوسی آمریکا و اسرائیل در ارتباطند. نوار سخنرانی این فرد موجود است و در آن، مرتب ادعای خود را تکرار میکند بدون اینکه دلیلی ارائه کند! و مکرر مدعی میشود: «در این مورد سند دارم ولی وقت نیست آنها را توضیح دهم!»
گر چه به خاطر فضای شدید امنیتی، حاضران نمیتوانستند به اتهام های بیسند او پاسخ دهند، لیکن اغلب آنها با زبانحال به ریش او خندیدند!
امروز متاسفانه شاهدیم این افرادِ نوعی، با کمال جسارت موفق میشوند همین حرفهای کهنه، قدیمی و تکراری را این بار از زبان فردی موجّه (برادر بزرگ رهبر معظم انقلاب) مطرح نمایند تا شاید به زعم خود، ترفندشان مؤثر واقع شود و تفرقه و جدایی میان رهبری و هاشمی را تحقق بخشند و تثبیت کنند، اما بد خواهان بدانند که هاشمی بازوی پرتوان رهبری و به گفته همه عقلای قوم، صادق ترین وقوی ترین حامی ایشان است و این حقیقت، بارها و به تجربه ثابت شده است.
کسانی که میخواهند به بهانه دفاع از انقلاب و رهبری، هاشمی را از صحنه خارج نمایند، بدانند که به امام، انقلاب، شهدا و مردم ظلم میکنند؛ همچنانکه احتمال دارد برخی ، به خیال حمایت از هاشمی، در صدد تضعیف رهبری باشند که سخت در اشتباهند وهردو طرف گرفتار خطا وانحراف هستند.
قوام، رشد و شکوفایی انقلاب در این حقیقت و واقعیت مهم نهفته است که این دو شخصیتِ بنیانگذار و فرزند خلف امام، در کنار هم و برای هم باشند، همان طور که مردم نیز در انتخابات مرداد ۹۲ به همین اصل ارزشمند و انکارناپذیر رأی دادند و هنوز بر آن عهد پایدارند.
۲- بارها شاهد بودهایم که وقتی انتخابات یا مسئله مهم دیگری پیش میآید و احتمال داده میشود آیتالله هاشمی در آن نقشی داشته باشد، برخی رسانههای وابسته به طیف وجریان خاص که متأسفانه از بیت المال نیز ارتزاق میکنند، وارد صحنه شده، با روشهای کاملا غیر اخلاقی، به سراغ افراد موجه و تأثیر گذار میروند و با طرح سوالات حساب شده، آنها را علیه آقای هاشمی تحریک میکنند؛ چنانکه در انتخابات پیشین هیئت رئیسه خبرگان فضا را به حدی آلوده کردند که بعضی از اعضای محترم خبرگان بیانیه علیه آقای هاشمی صادر کردند! اما وقتی انتخابات انجام گرفت و مرحوم آیت الله مهدوی کنی به اراده و تقاضای آیتالله هاشمی به ریاست برگزیده شد و تعدادی از نمایندگان جهت تشکر به حضور آقای هاشمی رفتند، برخی از همان افراد که بیانیه داده یا حرفهایی زده بودند، متوجه اشتباه خود شدند و با تجلیل و تکریم حضوری از وی، به نوعی عمل قبلی خود را جبران کردند.
۳ - به نظر میرسد جریان و طیفی در کشور پا گرفته که همواره در تلاش است برای توسعه و تثبیت پایگاههای قدرت خود، روحانیت را در گیر مسائل سلیقهای و حاشیهای نماید و بالاخره با ایجاد اختلافها و تنشها، وحدت اجتماعیِ دلسوزان انقلاب و همراهان امام(قدس سره) را بشکند وخود قدرت علیالاطلاق شود؛ متأسفانه در این میان رد پای بعضی نظامیان که رسانه در اختیار دارند نیز مشاهده میشود و اینها سرباز پیادهنظام برای این جریان شدهاند، لذا از فرماندهان مکتبی و دلسوز قوای نظامی انتظار میرود این خطر را دریابند و آن را چاره کنند.
همچنانکه در سال ۸۴ اینان چنین کردند و از تعدادی روحانی موجه و محترم و در عین حال کم تجربه وسادهاندیش در عرصه سیاست بهره گرفتند و از زبان آنان معجزه و کرامات برای احمدینژاد ساختند و بعد، همان بخش از روحانیت را که نردبان پرش برای خود برگزیده بودند، مورد تمسخروتحقیر قرار دادند!
