کد خبر: 3111

1391/03/11 11:01

نسخه چاپی | دسته بندی: ---
0
بازدیدها: 1 059

خطرات بزرگی که میراث امام را تهدید می کند؟ / سید جواد ورعی

چکیده: مهم ترین دغدغه و نگرانی امام خمینی، رهبر فقید انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی در اواخر عمر شریف شان «جوابگو نبودن اسلام به پرسش ها و نیازهای جدید بشر در ابعاد مختلف، و در رقابت با مکاتب شرقی […]

چکیده:

مهم ترین دغدغه و نگرانی امام خمینی، رهبر فقید انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی در اواخر عمر شریف شان «جوابگو نبودن اسلام به پرسش ها و نیازهای جدید بشر در ابعاد مختلف، و در رقابت با مکاتب شرقی و غربی» و «ناکارآمدی جمهوری اسلامی در اداره جامعه امروز بشری در مقایسه با نظام های سیاسی مبتنی بر لیبرالیسم و سوسیالیسم» بود.



دین به معنای عام و اسلام به معنای خاص قرن ها به عنوان مخدّر ملت ها معرفی شده بود، به گونه ای که توانایی حل مشکلات و مسائل بشر امروز را ندارد. چنان که گفته شد دوران حکومت های مبتنی بر دین هم سپری شده و سکولاریسم و لیبرالیسم سرنوشت محتوم بشر در عصر کنونی و تعیین کننده سرنوشت بشر است.



نهضت اسلامی ملت ایران به رهبری روحانیت و همراهی جدّی قشر جوان و تحصیل کرده دانشگاهی، در یکی از مهم ترین نقاط جهان و ساقط کردن نظام شاهنشاهی که در بعد داخلی استبداد را پیشه کرده و در بعد خارجی به شدت وابسته بود، معادلات جهانی را بر هم زد و تفکر مخدّر بودن دین و مذهب، و سکولاریسم را به چالش کشید. چنان که تأسیس حکومت جمهوری اسلامی تبلیغات گسترده صدها ساله علیه حکومت های دینی را خنثی کرد و نشان داد که اسلام هم چنان فعال، محرّک و بالنده است و می تواند در نجات یک ملت از سلطه استبداد داخلی و یوغ استعمار خارجی کاملا مؤثر بوده و نقش اساسی ایفا نماید ‌و بدیلی قوی برای نظام های سیاسی مبتنی بر تفکر لیبرالیسم و سوسیالیسم باشد.



از نظر امام همه دشمنی ها و توطئه ها بر علیه جمهوری اسلامی بدین خاطر بود که تفکر حاکم بر جهان را در نفی «دخالت دین در سیاست» و «حکومت دینی» به مبارزه فراخوانده و بار دیگر اسلام را به عنوان دینی توانا برای اداره بشر امروز مطرح کرده و توجه ملت ها را به خود جلب نموده است.



زمانی که نهضت اسلامی ملت ایران آغاز شد، شرق و غرب در نفی «نقش دین در جامعه و سیاست» هم داستان بودند. زیرا در غرب مکتب لیبرالیسم و حکومت های سکولاریستی یکه تاز بودند ، و در شرق مکتب الحادی مارکسیسم و حکومت های سوسیالیستی به عنوان ملجأ و پناهگاه توده های مردم شناخته می شدند. پیروزی یک «انقلاب دینی» و ظهور یک «حکومت دینی» در خاورمیانه تهدیدی جدی برای هر دو بلوک شرق و غرب، و خط بطلانی بر تفکر رایج بود. به خصوص اگر این انقلاب و نظام بتواند توجه ملت های دیگر را به خود جلب کرده و الگویی برای آنان شود.



این تفکر نو توانست چند مرحله مهم و نفس گیر را پشت سر بگذارد.

«دوران مبارزه تا پیروزی و سرنگونی نظام استبدادی شاهنشاهی» ،

«تأسیس جمهوری اسلامی» ،

«طراحی ساختار و نهادینه کردن نظام سیاسی و تثبیت نظام » ،

و «دوران دفاع از موجودیت نظام و مرزهای جغرافیای»

گذر از مراحل فوق برای اثبات کارآمدی حکومت دینی در برابر حکومت های دیگر لازم بود، هر چند برای اثبات کارآمدی آن در ادامه حیات خود کافی نیست، به وی‍ژه برای نسل کنونی که مقاطع یاد شده را ندیده و لمس نکرده اند.



نسل امروز وابسته بودن یک حکومت و نوکر صفتی دولتمردان را در گذشته به چشم خود ندیده اند و عظمت استقلال سیاسی و تصمیم گیری در درون مرزهای کشورشان را به درستی درک نمی کنند.

