تازه های کتاب
تازه های انتشارات کتاب ناب
بایسته های فرهنگ
سازمان های فرهنگی
- شورای وزارت خانه های فرهنگی، گامی درجهت تحقق حکمرانی فرهنگی
- حکمرانی فرهنگی
- برنامه اصلاحات معاونت فرهنگی
- حکمرانی در شکل کلان نیاز دارد، بداند در کجا سفت و کجا منعطف باشد
- انتصاب دبیر شورای فرهنگ عمومی کشور
- نادره رضایی، معاون امور هنری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی شد
- فعالیتهای معاونت فرهنگی وزارت ارشاد در جهت اهداف انقلاب اسلامی است
مسائل نظری
حوزه علمیه
دانشگاه
- انتشار کتابهای فقهی درباره مسائل روز
- گزارشی از حضور استاد احمد مبلغی در مجمع جهانی فقه اسلامی
- ادله فقهی الزام حاکمیت به حجاب
- ظرفیتها و چالشهای استفاده از فقه در تقنین
- حجاب امری اجتماعی، با امکان قانونگذاری
- مسئله اجازه همسر، نیازمند بحث فقاهتی است
- کسانی که در اصول تابع دیگران باشند، نباید خود را مجتهد بدانند
- تمدید مهلت ارسال اثر به پنجمین دوره انتخاب کتاب برگزیده دانشگاهی
- بازسازی منابع تاریخی مفقود شیعه
- رتبهبندی علمی دانشگاهها، پژوهشگاهها و مؤسسات آموزش عالی وابسته به حوزه علمیه قم
- انتصاب ریاست نهاد نمایندگی رهبری در دانشگاهها
- ۱۳ دانشگاه ایرانی در جمع هزار دانشگاه برتر دنیا
- ضرورت پردازش دادههای علمی و کتابخانهای
- دکتر محسن جوادی معاون فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی شد
علمی آموزشی
علمی پژوهشی
هنر
- وضعیت فلسفه در سده اخیر حوزه علمیه قم
- فقهی که بخواهد نظریهپرداز باشد، در بستر درسهای تخصصی و پژوهشهای آزاد شکل میگیرد
- ضرورت پرداختن به مکتب فقهی و اصولی امام خمینی (ره)
- قطب فرهنگی اسلام «عقل» است
- مدیر حوزه های علمیه خواهران کشور انتخاب شد
- جامعه الزهراء س یادگاری پربرکت از حضرت امام ره
- تغییر و تحول در نظام آموزشی حوزههای علمیه
اخبار و مسائل کتاب
نقد و معرفی کتاب
- برنامه اصلاحات معاونت فرهنگی
- حکمرانی در شکل کلان نیاز دارد، بداند در کجا سفت و کجا منعطف باشد
- فعالیتهای معاونت فرهنگی وزارت ارشاد در جهت اهداف انقلاب اسلامی است
- برگزیدگان همایش بیست و پنجم کتاب سال حوزه
- صدور پروانه فعالیت کتابفروشان
- مصوبات جلسات 645 تا 647 هیات انتخاب و خرید کتاب
- علیرضا مختارپور، رئیس کتابخانه ملی و مهدی رمضانی، سرپرست نهاد کتابخانههای عمومی کشور شد
اقتصاد
اجتماعی
- باید امید آفرینی کنیم
- طرح اصلاح قیمت بنزین می توانست بهتر از این اجرا شود
- خواستار استمرار معافیت مالیاتی اصحاب فرهنگ، هنر و رسانه هستیم
- در عرصه جنگ اقتصادی، به طور قاطع دشمن را عقب می زنیم
- دولت خسته نیست
- فعالیت 11 هزار و ۹۰۰ رسانه دارای مجوز در کشور
- افرادی که نفوذ پیدا می کنند داغترین شعارهای حاکمیتی را میدهند
- وفاق ملی ضرورت تداوم انقلاب اسلامی
- ادله فقهی الزام حاکمیت به حجاب
- ثبتنام بیمه درمان تکمیلی اصحاب فرهنگ، هنر، رسانه
- مسئله اجازه همسر، نیازمند بحث فقاهتی است
- بیانیه تشکر و قدردانی بیش از چهل نفر از علما وفضلای حوزه علمیه خطاب به اقای دکترجوادی
- بیانیه تشکر و قدردانی بیش از چهل نفر از علما وفضلای حوزه علمیه خطاب به اقای دکترصالحی
