کد خبر: 2236

1391/09/05 17:36

نسخه چاپی | دسته بندی: ---
0
بازدیدها: 605

چند قطعه نوحه سرایی عاشورای حسینی در بیهق سده پنجم قمری

چکیده: حاکم جشمی چند قطعه از اشعار فارسی را نقل کرده که از مضمون و از سبک آن پیداست که در مجالس حسینی در بیهق آن روزگار، موطن نویسنده کتاب نقل می شده و در این محافل مصیبت خوانی زمزمه می شده است. در […]

چکیده:

حاکم جشمی چند قطعه از اشعار فارسی را نقل کرده که از مضمون و از سبک آن پیداست که در مجالس حسینی در بیهق آن روزگار، موطن نویسنده کتاب نقل می شده و در این محافل مصیبت خوانی زمزمه می شده است.

در کتاب سفینة العلوم تألیف دانشمند معتزلی حنفی/ زیدی اواخر سده پنجم قمری، فصلی به مقتل حضرت سید الشهداء اختصاص یافته است و نکته جالب این است که در لا به لای این مقتل که مجموعه روایاتی است درباره عاشوراء و مقتل حضرت ابا عبد الله الحسین صلوات الله علیه، حاکم جشمی چند قطعه از اشعار فارسی را نقل کرده که از مضمون و از سبک آن پیداست که در مجالس حسینی در بیهق آن روزگار، موطن نویسنده کتاب نقل می شده و در این محافل مصیبت خوانی زمزمه می شده است.

از آنجا که این کتاب بسیار ارزشمند تاکنون به چاپ نرسیده و نسخه های خطی آن در کتابخانه های مختلف یمن و اروپا پراکنده است؛ در اینجا این قطعات اشعار را نقل می کنیم. به دلیل اینکه نسخه های ایرانی این کتاب از میان رفته و آنچه همینک موجود است تنها نسخه هایی است که به وسیله زیدیان یمن استنساخ و رونویسی شده، با توجه به نا آشنایی کاتبان به زبان فارسی در این قطعات تحریفهای زیادی رخ داده که گاه تشخیص اصل کلمه فارسی را بسیار سخت و حتی غیر ممکن می کند.

در واقع بهتر است این تعبیر را به کار ببرم که کاتبان در این نسخه ها در مورد نقل این قطعات تنها کلماتی را نقاشی کرده اند و از اینرو تحریفهای زیادی در نسخه های مختلف این کتاب در این قسمت دیده می شود.

نویسنده این سطور تاکنون این توفیق را داشته است که تقریباً همه نسخه های موجود این کتاب را از نظر بگذراند (در یمن، برلین و در آمبروزیانا). از میان این نسخه ها آنچه بخش مربوطه را دارد، تنها سه نسخه است (یکی در یمن و دو دیگر در آمبروزیانا) و با وجود کهنگی این نسخه ها اما تصحیح این ابیات به دلیلی که گفته شد بسیار مشکل است. آنچه در پی می آید تصحیحی است بر پایه نسخه های مختلف کتاب بدون اشاره به سازواره انتقادی و گاه هم با تصحیحات اجتهادی و قیاسی. البته در چند مورد تصحیح امکان پذیر نیست و با وجود تلاش زیادی که انجام شد راه حلی برای این مشکلات به نظر نرسید.

تصحیح نهایی این قطعات را باید متخصصان ادب و شعر فارسی متعهد شوند و نویسنده این سطور در این زمینه شایستگی لازم را ندارد. آنچه در پی می آید با آنچه در نسخه های کتاب دیده می شود گاه بسیار متفاوت است؛ چرا که در مورد هر کلمه اصلاحات لازم و از آن جمله اصلاحات متعلق به نحوه ضبط و رسم الخط کلمات را تا آنجا که به کهنگی قطعات ضربه نزند مراعات کرده ام. در نسخه های موجود نه تنها کلمات تحریف شده بلکه به دلیل آمیختگی میان حروف و کلمات فارسی و دگردیسی های زبانی و نسخه ای گاه تشخیص اصل کلمه بسیار مشکل است. حاکم جشمی در هر بخش مقتل خود علاوه بر ارائه متن مقتل به نقل اشعار فارسی و عربی مبادرت کرده است. هر بخش مربوط به قسمتی از مراحل روز عاشوراء است:

قطعه اول:
از این سو عزیزان آل رسول
دل مرتضی یادکار (یادگار) بتول
حسین علی سرفراز جهان
امان زمین وامام زمان
وزان سو صف کفر و قوم شقاق
اصول ضلال و رؤوس نفاق
از این سو صفی بر کشیده ز نور
و زان سو سنکمار (سنگبار ؟) قومی کفور
بر آل نبی تیر کرده دو صد
همه دل بر آل پیمبر چو سنگ
بکردار (به کردار) کبر (گبر) و مسلمان بنام
بکین (به کین) نیاکان کشیده حسام
که بودست زیشان نکونسارتر (نگونسارتر)
بداغ ( به داغ ) شقاوت سزاوارتر

