تازه های کتاب
تازه های انتشارات کتاب ناب
بایسته های فرهنگ
سازمان های فرهنگی
- انتصاب رئیس سیوششمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران
- احیای مجدد فروش مجازی و حضوری کتاب فروشی ها
- تشکیل چهار کارگروه تخصصی با هدف تسریع در تحقق کلان برنامههای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
- تاکید صالحی بر ارائه ایدههای نو در خانه کتاب و ادبیات ایران
- وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی آمر و مرشد نیستیم بلکه کارگزار مردم هستیم
- انتصاب رئیس و اعضای شورای سیاستگذاری نمایشگاه بینالمللی قرآن کریم
- انتصاب رسول جعفریان بهعنوان رئیس کتابخانه مرکزی، مرکز اسناد و تامین منابع علمی دانشگاه تهران
مسائل نظری
حوزه علمیه
دانشگاه
- انتشار کتابهای فقهی درباره مسائل روز
- گزارشی از حضور استاد احمد مبلغی در مجمع جهانی فقه اسلامی
- ادله فقهی الزام حاکمیت به حجاب
- ظرفیتها و چالشهای استفاده از فقه در تقنین
- حجاب امری اجتماعی، با امکان قانونگذاری
- مسئله اجازه همسر، نیازمند بحث فقاهتی است
- کسانی که در اصول تابع دیگران باشند، نباید خود را مجتهد بدانند
- تمدید مهلت ارسال اثر به پنجمین دوره انتخاب کتاب برگزیده دانشگاهی
- بازسازی منابع تاریخی مفقود شیعه
- رتبهبندی علمی دانشگاهها، پژوهشگاهها و مؤسسات آموزش عالی وابسته به حوزه علمیه قم
- انتصاب ریاست نهاد نمایندگی رهبری در دانشگاهها
- ۱۳ دانشگاه ایرانی در جمع هزار دانشگاه برتر دنیا
- ضرورت پردازش دادههای علمی و کتابخانهای
- دکتر محسن جوادی معاون فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی شد
علمی آموزشی
علمی پژوهشی
هنر
- وضعیت فلسفه در سده اخیر حوزه علمیه قم
- فقهی که بخواهد نظریهپرداز باشد، در بستر درسهای تخصصی و پژوهشهای آزاد شکل میگیرد
- ضرورت پرداختن به مکتب فقهی و اصولی امام خمینی (ره)
- قطب فرهنگی اسلام «عقل» است
- مدیر حوزه های علمیه خواهران کشور انتخاب شد
- جامعه الزهراء س یادگاری پربرکت از حضرت امام ره
- تغییر و تحول در نظام آموزشی حوزههای علمیه
اخبار و مسائل کتاب
نقد و معرفی کتاب
- برنامه اصلاحات معاونت فرهنگی
- حکمرانی در شکل کلان نیاز دارد، بداند در کجا سفت و کجا منعطف باشد
- فعالیتهای معاونت فرهنگی وزارت ارشاد در جهت اهداف انقلاب اسلامی است
- برگزیدگان همایش بیست و پنجم کتاب سال حوزه
- صدور پروانه فعالیت کتابفروشان
- مصوبات جلسات 645 تا 647 هیات انتخاب و خرید کتاب
- علیرضا مختارپور، رئیس کتابخانه ملی و مهدی رمضانی، سرپرست نهاد کتابخانههای عمومی کشور شد
اقتصاد
اجتماعی
- باید امید آفرینی کنیم
- طرح اصلاح قیمت بنزین می توانست بهتر از این اجرا شود
- خواستار استمرار معافیت مالیاتی اصحاب فرهنگ، هنر و رسانه هستیم
- در عرصه جنگ اقتصادی، به طور قاطع دشمن را عقب می زنیم
- دولت خسته نیست
- فعالیت 11 هزار و ۹۰۰ رسانه دارای مجوز در کشور
- افرادی که نفوذ پیدا می کنند داغترین شعارهای حاکمیتی را میدهند
- وفاق ملی ضرورت تداوم انقلاب اسلامی
- ادله فقهی الزام حاکمیت به حجاب
- ثبتنام بیمه درمان تکمیلی اصحاب فرهنگ، هنر، رسانه
- مسئله اجازه همسر، نیازمند بحث فقاهتی است
- بیانیه تشکر و قدردانی بیش از چهل نفر از علما وفضلای حوزه علمیه خطاب به اقای دکترجوادی
- بیانیه تشکر و قدردانی بیش از چهل نفر از علما وفضلای حوزه علمیه خطاب به اقای دکترصالحی
- نگاهی به اندیشه آیت الله هاشمی رفسنجانی ره
1398/05/22 16:36
حاکمیت نگاههای مردانه در برنامهریزی برای حوزههای علمیه خواهران
درگفتگو با خانم منور شایستهخو، مدیرموسسه علمیتحقیقی مکتب نرجس مشهد […]
به گزارش "پایگاه اطلاع رسانی کتاب ناب" به نقل از شبکه اجتهاد: منور شایستهخو، بهحق چهرهای شاخص در امر تعلیم و تربیت، فعالیتهای فرهنگی بهویژه تبلیغ دین مبین اسلام میباشد، کارنامه تبلیغی او از جمله ۱۵ سال فعالیت تبلیغی در بخش مبلیغین زباندان بعثه مقام معظم رهبری معرّف این ویژگی بانوی عالمه و خوشسابقه میباشد. وی از سال ۱۳۶۴ و بعد از گذران دوره دبیرستان، با هدف فهم دین و پیادهکردن دین در زندگی خانوادگی و تأثیر آن در جامعه، خصوصا جامعه زنان وارد حوزه علمیه میشود و تا اتمام کفایتین به ادامه تحصیل پرداخته و خروجی تحصیل خود را رویکرد تبلیغی پیرامون تفسیر قرآن و سیره عصمت و طهارت عنوان مینماید.
بانو شایستهخو همزمان با فعالیتهای تبلیغی و تدریس در حوزه علمیه، از سال ۱۳۸۵ مدیریت سطح سه (تحصیلات تکمیلی) حوزه علمیه خواهران مکتب نرجس(س) مشهد را بر عهده گرفته و از سال ۱۳۸۸ و بعد از ارتحال استاد برجسته و انسانساز سرکارخانم طاهایی (بانو فاطمه سید خاموشی، مدیر و مؤسس حوزه علمیه حضرت نرجس) بار سنگین مدیریت موسسه علمیتحقیقی مکتب نرجس را بر دوش کشیده و در مسیر استاد قدم گذاشته است. وی طلبگی را افتخار خود دانسته و خدمت به طلاب را افتخاری مضاعف برمیشمارد.