جالب است که در همین مصاحبه نیز این اتفاق تکرار شده است؛ یعنی مطالب بیان شده در این مصاحبه، پیش از آنکه علیه آقای هاشمی باشد به ضرر شخص گوینده مطالب است؛ زیرا کلمات و محتوای آن، به دور از انصاف و مروت و با ادبیاتی توهین آمیز و ناروا و دون شأن و جایگاه گوینده بیان گردیده وتدوین شده است.
به عبارت روشنتر باید گفت چند سالی است این طیف خاص با ترفندی خاص حوزه و روحانیت را به بازی گرفته و متاسفانه یک تعدادی ساده لوح نیز مرتب از آنها بازی می خورند.
۴ - در مواردی از مصاحبه، به ساحت امام راحل و شهید مظلوم آیت الله بهشتی اهانت وجسارت شده است و تعابیر به کار رفته حتی از یک فرد معمولی هم توقع نمیرود. برای نمونه در مورد قطعنامه ۵۹۸ با عبارت «قطعنامه منحوس» یاد شده، در حالی که هم رهبر کبیر انقلاب و هم رهبر معظم انقلاب در سخنرانیهای مختلف، قبول قطعنامه را مبارک و دارای خیر وبرکت توصیف کردهاند. یعنی در این مصاحبه به نوعی از زبان ایشان به اخوی معظم ایشان (رهبر معظم انقلاب) نیز کملطفی و جسارت شده است.
۵ - کسانی که با تاریخ انقلاب آشنا هستند، اگر متن مصاحبه را با دقت مطالعه کنند، به سختی باور خواهند کرد که مطالب آن از فردی مانند رییس دفتر «بنیاد حکمت اسلامی صدرا» صادر شده باشد و در وجود آنان بلا فاصله خاطرات تلخ سالهای دهه شصت زنده شده و شبیه ادبیات گروه های ضد انقلاب و افرادی چون «شیخ علی تهرانی» در ذهنشان تداعی خواهد کرد چرا که آنها از این دست اتهامات و اهانتها به خمینی وخامنه ای وبهشتی وهاشمی فراوان میزدند!
آن ایام که حضرت امام خمینی جهت اطلاع از اوضاع سیاسی منطقه وجهان به اغلب رادیوهای بیگانه از جمله رادیو بغداد گوش میدادند و حرف های شیخ علی را نیز میشنیدند، گاهی میفرمودند: من شبها برای شیخ علی دعا میکنم تا خداوند او را از چنگال صدام و منافقین نجات دهد، تا اینکه یک روزی او به آقای هاشمی توهین خیلی زشتی میکند و امام از شدت ناراحتی میفرماید: دیگر برای من جایز نیست به رادیو عراق گوش کنم.(مجله حوزه ،ش۴۵ ، مرداد و شهریور ۱۳۷۰ به نقل از آیت الله توسلی)
نگارنده یقین دارد امروز هم روح بلند و ملکوتی امام امت در عالم برزخ برای آنهایی که به بنیانگذاران و دلسوزان نظام و انقلاب توهین میکنند دعا میکند تا خداوند آنها را از دسیسههای خناسان نجات دهد.
۶– جالب است در همین شماره نشریه فوق ، مصاحبه های دیگری با روحانیون دیگر نیز انجام دادندومرتب به مناسبت هایی ازآن دو پیرامون اطرافیان ونزدیکان امام سوال می پرسند وبا شیطنت خاصی تلاش می کنند شبیه حرف هایی را که از آقای سید محمد خامنه ای علیه امام گرفتند از آن دو نیزبه چنگ بیاورند ولی بنا به دلایلی کمتر موفق نمی شوند.
در پایان باز برای چندمین بار متذکر شده وتاکید میشود دستهایی در کار است، خواسته یا ناخواسته روحانیت را رودرروی هم قرار داده تا قدرت معنوی آنان را در هم بشکند و در این میان متأسفانه بعضیها به خواب رفته یا خودشان را به خواب زده و نمیخواهند بیدار شوند و مرتب از دیگران بازی میخورند.
خدایا تو به شکایت می بریم واز تو مدد می جوییم، ما را هوشیار و بیدارمان کن!
