نکند عقل در این مملکت تعطیل است؟/غلامعلی رجائی

دیدار با اعضای شورای مرکزی خانه کشاورز «اسفند۹۱»

مغرب دیروز-  سه شنبه-  یکی از دوستان سابق را دیدم . فرزند دانشجویش که در دانشگاه علوم پزشکی تهران تحصیل می کند با او بود. وقتی ازجوان دانشجو پرسیدم:  از دانشگاه تهران چه خبر؟ لبخند زنان گفت:امروزعصر دردانشکده حقوق دانشگاه تهران مناظره ای بین دکتر زیبا کلام وحجت الاسلام؟ ذوالنوربرقرار بود.

پرسیدم چه گذشت؟ ادامه داد: وقتی ذوالنورگفت: هاشمی حتی اگرهم درانتخابات شرکت کند، رای نمی آورد! تمام دانشجوبان حاضردرسالن یکپارچه او را هو کردند!

این را که گفت دلم بحال مرد بزرگی مثل آقای هاشمی سوخت .هموکه با پشتوانه ای که از دهه سی نزد امام داشت به شهادت حتی منتقدینش در دوران امام وبا نظارت ایشان کشور را اداره می کرد اما اکنون چنین کسانی با چنان قدر و وزنی! یکی پس از دیگری به مصاف او صف کشیده ومی کشند، بی آنکه وی با روشی که دارد آنان را به مصاف خویش فرا خوانده باشد. چه اساسا وی نه تنها اهل مصاف نیست بلکه دربرابر سیل تهمتها وتخریبها غالبا حاضربه دفاع ازخویش هم نیست.

 سالها قبل یکی ازدوستان نزدیک من که درانتخابات سال 84  درستاد آقای هاشمی کارمی کرده است می گفت: پس ازدستگیری بعضی افراد یکی از نهاد های انقلابی که به تولید تکثیر وتوزیع میلیونی شبنامه های مختلف علیه هاشمی و خانواده اش درسطح کشوردستگیر شده بودند - که همگی هم به جرم خود اعتراف کردند واعترافشان ضبط تصویری شد-  وقتی ازآقای هاشمی خواسته شد  درآخرین نطق تلویزیونی خود با اشاره به این شب نامه ها در مورد این مساله رازگشایی کند و سسپ بخشی از اعترافات افراد دستگیرشده  درلابلای صحبت ایشان پخش شود،  راضی به این افشاگری نشد وگفت: نه، این درست نیست که من بخاطرخودم آبروی یک نهاد انقلابی را درسطح جامعه ببرم.

هاشمی از یکسو مورد آماج حملات مستمرچنین افرادی است واز سویی گاه  و بیگاه  رسانه های معاند نظام درخارج بنام او واز قول اوخبرهای دروغین نظیر خبر دیشب بی بی سی مبنی برعدم اعتماد رهبری به ایشان! و.. می سازند و پخش می کنند تا ماهی مقصود خود را ازاین آب گل آلود صید کنند.

امروزعصرکه ازمازندران عده ای ازنخبگان و کشاورزان و صنعتگران وفرهنگیان به دیدارهاشمی آمده بودند.حرف همه آنها یکپارچه این بود که فقط و فقط چشمها به شما دوخته شده است.

دیدار با جمعی از اصحاب رسانه و خبرگزاریها «بهمن۹۱»

دراین سه ماه که حجم ملاقاتهای عمومی آقای هاشمی نسبت به ماههای قبل چند برابرشده است از نزدیک شاهد بوده ام غالب دیدارکنندگان اعم از روحانیون وفضلا ،نمایندگان ادوارمختلف مجلس، استانداران سابق ،هنرمندان، ایثارگران ،فرماندهان بازنشستهجنگ ،دست اندرکارانتولید ،دانشگاهیان، زندانیان سیاسی، نمایندگان سلیقه های محتلف احزاب و تشکلهای سیاسی دانشجویان دانشگاههای مختلف کشور ،فعالان سیاسی و...در دیدار هایشان با آیت الله هاشمی همین حرف را زده اند وازایشان خواسته اند به صحنه بیاید و ایران را از بحران کنونی نجات بدهد اما او فقط گفته است فعلا ترجیج می دهد دیگران بیایند واوبه آنها کمک ومشورت بدهد.

کاش وضع رادیو وتلویزیون ما اینگونه نبود تا مردم سراسرکشورازاین شورعمومی برای حضور هاشمی در صحنه تصاویری را پحش می کردند.

دیدار با فارغ التحصیلان و نخبگان علمی دانشگاهی «آذر۹۱»

به گمان من آیت الله هاشمی بر سر یک دو راهی بزرگ قرار گرفته است : اگر به این هم هدرخواست پاسخ مثبت ندهد تاریخ خواهد نوشت او مصلحت اسلام و کشور و انقلاب را درنظر نگرفت  بفکر خویش بود و امنیت سلامت خود را براین همه تقاضا ارجح دانست . از سوی دیگر اگر به این درخواستها پاسخ مناسب دهد ممکن است بعضی در باره او بگویند وی تشنه قدرت است

بخشی از روحانیت ما را چه شده است؟ حتی دردوران مشروطیت نیزاینگونه روحانی دربرابر روحانی آن هم کسی مثل هاشمی که ازمهمترین استوانه های نظام است اینگونه قد علم نکرده است.

توقع مردم از روحانیت این نبود که خود زنی کند.مگرما چند نفر مثل هاشمی وخاتمی و....را در جهان اسلام داریم؟مگراین سرمایه ها ارزان به دست آمده اند؟ وقتی آمار روزانه تخریب هاشمی وخاتمی و.. را دربعضی رسانه ها ی مثلا اصولگرا می بینم با خود می گویم نکند عقل دراین مملکت تعطیل شده است!

منبع:سایت نویسنده