این همان "احمدی نژادِ نامۀ ۸۸" است/علی عسکری

چهره‌های افراطی در جرگه اصول‌گرایان به‌ویژه حامیان احمدی‌نژاد که از رهبری به‌عنوان مولا یاد می‌کنند و شرط ولایت را هم التزام به ولایت و بلکه ذوب در ولایت می‌دانند، آیا نمی‌خواهند نصایح اخیر رهبری را در رابطه با آن‌چه به‌عنوان خلاف شرع، اخلاق و قانون از زبان رهبری بیان شد و هشدار چندمین بار از سوی معظم له بود را قبول‌دار باشند؟
نه جریان انحرافی و نه برخی چهره‌های چسبیده به قدرت، نه در گذشته محتوای نامه رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام را درک کرده‌اند و نه فی‌الحال که تشت رسوایی‌شان از پشت‌بام افتاده و صدا کرده،می‌خواهند بر آن دل‌سوزی‌های امین امام خمینی (ره) و رهبری اذعان کنند

همه می‌دانیم که آیت‌ا. . . هاشمی‌رفسنجانی که اخوت دینی و همراهی بیش از شصت سال ایشان با رهبری مصداق عینی «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ» را در اذهان تداعی می‌کند، همیشه عمل‌گرایی را با اعتدال و میانه‌روی مبنای نظر قرار داده و ضرورت نظام را وحدت و آرامش جامعه معرفی نموده است

در مکتب اسلام برعکس مکاتب مادی، هدف وسیله را توجیه نمی‌کند و بدین جهت یک فرد مؤمن، مقید به اخلاق و حفظ حرمت انسان و هم‌نوع است، به‌ویژه که پیامبر اعظم و رسول خاتم (ص) دلیل بعثت و پیامبری خود را اتمام و کمال مکارم اخلاقی معرفی نموده و با صراحت و تأکید اعلام نموده است: «اِنّیِ بُعِثْتُ لِأُتَمِمُ مَکارِمَ الْاَخْلاق»؛ با توجه به این معیار مهم اسلامی که از پیامبر اسلام (ص)، صاحب اصلی ولایت یاد شده و با توجه به میراث بزرگ اخلاقی به‌ یادگار مانده از آن حضرت و اوصیای معصوم ایشان، افراط پیشه نمودن و هتاکی آن هم به‌نام ولایت، خبط بزرگی است ؛ امری که  افراط‌گرایان سال‌هاست آن‌را رعایت نمی‌کنند.

بعد از نامه آیت‌ا. . . هاشمی‌رفسجانی به رهبر معظم در فرجام اتفاقات پیش‌آمده از یک بداخلاقی انتخاباتی و در آخرین خطبه‌های ایشان در نماز جمعه که اذان وحدت برای همه دل‌سوزان اسلام، امام خمینی (ره)، انقلاب و رهبری بود، عوامل افراط‌گرا  به‌عنوان ماندگاری در قدرت، چنان رفتارهای خلاف عرف و اخلاق خود را تشدید نموده و از موج‌آفرینی از طریق تریبون‌های عمومی و رسانه ملی استفاده و التهاب‌آفرینی کردند که شعار مرگ بر . . .، ریاست خبرگان جای منافقین نیست و. . . فضای کشور را پر نمود و در چنین فضای ملتهبی، آیت‌ا. . . هاشمی‌رفسنجانی به عنوان یار امام خمینی (ره) و هم‌سنگر دیرین رهبری و مشاور امین ایشان، به‌عنوان چهره‌ای مظلوم و مقتدر به وظیفه‌مندی‌های دینی و انقلابی خویش عامل و پای‌بند بود و قدمی از اهداف آرمانی و تکلیف انقلابی خویش عقب نگذاشت.

همه می‌دانیم که آیت‌ا. . . هاشمی‌رفسنجانی که اخوت دینی و همراهی بیش از شصت سال ایشان با رهبری مصداق عینی «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ» را در اذهان تداعی می‌کند، همیشه عمل‌گرایی را با اعتدال و میانه‌روی مبنای نظر قرار داده و ضرورت نظام را وحدت و آرامش جامعه معرفی نموده است.

ایشان در همان نماز جمعه مورد اشاره عوامل جریان افراطی، با یک تحلیل امنیتی و کارشناسانه اعلام  نمود: «مشکلاتی که پیش‌آمده و در سر راه ملت و نظام قرار گرفته را نمی‌شود با خشونت و تندروی حل‌وفصل کرد»، چیزی که طالبان خشونت و مروجین شعارهای نابجا و خلاف، تا به‌حال با تحریکات خود، نخواسته‌اند آن را باور کنند.

