تازه های کتاب
تازه های انتشارات کتاب ناب
بایسته های فرهنگ
سازمان های فرهنگی
- حکمرانی در شکل کلان نیاز دارد، بداند در کجا سفت و کجا منعطف باشد
- انتصاب دبیر شورای فرهنگ عمومی کشور
- نادره رضایی، معاون امور هنری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی شد
- فعالیتهای معاونت فرهنگی وزارت ارشاد در جهت اهداف انقلاب اسلامی است
- عبدالحسین کلانتری معاون امور فرهنگیِ وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی شد
- محسن جوادی، رئیس پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات شد
- چابک سازی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
مسائل نظری
حوزه علمیه
دانشگاه
- انتشار کتابهای فقهی درباره مسائل روز
- گزارشی از حضور استاد احمد مبلغی در مجمع جهانی فقه اسلامی
- ادله فقهی الزام حاکمیت به حجاب
- ظرفیتها و چالشهای استفاده از فقه در تقنین
- حجاب امری اجتماعی، با امکان قانونگذاری
- مسئله اجازه همسر، نیازمند بحث فقاهتی است
- کسانی که در اصول تابع دیگران باشند، نباید خود را مجتهد بدانند
- تمدید مهلت ارسال اثر به پنجمین دوره انتخاب کتاب برگزیده دانشگاهی
- بازسازی منابع تاریخی مفقود شیعه
- رتبهبندی علمی دانشگاهها، پژوهشگاهها و مؤسسات آموزش عالی وابسته به حوزه علمیه قم
- انتصاب ریاست نهاد نمایندگی رهبری در دانشگاهها
- ۱۳ دانشگاه ایرانی در جمع هزار دانشگاه برتر دنیا
- ضرورت پردازش دادههای علمی و کتابخانهای
- دکتر محسن جوادی معاون فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی شد
علمی آموزشی
علمی پژوهشی
هنر
- وضعیت فلسفه در سده اخیر حوزه علمیه قم
- فقهی که بخواهد نظریهپرداز باشد، در بستر درسهای تخصصی و پژوهشهای آزاد شکل میگیرد
- ضرورت پرداختن به مکتب فقهی و اصولی امام خمینی (ره)
- قطب فرهنگی اسلام «عقل» است
- مدیر حوزه های علمیه خواهران کشور انتخاب شد
- جامعه الزهراء س یادگاری پربرکت از حضرت امام ره
- تغییر و تحول در نظام آموزشی حوزههای علمیه
اخبار و مسائل کتاب
نقد و معرفی کتاب
- حکمرانی در شکل کلان نیاز دارد، بداند در کجا سفت و کجا منعطف باشد
- فعالیتهای معاونت فرهنگی وزارت ارشاد در جهت اهداف انقلاب اسلامی است
- برگزیدگان همایش بیست و پنجم کتاب سال حوزه
- صدور پروانه فعالیت کتابفروشان
- مصوبات جلسات 645 تا 647 هیات انتخاب و خرید کتاب
- علیرضا مختارپور، رئیس کتابخانه ملی و مهدی رمضانی، سرپرست نهاد کتابخانههای عمومی کشور شد
- بررسی برگزاری نمایشگاه حضوری 1401
اقتصاد
اجتماعی
- باید امید آفرینی کنیم
- طرح اصلاح قیمت بنزین می توانست بهتر از این اجرا شود
- خواستار استمرار معافیت مالیاتی اصحاب فرهنگ، هنر و رسانه هستیم
- در عرصه جنگ اقتصادی، به طور قاطع دشمن را عقب می زنیم
- دولت خسته نیست
- فعالیت 11 هزار و ۹۰۰ رسانه دارای مجوز در کشور
- افرادی که نفوذ پیدا می کنند داغترین شعارهای حاکمیتی را میدهند
