تازه های کتاب
تازه های انتشارات کتاب ناب
بایسته های فرهنگ
سازمان های فرهنگی
- شورای وزارت خانه های فرهنگی، گامی درجهت تحقق حکمرانی فرهنگی
- حکمرانی فرهنگی
- برنامه اصلاحات معاونت فرهنگی
- حکمرانی در شکل کلان نیاز دارد، بداند در کجا سفت و کجا منعطف باشد
- انتصاب دبیر شورای فرهنگ عمومی کشور
- نادره رضایی، معاون امور هنری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی شد
- فعالیتهای معاونت فرهنگی وزارت ارشاد در جهت اهداف انقلاب اسلامی است
مسائل نظری
حوزه علمیه
دانشگاه
- انتشار کتابهای فقهی درباره مسائل روز
- گزارشی از حضور استاد احمد مبلغی در مجمع جهانی فقه اسلامی
- ادله فقهی الزام حاکمیت به حجاب
- ظرفیتها و چالشهای استفاده از فقه در تقنین
- حجاب امری اجتماعی، با امکان قانونگذاری
- مسئله اجازه همسر، نیازمند بحث فقاهتی است
- کسانی که در اصول تابع دیگران باشند، نباید خود را مجتهد بدانند
- تمدید مهلت ارسال اثر به پنجمین دوره انتخاب کتاب برگزیده دانشگاهی
- بازسازی منابع تاریخی مفقود شیعه
- رتبهبندی علمی دانشگاهها، پژوهشگاهها و مؤسسات آموزش عالی وابسته به حوزه علمیه قم
- انتصاب ریاست نهاد نمایندگی رهبری در دانشگاهها
- ۱۳ دانشگاه ایرانی در جمع هزار دانشگاه برتر دنیا
- ضرورت پردازش دادههای علمی و کتابخانهای
- دکتر محسن جوادی معاون فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی شد
علمی آموزشی
علمی پژوهشی
هنر
- وضعیت فلسفه در سده اخیر حوزه علمیه قم
- فقهی که بخواهد نظریهپرداز باشد، در بستر درسهای تخصصی و پژوهشهای آزاد شکل میگیرد
- ضرورت پرداختن به مکتب فقهی و اصولی امام خمینی (ره)
- قطب فرهنگی اسلام «عقل» است
- مدیر حوزه های علمیه خواهران کشور انتخاب شد
- جامعه الزهراء س یادگاری پربرکت از حضرت امام ره
- تغییر و تحول در نظام آموزشی حوزههای علمیه
اخبار و مسائل کتاب
نقد و معرفی کتاب
- برنامه اصلاحات معاونت فرهنگی
- حکمرانی در شکل کلان نیاز دارد، بداند در کجا سفت و کجا منعطف باشد
- فعالیتهای معاونت فرهنگی وزارت ارشاد در جهت اهداف انقلاب اسلامی است
- برگزیدگان همایش بیست و پنجم کتاب سال حوزه
- صدور پروانه فعالیت کتابفروشان
- مصوبات جلسات 645 تا 647 هیات انتخاب و خرید کتاب
- علیرضا مختارپور، رئیس کتابخانه ملی و مهدی رمضانی، سرپرست نهاد کتابخانههای عمومی کشور شد
اقتصاد
اجتماعی
- باید امید آفرینی کنیم
- طرح اصلاح قیمت بنزین می توانست بهتر از این اجرا شود
- خواستار استمرار معافیت مالیاتی اصحاب فرهنگ، هنر و رسانه هستیم
- در عرصه جنگ اقتصادی، به طور قاطع دشمن را عقب می زنیم
- دولت خسته نیست
- فعالیت 11 هزار و ۹۰۰ رسانه دارای مجوز در کشور
- افرادی که نفوذ پیدا می کنند داغترین شعارهای حاکمیتی را میدهند
- وفاق ملی ضرورت تداوم انقلاب اسلامی
- ادله فقهی الزام حاکمیت به حجاب
- ثبتنام بیمه درمان تکمیلی اصحاب فرهنگ، هنر، رسانه
- مسئله اجازه همسر، نیازمند بحث فقاهتی است
- بیانیه تشکر و قدردانی بیش از چهل نفر از علما وفضلای حوزه علمیه خطاب به اقای دکترجوادی