شبکه اجتهاد فرصت را غنیمت شمرده و با وی در موضوع «آسیبشناسی حوزههای علمیه خواهران و خصوصا موانع اجتهاد بانوان طلبه» به گفتگو پرداخته است. هدف این گفتگو رساندن پیام جامعه بانوان حوزوی به مسئولین حوزههای علمیه، بهخصوص شورای عالی حوزه علمیه خراسان و مرکز مدیریت این حوزه کهن، در راستای فراهمنمودن مقدمات امر تحصیل در مقاطع عالیه حوزههای علمیه بهویژه مقطع اجتهاد و هموارسازی مسیر رشد و تعالی بانوان طلبه و رفع موانع موجود میباشد.
متاسفانه در کتب تاریخی هیچ نامی از خواهرانی که مؤثر در حیطه مطالعات بانوان و اجتهاد بودهاند، برده نشده است
اجتهاد: چرا خواهران طلبه، هیچگاه به درجات بالای علمی نمیرسند؟ کدام کتاب فقهی و اصولی یا فلسفی و کلامیمشهور را خواهران نوشتهاند؟ یا کدام مجمع حدیثی توسط خواهران جمعآوری شده است؟ کدام مقاله مورد اعتناء و جامعالاطراف توسط بانوان طلبه به نگارش در آمده است؟ (بانوان محتهده از قبیل بانو امین، بانو صفاتی، بانو همایونی و… بسیار کماند.)
شایستهخو: در پاسخ به این سوال، دو قدم عقبتر را مطرح میکنم. تعریف ما از اجتهاد چیست؟ یک اجتهاد مصطلح داریم و یک اجتهاد به معنای مفهوم عمومی. در بحث اجتهاد مصطلح اینگونه نیست که در بین خواهران، خواهرانی که به این درجه رسیده باشند، نداشته باشیم. متاسفانه یا خوشبختانه (نمیدانم کدام یکی را به کار ببرم) هستند خواهرانی که به این حد از درجه اجتهاد رسیدهاند. البته اجتهاد در بحث خواهران همانند اجتهاد در بحث برادران کاربرد ندارد؛ چرا که در بحث بانوان، خانمها نمیتوانند مقلد داشته باشند و فقط میتوانند از استنباطاتشان تقلید بکنند؛ ولی میتوانند منبع تحقیقاتی و کمکی برای مراجع بزرگوار باشند. خانمهایی داریم که به درجه اجتهاد رسیدهاند؛ ولی بهجهت اینکه خودشان نمیخواهند و یا شاید تواضع علمی اجازه نمیدهد و یا حجب و حیای زنانه، مانع از مطرحشدن و مشهورشدنشان است.
در طول تاریخ، در ثبت تاریخ زنان کوتاهی شده است. همانطور که حضرت آیتالله جوادی آملی هم در کتاب «زن در آیئنه جلال و جمال» اشاره نمودهاند، در واقع در ثبت تاریخ زنان بیمهری هم شده است. چه در دوران متقدمین و چه در دوران متاخرین و حتی در عصر حاضر، کتاب با نام تاریخ تفسیر نوشته شده که در آن تمام مفسرین حاضر و حتی مجتهدین و محققین نامشان در آن کتاب آمده است. و روشهای تفسیری در آن توضیح داده شده؛ ولی متاسفانه هیچ نامیاز خواهرانی که مؤثر در حیطه مطالعات بانوان بودهاند و حتی در اجتهاد، نامی از آنها برده نشده است.
علت عمده دیگر هم این است که خود خواهران تمایلی و اهمیتی به این موضوع نمیدهند که بخواهند بروز و ظهور رسانهای پیدا کنند و الا در قم متعدد داریم بانوانی که به این درجه از تحصیلات و اجتهاد نائل آمدهاند. در مورد اجتهاد بهمعنای مفهوم عمومی هم خواهرانی که تلاشهای علمی خیلی خوبی داشته و تاثیرگذار بودهاند.
بررسی و مقایسه حوزه خواهران قبل و بعد از انقلاب
حوزههای علمیه خواهران را اگر بخواهیم مطالعه کنیم، باید در دو بخش حوزههای خواهران قبل از انقلاب و بعد از انقلاب مورد بررسی قرار دهیم. در بخش قبل از انقلاب هرچه بررسی میکنیم، مدارس علمیه خواهران که خیلی سامانیافته و مثل حوزه علمیه برادران باشد، وجود نداشته است. البته در این دوره، اگر خانمی به درجات بالای علمی رسیده، مدیون تلاش و جدیت خودش بوده. بهعنوان مثال بانو طاهایی در سال ۱۳۴۵ بنا به ضرورتی که احساس کردند، حوزه علمیه حضرت نرجس(س) را تأسیس نمود. ایشان خلاء اینگونه مراکز علوم اسلامی را در جامعه برای بانوان حس کرده بود. لذا با هزینة شخصی و اراده خودشان، بدونوابستگی به مرکز یا نهادی به این مهم اقدام کرد.
تنها مدرسهای که قبل از انقلاب بهصورت برنامهریزیشده و منسجم، برای تحصیل علوم اسلامی مختص خواهران شگل گرفت، مکتب توحید است که در سال ۱۳۵۲ زیر نظر آیتالله قدوسی(ره) تاسیس شد؛ اما بعد از انقلاب، مدارس علمیه خواهران در غالب جامعهالزهراء(س) شکل گرفت. دروس این حوزه با حوزه برادران متفاوت بود؛ یعنی تدوین دروس کاملا متفاوت با برادران دیده شده بود. باید بررسی شود که برنامههای تدوینشده برای حوزه خواهران، به چه میزان در خروجیها، مؤثر بودهاند؟ از همان ابتدا دورههای جامعهالزهرا بهصورت تخصصی طرحریزی شد و رشتههای تفسیری برنامهریزی و تدوین برنامه داشتند و فقه و اصول شاید اصلا نداشتند. برنامهها طوری تنظیم نشده بود که پاسخگوی جامعه در سطح کلان باشد.
