افراطیون و تندروها، چالش بزرگ انتخابات

چکیده:

کاندیداهایی که جبهه پایداری خواهد داشت به دلیل اینکه از دل ستاد های آقای احمدی نژاد بیرون آمده اند از طرف بخش دیگری از ستاد آقای احمدی نژاد که به دولت و جریان انحرافی وصل هستند مورد پشتیبانی مالی قرار خواهند گرفت و به صورت دوسویه مورد حمایت قرار می گیرند و وارد مجلس می شوند که تکلیف آنها در مجلس مشخص خواهد شد و به عنوان حامیان دولت رفتارهای خاصی خواهند داشت .

شفاف-شیرین جمشیدیان: انتخابات نزدیک است و هرچه به 12 اسفند ماه نزدیکتر می شویم تنور انتخابات داغتر می شود. گمانه زنی ها براین اساس است که مجلس 9 مجلس اصولگرا خواهد بود. در آستانه انتخابات حرف و حدیث ها درباره وحدت در میان اصولگرایان اوج گرفته است. با اعلام لیست کاندیداها برای انتخابات مجلس، انتخابات وارد فاز جدیدی شده است در همین زمینه خبرنگار شفاف با علی دورانی دبیر آبادگران جهادی، پرداخت که متن گفت و گو به شرح زیر است:

آقای دورانی، با توجه به اینکه در آستانه انتخابات مجلس نهم هستیم به نظر شما در انتخابات مجلس نهم شورای اسلامی با چه چالش هایی روبرو هستیم؟

قوانین مسایل سیاسی اعم از احزاب، جرم های سیاسی، انتخابات و قانون تبلیغات انتخابات دچار نقص هایی است و این نقصها را همه قبول دارند. این قوانین همواره مورد تغییر قرار می گیرد، دولتها عوض می شوند لایحه جدید می دهند، مجلس ها تغییر می کنند طرح جدید می دهند و نزدیک انتخابات که می شویم این نگرانی ایجاد می شود که می خواهند به نفع خودشان قانون را عوض کنند.

منظور از تغیر قوانین چیست؟ ممکن است یک مورد مثال بزنید؟

اینکه برای انتخابات مجلس مدرک تحصیلی از لیسانس به فوق لیسانس تغییر کرد انتقاداتی را در پی داشت و بسیاری می گفتند این اقدام به جهت محدود کردن دایره رقبای نمایندگان حاضر بود. نقص و تغیرات متداول و مستمری که در قوانین داریم یک نقطه چالشی است و اجازه نمی دهد روند انتخابات تثبیت شود و همواره برخی از مشکلات از دل این چالش بوجود میآید.

البته تغییرسطح تحصیلات کاندیداهای مجلس از لیسانس به فوق لیسانس خوب است و موجب می شود که مجلس تخصص محور شود. چرا که یک رنجی که مجلس ما می برد این است که کاندیداهای محلی می آیند و بسیاری از آنها کم تخصص هستند و 10-15 نفر که متخصص هستند و فعالیت تشکیلاتی دارند مجلس را در دست می گیرند.

تغییر قانون چه تاثیری در روند احزاب و تشکل ها در انتخابات دارد؟

احزاب و تشکل ها یک روند سیاسی را طی می کنند اینها اگر برنامه ای برای انتخابات نداشته باشند دارای نقص هستند و تغیر دایره مسئولین حزب و کاندیداها باید نمود داشته باشند. اما یکدفعه مجلس قانون می گذارد که مدرک تحصیلی کاندیداها باید از لیسانس به فوق لیسانس تغییر پیدا کند و اینگونه موجب اختلال میشود و گروهها و قسمتهایی از جامعه سیاسی کشور که منظم هستند تغیر یکدفعه ای قانون موجب برهم بخوردن برنامه آنها می شود.

