تازه های کتاب
تازه های انتشارات کتاب ناب
بایسته های فرهنگ
سازمان های فرهنگی
- شورای وزارت خانه های فرهنگی، گامی درجهت تحقق حکمرانی فرهنگی
- حکمرانی فرهنگی
- برنامه اصلاحات معاونت فرهنگی
- حکمرانی در شکل کلان نیاز دارد، بداند در کجا سفت و کجا منعطف باشد
- انتصاب دبیر شورای فرهنگ عمومی کشور
- نادره رضایی، معاون امور هنری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی شد
- فعالیتهای معاونت فرهنگی وزارت ارشاد در جهت اهداف انقلاب اسلامی است
مسائل نظری
حوزه علمیه
دانشگاه
- انتشار کتابهای فقهی درباره مسائل روز
- گزارشی از حضور استاد احمد مبلغی در مجمع جهانی فقه اسلامی
- ادله فقهی الزام حاکمیت به حجاب
- ظرفیتها و چالشهای استفاده از فقه در تقنین
- حجاب امری اجتماعی، با امکان قانونگذاری
- مسئله اجازه همسر، نیازمند بحث فقاهتی است
- کسانی که در اصول تابع دیگران باشند، نباید خود را مجتهد بدانند
- تمدید مهلت ارسال اثر به پنجمین دوره انتخاب کتاب برگزیده دانشگاهی
- بازسازی منابع تاریخی مفقود شیعه
- رتبهبندی علمی دانشگاهها، پژوهشگاهها و مؤسسات آموزش عالی وابسته به حوزه علمیه قم
- انتصاب ریاست نهاد نمایندگی رهبری در دانشگاهها
- ۱۳ دانشگاه ایرانی در جمع هزار دانشگاه برتر دنیا
- ضرورت پردازش دادههای علمی و کتابخانهای
- دکتر محسن جوادی معاون فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی شد
علمی آموزشی
علمی پژوهشی
هنر
- وضعیت فلسفه در سده اخیر حوزه علمیه قم
- فقهی که بخواهد نظریهپرداز باشد، در بستر درسهای تخصصی و پژوهشهای آزاد شکل میگیرد
- ضرورت پرداختن به مکتب فقهی و اصولی امام خمینی (ره)
- قطب فرهنگی اسلام «عقل» است
- مدیر حوزه های علمیه خواهران کشور انتخاب شد
- جامعه الزهراء س یادگاری پربرکت از حضرت امام ره
- تغییر و تحول در نظام آموزشی حوزههای علمیه
اخبار و مسائل کتاب
نقد و معرفی کتاب
- برنامه اصلاحات معاونت فرهنگی
- حکمرانی در شکل کلان نیاز دارد، بداند در کجا سفت و کجا منعطف باشد
- فعالیتهای معاونت فرهنگی وزارت ارشاد در جهت اهداف انقلاب اسلامی است
- برگزیدگان همایش بیست و پنجم کتاب سال حوزه
- صدور پروانه فعالیت کتابفروشان
- مصوبات جلسات 645 تا 647 هیات انتخاب و خرید کتاب
- علیرضا مختارپور، رئیس کتابخانه ملی و مهدی رمضانی، سرپرست نهاد کتابخانههای عمومی کشور شد
اقتصاد
اجتماعی
- باید امید آفرینی کنیم
- طرح اصلاح قیمت بنزین می توانست بهتر از این اجرا شود
- خواستار استمرار معافیت مالیاتی اصحاب فرهنگ، هنر و رسانه هستیم
- در عرصه جنگ اقتصادی، به طور قاطع دشمن را عقب می زنیم
- دولت خسته نیست
- فعالیت 11 هزار و ۹۰۰ رسانه دارای مجوز در کشور
- افرادی که نفوذ پیدا می کنند داغترین شعارهای حاکمیتی را میدهند
- وفاق ملی ضرورت تداوم انقلاب اسلامی
- ادله فقهی الزام حاکمیت به حجاب
- ثبتنام بیمه درمان تکمیلی اصحاب فرهنگ، هنر، رسانه
- مسئله اجازه همسر، نیازمند بحث فقاهتی است