- نگاهی به اندیشه آیت الله هاشمی رفسنجانی ره
1390/11/18 16:23
نامه عبد الرحیم اباذری به حسینیان: این ره که تو می روی، به ... است
چکیده: همان طوری که در دهه اول پیروزی انقلاب شاهد بودیم، وقتی بعضی افراد تندمزاج تاریخ مینوشتند، اینها به غیر از حضرت امام وآیت الله منتظری، به هیچ یک از مراجع معظم تقلید در نجف، قم، مشهد و تهران […]
چکیده:
همان طوری که در دهه اول پیروزی انقلاب شاهد بودیم، وقتی بعضی افراد تندمزاج تاریخ مینوشتند، اینها به غیر از حضرت امام وآیت الله منتظری، به هیچ یک از مراجع معظم تقلید در نجف، قم، مشهد و تهران اعتنایی نداشتند، حتی در مقدمه کتاب خود با کمال افتخار مینوشتند: لقب «آیت الله العظمی» فقط سزاوار حضرت امام و آقای منتظری میباشد! و مراجع و علمای بزرگ نجف را «ارتجاع نجف» مینامیدند.
حجت الاسلام والمسلمین اباذری، استاد حوزه علمیه قم که خود سالها سابقه همکاری با مرکز اسناد را دارد، در نامه ای دردمندانه خطاب به به روح الله حسینیان، رئیس مرکز اسناد انقلاب اسلامی، نسبت به رخدادهای افراطی اخیر در مرکز اسناد به شدت هشدار داد.
به گزارش خبرنگار "بازتاب"، در این نامه آمده است:
حضور جناب حجت الاسلام والمسلمین آقای روح الله حسینیان رئیس محترم مرکز اسناد انقلاب اسلامی
سلام علیکم
همان طور که مستحضر هستید، اینجانب بیش از یک دهه است مفتخر به ارتباط نزدیک و صمیمانه با شخص مستطاب عالی هستم و با آن مرکز علمی، تاریخی و پژوهشی همکاری تحقیقاتی مستمر دارم. در این مدت شاید اسناد و مدارک و پروندههای دهها و بلکه صدها شخصیت سیاسی، انقلابی و مذهبی (اعم از روحانی و غیر روحانی) را تحقیق و مطالعه و مرور کردهام.
با بسیاری از رجال حوزوی برجسته، ساعتها مصاحبه انجام دادم که تنها بخشی از آنها در قالب هفت جلد کتاب مربوط به «تاریخ انقلاب اسلامی در شهرستان میانه» و خاطرات حضرات آیات و حجج اسلام آقایان: میرزا علی احمدی میانجی، میرزا مسلم ملکوتی، شیخ مرتضی بنی فضل، شیخ رضا استادی، شیخ غلامرضا حسنی (امام جمعه ارومیه) و سید سجاد حججی (امام جمعه میانه) و... توسط حقیر بازنویسی، تنظیم و تدوین گردید و از طریق انتشارات مرکز به مرحله چاپ و نشر رسید و در اختیار محققان و علاقمندان به تاریخ انقلاب قرار گرفت.
به عبارت روشنتر میتوانم عرض کنم، بهترین دوران جوانی و نشاط بنده در همکاری با شما و در این مرکز سپری شد، چنان که همکاران بسیار دیگری را نیز سراغ دارم وضعیت مشابه بنده را دارند و سال هاست با تمام صداقت، پاکی و امانت داری تلاش میکنند تا زوایای مختلف تاریخ شکوهمند انقلاب اسلامی را به درستی و همان گونه که اتفاق افتاده ضبط و ثبت کرده و به نسلهای آینده بسپارند.
برادر بزرگ حضرت آقای حسینیان!
اخیراً در آن مرکز تحقیقی ـ پژوهشی اتفاقات عجیب و غریبی در حال وقوع است که اغلب دلسوزان نظام اسلامی و پژوهشگران تاریخ انقلاب و همکاران را به شدت نگران و مضطرب ساخته است. با توجه به همکاری دیرینهای که در این مرکز با شما و همکاران مرکز داشتهام، حتما به من این اجازه را خواهید داد تا در دفاع از حیثیت و اعتبار این مرکز تحقیقی، چند جمله و نکاتی را با شما در میان بگذارم.