اگر قوانین جامع و مانع نباشد نوع تبلیغاتی که کاندیداها در انتخابات -چه انتخابات ریاست جمهوری چه مجلس- انجام می دهند می تواند انتخابات را به محل نزاع و چالش تبدیل کند. حتی مناظراتی که در زمان انتخابات ریاست جمهوری داشتیم باید قانون داشته باشد که مناظره باید بشود یا نباید بشود. اگر مناظرات قانونی نباشد اتفاقی که در انتخابات گذشته افتاد رخ می دهد وهمانطور که همه به آن اذعان دارند یکی از دلایل و زمینه های مسایل بعد از انتخابات و هیجانات کاذب قبل از انتخابات ایجاد شد و روند انتخابات را مورد تاثیر جدی قرار داد.

اما اگر قوانین جامع ، کامل و مانع باشد این اتفاقات نمی افتد. رییس صدا سیما تصمیم می گیرد که مناظره باشد یا خیر در حالی که این موضوع تاثیر جدی بر انتخابات دارد و ممکن است سرنوشت انتخابات را تغیر دهد .

برگردیم به چالش های انتخابات، شما گفتید یکی از چالش های انتخابات نداشتن قانون جامع و مانع است راه حل این چالش چیست؟

درسته یکی از چالشهای اصلی نداشتند قانون جامع و مانع چه درمباحث سیاسی و انتخابات است که باعث مشکل می شود. راه حل این مشکلات این است که در یک جایگاه بالا دستی یعنی فراتر از دولت و مجلس -که همواره این شائبه وجود دارد که برای اطرافیان خود کارسازی می کنند- مثلا در جایی مانند مجمع تشخیص مصلحت و یا کمیته از سوی رهبری انتخاب شود و قوانین مربوط به انتخابات ونظامات سیاسی را تصویب کند.

چالش دیگر این است که برخی علاقه مندند که همیشه انتخابات را دو قطبی کنند یک مقداری از آن بر می گشت به آقای احمدی نژاد که با پروژه هاشمی احمدی نژاد ،آقای هاشمی را دشمن خود کرد و از اتفاقاتی که در لایه های اجتماعی علیه آقای هاشمی ایجاد شده بود و فشاری که وارد شد استفاده کرد.

یک چالش دیگر این است که کاندیدا رد صلاحیت می شوند و اعلام می شود که این افراد ضد انقلاب هستند و می خواهند از از خط قرمزها عبور کنند و ساختار شکنی کنند.اگر اصلاح طلبان به انتخابات می آمدند روزنامه کیهان و افراطیون می گفت اینها آمده اند که سنگر های نظام را بگیرند و قانون اساسی را به چالش بکشند و هم اکنون که در انتخابات نیامدند آنها را تخطئه می کنیم و کیهان تیتر می زند جنایت تحریم انتخابات به جنایت اصلاح طلبها اضافه شد. متاسفانه این مشکل وجود دارد که همیشه دنبال دوقطبی کردن انتخابات هستیم و می گوییم قطب ما حق است.

دلیل اصلی این مشکلات که نام بردید از نظر شما چیست؟

دلیل عمده این مشکلات این است که ما توجه به فرمایشات مقام معظم رهبری نداریم و تنها قسمتهایی از فرمایشات رهبری که به نفع خودمان است را یاد می گیریم و به جامعه القا می کنیم.

رهبری می فرماید هرکه دل در گرو انقلاب داد و محتوای انقلاب و چهار اصل انقلاب اسلامی، راه امام،ولایت فقیه و رهبری را قبول دارد در دایره انقلاب قرار می گیرد اصولگرایی که در ذاتش اصلاح طلبی نباشد و اصلاح طلبی که در ذاتش اصولگرایی نباشد فایده ای ندارد و دایره انقلاب دایره اصولگرایی است اما برخی از این کلمه بدون توجه به فرمایشات رهبری استفاده می کنند و مقام معظم رهبری تصریح می کنند که اصولگرایی حزب نیست گروه نیست و تنزل دادن اصولگرایی به حزب اشتباه است .

