کد خبر: 355

تاریخ انتشار: 1348-10-11 - 03:30

نسخه چاپی | دسته بندی: لینکستان (مطالب دیگران) / مطالب دیگران- سازمان های فرهنگی / بایسته های فرهنگ / مطالب دیگران- مسائل و بایسته های کتاب / سازمان های فرهنگی / اخبار و مسائل کتاب
0
بازدیدها: 2 565

مدیرعامل سوره مهر: حذف دخالت مستقیم دولت در خرید کتاب، راه‌حل تقویت شبکه توزیع است

مدیرعامل انتشارات سوره مهر اعطای امتیاز حق ممیزی به ناشران را نیازمند درجه‌بندی ناشران دانست و گفت:‌ باید ناشران بر اساس عملکردشان رده‌بندی و شوراهای‌شان معرفی شوند. این اقدام بسیاری از سوءتفاهم‌های […]

مدیرعامل انتشارات سوره مهر اعطای امتیاز حق ممیزی به ناشران را نیازمند درجه‌بندی ناشران دانست و گفت:‌ باید ناشران بر اساس عملکردشان رده‌بندی و شوراهای‌شان معرفی شوند. این اقدام بسیاری از سوءتفاهم‌های ایجاد شده را برطرف می‌کند/تمرکز افراطی بر بحث ممیزی یک کار تبلیغاتی و پوپولیستی است/مشکل اصلی دربازار نشر دخالت‌ مستقیم دولت در خرید کتاب است این روند باید توسط شبکه‌های توزیع سازماندهی شود.

 

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، صنعت نشر ایران طی سال‌های پس از پیروزی انقلاب اسلامی مسیر رو به رشدی را سپری کرده است،‌ هر چه بر طول این مسیر افزوده می‌شود،‌ توجه به عرض مسیر و کیفیت صنعت نشر نیز ضرورت بیشتری می‌یابد. اما مدتی است که حوزه نشر و بازار کتاب در کشور با سختی‌ها و مسائلی روبروست که هم ناشران از آن گلایه دارند و هم مخاطبان. بطور خلاصه باید گفت در سال‌های اخیر متاسفانه با افزایش ناگهانی قیمت کاغذ، اقتصاد نشر با مشکل مواجه شد. مسائلی از جمله ممیزی، چاپ،‌ توزیع و فروشگاه‌های کتاب نیز به آن افزوده شد. با این وجود کمتر مسئولی برای حل مشکلات ریشه‌ای نشر قدم برداشته است.

در همین راستا و برای شنیدن دغدغه‌های اصلی حوزه نشر کتاب از زبان ناشران این بار به سراغ محمد حمزه‌زاده، رفتیم و با او در این زمینه، به گفت‌وگو نشستیم. چهره‌ای نام‌آشنا برای اهالی رسانه، ‌نویسندگان و شاعران که با فرهنگ آشنا است.

محمد حمزه‌زاده متولد سال 1348 در تهران است، از هفده سالگی نوشتن برای مجلات را آغاز کرد و در بیست و دو سالگی اولین کتاب خود را که مجموعه قصه‌ای برای نوجوانان بود به چاپ رساند. از بیست و چهار سالگی سردبیر مجلات رشد کودک و نوآموز و دانش آموز وزارت آموزش و پرورش شد. در ادامه فعالیت در مجلات رشد، چهار سال معاون هنری دفتر انتشارات کمک آموزشی بود.

وی که فارغ التحصیل کارشناسی کارگردانی سینماست، کار در حوزه هنری را با همکاری با دفتر ادبیات و هنر مقاومت شروع کرد. سپس وارد مجله سوره نوجوانان شد و چند سالی به طور همزمان با سه دفتر رشد، مقاومت و سوره نوجوانان همکاری داشت. از سال 81 دوباره به حوزه آمد و مسئولیت انتشارات «سوره مهر» را بر عهده گرفت.

از این حیث صحبت با ایشان دو مزیت برای ما داشت. حمزه‌زاده هم مدیر انتشارات «سوره مهر» است که در سال‌های اخیر در حوزه‌های مختلف نشر توانسته به موفقیت‌های خوبی دست یابد و هم عضو هیئت مدیره «مجمع ناشران انقلاب اسلامی» است و لذا می‌تواند در خصوص سیاست‌گذاری و دغدغه‌های اصلی حوزه نشر کتاب حرف‌هایی برای گفتن داشته باشد.

حمزه‌زاده مسائل و موانع اصلی حوزه نشر را از حوزه کتاب و مخاطب جدا می‌داند. او معتقد است هر سه حوزه نشر، کتاب و مخاطب دچار سوءتفاهم‌هایی در شکل آسیب‌شناسی است که بدون حذف آنها نمی‌توان برداشت درستی از مسائل اصلی این حوزه داشت.

مصاحبه با وی در دو بخش تنظیم شد که بخش نخست آن با محوریت مسائل و مشکلات اصلی حوزه نشر پیش‌رو است؛ بخش دوم این گفت‌وگو که در آینده‌ای نزدیک منتشر خواهد شد، تکمله مسائل اصلی حوزه کتاب و مخاطب است و به راه‌حل‌های برطرف‌کردن این موانع اختصاص می‌یابد. مشروح بخش اول این گفت‌وگو به شرح ذیل است:

حوزه نشر دچار سوءتفاهم‌هایی در شکل آسیب‌شناسی است

* تسنیم:‌ از نظر شما معضلات و موانع اصلی حوزه نشر کتاب در سال‌های اخیر چیست؟

اول اینکه من حوزه کتاب را از حوزه نشر جدا می‌کنم. یک طرف مسائلی داریم در زمینه کتاب که عمدتاً به تولید محتوا، نویسندگی، ممیزی و پاسخگویی به نیاز جامعه مربوط می‌شود. طرف دیگر مسائلی داریم در زمینه نشر، که مسائل صنعتی را شامل می‌شود. کتاب در این حوزه کالایی فرهنگی است. سلوک ناشر برای تهیه کتاب، تنظیم، چاپ، پخش، شبکه توزیع، شبکه ترویج و ... در این حوزه تعریف می‌شود. حوزه نهایی نیز حوزه مطالعه است. در این حوزه پای مخاطب به میان می‌آید. آنچه شما مطرح کردید دو جنبه دارد؛ حوزه نشر و حوزه کتاب. ابتدا به مسائل اصلی حوزه نشر می‌پردازم. به طور کلی، نمی‌توان گفت مسائل مهم و اساسی صنعت نشر کشور در طول سال‌های پس از انقلاب به‌درستی احصا نشده یا به اندازه کافی بیان نشده است. هم‌چنین نمی‌توان گفت وجهه همت دولت‌ها در گذشته و حال، توسعه و رونق تولید کتب و ترویج کتاب‌خوانی نبوده است. اما به طور قطع می‌توان گفت آسیب‌شناسی صنعت نشرـ که عبارت است از تولید محتوا، چاپ، توزیع، خرید و فروش‌ ـ متأثر از سوءتفاهم‌هایی بوده و هست که بر روند تشخیص عوامل منفی و بیماری‌های نشر و بالتبع آن تجویز درمان آثار ناگواری می‌گذارد.