حتما به یاد دارید، در مدیریت پیشین، تنگ نظریها و تندرویهایی که در آن مرکز انجام گرفت، چه ضربات مهلکی بر پیکر آن وارد ساخت، به خصوص برخوردهای گزینشی و تقطیعی که با اسناد و مدارک مربوط به دکتر علی شریعتی به وقوع پیوست و او را عامل ساواک معرفی کرد! بعد که شما ریاست مرکز را بر عهده گرفتید، تا حدودی این خسارتها و ظلمها بر طرف گردید. همه اسناد و مدارک شریعتی در مجموعه چند جلدی بدون دخل تصرف و تقطیع و سانسور چاپ شد و در اختیار حقیقت جویان قرار گرفت و در واقع از مرکز و پژوهشگرانِ دلسوز آن هم به نوعی اعاده حیثیت و اعتبار شد.
در نهایت هم که رهبر فرزانه انقلاب، حضرت آیت الله خامنهای در حاشیه کتاب «جریانها و سازمانهای مذهبی- سیاسی ایران» جمله کوتاهی به این مضمون نوشتند که «به نظر من و باشناختی که از دکتر داشتم... شاکلهٔ او با نوکری ساواک سازگار نبود» این هم به نوعی، نفی تنگ نظریها و رد اِعمال سلیقههای شخصی در مرکز از ساحت معظم له بود که آن بافتههای خیال پردازانه را مانند تار عنکبوت از هم گسست.
صدیق محترم حضرت آقای حسینیان!
در این مرحله، مدیریت مرکز از سعه صدر خوبی بر خوردار بود، من هم خرسند بودم که در خدمت چنین مرکزی هستم، به همین سبب هر روز بر نشاط و شادابی و تحرکم میافزودم و به آینده مرکز امیدوار میشدم، اما روشن نیست به چه دلیل و انگیزهای،اخیرا شخصیت و سیاستتان به طور کلی تغییر یافته و ناگهان همان روشهای تنگ نظرانه و تندخویانه مدیریت قبلی را در مرکز پیش گرفته و دنبال میکنید.
اجازه دهید خیلی صریح و سریع وارد اصل مطلب شوم، چند وقتی است شاهد چاپ و نشر کتابهایی علیه بعضی شخصیتهای موجه نظام و انقلاب به خصوص روحانیت منتقد، از سوی آن مرکز هستیم که بیشتر به فحش نامه، هتاکی و بولتنهای تخریبی گروهکهای منافقین در اوایل انقلاب شباهت دارد تا نقد و نظرِ افکار و اندیشههای آنان، جالب است که بعضی از آنها به قلم خود شما نوشته شده است. متاسفانه! چند روز پیش نیز یک مورد از این پروژهها با حضور یکی از مسوولین محترم قضایی رونمایی گردید.
حال سوال این است، چرا یک مرکز مهم پژوهشی با آن همه سابقه درخشان و با آن همه محققان و پژوهشگران دلسوز، این گونه راحت، گرفتار و قربانی خط و خطوط و جناح بازیهای زودگذر یک گروه خاص شده است؟ آیا این گونه کارهای سبک و سطحی و زودگذر، آسیب و خسارت جدی به اعتبار مرکز وارد نمیکند؟ آیا با این کارهای سطحی، ارزشِ تحقیق و پژوهش پایین نمیآید و حرمت قلم نمیشکند و زحمات چندین سالهٔ محققان و پژوهشگران محترم آن مرکز به تاراج و حراج گذاشته نمیشود؟
برادر ارجمند آقای حسینیان!
بنده مصمم هستم در حد توان، مانند گذشته از حریم افراد مظلوم دفاع کنم و از ظلم ظالمان بیزاری جویم و این حداقل وظیفه یک طلبه و روحانی است که بر سر سفره حضرت ولی عصر (عج) نشسته و از آن ارتزاق میکند. امروز ظلمی که در حق بعضی شخصیتهای موثر در انقلاب، توسط برخی تندخویان و در پشت پرده جریان انحرافی انجام میگیرد، به هیچ وجه برای بنده و برای بسیاری از اساتید و بزرگان حوزه قابل تحمل و توجیه نیست و بلکه بسیار هم مشکوک است. حقیر علاوه بر تاریخ انقلاب، پیرامون تاریخ هزار ساله حوزه و روحانیت، تاریخ مشروطیت و تاریخ معاصر نیز مطالعات و تحقیقاتی دارم و برداشتم این است که دشمن در این مرحله تصمیم گرفته است تا حوزه و روحانیت و انقلاب را با دست خودِ روحانیت از میان بردارد.