- بیانیه تشکر و قدردانی بیش از چهل نفر از علما وفضلای حوزه علمیه خطاب به اقای دکترصالحی
- نگاهی به اندیشه آیت الله هاشمی رفسنجانی ره
1391/08/30 18:59
فقيه مجاهد و پارسا نگاهي به زندگي مرحوم آيتالله العظمي سيدعبدالله شيرازي به مناسبت ايام سالگرد رحلت
چکیده: آيتالله العظمي شيرازي پس از طي مراحلي از درس خارج در حوزه علميه شيراز به نجف اشرف عزيمت كرد و از محضر مراجع بزرگ وقت، آيات عظام آقا ضياءالدين عراقي و آقا سيدابوالحسن اصفهاني و زمان كوتاهي در […]
چکیده:
آيتالله العظمي شيرازي پس از طي مراحلي از درس خارج در حوزه علميه شيراز به نجف اشرف عزيمت كرد و از محضر مراجع بزرگ وقت، آيات عظام آقا ضياءالدين عراقي و آقا سيدابوالحسن اصفهاني و زمان كوتاهي در محضر آيات عظام ميرزا محمدحسين نائيني و شيخ محمدحسين اصفهاني استفاده نمود
*آيتالله العظمي شيرازي در مبارزات به حق ملت مسلمان ايران كه به رهبري امام خميني از سال 1341 شمسي آغاز گرديد، پيشتازترين مراجع تقليد در حمايت از ايشان بود
سيد عبدالله شيرازي در شب يكشنبه 13 شعبان 1309 ه.ق برابر 3 اسفند 1271 ه.ش در بيت علم و فضيلت و كانون گرم خانوادهاي اصيل در شهر شيراز ديده به جهان گشود و در دامان مادري پاك علويه از سلاله فاطمه زهرا (س) و تبار سرور آزادگان و سالار شهيدان ابيعبدالله الحسين (ع) و زير نظر والد گراميش فقيد سعيد مرحوم آيتالله العظمي حاج سيد محمدطاهر موسوي كه از فقهاء بزرگ و اعاظم علماء شيراز بود، پرورش و تربيت يافت و درسهاي نحستين زندگي را كه شالوده شخصيت علمي و معنوي و انقلابيش بود فرا گرفت و در آن هنگام كه سن مباركش به ده سال نرسيده بود، ادبيات فارسي و فرهنگ اصيل قرآني را فرا گرفت و با جديت فراوان به تحصيل خود ادامه داد تا به مراحل عاليه سطح رسيد و سطح عالي و مقداري از خارج فقه و اصول را در خدمت اساتيد ارجمندش مانند آيتالله شيخ علي ابوالوردي و آيتالله ميرزا محمدصادق مجتهد شيرازي و آيتالله حاج شيخ محمدرضا ثامني تلمذ نمود.
در اوائل سال 1330 ه.ق در سن 21 سالگي به دنبال مبارزه سرسختانه والد ماجدش آيتالله العظمي سيد محمدطاهر (ره) عليه استبداد قاجار و نفوذ استعمار پير انگليس به همراه پدرش براي مدت شش ماه به سيوند (بين شيراز و اصفهان) تبعيد شد و در اين مدت با شور و شوق و ارادهاي راسخ در مكتب آن پير خرد و حكمت به فراگيري علمي در زمينه آموزههاي ديني و سياسي پرداخت و درمبارزه با طاغوت عصر خود و ستمگران وقت، بهترين يار و معين براي پدر بود و در ارتباط با همين واقعه بود كه در پاسخ به عمّال نظام حاكم كه خواستار اخذ تعهد به منظور بازگرداندن او از تبعيدگاه به شيراز بودند، فرمود: "دين يعني پياده كردن برنامههاي اصلاحي و مصلح هرگز از تبعيد و زندان و مرگ نميهراسد".
آيتالله شيرازي پس از گذراندن دوره تبعيد و بازگشت به شيراز همچنان به درس و تدريس و فراگيري و تربيت طلاب فاضل حوزه علميه ادامه داد، تا آنجا كه استاد بزگوارش براي وي گواهي اجتهاد صادر نمود و درباره ايشان فرمود: "آقا سيد عبدالله احتياج به نجف رفتن ندارد".