- بیانیه تشکر و قدردانی بیش از چهل نفر از علما وفضلای حوزه علمیه خطاب به اقای دکترجوادی
- بیانیه تشکر و قدردانی بیش از چهل نفر از علما وفضلای حوزه علمیه خطاب به اقای دکترصالحی
- نگاهی به اندیشه آیت الله هاشمی رفسنجانی ره
1391/08/09 23:14
از عدم توجه به اقتصاد مقاومتی تا عدم نظارت بر بازار؛ نگاهی به آشفته بازار کاغذ در ایران نویسنده: محمد رضا سرشار
چکیده: چند عامل در آشفتگی بازار کاغذ مؤثرند از جمله، عدم سرمایه گذاری دولت در کارخانه های تولید کاغذ، عدم مدیریت و تحریم ها، اما نکتهی مهم اینجاست که در صورت برنامهریزیهای قبلی دولت در بهسازی و […]
چکیده:
چند عامل در آشفتگی بازار کاغذ مؤثرند از جمله، عدم سرمایه گذاری دولت در کارخانه های تولید کاغذ، عدم مدیریت و تحریم ها، اما نکتهی مهم اینجاست که در صورت برنامهریزیهای قبلی دولت در بهسازی و راهاندازی کارخانههای کاغذسازی، تحریم های اقتصادی کمترین تأثیر را در بهای پشت جلد کتاب می گذاشت.
«کتاب» یکی از دیرپاترین قالبهای رساندن پیام به مخاطب است که در اثر مدرنیزاسیون، عنصر اقتصاد در آن پررنگ و کلیدی شده است. به بیان دیگر، رویکرد «اقتصادی» به قالب کتاب، رویکرد «آگاهسازی» و «روشنگری» به این قالب را تحتالشعاع خود قرار داده است.
هر چند که از اقتصاد کتاب در دوران قبل از مدرن اطلاعات کمی در دست است، اما این نکته در تاریخ مسلمانان به چشم میخورد که نگاه به تألیف کتاب یک نگاه «تکلیفگرایانه» ـنه سودجویانهـ بوده است.
در هر حال، اکنون وضعیت کتاب در جمهوری اسلامی ایران تابعی از وضعیت آن در دنیای مدرن است و مناسبات آن جهانبینی در این عرصه حکمفرماست.
در این مقاله، مقولهی تولید کتاب از نظر اقتصادی مورد بررسی قرار میگیرد.
چیستی اقتصاد فرهنگ
واضح است که بسیاری از مکاتب فکری، که کل مجموعهی علم اقتصاد را به صورتی که طی حداقل دو قرن گذشته تکامل یافته است تشکیل میدهند، فینفسه شامل مجموعهای از فرهنگها و خردهفرهنگهای جداگانهای هستند که هر یک به عنوان مجموعهای از عقاید و اعمالی تعریف میشوند که کل مکتب را به هم پیوند میدهند.
درست همان طور که ارزش های مشترک، اساس انواع گوناگون هویت فرهنگی در کل جهان را فراهم میکند، به همین ترتیب، در قلمروی محدود گفتمان عقلی علم اقتصاد میتوانیم به همپیوستگی مکاتب فکری ـخواه مارکسیست، اتریشی، کینزی، نئوکلاسیک، کلاسیک جدید، نهادگرای قدیم، نهادگرای جدید یا نظایر آنها راـ به عنوان فراگردی فرهنگی تفسیر کنیم(تراسبی، 1385: 27).
همان گونه که گفتمان اقتصادی و فعالیتهای نظامهای اقتصادی در درون زمینهای فرهنگی صورت میگیرد، همین امر به طور معکوس نیز صادق است. میتوان دید که مناسبات و فراگردهای فرهنگی هم درون یک زیستمحیط اقتصادی وجود دارند و آنها را میتوان مطابق شرایط اقتصادی تفسیر کرد (تراسبی، 1385: 29).
دو اصطلاح «فرهنگ» و «اقتصاد» میتوانند به دو طریق کاملاً متفاوت با هم مرتبط شوند: اولین رویکرد، مطالعهی ارتباط بین 2 بخش یا قلمروی مختلف جامعه است؛ دومین رویکرد، مطالعهی هنرها با کمک تحلیلهای اقتصادی است.