- وفاق ملی ضرورت تداوم انقلاب اسلامی
- ادله فقهی الزام حاکمیت به حجاب
- ثبتنام بیمه درمان تکمیلی اصحاب فرهنگ، هنر، رسانه
- مسئله اجازه همسر، نیازمند بحث فقاهتی است
- بیانیه تشکر و قدردانی بیش از چهل نفر از علما وفضلای حوزه علمیه خطاب به اقای دکترجوادی
- بیانیه تشکر و قدردانی بیش از چهل نفر از علما وفضلای حوزه علمیه خطاب به اقای دکترصالحی
- نگاهی به اندیشه آیت الله هاشمی رفسنجانی ره
1392/08/23 01:49
خطبه حسين بن على علیهماالسلام در شب عاشورا در میان یاران
آخرين آزمايش حسين بن على عليهما السلام كه در طول راه از مدينه تا كربلا و در مواقع مختلف ، شهادت خويش را اعلان نموده بود و براى يارانش اجازه مرخصى داده و بيعت را از آنان برداشته بود، در شب عاشورا و […]
آخرين آزمايش
حسين بن على عليهما السلام كه در طول راه از مدينه تا كربلا و در مواقع مختلف ، شهادت خويش را اعلان نموده بود و براى يارانش اجازه مرخصى داده و بيعت را از آنان برداشته بود، در شب عاشورا و براى آخرين بار نيز اين موضوع را با صراحت مطرح نمود كه "قَدْ قَرُبَ الْمَوْعِدُ" هنگام شهادت فرا رسيده است و من بيعت خود را از شما برداشتم ، از اين تاريكى شب استفاده كنيد و راه شهر و ديار خويش را پيش بگيريد.
و اين پيشنهاد در واقع آخرين آزمايش بود از سوى حسين بن على عليهما السلام و نتيجه اين آزمايش ، عكس العمل ياران آن حضرت بود كه هريك با بيان خاص وفادارى خود را نسبت به آن حضرت و استقامت و پايدارى خويش را تا آخرين قطره خون اعلان داشتند و بدين گونه از اين آزمايش روسفيد و سرافراز بيرون آمدند.
حسين بن على عليهما السلام نزديك غروب تاسوعا و پس از آنكه از طرف دشمن مهلت داده شد (و يا پس از نماز مغرب ) در ميان افراد بنى هاشم و ياران خويش قرار گرفته اين خطابه را ايراد نمود.
اُثْنِى عَلَى اللّه اَحْسَنَ الثَّناءِ وَاَحْمَدُهُ عَلَى السَّرّاءِ وَالضَّراءِ
خدا را به بهترين وجه ستايش كرده و در شدايد و آسايش و رنج و رفاه مقابل نعمتهايش سپاسگزارم .
اَللّهُمَّ اِنِّى اَحْمَدُكَ عَلى اَنْ اَكْرَمْتَنا بِالنُّبُوُّةِ
خدايا! تو را مى ستايم كه بر ما خاندان ، با نبوت ، كرامت بخشيدى
وَعَلَّمْتَنا الْقُرْآنَ وَفَقَّهْتَنا فِى الدِّينِ وَجَعَلْتَ لَنا اَسْماعاً وَاَبْصاراً وَاَفْئِدَةً
و قرآن را به ما آموختى و به دين و آيين مان آشنا ساختى و بر ما گوش (حق شنو) و چشم (حق بين ) و قلب (روشن ) عطا فرموده اى
وَلَمْ تَجْعَلنا مِنَ الْمُشْرِكِينَ.
و از گروه مشرك و خدانشناس قرار ندادى .
اَمَّا بَعْدُ: فَاِنِّى لا اَعْلَمُ اَصْحاباً اَوْلى وَلا خَيْراً مِنْ اَصْحابِى
اما بعد: من اصحاب و يارانى بهتر از ياران خود نديده ام
وَلا اَهْلَبَيْتٍ اَبَرَّوَ لا اَوْصَلَ مِنْ اَهْلِ بَيْتىِ
و اهل بيت و خاندانى باوفاتر و صديقتر از اهل بيت خود سراغ ندارم .
فَجَزاكُمُاللّهُ عَنِّى جَميعاً خَيْراً.
خداوند به همه شما جزاى خير دهد.