بعد از شکلگیری مرکز مدیریت حوزه علمیه قم و خراسان، سمتوسوی برنامهریزیها، دارای افق مطلوب حوزههای خواهران نیست
در سال ۱۳۷۶ که مرکز مدیریت حوزه علمیه قم و سال ۱۳۷۸ که مرکز مدیریت حوزه علمیه خراسان شکل گرفت، مشاهده میشود سمتوسوی برنامهریزیها در مسیر افق بلندی که برای خواهران ترسیم شده است، نیست. البته این یک بخشش به خود خواهران برمیگردد و بخش عمدهاش نیز به نوع نگاه برنامهریزان و برنامهسازان -که متاسفانه عدمساماندهی مناسب دروس و در واقع نداشتن چشمانداز برای مدارس علمیه خواهران، که هنوز هم چشمانداز درستی ندارد- مربوط میشود. یعنی در سال ۱۳۹۰ که چشمانداز حوزه برادران در کل حوزه نوشته شد، با یک نگاه برادرانه نوشته شد. البته اعتقاد ندارم به اینکه تحصیل و علمآموزی باید جنسیتی باشد؛ ولی آن نگاهی که برای خواهران و رفع نیاز خواهران و برنامهریزی جهت پاسخگویی به نیاز خانمها است، با نگاهی برادرانه تنظیم شده است. این نکتهای است که در پاسخ سوال باید حتما مورد توجه قرار بگیرد. در حالی که در آیه ۳۵ سوره احزاب تمام مراتب ارزشی را بین زن و مرد بهطور مساوی تقسیم میکند، آنجایی که میفرماید مسلمین، بلافاصله میفرماید مسلمات، صادقین، بلافاصله میفرماید صادقات. در کسب ارزشها و رسیدن به تعالی، زن و مرد هیچ تفاوتی با هم ندارند؛ ولی میبینیم که در برنامهریزیها نگاهها کاملا مردانه است و نگاهی که برای خواهران باید مورد توجه باشد، متاسفانه مورد کمتوجهی یا بیتوجهی قرار گرفته است. حتی نگرشها به این سمت است که برادران در این جایگاه بهتر میتوانند و برای خواهران اصلا هیچ جایگاهی تعریف نشده است. و در حد همان دروسی که بتوانند گلیم خودشان را از آب بیرون بکشند، حتی در برنامهریزی اولیه مرکز مدیریت حوزة علمیه خراسان، اهداف در سطحی بود که خواهران بتوانند جلسه قرآنی را اداره کنند و در روستاها احکام بانوان را بیان کنند و در مدارس، دانشآموزان را با قرآن آشنا کنند در همین سطح. و متاسفانه خود این نگاه دامن زد به اینکه خواهران را در سطح پایین علمی، نگه دارند و آن درجات علمی که لزوماً بین برادران و خواهران، هیچ تفاوتی برای رسیدن به آن وجود ندارد، مانعیت ایجاد کنند.
عدم تناسب بین امکانات و توقعات/ در حوزه برادران در مشهد چند تا مجتهد داریم؟/ برخی از علماء حوزه خواهران را به رسمیت نمیشناسند/ تفاوت دیدگاه خانوادهها و جامعه در ورود یک خانم به حوزه و دانشگاه
نکته بعدی عدمتناسب بین امکانات و توقعات است. چقدر به خواهران امکانات دادهایم که حالا این توقعات را از آنها داریم؟! واقعا این یک سوال است.
جواب نقضی هم بدهم. ما تعداد طلبههای آقا و خانم و تعداد مدارس را با هم مقایسه کنیم، امکاناتی که به برادران داده شده را با امکاناتی که به خواهران داده شده را مقایسه کنیم. حالا بیاییم توقعات را رصد کنیم. مسلما با این آمار، طلاب برادر که نسبت به خانمها چندین برابر هستند و امکانات و اختیارات و تمهیداتی که طلاب برادر دارند و بهنوعی مشغولیت آنها فقط درسخواندن است (و مثل یک خانم نگهداشتن فضای خانه و رسیدگی به امور خانه، اینها بر عهدهاشان نیست) و با توجه به تعداد مدارس بالای آقایون، ما الان در مدارس آقایون در مشهد چند نفر مجتهد آقا داریم؟ لذا با توجه به امکانات کمی که در حوزة خواهران داشتهایم، تعداد کم طلاب خواهر و وجود نگرشهای تنگنظرانه نسبت به حوزه خواهران، باید بگوییم که تعداد خواهرانی که به درجه اجتهاد رسیدهاند کم است.
بهعنوان نمونه عرض میکنم قریب به ۲۰ سال است (که البته کم هم نیست) ما بهدنبال این بودیم که برای دروس بعد از سطح سه، زمینهای فراهم شود برای راهاندازی سطح چهار؛ ولی دریغ از یک پاسخ، دریغ از یک تلاش، دریغ از یک اهتمام از سوی برنامهریزان و برنامهنویسان ما، که مرتب از این سال به سال بعد و سالهای بعدی پاس داده میشود. بنابراین مجموعه این عوامل دستبهدست هم میدهند. البته ما خواهرانی داریم که خودشان به صورت خودجوش و آتشبهاختیار اقدام به این کار نمودهاند و به درجات عالی هم رسیدهاند؛ ولی از سوی برنامهریزان و برنامهنویسان توجه به این امر نشده که در این خصوص برنامهریزی نمایند.
در عرصههای علمی و آموزشی خارج از فضای حوزه و در دانشگاهها، خانمها در کنار آقایان خیلی خوش درخشیدهاند، چرا؟ در رشتههای دیگر امکاناتی که برای خانم و آقا در این رشتهها وجود دارد، کاملا علیالسویه است یعنی از ابتدا که دانشگاه را تعریف نمودهاند، برای دختر و پسر تعریف کردهاند. امکانات را برای خانم و آقا دیدهاند. البته ضعفها، نقصانها و اشکالاتی در این قضیه وجود دارد، در اینجا محل بحث نیست.
نکته بعدی استقبالی که از طرف خانوادههای خانمهای داوطلب تحصیل در این رشتهها میشود. وقتی فردی میخواهد پزشکی بخواند ۷ سال شبانه روز باید زحمت بکشد، نه خانواده به او ایراد میگیرد و نه همسر و نه مشکلات و موانع برای او ایجاد میشود؛ بلکه حداکثر امکانات هم در حد توان برای او مهیا میشود؛ اما اگر خانمی بخواهد وارد حوزه علمیه شود و در علوم دینی و حوزوی قدمهای بزرگ بردارد. مورد هجمه اشکالات قرار میگیرد که اولویت اول خانه و خانواده است و … . یعنی به جای اینکه افراد و اطرافیان همه کمک او باشند، تقریبا همه منتقد او هستند که چرا این رشته را انتخاب کردی؟ و او تنها باید این بار مسئولیت را به دوش بکشد و تقریباً جو جامعه هم منطبق و همراه او نیست؛ ولی در دیگر رشتهها مشاهده میشود که جو جامعه و افکار عمومی همراه با این انتخاب است؛ البته این تفاوت دیدگاهها در جامعه نسبت به این دو مسیر، باید ریشهیابی شود. دانشگاه از ابتدا با رویکرد دختر و پسر تأسیس شده؛ ولی حوزههای علمیه از ابتدای امر با رویکردی برادرانه تأسیس و شکل گرفته است. بنابراین ما باید از پایبست قضیه را مورد بررسی قرار بدهیم.