به نظر میرسد حضرتعالی هم در این ماجرا شاید به ده واسطه (کمتر یا بیشتر) از این جریان بازی خوردهاید و اگر این بازی را ادامه دهید، یقینا آسیبهای جبران ناپذیری در مرحله اول به حوزه و روحانیت و انقلاب و در مرحله بعد به مرکز اسناد و پژوهشگران و محققانش وارد میکنید. امروز مَثَل شما مَثَل آن کسی است که سر شاخه نشسته و بن شاخه را قطع میکند. علاوه، وقتی سکوت و توجیه شما را در برابر مسائل انحرافی از قبیل: «اسلام ایرانی»، «مکتب ایرانی»، «منشور کوروش»، «هاله نور»، «سپری شدن عصر اسلام گرایی»، «اختلاس ۳ هزار میلیاردی»،«خانه نشینی یازده روزه آقای احمدی نژاد و... میبینم بر این برداشتم مصممتر میشوم.
بنده در طول دوران طلبگی بدون وابستگی به گروهی یا حزبی و جناحی، همیشه از اصل نظام اسلامی، ولایت فقیه، قانون اساسی، حوزه و روحانیت و مرجعیت دفاع کردهام. نوشتهها و موضع گیریهایم در بعضی روزنامهها، سایتها، مجلات و کتب مختلف انتشار یافته و بیانگر این حقیقت است.
در اوج حاکمیت دوم خردادیها وقتی تعدادی از آدمهای کج اندیش در دانشگاه همدان و جاهای دیگر، اساس تقلید و اصل ولایت فقیه و مرجعیت را زیر سوال بردند، حقیر در دفاع از این اصول، مقالات متعدد نوشتم و در روزنامهها چاپ شد.
در همان دوران وقتی روحانی فداکار و مجاهد حجت الاسلام و المسلمین حسنی، امام جمعه محترم ارومیه در روزنامههای زنجیرهای توسط دگراندیشان، هر روز و به طور حساب شده مورد تحقیر و تمسخر قرار میگرفت و انواع کاریکاتورها از ایشان به چاپ میرسید، بنده تنها طلبهای بودم که به دفاع از ایشان پرداختم. این در حالی بود که در آن فضای آلوده و مسموم دفاع از آقای حسنی در میان مردم و حتی طلاب و فضلا نشان از سادگی داشت. بعد به پیشنهاد و اصرار خودم تدوین خاطرات ایشان را در مرکز به تصویب رساندم و به آن اقدام کردم، این خاطرات وقتی چاپ شد تاثیر مثبت فراوانی گذاشت و حداقل توانست مانع از ادامه لجن پراکنیها وتحریفها توسط برخی عناصر تند دوم خردادی شود.
هم اینک که در دوران حاکمیت به اصطلاح اصولگرایان بسر میبریم در این مرحله نیز با کمال افتخار از آن مظلومانی دفاع میکنم که حیثیتشان زیر چکمهها و چنگالهای برخی به ظاهر اصولگرا و در واقع خوارج مسلک در حال لگدمال و له شدن است.
جناب آقای حسینیان!
حقیر از آثار و نوشتههای حضرت مستطاب عالی بسیار استفاده کردهام؛ از جمله اینکه «باید از نقاط ضعف تاریخ عبرت گرفت و از تکرار آن حداقل در محدوده مسئولیتهای خود مانع شد.» اما خود شما به این امور توجه نمیکنید، همان طوری که در دهه اول پیروزی انقلاب شاهد بودیم، وقتی بعضی افراد تندمزاج تاریخ مینوشتند، اینها به غیر از حضرت امام وآیت الله منتظری، به هیچ یک از مراجع معظم تقلید در نجف، قم، مشهد و تهران اعتنایی نداشتند، حتی در مقدمه کتاب خود با کمال افتخار مینوشتند: لقب «آیت الله العظمی» فقط سزاوار حضرت امام و آقای منتظری میباشد! و مراجع و علمای بزرگ نجف را «ارتجاع نجف» مینامیدند. فعالیتهای امام موسی صدر و شهید سید محمد باقر صدر در لبنان و عراق را به عنوان «دو کمربند امنیتی اسراییل در منطقه خاور میانه!» معرفی میکردند.