چهره‌های افراطی در جرگه اصول‌گرایان به‌ویژه حامیان دکتر احمدی‌نژاد که از رهبری به‌عنوان مولا یاد می‌کنند و شرط ولایت را هم التزام به ولایت و بلکه ذوب در ولایت می‌دانند، آیا نمی‌خواهند نصایح اخیر رهبری را در رابطه با آن‌چه به‌عنوان خلاف شرع، اخلاق و قانون از زبان رهبری بیان شد و هشدار چندمین بار از سوی معظم له بود را قبول‌دار باشند؟ .

آیا اینان نشنیدند که مقام معظم رهبری در نماز جمعه بعد از انتخابات ریاست جمهوری در سال ١٣٨٨ فرمود: «در مورد آقای هاشمی، باید بگویم که او همه سرمایه و مکنت خدادادای خود را صرف انقلاب کرده است. در مورد ایشان دچار توهم نشوید.»؛ آیا این حضرات ولایت‌نما، ندیدند که چگونه علیرغم غوغاسالاری و فتنه‌گری که بر علیه آیت‌ا. . . هاشمی‌رفسنجانی داشته‌اند، باز هم مقام معظم رهبری، در دوره جدید ضمن تشکر از خدمات ایشان، او را به ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام منصوب نمود. مجمع و نهادی که به‌عنوان نهاد حاکمیتی مستشار عالی رهبری در قانون اساسی کشور و نظام، رسمیت دارد و منشأ خدمات فراوانی به مردم و نظام است.

به‌نظر می‌رسد، فطرت و خمیرمایه انسانی هتاکان قدری کدر شده و آنان به جای درک حقیقت و واقعیات ملموس و بدیهی، ره به افسانه زده و سبزه به بی‌طالعی خود در فصل نوشکفته، بهار سیاسی نخبگان دل‌سوز را زیر پا قرار داده‌اند وگرنه هر انسان آگاه و برخوردار از فطرت الهی به‌خوبی می‌داند که درگیر نمودن مردم به‌نام دین بر علیه یکدیگر، خطایی نابخشودنی و بالاترین ظلم به دین و ولایت است. به‌ویژه که عاملین و مسببین چنین اقدام ناپسندی، ارزش‌مداری و ولایت‌مداری را وسیله و ابزار کار خود معرفی ‌نمایند.

در نامه به‌قول آقایان بی‌سلام ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام به مقام معظم رهبری و سخنان و راه‌کارهای ارائه شده و سنجیده ایشان، خطاب به رکن رکین نظام و عمود خیمه انقلاب، آن چیزی که مشهود و عیان است، هشدار در مورد فتنه جریان انحرافی و احمدی‌نژاد است، هشدار از فتنه‌ای که پس از گذشت بیش از سه سال، امروز تنها بعضی از ابعاد آن آشکار شده و رهبر معظم، مراجع عظام تقلید، دل‌سوزان نظام و مردم را نگران نموده است.

روشن است که نسخه درمانی ریاست نهاد مستشار عالی رهبری و دل‌سوزی‌های ایشان، امروز به دغدغه مهم مقام رهبری تبدیل شده و معظم له برای برون‌رفت از این فتنه پیچیده و انحراف پیش‌آمده در درون نظام، در حال چاره‌اندیشی است و از آن جهت که مشاوری امین هم‌چون آیت‌ا. . . هاشمی‌رفسنجانی که مرد گذر از بحران‌هاست در کنار ایشان قرار دارد، آن‌قدرها هم جای نگرانی نیست ، چرا که رفتار سنجیده، عالمانه و از روی تدبیر نخبگان، در کنار رهبری، آینده بهتری را برای کشور رقم خواهد زد.

لکن آن‌چه مشهود است، آن که حامیان جریان انحرافی و برخی چهره‌های التهاب‌آفرین و چسبیده به قدرت، نه در گذشته محتوای نامه رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام را درک کرده‌اند و نه فی‌الحال که تشت رسوایی‌شان از پشت‌بام افتاده و صدا کرده، می‌خواهند بر آن دل‌سوزی‌های امین امام خمینی (ره) و رهبری فکر کنند. از قدیم گفته‌اند: «فرد خفته در خواب را می‌توان بیدار کرد اما کسی که خود را به خواب زده، هرگز!».

منبع:+