اما در مورد جواب حلی که میخواهم به آن بپردازم همانطور که در بین آقایان مجتهدینی هستند که به کارهای پژوهشی مشغول هستند و نامی از آنها برده نمیشود، آقایونی هستند که به درجه اجتهاد رسیدهاند؛ ولی خیلی مطرح نیستند، زنان مجتهدهای هم هستند که نامی از انها برده نمیشود. حتی در قم خواهرانی که در حال مدرس درس خارجاند، هستند؛ ولی رسانهای نشدهاند.
در کتاب «فقیهات عالمات» حدود ۵۰ خانم دانشمند و فقیه معرفی شدهاند که اینها نشان از قابلیت و ظرفیت خانمها برای رسیدن به این مقام و مرحله است. خود بانو مجتهده امین، نمونهای شاخص و مطرح است که در زمان خودش خیلی معرفی نشد؛ بلکه شاید در سالهای اخیر بیشتر مورد توجه قرار گرفته است. گرچه خیلیها هستند که هنوز بانو امین را به عنوان یک بانوی مجتهده نمیشناسند و این باید بررسی شود که گره کار کجاست؟! چون خود خانمها تمایلی به معرفیشدن ندارند. اغلب کسانی که به درجه اجتهاد رسیدهاند و الان هم مشغول هستند به هیچعنوان تمایلی برای مطرحشدن نداشتهاند و ندارند.
بنابراین بهنظر میرسد که باید کار ریشهای در این زمینه انجام دهیم و این باور را برای بانوان ایجاد کنیم که ما هم میتوانیم. متاسفانه این نگرش تنگنظرانه به خود خانمها هم سرایت کرده که آنها را در همان اندازه متوسط و حتی ضعیف متوقف کرده، یعنی قانع شدهاند به همان کم. در حالی که ما باید با یک نگاه مجتهدپروری برنامهها رو طراحی کنیم، کما اینکه حضرت آقا هم تأکید روی این قضیه دارند. چه مجتهد در زمینه فقه و چه کلام و چه تفسیر و … باید برنامهها را با آن افق ببنیدیم؛ ولی گامیهایی که برداشته میشود میباید متناسب با ظرفیتها باشد؛ حتی باید در سطح دو، ما خواهرانی که توان رسیدن به سطوح بالا را دارند شناسایی و مدیریت بکنیم و این برنامه باید مورد توجه مدیران ما قرار گیرد و تمهیداتی لازم برای این منظور اندیشیده شود.
نبود برنامه، معلول نداشتن چشمانداز برای حوزه خواهران
اجتهاد: اشاره کردید از حوزه درخواست برگزاری سطح سه به بعد را دادهاید؛ ولی متاسفانه تا الان از سمت حوزه اقدامیصورت نگرفته است. سوال این است که عدمپاسخگویی حوزه علمیه نسبت به برگزاری درس خارج (سطح چهار) برای بانوان تا چه حد میتواند نشأتگرفته از عدمبرنامهریزی مرکز مدیریت در این خصوص باشد؟
شایستهخو: دو وجه و دو نگاه است: نگاه تنگنظرانهای و بستهای است که برخی اساتیدی که درس خارج دارند، اقبالی به حضور خواهران در دروس سطح چهار و خارج ندارند و جایگاهی برای خواهران نمیبینند.
اما نگاه اصلیتر و مهمتر این است که: وقتی که ما چشماندازی برای حوزه خواهران نداریم، بیانگر این است که ما برنامه نداریم. مسلما در زمانی که آقایان اجازه نمیدادند خانمها در درس خارج شرکت کنند، یعنی سال ۱۳۷۷ و ۱۳۷۸ بانو طاهایی خیلی اصرار داشتند خانمهایی که سطح سه را به اتمام رساندهاند و توانایی دارند حتما درس خارج را بگذرانند. متاسفانه هیچ یک از آقایون در سطح شهر مشهد موافقت نکردند که خانمها در درس خارج شرکت کنند.
پیشنهاد ویدیو کنفرانس داده شد. بهاین شکل که مقدمات لازم در مدرسه انجام شود و خواهرانی که سطح سه را به پایان رساندهاند، بتوانند از طریق ویدیو کنفرانس از درس خارج استفاده کنند. این برنامه تصویب شد و تقریبا دو سال و نیم هم این برنامه بود. در مرکز مدیریت حوزه شرط گذاشتند که باید این ویدیو کنفرانس آنلاین و برخط باشد و دقیقا در ساعاتی که اساتید میبایست در سر کلاس مشغول تدریس باشند کلاس آنلاین شرکت میکردند که به دلیل تزاحم با تدریس خانمها به تدریج رغبت خانمها به این دروس کم و در نهایت تعطیل شد. حتی اجازه دیدن بعدی را نمیدادند. لذا خانمها بعد از این همه تلاش دلسرد شدند. از طرفی درسی که در محضر استاد باشد با درسی که در فضای مجازی باشد کاملا متفاوت است. خود درک حضور استاد یکی از عوامل ارتقای علمی دانشپژوه و علمآموز میباشد. متاسفانه به مرور زمان استقبال خانمها به این نوع شیوه تدریس کم شده و در نهایت تعطیل شد.
مجددا بانو طاهایی دنبال دعوت از اساتید بودند؛ ولی کسی قول نمیداد. الان هم خود بنده هر سال نامهنگاری میکنم، حتی خدمت مقام معظم رهبری نامه زدیم و میبینیم که سالیان سال است که در قم درس سطح ۴ برای خواهران برگزار میشود؛ ولی در حوزه خراسان، خواهران از این خلاء رنج میبرند و این یا بهخاطر نداشتن برنامه است و یا قبول نداشتن اصل مسئله.
ممنوعیت ورود بانوان طلبه به حوزه علمیه آیت الله خویی (ره)
اجتهاد: آیا اقدامات دیگری هم از قبیل دعوت یا پیشنهاد رفتن به محضر اساتید ولو اینکه در بیت باشد دادهاید؟
شایستهخو: با اساتید برجستهای که با حضور خانمها مشکلی نداشتند برنامه را بستیم، حتی سال ۱۳۹۰ بود که از آیتالله علمالهدی دعوت شد، ایشان در تابستان که مشغله زیادی نداشتند، ۲۰ روز آن هم در حدی که مبادی آن بحث را گفتند و دیگر تمام. از برخی اساتید هفتهای یکروز دعوت کردیم و داریم برنامه را اجرا میکنیم؛ ولی کفایت نمیکند. یعنی واقعا نیاز این است که این مباحث بهصورت گسترده و مستمر انجام شود. حتی از محضر آیتالله رضازاده درخواست دادیم، ایشان فرمودند: فضا را فراهم میکنیم حضور پیدا کنید، متأسفانه مدرسه آیتالله خویی اجازه ورود و حضور خانمها را به مدرسه نمیدهند.
