کد خبر: 4011

1390/12/03 19:00

نسخه چاپی | دسته بندی: لینکستان (مطالب دیگران) / مطالب دیگران- سیاسی
0
بازدیدها: 814

تاملی برمواضع مجلسی سابق و دولتی فعلی "ببخشید حاج آقا، امروز نرخ نون چنده؟"

چکیده: معاون پارلمانی احمدی نژاد در برنامه تلویزیونی "دیروز، امروز، فردا"، با اشاره به عبارت معروف حضرت امام(ره) که فرموده اند: «مجلس در رأس همه امور است.»، گفت: «زمانی که بنده از مجلس به دولت رفتم […]

چکیده:

معاون پارلمانی احمدی نژاد در برنامه تلویزیونی "دیروز، امروز، فردا"، با اشاره به عبارت معروف حضرت امام(ره) که فرموده اند: «مجلس در رأس همه امور است.»، گفت: «زمانی که بنده از مجلس به دولت رفتم نگاهم در این خصوص تعدیل شده است.»

 

مشرق نوشت:معاون پارلمانی رئیس جمهور دیشب در برنامه تلویزیونی "دیروز، امروز، فردا"، با اشاره به عبارت معروف حضرت امام(ره) که فرموده اند: «مجلس در رأس همه امور است.»، گفت: «زمانی که بنده از مجلس به دولت رفتم نگاهم در این خصوص تعدیل شده است.»

سید محمدرضا میرتاج الدینی همچنین اضافه کرده که مجلس در "تصویب قوانین"، در رأس امور است و کلام امام(ره) باید در جای خودش به آن توجه شود.

جالب اینجاست که وی پیش از این در مقاله ای که در وبگاه شخصی خود منتشر کرده بود، تأکید کرده بود که: «مجلس شورای اسلامی، جایگاه رفیع در نظام اسلامی دارد. سخن تاریخی رهبر کبیر انقلاب اسلامی امام (قدس سره) در ذهن عمومی جامعه همچنان نقش بسته است که فرمودند "مجلس در رأس امور است"».

هر چند معاون پارلمانی دولت، ساعاتی پس از انتشار این خبر در رسانه های متعدد، در گفت وگو با خبرگزاری دولت، سخنان خود را "تحریف شده" خواند اما این سخنان، چندماه پیش، یعنی شهریور ماه سال جاری بصورت بسیار شفاف تری در گفت وگوی رئیس دولت دهم با ارگان رسانه ای دولت نیز مطرح شده بود.

احمدی نژاد در مصاحبه خود با روزنامه ایران گفته بود: «مجلس در رأس امور نیست و این جمله مربوط به زمانی است که در ایران، نظام پارلمانی حاکم بود و اکنون که پست نخست وزیری حذف شده، قوه مجریه، قوه اول کشور است.»

احمدی نژاد پیش از این هم در دیدار با اعضای کمیسیون اصل 90 مجلس با مقایسه آرای خود با نمایندگان مجلس گفته بود: «کسی که با شش هزار رأی نماینده شده، خود را مصون و مبرا و نماینده مردم می‌داند اما خود این فرد، رئیس‌جمهور را با بیش از 24 میلیون رأی نماینده ملت نمی‌داند!؟»

این در حالی است که امام خمینی(ره) تأکید کرده بودند: «من تکرار می‏کنم مجلس بالاترین مقام است در این مملکت، مجلس اگر رأی داد و شورای نگهبان هم آن رأی را پذیرفت، هیچ کس حق ندارد یک کلمه راجع به این بگوید.» /جلد 14 صحیفه امام

اما چرا این سخنان که نتیجه آن تنها و تنها به تضعیف جایگاه قوه مقننه می انجامد در چنین شرایطی یعنی یک هفته مانده به انتخابات مطرح می شود. برخی بر این باورند که این دست اظهارنظرها کاملاً طراحی شده و با هدف دلسرد کردن مردم از شرکت در انتخابات مطرح شده است. برخی نیز معتقدند این اقدامات با هدف جلوگیری از تشکیل یک مجلس قدرتمند صورت می‌گیرد.

قرار است رئیس جمهور، طی روزهای آینده با حضور در صحن مجلس شورای اسلامی، به این سؤال نمایندگان ملت پاسخ دهد که "این سخن جنابعالی که مجلس در رأس امور نیست" چه هدفی را دنبال می‌کند؟

اما هنوز مشخص نیست احمدی نژاد در قبال این پرسش که نخستین سؤال مجلس از رئیس جمهور در تاریخ جمهوری اسلامی به شمار می آید، چه در چنته دارد و چه پاسخی را برای آن آماده کرده است و آیا نمایندگان مردم، از پاسخ او راضی خواهند شد و یا ماجرا به گونه ای دیگر رقم خواهد خورد.