در سال 1333 ه.ق پس از طي مراحلي از درس خارج در حوزه علميه شيراز به منظور درك مراتب عاليه اجتهاد و فقاهت به نجف اشرف عزيمت كرد و از محضر پر فيض اساطين فقه و فقاهت و اركان اصول و اجتهاد و مراجع بزرگ وقت، آيات عظام آقا ضياءالدين عراقي و آقا سيدابوالحسن اصفهاني و زمان كوتاهي در محضر آيات عظام ميرزا محمدحسين نائيني و شيخ محمدحسين اصفهاني استفاده نمود. ايشان پس از اينكه در چندين مرحله كتابهاي كفايه و مكاسب و رسائل را در حوزه علميه نجف اشرف تدريس كرد، سرانجام به تدريس خارج فقه و اصول پرداخت و شاگردان مبرّز و دانشمندي را تربيت كرد. آيتالله شيرازي به همان نسبت كه در اصول شيفته استادش آقا ضياءالدين عراقي بود و او را يگانه دهر و فريد عصر ميدانست، در فقه شيفته استاد ديگرش مرحوم آيتالله العظمي آقا سيدابوالحسن اصفهاني بود و به وي فوقالعاده معتقد بود. در فراگيري علوم حوزوي آنچنان با اشتياق در درس شركت ميكرد و با اساتيد به بحث و مناقشه ميپرداخت كه ايشان در بيان خاطرات دوران تحصيلاتش فرموده اند: "اينقدر با استاد كلنجار ميرفتيم تا مسأله حلّاجي شود و گاهي به قدري اين مشاجره طول ميكشيد كه استاد ميفرمود: نفسم را بريدي...". به خاطر آن مجاهدتها و تلاش در كسب فضائل بود كه در فاصلهاي نه چندان زياد يكي از چهرههاي بارز و مشخص حوزه علميه نجف اشرف و زبانزد خاصّ و عام شد و در عين حالي كه به اين مرحله رسيده بود در جلسات درس اساتيد بزرگ خود شركت مينمود. وقتي ار ايشان سؤال ميشد: با اينكه خودتان درس خارج داريد، چرا در درس خارج اساتيد شركت مينمائيد؟ در جواب ميفرمود: "به دو جهت؛ يكي احترام به اساتيد، زيرا هر چه را دارا هستيم از اينان آموختهايم، ديگر اينكه ممكن است در هر دورهاي، استاد مطلب و نكته جديدي به نظرش رسيده باشد كه ميخواهم آن را دريافت نمايم."
معظّم له پس از سيزده سال اقامت در نجف اشرف و فراگيريهاي شايسته از اساتيد بزرگ و طي نمودن مدارج فقه و فقاهت به منظور ايفاي رسالت خطير ديني خويش و رسيدگي به وضع حوزه علميه شيراز و بررسي اوضاع خطّه گسترده فارس در سال 1345 ه.ق از نجف اشرف به شيراز برگشتند. و به هنگام ترك نجف اشرف، از سوي استاد الفقهاء و المجتهدين مرحوم آيتالله العظمي عراقي (قدّس سرّه) اجازه اجتهاد مطلق و عدالت تامه و گواهي رسيدن به عاليترين مراحل فقهي و اصولي به وي داده شد.
آيتالله العظمي شيرازي پس از ورود به شيراز به جنبههاي علمي طلاب حوزه و مدارس علميه و اوضاع ديني شهر كه در اثر روي كار آمدن رژيم قلدر رضاخان وضع آشفتهاي به خود گرفته بود، پرداخته و به آن سروسامان دادند و از طرف ديگر در ارتباط با نقشههاي شوم و جنايتكارانه رژيم پهلوي اول، كه ماهيت تضاد با اسلام را دارا بودند با ديگر علماي اعلام و فقهاي بزرگ شيراز و اصفهان و قم و به زعامت مرحوم آيتالله العظمي حاج شيخ عبدالكريم حائري يزدي مؤسس حوزه علميه قم، به امر افشاگري و بيدار نمودن مردم پرداختند تا آنجا كه جبهه وسيع و عظيم مخالفين رژيم پهلوي متشكل از طبقات ملت صورت گرفت و قم پايگاه مهم علمي و اسلامي، مركز تجلي اين تلاشها و كوششها بود.
در چنين مقطعي از تاريخ در گوشه و كنار مملكت زمزمه مهيا شدن مقدمات كشف حجاب به گوشها ميرسيد و موجبات نگراني قاطبه ملت به ويژه روحانيت و مراجع معظم تقليد پديدار گرديد و همزمان به فكر چارهجويي و شيوه مناسب براي برخورد با اين نقشه شوم استعمار گرديدند. بر اين اساس و پس از تبادل نظرها ميان علماء و رهبران مذهبي، آيتالله العظمي شيرازي مصمم به سفر به مشهد مقدس شدند كه در آنجا با مرحوم آيتالله العظمي حاج آقاحسين قمي و مرحوم آيتالله العظمي آقا سيديونس اردبيلي مذاكراتي انجام داده و تصميم قاطعي را اتخاذ نمايند.
حركت به سوي مشهد مقدس
آيتالله العظمي شيرازي اواخر محرم الحرام سال 1354 ه.ق پس از پايان مذاكراتش با رهبران مذهبي و علمي حوزه علميه قم بالاخص مرحوم آيتالله العظمي حاج شيخ عبدالكريم حائري مؤسس و بنيانگذار حوزه به طور غير علني وارد مشهد مقدس شدند و با آيات عظام حاج آقاحسين قمي و حاج سيديونس اردبيلي ديدار مفصلي نموده و پيرامون اوضاع جاري كشور تبادل نظر نمودند و براي اتخاذ موضعي سرسختانه و غير قابل انعطاف تصميم جدي و قطعي گرفتند كه در اين تصميمگيري ديگر علماء مبرّز شهر مشهد مقدس همراه و همفكر بودند. تجلي اين موضعگيري جدي، دعوت از همه اقشار مردم جهت تحصن در مسجد گوهرشاد و خلاصه آن تحصّن، حادثه خونين مسجد گوهرشاد بود كه در اثر حمله ددمنشانه عمّال جنايتكار رژيم پهلوي به فجيعترين وضع به متحصّنين رخ داد و در پي آن دستگير نمودن هشت تن از مبرّزترين علماء و فقهاء مشهد مقدس بود.