اجتهاد: کدام کتاب فقهی یا اصولی یا فلسفی و کلامی مشهور را خواهران نوشتهاند؟ کدام مجمع حدیثی توسط زنان جمعآوری شده است؟ کدام مقاله مورد اعتنا و جامعالاطراف توسط بانوان طلبه به نگارش درآمده است؟
شایستهخو: داریم بانوانی که قدمهای بسیار موثری برداشتهاند. کتاب قواعدالاحکام علامه مجلسی، توسط آمنهخاتون مجلسی، -که در واقع یکی از عالمان زن برجسته زمان خودش بوده و تالیفات عمیقی هم داشته-، شرح شده است. همعصر با آمنهخاتون مجلسی زنانی بودهاند که کارهای حدیثی انجام میدادهاند، و نامشان در برخی از کتب دیده میشود. حتی در مجمع حدیثی بحارالانوار تعدادی از آن بانوان بودهاند که با آمنهخاتون مجلسی همکاری داشتهاند. یا کتاب جامعالشتات بانو امین(ره) که یک کتاب فقهی-اصولی بسیار عمیق است، و در چند سال اخیر چاپ و مورد استفاده قرار گرفته، یعنی از زمانی که چاپ شده تا الان مغفولعنه بوده است. حجتالاسلام مهدی مهریزی که چندین مقاله در سهم زنان در نشر حدیث دارند، نوشتهاند که چقدر زنان موثر بودهاند و در آن مقالات، آنان را معرفی کردهاند.
اگر به مقالات بانوان در سایت نورمگز مراجعه شود، تعداد مقالات بانوان قابلتوجه است. اگر سری به مرکز پژوهشی مکتب نرجس بزنید، تعداد مقالات تخصصی که بانوان نگارش کردهاند و در بین خانمها و آقایان رتبههای پژوهشی کسب کردهاند، کم نیست؛ ولی چون مورد توجه قرار نگرفته و نگاه سطحی به حوزه خواهران بوده، دیده نشده است.
اجتهاد: آیا واقعا کارکرد و انتظار از حوزه خواهران منحصر در این است که مجتهد به جامعه تحویل دهد؟ یا اینکه کارکرد حوزه خواهران ذومراتب است؟ آیا حوزه خواهران نباید پاسخگوی نیازهای ابتدایی جامعه زنان باشد؟
شایستهخو: اگر کارکرد خواهران را منحصر در اجتهاد کنیم، این سوال مطرح میشود. اینها خودش مراتب است. ما دنبال معرفی بانوان حوزوی نباید برویم، چون اینها علاقهای به رسانهایشدن، مشهورشدن و مطرحشدن ندارند. ما باید دنبال شناسایی آنها باشیم و مسائل مستحدثه و جدید و مسائل مبنایی امور زنان را به آنها بسپاریم، لذا اگر اینها کارکردها و ثمرات از حوزههای علمیه خواهران و بانوان طلبه بروز و ظهور یابد، جایگاه علمی زنان بهخودیخود تثبیت میشود.
اگر بخواهیم برای پاسخ به حجمهها دنبال این مسائل باشیم، فکر نمیکنم بتوانیم راه بهجایی ببریم. این نکته خیلی مهم است که ما اعتقاد نداریم که آیا کسی ما را باور دارد یا ندارد؟ باید به این باور برسیم که نیازهای قطعی جامعه را مرتفع کنیم. امروز مباحثی مثل غربالگری، ازدواج دختران در سنین کودکی و نوجوانی، آرایشهای نوپدید، همسانسازی، سلولهای بنیادین و… نیاز به بررسیهای عمیق فقهی و اصولی دارند. ما باید نظرات مبنایی را در اینخصوص ارائه نماییم و در حل مسائل مستحدثه مشارکت فعال داشته باشیم، آن موقع است که خودبهخود این جایگاه شناسایی و معرفی میشود. جواب اصلی و کلی این است که یک بخشی به خود خواهران برمیگردد و برخی به برنامهریزان برمیگردد.
مهمترین آسیب این است که مردم درک درستی از حوزه و کارکرد آن ندارند/ حوزه علمیه مرکز و مبدأ برنامهریزی برای نظام است/ تخریب حوزه با مدرک و مدرکگرایی
اجتهاد: در خصوص رشتههای دانشگاهی، از طرف خانوادهها جهت ورود دختران به اینگونه فضاها برای تحصیل، منعی وجود ندارد و چهبسا حمایتهای لازم هم انجام گیرد؛ اما برای حضور دختران و زنان در فضای حوزه و تحصیلات حوزوی، خانوادهها حمایت که نمیکنند؛ بلکه مخالفت و سنگاندازی هم میکنند. آیا این موضوع تا الان آسیبشناسی شده است؟
شایستهخو: مهمترین آسیب این است که مردم درک درستی از حوزه و کارکرد آن ندارند. ما در معرفی حوزه، کم کار کردهایم. خیلی از افراد نمیدانند که در حوزه چه فعالیتهایی انجام میشود و یک معرفی صحیح و درست از حوزه علمیه خواهران نداشتهایم. کمکاری کردهایم و فکر میکنم برای همین موضوع مورد موأخذه قرار بگیریم.
این از دو عامل سرچشمه میگیرد: یکی رسانه که اصلا در این زمینه کاری نکرده و تنها کاری که تا الان کرده و برای مردم هم برجسته شده، اولا ادارهکردن مجالس روضهخوانی و عزاداری و امثالهم، و همین را به مردم القاء میکند. آنطور که باید و شاید ما کارکرد حوزه را برای مردم شفاف و روشن معرفی نکردهایم. نگفتهایم که حوزه علمیه مرکز و مبدأ برنامهریزی برای نظام است.
علت دیگر هم این است که ما خودمان حوزه را با مدرکگرایی و مدرکیکردن حوزه، با مشابهکردن حوزه به دانشگاه خراب کردهایم. اگر زمانی رسید که ما افتخار نکردیم که طلبهایم، باید از حوزه برویم. هستند افرادی که در حوزه تحصیل میکنند؛ اما در خانواده خود را دانشجو معرفی میکنند. متأسفانه این القائاتی است که شاید برنامهریزان و تصمیمسازان و فرهنگسازان جامعه ما نتوانستهاند در مورد حوزه علمیه حقش را اداء کنند.