کتاب‌نخوانی مردم، مشتری‌نداشتن کتب ارزشی و وجود مافیا، 3 سوءتفاهم صنعت نشر

سوءتفاهم‌‌های آسیب‌شناسی‌های صورت‌گرفته در طول سال‌ها، این موارد است:

مهم‌ترین سوءتفاهمی که در نشر کشور وجود دارد قضاوت اشتباه درباره کتاب‌خوانی مخاطبان است. نشر کشور بنا را بر این گذاشته است که مردم کتاب نمی‌خوانند یا رغبت به کتاب‌خوانی کم است. فضای حاکم بر صنعت نشر بر این مسئله بسیار مانور می‌دهد.

سوءتفاهم دوم این است که آثار متعهد و ارزشی مشتری ندارد و گرایش مردم در مطالعه عمدتاً به مطالعات سبک یا کتاب‌های تفریحی و تفننی است. این ذهنیت ناشران ماست.

سوءتفاهم سوم وجود مافیایی جدی در صنعت نشر است. می‌گویند مافیای تولید، ممیزی، توزیع و فروش در جامعه کتاب‌فروشی وجود دارد که جلوی توزیع و فروش کتب ارزشی را می‌‌گیرد و با این شرایط نمی‌توان فعالیت کرد.

تجربه حدود 20 سال نشر آثار ادبیات متعهد و ارزشی در حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی و ... بیانگر واقعیات و حقایقی دیگر است که خلاف سوءتفاهم‌های بیان‌شده را نشان می‌دهد.

* تسنیم:‌ با این توضیحات مسائل اصلی حوزه نشر چیست؟

اگر وارد جزئیات بشویم، می‌بینیم مسائل اصلی نشر کشور هیچ‌یک از موارد یادشده نیست. هر یک از سوءتفاهم‌های فوق دلایلی دارد که باعث شده این‌گونه تلقی کنیم. غور عملی و نظری در حوزه نشر کشور مسائلی عمیق‌تر و مهم‌تر را به ما شناسانده که تا به طور کامل احصا نشوند و برای هر یک از آن‌ها طرح‌ها و برنامه‌های درست و عملی و اثرگذار تنظیم و اجرا نشود، عملاً کاری انجام نشده است. از نگاه کسانی که در پنج شش سال گذشته به طور جدّی در عرصة نشر برای رسیدن به نتایج جدید کار شبانه‌روزی کرده‌اند مهم‌ترین مسائل نشر کشور به طور خلاصه عبارت است از:

1 ـ  بنا به دلایلی، نشر در کشور ما مسیر صنعتی شدن را طی نکرده است. به همین دلیل دچار آفات ریز و درشتی است که هر یک در نقطه‌ای به گلوگاه بخش‌های مختلف نشر تبدیل شده است. گرچه کتاب کالایی فرهنگی شناخته می‌شود، اما از آنجا که ناشر با جلب سرمایه و تولید محصول و توزیع در شبکه و فروش و بازگشت سرمایه سروکار دارد یک خط تولید صنعتی به وجود می‌آید. این در حالی است که لباس صنعت بر نشر کشور ما پوشانده نشده یا به تعبیری اسکلت صنعت در نشر کشور ما وجود ندارد و رفتار ما غیرصنعتی است.
متاسفانه چاپ شصت‌هزار عنوان کتاب و مجوز یازده‌هزار ناشر در کشور ارزش محسوب می‌شود.

2 ـ دخالت‌های به‌جا و بی‌جا و سیاست‌های درست و غلط دولت‌های مختلف در حمایت یا هدایت مسیر نشرْ، نشرِ کشور را درگیر مسائلی کرده که جز با بازشناخت آثار بعضاً سوء این سیاست‌گذاری‌ها نمی‌توان به اهمیت موانع ایجادشده پی برد؛ مثلاً زمانی بر این باور بودند که تعداد عناوین کتاب کم است، در دوره‌ای فکر می‌کردند نویسنده ندارند، یک موقع فکر می‌کردند باید از ناشر حمایت کنند، موقعی فکر می‌کردند باید از مخاطب حمایت کنند و دائم دخالت‌های دولت در صنعت نشر کشور، که مسئله‌شناسانه انجام نمی‌شد، آسیب‌زا بوده است. مثلاً این حجم از عناوین کتاب که در کشور منتشر می‌شود و بازاری برای آن وجود ندارد نتیجه سیاست‌ دولت‌هاست که بی‌شائبه از تعدد ناشران و عناوین حمایت کرده‌اند. یعنی چاپ شصت‌هزار عنوان کتاب در سال ارزش محسوب می‌شد. مجوز یازده‌هزار ناشر ارزش بود. در صورتی که امروز حدود سه‌هزار کتاب‌فروشی برای عرضه شصت‌هزار عنوان کتابِ یازده‌هزار ناشر داریم؛ یعنی یک رابطه کاملاً معکوس. این آمار باید برعکس باشد؛ حتی بیشتر.

در چرخه تولید نشر به نیازها و خواسته‌های مخاطب توجهی نمی‌شود

 3 ـ مشکل دیگر ناشی از عواقب صنعتی نشدن نشر، شکل‌ نگرفتن خط تولید مناسب و متناسب با نیازها و خواسته‌ها، و به تبع آن نبودِ چرخه توزیع و فروش مناسب است. صنعت وقتی می‌خواهد وارد عرصه‌ای شود و سرمایه‌گذاری کند، ابتدا توجه می‌کند برای چه کسی چه چیزی درست می‌کند و چگونه باید آن را به او برساند. ناشر، به دلیل صنعتی نبودن نشر، نمی‌داند برای چه کسی چه چیزی بنویسد و کجا و چگونه به دستش برساند. این نکته مهمی است. فرض کنیم اساساً مشکل کاغذ وجود ندارد و کاغذ به مقدار کافی در انبار ناشر موجود است و او می‌خواهد کتاب چاپ کند. یعنی زمینه فراهم است تا محصولی تولید کند. این محصول مخاطبانی دارد. ناشر عمدتاً بدون توجه به نیازها و خواسته‌های آن‌ها و به شکل کور محتوا تولید می‌کند. هنگامی که تولید بر مبنای مطالعه نیست محصولی که به بازار می‌رود در روندی طبیعی مخاطب یا مشتری خود را پیدا نمی‌کند.

ناشر ما از خواسته‌های مخاطبانش بی‌اطلاع و به آن بی‌اعتناست

4 ـ بی‌اعتنایی مفرط به نیازها و خواسته‌های جامعه مخاطب نیز مشکل‌آفرین است. لازم است به اقتضائات و شرایط آن‌ها توجه شود. دامنه این بی‌اعتنایی‌ها از برنامه‌ریزی برای تولید محتوا تا تولید محتوا و از تولید فنی تا کتاب‌سازی کشیده شده و گاه آنچه تولید شده اولین و بدیهی‌ترین مشخصات یک محصول انتشاراتی را، چه از حیث محتوا و چه از حیث فرم ظاهر، ندارد.

میان خواسته و نیاز چه تفاوتی وجود دارد؟

میان «نیاز» و «خواسته» تفاوت وجود دارد. ممکن است ناشر زمانی به این نتیجه برسد که مردم باید درباره موضوعی خاص اطلاعات کسب کنند. او احساس می‌کند این مسئله نیاز است. واقعاً هم نیاز مردم است. اما آیا خواسته مردم نیز هست؟ خواسته‌های مردم چیست؟ اینکه کسی به محصولی نیاز دارد با اینکه این محصول خواسته اوست فرق می‌کند. مانند این است که بدن شما به شیر احتیاج دارد، اما کمبود شیر را هیچ‌وقت به شما اعلام نمی‌کند. برعکس اگر تشنه شوید، می‌دانید باید آب بنوشید. گاهی تشخیص می‌دهیم که فرد به شیر نیاز دارد، اما نمی‌دانیم ذائقة او شیر را برمی‌تابد یا برنمی‌تابد. شیر را به چه شکلی به او بدهیم؟ شیر را ماست کنیم؟ کره کنیم؟ پنیر کنیم؟ شیر طعم‌دار کنیم؟ دوغ کنیم؟ چه کارش کنیم؟ ناشر ما از خواسته‌های مخاطبانش بی‌اطلاع و به آن بی‌اعتناست. کتابی که تولید می‌کند، خوراکی که می‌پزد، با ذائقه مخاطبش سازگاری ندارد.