در این مصاحبه اگر چه مصاحبه شونده محترم (رییس دفتر بنیاد حکمت اسلامی صدرا) اظهار داشته، نیتش خیر بوده و قصد دارد حقایقی را جهت ثبت در تاریخ ارائه کند، اما در عمل آنچه مشاهده میشود یک سری حرفهای متناقض، غیر حرفهای و اتهامات ناروا و به دور از انصاف درباره حضرت امام خمینی، شهید مظلوم بهشتی و آیت الله هاشمی رفسنجانی بیش نیست.
به نظر میرسد صحنه گردانان پشت پرده این سناریو، چون اطلاعات کافی در مورد مطالب ارائه شده نداشتهاند، در تدوین و تنظیم آن، تا این حد دچار لغزش شدهاند و الا از ساحت مصاحبه شونده، چنین اظهارات مشغوش و تحلیلهای سست دور از انتظار است؛ به طوری که در این چند روز انتظار تکذیب آن را داشتیم اما متاسفانه چنین نشد!
دراین فرصت برای تنویر افکار عمومی، تنها به نقد چند نکته از مطالب یاد شده میپردازیم وبقیه را به وقت دیگر موکول می کنیم :
۱- از مجموع محتوای مصاحبه به روشنی استفاده میشود که هدف اصلی تدوین گران، تخریب آیت الله هاشمی رفسنجانی است؛ زیرا آنها سخت نگران انتخابات مجلس خبرگان رهبری در اسفند ماه سال جاری هستند و به خیال خود میخواهند با این حرفهای تکراری و تحلیلهای سست، موقعیت ایشان را متزلزل کنند و فضا را باز هم متشنج سازند.
عجیب است که این جماعت هنوز هم متوجه نشده وعبرت نگرفتهاند که این حناها دیگر رنگی ندارد وایام این گونه ترفندها منقرض شده است. در سی وپنج سال گذشته بسیاری از افراد و شخصیتهای محترم از سوی برخی حامیان این جریان، به ارتباط با اسرائیل وآمریکا متهم شدند. یکی از هماندیشان آنها به بهانه نگارش تاریخ انقلاب و « نهضت امام خمینی!» به بسیاری از مراجع بزرگ نسبت وابستگی داد؛ مرحوم آیت الله خوئی واطرافیانش را «ارتجاع نجف» نامید، امام موسی صدر وشهید سید محمد باقر صدر را عامل بیگانه و «کمربند امنیتی اسرائیل» در لبنان و عراق توصیف کرد، مرحوم دکتر علی شریعتی را عامل و همکار ساواک خواند، اما همه این تحلیلهای بیبنیاد و اتهامهای ساختگی با یک پیام و جمله رهبر معظم انقلاب از هم پاشید و به عدم پیوست. امروز همه این شخصیتها در آسمان جهان تشیع، اسلام و انقلاب مانند خورشید میدرخشند و بالاخره روسیاهی به ذغال ماند و حقیقت جاودانه شد.
در مصاحبه یاد شده، «باند هاشمی» (در نسخه نخست)، یا «حواشی هاشمی» (در نسخههای بعد) به ارتباط با آمریکا متهم شدهاند. همه میدانیم که این تعابیر و اتهامها تازگی ندارد؛ دراوائل پیروزی، منافقین و بنی صدریها آن را آغاز و بعد دیگران طوطی وار تکرار کردهاند.
در سال ۸۸ یکی از همین جماعت از تهران به قم آمد و در جلسهای که ترتیب داده بودند، دو ساعت حرف زد تا ثابت کند که هاشمی و فرزندانش با شبکههای جاسوسی آمریکا و اسرائیل در ارتباطند. نوار سخنرانی این فرد موجود است و در آن، مرتب ادعای خود را تکرار میکند بدون اینکه دلیلی ارائه کند! و مکرر مدعی میشود: «در این مورد سند دارم ولی وقت نیست آنها را توضیح دهم!»
گر چه به خاطر فضای شدید امنیتی، حاضران نمیتوانستند به اتهام های بیسند او پاسخ دهند، لیکن اغلب آنها با زبانحال به ریش او خندیدند!