مفهوم فرهنگ به عنوان یک نهاد (مؤسسه) یا عرضهی خدمات هنرمندانهی سازمانی است که در اقتصاد فرهنگ بهکارگرفته میشود و اساساً با مفهوم فرهنگ، که به عنوان یک نگرش یا رویهی رفتاری در سایر مقالات در این زمینه بهکارگرفته میشود، فرق میکند. (Frey 20:2009)
اقتصاد فرهنگ، توصیف و تحلیل ویژگیهای مشهود عرضه و تقاضا و نیز ویژگیهای رابطهی متقابل عرضه و تقاضا در صنایع گوناگون تشکیلدهندهی بخش فرهنگ است (برتون، 1388: 61).
رشتهی فرعی «اقتصاد فرهنگی» (Cultural Economics) به شدت ریشه در اقتصاد دارد و اکنون میتواند دید که به عنوان حیطهی مشروع و متمایزی از تخصصی شدن درون اقتصاد تثبیت شده و دارای انجمن بینالمللی جداگانه، مجامع و نشریات آکادمیک خاص خود است و در نشریهی «نوشتارهای اقتصادی» (Journal of Economic Literature)؛ یعنی داور نظام طبقهبندی گفتمان اقتصادی، در ردهبندی جداگانهای قرار گرفته است (تراسبی، 1385: 31).
هر چند شیوههای گوناگونی برای قیمتگذاری کتاب وجود دارد؛ اما براساس عرف دیرینهی بازار کتاب، روش قیمتگذاری بر اساس قیمت تمامشدهی تولید محصول روش مورد استفادهی ناشران میباشد و تغییرات در بازار موجب تغییرات در قیمت پشت جلد کتاب نمیشود. ضمن اینکه اساساً از منظر قانونی چنین تغییر قیمتی پذیرفته نیست.
ارزشگذاری اقتصادی کالاها و خدمات فرهنگی
اما چگونه میتوان مفاهیم مربوط به ارزش اقتصادی را در مورد کالاها و خدمات فرهنگی به کاربست.
ابتدا باید بین دو نوع کالا تمایز قائل شویم. کالاهای فرهنگی، که به صورت «کالاهای خصوصی» وجود دارند و بنابرین برای آنها مجموعهای از قیمتهای بازار، حداقل به طور بالقوه، وجود دارد و کالاهایی که «کالاهای عمومی» نام دارند و برای آنها هیچ قیمت مشهودی وجود ندارد. (تراسبی، 1385: 43)
دربارهی «کالاهای فرهنگی خصوصی»، ما به آسانی میتوانیم بسنجیم که مصرفکنندگان به ازای به دست آوردن چنین کالاهایی حاضر به از دست دادن چه چیزی هستند و میتوانیم تابعهای تقاضا برای چنین کالاهایی را بسازیم، تابعهایی که بسیار شبیه تابعهای تقاضای دیگر کالاها هستند.
وقتی این تابعهای تقاضا را در کنار تابعهای عرضهای قرار دهیم که منعکسکنندهی «هزینههای حاشیهای»(Marginal Cost) ایجادشده در تولید کالا هستند، میتوان مشاهده کرد که یک بازار خصوصی به تعادل میرسد. با وجود این، در بهترین حالت، ظرفیت قیمت برای نمایش شاخص واقعی ارزش، برای هر کالایی محدود است. برای کالاهای فرهنگی قید و شرطهای بیشتری وجود دارد (تراسبی، 1385: 44).
به خاطر غیرقابل تکرار بودن این کالاها، کشش تقاضا برای کالاهای فرهنگی توسط هر فرد برای کلیهی قیمتها، در یک طیف وسیع، بسیار اندک خواهد بود (برتون، 1388: 66).