فقدان آموزش نیروی انسانی در حوزه‌های تخصصی توزیع و فروش

5 ـ هیچ‌گونه برنامه‌ریزی یا اقدام عملی برای جذب و آموزش نیروی انسانی در حوزه‌های فنی و تخصصی توزیع و فروش صورت نپذیرفته است و کاری به‌غایت تخصصی به دست عاملان سنّتی یا نیروهایی که تصادفاً وارد این عرصه شده‌اند، سپرده شده است. چنین است که هم‌اکنون هیچ دانشگاه، حتی مؤسسه آموزشی در سطوح پایین‌تر، افرادی را در زمینه اقتصاد و تجارت کتاب تربیت نمی‌کند و حتی یک هنرستان فنی برای تربیت نیروی انسانی فروشنده محصولات فرهنگی، از جمله کتاب، نداریم. بالاخره این کار یک کار صنعتی است. صنعت هم یک کار تخصصی است و نیروی انسانی خودش را می‌خواهد. نیروی انسانی موضوع مهمی است که هم در حوزه تولید هم در حوزه توزیع هم در حوزه فروش خلأ آن احساس می‌شود.

نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران یکی از دلایل فقدان شبکه توزیع و فروش کشوری است

6 ـ شبکه توزیع کشوری، که باید واسطه ناشر و کتاب‌فروشی باشد، اساساً شکل نگرفته است. شبکه فروشگاهی نیز به قدری کم‌تعداد است و به صورت نامعقول در سطح کشور پراکنده است که به هیچ وجه پاسخگوی جابه‌جایی اولیه کالای کتاب و عرضه به مشتری نیست.

* تسنیم:‌ به نظر شما دلایل فقدان شبکه توزیع در کشور چیست؟

دلایل به وجود نیامدن شبکه توزیع در کشور روشن است. نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران یکی از دلایل آن است. دلیل دیگر نبود سرمایه‌گذاری مناسب در این حوزه است. رقابت ناشران با پخش‌کننده‌ها برای ارتباط با مشتری دلیل سوم است. یعنی صاحب جنس می‌خواهد محصولش را خودش بفروشد و به طور مستقیم با مصرف‌کننده مرتبط باشد؛ در صورتی که باید از رگ‌ها و شاهرگ‌های شبکه پخش به مویرگ‌ها برسد. نتیجه این می‌شود که شبکه شکل نگیرد.

از فعالیت ترویجی برای معرفی کتاب غفلت کرده‌ایم

7 ـ فعالیت ترویجی کم است. هر محصول برای آنکه فاصله میان فروشگاه تا منزل فرد را طی کند، نیازمند فعالیت ترویجی است. امروزه از توانایی‌های رسانه‌ها، از جمله رسانه ملی، در اطلاع‌رسانی و جریان‌سازی در حوزه کتاب و کتاب‌خوانی به شکل مناسب بهره‌برداری نمی‌شود. جدای از رسانه‌ها، انواع و اقسام وسایل ترویجی در عرصه ارتباط‌جمعی وجود دارد که از آن‌ها غفلت شده است؛ نظیر ترویج هیئتی، رودررو، سینه‌به‌سینه، و ...

کمک‌های کم و بیش دولتی در چارچوب یارانه کاغذ آخرین معضل حوزه نشر

مسئلة آخر حوزه نشر کمک‌های بیش‌وکم دولتی در چارچوب یارانه کاغذ یا اقلام چاپی است که بیش از آنکه بر رونق کار ناشران بیفزاید، تصویری متکی و بدهکار و گاه ورشکسته از کلیت نشر کشور ارائه می‌کند. دوگانگی همیشگی پرداخت یارانه یا قطع ‌کردن آن باعث شده ناشران به کمک‌های دولت نگاه نذرگونه داشته باشند و گرفتن آن را جزو واجبات بدانند. از سویی چون این کمک‌ها دائمی نیست و پیوسته عوض می‌شود، جز آنکه سازمان اقتصادی و برنامه‌ریزی مالی ناشران را بر هم بریزد نفع دیگری برای آن‌ها ندارد. یارانه زمانی به دستشان می‌رسد که به دردشان نمی‌خورد و زمانی نمی‌رسد که خیلی بدان نیاز دارند. آنچه گفته شد هشت مشکل مهم حوزه نشر بود. کتاب و مخاطب نیز برای خود مسائل و مشکلاتی دارند.

ممیزی در میان مسائل اصلی حوزه نشر نیست/ ممیزی یک اقدام عقلانیِ فراگیر است

*تسنیم: در مسائل اصلی حوزه نشر، کتاب و مخاطب که برشمردید، به ممیزی اشاره‌ نکردید. آیا ممیزی جزو مسائل اصلی این حوزه نیست؟ این مسئله چقدر مهم است؟ آیا فقط در کشور ما مطرح است یا در کشورهای دیگر جهان نیز وجود دارد؟

همان‌طور که توجه کردید به نظر من، مسئله ممیزی میان مسائل اصلی این حوزه نیست. اسنادی وجود دارد و منتشر می‌شود که بیان می‌کند ممیزی یک اقدام عقلانیِ فراگیر است. در همه کشورها ممیزی وجود دارد. فقط اعمال آن در برخی کشورها با برخی دیگر متفاوت است. در همه کشورها انتشار هر حرفی آزاد نیست. مثال معروف و مشهور آن هولوکاست است که شما نمی‌توانید در این زمینه در بسیاری از کشورهای غربی متنی بنویسید و انکارش کنید. طبقه‌بندی اطلاعات وجود دارد. برخی کتاب‌ها نیز موجود است که به عنوان اعتراض نویسنده آن منتشر شده است که با بخش‌های قلم‌گرفته‌شده واحدهای ممیزی آن کشورها همراه است. چرا باید مطالب ناپسند و زشت منتشر شوند؟

اما ممیزی اصلی و واقعی در کشورهای دیگر عمدتاً در دو نقطه اتفاق می‌افتد. یک اینکه چاپ کتاب در آن کشورها به دلایل اقتصادی بسیار مشکل است و آژانس‌هایی خاص این کار را انجام می‌دهند. نویسنده با ناشر مرتبط نیست، بلکه با آژانس مرتبط است. آژانس‌ها کتاب را می‌گیرند و به ناشران می‌دهند. پس آژانس‌ها در انتخاب کردن یا انتخاب نکردن یک کتاب ممیزی خود را انجام می‌دهند. نقطه دوم ممیزی، شرکت‌های پخش و توزیع کتاب هستند. فرض کنید شما از حلقه اول گذشتید و کتابتان را نیز منتشر کردید. شرکت‌های توزیع و زنجیره فروشگاهی کتاب شما را وارد شبکه توزیع خود نمی‌کنند؛ بنا به اینکه تشخیص می‌دهند کتاب شما خواننده ندارد یا نیاز امروز نیست. در این مرحله دیگر بحث یک نسخه و ده نسخه نیست. بحث چند ده هزار نسخه کتاب چاپ‌شده است که اگر انتخاب نشود، باید خمیر شود.