دستگيري آيات شيرازي و حاج سيديونس اردبيلي و ديگر علماء بزرگ، موج وسيعي از خشم و نفرت مردم مسلمان ايران و ديگر كشورهاي اسلامي پديد آورد و ملت مسلمان ايران را براي يك مقابله جدي با نظام ديكتاتوري رضاخاني آماده كرد و تحركاتي در كشورهايي همانند هند، پاكستان و افغانستان رخ داد و اقداماتي از سوي علماء اين بلاد صورت گرفت تا آنجا كه شاه قلدر را مجبور به آزاد نمودن بزرگان دين نمود.
آيتالله شيرازي پس از آزادي از زندان رضاخان قلدر در تهران، در روز سهشنبه 28 رجب المكرم 1354 ه.ق برابر با چهارم آبان 1314 شمسي وارد شيراز شد و پس از گذشت يك سلسله مراسم، برنامههاي خود را از سر گرفت. با گذشت چند ماه مجدداً مسئله كشف حجاب به نحو علني و عمومي مطرح گرديد و رژيم جنايتكار پهلوي تمهيداتي را براي تحقق يافتن اين برنامه ضد اسلامي آغاز نمود. آيتالله شيرازي كه از اين وضع شديدترين عذاب روحي را متحمل شده و راهي براي قيام و انجام وظيفه، مقابله و مبارزه نمييافت، هجرت از شيراز را بر تداوم اقامت در آن شهر ترجيح داد. ايشان معتقد بود كه رژيم پهلوي از سوي استعمارگران غرب تنها براي مبارزه با اسلام و ضربه زدن به مسلمانان بر سر كار آماده است، همچنان كه همزمان با بر سر كار آمدن اين رژيم، آتاتورك در تركيه بدين منظور مأموريت يافته بود.
مراجعت به نجف اشرف
با اين وضع ايشان تصميم به مراجعت به سوي نجف اشرف گرفت ولي اين سفر با سفر گذشته تفاوت بسيار داشت؛ زيرا در سفر قبلي ايشان براي تحصيل علوم و معارف اسلامي و به دست آوردن مدارج عالي اجتهاد و فقاهت، راهي آن سرزمين مقدس شده بود؛ اما اين بار در مقام عالمي جليل القدر و مجاهدي نستوه و استادي كه بايد بر كرسي درس تكيه زند و به پرورش محصلان و امر مقدس آموزش و تعليم و هدايت جامعه همت گمارد، به نجف اشرف آمده بود. وي با اين احساس و هدف در پايگاه عظيم علمي نجف اشرف، استقرار يافته و به تلاشهاي علمي و مبارزاتي پرداخت و مورد احترام و تجليل مراجع معظم تقليد و زعماي حوزه، همچون آيات عظام اصفهاني، نائيني و عراقي قرار گرفت، تا آنجا كه در اتخاذ تصميمات اساسي در مورد حوزه از سوي اينان، ايشان يكي از طرفهاي شور و اظهاركنندگان نظر قاطع در كنار ديگر علماي بزرگ همانند حضرات آيات: مرحوم حاج شيخ محمدكاظم شيرازي، مرحوم حاج سيدميرزا آقا اصطهباناتي، مرحوم حاج شيخ موسي خوانساري، مرحوم حاج شيخ محمدعلي كاظمي و ديگر استوانههاي عظيم حوزه بود.