صنعت فرهنگی کتاب
صنعت کتاب جزء گروهی از صنایع فرهنگی قرار میگیرد که در الگوی وسیع دایرههای هممرکز قرار دارند. این صنایع شامل صنایعی میشوند که ستاندهی آنها واجد شرایطی است که میتوان نام «کالای فرهنگی» (Cultural commodity) بر آن نهاد. در حالی که کالاها و خدمات غیرفرهنگی هم تولید میشوند، به طوری که نسبت به آنچه میتوان کالاها و خدمات فرهنگی اولیه خواند نسبتاً پایینتر از مورد هنرهای اصلی است. هر چند ترسیم مرزهای دقیق مشکل است؛ اما میتوان گفت این گروه انتشار کتاب و مجله، تلویزیون و رادیو و روزنامه را شامل میشود (تراسبی، 1385: 145).
فرآیند تولید کتاب و هزینههای ثابت و متغیر آن
انتشار کتاب در ایران، از مرحلهی تألیف تا مرحلهی فروش، فرآیندی طولانی را طی میکند. این فرآیند دارای 16 مرحله است که توسط اشخاص حقیقی و حقوقی متعددی طی میشود.
شکل (1)، فرآیند انتشار کتاب (از تألیف تا فروش) در ایران، مأخذ: مؤلف
تولید کتاب از نظر اقتصادی دارای 2 دستهی کلی از هزینههاست: هزینههای ثابت و هزینههای متغیر.
منظور از هزینههای ثابت هزینههایی است که به ازای تولید هر عنوان کتاب ـفارغ از شمارگان آن عنوان کتابـ ایجاد میشود. تبعاً هزینههای متغیر هزینههایی هستند که با شمارگان هر عنوان کتاب و تعداد کل عناوین منتشرشده، توسط یک ناشر، نسبت دارند.
هزینههای ثابت
برای تولید یک کتاب، هزینههای زیر را میتوان به عنوان هزینهی ثابت شناسایی کرد:
- هزینهی ویراستاری و نمونهخوانی؛
- هزینهی حروفنگاری؛
- هزینهی صفحهآرایی؛
- هزینهی طراحی جلد؛
- هزینهی فیلم و زینک (تا 20.000 جلد)؛
- هزینهی چاپ (تا 5.000 جلد).
میانگین تعداد صفحات یک عنوان کتاب، در سال 1389، 237 صفحه بوده است. با توجه به این عدد، به بررسی هزینههای ثابت تولید یک کتاب میپردازیم.
برای یک کتاب 237 صفحهای، میتوان هزینههای ثابت زیر را فرض کرد:
هزینههای متغیر
هزینههای زیر را میتوان به عنوان هزینههای متغیر تولید یک عنوان کتاب در نظر گرفت:
1. هزینهی اجارهی دفتر؛
2. هزینهی حقالزحمهی نیروی انسانی؛
3. هزینهی مالیات؛
4. هزینهی بیمهی کارکنان؛
5. هزینهی تألیف؛
6. هزینهی کاغذ؛
7. هزینهی صحافی (به ازای هر 1500 جلد)؛
8. هزینهی بستهبندی؛
9. هزینهی حمل و نقل؛
10. هزینهی انبارداری؛
11. هزینهی توزیع؛
12. هزینهی فروش؛
13. هزینهی استهلاک.
بر اساس عرف بازار کتاب در ایران، حقالتألیف نویسندهی کتاب به چند شیوه تعیین میشود. در شیوهی غیرحرفهای، کل هزینهی تولید کتاب بر عهدهی مؤلف است و ناشر به عنوان یک پیمانکار، با سرمایهی مؤلف، کتاب را منتشر میکند و کل شمارگان را تحویل او میدهد.
در شیوهی نیمه حرفهای، حقالتألیفی قطعی به مؤلف پرداخت میشود و او از چاپهای بعدی کتاب درآمدی نخواهد داشت. معمولاً در عرف بازار کتاب، این حقالتألیف کمتر از حقالتألیف دریافتی از 3 نوبت چاپ اثر میباشد.
اما در شیوهی حرفهای، حقالتألیف درصدی از حاصلضرب بهای پشت جلد در شمارگان کتاب است. این درصد به توافق ناشر و مؤلف بستگی دارد و عموماً بین 8 تا 12 درصد تعیین میشود. هر چند عدد 10 درصد رواج بیشتری دارد.