* تسنیم:‌ سیاست‌های این آژانس‌ها و شرکت‌های توزیع و پخش کتاب سلیقه‌ای است؟

خیر، متکی بر دیدگاه‌های هیئت حاکمه آن کشور است. منتها به شکلی نامحسوس انجام می‌شود.

اعطای امتیاز حق ممیزی نیازمند درجه‌بندی ناشران است

* تسنیم:‌ اخیراً وزیر فرهنگ و ارشاد خبر از ارائه پیشنهادی به هیئت نظارت داد که طبق آن می‌توان به برخی از ناشران باسابقه‌ای که از مسیر قانونی تخلفی نداشته‌اند اجازه داد، بر اساس شورای نظارت، کتاب‌ها را خودشان منتشر کنند. نظر شما دراین‌باره چیست؟

اولاً این بحث از گذشته بوده و ثانیاً نیازمند درجه‌بندی ناشران است. باید ناشران بر اساس عملکردشان رده‌بندی و شوراهایشان معرفی شوند. البته من موافق این کار هستم. بدین دلیل که جلوی بسیاری از سوءتفاهم‌های ایجادشده در زمینه کار وزارت ارشاد برای ممیزی گرفته شود.

* تسنیم:‌ اما کدام ناشران؟ ناشرانی با رتبه خاص در رده‌بندی؟

بله، حتماً باید این‌گونه باشد. یعنی اگر صد عنوان کتاب ناشری در سال رد شده است، آیا این ناشر صلاحیت نظارت بر آثار خود را دارد؟ اما ناشری نیز هست که در ده سال گذشته فقط پنج خطا داشته یا اصلاً خطایی نداشته است. یقیناً هیئتی که این ناشر معرفی می‌کند مورد وثوق وزارت ارشاد است. پس وزارت ارشاد می‌تواند بررسی کتاب، نه صدور مجوز چاپ، را به هیئت‌های بررسی بعضی از ناشران واگذار کند. کما اینکه اکنون نیز همین‌گونه است؛ از جمله نشر سوره، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، و آموزش‌وپرورش.

* تسنیم:‌ چند سال است که این‌گونه است؟

ما هرگز برای مجوز گرفتن کتاب به ارشاد ندادیم. در همه دولت‌ها این‌گونه بود. چرا؟ چون کارنامه ما برای همه دولت‌ها معنی‌دار بوده است. مشخص بود چه کار می‌کنیم. رسماً هم اعلام کردند که ما درباره شما نگرانی نداریم.

* تسنیم: مفید هم بوده است؟

یقیناً. به روند کار سرعت می‌دهد. امکان رقابت ما را بین ناشران زیاد می‌کند. فاصله تصمیم تا چاپ را کم می‌کند. امکان مانور را زیاد می‌کند.

* تسنیم:‌ ریسک‌پذیر نیست؟

ناشری که این کار را می‌کند، ریسک هم باید بپذیرد. ما کتابی داشتیم که چاپ کردیم بعد نتوانستیم منتشر کنیم. یعنی ارشاد اجازه نشر نداد. این نیز وجود دارد. منتها احتمالش کم است. نسبتش آن‌قدر کم است که می‌ارزد. صدور مجوز و اجازه نشر قانوناً در اختیار دولت است و باید در مورد همه اعمال کند. اما نحوه بررسی کتاب و داوری آن قابلیت این را دارد که بین ناشران و هیئت‌های معتمد پخش شود.

به طور کلی ممیزی حرف کلیِ ابطال‌ناپذیری است. اما ممکن است مشکلاتی در این حوزه وجود داشته باشد که اتفاقاً از این راه قابل حل است. اما در نظر داشته باشید که همه جار و جنجالی که در زمینه ممیزی می‌شود تقریباً درباره چیزی کمتر از سه درصد کتاب‌های چاپی ایران است. یعنی هزار عنوان از این شصت‌هزار عنوان کتاب مشکل ممیزی پیدا می‌کنند.

این همه جنجال در ممیزی برای کمتر از یک درصد کتاب است/ وزن بیش از حد به مسئله ممیزی دادن، یک کار تبلیغاتی و پوپولیستی است

* تسنیم:‌ از این هزار عنوان چند درصد کتاب‌ها از ناشری معروف یا نویسنده‌ای معروف است؟

خیلی کم. چون بخش عظیمی از کار ممیزی مربوط به وظایف دولت در حراست از زبان فارسی است. یعنی از انتشار محتوای بی‌ارزش نیز جلوگیری می‌شود؛ نه ضد ارزش،بلکه  بی‌ارزش. فردی شعر پراشتباه گفته است و چون چاپ کتاب در ایران آسان است می‌خواهد چاپ کند. چاپ این به زبان فارسی لطمه می‌زند. موضوع محتوای سیاسی اساساً در کتاب‌ها خیلی کم است. این‌گونه که وزارت ارشاد آمار ارائه می‌کند این میزان به یک درصد نیز نمی‌رسد. این همه جنجال فقط برای یک درصد کتاب است. از طرفی این همه مسائل و دغدغه مهم هست که باید برطرف شود. این جزو همان مسئله‌شناسی است که اگر مسائل اصلی نشر کشور درست احصا شود، می‌بینید ممیزی در رده سی‌ام نیز نخواهد بود. به نظر من اگر دولت در این زمینه اعلام موضع رسمی کند، صرفاً یک کار تبلیغاتی و پوپولیستی است. چه شخص رئیس‌جمهور بگوید، چه وزیر بگوید، چه وکیل، و چه هر شخص دیگری.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، صنعت نشر ایران طی سال‌های پس از پیروزی انقلاب اسلامی مسیر رو به رشدی را سپری کرده است،‌ هر چه بر طول این مسیر افزوده می‌شود،‌ توجه به عرض مسیر و کیفیت صنعت نشر نیز ضرورت بیشتری می‌یابد. اما مدتی است که حوزه نشر و بازار کتاب در کشور با سختی‌ها و مسائلی روبروست که هم ناشران از آن گلایه دارند و هم مخاطبان. بطور خلاصه باید گفت در سال‌های اخیر متاسفانه با افزایش ناگهانی قیمت کاغذ، اقتصاد نشر با مشکل مواجه شد. مسائلی از جمله ممیزی، چاپ،‌ توزیع و فروشگاه‌های کتاب نیز به آن افزوده شد. با این وجود کمتر مسئولی برای حل مشکلات ریشه‌ای نشر قدم برداشت.

در همین راستا و برای شنیدن دغدغه‌های اصلی حوزه نشر کتاب از زبان ناشران این بار به سراغ محمد حمزه‌زاده، یکی از مدیران نشر باسابقه رفتیم و با او در این زمینه، به گفت‌وگو نشستیم. محمد حمزه‌زاده متولد سال 1348 در تهران است، از هفده سالگی نوشتن برای مجلات را آغاز کرد و در 22 سالگی اولین کتاب خود را که مجموعه قصه‌ای برای نوجوانان بود به چاپ رساند. از 24 سالگی سردبیر مجلات رشد کودک، نوآموز و دانش آموز وزارت آموزش و پرورش شد. در ادامه فعالیت در مجلات رشد، چهار سال معاون هنری دفتر انتشارات کمک آموزشی بود.

