کد خبر: 3002

1391/04/08 23:06

نسخه چاپی | دسته بندی: ---
0
بازدیدها: 2 160

ترجمه ای در ترازوی نقد.. / سید محمد مرتضی العاملی،فرزند علامه سید جعفر مرتضی نویسنده کتاب

چکیده: اینجاب برخی از موارد ترجمه را با کتاب اصلی (عربی) مقابله ومقایسه نموده ام ومی توانم بصراحت بگویم این ترجمه خللهای بسیار مهمی دارد ونمی توان آن را ترجمه کتاب الصحیح نامید. در جهان پیشرفته […]

چکیده:

اینجاب برخی از موارد ترجمه را با کتاب اصلی (عربی) مقابله ومقایسه نموده ام ومی توانم بصراحت بگویم این ترجمه خللهای بسیار مهمی دارد ونمی توان آن را ترجمه کتاب الصحیح نامید.

در جهان پیشرفته امروزی، انسان با استفاده از مکانیزم های چندگانه براى ارتباط با همتایان خود در همه زمینه ها تلاش کرده ومى کند، وشاید ترجمه یکی از این مکانیزمها باشد، از زمان های دیرینه نیز از این طریق کمک قابل توجهی به همکارى وتبادل فرهنگى ونوآوریها واطلاع از محصولات علمی شده است. به همین جهت است که گفته شد: «ترجمه اجازه داده است که فرهنگ از فراز مرزها عبور کند».



کار ترجمه نیاز به تلاش گروهی از متخصصان در زمینه های مختلف دارد به طوری که ترجمه روشن وقابل فهم و منعکس کننده معنى علمی در نظر گرفته شده در متن اصلی باشد، بنابراین ترجمه پژوهشهای علمی نیاز به تجربه، شناخت وتخصص در همه زمینه ها مى باشد.

از این جهت باید تمام جزئیات و تفاوتهای ظریف در معنا و تطابق متون ترجمه شده بامتون اصلی را لحاظ نمود.

بی گمان برای تضمین میزان دقت و صحت بیشتر درنوشتار هاى ترجمه شده از لحاظ ترکیب وانتقال إیده وسلامت ویکنواخت بودن عبارتها، باید متون ترجمه شده را با متون أصلی واصطلاحات لغتی وأدبی و فنی و.. مقایسه نمود.

در نقد هر ترجمه ای باید صحبت بر سر میزان امانتدارى مترجم باشد. زیرا نویسنده مرجع اصلى است، اصالت از آن وى است ومترجم لزوماً باید تابع او باشد, پس ترجمه را باید اثرى فرعى وسایه اى از متن اصلى ترجمه شده معادل متن مبدأ دانست.

وهمانگونه که بیان شد، یکی از وظیفه‌های مترجم،امانتداری در ترجمه است.

این مقدمه را از آن جهت بیان کردم تا به افتاقی که در شب مبعث رسول خاتم(ص) در پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی رخ داد اشاره کنم. همانگونه که در تاریخ 30 خرداد ماه در سایت «بازتاب امروز» در قالب یادداشتی با عنوان«آزردن یکی از بزرگترین سیره نویسان جهان اسلام با شیرین کاریهای مدیریتی مسئولان» بیان شد، دوره 35جلدی «الصحیح من سیرة النبی الأعظم (ص)» اثر بی نظیر «علامه سید جعفر مرتضی العاملی» که به زعم بسیاری از تاریخ نگاران یکی از غنی ترین سیره های منتشر شده درباره پیامبرخاتم(ص) است، در شب مبعث با ترجمه آقای محمد سپهری آنهم تنها در 12 جلد و وتوسط پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی رونمایی شد.

مترجم الصحیح آنچه درباره بایدهای ترجمه علمی عنوان شد را رعایت نکرده وبدون رضایت نویسنده، برخی مطالب را به دلخواه حذف‌کرده‌است. خود مترجم دراین رابطه مى گوید: «از نظر حجم صفحات این 12 جلد برابر با حدود 26 جلد است زیرا مجلدات عربی 300 صفحه اما مجلدات فارسی 600 صفحه است».

همانگونه که خود مترجم اعتراف کرده حدود 10 جلد از 35 جلد را حذف نموده است.

خواننده گرامی با یک مراجعه خواهد دید که حتى این اعتراف که فقط این مقدار راحذف نموده است صحیح نیست. به عنوان مثال، مترجم چهارجلد (19، 21، 22، و 23)نسخه عربی را در جلد 7 ترجمه کرده است.

این در حالی است که مترجم موارد زیادی را خود به متون اضافه نموده و حتی در بعضی از بخشهای متون که نویسنده کتاب آن را به اجمال آورده است، مترجم به تفصیل ذکر می کند. که این أمر باید صفحات ومجلدات کتاب را بیشتر کند نه آنکه 35 جلد در12 جلدخلاصه شود!

مترجم ادعا می کند: که نسخه عربی 1200 صفحه سفید داشته ومترجم آنها را خذف نموده است.