تحقیر مسبوق به سابقه نهاد مجلس

البته عدم اعتقاد برخی دولتمردان به تأثیرگذار بودن مجلس و یا بهتر بگوییم تلاش برای به حاشیه کشاندن مجلس فقط و فقط به این اظهارنظرها خلاصه نمی شود.

نگاهی به حوادث همین چندماه پیش گواهی بر این مدعاست؛ همین چند وقت پیش بود که یکی از نمایندگان دولت، مجلس را "طویله" خواند و کار را به زد و خورد در مجلس کشاند. باید به داستان تکراری "عدم ارسال به موقع لوایح بودجه به مجلس"، تأخیرهای چندماهه برای ابلاغ قوانین تصویب شده در مجلس توسط دولت را نیز اضافه کرد. دولت در این موضوع، کار را به جایی رسانده که رئیس مجلس خودش قوانین را ابلاغ می کند.

بی توجهی های مکرر دولتی که با شعار قانون مداری از مردم رأی گرفته است برای ارائه تسهیلات ارزی به متروی تهران و کلان شهرها و حمل و نقل عمومی سایر شهرها که به تصویب مجلس و شورای نگهبان هم رسید، یکی از مصادیق تعلل های دولت در اجرای قوانین است.


پیامدهای تحقیر و تضعیف مجلس به شهادت تاریخ



تاریخ کشورمان نیز شاهد است که از ابتدای هر گاه، مجلس به عنوان مجمع نمایندگان مردم، تضعیف شده و مورد حمله قرار گرفته است، پیامدهایی به شدت بحران زا و ویران کننده تر به بار آورده است.

مهم ترین نمونه از این دست، ماجرای لشگرکشی عوامل نظامی داخلی و خارجی استبداد صغیر به سمت ساختمان مجلس در میدان بهارستان و به توپ بستن آن بود.


سرهنگ "پالکونیک لیاخوف" افسر روس که در زمان سلطنت محمدعلی شاه قاجار، به فرماندهی بریگاد مرکزی قوای قزاق در ایران و فرماندهی نظامی تهران منصوب شد، روز دوم تیرماه 1287 هجری شمسی، به دستور شاه، طی یک کودتای نظامی، مجلس شورای ملی را که نمایندگان آن، نخستین دوره قانون گذاری را تجربه می کردند، به توپ بست و نمایندگان مجلس را متفرق ساخت و صدها تن از مردم را از حدفاصل میدان بهارستان تا خیابان فردوسی، به خاک و خون کشید و قوای قزاق را وارد مجلس کرد و دست به تخریب و غارت زد و در پایان نیز از طرف محمدعلی شاه، از او قدردانی شد.

جالب اینجاست که همین لیاخوف، بعدها در حمایت از مردم و در راه مبارزه با استبداد، همزمان با انقلاب روسیه، به سن پطرزبورگ رفت و در سقوط تزار، نقش عمده ای ایفا کرد!


تضعیف مجلس به نمایندگی از مردم

اما جالب تر این است که محمدعلی شاه به عنوان نماد استبداد، در آستانه این کودتا علیه مجلس شورا، تلاش کرد تا با ژست دفاع از مطالبات و آرای مردم، زمینه را برای تخریب و در نهایت انحلال مجلس فراهم کند.



وی در اظهارنظری که پیش از به توپ بستن مجلس منتشر شد، ادعا کرده بود که "مجلس، مکانی است که مشروطیت را تهدید می کند!" در واقع شاه با این سخن، خود، اعلام کرد که اوست که نماینده واقعی مردم است و این، مجلس است که مشروطیت را به خطر می اندازد! اتفاقاً بلافاصله پس از بیان همین سخنان بود که شاه، یکی از درباریان مورد اعتماد و رفیق شفیق خود به نام "مشیرالسلطنه" را طی حکمی، به صدارت عظمی منصوب کرد.

در همین رابطه، عباس سلیمی نمین، پژوهشگر تاریخ و رئیس دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران در این باره به خبرنگار مشرق می گوید: «پررنگ کردن نقش مردم برای منکوب کردن قانون و مجلس، عملی نادرست است» و ادامه می دهد: «پر رنگ کردن مردم برای زدن قانون یک مغلطه است.»