تدريس و تأليف
آيتالله شيرازي به تلاش علمي در دو بعد بحث و تدريس و تأليف و تصنيف، در سطح گستردهاي ادامه ميداد و كتبي كه در فقه و اصول تا آن تاريخ تأليف كرده بود، در اختيار حوزه علميه نجف اشرف قرار داد، كه خود اين نيز عامل بسيار مهمي براي تثبيت موقعيت علمي ايشان بود و موجب آن شد كه توجه هر چه بيشتر حوزه به ايشان معطوف گردد. از سوي ديگر در كنار فعاليتهاي علمي، در يك سلسله برنامههاي اجتماعي و رتق و فتق امور حوزه و حلّ مشكلات مردم، موفقيتهاي چشمگيري كسب نمود. همچنين در مورد مسائل و مشكلات مسلمان ديگر كشورها كه از سوي دست نشاندگان و مزدوران استعمار پيش ميآمد، با احساس مسئوليت شديد، فعاليتهاي درخشاني نشان داد و سعي بر آن ميداشت كه ديگر آقايان مراجع معظم و علماي اعلام را در جريان اين امور قرار داده و آنان را نيز براي مقابله با مظالم و رفع مشكلات و گرفتاريهاي ملل مسلمان در بند هماهنگ سازد، كه از آن جمله نقش ارزنده ايشان در ارتباط با جنايت تاريخي فجيع عربستان سعودي در مورد هَدم قبور مطهره ائمه بقيع عليهم السلام بود كه حوزه علميه نجف اشرف را به حركتي وسيع و مقابله شديد با اين فاجعه هولناك واداشت، و بازارهاي نجف اشرف تا سه روز به حالت تعطيل درآمد و طومارهاي اعتراضآميز عليه اين جنايت فجيع و همچنين در ارتباط با موضوع كشف حجاب در افغانستان و زنداني نمودن و اعدام يكصد و بيست نفر از علماي شيعه و سنّي آن كشور كه به دستور استعمار به وقوع پيوست، تهيه و ارسال گرديد.
آيتالله العظمي اصفهاني كه از بدو ورود ايشان (سال 1333 ه.ق) با نبوغ علمي و خلاقيتهاي فكري وي آشنا شده بود و او را فقيهي كامل و مجتهدي جامع الشرايط و عنصري لايق مرجعيت و رهبري امت بعد از خود ميدانست، در سال 1363 ه.ق برابر با سال 1323 شمسي، طي مرقومهاي ايشان را به عنوان شخصيتي شايسته مرجعيت معرفي نمود و از مردم خواست تا در امور ديني و احكام فقهي خود، به ايشان رجوع نمايند.
مبارزات عليه رژيم پهلوي در نجف
شيرازي در نجف اشرف مبارزات بيامان خود عليه استعمار را آغاز كرد، با حذف رضاخان از صحنه قدرت و روي كار آمدن پسرش، به افشاگري پرداخت و او را كه با سپردن امور سياسي و اقتصادي مملكت به بيگانگان، كشور و ملت را به مخاطره شديدتري افكنده بود، مورد تقبيح و نكوهش قرار داده و با عنوان نمودن اين مطلب كه "عاقبت گرگزاده گرگ شود" مردم را به مقاومت هر چه بيشتر دعوت فرمود.
حمايت از مرحوم آيتالله كاشاني، اعلام انزجار و ابراز تنفر شديد و محكوم نمودن جنايت اعدام نوّاب صفوي، مخالفت با لايحه ننگين انجمنهاي ايالتي و ولايتي، تلگرام شديداللحن به اميني نخستوزير وقت، احضار سفير ايران (در بغداد) به نجف اشرف و اعلام و ضرورت لغو اين لايحه، برخورد تند با رفراندوم ششم بهمن (انقلاب سفيد شاه و مردم) كه از توطئههاي خطرناك با كارگرداني آمريكا بود، در تمامي اين صحنههاي سياسي با صدور اعلاميه و مخالفتهاي صريح با توطئههاي استعمار، نشان ميدهد كه اين مرجع بزرگ چون كوهي استوار به بلندي رسالت مرجعيت ديني با صلابت ايستاده است.
آيتالله العظمي شيرازي (قدّس سره) در مبارزات به حق ملت مسلمان ايران كه به رهبري امام خميني (قدّس سره) از سال 1341 شمسي آغاز گرديد، يكي از پيشتازترين مراجع تقليد در حمايت از ايشان بود.
مبارزه با رژيم حاكم بر عراق
آيتالله العظمي شيرازي (قدّس سره) نه تنها با ايادي و عوامل استعمار در ايران مبارزه سختي مينمود، بلكه از همان روزهاي اولي كه به نجف اشرف مشرف شد، نسبت به دست نشاندگان استعمار پير انگليس بر مقدرات مردم عراق در زمان نظام سلطنتي عراق هم ساكت ننشت و پس از بروز تحولات سنگيني در عراق و سقوط رژيم سلطنتي و بر سر كار آمدن رژيم جمهوري در برابر رژيم عبدالكريم قاسم و اعمال ضد اسلامي و همچنين حكومت عبدالسلام عارف و خصومت او با شيعيان عراق و سرانجام با روي كار آمدن حزب بعث و آغاز جنايتها حسن البكر و صدام، لحظهاي از مبارزه و افشاگري غفلت نورزيد بلكه در كنار مرحوم آيتالله العظمي آقا سيدمحسن حكيم در برابر رژيم ضد اسلامي و ديكتاتور سفاك بعث موضعي قاطع اتخاذ نمود.