برنامهریزی مناسب و بستر اجرای آن هر دو مهم هستند/ برای تربیت تفکر حوزوی باید از سنین کودکی آغاز کرد/ بازگشایی درب حوزه به روی فارغالتحصیلان دانشگاهها
اجتهاد: در گفتهها اشاره شد به اینکه باید کار ریشهای صورت گیرد و برنامهریزی داشته باشیم. آیا صرف برنامه مشکلگشاست یا ملزومات دیگری هم دارد؟
شایستهخو: برنامه درست و خوب و حسابشده یکی از آن کارهاست، نه برنامه فرضی. خیلی وقتها برنامهها بهصورت فرضی بسته میشود و واقعبینانه نیست. برنامه یک بخش قضیه است بسترهای اجرای برنامه بحث دیگری است. برنامه بعدی، نقشه راه است.
بنابراین یک سر قضیه برنامه است و سر دیگر آن درست اجرا کردن برنامه و کیفیتگرایی در اجرای برنامهها است. متاسفانه حوزه به سمت کمیتگرایی رفته است. هر روز به تعداد مدارس خواهران افزوده میشود، آمار ورودیها زیاد شده است؛ اما مشکلات و معضلات جامعه همچنان باقی است چرا؟ چون دنبال کمیتگرایی هستیم حتما باید به کیفیت هم توجه شود.
بانو طاهایی(ره) چند تا سیاست حاکم داشتند: «کمیتگرا نباشید، دنبال گزارش نباشید، دنبال کسب درآمد نباشید، طلبگی را شغل ندانید، تبلیغ را شغل ندانید، قرار است طلبه عَلَم دین دستش باشد حتی اگر سرتان رفت عَلَم نباید برود.»
اجتهاد: آیا از نظر شما سیستم برنامهریزی حوزه خواهران مناسب و متناسب با نیازهای بانوان طلبه و مسائل جامعه امروز ایران و جهان اسلام است؟
شایستهخو: در مورد سیستم برنامهریزی حوزه، حتمأ باید تغییر و تحول در برنامهها داده شود. یعنی باید برنامههای حوزه، بر اساس واقعیت تدوین شود. انتظار و خروجی مورد نظر از سطوح مختلف حوزه باید مشخص باشد. یعنی در هر یک از سطوح حوزه چه انتظاراتی از طلبه داریم؟ بر اساس این انتظارات برنامهریزی صورت پذیرد.
حضرت آقا اشاره به رسائل و مکاسب نمودند، آیا نگاه ما نسبت به رسائل و مکاسب این است که باید این دو خوانده شود، که آن را در برنامه میگنجانیم؟ یا نه گنجاندن رسانل و مکاسب در دروس حوزه، بهعنوان تقویت پایه فکری طلبه است؟ یعنی با این نگاه که قدرت استنباط و تحلیل و پردازش طلبه را بالا ببریم، نه اینکه طلبه اینها را بخواند و واحد را پاس کند و وارد مرحله بعدی شود. ما در سطح دو امتحانات شفاهی داریم، این امتحانات برای چه و با چه رویکردی گذاشته شده؟ آیا واقعا با رویکرد عالمپروری گذاشته شده است؟ یا با رویکرد کمیتگرایی و نمرهافزایی؟ در سیستم برنامهریزی بهنظر میرسد که نگاه واقعبینانه و افقمدارانه در تمام سطوح وجود ندارد.
در حوزه علمیه خودمان نگاه این است که با قابلیتهای ویژه حضور در اجتماع، مجتهدپروری کنیم. یک وقت ما میخواهیم مجتهدی پرورش دهیم که برود کنج خانه بنشیند برای مباحث تحقیقی و پژوهشی، و زمانی میخواهیم مجتهدی پرورش دهیم با هدف ظهور و بروز در جامعه. بتواند یک مبنای قوی را استنباط کند. بتواند پاسخگوی سادهترین نیاز افراد در متن جامعه هم باشد.
خانم گلگیری (البته نمیدانم ایشان راضی هستند که نامشان در اینجا آورده شود یا نه) که یکی از چهرههای ناشناخته حوزه بانوان هستند که بنده برای تربیت طلبهام، الگوی شخصیتی ایشان مدنظرم هست. ایشان در عین رهیافتن به درجات تخصصی و فوقتخصصی طلبگی، در متن مردم است و این قابلیت و ویژگی مهمی برای یک استاد و بانوی طلبه است.
طلبه باید مبلغ موفقی هم باشد یعنی بتواند علم دین را در هر عرصهای برپا نگهدارد. این نگاه بنده است اگر برنامهریزان ما با این نگاه برنامه بنویسند و تصمیمسازی کنند، فکر میکنم انشاءالله در یک زمانی نهچندان دور، بانوان مجتهده در سطح حوزههای علمیه داشته باشیم بحول قوه الهی.
اجتهاد: آیا وظایف بانوان طلبه در امر خانواده با تحصیل جدی آنان در حوزه منافاتی دارد؟ آیا اگر خواهران برنامهریزی صحیح و منسجمی برای خود و نقشهای مادری و همسری خود داشته باشند، میتوانند به درجات عالی علمی در حوزه برسند؟
شایستهخو: در پاسخ به این سوال به چند نمونه عینی اشاره میکنم. برای مثال بانو امین(ره) برای خانواده و فعالیتهای علمی خود برنامهریزی داشتند. ایشان زمانی که همسرشان تشریف میآودند، تمام کار علمیشان تعطیل و تماموقت به همسرشان میرسیدند. یعنی درس را هیچوقت در ذهن همسر بهعنوان مانع ایجاد نمیکردند. همسر ایشان از تجّار مهم اصفهان بوده و سنخیتی با علم و علمآموزی نداشته؛ ولی ایشان چنان محیط خانه و زندگی را برای امنیت همسر مهیا میکند که همسر ایشان درسخواندن ومطالعه همسر را مخل به آرامش نمیدانستند. بانو امین یک همسر نمونه و عروس نمونه بودند. بانو همایونی از شاگردان برجسته ایشان میفرمودند: «ایشان خیاط بود و برای اقوام همسر خیاطی میکرد و در عینحال از درجات علمی هم عقب نماندند». ایشان هشت تا فرزند داشتند. زندگی بسیار پرمشغله، همیشه مهمان داشتند؛ اما با اینحال درخشیدند.
