کد خبر: 758

تاریخ انتشار: 1348-10-11 - 03:30

نسخه چاپی | دسته بندی: ---
0
بازدیدها: 779

شهيد مطهري و تحريف زدايي از عاشورا/مهدي پورحسين

درك پيام عاشورا و الگوگيري از آن در گرو درك حقيقت قيام كربلا و ارائه تفسير صحيح از آن و شناخت و مبارزه با تحريفاتي است كه ممكن است در اين حادثه رخ دهد. در طول تاريخ، عالمان روشن ‏ضمير شيعه، پيوسته […]

درك پيام عاشورا و الگوگيري از آن در گرو درك حقيقت قيام كربلا و ارائه تفسير صحيح از آن و شناخت و مبارزه با تحريفاتي است كه ممكن است در اين حادثه رخ دهد. در طول تاريخ، عالمان روشن ‏ضمير شيعه، پيوسته نگهباني از اين سنگر بزرگ را به عهده داشته‏اند و استاد شهيد آيت‏الله مرتضي مطهري يكي از اين عالمان دردآشنايي است كه در زدودن تحريفات از حركت عاشورا و نشان دادن چهره سازنده آن تلاش زيادي كرده است. به همان مقدار كه تفسير صحيح از عاشورا سازنده، حيات‏بخش و حركت‏آفرين است، برداشت نادرست و منحرف كردن آن از مسير واقعي مي‏تواند مخرب و مخدر باشد و حداقل جامعه را بر خلاف هدف امام‏حسين(ع) دچار ركود و رخوت نمايد.