مهاجرت از عراق
معظم له در سال 1354 ش پس از يك عمر مبارزه همه جانبه با رژيمهاي حاكم بر عراق به خصوص رژيم ضد اسلامي و سفاك حزب كثيف بعث كه از هيچ جنايتي فروگذار نكرد، به عنوان يك مبارزه منفي، تصميم بر مهاجرت از نجف اشرف و بيرون شدن از عراق گرفت و به هنگام ترك نجف اشرف اعلام فرمود: "ميخواهم صداي ملت مسلمان و مظلوم و ستمديده و رنج كشيده عراق را به جهان و جهانيان برسانم و مسلمانان جهان را عليه رژيم ضد اسلامي و عفلقي حاكم بر عراق به حركت در آوردم".
بر اين اساس حتي با توجه به ممانعت شديد و جلوگيري رژيم جنايتكار بعث از اين حكومت، معظم له در اواخر آذرماه 1354 نجف اشرف را پس از 63 سال اقامت در آن، ترك نمود و راهي ايران گرديد و پس از طي مراحلي در آخرين روزهاي دي 1354 ش وارد شهر مقدس مشهد گرديد و در جوار مرقد مطهر و منور و ملكوتي حضرت علي بن موسي الرضا (ع) رحل اقامت افكند و بساط عهدهداري مسئوليت جامعه اسلامي و برافراشتن پرچم خدمت به جامعه شيعه را گستراند و به حكم موقعيت زعامت حوزه علميه و مرجعيت عامه تقليد ضمن اشتغال به پرورش و تربيت صدها نفر از فضلاء و عناصر بارز حوزه و تدريس و تأليف كتب علمي، پرچم مبارزه عليه طاغوت را به دوش گرفت و همگام با امام خميني (قدّس سره) قاطعانه به مجاهدات و مبارزات و بسيج افكار عمومي عليه رژيم پهلوي و نقشههاي شوم استعمار ادامه داد، تا با اراده خداوند متعال و استعانت از وليالله الاعظم امام عصر (عج) انقلاب شكوهمند اسلامي به پيروزي رسيد.
با پيروزي انقلاب شكوهمند ملت ايران به رهبري روحانيت و در پيشاپيش آنان مراجع معظم تقليد و در رأس همه امام خميني، سيل توطئهها و ايجاد موانع از طرف استكبار جهاني به رهبري آمريكا براي توقف يا انحراف جريان اصيل اسلامي نهضت، آغاز گرديد كه شاخصترين آن توطئهها تحميل جنگ هشت ساله عراق عليه ايران اسلامي بود. آيتالله شيرازي با شناخت دقيق از حزب بعث و شخص پليد صدام معتقد بود كه خطر وجود صدام در عراق نه تنها به نابودي عراق ميانجامد بلكه تا صدام بر عراق حكومت مينمايد، هيچ گونه ثبات و امنيتي در منطقه وجود نخواهد داشت.
حمايت از جبهههاي جنگ تحميلي
ايشان در ارتباط با جنگ تحميلي مكرر تأكيد ميفرمود كه: "بايد رزمندگان دلير و عزيز ما همچنان بيامان به نبرد خود ادامه دهند تا زمينه را براي سقوط رژيم ضد اسلامي و عفلقي حزب بعث و صدام تكريتي آماده نمايند".
معظم له نسبت به رخدادهاي جبهههاي جنگ و عمليات غرور آفرين رزمندگان، متعهدانه اخبار و حوادث را پيگيري ميكرد. در غالب حوادث مهم جنگ مثل شكست حصر آبادان، حملات موشكي به شهرستان دزفول، شهادت شهيد چمران، عمليات فتح المبين، پيروزي سپاهيان اسلام در عمليات آزادسازي خرمشهر، آزادسازي هويزه و... با صدور پيامهاي مهم، تعهد ديني و رسالت و مسئوليت خود را در قبال سختترين حوادث و مقدرات جامعه اسلامي نشان داد.