آنگاه فرمود:
وَقَدْ اَخْبَرَنِى جَدّى رَسُولُ اللّه صلّى اللّه عليه و آله بِاءنّى سَاُساقُ اِلَى الْعِراقِ
جدم رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم خبر داده بود كه من به عراق فرا خوانده مى شوم
فَاَنْزِلُ اَرْضاً يُقالُ لَها عَمُورا وَكَرْبَلا وَفيها اُسْتَشْهَدُ
و در محلى به نام "عمورا" و يا "كربلا" فرود آمده و در همانجا به شهادت مى رسم
وَقَدْ قَرُبَ الْمَوعِدُ.
و اينك وقت اين شهادت رسيده است
اَلا وَانِّى اَظُنُّ يَوْمَنا مِنْ هؤُلاءِ اْلاَعْداءِ غَداً
به اعتقاد من همين فردا، دشمن جنگ خود را با ما آغاز خواهد نمود
وَانِّى قَدْ اَذِنْتُ لَكُمْ فَانْطِلقُوا جَميعاً فى حِلّ لَيْسَ عَلَيْكُمْ مِنِّى ذِمامٌ
و حالا شما آزاد هستيد و من بيعت خود را از شما برداشتم
وَهذااللّيلُ قَدْ غَشِيَكُمْ فَاتَّخِذُوهُ جَملاً وَلِيَاءْخُذْ كُلُّ رَجُلٍ مِنْكُمْ بِيَدِ رَجُلٍ مِنْ اَهْلِبَيْتِى
و به همه شما اجازه مى دهم كه از اين سياهى شب استفاده كرده و هريك از شما دست يكى از افراد خانواده مرا بگيرد
فَجَزاكُمُاللّه جَمِيعاً خَيْراً وَتَفَرَّقُوا فى سَوادِكُمْ وَمَدائِنِكُم
و به سوى آبادى و شهر خويش حركت كند و جان خود را از مرگ نجات بخشد؛
فَاِنَّ الْقَوْم اِنَّما يَطْلُبُونَنى
زيرا اين مردم فقط در تعقيب من هستند
وَلَوْ اَصابُونى لَذَهَلُوا عَنْ طَلَبِ غَيْرى حَسْبُكُمْ مِنَ الْقَتْلِ بِمُسْلِمٍ اِذْهَبُوا قَدْ اَذِنْتُ لَكُمْ
و اگر بر من دست بيابند با ديگران كارى نخواهند داشت ، خداوند به همه شما جزاى خير و پاداش نيك عنايت كند.
(ارشاد مفيد، ص 231. لهوف ، ص 79. مقتل خوارزمى ، ج 1، ص 246)
و اينك پاسخ چند تن از اين ياران باوفا و اهل بيت صديق و باصفا:
- اولين كسى كه پس از سخنرانى امام عليه السلام لب به سخن گشود برادرش عباس بن على عليه السلام بود او چنين گفت:
"لا اَرَانااللّه ذلِكَ اَبَداً؛"
خدا چنين روزى را نياورد كه ما تو را بگذاريم و به سوى شهر خود برگرديم.
- و سپس ساير افراد بنى هاشم در تعقيب گفتار حضرت ابوالفضل و در همين زمينه سخنانى گفتند كه امام نگاهى به فرزندان عقيل كرد و چنين گفت:
حَسْبُكُمْ مِنَ الْقَتْلِ بِمُسْلِمٍ اِذْهَبُوا قَدْ اَذِنْتُ لَكُم ؛
كشته شدن مسلم براى شما بس است ، من به شما اجازه دادم برويد.
آنان در پاسخ امام چنين گفتند:
در اين صورت اگر از ما سؤ ال شود كه چرا دست از مولا و پيشواى خود برداشتيد چه بگوييم ؟ نه ، به خدا سوگند! هيچگاه چنين كارى را انجام نخواهيم داد بلكه ثروت و جان و فرزندانمان را فداى راه تو كرده و تا آخرين مرحله در ركاب تو جنگ خواهيم كرد.