شیوهی قیمتگذاری کتاب
هر چند شیوههای گوناگونی برای قیمتگذاری کتاب به عنوان یک محصول آمادهی ورود به بازار مصرف وجود دارد؛ اما براساس عرف دیرینهی بازار کتاب، روش قیمتگذاری بر اساس قیمت تمامشدهی تولید محصول روش مورد استفادهی ناشران میباشد و برخلاف کالاهایی نظیر فلزات، لوازم خانگی، میوهها و...، تغییرات در بازار موجب تغییرات در قیمت پشت جلد کتاب نمیشود. ضمن اینکه اساساً از منظر قانونی چنین تغییر قیمتی پذیرفته نیست.
براساس تجربه، کوچکترین تغییرات در بهای مواد اولیهی تولید کتاب 2 سال بازار کتاب را تحتالشعاع خود قرار میدهد؛ چرا که ناشر در هنگام انتشار کتاب، قیمت پشت جلد آن را بر اساس قیمت تمامشده تعیین میکند و تا فروش یک چاپ کتاب در طی 2 سال و بازگشت سرمایهی ناشر، این قیمت مبنای رفتار فروشنده و خریدار میگردد.
در میان مواد اولیهی تولید کتاب، «کاغذ» بیشترین سهم را از هزینهی تمامشدهی چاپ به خود اختصاص میدهد. قیمت مصرفکننده (قیمت پشت جلد) کتاب نیز بر اساس 3 برابر هزینهی تمامشدهی چاپ تعیین میشود. این شیوهی محاسبه به شکل تجربی کلیهی هزینههای ناشر شامل هزینههای تألیف، ویراستاری و حروفنگاری، صفحهآرایی و طراحی جلد، انبارداری، توزیع، تبلیغات و هزینههای بالاسری را شامل میشود.
هزینهی تمامشده چاپ شامل هزینههای لیتوگرافی (فیلم، زینک، استهلاک دستگاه و نیروی انسانی)، چاپ (کاغذ، مقوا، جوهر، استهلاک دستگاه و نیروی انسانی) و صحافی (چسب، استهلاک دستگاه و نیروی انسانی) میباشد. به عنوان نمونه، بر اساس این شیوهی محاسبه، اگر هزینهی چاپ کتاب 250 صفحهای «الف» 2500 تومان باشد، قیمت پشت جلد آن 7500 تومان تعیین میشود که یک سوم آن به شبکهی توزیع (پخش و فروش)، یک دهم به نویسنده و بقیه به ناشر تعلق میگیرد.
به بیان دیگر، ناشر بابت هزینههای بالاسری و هزینههای حروفنگاری، صفحهآرایی، طراحی جلد، انبارداری، تبلیغات تنها از 24 درصد قیمت پشت جلد کتاب برخوردار میشود که البته بر
فرض فروش کتاب، دارای بازگشت سرمایهای 2 ساله است. بنابرین بیشترین سود ناشر وقتی است که کتاب به چاپهای دوم به بعد برسد.
براساس تجربه، کوچکترین تغییرات در بهای مواد اولیهی تولید کتاب 2 سال بازار کتاب را تحتالشعاع خود قرار میدهد؛ چرا که ناشر در هنگام انتشار کتاب، قیمت پشت جلد آن را بر اساس قیمت تمامشده تعیین میکند و تا فروش یک چاپ کتاب در طی 2 سال و بازگشت سرمایهی ناشر، این قیمت مبنای رفتار فروشنده و خریدار میگردد.
هرچند هرگونه افزایش در هزینهها، مانند هزینهی چاپ و صحافی، در ظاهر به بالا رفتن سهم ناشر میانجامد؛ اما در واقع به سود ناشر نیست. چرا که کتاب جزء کالاهایی با کشش قیمتی کم محسوب میشود که افزایش بهای آن، به سرعت، موجب کاهش مصرف و یا جایگزینی آن با کالاهای رقیب میگردد. به بیان دیگر، گران شدن کتاب ممکن است سهم بازار کتاب از اقتصاد ملی را به شدت کاهش دهد و به رونق بازارهای دیگر، از بازار کتب الکترونیکی تا بازار فیلم، موسیقی و...، بینجامد. بنابرین اولین متضرر از گران شدن کتاب خود ناشر خواهد بود.