امروز متاسفانه شاهدیم این افرادِ نوعی، با کمال جسارت موفق میشوند همین حرفهای کهنه، قدیمی و تکراری را این بار از زبان فردی موجّه (برادر بزرگ رهبر معظم انقلاب) مطرح نمایند تا شاید به زعم خود، ترفندشان مؤثر واقع شود و تفرقه و جدایی میان رهبری و هاشمی را تحقق بخشند و تثبیت کنند، اما بد خواهان بدانند که هاشمی بازوی پرتوان رهبری و به گفته همه عقلای قوم، صادق ترین وقوی ترین حامی ایشان است و این حقیقت، بارها و به تجربه ثابت شده است.
کسانی که میخواهند به بهانه دفاع از انقلاب و رهبری، هاشمی را از صحنه خارج نمایند، بدانند که به امام، انقلاب، شهدا و مردم ظلم میکنند؛ همچنانکه احتمال دارد برخی ، به خیال حمایت از هاشمی، در صدد تضعیف رهبری باشند که سخت در اشتباهند وهردو طرف گرفتار خطا وانحراف هستند.
قوام، رشد و شکوفایی انقلاب در این حقیقت و واقعیت مهم نهفته است که این دو شخصیتِ بنیانگذار و فرزند خلف امام، در کنار هم و برای هم باشند، همان طور که مردم نیز در انتخابات مرداد ۹۲ به همین اصل ارزشمند و انکارناپذیر رأی دادند و هنوز بر آن عهد پایدارند.
۲- بارها شاهد بودهایم که وقتی انتخابات یا مسئله مهم دیگری پیش میآید و احتمال داده میشود آیتالله هاشمی در آن نقشی داشته باشد، برخی رسانههای وابسته به طیف وجریان خاص که متأسفانه از بیت المال نیز ارتزاق میکنند، وارد صحنه شده، با روشهای کاملا غیر اخلاقی، به سراغ افراد موجه و تأثیر گذار میروند و با طرح سوالات حساب شده، آنها را علیه آقای هاشمی تحریک میکنند؛ چنانکه در انتخابات پیشین هیئت رئیسه خبرگان فضا را به حدی آلوده کردند که بعضی از اعضای محترم خبرگان بیانیه علیه آقای هاشمی صادر کردند! اما وقتی انتخابات انجام گرفت و مرحوم آیت الله مهدوی کنی به اراده و تقاضای آیتالله هاشمی به ریاست برگزیده شد و تعدادی از نمایندگان جهت تشکر به حضور آقای هاشمی رفتند، برخی از همان افراد که بیانیه داده یا حرفهایی زده بودند، متوجه اشتباه خود شدند و با تجلیل و تکریم حضوری از وی، به نوعی عمل قبلی خود را جبران کردند.
۳ - به نظر میرسد جریان و طیفی در کشور پا گرفته که همواره در تلاش است برای توسعه و تثبیت پایگاههای قدرت خود، روحانیت را در گیر مسائل سلیقهای و حاشیهای نماید و بالاخره با ایجاد اختلافها و تنشها، وحدت اجتماعیِ دلسوزان انقلاب و همراهان امام(قدس سره) را بشکند وخود قدرت علیالاطلاق شود؛ متأسفانه در این میان رد پای بعضی نظامیان که رسانه در اختیار دارند نیز مشاهده میشود و اینها سرباز پیادهنظام برای این جریان شدهاند، لذا از فرماندهان مکتبی و دلسوز قوای نظامی انتظار میرود این خطر را دریابند و آن را چاره کنند.
همچنانکه در سال ۸۴ اینان چنین کردند و از تعدادی روحانی موجه و محترم و در عین حال کم تجربه وسادهاندیش در عرصه سیاست بهره گرفتند و از زبان آنان معجزه و کرامات برای احمدینژاد ساختند و بعد، همان بخش از روحانیت را که نردبان پرش برای خود برگزیده بودند، مورد تمسخروتحقیر قرار دادند!
جالب است که در همین مصاحبه نیز این اتفاق تکرار شده است؛ یعنی مطالب بیان شده در این مصاحبه، پیش از آنکه علیه آقای هاشمی باشد به ضرر شخص گوینده مطالب است؛ زیرا کلمات و محتوای آن، به دور از انصاف و مروت و با ادبیاتی توهین آمیز و ناروا و دون شأن و جایگاه گوینده بیان گردیده وتدوین شده است.