نسلی که حکومت فاسد گذشته را ندیده که در سپردن منصب های اجتماعی و سیاسی اصل را بر فساد شخص نهاده بود، نه صلاح و وارستگی او ، نمی تواند اهمیت دورانی را که اصل در آن صلاح و وارستگی دولتمردان است، احساس کند.

اما این همه برای اثبات کارآمدی یک نظام سیاسی در مقایسه با نظام های دیگر کافی نیست. نسل امروز باید با تمام وجود کارآمدی این نظام را لمس کند تا شعارها و آرمان های انقلاب و نظام را بپذیرد. خلاصه، برای کارآمدی یک نظام سیاسی «دستیابی به استقلال سیاسی» کافی نیست، این مکتب و نظام می بایست افزون بر امتیازات مکاتب و نظام های سیاسی دیگر، فاقد نواقص و کمبود های آن ها و دارای نقاط مثبت دیگری باشد تا بتواند در هماوردی با آن ها مقاومت کند و باقی بماند و ملت های دیگر را هم به این راه و مرام سوق دهد.



ملت های مسلمان و غیر مسلمان جذب فضائل و امتیازات این مکتب و این نظام سیاسی شوند و خواهان حکومت دینی گردند. دشوارترین مقطع برای نشان دادن کارآمدی یک مکتب و یک حکومت همین است. باید بتواند علاوه بر تزریق معنویت به جامعه، دنیای مردم را هم مانند حکومت های غیر دینی، و بلکه بهتر از آنان اداره کرده و نیازهای روز آنان را تأمین کند.

اگر حکومت جمهوری اسلامی در ابعاد مختلف فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، دفاعی و مانند آن نتواند با حکومت های دیگر رقابت کند، جاذبه خود را از دست خواهد داد. مردم معمولا وضع زندگی خود را با ملت های دیگر مقایسه می کنند، پیشرفت یا پسرفت خود را با آنان می سنجند. به گمان نویسنده مهم ترین نگرانی امام این بود که عملکرد علما، قانونگذاران، دولتمردان و مسئولان و به طور کلی نهاد های قانونی کشور این ذهنیت را به وجود آورد که اسلام و حکومت دینی امروزه «پاسخگو و کارآمد» نیست و نمی تواند جوامع امروزی را به خوبی اداره کند. به دو فراز از نامه های ایشان به «مجمع تشخیص مصلت نظام» و «علما، روحانیت و حوزه های علمیه» توجه کنید :



«باید تمام سعى خودتان را بنمایید که خداى ناکرده اسلام در پیچ و خمهاى اقتصادى، نظامى، اجتماعى و سیاسى، متهم به عدم قدرت اداره جهان نگردد.» (صحیفه امام، ج‏21، ص218)



«همه توطئه‏ هاى جهانخواران علیه ما از جنگ تحمیلى گرفته تا حصر اقتصادى و غیره براى این بوده است که ما نگوییم اسلام جوابگوى جامعه است و حتماً در مسائل و اقدامات خود از آنان مجوز بگیریم.» (صحیفه امام، ج‏21، ص290)



از این رو ، تأمل در این مقوله بسیار حائز اهمیت است. شاخص های زیر می تواند کارآمدی یا ناکارآمدی نظام جمهوری اسلامی را در دنیای امروز نشان دهد:





1. وارستگی دولتمردان و سلامت حکومت



«وارستگی دولتمردان» و «سلامت حکومت» از مهم ترین شاخص هایی است که انقلاب اسلامی برای تحقق آن رخ داد. یکی از ایرادهای بر حق به رژیم گذشته «فساد دولتمردان و حکومت» بود، انقلاب رخ داد تا منصب های اجتماعی به وارستگان سپرده شود. کسانی که منصب ها را امانت بدانند، نه فرصتی برای ارضای حس قدرت طلبی و ثروت اندوزی؛ کسانی که قصدشان خدمت به اسلام و مردم باشد، نه نام آوری و شهرت طلبی؛ کسانی که رعایت ارزش های اسلامی و انسانی را اصل بدانند، هر چند به خاطر آن حکومت و مقام و منصب خود را از کف بدهند، نه حفظ مقام و منصب ولو با زیر پا نهادن ارزش ها . انقلاب شد تا جهت گیری حکومت به سمت صلاح باشد و حکومتی سالم و عاری از فساد تشکیل شود.



بدون شک جمهوری اسلامی زمینه حاکمیت وارستگان را فراهم کرد و سالیان متمادی جو غالب همین بود. افراد را به زحمت برای قبول پست و مقام قانع می کردند، وقتی پیشنهاد مقام و منصبی می شد، دیگران را لایق تر از خود معرفی می کردند، برای رفتن به مجلس و وزارت خانه و سایر نهادها دست و پا نمی زدند، اگر از احساس تکلیف شرعی سخن می گفتند، صادق بودند، و آن را پوششی برای مخفی کردن حس قدرت طلبی خود قرار نمی دادند.