تهذيب نفس و خودسازي
مرحوم آيتالله شيرازي شاگرد تربيت شده مكتبي است كه مبارزه با زشتيها و زشت سيرتان را در متن زندگي قرار ميدهد. ايشان در زمينه زهد و پرهيز از زخارف و زيورهاي دنيوي و تمسك به عبادت و بندگي و خدمت به بندگان حق تعالي لحظهاي غفلت نورزيده، و لذائذ آخرتي را بر جرعه ناچيز لذت دنيا ترجيح ميداد. همجواري مستمر با مولاي متقيان اميرالمؤمنين (عليه السلام) در نجف اشرف تأثيرات شگرف خود را در روح بلند اين مرجع تقليد بخشيده بود و لذا معتقد بود كه اساس و پايه رشد و تكامل روحانيت در معنويت نهفته است و ما بايد از زندگي ائمه اطهار (عليهم السلام) درس عملي بگيريم و زهد و ورع را پيشه خود سازيم. ايشان در مورد روحانيوني كه افتخار اشتهار به شاگردي مكتب مقدس و پر افتخار امام صادق (عليه السلام) و نوكري و سربازي امام زمان (عج) را دارند، به سه اصل اهميت فوقالعاده ميداد و معتقد بود كه روحانيت بيش از هر چيز بايد به اين اصول پايبند باشد:
1-تقوي و ورع كه حاصل تزكيه نفس و خودسازي است. 2-اهتمام به اشتغال به امر تحصيل و تقويت بنيه علمي و جدّيت در اين امر تا رسيدن به عاليترين مدارج كمال همراه با خلوص نيت و قصد قربت. 3-جهاد در راه خدا و ايستادن در برابر ستمگران و ظالمان و طاغوتان، چه اينكه مبارزه با بيدادگري و ظلم و ستم و وقوف در مقابل ظلم و تعدّي اعمّ از اينكه ظلم به احكام الهي باشد يا ظلم به فرد و جامعه، و برپايي عدل و قسط اساس اديان الهي است و احكام مقدّسه شريعت تحقق نمييابد مگر به پاك نمودن زمين از لوث وجود ظالمين و جنايتكاران.
آيتالله العظمي شيرازي كه در هيچ مقطعي از دوران حيات و زندگي افتخار آفرينش دل به دنيا نبسته بود و كمترين علقه به حطام دنيا نداشت و پيوسته در اين صدد بود كه تا آنجا كه خداوند متعال توفيق را رفيق گرداند خدمتي به جامعه بنمايد، اعّم از روحانيون حوزههاي علميه و ديگر اقشار جامعه، در سه مقطع حياتش آنجا كه در شيراز بود و زماني كه در نجف اشرف اقامت داشت و آنجا كه مشهد مقدّس را به عنوان محل اقامت خود برگزيد.
اضافه بر آثار علمي و بركات معنوي ارزندهاي كه موجب اعتلاي اسلام و مكتب مقدس و پر افتخار اهل بيت عصمت و طهارت و بالا بردن سطح و موقعيت روحانيت شيعه بود، آثار ظاهري در قالب صدقات جاريه و باقيات الصالحات در چهرههاي گوناگون از خود باقي گذارد.
الف- خدمات عامّ المنفعة در عراق
1- مدرسه علمية آيتالله العظمي شيرازي- حوزه علميه نجف اشرف 2- مدرسه علمية طاهرية- حوزه علمية نجف اشرف 3- مدرسه ابتدائية طاهريه- نجف اشرف 4- مسجد بزرگ معروف به مسجد طاهري- نجف اشرف
5-كتابخانه عمومي آيتالله العظمي شيرازي- نجف اشرف 6- منازل مسكوني جهت طلاب علوم ديني مهاجر در نجف اشرف 7- حسينيه آيتالله العظمي شيرازي- كوفه، منطقه آل بوحدارسي 8- مسجد آيتالله العظمي شيرازي- كوفه، منطقه آل بوحداري 9- مشاركت در تأسيس: مساجد، حسينيهها، كتابخانههاي عمومي، مدارس علميه و مراكز اسلامي در نقاط مختلف كشور عراق
ب- خدمات عامّ المنفعة در ايران
1- تعمير و بازسازي مدرسه علميه خان در شيراز (كه از قديميترين مدارس علميه منطقه وسيع و گسترده فارس به شمار ميآيد) در سال 1347 هجري قمري. 2- حسينيه آيتالله العظمي شيرازي- مشهد مقدس 3- مدرسه علميه امام اميرالمؤمنين (عليه السلام)- مشهد مقدس 4- مركز درماني آيتالله العظمي شيرازي (ره)- مشهد مقدّس 5- بيمارستان آيتالله العظمي شيرازي (معروف به بيمارستانام البنين (عليها السلام))- مشهد مقدّس 6- كتابخانه عمومي آيتالله العظمي شيرازي- مشهد مقدّس 7- مجتمع خيري مسكوني آيتالله العظمي شيرازي- مشهد مقدّس