پیامدهای تحقیر مجلس
همواره آنچه از حمله به مجلس و نمایندگان، فاجعه بارتر بوده، "پیامدهای تضعیف جایگاه مجلس به عنوان رکن قانون گذاری و نظارت" بوده است. بطور مثال، چند ماه پس از به توپ بسته شدن مجلس شورا در بهارستان بود که آیت الله شیخ فضل الله نوری با اشاره عوامل بیگانه و به دست غربزدگان، به شهادت رسید و در جریان همین کودتای نظامی و به توپ بستن مجلس بود که «سیّد ضیاء طباطبایی» عامل رژیم سلطنتی انگلیس و از مؤثرترین عوامل کودتای انگلیسی سوم اسفند در تهران هویدا شد تا به مشروطه‌خواهان بپیوندد! کار وی در ادامه و پیش از کودتای سوم اسفند، به جایی رسید که بارها به سفارتخانه های انگلیس، بلژیک، عثمانی، آلمان و اتریش پناهنده شد و پس از ماه ها ارتباط با غربی ها بود که روزنامه های "شرق" و "رعد" را که از محرک های اصلی غربزدگی و زمینه ساز نفوذ امپریالیسم و لیبرالیسم در جامعه ایران شد، تأسیس کرد.

وی همچنین به نمایندگی از مطبوعات ایران، در جشن تاجگذاری جرج پنجم پادشاه انگلیس شرکت کرد و پس از بازگشت به ایران، آشکارا از منافع انگلیس حمایت می‌نمود و مانند یک انگلیسی واقعی، به دشمنان بریتانیا می تاخت و از تشکیل پلیس جنوب توسط انگلیس و قرارداد 1919 (اعلام رسمی تبدیل ایران به مستعمره انگلیس) با کمال جرأت حمایت کرد.

او به دستور سفارت انگلیس، گروهی با نام "کمیته آهن" یا "کمیته زرگنده" را که به مناسبت قرار داشتن اقامتگاه تابستانی سفیر انگلیس در زرگنده، بدین نام خوانده می شد تدارک دید که در عین پیگیری تصویب قرارداد 1919، در کار برنامه‌ریزی برای اجرای مطامع انگلیس بود. این اقدامات سیدضیاء، او را در ردیف معتمدان انگلیس قرار داد و موجب شد در اجرای کودتای سوم اسفند،‌ نقش مهره سیاسی به او و نقش مهره نظامی به رضاخان واگذار شود.

سیدضیاء بعدها این واقعه را چنین روایت کرد: «دو روز پیش از کودتا من رفتم به شاه‌آباد جلسه‌ای تشکیل شد در شاه‌آباد از بنده و آقای رضاخان میرپنج و .... . من آنها را دیدم. چه دیدم و چه صحبت کردیم و چه تصمیم گرفتیم، از اسرار ماست.» این اسرار، احتمالاً مربوط به نقش انگلیس در جمع آوری این افراد و قول و قرارهای آنها با سفیر وقت بریتانیاست.

پس از کودتا، سید ضیاء، ‌دستخط نخست وزیری خود را از شاه دریافت کرد و کابینه‌ ای تشکیل داد که در همان زمان، به "کابینه سیاه" مشهور شد و انگلیسی ها هم از آن به شدت حمایت کردند.


حماسه ای که در پیش است

اکنون انتخاباتی در پیش است که به جهات متعدد از اهمیت ویژه برخوردار است؛ لذا اگر تحقیرها و تضعیف ها بتواند انگیزه مردمی را برای مشارکت در انتخابات کاهش دهد، پاسخ یابی آن بویژه برای وجدان ملی و تاریخ نگاران آینده، کاری بس دشوار خواهد بود.

نخستین انتخاباتی که پس از فتنه عمیق سال 1388 برگزار می شود، چشم جهانیان را به خود خیره کرده و انتظار آن است که قوه مجریه با تمام توان خود، به تقویت آن کمک کند.

تجربه نشان داده است که هر گاه جمهوریت نظام که مجلس، اصلی ترین نماد تبلور آن است به چالش کشیده شده، اسلامیت آن نیز دچار چالش شده است. اکنون و بویژه همزمان با موج جهانی بیداری اسلامی، پاسداشت اسلامیت با تکیه بر اراده ملی، یک وظیفه سنگین تاریخی است که دولت باید بار آن را بیش از هر نهاد دیگری بر دوش کشد.

 

منبع:بازتاب 

تگ های مطلب:
ارسال دیدگاه

  • bowtiesmilelaughingblushsmileyrelaxedsmirk
    heart_eyeskissing_heartkissing_closed_eyesflushedrelievedsatisfiedgrin
    winkstuck_out_tongue_winking_eyestuck_out_tongue_closed_eyesgrinningkissingstuck_out_tonguesleeping
    worriedfrowninganguishedopen_mouthgrimacingconfusedhushed
    expressionlessunamusedsweat_smilesweatdisappointed_relievedwearypensive
    disappointedconfoundedfearfulcold_sweatperseverecrysob
    joyastonishedscreamtired_faceangryragetriumph
    sleepyyummasksunglassesdizzy_faceimpsmiling_imp
    neutral_faceno_mouthinnocent

عکس خوانده نمی شود