شهيد مطهري به اين بخش اهتمام ويژه ورزيده و در خرافه‏زدايي از نهضت پاك حسيني حساسيت فوق‏العاده نشان داده است. ايشان معتقد است در پاس‏داشت قيام كربلا بايد كليد شخصيت امام‏حسين(ع) را پيدا كرد و آن را اسوه جاويد قرار داد و "كليد شخصيت‏حسين حماسه است، شور است، عظمت است، صلابت است، شدت است، ايستادگي است، حق‏پرستي است."1 و هر امري كه اين نهضت اصيل را از مسير تعيين شده جدا كند انحراف و گمراهي است كه يكي از نشانه‏هاي عقب ماندگي و عدم رشد اجتماع است. ايشان با نگاه به روزگاري كه در آن به سر مي‏برد چنين آفتي را در تفسير و رويكرد به قيام امام‏حسين(ع) مشاهده مي‏كرد و روشن است اين خطري نيست كه اينك از آن، كاملا در امان باشيم:
"واقعه تاريخ كربلا از آن نوع حوادث است كه در اثر عدم رشد اجتماع، مسخ و معكوس شده است، تمام عظمتها و زيباييهايش فراموش شده، حماسه و شور و افتخاراتش محو شده و به جاي آنها زبوني و ضعف و جهالت و ناداني آمده است. اين نشانه عدم رشد اين ملت است‏ براي حفظ و نگهداري تاريخ با عظمت و پر افتخار خويش."2
تحريف و عوامل آن
تحريف يعني "متمايل كردن يك چيز از آن مسير اصلي و وضع اصلي كه داشته است ‏يا بايد داشته باشد." كه يا لفظي است ‏يا معنوي. تحريف لفظي آن است كه ظاهر يك چيز يا لفظ آن را عوض كنند و تحريف معنوي يعني "منحرف كردن روح و معني يك جمله يا يك حادثه‏". پس تحريف يك حادثه يعني علل و انگيزه‏ها و همچنين هدف و منظورهاي آن حادثه چيزي غير از آنچه هست معرفي شود و عامل آن به طور كلي سه قسم است:
1. عامل عداوت و غرض كه از سوي دشمنان صورت مي‏گيرد؛
2. عامل اسطوره‏سازي كه يك حس اصيل در بشر است؛
3. عامل دوستي و تمايل كه از سوي نزديكان و دوستان صورت مي‏پذيرد.
ريشه تحريف از روي دوستي در نهضت عاشورا اين است كه عده‏اي خيال كرده‏اند چون هدف گريه كردن براي امام‏حسين(ع) و زنده كردن ياد او است و اين هدف مقدس است، از وسيله نامقدس هم مي‏توان استفاده كرد:
"عده‏اي آمدند گفتند گريه بر امام حسين ثوابش آنقدر زياد است كه از هر وسيله‏اي براي اين كار مي‏شود استفاده كرد... دستگاه امام‏حسين(ع) از دستگاه ديگران جداست. اگر اينجا دروغ گفتي بخشيده است، جعل كردي، بخشيده است، تحريف كردي بخشيده است... در نتيجه يك افرادي در اين قضيه دست‏به جعل و تحريف زده‏اند كه انسان تعجب مي‏كند."3
از ديدگاه شهيد مطهري در حادثه عاشورا، هم تحريف لفظي رخ داده است و هم تحريف معنوي. طبعاً برخي يا بسياري از مواردي كه آن عالم فرزانه به عنوان مصاديق تحريف و جعل بر شمرده‏اند، در نگاه برخي ديگر، چنين نيست و آن را نمي‏پذيرند و اساساً از منظري ديگر به اين‏گونه قضايا مي‏نگرند ولي نگاه پر دقت و اصولي اين عالم وارسته و جامع‏نگر را بايد به ديده عنايت و اهتمام نگريست: "تحريف‏هاي لفظي از قبيل: داستان ليلي و علي اكبر، داستان عروسي قاسم، داستان آب آوردن حضرت ابو‏الفضل در كودكي براي امام حسين، آمدن زينب در حين احتضار به بالين اباعبدالله(ع)، عبور اسرا در اربعين از كربلا، عدد مقتولين، هاشم بن عتبه با نيزه هجده ذرعي، روز عاشورا 72 ساعت‏بود، امام حسين با زي شاهان از مكه خارج شد، بي‏خبر بودن امام سجاد(ع) از وقايع، افسانه اسب آوردن زينب براي اباعبدالله و بوسيدن گلوگاه آن حضرت، بيهوش شدن امام سجاد(ع) و امام صادق."4
تحريف معنوي
چنانكه گفته شد حادثه كربلا هم دچار تحريف لفظي شده است و هم تحريف معنوي اما از آنجايي كه تحريف معنوي محتوا را تغيير داده قضيه را مسخ و به كلي واژگون مي‏كند خطرناك است و خطرناكتر اين‏كه تحريف در اهداف امام‏حسين(ع) صورت گيرد. به اعتقاد شهيد مطهري دو تحريف معنوي بسيار عجيب و ماهرانه در هدف نهضت‏حسيني ايجاد شده است:
1. يكي از تحريفاتي كه در هدف قيام صورت گرفته و به بيان استاد مطهري تهمت ‏به اباعبدالله حسين(ع) و برگرفته از معتقدات مسيحيت است اين است كه "حسين بن علي قيام كرد كه كشته بشود براي اين‏كه كفاره گناهان امت ‏باشد، كشته شد براي اين‏كه گناهان ما آمرزيده شود. حالا اگر بپرسند آخر اين در كجاست؟ خود حسين چنين چيزي گفت؟ پيغمبر گفت؟ امام گفت؟ چنين حرفي را چه كسي گفت؟ مي‏گوييم ما به اين حرفها چه كار داريم؟ امام حسين كشته شد براي اين‏كه گناهان ما بخشيده شود. نمي‏دانيم كه اين فكر را ما از دنياي مسيحيت گرفته‏ايم. ملت مسلمان خيلي چيزها را ندانسته از دنياي مسيحيت ‏بر ضد اسلام گرفت، يكي همين است."5
اين انحراف و تحريف مي‏تواند هر گناهي را توجيه كند. يعني شما براي امام حسين گريه كن هر كسي مي‏خواهي باش، شمر باش، يزيد باش، اما گريه كن!
2. "تحريف معنوي دومي كه از نظر تفسير و توجيه حادثه كربلا رخ داد اين بود كه گفتند مي‏دانيد چرا امام حسين رفت و كشته شد؟ يك دستور خصوصي فقط براي او بود و به او گفتند تو برو و خودت را به كشتن بده. معلوم است، اگر يك چيزي دستور خصوصي باشد، به ما و شما ديگر ارتباط پيدا نمي‏كند، يعني قابل پيروي نيست. اگر بگويند حسين چنين كرد و تو چنين بكن مي‏گويد حسين از يك دستور خصوصي پيروي كرد، به ما مربوط نيست. به دستورات اسلام كه دستورات كلي و عمومي است مربوط نيست! آن يك دستور خصوصي مخصوص خودش بود."6
اين در حالي است كه امام‏حسين(ع) يك مكتب عملي براي كساني كه در اين شرايط واقع بشوند بوجود آورد. اين كلام امام(ع) است كه فرياد مي‏زند "و علي الاسلام السلام اذ قد بليت الامة براع مثل يزيد".7 يعني كسي كه مثل يزيد باشد، نه فقط يزيد، بلكه هر كسي كه مثل يزيد حاكم اسلامي شود اسلام را محو خواهد كرد. يا آنجايي كه مي‏فرمايد "الا ترون ان الحق لا يعمل به و ان الباطل لا يتناهي عنه ليرغب المؤمن في لقاء‌الله محقا". وقتي حق عمل نمي‏شود و كسي از باطل روي‏گردان نيست، در اين شرايط هر مؤمني، نه فقط امام‏حسين(ع) بلكه هر مؤمني بايد مرگ را بر زندگي ترجيح دهد.
بنابراين اين تحريفات كه در هدف صورت پذيرفت اولاً؛ نهضت كربلا را از مكتب بودن و قابل اسوه بودن خارج كرده آن را به يك امر خصوصي كه به دستور خصوصي بوده است تبديل كرد. ثانياً؛ به جاي آنكه با برجسته كردن عنصر امر به معروف و نهي از منكر، گناه زدايي كند آن را زمينه‏اي براي گنه‏كار سازي در آورده كه هر گناهي را توجيه مي‏كند.
در نگاه شهيد مطهري اين دو تحريف كه در هدف صورت گرفت طبعاً به فلسفه عزاداري سرايت كرده و آن را نيز منحرف كرده است. عزاداري و نوحه سرايي كه سفارش شد تا هر زميني را كربلا و هر روز را عاشورا سازد به ضد آن بدل شده، نقش سازنده خود را از دست داده و به عادت تبديل شده است:
"تحريف ديگر، در موضوع دستورها در باره فلسفه عزاداري است. در اينجا گاهي گفتيم براي تسلي خاطر حضرت زهراست چون ايشان در بهشت هميشه بي‏تابي مي‏كنند و هزار و چهار صد سال است آرام ندارند با گريه‏هاي ما ايشان آرامش پيدا مي‏كنند! پس آن را يك خدمت‏خصوصي به حضرت زهرا تلقي كرديم. دوم اينكه به چشم يك آدم نفله شده كه حداكثر مقامش اين است كه بي‏تقصير به دست‏يك ظالم كشته شد پس بايد برايش متاثر بود به امام نگاه كرديم، فكر نكرديم كه تنها كسي كه نفله نشده و براي هر قطره خون خود ارزش بي‏نهايت قرار داد او بود. كسي كه موجي ايجاد كرد كه قرنها كاخهاي ستمگران را لرزاند و مي‏لرزاند و نامش با آزادي و برابري و عدالت و توحيد و خداپرستي و ترك خودپرستي يكي شده چگونه هدر رفته است؟! ما هدر رفته‏ايم كه عمري را جز در پستي و نكبت زندگي نكرده و نمي‏كنيم."8