وی که فارغ التحصیل کارشناسی کارگردانی سینماست، کار در حوزه هنری را با همکاری با دفتر ادبیات و هنر مقاومت شروع کرد. سپس وارد مجله سوره نوجوانان شد و چند سالی به طور همزمان با سه دفتر رشد، مقاومت و سوره نوجوانان همکاری داشت. از سال 81 دوباره به حوزه آمد و مسئولیت انتشارات «سوره مهر» را بر عهده گرفت.

حمزه‌زاده هم مدیر انتشارات «سوره مهر» است هم عضو هیئت مدیره «مجمع ناشران انقلاب اسلامی»، لذا می‌تواند در خصوص سیاست‌گذاری و دغدغه‌های اصلی حوزه نشر کتاب حرف‌هایی برای گفتن داشته باشد.

او مسائل و موانع اصلی حوزه نشر را از حوزه کتاب و مخاطب جدا می‌داند و معتقد است هر سه حوزه نشر، کتاب و مخاطب دچار سوءتفاهم‌هایی در شکل آسیب‌شناسی است که بدون حذف آنها نمی‌توان برداشت درستی از مسائل اصلی این حوزه داشت.

حمزه‌زاده در بخش نخست این گفت‌وگو که پیش از این در تسنیم منتشر شد،‌ مسائل و مشکلات اصلی حوزه نشر را بیان کرد و اکنون در مرحله دوم به بیان پیشنهادها و راه‌حل‌هایی برای برطرف‌کردن این موانع می‌پردازد. این گفت‌وگو به شرح ذیل است:‌

ایجاد فهم مشترک و عاری از سوء‌تفاهم درباره معضلات نشر اولین قدم برای حل معضلات

* تسنیم:‌ شما برای رفع مشکلات یادشده چه پیشنهادی دارید؟ مثلاً حمایت دولتی به چه صورت باشد تا نذرگونه نباشد؟ دولت کتاب را می‌خرد و انبار می‌کند تا در کتابخانه‌ها توزیع کند؛ آن هم کتابی را که مخاطب نمی‌خرد. از طرف دیگر ناشران کتاب را برای خریده ‌شدن یا به قول شما با دید صنعتی و اقتصادی تولید نمی‌کنند.

اگر موارد یادشده را، که لزوماً همه مسائل مبتلابه نشر کشور نیز نیستند، مهم‌ترین مشکلات بدانیم، طبعاً برنامه‌ریزی برای رفع آن‌ها نخستین قدم در یافتن راه‌حل‌هاست. اما اگر نگاه ما به این مسائل به مثابه بررسی یک کلاف سردرگم باشد، به جایی نخواهیم رسید. قطعاً می‌شود با اولویت‌بندی آن‌ها و احصای سهم منفی هر یک به فهرستی از برنامه‌های اجرایی برای رفع اشکالات رسید. نیز می‌توان برای رفع کاستی‌های ذکرشده برنامه‌هایی هم‌زمان طراحی و اجرا کرد. به طور کلی به ترتیبی که برمی‌شمارم می‌توان به سمت رفع معضلات صنعت نشر کشور حرکت کرد. در واقع نقد همه مواردی که اشاره شد راه‌حل مشکلات است.

ایجاد درک و فهم مشترک و عاری از سوء‌تفاهم درباره معضلات نشر اولین راه‌حل است؛ یعنی فعالان حوزه نشر درباره معضلات اصلی نشر با هم به تفاهم برسند. یکی ممیزی، دیگری کاغذ، و نفر سوم کتاب نخواندن مردم را معضل اصلی نداند. فهرست معضلات را تهیه کنند. مجامعی مثل مجمع ناشران انقلاب اسلامی، وزارت فرهنگ و ارشاد، یا صنوف بهترین مکان‌ برای کمک به درک و احصای مشکلات حوزه نشر کشور هستند.

لزوم تغییر نگرش‌ها و اصلاح باورهای غلط شکل‌گرفته در کتاب‌خوانی

دومین راه‌حل تغییر نگرش‌ها و اصلاح باورهای غلط شکل‌گرفته در زمینه کتاب و کتاب‌خوانی است. این از طریق گفت‌و‌گو، مطالعه و ارائه اطلاعات و تحلیل‌های صحیح حل می‌شود. یعنی وقتی وارد بازار نشر می‌شوید، می‌بینید مردم مایل به کتاب خواندن هستند، ولی کتاب مورد نظرشان را پیدا نمی‌کنند.

ناشر موظف به رفع خواسته‌های مشروع مخاطبان خود است

* تسنیم:‌ یعنی شما می‌گویید اگر کتاب هم محتوای خوبی داشته باشد و زیبا آراسته شود، مردم استقبال می‌کنند؟

بله، همین‌طور است. ظرفیت خریداری ‌شدن دارد. جنس خوب، اگر به‌موقع و با مشخصات مطلوب مخاطب تولید شود، روی زمین نمی‌ماند. مصرف‌کننده، تقاضا و نظر او محور تولید است. گاهی به ما می‌گویند شما دارید تسلیم خواسته‌ها و غرایض مخاطب می‌شوید. چنین نیست. مخاطب خواسته‌هایی دارد؛ ما باید به این خواسته‌ها توجه کنیم. فرض کنید مردم منطقه‌ای دوست دارند غذا را بدون نمک بخورند. شما نمی‌توانید بگویید که حتماً غذایت باید نمک داشته باشد. برعکس مردم منطقه‌ای ممکن است، طبع شوری داشته باشند. در حوزه کتاب باید ببینید مخاطب حوصله چند صفحه کتاب را دارد یا در چه ساعاتی کتاب می‌خواند.

* تسنیم:‌ اگر افرادی به این نتیجه برسند که کتابی با محتوایی خاص یا زننده چاپ شود، چه باید کرد؟

بالاخره همیشه خواسته‌هایی در جوامع وجود دارد که این خواسته‌ها لزوماً خواسته‌های مشروع یا مقبولی نیست. ما آن حوزه را جدا می‌کنیم. اگر ما، در جایگاه ناشر، متوجه شدیم مردم خواسته‌های مشروع دارند، موظف به رفع نیاز آن‌هاییم. نیازها را بر چه مبنایی احصا می‌کنیم؟ نه بر مبنای هر نوع ایدئولوژی و جهان‌بینی و انسان‌شناسی؛ بلکه بر مبنای اعتقادات و دیدگاه‌های انقلاب اسلامی خودمان. نیازهای تربیتی مردم جامعه ما معلوم است. نیازهای اعتقادی‌شان معلوم است. نیازهای زندگی‌شان معلوم است. اما این‌ها را به چه شکل در اختیار او قرار دهیم؟ به شکل خام، نپخته، و غیرمنطقی یا به شکل پخته و کاملاً منطبق با ذائقه‌اش؟ پس باید باورهای غلطی را که در این حوزه شکل گرفته کنار بگذاریم و بدانیم با مخاطب طرفیم و مخاطب رأی دارد و نظر دارد و نیاز و خواسته دارد. سپس در چارچوب همین کانالی که برای ما باز می‌کند با او حرف بزنیم و کار کنیم.

 خرید مستقیم کتاب از ناشران ممنوع شود/ نباید ناشران در توزیع دخالت کنند

راه‌حل سوم آموزش نیروی انسانی متخصص، به‌ویژه در زمینه توزیع و فروش، در همه سطوح تحصیلی است. راه‌حل چهارم ایجاد شبکه زنجیره‌ای فروشگاه‌های بزرگ در سراسر کشور با امکانات کامل نیروی انسانی متخصص، ارتباطات شبکه‌ای، و پشتیبانی است. راه‌حل پنجم ایجاد و تقویت شبکه توزیع کتاب است که نقش اصلی را در انتقال کتاب از انبار ناشر به ویترین کتاب‌فروشی‌ها دارد.