به طور کلی، نوسانات در هزینههای تولید، ریسک سرمایهگذاری ناشر در بازار کتاب را افزایش میدهد.
پس از انتشار کتاب «الف»، اگر هزینهی مواد اولیه افزایش یابد؛ باعث میشود که اولاً ناشر مجبور باشد به جای خریدهای اعتباری با بازهی پرداخت 6 تا 8 ماهه، به خریدهای نقد روی بیاورد و با بحران کمبود نقدینگی مواجه شود. ثانیاً با کاهش رغبت خریدار به خرید چاپهای بعدی کتاب با هزینهی بالاتر، سوددهی پیشبینیشده در چاپهای بعدی محقق نگردد. عدم تحقق سود پیشبینیشده ناشران را به سرمایهگذاری در بخشهای دیگر اقتصاد (نظیر بازار سرمایه، نظام بانکی و...) ترغیب میکند و از رونق بازار کتاب میکاهد.
اما کاهش هزینهی مواد اولیه پس از انتشار کتاب «الف» نیز به ضرر ناشر میانجامد؛ چرا که به دلیل قیمت پشت جلد بالا نسبت به دیگر عناوین، کتاب «الف» با اقبال کمتر مخاطب مواجه خواهد شد و هزینههای انبارداری، این ضرر را انباشتهتر خواهد کرد.
بنابرین در بازار کتاب منفعت ناشران با آرامش بازار مواد اولیه شدیداً آمیخته است.
از رشد 340 درصدی بهای کاغذ تا رشد 265 درصدی بهای کتاب
همان طور که گفته شد، کاغذ مهمترین مادهی اولیه در فرآیند تولید کتاب است که هزینهی آن نقشی کلیدی در تعیین قیمت پشت جلد کتاب دارد. در یک کتاب معمولی، 23 درصد قیمت پشت جلد، بر اساس هزینهی کاغذ و مقوای مصرفشده برای تولید آن تعیین میشود.
برای انتشار کتاب، معمولاً از کاغذهای وارداتی استفاده میشود. در بازهی زمانی یک سالهی اخیر، قیمت کاغذ اندونزی از هر بند 30،000 تومان به 102،000 تومان افزایش یافته است و این روند ادامه دارد.
تأثیر این تغییر قیمت کاغذ را در بهای پشت جلد کتاب «الف» بررسی میکنیم. کتاب «الف» در مهر ماه سال 1390 با کاغذی منتشر شده که هماکنون بهای آن 340 درصد رشد داشته است. بنابرین بهای پشت جلد 7500 تومانی کتاب «الف» در سال 1390، هماکنون براساس روش عرفی قیمتگذاری کتاب، باید 19،845 تومان باشد؛ یعنی افزایش 340 درصدی بهای کاغذ منجر به افزایش 265 درصدی بهای پشت جلد کتاب میشود.
بدیهی است که چنین افزایش قیمتی برای کالای کمکششی مانند کتاب، به کاهش فروش کتاب، کوچک شدن سهم کتاب در اقتصاد ملی و جایگزینی دیگر کالاها در سبد مصرف فرهنگی خانوار میانجامد.
بنابراین مهمترین اقدامات ناشران برای مقابله با گرانی کاغذ راهکارهای ذیل بوده است:
1. کاهش جدی انتشار عناوین جدید؛
2. کاهش شمارگان هر عنوان جدید؛
3. کاهش سهم ناشر و مؤلف از بهای پشت جلد کتاب؛
4. استفاده از کاغذهایی با درجهی مرغوبیت کمتر.
بر اساس اطلاعات ارائهشده از سوی برخی ناشران حرفهای، میزان کاهش انتشار عناوین از 50 تا 100 درصد برآورد میشود که با در نظر گرفتن حجم ناشران غیرحرفهای، بازار ثابت کتابهای درسی و کمکدرسی و خریدهای حمایتی دستگاههای حاکمیتی، کاهش تعداد عناوین منتشرشده در سال 1391 تا 50 درصد قابل پیشبینی است.
از سوی دیگر، کاهش شمارگان هر عنوان جدید سرانهی هزینههای ثابت انتشار کتاب را بالا میبرد و به افزایش مضاعف قیمت پشت جلد کتاب میانجامد. کاهش سهم ناشر و مؤلف از بهای پشت جلد کتاب، سود سرمایهگذاری و فعالیت در عرصهی کتاب را کاهش میدهد و به فرار سرمایهها از بازار کتاب میانجامد.