اگر رقبای سیاسی را دشمنان سیاسی و مخالفان خاص خود بدانیم این اولین راه انحراف از انقلاب است چرا که تفاوتی میان رقیب مخالف و دشمن وجود دارد و اختلاط این حوزه ها موجب سرگردانی می شود و خیلی ها نمی دانند باید چه اقدامی انجام دهند و برخی نیز از این فضا سو استفاده می کنند.

نقش تندروها و افراطیون که بسیاری از سیاسیون به آنها اشاره کردند در انتخابات پیش رو چیست؟

اتفاقا چالش دیگر این است که در انتخابات ها دست افراطیون و تند روها را باز می گذاریم .افراطیون در حوزه های تصمیم گیر با برخی از پشتوانه های خاص سیاسی و امنیتی وارد می شوند و در انتخابات تاثیر می گذارند و برخی از نقاط مثبت و معمولی را تبدیل به چالش می کنند.

نقش اخلاق در انتخابات را چطور می بینید؟

فضای غیر اخلاقی نیز در انتخابات از جمله چالش ها محسوب می شود . هرکسی که وارد فضای سیاسی می شود باید ادعایی داشته باشد و آن ادعا مبتنی بر یکسری توانمندی ها باشد. باید این توانمندی ها را اعلام و رای کسب کند و در قدرت قرار گیرد و از قدرتش برای رسیدن به هدفش استفاده کند. اینکه فضا فضایی شود که برخی همچون جبهه پایداری با نفی و تخطئه دیگران خود را تعریف کنند اشتباه است جبهه پایداری می گوید چون ما جبهه متحد را قبول نداریم و یکسری ساکتین فتنه هستند ما بر حقیم. این روش اثبات حقانیت و روش ورود به مسایل سیاسی نیست بنابراین چالش دیگر این است که برخی از گروههای سیاسی حیات خود را در تخطئه و نفی دیگران می بینند و بجای اثباتی عمل کردن دفعی عمل می کنند.

نقش جریان انحرافی در این میان چیست؟ آیا جریان انحرافی نقشی در انتخابات آینده خواهد داشت؟

جریان انحرافی و گفتن این کلمه به دلیل این است که آقای احمدی نژاد را در جایگاه ریاست جمهوری می بینیم و مصلحت و توصیه هااین است که ایشان دوره خود را به پایان برساند و نمی توان به رییس جمهور رسمی و قانونی کشور این اتهامات را بزنیم . چون آقای احمدی نژاد رییس جمهور است نمی توانند تهمت بزنند و تخلفات را گوشزد کنند و آنهایی که تخلفات را گوشزد می کنند همچون آقای مطهری مورد تخطئه و حذف قرار می گیرند.

جریان انحرافی در حاشیه دولت نیست و اگر قبلا در حاشیه بوده در حال حاضر اصل دولت است و با تصمیم هایی که در دولت انجام شد و خروج برخی از نیروها که به آن جریان اعتقاد نداشتند کار به جایی رسیده که اگر دولت را به سیب تشبیه کرد اگر یک قسمتی از سیب فاسد شده این فساد کل سیب را گرفته است.

بسیاری از این اتفاقاتی که به عنوان رفتار جریان انحرافی از آن نام می بریم و این نوع رفتارهای سیاسی طبیعت و ذات آقای احمدی نژاد است که در گذشته و شهرداری هم این رفتارها را دیده ایم و ویژگی های شخصیتی ایشان اقتضا می کند که اینگونه رفتار کنند.

طبیعتا هرچه جایگاه آقای احمدی نژاد بالاتر رفته این ویژگی های منفی بیشتر رشد کرده و عدم تعامل با قسمت های مختلف نظام و قبول نداشتند دایره های مختلف تقنینی و اجرایی و بسته شدن دایره مدیران نظام که همه و همه برخلاف شعارهایشان بود.