در حوزه نشر بحث مرغ و تخم‌مرغ نیست که بگوییم ابتدا شبکه توزیع شکل دهیم، بعد شبکه فروشگاهی یا ابتدا شبکه فروشگاهی، سپس شبکه توزیع. حوزه نشر همانند سفر است. اگر قصد سفر کردیم و سوار ماشین شدیم، باید مشخص باشد به کجا می‌رویم و چه زمانی پیاده می‌شویم و آنجا چه کسی از ما استقبال خواهد کرد. در غیر این صورت سفر نمی‌رویم. پس ما باید از مقصد شروع کنیم؛ از مخاطب. برای حل مسئله توزیع در کشور اول باید پایانه‌های فروشگاهی را آماده کنیم تا زنجیره فروشگاه‌های مناسب در کشور به وجود آید. از جایی این‌ها با هم منطبق‌اند و باید شبکه توزیع شکل بگیرد. شبکه توزیع وقتی کتاب را از انبار ناشر بار می‌زند باید بداند آن را کجا تحویل دهد. فرض ما این است که ناشران در توزیع دخالت نمی‌کنند و فقط فروشگاه‌ها کتاب می‌فروشند؛ آن هم فروشگاه‌های زنجیره‌ای. پس باید از فروشگاه‌ها شروع کنیم. سپس این فروشگاه‌ها شبکه توزیع می‌خواهند. در اولویت بعدی تقویت شبکه توزیع کتاب مهم می‌شود. لذا باید شبکه توزیع را به آن‌ها برسانیم.

حذف دخالت مستقیم دولت در خرید کتاب، راه‌حل تقویت شبکه توزیع

* تسنیم:‌ چگونه می‌توان شبکه توزیع را تقویت کرد؟

پاسخ این سؤال راه‌حل ششم ماست؛ یعنی عدم دخالت‌ مستقیم دولت در خرید کتاب و واگذاری این کار به واسطه‌های توزیع. باید خرید مستقیم از ناشران به طور کل ممنوع شود.

* تسنیم:‌ حتی درباره کتاب خوب؟

هر چیزی.

 * تسنیم:‌ راه‌حل برخی این است که بازار دست‌نخورده‌ای به نام کتابخانه‌های عمومی کشور داریم. نهاد کتابخانه‌ها برای حمایت از کتب ارزشمند می‌تواند این کتب را بخرد و وارد این شبکه کند.

طرح خیلی خوبی است. اما در طرح من نهاد کتابخانه‌ها نباید از ناشر خرید کند. از فروشگاه هم نباید خرید نکند. چون طرح ما یک سیستم است. باید از شبکه توزیع خرید کند. شبکه توزیع به طور طبیعی مقداری کتاب از ناشر می‌خرد و به نهاد کتابخانه‌ها می‌دهد. مقداری را نیز به کتاب‌فروشی‌ها می‌فرستد.در نتیجه تقاضا به وجود می‌آید. باید هر نوع خرید از ناشران از سوی هر نهادی ممنوع شود و فقط چند پخش‌کننده بهتر برای خرید انتخاب شود.

باید نمایشگاه‌های توأم با فروش حذف شوند/ برگزاری نمایشگاه‌ مانع تشکیل فروشگاه‌های کتاب می‌شود

* تسنیم:‌ در سیستم شما پخش‌کننده‌ها چگونه می‌توانند با یک‌دیگر رقابت کنند؟

آن هنگام پخش‌کننده برای ناشر سرمایه‌گذار محسوب می‌شود. چون یک مشتری بزرگ دارد. به ناشر می‌گوید دوهزار تیراژ از فلان کتاب را می‌خواهم. پیش‌پرداخت نیز می‌دهد. پخش‌کننده نیز کتاب را به مصرف‌کننده (خریدار) کلان و کتاب‌فروشی‌ها می‌دهد. یک راه تقویت شبکه توزیع این است که در فروش رقیب نداشته باشد و فروشندۀ عمده کتاب خودش باشد. امروز ناشران فروشنده عمده هستند. این اشتباه است. دومین قدم برای تقویت شبکه توزیع هفتمین راه‌حل حوزه نشر است؛ یعنی حرکت به سمت حذف نمایشگاه‌های توأم با فروش. برگزاری نمایشگاه‌ها مانع تشکیل کتاب‌فروشی‌ها و فروشگاه‌های بزرگ کتاب می‌شود. رقبای توزیع‌کننده چه کسانی هستند؟ یکی از آن‌ها دولت و خریداران کلان‌اند که از ناشر کتاب می‌خرند و گفتیم این کار باید ممنوع شود. دوم نمایشگاه‌هایی است که آن را هم دولت برگزار می‌کند. دولت و ناشران با تشکیل این نمایشگاه‌ها عرضه مستقیم کتاب را ایجاد می‌کنند.

* تسنیم:‌ اگر این نمایشگاه‌ها را، به جای ناشران، توزیع‌کننده‌ها برگزار کنند چطور؟

در حال حاضر قوانین این اجازه را نمی‌دهد. قوانین می‌گوید اساساً حضور پخش‌کننده‌ها در نمایشگاه‌ها تخلف است. اگر ببینند یک پخش‌کننده در نمایشگاه آمده جلویش را می‌گیرند. برگزاری نمایشگاه در مکان‌هایی که فروشگاه کتاب داریم سم است.

* تسنیم:‌ در سیستم شما این کار درست است؟

به نظر من اگر شبکه فروشگاهی درست طراحی شده باشد، در مکان‌هایی که فروشگاه داریم برگزاری نمایشگاه سم است؛ مثلاً در فلان منطقه کشور فروشگاه تأسیس نشده است. آنجا به قول شما شبکه توزیع نمایشگاه را عجالتاً به‌ مثابه اقدامی تسکینی برگزار کنند. ولی باید به‌سرعت در برنامه بگذاریم که آنجا نیز فروشگاه داشته باشیم. در غیر این صورت همیشه همه‌چیز باید مخاطب را به سمت فروشگاه ارجاع دهد. چون در فروشگاه کار ترویجی و مشاوره‌ای با مخاطب اتفاق می‌افتد. در فروشگاه است که فروشنده آموزش‌دیده شما راهنمایی می‌کند، درباره اینکه چه می‌خواهید؟ چند تا می‌خواهید؟ چه کتاب‌هایی خوانده‌اید؟ حالا چه‌ کتابی بخوانید؟ چنین فرصتی را نه پخش‌کننده دارد و نه ناشر.پس دولت دو مداخله دارد؛ یکی خرید مستقیم از ناشران که باید قطع شود، دوم برگزاری نمایشگاه که باید قطع یا به شبکه توزیع محول شود.

بیمه باید تا انتهای فرآیند کتاب‌فروشی را شامل شود

راه‌حل هشتم توسعه خدمات بخش بیمه سرمایه به ناشران و مؤسسات توزیع و کتاب‌فروشان است. ماشین شما بیمه دارد؛ اما سرمایۀ ناشر بیمه ندارد. بیمه سرمایه شامل ناشر و شبکه توزیع نمی‌شود. البته بار بیمه است؛ یعنی اگر در مسیر تصادف رخ داد، بیمه پول می‌دهد. اما اگر به دست کتاب‌فروش رسید و سیل آمد و آن را برد، دیگر بیمه نیست؛ یا کتاب‌فروش را باید به زندان ببرند یا پخش‌کننده را. در صورتی که بیمه باید تا انتهای فرآیند کتاب‌فروشی را شامل شود. توسعه خدمات بیمه به حوزه نشر، به‌ویژه توزیع، بسیار مهم است و هیچ‌گاه مطرح نشده یا خیلی کم مطرح شده است.