درحالیکه این ادعا کاملاً غیر صحیح است، زیرا در نسخه عربی کتاب فقط 450 صفحه سفید بوده، حتی اگر صفحات اول کتاب که نام وشناسنامه کتاب را با آن احتساب کنیم فقط به 670 صفحه می رسد نه 1200 صفحه.

اما ادعاى دیگر مترجم (آقاى محمد سپهرى) مبنی بر اینکه«در ترجمه کتاب بیش از هر کس علامه سید مرتضی به من کمک کردند».

به نوبه خود از مترجم سؤال می کنم این کمک چه نوع کمکی بوده است؛ مالی؟!، علمی؟!، معنوی؟!!..وکی؟! کجا؟! چگونه؟! این ادعا اتفاق افتاده است؟!

آخرین ملاقات مترجم با نویسنده چه زمانی بود؟!

مگر این نیست که علامه هنگامی که پدر بزرگوارشان دار فانی را وداع کردند ( 1993 میلادی) یعنی قریب به 20 سال پیش به لبنان بازگشته و در آنجا مستقر شدند؟

علاوه براینکه بنده بر عدم صحت این ادعا تأکید می کنم، مؤلف الصحیح نیز آن را تکذیب می کند که این ادعا بطور کل صحیح نمی باشد.

گفتنی است مؤلف در خاتمه آخرین اثر خود «الصحیح من سیرة الإمام على علیه السلام» (که به 53 جلد رسیده است) مطلبی خیلی مهم درباره ترجمه کتابهای خود گفته است می آورم:



«...ازعیبهای این کتاب «الصحیح من سیرة الإمام على علیه السلام این است که»که من راضی نیستم آن را به هیچ زبانی ترجمه شود، مگر اینکه ترجمه تحت اشراف شخصی خودم، یا اینکه تحت اشراف کسی که در حیات خود مورد اعتماد قرار می هم، یا تحت اشراف کمیته ای از علمای کارآمد بعد وفاتم باشد.

همچنین برای همگان اعلام می کنم که اکثر کتابهای ترجمه شده که به من نسبت داده می شود بلکه تمامی آن کتابها باستثنای یک یا دو کتاب از آنها بصورت صحیح و سالم ترجمه نشده است. بلکه آنها اشتباهات فاحش فراوان دارد و در برخی از آنها دخل وتصرف وحذف و تغییری که بحد تحریف می رسد - که اصلاً راضی به آن نیستم- وجود دارد. و من از آنچه به من در آنها نسبت داده می شود برائت می جویم، مگر اینکه از متن نوشته شده به زبان عربی تو سط خودم گرفته شده باشد.

ومن در تساهلی که در امر اجازاتی که داده ام بسیار پشیمانم، وتمامی آنها را لغو می شمارم، زیرا آنچه از آن برآمد اصلاً در سطح توقعات نبود. بلکه برخی که کتابهای من را ترجمه کرده ومی کند راضی نیست که ترجمه را به من عرضه نماید، ـ علیرغمی که اظهار استعدا را برای آن می نمایدـ، وهرگاه از او خواستیم آن را انجام دهد [عرضه نماید] از موضوع گریخته سپس کتاب را بدون رقیب وحسیب.. چاپ کرده!! و تا کنون [چاپ] می کند!!

واگر برخی گمان می کنند: که من جهت ترجمه کتابهایم برای ایشان قبل از بیست سال یا بیشتر اجازه ای نوشته ام، لازم است بدانند که آن اجازه مخصوص آن کتابهایی می باشد که در تاریخی که آن اجازه نوشته شده، چاپ شده است.

اما کتابهایی که پس از آن تاریخ منتشر شده است، آن اجازه ها شامل آنها نمی شود، بلکه برای ترجمه آنها نیاز به اجازات جدید می باشد و نزد ایشان اجازه ای در هیچ کتابی از آنها نمی باشد.

خلاصه سخن اینکه بیشتر، ـ بلکه تمامی ـ آنچه از کتابهایم ترجمه شده بیزارم، به آن اعتراض می نمایم، ونمی خواهم بیش از این چیزی بگویم».

اینجاب برخی از موارد ترجمه را با کتاب اصلی (عربی) مقابله ومقایسه نموده ام ومی توانم بصراحت بگویم این ترجمه خللهای بسیار مهمی دارد ونمی توان آن را ترجمه کتاب الصحیح نامید.



1 ـ هیچ یک از عنوانها وتیترهایترجمه با عنوانها وتیترهای کتاب اصلی (عربی) همخوانی ندارد.

2 ـ مترجم بدون هیچ اشاره ای مطالبی زیادی را از خود در کتاب آورده است که نویسنده این مطالب را به کلی قبول ندارد.

3ـ دخل وتصرف در متون کتاب اعم از متون روایتی یا متون مناقشه و بررسی از درجه اعتبار ساقط بوده ونویسنده عدم رضایت خود را مکرراً اعلام نموده است.

4 ـ مترجم کلمات، عبارت، صفحه و صفحاتی بلکه فصلهای ازکتاب را بصورت آشکارو بدون تدبر حتی موارد خیلی مهم که وجود تعداد فراوانی از آنها، برای فهم کتاب ضروری است حذف کرده است.