قطعه دوم:
جو (چو) از رزمکه (رزمگه) کرب بنشست نار
بنزدیک (به نزدیک) قاسم شد آن سر فراز
برو زار بگریست چندی امام
بنالید بر وی علیه السلام
همی گفت با دیده و ز جان غم
مقدم ترین عزیزان عمّ
به عمّ تو بود سخت دشوار کار
که بیند ترا کشته روزگار
نبخشودشان پس هرگز خدای
نکونسار (نگونسار) بادا بهر دو سرای

قطعه سوم:
دل مهتران را به تیر خدنک
بجستند و کوتاه شد جنگ
بر آن زار بگریست پروین و ماه
فرو ریز اشک وبرآورد آه
همی باز کو (گو) ای وای و اندر کنار
شب و روز کن همی حال زار

قطعه چهارم:
بشمشیر (به شمشیر ) با زه شد آن بی همال
برو برکذشته (بر گذشته) کم از بیست سال
همی زار بگریست بروی شمال
همی کند موی از هلاکش هلال
امام جهان چون چنان دید نور
بجوشید مرد صبور وقور
بیالود بر رخ عقیق یمن
بر آن نازنین سرفراز زمن
بنالید بر وی بدر (پدر) زار زار
همی گفت با کشته کارزار
عزیزا کریما سرورا
روانا جوانا کرم پرورا
بفنا بفنا (به فنا به فنا ؟) و فنا سرا
مر آل نبی آن کو افسرا
کرا بود فرزند چون تو ذکر
ایا دیده و جان و روح بدر (پدر)

قطعه پنجم درباره مقتل خود حضرت:
امامی (کذا: امام) جهان ناتوان گشته بود
سراسر بخون (به خون) تر آغشته بود
چو بفتاد مهر منور ز بای (پای)
تو کفتی (گفتی) شهر بدر آمد (به در آمد) ز جای
همه جا جون (چون) نوحه کر (گر)کشت (گشت) باک (پاک)
برو سینه هر یک همی کرد چاک
ملایک هم از هفتمین آسمان
خروشان شده یکسره زین غمان
برافکنده کیتی (گیتی) ردای سیاه
شده سخت بی نور خرشید (خورشید) و ماه
ز این یار کردش سنان لعین
(این مصرع در تمام نسخه ها افتاده)
دلیری بر آل رسول خدای
ز کفر و نفاقست و تاریک رای

قطعه ششم:
ز اولاد زهرا ده و هفت تن
سر آورد شان روز تیغ فتن
بیک جای بر جمله کشته شدند
ز روی جهان بر نوشته شدند
چکونه (چگونه) همی کرد خواهد نگاه
بروی (به روی) محمد بدان حشرکاه (حشرگاه)
کنون از حقیقت خبر یافتی
رسیدی بدانج (بدانچ) کو بشتافتی
بجزایش ببر ما زین ببست (؟)
بفردوس (به فردوس) زو هیج (هیچ) دعوت مبست

قطعه هفتم در مورد گذر کردن حضرت زینب بر کشتگان:
جو (چو) زینب کذر (گذر) کرد بر کشتکان (کشتگان)
بر آن باک (پاک) دینان و آزادکان (آزادگان)
غریوان همی گفت یا ویلتاه
إلی الله شکوای من محنتاه
رسولای کر بر (؟) جهان را ببین
حسین علی را نکون (نگون) بر زمین
عزیزان دیکر (دیگر) شده خاکسار
بدشت (به دشت) بلا بر همه بر فکار (؟)
سر از تن جدا و تن از دست و بای (پای)
ز کشته بیارست بر دشت جای
همه روی بوسند کان ترا
دل و جان و دو دیدکان (دیدگان) ترا
ز برده (پرده) کشند برون آشکار
بجنکال (به چنگال) دیوان شده جون (چون) شکار

حسن انصاری

حلقه کاتبان

 

منبع:کتابخانه مجلس 

تگ های مطلب:
ارسال دیدگاه

  • bowtiesmilelaughingblushsmileyrelaxedsmirk
    heart_eyeskissing_heartkissing_closed_eyesflushedrelievedsatisfiedgrin
    winkstuck_out_tongue_winking_eyestuck_out_tongue_closed_eyesgrinningkissingstuck_out_tonguesleeping
    worriedfrowninganguishedopen_mouthgrimacingconfusedhushed
    expressionlessunamusedsweat_smilesweatdisappointed_relievedwearypensive
    disappointedconfoundedfearfulcold_sweatperseverecrysob
    joyastonishedscreamtired_faceangryragetriumph
    sleepyyummasksunglassesdizzy_faceimpsmiling_imp
    neutral_faceno_mouthinnocent

عکس خوانده نمی شود