بنابراین بانوان باید این نگاه را در خودشان تقویت کنند که یک زن با هویت زنانه، خداوند این قابلیت را برای آنان گذاشته که هر کاری را در زمان خودش و در جای خودش و با منطق صحیح میتوانند انجام دهند. بههیچ عنوان اینگونه نیست که اگر بخواهیم فرزندداری یا همسرداری کنیم تمام فعالیتها را تعطیل کنیم. در حالی که اگر کسی توانمندی داشته باشد میتواند، در عین حالی که بالاترین مراتب علمی را کسب میکند، بهترین زندگی را نیز برای همسر و فرزندانش فراهم کند و البته نمونه هم کم نداریم.
بانو صفاتی که الان در بین مردم مطرح و معروف هستند، ایشان ۷ تا فرزند دارند همسر و فرزندان را همراه کردند و تمام بچهها در سطوح عالی دارند درس میخوانند و اینها هیچ کدام مانع فعالیتهای ایشان نشدهاند.
برنامه جامع حوزه، با نگاهی کلاسیک و دانشگاهی تدوین شده است/ فاصله بین برنامهریزان و مجریان در حوزه زیاد است
اجتهاد: آیا مناسبسازی دروس حوزوی «تغییر محتواهای درسی» برای بانوان طلبه در دو دهه گذشته تأثیری بر افزایش کیفیت و توان علمیخانمها داشته است؟
شایستهخو: متاسفانه خیر. برنامهها مرتب تغییر میکند، گاهی متن فارسی و گاهی عربی میشود. متون، متون ثابتی نیست و متغیرند، با این که محتوا ثابت است؛ ولی چون کتابها برای کتابهای درسی تدوین نشده است، مرتب تغییر میکنند و بهنظر میرسد تأثیری بر توان علمی و تحصیلی بانوان نداشته است. در حال حاضر برنامه نظام جامع نوشته شده است، متاسفانه با همان رویکردی است که واحدهای درسی گذرانده و پاس شود. یعنی یک نگاه کاملا کلاسیک و دانشگاهی. فکر میکنم که محتواها بهجهت نبودن یک سری متون ثابت بر اساس نیاز، کارکردگرایانه تدوین نشده است، یعنی طلبه به چه ابزاری نیاز دارد تا برود داخل معدن و آن را استخراج کند، برنامه به این شکل تدوین نشده است و نکته مهمتر اینکه درسها به یکدیگر ارتباط ندارند، در زمانی که متون عربی خوانده میشود، مثلا زمانی که کتب عربی اصول خوانده میشود، ارتباطش با متن عربی فقه در چیست؟ کدام زیربناست و کدام روبنا؟ کدام عالی است و کدام اصلی؟ اینها از مسائل خیلی مهم است.
اگر افرادی که برنامهریز هستند خودشان مجری باشند این مشکل شاید کمتر باشد. بنابراین فاصله بین برنامهریزان و مجریان زیاد است. ممکن است برنامهریز درست برنامهریزی کند؛ اما مجریان بهدلیل عدماشراف بر برنامهها، نمیتوانند آنطور که باید و شاید آن برنامه را اجرا کنند. در جلسهای که با مجریان در قم داشتیم، متوجه شدیم افرادی که برنامة مرکز مدیریت قم را تدوین نمودهاند، اصلا منویاتشان در اجراء محقق نشده است.
باید با شرایط برابر و امکانات برابر حوزه خواهران و برادران را مقایسه کنید، نه با امکانات نابرابر
اجتهاد: آیا خروجیهای حوزه خواهران و برادران با هم قابل مقایسه هستند؟
شایستهخو: خیر. هر زمان شرایط دو حوزه برابر شد آن زمان مقایسه انجام دهید. کما اینکه در حوزه خواهران هم مقایسه خطاست؛ بهعنوان مثال مدرسهای ۴۰۰ تا طلبه دارد و مدرسهای ۱۸ تا، آیا اینها باید در یک مسیر آمارگیری قرار گیرند؟ بنابراین مدرسهای که طلبة بیشتر دارد همیشه ضعیفتر دیده میشود؛ در حالی که واقعا اینطور نیست. ما باید با شرایط برابر و امکانات برابر، توقع خروجی همسان و همرتبه داشته باشیم نه با امکانات نابرابر.
سطح پژوهشهای ما به مراتب از پژوهشهای حوزه علمیه نواب با آن همه امکانات و موقوفات بالاتر است/ حوزه علمیه سلیمانیه آمار بدهد که چند تا مجتهد دارد؟/ حوزه خواهران از برادران، جلوتر است
اجتهاد: با لحاظ تناسب ورودی هر دو حوزه از نظر کمیت و با در نظر گرفتن شرایط و امکانات هر حوزه، آیا باز هم حوزههای خواهران و برادران قابلمقایسه نیست؟
شایستهخو: اگر با در نظرگرفتن همین نسبتها باشد فکر میکنم حوزه برادران عقبتر باشد. بهعنوان نمونه حوزه نواب با امکانات فراوان و موقوفات و کلی رشتههای تخصصی که دارد، چند تا مجتهد و صاحبنظر خروجی دارد؟ چند تا کرسی نظریهپردازی میتواند ارائه دهد؟ واقعا وقتی که غرفه پژوهشی حوزه نواب در نمایشگاه را، با غرفه پژوهشی مکتب خودمان بررسی کردم امکانات و بعضا موقوفاتی که این حوزه دارد، ما اصلا نداریم. دیدم سطح پژوهشهای ما به مراتب بالاتر است.
حوزه علمیه سلیمانیه آمار بدهد که چند تا مجتهد دارد؟ اینکه ما بگوییم خواهران چه فایدهای دارد که درس بخوانند و مجتهد شوند، ما چند نفر از حوزههای علمیه که مناصب کشوری را دست گرفته باشند، داریم؟ تمام موفقینی که در مناصب مختلف میبینیم، دانشآموخته دانشگاه امام صادقعلیهالسلام است. چند تا از خراسان و حوزههای خراسان هستند؟ اگر هم باشند از دانشگاه رضوی هستند. بنابراین اگر بخواهیم مقایسه بکنیم، بدون نگاه ناسیونالیستی و تعصبگرایانه به حوزه خواهران، باز هم حوزه خواهران، با همین شرایط نابرابر مقایسه، بهنظر میرسد حوزههای خواهران جلوتر هستند.