یعنی شما معتقدید آقای احمدی نژاد از اقدامات جریان انحرافی آگاه است؟

بله، این مسایل موضوعی نیست که آقای احمدی نژاد متوجه نشوند. حفظ قدرت با دست های خالی نمی شود و ابزار می خواهد و یکی از ابزارها پول است. به همین دلیل دوستان ایشان به سمتی رفتند که برای فعالیت های سیاسی و انتخاباتی به صورت غیر مستقیم کار اقتصادی کنند که بتوانند هزینه ها انتخاباتی را جبران کنند .اگر بخواهیم جریان انحرافی را تعریف کنیم حتما در راس آن جریان آقای احمدی نژاد قرار دارد.

نقطه سقوط این دولت این بود که به این نتیجه رسید که دوره هشت ساله جهت انجام ایده آل هایش کوتاه است و با 8 سال نمی تواند به آرمانهایش برسد و به فکر افتاد که این دوره را با مجلس و ریاست جمهوری بعدی تمدید کند و به همین جهت به سمت حرکات سیاسی رفتند تا مجلس آتی مجلس همسو تری باشد و ریاست جمهور بعدی را در جریان خود نگه دارد.اینکه جریانی بخواهد استمرار داشته باشد طبیعت سیاست است اما استفاده از ابزارهای باطل اشکال دارد. اینکه جریانی وقتی ابزار را در دست ندارد سعی کند ابزار را از راههای باطل مهیا کند اشکال دارد و بسیاری از مشکلاتی که دولت با آن دست به گریبان شد چه مباحث فرهنگی که به سمت لیبرالیسم رفت و یا مباحث اقتصادی که به سمت فساد اقتصادی رفت و یا مباحث دینی فرهنگی که با حرفهای جدید و بی مبنا فضا آلوده شد بر می گردد به اینکه در نقطه عزیمت این کار به رای های بیشتری برسند و حیف شد که دولت این ویژگی خود را از دست داد و در این مسیر باطل افتاد.

یعنی از نظر شما دولت نباید در انتخابات ورود کند؟

خیر، دولت نباید به هیچ عنوان به انتخابات ورود پیدا کند حتی در انتخابات شورای شهر گذشته رهبری تذکر مستقیم دادند که دولت نباید در انتخابات ورود پیدا کند که دولت رایحه خوش خدمت را راه اندازی کرد و اعلام کرد این دولت نیست و دروغ هم بود چرا که ان موقع آقای بذرپاش که مسئول این ائتلاف بودد جزو مشاوران دولت بودد و استعفای صوری دادد و از تهرا ن کاندیدا شدند و رای نیاورند.

اینکه می گویم دولت ابزارش را ندارد یعنی دولت حزب ندارد و اگر قبل از انتخابات احمدی نژاد حزبی داشت که به عرصه سیاست ورود پیدا می کرد و حزبش به دنبال این می رفت که در انتخابات بعدی پیروز شود، بر طبق روند طبیعی سیاسی بود. اما آقای احمدی نژاد قبل از ریاست جمهوری بدنه حزبی و اجتماعی مستقل نداشت و اینکه بگوییم بعد از انتخابات این بدنه را ایجاد می کرد ، این یک آفات بزرگ است و این نیز ماننداحزاب دولت ساخته ای که از گذشته داشتیم مثل کارگزارن در دولت آقای هاشمی مشارکت در دولت آقای خاتمی و لایحه خوش خدمت و جبهه پایداری در دولت آقای احمدی نژاد است.

گفتید جبهه پایداری، به اعتقاد شما جبهه پایداری با دولت ارتباط دارد؟

کسی نمی تواند به طور قاطع بگوید که جبهه پایداری با دولت ارتباطات تشکیلاتی دارد اما به هرصورت اینها مدعی گفتمان آقای احمدی نژاد هستند و می گویند آقای احمدی نژاد به دلیل ارتباطی که با آقای مشایی دارد دچار یکسری اشتباهات شده است و فعلا باید ایشان را زیاد تحویل نگرفت اما چه بسا که در آینده آقای احمدی نژاد لیدر این گروه شود و اگر در حال حاضر آقای احمدی نژاد مشایی را کنار بگذارند اینها دوباره احمدی نژادی هستند و آقای مشایی نمی تواند تنها نقطه نزاع اینها با آقای احمدی نژاد باشد.

منبع:19دی