5 ـ حذف پاورقهای توضیحی که علامه آنها را بعنوان توضیح همراه متون آورده وآنها بسیار مهم بوده است.

6ـ مترجم در منابع و پاورقی ها, دخل وتصرف بلکه بسیاری از آنها را حذف کرده که این امر باعث تباه شده زحمات نویسنده ارزش علمی کتاب شده است.

7 ـ عدم رعایت مترجم در اصطلاحات بکار گرفته شده از سوی نویسنده در منابع و پاورقی ها. بعنوان مثال:

ألف: نویسنده در مواردی از کلمه (راجع:) استفاده می کند که این امر بیانگر آن است که کتاب مذکور مطلب را به همان لفظ نیاورده است بلکه به مطلب یا أصل آن اشاره می کند.

ب: نویسنده در برخی موارد (البحار ج.. ص .. عن الأمالی) ذکر می کند. که این بیانگر آن است که روایت را از بحار نقل می کند واگر اختلافی بین متن ذکر شده وجود داشته باشد به عهده صاحب بحار است. ولی مترجم همه موارد را حذف نموده است.

د: نویسنده در برخی موارد (سبل الهدى والرشاد ج.. ص.. وقال فی هامشه: أخرجه البخاری .. ومسلم .. وأبو داود فی الجهاد، وأحمد ..) واین بدین معنی می باشد که ممکن است آدرس صفحات در بخاری و مسلم وابو داوود.. با نسخه موجود نزد نویسنده مغایرت داشته باشد. ولی مترجم تمامی این موارد را دستکاری کرده وبا هم ادغام نموده است.

8 ـ بعضی از متونی که نویسنده آنها بصورت اجمال آورده مترجم مبادرت به تفصیل آنها کرده است که همین باعث بی رنگ ومحتوا شدن بررسی ها و استدلال ها شده است.

9 ـ در ارزشیابى ها ونقدها معمولاً پرسش اصلى «درست یا غلط» یا «خوب یا بد» بودن ترجمه است. که هردوی آن در این ترجمه آشکار است، در برخی موارد مترجم معنای واژه را نمی داند ونمی تواند واژه عربی به فارسی ترجمه کند یا مرادف آن را در فارسی بیاورد آن را بدون ترجمه رها می کرده و یا آن را غلط ترجمه کرده است.

اگر بخواهم همه موارد را ذکر کنم نیاز به بیش از یک جلد دارم ولی به دو مورد بعنوان مثال بسنده می کنم:

مثلا واژه (ورطه) را ترجمه نمی کند وآن را رها می کند درحالی که می توان آن را به (مخمصه) ترجمه کرد.

یا در جایی دیگر کلمه (خیول) که به معنای اسبها می باشد آن را به (خیال) ترجمه می کند.. عبارت عربی جلد 11 صفحه 113: «..وجاؤا یریدون مضیقاً یقحمون منه خیلهم إلى النبی « صلى الله علیه وآله » ، فوجدوا مکاناً ضیقاً أغفله المسلمون ، فلم تدخله خیولهم ، فعبره ...»

وعبارت در فارسی در ترجمه جلد 4 ص 201 اینگونه است: «.. در جستجوی نقطه باریکی از خندق برآمدند تا از آنجا با آسبهای خود به سوی پیامبر ویاران او هجوم برند, اتفاقاً به نقطه تنگی رسیدند که مسلمانان از آن غفلت کرده بودند وهرکز به خیالشان نرسیده بود...»

این در حالی است که حتی با رایزنی ها ومیانجی گری وتماسهای اخیرکه مترجم با نویسنده داشته اند نتوانسته رضایت نویسنده را در موضوع نسبت دادن این ترجمه به ایشان را جلب نمایند.

در نهایت: درباه این ترجمه صحبتها وناگفته های زیادی وجود دارد از جلمه اینکه چرا مترجم با وجود درخواستهای مکرر از طرف نویسنده از عرضه کتاب ترجمه شده به نویسنده امتناع کرده و مترجم بدون کسب تأیید از نویسنده مبادرت به چاب ونشر آن را نموده وناشر محترم (پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی) ومسئولین آن را در این مخمصه وبحران قرار داده است.

امیدوارم در فرصتهای مناسب دیگری به آن بپردازم.

 

منبع:

تگ های مطلب:
ارسال دیدگاه

  • bowtiesmilelaughingblushsmileyrelaxedsmirk
    heart_eyeskissing_heartkissing_closed_eyesflushedrelievedsatisfiedgrin
    winkstuck_out_tongue_winking_eyestuck_out_tongue_closed_eyesgrinningkissingstuck_out_tonguesleeping
    worriedfrowninganguishedopen_mouthgrimacingconfusedhushed
    expressionlessunamusedsweat_smilesweatdisappointed_relievedwearypensive
    disappointedconfoundedfearfulcold_sweatperseverecrysob
    joyastonishedscreamtired_faceangryragetriumph
    sleepyyummasksunglassesdizzy_faceimpsmiling_imp
    neutral_faceno_mouthinnocent

عکس خوانده نمی شود