متاسفانه برخی از مراجع هم پرداختن سهم به حوزه خواهران را جایز نمیدانند/ چرا جهت ملاقات با رهبری، نباید از خواهران طلبه مشهدی فردی انتخاب شود؟/ رقبای تبلیغی، جایگاه اجتماعی و تبلیغی خواهران طلبه را خدشهدار کردهاند
اجتهاد: در حال حاضر چقدر امکان رشد مجتهدین بانو در مشهد وجود دارد؟ آیا حوزه خواهران برای تحقق این هدف از حمایتهای لازم برخوردار است؟ و مسئولین حوزه نگاه مجتهدپروری در حوزه بانوان دارند؟ حوزه بانوان مدرسین قوی برای تربیت مجتهد دارد؟
شایستهخو: متاسفانه تعداد طلبه کیفی که بخواهد پاسخگوی نیازجامعه باشد، کم است. روزی نیست که از مدارس، دانشگاه، از مردم و برنامهریزان درخواست نداشته باشیم. طلبهای که بخواهد زود وارد جامعه بشود، به قول آیتالله جوادی آملی فرستادن طلبه دنبال نخود سیاه است. معنی ندارد طلبهای چند صباحی درس بخواند و بعد ایشان را امام جماعت کنید.
نکته مهم این است که تعداد طلبهای که بخواهیم وارد جامعه کنیم، کم است. حمایت مالی که نمیشویم. متاسفانه برخی از مراجع هم پرداختن سهم به حوزه خواهران را جایز نمیدانند. حتی متاسفانه اساتید خانم مزایایشان برابر با اساتید آقا دیده نمیشود. که اینها ارزشی برای ما ندارد؛ ولی باید از حق استاد دفاع کرد. حمایتهای عاطفی هم نمیشویم. خیلی دلگیر و گلهمندیم که چرا جهت ملاقات با رهبری، نباید از خواهران طلبه مشهدی فردی انتخاب بشود، این خودش عدمحمایت است. پس یعنی باور ندارند و این خیلی بد است.
حوزه باید با نگاه مجتهدپروری برای خواهران برنامهریزی کند. در حالی که اصلا برنامهها در راستای مجتهد پروری نیست؛ بانوانی که بتوانند درس خارج تدریس کنند داریم؛ ولی تعداد اندک و کم است. باید به این سمتوسو برویم که خانمها درس خارج داشته باشند و در حوزه خراسان سطح چهار را راهاندازی کنیم در این صورت مطمئنا استعدادها شکوفا و شناسایی خواهند شد.
علتی که شاید جایگاه تبلیغی خواهران طلبه خدشهدار شده رقبای تبلیغی است. رقبای تبلیغی و بیسواد برای خواهران طلبه زیاد هستند، البته برای برادران هم معمولا آقایون دانشگاهی هستند. از جمله همین ختم انعامخوانها و بلندگو بهدستها. که جایگاه اجتماعی خواهران را زیر سؤال بردهاند. از طرفی تعداد طلبه خواهر که بتواند نیاز جامعه را برطرف کند واقعا کم است. حمایتی هم که نیست لذا این ضعفها در حوزه خواهران دیده میشود.
متاسفانه جایگاهی برای حوزه خواهران در اسناد بالادستی در نظر گرفته نشده است
اجتهاد: جایگاه حوزه خواهران در اسناد بالادستی حوزه را چگونه ارزیابی میکنید؟
شایستهخو: متاسفانه جایگاهی برای حوزه خواهران در نظر گرفته نشده است. در جلسهای خدمت بزرگان حوزه گفتهام، که چرا نباید خواهران اندیشمند و فرهیختهای در برنامهریزیها حضور داشته باشند؟ خدمت حاجآقای فرزانه، دبیر شورای عالی حوزه علمیه خراسان حضوری عرض کردم که آیا واقعا بهجایی نرسیدهایم که در بین اعضای شورای عالی حوزه، یکی از خواهران اندیشمند حضور داشته باشد؟ حداقل در مباحثی که برای خواهران میخواهد برنامهریزی شود حضور داشته باشند.
علم بحث جنسیتی ندارد؛ ولی آیا اقتضائات خواهران در برنامهریزیها نباید دیده شود؟ در اسناد بالا دستی که دیده نشده، در بین کسانی هم که اسناد بالادستی را مینویسند، خواهران هم دیده نشدهاند. اینکه گفتهاند فرماندهان و یاران خاص حضرت ۵۰ نفرشان خانم هستند و در پاسخ به سوالی که از من در خصوص کمبودن تعداد خانمها در بین یاران حضرت سؤال شد، گفتم چون هر خانم بهاندازه ۶ مرد میتواند کار کند و واقعا هم همین است. ما بتوانیم خانمها را در عرصه تصمیمسازی و تصمیمگیری ورود بدهیم، واقعا فکر نمیکنم اتفاق بدی بیفتد. الان تمام امور مدارس خانمها را آقایون دارند میگردانند. در زمان قبل واحد خواهران داشتیم؛ اما متاسفانه الان همان را هم نداریم. تمام امور دست آقایون است، کارشناسان خانم هستند که از همهچیز بیاطلاع هستند و صرفا مجری هستند، در حالی که زن، مجری مرد نیست؛ بلکه همپای مرد در فعالیتهای اجتماعی است.
رسالت امروز ما قوتبخشی به نظام جمهوری اسلامیاست/ ظهور منجی بشریت بخش عظیمیاش، به دست تربیت زنان است.
اجتهاد: سخن پایانی شما؟
شایستهخو: رسالت امروز ما قوتبخشی به نظام جمهوری اسلامیاست. مقام معظم رهبری در بیانیه گام دوم سه کلید واژه خودسازی، جامعهسازی و تمدنسازی دارند و به اعتقاد من این هر سه سُکان و فرمانش به دست حوزه علمیه، بهویژه حوزههای علمیه خواهران است؛ چرا که قرآن زن را مهندس جامعه میداند. آیات ۱۰ تا ۱۲ سوره تحریم چهار تا زن را خداوند برای جامعه مثال میزند. یعنی ضربالمثل جامعه ایمانی و جامعه کفر با زنان است. اگر بتوانیم جامعه زنان را به سمت اصلاحگری، منتظرپروری، شهیدپروری سوق بدهیم، واقعا آن امری که رهبر معظم دغدغهاش را دارند، جامعهپردازی و جامعه اسلامی و دولت اسلامیمحقق میشود و در سایه تحقق جامعه و دولت اسلامی، تمدن اسلامی هم انشاءالله بهوقوع خواهد پیوست و بهنظر میرسد بخش عظیمی از مقدمات ظهور منجی بشریت، بهدست تربیت زنان است.
مطالب مشابه
- بازبینی مجموعه مقررات نمایشگاه بین المللی کتاب تهران فراخوان مشارکت دراعلام نظر
- فراخوان سیوهفتمین دوره جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی ایران
- انتصاب رئیس سیودومین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران
- رتبهبندی علمی دانشگاهها، پژوهشگاهها و مؤسسات آموزش عالی وابسته به حوزه علمیه قم
- انتخاب اعضای جدید شورای عالی حوزههای علمیه سراسر کشور