لزوم توجه به صادرات کتاب و ایجاد و توسعه بازارهای خارجی در کشورهای منطقه و جهان

راه‌حل نهم حرکت به سمت صادرات کتاب و ایجاد و توسعه بازارهای خارجی در کشورهای منطقه و جهان، چه از طریق ترجمه به زبان‌های دیگر و چه از طریق صدور کتاب، است. توسعه بازار خارج از کشور یکی از اقدامات مهمی است که می‌تواند ما را از وضعیت فعلی خارج کند. امروز هر چه تولید می‌کنیم محدود به مرزهاست؛ در صورتی که زبان ما محدود به مرزها نیست، محتوای ما محدود به مرزها نیست، حتی محدود به زبان نیز نیست. محتوای ما در حوزه‌های اسلامی و شیعی محتوایی بین‌المللی است. توسعه بازار خارجی، به منزله آخرین راه‌حل، صادرات کتاب از طریق فیزیکی و از طریق ترجمه را شامل می‌شود. بازاریابی ما نشان می‌دهد در حوزه محتوا در وهله اول فارسی‌زبانان، در وهله دوم شیعیان، و در وهله سوم مسلمانان کشورهای مختلف باید هدف قرار گیرند.

* تسنیم:‌ در این بخش هم ناشران ضعف دارند و هم توزیع‌کننده‌ها. یعنی ناشران هیچ‌گاه به فکر تولید کتابی با محتوای بین‌المللی نیستند. از سویی توزیع‌کننده نیز بازار جهانی را هدف قرار نمی‌دهد.

بله، در سراسر دنیا دولت‌ها از ترجمه و صادرات کتاب در برخی زمینه‌ها حمایت می‌کنند. دولت‌هایی هستند که اگر شما از زبان آن‌ها کتابی را به زبان خودتان ترجمه کنید به شما جایزه می‌دهند. ما جایزه صادرات داریم. آن‌ها نیز پول ترجمه‌ را به شما جایزه می‌دهند. این درباره دولت‌ها، زبان‌ها، و فرهنگ‌هایی است که احساس کردند نیازمند یارانه ‌دادن و کمک‌ کردن در این زمینه هستند. حال توجه کنید که اگر یارانه‌های دولت ما صرف این اقدامات شود، عملاً چه زیرساخت‌هایی برای بعد فراهم خواهد شد. اما خیلی از دولت‌ها نیز وارد حوزه حمایت از ترجمه نمی‌شوند. در واقع این کار را خود ناشران انجام می‌دهند.

قدرت خرید مردم، حتی درباره کتب با قیمت پایین، بالا نیست

* تسنیم:‌ چگونه؟

در نمایشگاه‌ها؛ همان نمایشگاه‌هایی که ما آن را به بازار مکاره تبدیل کرده‌ایم. در آنجا با هم مبادله می‌کنند. بر اساس منافع متقابل کتاب می‌گیرند و می‌دهند. این‌ها راه‌حل‌هایی است که به زعم من می‌تواند مشکلات حوزه نشر را حل کند. ما در حوزه مصرف با ترویج مواجهیم. در حوزه تولید با برنامه‌ریزی، مطالعه، و ذائقه‌سنجی مواجهیم که باید در تولید محتوا در نظر گرفته شود. امروز تولید ما استاندارد نیست. در حوزه مصرف در وضعیت فعلی باید از مصرف‌کننده حمایت شود. امروز قدرت خرید مردم، حتی درباره کتب با قیمت پایین بازار، بالا نیست. در بسیاری موارد مصرف‌کننده کتاب را می‌پسندد، اما نمی‌تواند بخرد. اینجا باید از او حمایت شود. برخی از یارانه‌ها باید اینجا صرف شود. در حال حاضر سالیانه پانزده تا بیست میلیارد تومان هزینه برپایی نمایشگاه کتاب می‌شود؛ نمایشگاهی که ده روز در سال برگزار می‌شود. در صورتی که اگر این پول در طول سال در مسیرهایی نظیر تولید، توزیع، مصرف، و توسعه صادرات به کشورهای دیگر به کار گرفته شود، اوضاع را بهبود می‌بخشد.

 

مشکل اصلی حوزه کتاب، محدودشدن تولید محتوا به دیدگاه‌های نویسنده یا ناشر و بی‌اعتنایی به پژوهش و نیازسنجی

* تسنیم:‌ پس از حوزه نشر، مسائل و معضلات اصلی حوزه کتاب و مخاطب به ترتیب از نظر شما چیست؟

مسئله‌ای که در حوزه کتاب کشور داریم نیروی انسانی است؛ یعنی نویسندگانی که بتوانند در زمینه‌های خوب محتوای مد نظر را ارائه دهند. امروز نویسندگان ما درباره موضوع کتابی که می‌خواهند بنویسند مطالعه نمی‌کنند و عمدتاً سفارش کار نویسندگان ما را رساله‌های دانشگاهی یا دریافت‌های شخصی شکل می‌دهد. اینجا نقطه آسیب تولید کتاب است. یعنی محدود شدن حوزه تولید به دیدگاه‌های نویسنده یا ناشر و بی‌اعتنایی به پژوهش و نیازسنجی.

در این زمینه نیز سوءتفاهم‌هایی وجود دارد. سوءتفاهم‌ اول آن است که برخی می‌گویند نمی‌گذارند هر مطلبی نوشته شود. اگر ما آزاد بودیم، اثر بهتری نوشته می‌شد. سوءتفاهم دوم بی‌دلیل دانستن پرفروشی برخی آثار است. می‌گویند آثار برخی بی‌دلیل پرمخاطب است. هیچ اثری بی‌دلیل پرمخاطب نیست. حتماً ویژگی خاصی داشته است. باید دید آن ویژگی چه بوده است. سوءتفاهم سوم وجود حمایت‌‌های خاص است. می‌گویند برخی مورد حمایت خاص هستند. این‌ها در حوزه کتاب سوءتفاهم است. دست‌کم در داخل کشور سوءتفاهم است.

نبودِ نظام تولید مبتنی بر نیاز در توزیع کتاب مهمترین مسئله حوزه مخاطب

در حوزه مخاطب نیز تقریباً اوضاع همین‌گونه است. یعنی اولاً ترویج مناسبی برای مخاطب نداریم. دوم، دسترسی خوبی برای او فراهم نکردیم تا به کتاب مطلوبش برسد. سوم، به مخاطب مشورت نمی‌دهیم. چهارم، او امروز نیازهای خود را در این کتاب‌ها نمی‌بیند. همه این‌ها یعنی نبودِ نظام تولید مبتنی بر نیاز در توزیع کتاب. تولید کتاب باید در چارچوب نظام قرار گیرد، ولو نظام مشکل‌دار و غلط. پایبندی تولید کتاب به یک نظام فکری به طور خودکار در مخاطب کشش ایجاد می‌کند و شبکه توزیع نداشته فعلی را برای مدت خاصی بر پا می‌کند؛ اما دوباره خراب می‌شود.