اما نسلی که امروز با انواع بداخلاقی های سیاسی و اجتماعی، فساد مالی و اقتصادی در سطوح بالای مملکت روبروست، به گونه ای که افراد برای در امان ماندن خود را کنار می کشند، در مقایسه با نظام های دیگر چگونه می تواند برتری این نظام را با نظام های سیاسی دیگر باور کند؟



وقتی در نظام های دیگر «استقلال دستگاه قضایی» را در برابر عالی ترین مقامات سیاسی، و «ضعف دستگاه قضایی» خود را در برابر مقامات درجه چندم مشاهده می کند، چگونه می تواند کارآمدی این نظام را بپذیرد؟

هنگامی که «قدرت پارلمان» را در برابر دولت در کشورهای دیگر، و «ضعف و ناتوانی مجلس شورای اسلامی» را ـ که بنا بود در رأس امور باشد ـ در موضوعاتی مثل استیضاح یک وزیر یا مدیر منصوب وی مشاهده می کند، چگونه می تواند امتیاز این نظام را بر نظام های سیاسی دیگر قبول کند؟

وقتی اصرار دولتمردان بر اشتباهات خود را ـ ولو به قیمت زیر پا نهادن منافع ملی ـ می بیند؛ وقتی به حراج رفتن آبرو و حیثیت افراد، شخصیت ها و حتی علمای دینی را فقط به خاطر نقد و انتقاد از قدرت، و تهدید و آزار و اذیت شان را مشاهده می کند، هنگامی که استفاده ابزاری از دین و مقدسات را برای بیرون کردن رقبای سیاسی می بیند، در کارآمدی حکومت دینی دچار تردید می شود و این خسارت بزرگی است. به ویژه اگر احساس کند این ضعف و ناکارآمدی از دینی بودن حکومت و نهادهای دینی آن نشأت می گیرد.



2. آزادی های اجتماعی و سیاسی



یکی دیگر از مهم ترین اهداف انقلاب «رهایی از استبداد» و «تأمین آزادی های اجتماعی و سیاسی» بود. جمهوری اسلامی در مقطعی از تاریخ خود کارنامه درخشانی در این زمینه از خود بجا گذاشت. قدر ناشناسی احزاب و جریانات سیاسی در سال های اول انقلاب، و طراحی توطئه های فراوان داخلی و خارجی، و مقطع هشت ساله دوران جنگ تحمیلی، نظام را به محدود کردن آزادی های اجتماعی و سیاسی وادار کرد.

ترس از توطئه های دشمنان قسم خورده انقلاب از یک سو، و قدری هم توهم توطئه، و خودسری و تندروی برخی از نیروهای انقلاب موجب شد که آزادی های اجتماعی و سیاسی محدود و محدود تر شود. غلبه نگاه امنیتی به همه مقولات از سوی طیفی از دولتمردان موجب شده که امروزه سایه رعب در میان مردم به ویژه نسل جوان حاکم شود. این وضع نمی تواند مورد رضایت مردمی باشد که «آزادی» از مهم تری شعارها و آرزوهای آنان در دوران مبارزه با رژیم ستمشاهی بود، به ویژه در دنیای امروز که محدود کردن آزادی ها در زمینه های مختلف اثر منفی دارد.

نسلی که امروز به راحتی جامعه خود را با جوامع دیگر مقایسه می کند، نمی تواند برتری این نظام را در این زمینه بر نظام های دیگر باور کند. در حالی که یکی از مهم ترین شاخصه های کارآمدی یک نظام سیاسی «تأمین آزادی های اجتماعی و سیاسی» است.

گرچه جامعه امروز ما با همه محدودیت ها قابل قیاس با رژیم گذشته نیست، اما وضع امروز دنیا در این زمینه به طور کلی تغییر کرده است. امروز ریز حوادثی که در یک کشور اتفاق می افتد، به سرعت در همه جا منعکس شده و تأثیر مثبت یا منفی خود را بجا می گذارد. مقایسه وضعیت آزادی های اجتماعی و سیاسی امروز با وضعیت آن در رژیم گذشته کافی نیست، بلکه باید با آن چه امروز در نظام های سیاسی مدّعی اسوه بودن برای ملت های دیگر جریان دارد، مقایسه شود و برتری جمهوری اسلامی بر آن ها اثبات گردد.