رسالت علما، مسئوليت مردم
معلوم شد كه در طول زمان و به خاطر عوامل گوناگون در حادثه عاشورا، چه در ناحيه اهداف و انگيزه‏هاي آن و چه در بخش دستاوردها و حتي عزاداريها، تحريفاتي رخ داده است. طبعا بايد با اين تحريف‏ها مبارزه كرد و خرافات را از ساحت اين قيام مقدس زدود و معلوم است در اين امر هم خواص و علما مسئولند و هم توده مردم:
1. مسئوليت مردم
از ديد شهيد مطهري همه مردم در مقابل تحريفات عاشورا مسئوليت دارند براي اينكه "يك سلسله مسائل است كه احتياج به درس خواندن ندارد... منطق و فلسفه نمي‏خواهد، فطرت سليم مي‏خواهد و فطرت سليم را هم همه دارند، فطرتشان درك مي‏كند." 9
بنابراين مردم نبايد خيال كنند كه فقط گويندگان مسئول هستند و آنها هيچ مسئوليتي ندارند، همه مسئولند براي اينكه اولاً: "چيزي كه گفتنش حرام است و عموماً يا غالباً استماع و شنيدنش نيز حرام است، مثل غيبت، تهمت، سب و دشنام به مؤمن يا اولياء حق، آواز خواني به باطل و استهزاء پس اگر دروغ گفتن در روضه و ذكر مصيبت‏حرام است، شنيدن و استماع آن هم حرام است. ثانياً: خداوند در قرآن مي‏فرمايد: واجتنبوا قول الزور10... به طور كلي عامه مصرف‌كننده اين كالا هستند. اينها اگر اين كالا را كه غالباً خودشان مي‏دانند كالاي تقلبي است مصرف نكنند، عرضه كننده، آن را عرضه نمي‏كند. عيب قضيه اين است كه عامه حتي مشوق هم هستند."11
از اين رو اين تحريفات منكراتي است كه در بازگويي قيام امام‏حسين(ع) و عزاداريها رسوخ كرده و نهي از منكر واجب است و همه مردم وظيفه دارند با آن مبارزه كنند.
وظيفه ديگري كه به عهده مردم است اين‏كه در انتظارات خود از مجالس عزا تجديد نظر كنند:
"ديگر اين تمايلي است كه صاحب مجلس‏ها و مستمعين به گيراندن مجلس دارند، مجلس بايد بگيرد و بايد كربلا بشود. روضه‏خوان بيچاره مي‏بيند كه اگر بنا بشود هر چه مي‏گويد از آن راستها باشد مجلسش نمي‏گيرد، بعد همين مردم هم دعوتش نمي‏كنند، ناچار يك چيزي هم اضافه مي‏كند، اين انتظار را مردم بايد از سر خودشان بيرون كنند."12
2. رسالت علما
به بيان استاد شهيد مطهري در مجالس عزاداري دو نقطه ضعف وجود دارد: يكي اين‏كه مردم مي‏خواهند جمعيت هر چه بيشتر باشد و اگر جمعيت ازدحام نكند راضي نيستند، دوم بايد مجلس از جا كنده شده و شور و واويلا بشود. در اين موقعيت علما بر سر دو راهي قرار مي‏گيرند كه با آن مبارزه كنند يا نه؟
شهيد مطهري با اشاره به دو نكته ياد شده، و در تاكيد بر مسؤوليت عالمان ديني مي‏گويد:
"حال، اين نقطه ضعف مردم عوام است. با اين نقطه ضعف چه بايد كرد؟... بزرگترين رسالت و وظيفه علما مبارزه با نقاط ضعف اجتماع است. اين است كه پيغمبر اكرم فرمود: "اذا ظهرت البدع في امتي فليظهر العالم علمه و الا فعليه لعنة الله‏".13 آنجاكه بدعتها و دروغها ظاهر مي‏شود، آنجا كه چيزهايي ظاهر مي‏شود كه در دين نيست، مسائلي پيدا مي‏شود كه من نگفته‏ام، بر عهده دانايان است كه حقايق را بگويند و لو مردم خوششان نمي‏آيد. آن كسي كه كتمان مي‏كند، لعنت‏خدا بر او باد... وظيفه علما در دوره ختم نبوت مبارزه با تحريف است و خوشبختانه ابزار اين كار هم در دست است."14