به عبارت روشنتر باید گفت چند سالی است این طیف خاص با ترفندی خاص حوزه و روحانیت را به بازی گرفته و متاسفانه یک تعدادی ساده لوح نیز مرتب از آنها بازی می خورند.
۴ - در مواردی از مصاحبه، به ساحت امام راحل و شهید مظلوم آیت الله بهشتی اهانت وجسارت شده است و تعابیر به کار رفته حتی از یک فرد معمولی هم توقع نمیرود. برای نمونه در مورد قطعنامه ۵۹۸ با عبارت «قطعنامه منحوس» یاد شده، در حالی که هم رهبر کبیر انقلاب و هم رهبر معظم انقلاب در سخنرانیهای مختلف، قبول قطعنامه را مبارک و دارای خیر وبرکت توصیف کردهاند. یعنی در این مصاحبه به نوعی از زبان ایشان به اخوی معظم ایشان (رهبر معظم انقلاب) نیز کملطفی و جسارت شده است.
۵ - کسانی که با تاریخ انقلاب آشنا هستند، اگر متن مصاحبه را با دقت مطالعه کنند، به سختی باور خواهند کرد که مطالب آن از فردی مانند رییس دفتر «بنیاد حکمت اسلامی صدرا» صادر شده باشد و در وجود آنان بلا فاصله خاطرات تلخ سالهای دهه شصت زنده شده و شبیه ادبیات گروه های ضد انقلاب و افرادی چون «شیخ علی تهرانی» در ذهنشان تداعی خواهد کرد چرا که آنها از این دست اتهامات و اهانتها به خمینی وخامنه ای وبهشتی وهاشمی فراوان میزدند!
آن ایام که حضرت امام خمینی جهت اطلاع از اوضاع سیاسی منطقه وجهان به اغلب رادیوهای بیگانه از جمله رادیو بغداد گوش میدادند و حرف های شیخ علی را نیز میشنیدند، گاهی میفرمودند: من شبها برای شیخ علی دعا میکنم تا خداوند او را از چنگال صدام و منافقین نجات دهد، تا اینکه یک روزی او به آقای هاشمی توهین خیلی زشتی میکند و امام از شدت ناراحتی میفرماید: دیگر برای من جایز نیست به رادیو عراق گوش کنم.(مجله حوزه ،ش۴۵ ، مرداد و شهریور ۱۳۷۰ به نقل از آیت الله توسلی)
نگارنده یقین دارد امروز هم روح بلند و ملکوتی امام امت در عالم برزخ برای آنهایی که به بنیانگذاران و دلسوزان نظام و انقلاب توهین میکنند دعا میکند تا خداوند آنها را از دسیسههای خناسان نجات دهد.
۶– جالب است در همین شماره نشریه فوق ، مصاحبه های دیگری با روحانیون دیگر نیز انجام دادندومرتب به مناسبت هایی ازآن دو پیرامون اطرافیان ونزدیکان امام سوال می پرسند وبا شیطنت خاصی تلاش می کنند شبیه حرف هایی را که از آقای سید محمد خامنه ای علیه امام گرفتند از آن دو نیزبه چنگ بیاورند ولی بنا به دلایلی کمتر موفق نمی شوند.
در پایان باز برای چندمین بار متذکر شده وتاکید میشود دستهایی در کار است، خواسته یا ناخواسته روحانیت را رودرروی هم قرار داده تا قدرت معنوی آنان را در هم بشکند و در این میان متأسفانه بعضیها به خواب رفته یا خودشان را به خواب زده و نمیخواهند بیدار شوند و مرتب از دیگران بازی میخورند.
خدایا تو به شکایت می بریم واز تو مدد می جوییم، ما را هوشیار و بیدارمان کن!
مطالب مشابه
- رادیو کتاب افتتاح شد/ پخش برنامه هر روز از ساعت 17 روی موج 89.5
- در واپسین ساعات یک اربعین دیگر
- انتقاد سردار صنیع خانی از تخریب یاران انقلاب:ما باید همان کاری را با امریکا بکنیم که با آل سعود و انگلیس کردیم
- آیت الله هاشمی رفسنجانی:در تعارضات بین مردم و حکومت ها، روحانیت همیشه با مردم بوده است
- پاسخ رئیس دفتر آیتالله هاشمی به اظهارات آیتالله محمد خامنهای