در سایه این تحلیلهای تنگ نظرانه و مغرضانه، فضای کشور به گونهای شده بود که کسی جرات نمیکرد از آن بزرگان نام ببرد. شهریه مرحوم آیت الله خویی در شهرستانها مخفیانه داده میشد. تا اینکه رهبر عزیز انقلاب باز هم وارد میدان شدند و به مناسبت رحلت آقای خویی، و در مراسم بزرگداشت امام موسی صدر و شهید صدر، طی صدور بیانیه و پیامهایی از مقام علمی و خدمات سیاسی ـ اجتماعی و دینی آنان تجلیل کردند و این فضای اختناق و پلیسی را که افراطیون به وجود آورده بودند، شکستند. در نهایت همه آن بافتهها وتحلیلهای تنگ نظرانه مثل تار عنکبوت از هم گسست.
ریاست محترم مرکز اسناد انقلاب اسلامی!
با صداقت و هوشیاری که از شما سراغ داشتم، هرگز نمیتوانم باور کنم که مرکز اسناد انقلاب اسلامی، در این حد و به راحتی دچار افراط و سردرگمی جبران ناپذیر شود و تجربههای شکست خورده دیگران، دوباره در این مرکز به تجربه گذاشته شود. یقین دارم چندان طولی نخواهد کشید که بافتههای اخیر شما نیز به سرنوشت همان بافتههای پیشین تندخویان دچار خواهد شد.
حتما به یاد دارید، دردهه اول پیروزی انقلاب وقتی یکی از اعضای محترم شورای نگهبان، یکی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی را متهم به داشتن افکار کمونیستی کرد، چگونه حضرت امام (رضوان الله تعالی علیه) بر آشفتند و در بخشی از نامهای که به اعضای شورای نگهبان نوشتند، چنین فرمودند:
«آقایان نباید با افراد تندی کنند، اینکه روشن است که روی منبر و یا هر کجا حرام است به مسلمانی نسبت کمونیستی داد. آیا این توهین و گناه بزرگ از شخصی که عضو شورای نگهبان است، آن هم به مسلمانی که نماینده مردم تهران است، شرعا چه صورتی دارد؟ مادامی که شما این گونه عمل میکنید، بازم هم توقع دارید، جوانان انقلابیِ تند، احترام شما را بگیرند؟... بحث بر سر خوبی و بدی نمایندگان و سایر افراد نیست، بحث بر سر گناه و کج رفتن است. همه باید توجه کنیم که آلت دست بازیگران سیاسی نشویم. باید سعی شود آقایان به عنوان منبری پرخاشگری که تا این مرحله حاضر است پیش رود، معرفی نشوند.» (صحیفه امام، ضمیمه، ص ۵۷۹)
حال شما را چه شده است که تا دیروز میگفتید آیت الله هاشمی رفسنجانی شخصیتی است که: «چهار دهه از عمر شریفشان را مصروف مبارزه با استبداد داخلی و استعمار خارجی و برای برقراری حکومت الهی جهاد کردهاند و مردی که سالیان سال حقیقتا در راه آزادی جنگیده و آزادی جزو ماهوی شخصیت ایشان شده است» (بخشی از اظهارات شما خطاب به آقای هاشمی در مرکز اسناد، سال ۱۳۸۳)
اما امروز یک شبه ایشان را خیلی راحت و ساده به «دگماتیسم» متهم میکنید؟ آیا به فرمایش حضرت امام(ره)، این توهین و گناه بزرگ نیست؟ این گونه تهمتها از نظر شرعی چه حکمی دارد؟ اگرحضرت امام(ره) درقید حیات بودند، شما جرأت میکردید این گونه به حریم یاران ونزدیکان ایشان وارد شوید؟ وقتی شخصی مانند شما این گونه بیگدار به آب میزنید، از یک جوان تازه به دوران رسیده چه توقعی میتوان داشت، جوانی که هیچ اطلاعی از تاریخ انقلاب ندارد؟!