تأمین آزادی های اجتماعی و سیاسی در چهارچوب «قانون اساسی» یکی از تکالیف نظام های سیاسی است. مشکل آن است که عده ای در جامعه خود را آینه تمام نمای انقلاب و نظام می دانند، و هر که را از آنان انتقاد کند و آنان را صالح برای مقام و منصبی که در آن قرار دارند، نداند، ضد انقلاب و نظام قلمداد می کنند. در حالی که «قبول نداشتن اشخاص» غیر از «قبول نداشتن نظام» است. اگر کسی به هر دلیلی، به حق یا ناحق، در چهارچوب قانون به دولتمردان انتقاد و اعتراض داشته باشد، و حتی علیه آنان فعالیت کند، نمی توان او را ضد انقلاب و نظام دانست. تفکیک این مقولات یکی از ضروریات جامعه امروز ماست.

در حکومت علوی که الگوی جمهوری اسلامی است، منتقدان و حتی مخالفان و معترضان به شخص اول مملکت اسلامی، یعنی امیرمؤمنان علی (ع)، تا وقتی که دست به سلاح نبرده و بلوا و آشوب بپا نکردند، از مصونیت کامل برخوردار بوده، در مجالس مومنین شرکت کرده، و سهم خود را از بیت المال مسلمین دریافت می کردند. نسل امروز نمی تواند در جمهوری اسلامی رفتاری مغایر با رفتار علوی مشاهده کند، و هم چنان برتری حکومت دینی برحکومت هایی را بپذیرد که منتقدان و معترضان از آزادی های بیشتری برخوردارند و در این زمینه، در پیروی از رهبر شیعیان بر خود شیعیان پیشی می گیرند.





3. رشد و پیشرفت اقتصادی



یکی دیگر از شاخصه های کارآمدی حکومت «رشد و پیشرفت اقتصادی» است. اگر حکومتی در زمینه های دیگر موفق شود، اما از نظر اقتصادی که بیشترین ارتباط را با زندگی مردم و رفاه اقتصادی آنان دارد، کارنامه ای ناموفق از خود ارائه دهد، مردم چنین حکومتی را کارآمد نخواهند شمرد. جمهوری اسلامی به رغم رشد و پیشرفت فراوان اقتصادی پس از پیروزی انقلاب، هنوز از مشکلات فراوان اقتصادی رنج می برد. این مشکل در سال های گذشته بیشتر و بیشتر شده، به طوری که مردم و کارشناسان در این زمینه اتفاق نظر دارند.

بی انضباطی مالی، عدم رعایت قوانین و مقررات مربوطه، عدم رعایت اولویت ها، خودرأیی و خودمحوری در مصرف بیت المال، بی اعتنایی به نظرات کارشناسان اقتصادی، فساد مالی در بخش هایی از فعالیت های اقتصادی، دور شدن از عدالت به رغم شعار عدالتخواهی، تصمیم های ناگهانی و بدون پشتوانه کارشناسی، وعده های غیر قابل تحقق و بالا بردن انتظارات غیر واقعی، از جمله مشکلات عرصه اقتصادی در سال های اخیر است.

مشاهده این وضعیت و مقایسه آن با رشد و پیشرفت اقتصادی کشورهای دیگر هر کسی را در کارآمدی این نظام دچار تردید می کند. اگر جوانان این مرز و بوم نظام جمهوری اسلامی را با نظام های دیگر مقایسه کرده، و در شاخص های یاد شده نمره قابل قبولی بدان ندهند، یک خسارت بزرگ است که مسئولیت آن بر عهده زمامداران جامعه است.



علاقه و اقبال نسل امروز در جوامع مختلف به «حکومت دینی»، به ویژه در کشورهای اسلامی و عربی که در حال تحول و دگرگونی در عرصه سیاسی است، در گرو موفقیت و کارآمدی جمهوری اسلامی در عرصه های یاد شده است. آیا امروز چنین علاقه و اقبالی به «حکومت دینی» در کشورهای اسلامی و عربی مشاهده می شود؟

 

منبع:

تگ های مطلب:
ارسال دیدگاه

  • bowtiesmilelaughingblushsmileyrelaxedsmirk
    heart_eyeskissing_heartkissing_closed_eyesflushedrelievedsatisfiedgrin
    winkstuck_out_tongue_winking_eyestuck_out_tongue_closed_eyesgrinningkissingstuck_out_tonguesleeping
    worriedfrowninganguishedopen_mouthgrimacingconfusedhushed
    expressionlessunamusedsweat_smilesweatdisappointed_relievedwearypensive
    disappointedconfoundedfearfulcold_sweatperseverecrysob
    joyastonishedscreamtired_faceangryragetriumph
    sleepyyummasksunglassesdizzy_faceimpsmiling_imp
    neutral_faceno_mouthinnocent

عکس خوانده نمی شود