8- مسجد حضرت اباالفضل (عليه السلام)- مشهد مقدّس 9- بازسازي كامل و تجديد بناي درمانگاه خيري حضرت خاتم الانبياء (صلّيالله عليه و آله و سلّم)- مشهد مقدّس 10-درمانگاه حضرت رقيه (عليها السلام)- مشهد مقدّس 11-همكاري و كمك به تأسيس تعداد زيادي از مساجد و حسينيهها در سراسر كشور جمهوري اسلامي ايران 12-همكاري و كمك به تأسيس تعداد زيادي مدارس علميه در شهرستانهاي مختلف كشور 13-احداث تعداد زيادي منازل مسكوني در شهرهايي كه در اثر بروز زلزله يا سيل ويران گرديده، همانند شهرستان طبس، قائن و خوزستان
آثار علمي
آثار به طبع رسيده: 1-عمدة الوسائل في الحاشية علي الرسائل- 3 جلد. 2-كتاب القضاء- 2 جلد. 3-رسائل فقهيه. 4-رفع الحاجب في الأجرة علي الواجب. 5-الدّرر البيض في منجّزات المريض. 6-إزاحة الشبهات في الشك في الركعات. 7-إزاحة الشبهة في حكم الآفاق المتّحدة و المختلفة. 8-التحفة الكاظمية في حكم قتل الحيوانات بالآلات الكهربائية. 9-الرسالة الرجبية في حكم النظر إلي النساء الأجنبية. 10-الرسالة الربيعية في تصحيح النيابة العبادية. 11-الرسالة الرجوعية في حكم المطلّقة الرجعية. 12-الحاشية علي العروة الوثقي. 13-الإحتجاجات العشرة مع علماء العامة. 14-الإمامة و الشيعة. 15-مناظرات دهگانه. 16-امامت از ديدگاه اسلام. 17-پوشش زن از ديدگاه اسلام. 18-ذخيرة الصالحين. 19-توضيح المسائل- فارسي و اردو. 20-مختصر المسائل الشرعية. 21-زبدة الاحكام. 22-مناسك حج به زبانهاي: فارسي، عربي، اردو و انگليسي. 23-أنيس المقلّدين (اوّلين رسالة علمية معظّم له كه در سال 1325ه ش چاپ گرديد و در اختيار مؤمنين قرار گرفت.)
پرواز به ملكوت
و سرانجام آن فقيه عالي مقام و مرجع عاليقدر، مجاهد نستوه و عالم رباني و شخصيت بزرگواري كه حدود يك قرن وجود مباركش منشأ خير و درخشندگي بود، در ساعت 11:30 شب پنجشنبه مصادف با شب اول محرم آغاز سال 1405 ه.ق برابر 5 مهرماه 1363 شمسي دعوت حق را لبيك گفت و ديدار معبودش را با جان و دل پذيرا شد و به مصداق آيه شريفه "يا أيتها النّفس المطمئنه ارجعي إلي ربك راضية مرضية فادخلي في عبادي وادخلي جنّتي" روح پاكش به سوي معشوقش شتافت و در جوار رحمت حق تعالي قرار گرفت.
پس از اعلام خبر رحلت آن مرجع بزرگوار از صداي جمهوري اسلامي در ساعات اوليه صبح كه ملت مسلمان ايران و ديگر ملل مسلمان را غرق در ماتم و انده ساخت، پيام مهم رهبر معظم انقلاب امام خميني (قدس سره) از راديو قرائت گرديد و امام بزرگوار طي اين پيام ضمن عرض تسليت اين مصيبت عظمي به پيشگاه حضرت ولي عصر (ارواحنا له الفداء) و مسلمين جهان، فقدان آن مرجع بزرگوار را ثلمهاي بر اسلام و مسلمين خواندند و يادآور شدند كه اين ضايعه جبران ناپذير است. متعاقب آن، پيامهاي حضرات آيات عظام قم، رئيس جمهور، رئيس مجلس، نخست وزير، و ديگر مقامات مملكتي، شوراي عالي قضائي، جامعه مدرسان حوزه علميه، جامعه روحانيت مبارز تهران، دبيرخانه مركزي ائمه جمعه، ائمه جمعه شهرستانها، علماء و مدرسان بلاد، به وسيله صدا و سيماي جمهوري اسلامي و روزنامههاي كشور منتشر گرديد.
سرانجام پيكر پاك آيتالله العظمي حاج سيد عبدالله شيرازي (قدّس سره) روز جمعه 2/ محرم الحرام/ 1405 ه.ق برابر ششم مهرماه 1363 ه.ق در جوار مرقد مطهر ثامن الائمه (عليه السلام) در كنار مرحوم آيةالله العظمي ميلاني (ره) براي هميشه در جايگاه ابدي آرام گرفت.
مطالب مشابه
- چاپ نخست از جلد دوم كتاب «ترجمه مباني تكملةالمنهاج» تاليف آيتالله العظمي سيدابوالقاسم خوئي با ترجمه عليرضا سعيد، همراه با ديباچهاي از مرحوم آيتالله عباسعلي عميد زنجاني، از سوي انتشارات خرسندي منتشر شد.
- تذكرچندباره مراجع تقليد نسبت به حل مشكلات اقتصادي و فرهنگي
- ارتحال آيتالله سید عزالدین حسینی زنجانی در مشهد
- يادكردي از يار مخلص و گمنام امام آيتالله شيخ ابوالحسن شيرازي، نخستين امام جمعه منصوب امام در مشهد/محمد رجائي نژاد