این شبکه توزیع موقت را می‌توان در توزیع هر ساله کتاب‌های درسی دید. در سال 135 میلیون نسخه کتاب درسی تولید می‌کنیم. این تعداد نسخ در طول چند وقت توزیع می‌شود؟ در حدود 45 روز توزیع می‌شود. یعنی از 15 مرداد تا 1 مهر هر سال. قصد من اشاره به نقصی است که در نبود نظام تولید در کتب غیر درسی، برعکس کتب درسی، وجود دارد. نظام درسی خانواده‌ها را توجیه کرده است. مدرک را نیاز می‌دانند. آموزش‌وپرورش را جدّی و قانونی می‌دانند و محتوایی را نیز که تولید کرده است. به‌رغم آنکه این محتوا مورد نقد بسیاری از اهالی فلسفه آموزش و تعلیم‌وتربیت است، چون سازمان‌دهی شده، در مدت 45 روز بدون وجود شبکه توزیع و فروشگاه جدّی 135 میلیون نسخه از آن در کشور توزیع می‌شود و تا اقصی‌نقاط کشور به خانه مردم می‌رود. اما در طول دوازده ماه 186 میلیون نسخه کتاب غیر درسی تولید می‌شود و نمی‌تواند به خانه‌ها برود. چرا؟ چون از نظام برنامه‌ریزی و تولید مبتنی بر نیاز مخاطبان پیروی نمی‌کند. اگر از این نظام پیروی می‌کرد، به‌رغم نبودِ شبکه توزیع مناسب، مخاطبان با پیک آن را می‌خریدند و بالاخره به نحوی به آن دسترسی پیدا می‌کردند. امروز نظام تولید کتاب ما اساساً هدف خاصی را تعقیب نمی‌کند و مخاطب را درگیر خود نمی‌کند.

توجه به نشر دیجیتال از اقتضائات نشر امروز است

* تسنیم:‌ یکی از راه‌حل‌هایی که در مقابل موانع و مشکلات حوزه نشر و کتاب پیشنهاد می‌شود، حرکت به سوی نشر دیجیتال و ترویج کتاب‌خوانی الکترونیک است. سوره مهر در سال‌های اخیر خیلی خوب در این عرصه عمل کرده است. به نظر شما این شیوه عرضه چقدر می‌تواند مشکل نشر در کشور را حل کند؟

نشر دیجیتال در همان حوزه توسعه بازار و توجه به امکانات و نیازهای مخاطبان قابل تعریف است. از نوع همان فعالیت‌های زیرساختی است که بر اساس اقتضائات امروز به نیاز تبدیل می‌شود. امروز اگر شما یک تبلت داشته باشید، دیگر چه نیازی است همه کتاب‌های مورد نیازتان را کاغذی تهیه کنید؟ اگر من در مقام ناشر بدان برسم که استفاده از این‌گونه وسایل دیجیتال همراه شایع شده است، باید کتاب‌های خودم را در این حوزه وارد کنم. اما ناشر باید دو سال پیش برای نیاز امروز پیش‌بینی و برنامه‌ریزی کرده باشد تا نتیجه بگیرد. کاری که ما در سوره مهر انجام دادیم این بود. اما به طور کلی نشر کشور در این زمینه عقب است. در صورتی که باید به نشر الکترونیک، به منزله یک امکان و راهکار جدّی برای برون‌رفت از بن‌بست ارتباط با مخاطب، توجه شود.

* تسنیم:‌ درباره نشر دیجیتال عموماً دغدغه ناشران حق کپی‌رایت است. شما این نگرانی را چگونه حل کردید؟ فکر می‌کنید برای صیانت از حقوق نویسنده یا ناشر چه باید کرد؟ پیوستن به قانون کپی‌رایت بین‌المللی یا وضع قانون داخلی؟

به طور طبیعی حقوق مؤلف در این زمینه نیز باید رعایت شود. ما همان مقدار درآمد را که در چاپ کاغذی به مؤلف می‌دهیم، یعنی از بهای آن محصولی که دارد به فروش می‌رسد، به نویسنده می‌دهیم و مؤلفان نیز راضی‌اند. درباره امنیت آن، امروزه نرم‌افزارها و پلیرهای کتاب‌خوان‌ موجود آن‌قدر امنیت دارند که افراد عمومی نتوانند از این شیوه استفاده کنند. البته همین کتاب‌های فعلی را نیز می‌توانند چاپ کنند و مثل هر روش دیگری زمینه سوءاستفاده هست. اما امکانات نشر الکترونیک و رقابت‌های ناشی از ایجاد آن آن‌قدر زیاد است که جنبه‌های دیگر را می‌پوشاند.

باید به مسئله ارزش افزوده در عرضه کتاب توجه کرد

موضوع جدید دیگری که امروزه در توسعه ارتباطات و فناوری اطلاعات به وجود آمده ارزش افزوده است. متأسفانه در عرصه بازارهای نوین به کتاب به منزله یک محصول منحصربه‌فرد نگاه نمی‌شود. می‌توان با شیوه‌های جدید بخش‌هایی از یک کتاب را به عنوان پیام، مشورت، یا هر عنوان دیگری در این شبکه عظیم ارتباطات همراه و غیر همراه به مخاطبان رساند. در سوره مهر نیز این کار تاحدی دنبال شد؛ مثلاً چند بیت از یک کتاب شعر می‌تواند برای مخاطب، زمانی که نیاز دارد، آماده شود و به فروش برسد.

* تسنیم:‌ نمونه این کار را امروز برخی سایت‌ها در عرصه موسیقی انجام داده‌اند. شما می‌توانید هر ترک یک آلبوم موسیقی را به طور مجزا، بنا به نیاز و علاقه‌تان، بخرید. این امکان می‌تواند در خرید یک شعر از یک کتاب خاص نیز وجود داشته باشد.

بله، گاهی نیز مخاطب می‌خواهد آن را به کسی هدیه دهد. می‌تواند این کار را انجام دهد. گاهی نمی‌‌خواهد خود بررسی محتوایی کند تا ببیند از میان دَه کتاب شعر پنج شعر خوبش کدام است. ما این پنج عدد شعر خوب را به عنوان ارزش افزوده به او معرفی می‌کنیم. این موارد امروزه در صنعت ارتباطات گردش مالی بسیار بالایی دارد؛ حتی از گردش نشر کشور بیشتر. همین ارتباطات پیامکی را ببینید چقدر در سال پول جابه‌جا می‌کند! مردم بابت پیامک چقدر پول می‌دهند؟ مبلغ کمی که رضایت همگانی دارد. اصلاً به چشم نمی‌آید. این عرصه‌ها امروزه به حوزه نشر دیجیتال برای توسعه بازار و توجه به ذائقه مخاطب و نیاز امروز او اضافه شده است و قابل توجه است.

انتهای پیام/

 منبع: تسنیم + +

تگ های مطلب:
دیدگاه کاربران

کل نظرات : 2

ارسال دیدگاه

  • bowtiesmilelaughingblushsmileyrelaxedsmirk
    heart_eyeskissing_heartkissing_closed_eyesflushedrelievedsatisfiedgrin
    winkstuck_out_tongue_winking_eyestuck_out_tongue_closed_eyesgrinningkissingstuck_out_tonguesleeping
    worriedfrowninganguishedopen_mouthgrimacingconfusedhushed
    expressionlessunamusedsweat_smilesweatdisappointed_relievedwearypensive
    disappointedconfoundedfearfulcold_sweatperseverecrysob
    joyastonishedscreamtired_faceangryragetriumph
    sleepyyummasksunglassesdizzy_faceimpsmiling_imp
    neutral_faceno_mouthinnocent

عکس خوانده نمی شود