تخريب‌گران را نمی توان شناخت؟/مرتضی داستانی

چکیده:

امروز اين سئوال در ذهن مردم نقش بسته است، اين چه كساني هستند كه نه حرف رهبري را قبول دارند، نه موازين شرع مقدس بر ايشان اهميت دارد و نه توجهي به توصيه مراجع و دلسوزان نظام و انقلاب دارند؟ راستي اينها كيستند؟ ضد انقلابند؟ دشمنند؟ كم‌دان و بي‌توجه هستند؟ بي‌اخلاقند؟ مثل كمونيستها هدف برايشان وسيله را توجيه مي‌كند؟ كي هستند؟ چه مي‌خواهند؟ چرا حرف هيچكس را گوش نمي‌كنند؟ ليدر و رهبر آنها كيست؟

مقام معظم رهبري همه را از بداخلاقي در انتخابات و تخريب چهره كانديداها منع كرده‌اند. مراجع آن را حرام اعلام نموده‌اند. فعالان سياسي و چهره‌هاي مذهبي در همه طيف‌ها آن را كاري زشت و پليد و بدور از هرگونه مشي و منش اصول‌گرايي و دين مداري توصيف كرده‌اند. ولي اين روزها هر چه به انتخابات نزديك مي‌شويم حجم تخريب‌ها به ويژه در قم زيادتر مي‌شود.
امروز اين سئوال در ذهن مردم نقش بسته است، اين چه كساني هستند كه نه حرف رهبري را قبول دارند، نه موازين شرع مقدس بر ايشان اهميت دارد و نه توجهي به توصيه مراجع و دلسوزان نظام و انقلاب دارند؟ راستي اينها كيستند؟ ضد انقلابند؟ دشمنند؟ كم‌دان و بي‌توجه هستند؟ بي‌اخلاقند؟ مثل كمونيستها هدف برايشان وسيله را توجيه مي‌كند؟ كي هستند؟ چه مي‌خواهند؟ چرا حرف هيچكس را گوش نمي‌كنند؟ ليدر و رهبر آنها كيست؟ به كجا وصل هستند؟ بودجه آنها از كجا تأمين مي‌شود؟ چگونه جمعي از آنها در برخي مدارس حوزه علميه آشيانه كرده‌اند؟ برخي مؤسسات فرهنگي خاص كه در اين سالها از بودجه‌هاي هنگفتي برخوردار شده‌اند و در اين تخريب‌ها چه نقشي دارند؟ دستگاه قضايي چرا كاري نمي‌كند؟ مگر نمي‌شود اينها را شناخت؟ عقبه اينها كه مشخص هستند، چرا كاري با آنها ندارند؟ تا كي كشور بايد بخاطر تندروي يك عده همينطور هزينه بدهد؟
مگر امثال لاريجاني چه كرده‌اند كه بايستي اينگونه مورد هجمه قرار بگيرند؟ آيا گناه آنها جز اين است كه آلت دست برخي جريان‌ها نشده‌اند و يا در برابر خطاهاي جريان انحرافي و زياده خواهي‌هاي رئيس دولت سكوت نكرده‌اند؟ اين چه منطقي است كه هر كس با ما نيست، بايد نيست و نابود شود.
همه اين افراد و مجموعه‌هايي كه اين روزها براي خود امپراطوري تخريب، راه انداخته‌اند و بر تخت بي‌تقوايي نشسته و حكم تخريب صادر مي‌كنند و دروغ و افترا منتشر مي‌كنند، جز اين است كه تيشه به جان ريشه‌هاي اعتقادات مردم به نظام و اسلام افتاده‌اند!
آيا مي‌شود باور كرد كسي كه بي‌اعتنا به مرجعيت و روحانيت و آموزه‌هاي آنان است، طلبه باشد؟ آيا مي‌شود پذيرفت، كساني را كه مي‌دانند كه رهبري با كار آنها مخالف است ولي در عين حال لجوجانه به آن ادامه مي‌دهند، پيرو ولايت دانست؟ آيا مي‌شود قبول كرد، كسي كه اعتقادات مردم به اين نظام و انقلاب و اسلام را با رفتارها و بداخلاقي‌هاي خود نشانه رفته است، درد دين دارد؟ آيا مي‌شود باور كرد افرادي كه پنجه به چهره پيشكسوتان جهاد و شهادت مي‌كند، بسيجي دانست؟
وقتي اين روزها مردم مي‌بينند كه هفته نامه 9 دي مدعي مي‌شود كه مراجع تحت فشار مجبور به حمايت از برخي افراد شده‌اند! آيا تلقي جز توهين به مرجعيت دارند؟ وقتي مسئول حراست فلان وزارتخانه به قم مي‌آيد و در جلسه با مديران كل و مسئولان اداره مذكور و برخي مسئولان دولتي ديگر سعي در تخريب يكي از كانديداهاي قم دارد و بلافاصله از سوي برخي مراكز خاص و ويژه براي او فرش قرمز پهن مي‌شود! آيا مردم فكر نمي‌كنند كه دولت «شما بگوييد جريان انحرافي» تمام قد براي شكستن آراي برخي كانديداهاي قم وارد كارزار انتخاباتي قم شده است؟
وقتي سايت‌هاي خبري وابسته به يك مؤسسه معروف و پرحاشيه شبهه‌هايي را با اين تيتر منتشر مي‌كند كه آيا تأييد جامعه مدرسين براي مردم حجت است؟ مردم ديگر به چه كسي اعتماد خواهند كرد؟ چه كساني و با چه اهدافي سرمايه‌هاي اجتماعي كشور را دارند، نابود مي‌كنند؟
وقتي طلاب بسيجي فلان مدرسه كه در دهه اخير بعنوان يك مدرسه ويژه و پرحاشيه كه تحت تأثير افراد ويژه مطرح است، نامه‌اي منتشر مي‌كنند و جامعه مدرسين را زير سئوال برده و با تمسك به اطلاعيه‌اي از حضرت امام راحل از جامعه مدرسين مي‌خواهند كه جذب آنها شوند! آيا جز اين است كه آدم را ياد جريان افراطي مشهور دهه اول انقلاب مي‌اندازد؟
مردم وقتي CD تخريبي كه برخي اعضاي منتسب به يك نهاد در آن نقش آفريني مي‌كنند را مي‌بينند، راجع به اين نهاد چه قضاوتي مي‌كنند؟ اگر از اين راه لطمه‌اي به اعتماد مردم به اين نهاد وارد شود، مسئول كيست؟ چه شده است عده‌اي در اين سالها چوب حراج به اعتماد مردم به همه نهادها و مراكز مردمي مي‌زنند؟ چرا كسي جلوي اينها را نمي‌گيرد؟
اميدواريم شرايط به گونه‌اي رقم بخورد كه بيش از اين پرده از چهره امپراطوري تخريب كنار نزنيم! و مسئولان مربوطه به وظايف خود عمل كنند!

منبع:19دی