استفاده از کاغذهایی با درجهی مرغوبیت کمتر به معنای استفاده از کاغذهای تولید داخل است که به دلایل متعدد، راهکار فراگیر و کارآمدی نخواهد بود.
مشکل سوء مدیریت در بازار کاغذهای وارداتی
افزایش قیمت ارزهای شاخص در یک سال گذشته به اندازهی افزایش قیمت کاغذ نبوده است. قیمت دلار ایالات متحدهی آمریکا در 1 آبان 1390، در بازار غیررسمی، 1287 تومان بوده است و در 1 مهر 1391 به 2467 تومان رسیده است بنابرین رشد قیمت دلار، در بازهی یک ساله، 192 درصد بوده، در حالی که رشد قیمت کاغذ 340 درصد بوده است. در واقع، بر اساس قیمت دلار در بازار آزاد، هماکنون باید قیمت هر بند کاغذ از 30،000 تومان به 57،600 تومان میرسید.
بنابرین اضافهی افزایش قیمت 62،000 تومانی کاغذ وارداتی مسئلهای غیرطبیعی و حاصل سوءمدیریت این بازار میباشد. این در حالی است که بر اساس اعلام برخی دستاندرکاران بازار کاغذ، حجم کاغذهای واردشده با دلار 1100 تومانی کفاف مصرف 2 سال کشور را میدهد.
به عبارت دیگر، در این بازار آشفتهی کاغذ، افرادی هستند که به ازای هر بند کاغذ وارداتی سودی 92،000 تومانی نصیب آنان میشود. بر اساس قانون، تنظیم بازار بر عهدهی وزارت صنعت، معدن و تجارت است که تاکنون ورودی به این بازار نداشته است. تا 2 ماه پیش نیز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی پیگیری جدیای در خصوص گرانی کاغذ انجام نداده بود.
مشکل بیتوجهی به بازار کاغذهای تولید داخل
در داخل کشور، 7 کارخانهی کاغذسازی وجود دارد که علیرغم عدم نوسازی دستگاهها، حدود 30 درصد مصرف داخلی را تأمین میکند. در نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران، رهبر معظم انقلاب وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی را مأمور به پیگیری مسئلهی کاغذ و تولید آن در داخل کشور فرمودند که متأسفانه، در عمل، هنوز به سرانجامی نرسیده است.
یکی از ظرفیتهای بزرگ تولید کاغذ در کشور «کارخانهی کاغذسازی کارون» است که نیمهتمام به حال خود رها شده است. این کارخانه یکی از کارخانههای جانبی شرکت «کشت و صنعت نیشکر کارون» است که بر اساس طرح جامع، قرار بوده است «باگاس» یا همان تفالهی نیشکر را به خمیر کاغذ و سپس کاغذ تبدیل کند.
هر چند این کارخانه به شکل نمایشی افتتاح شده و خط تولید آن کامل نگردیده است، اما بر اساس برآوردهای کارشناسان، یک سرمایهگذاری 120 میلیارد تومانی از سوزانده شدن 2 میلیون تن باگاس جلوگیری خواهد شد.
بر اساس قانون، تنظیم بازار بر عهدهی وزارت صنعت، معدن و تجارت است که تاکنون ورودی به این بازار نداشته است. تا 2 ماه پیش نیز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی پیگیری جدیای در خصوص گرانی کاغذ انجام نداده بود.
همچنین حمایت از کارخانهی پرسابقهی «کاغذ پارس» برای نوسازی فناوریهای تولید کاغذ باعث خواهد شد، ضمن افزایش کیفیت محصولات آن، قسمت عمدهی مصرف داخل تأمین گردد.
جمعبندی
میتوان وضعیت آشفتهی بازار کاغذ را حاصل چند مسئله دانست:
1. عدم سرمایهگذاری دولت در تکمیل کارخانههای تولید کاغذ و یا نوسازی فناوریهای آنها؛
2. عدم مدیریت و نظارت بر شیوهی عرضهی کاغذهای وارداتی و برخود با احتکار آن؛
3. افزایش قیمت ارز در بازار غیررسمی به دلیل تحریمهای اقتصادی.