آقای حسینیان!
حجم متراکم کارهای سیاسی و جناحی، شما را از مدیریت صحیح مرکز باز داشته و صدمات مهلکی بر آن وارد ساخته است، چنان که بعضی از پژوهشگران؛ از جمله نگارنده را از ادامه همکاری با شما مردد و ناامید کرده است. حتی بعضی از اساتید و بزرگان را سراغ دارم از اینکه خاطراتشان در این مرکز چاپ شده، اظهار ندامت کرده و میفرمودند: ای کاش از طریق دیگر یا با هزینه شخصی خودمان چاپ میکردیم. چنان که بعضی دیگر، خاطراتشان را از مرکز پس گرفتند و در جاهای دیگر به چاپ رساندند.
یقین دارم روشی که شما اخیرا در پیش گرفتهاید به هیچ وجه نمیتواند مورد رضایت رهبری معظم انقلاب هم باشد که همواره به اصل منطقی «جذب اکثری» و «دفع اقلی» تاکید و عنایت دارند، علاوه، بسیاری از بزرگان، اساتید، مراجع معظم تقلید حتی بعضی از شخصیتهای اخلاقی معروف از این موضوع نگران و ناراحت هستند؛ چرا که اسلام و نظام و انقلاب در سی و سه سال گذشته همیشه از این حرکتهای تند خویانه آسیب دیده است که متاسفانه همچنان هزینه سنگین آن را میپردازد.
چند روز پیش، آیت الله مهدوی کنی، رئیس مجلس خبرگان رهبری در مجلس بزرگداشت شهید میثمی، قریب به این مضمون فرمود که ما روحانیون نباید تبدیل به «آخوند ابزاری» شویم. سیاست نباید ما را از استقلال فکری و عملی باز بدارد.
چه قدر خوب است دغدغهها و توصیههای این بزرگان را جدی بگیریم، که زبان حالشان، این سه بیت شعر حکیم آیت الله الهی قمشهای است:
بیا تا شمعِ هم، پروانهٔ هم، یار هم باشیم در این گلشن، بهار هم، گل هم، خار هم باشیم.
شب ظلمت، چراغ شادی از ظلمت برافروزیم به روز هوشیاری، رهبرافکار هم باشیم.
الهی! دشمنان دادند دست دوستی با هم چرا مادوستان، پیوسته در پیکار هم باشیم؟
هم اینک در آستانه سی و سومین سال پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی هستیم که دهه مبارک فجر امسال با هفته وحدت همزمان شده است، از خدای سبحان مسئلت داریم به احترام و عظمت این مناسبتها ی مبارک، دلهای همه ما را به هم نزدیک کند، ما را از اسارت اتهام زنیهای ناروا به یکدیگر و به خصوص به ساحت بزرگان، رها سازد. از بغض، کینه و عداوت آزادمان فرماید!
خدا را قسم میدهیم به مقام و منزلت رسول گرامیاش حضرت محمد (صلی الله علیه وآله وسلم) و به خلوص، صداقت و عرفان حضرت امام خمینی (رضوان الله تعالی علیه) اسلام، انقلاب، نظام، رهبری، ولایت فقیه، حوزه و روحانیت و مردم این کشور را از گزند آدمهای خودسر، پرخاشگر و تندمزاج برای همیشه مصون و محافظت فرماید و در نهایت، همه ما را به راه اعتدال و به دور از افراط و تفریط (صراط مستقیم) هدایت کرده و عاقبت بخیرمان کند.
منبع: بازتاب امروز
مطالب مشابه
- با حکم رهبر معظم انقلاب؛ رؤسای دفتر تبلیغات اسلامی و مرکز خدمات حوزه های علمیه منصوب شدند
- تذکر علی مطهری به حسینیان
- استفاده از بیت المال دراختیار حسینیان برای تبلیغ انتخاباتی مثل اکثر گروهها؟
- استفاده از بیت المال دراختیار مرکز اسناد برای تبلیغ انتخاباتی مثل اکثر گروهها؟
- شورای اعطای مجوزها و امتیازهای علمی حوزه صادر کرد: موافقت اصولی با تأسیس دو مرکز پژوهشی حوزوی