نكته حائز اهميت در اينجا اين است كه فهم منطق حسيني داراي مراتب مختلف است. اولين مرتبه آن تعلق احساسي و عاطفي است كه براي عامه مردم بسيار مفيد است و بايد هم در بين مردم وجود داشته باشد و اصل طراحي اين مرحله در پاسداشت نهضت‏حسيني بسيار ماهرانه و از روي حكمت‏بوده است اما قطعاً زماني اين عواطف و احساسات، مفيد فائده خواهد بود كه در طريق عقلانيت نهفته در نهضت عاشورا قرار گيرد و به پل ترقي براي دست‏يابي به فهم مراتب بالاتر اين واقعه تبديل شود و الا اگر در همين سطح باقي بماند مخرب خواهد بود. بر علما است كه اين معارف را از سطح عوامانه فراتر برده و با موانع احتمالي مبارزه كنند. عالمان برجسته‏اي نيز بوده‏اند كه حقاً در تحريف‏زدايي از ساحت عاشورا تلاش كرده‏اند. در دهه‏هاي اخير مبارزه و مجاهده عملي حضرت امام‏خميني مثال زدني است. ايشان با تاسي از سرور و سالار كربلا عملا ثابت كرد كه مي‏توان در تمامي گستره تاريخ نداي "كل يوم عاشورا و كل ارض كربلا" را بلند كرد و به رهبر آزادگان جهان اقتدا كرد. شهيد بزرگوار مطهري نيز در مواجهه فكري با پديده تحريف عالمانه و دلسوزانه به وظيفه خود عمل كرده است. حال وظيفه ديگر عالمان است كه در مقابل بدعت‏ها قد علم كنند و با آن به قدر مقدور مبارزه نمايند اگر مردم و علما وظيفه فردي دارند كه در اين زمينه نهي از منكر كنند، مسئوليت نظام اسلامي به عنوان پاسدار ايمان و اعتقادات صحيح و دست‏آوردهاي اسلام ناب محمدي، بيشتر است چرا كه امكانات تبليغي نظام اسلامي در اين زمينه گسترده است، رسانه‏هاي نظام در اين زمينه مسئوليت مضاعفي دارند و بايد در اين مسير به كار گرفته شوند. با اين حال اگر به هر دليل امكانات نظام اسلامي در بدعت‏زدايي از تفسير و تبيين قيام پاك عاشورا به‏كار گرفته نشود لااقل نبايد اجازه داد ابزار دامن زدن به اين امور شود.
و اين مسؤوليتي نيست كه ساده بتوان از آن گذشت و با "اما" و "اگر" ناديده گرفت.
* استاد شهيد آيت‏الله مرتضي مطهري يكي از اين عالمان دردآشنايي است كه در زدودن تحريفات از حركت عاشورا و نشان دادن چهره سازنده آن تلاش زيادي كرده است
* ريشه تحريف از روي دوستي در نهضت عاشورا اين است كه عده‏اي خيال كرده‏اند چون هدف گريه كردن براي امام‏حسين(ع) و زنده كردن ياد او است و اين هدف مقدس است، از وسيله نامقدس هم مي‏توان استفاده كرد
* به بيان استاد شهيد مطهري در مجالس عزاداري دو نقطه ضعف وجود دارد: يكي اين‏كه مردم مي‏خواهند جمعيت هر چه بيشتر باشد، دوم بايد مجلس از جا كنده شده و شور و واويلا بشود!
* از ديد شهيد مطهري همه مردم در مقابل تحريفات عاشورا مسئوليت دارند
* مسئوليت نظام اسلامي به عنوان پاسدار ايمان و اعتقادات صحيح و دست‏آوردهاي اسلام ناب محمدي، در تحريف زدايي از عاشورا بيش از ديگران است
*پاورقي:
1. مجموعه آثار، ج17، ص‏45.
2. همان، ص‏616.
3. همان، ص‏90.
4. همان، 606.
5. همان، ص‏108.
6. همان، ص‏109.
7. مقتل مقرم، ص‏146.
8. مجموعه آثار، همان، ص‏608.
9. همان، ص‏121.
10. سوره حج، آيه 30.
11. مجموعه آثار، همان، ص‏614.
12. همان، ص‏72.
13. اصول كافي، ج‏1، ص‏54.
14. مجموعه آثار، همان، ص‏131.


جمهوری اسلامی

تگ های مطلب:
ارسال دیدگاه

  • bowtiesmilelaughingblushsmileyrelaxedsmirk
    heart_eyeskissing_heartkissing_closed_eyesflushedrelievedsatisfiedgrin
    winkstuck_out_tongue_winking_eyestuck_out_tongue_closed_eyesgrinningkissingstuck_out_tonguesleeping
    worriedfrowninganguishedopen_mouthgrimacingconfusedhushed
    expressionlessunamusedsweat_smilesweatdisappointed_relievedwearypensive
    disappointedconfoundedfearfulcold_sweatperseverecrysob
    joyastonishedscreamtired_faceangryragetriumph
    sleepyyummasksunglassesdizzy_faceimpsmiling_imp
    neutral_faceno_mouthinnocent

عکس خوانده نمی شود