- يكى ديگر از اين سخنگويان ، "مسلم بن عوسجه " بود كه چنين گفت:
ما چگونه دست از يارى تو برداريم ؟ در اين صورت در پيشگاه خدا چه عذرى خواهيم داشت ؟ به خدا سوگند! من از تو جدا نمى گردم تا با نيزه خود سينه دشمنان تو را بشكافم و تا شمشير در دست من است با آنان بجنگم و اگر هيچ سلاحى نداشتم با سنگ و كلوخ به جنگشان مى روم تا جان به جان آفرين تسليم كنم .
- و يكى ديگر از ياران آن حضرت ، "سعد بن عبداللّه" بود كه چنين گفت :
به خدا سوگند! ما دست از يارى تو برنمى داريم تا در پيشگاه خداوند ثابت كنيم كه حق پيامبر را درباره تو مراعات نموديم، به خدا سوگند! اگر بدانم كه هفتاد مرتبه كشته مى شوم و بدنم را آتش زده و خاكسترم را زنده مى كنند باز هم هرگز دست از يارى تو برنمى دارم و پس از هر بار زنده شدن به ياريت مى شتابم در صورتى كه مى دانم اين مرگ يك بار بيش نيست و پس از آن نعمت بى پايان خداست .
- "زهير بن قين" چنين گفت:
يابن رسول اللّه ! به خدا سوگند! دوست داشتم كه در راه حمايت تو هزار بار كشته ، باز زنده و دوباره كشته شوم و باز آرزو داشتم كه با كشته شدن من ، تو و يا يكى از اين جوانان بنى هاشم از مرگ نجات مى يافتند.
- در همين ساعتها كه خبر اسارت فرزند محمد بن بشير حضرمى (يكى از ياران آن حضرت ) به وى رسيده بود، امام به او فرمود تو آزادى برو و در آزادى فرزندت تلاش بكن .
محمد بن بشير گفت : به خدا سوگند! من ابدا دست از تو برنمى دارم ! و اين جمله را نيز اضافه نمود كه:
درندگان بيابانها مرا قطعه قطعه كنند و طعمه خويش قرار دهند اگر دست از تو بردارم .
امام چند قطعه لباس قيمتى بدو داد تا در اختيار كسانى كه مى توانند در آزادى فرزندش تلاش كنند قرار دهد
(این پاسخها:ارشاد مفيد، ص 321.)
آنگاه كه حسين بن على عليهما السلام اين عكس العمل متقابل را از افراد بنى هاشم و صحابه و يارانش ديد و آن كلمات و جملاتى كه دليل بر آگاهى و احساس مسؤ وليت و وفادارى آنان نسبت به مقام امامت است به سمع آن حضرت رسيد، در ضمن اينكه آنها را با اين جمله دعا مى نمود
"جزاكُمُاللّهُ خيراً" خدا به همه شما پاداش نيك عنايت كند.
به طور قاطعانه و صريح چنين فرمود:
اِنِّى غَداً اُقْتَلُ وَكُلُّكُمْ تُقْتَلُونَ مَعِى وَلا يَبْقى مِنْكُمْ اَحَدٌ حَتَّى الْقاسِمِ وَعَبْدِاللّه الرَّضيع
من فردا كشته خواهم شد و همه شما و حتى قاسم و عبداللّه شيرخوار نيز با من كشته خواهند شد.
(اين جمله در نفس المهموم نقل شده است)
همه ياران آن حضرت با شنيدن اين بيان يكصدا چنين گفتند:
ما نيز به خداى بزرگ سپاسگزاريم كه به وسيله يارى تو به ما كرامت و با كشته شدن در ركاب تو بر ما عزت و شرافت بخشيد، اى فرزند پيامبر! آيا ما نبايد خشنود باشيم از اينكه در بهشت با تو هستيم ؟
و طبق نقل خرائج راوندى امام پرده را از جلو چشم آنان كنار زد و يكايك آنان محل خود و نعمتهايى كه در بهشت برايشان مهيا شده است مشاهده نمودند.
(مقتل مقرم ، ص 258.)
مطالب مشابه