نکتهی مهم اینجاست که در صورت برنامهریزیهای قبلی دولت در بهسازی و راهاندازی کارخانههای کاغذسازی و تلاش برای حرکت به سمت اقتصاد مقاومتی در عرصهی تولید کاغذ، میشد با تحریمهای اقتصادی به گونهای مواجه شد که تأثیر اندکی در بهای پشت جلد کتاب داشته باشد.
از سوی دیگر، حتی با وضعیت فعلی، ورود دولت و نهادهای نظارتی به بازار کاغذ، میتوانست رشد 340 درصدی قیمت کاغذ را تا سقف 192 درصد مهار کند. ضمن اینکه با مدیریت بازار و نظارت بر عرضهی کاغذهای وارداتی با ارز مرجع، این شوک قیمتی در سال 1392 به بازار کتاب وارد میشد؛ چرا که گزارشهای فعلی نشان میدهد کاغذهای وارداتی موجود در بازار ایران با ارزهای تخصیصی دولتی تهیه شدهاند و افزایش قیمت دلار اساساً ارتباطی با قیمت تمامشدهی آنها نداشته است.(*)
پینوشت
تراسبی، دیوید، اقتصاد و فرهنگ. تهران، نشر نی، 1385.
FREY, BRUNO S. "Cultural Economics" CESifo DICE Report, 2009: 20-25
برتون، آلبرت، درآمدی بر اقتصاد فرهنگ از دیدگاهی آزادمنشانه، صنایع فرهنگی مانعی بر سر راه آیندهی فرهنگ، یونسکو، ترجمهی مهرداد وحدتی، تهران، مؤسسهی نگاه معاصر، 1388.
انتشارات امیرکبیر، کاهش 50 تا 70 درصدی در انتشار عناوین جدید را تجربه میکند. (http://www.mehrnews.com/fa/NewsDetail.aspx?NewsID=1656446) انتشارات انصاریان شاهد 50 درصد کاهش در انتشار عناوین جدید است و انتشارات معارف اسلامی 30 درصد حجم چاپ خود را کاهش داده و انتشارات جمال هیچ عنوان جدیدی را منتشر نکرده است.
(ttp://www.mehrnews.com/fa/NewsDetail.aspx?NewsID=1655767)
http://mazanefa.com/nemoodar/dollar-year.php
محسن کفاشی، مدیر انتشارات بشرا و عضو انجمن ناشران دانشگاهی میگوید، بر اساس قیمت جهانی کاغذ و تفاوت قیمت ارز مرجع با بازار آزاد، قیمت هر بند کاغذ وارداتی باید بین 30000 تا 60000 تومان بر اساس نوع ارز تخصیصی باشد.
http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13910704000793
محمدزاده، معاون مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، مسئلهی احتکار کاغذ را یک مشکل جدی میداند.
http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13910703000103
عدم راهاندازی این کارخانه، یکی از مصادیق بارز سوءمدیریت است که تفصیل آن در نشانی ذیل قابل مطالعه است:
http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13910626001122
http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13910626000253
*محمد سرشار؛ عضو گروه مطالعات فرهنگی پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی/انتهای متن/
منبع:منا
مطالب مشابه
- مدیرعامل انتشارات سوره مهر:بی ثباتی در قیمتها مهمترین چالش در حوزه نشر است
- مسئول انتشارات کتاب ناب در گفتگو با منا نشر:قیمت کاغذ باید منطقی باشد،همراه باحمایت و سرمایه گذاری تولید داخلی کاغذ
- شمس: اقتصاد ضعیف نشر بحران گرانی کاغذ را نمایان تر کرده است
- با گذشت چندماه از تشکیل کارگروه کاغذ توسط ارشاد عنوان شد،سرپرست معاونت فرهنگی گفت: مسئولیت تأمین کاغذ در کشور بر عهده وزارت صنعت، معدن و تجارت است
- وزیر ارشاد:ایجاد کارخانه کاغذسازی، راه حل رفع مشکل کاغذ