کد خبر: 2569

1391/07/01 21:12

نسخه چاپی | دسته بندی: ---
0
بازدیدها: 530

دو قطبی سازی به روش حجتیه مهدویّه!/لطف الله میثمی

چکیده: یکی از مهم ترین اشارات امام خمینی (ره) به دستهای مرموز به کسانی بود که در دوران مبارزه دخالتی در سیاست نمی‌کردند و بکار علمی و دینی می پرداختند و بعد از پیروزی انقلاب می خواستند سیاست و […]

چکیده:

یکی از مهم ترین اشارات امام خمینی (ره) به دستهای مرموز به کسانی بود که در دوران مبارزه دخالتی در سیاست نمی‌کردند و بکار علمی و دینی می پرداختند و بعد از پیروزی انقلاب می خواستند سیاست و انتخابات را به انحصار خود درآورند و مردم را کنار بزنند 

"مهم ترین شیوه دستهای مرموز استفاده از شیوه شناخته شده و تجربه شده ایجاد دو قطبی سازی های کاذب بین نیروهای انقلاب است تا عناصر مرجع انقلاب را به جان هم انداخته و ضمن تضعیف آنها بدست یکدیگر ، زمینه را برای تفرقه حداکثری و فروپاشی انقلاب از درون آماده نمایند . "

بسم الله الرحمن الرحیم

به دنبال پیام‌ها و هشدار‌ها مبنی بر کودتای خزنده و جریان دست‌های مرموز در درون نیروهای انقلاب که دارای اهمیت بسزایی بر آن شدیم که این جریان را بیشتر شناخته، شیوه‌هایشان را تا حد ممکن معرفی نموده تا بتوانیم با آن برخورد اصولی بنماییم. امام خمینی در سخنرانی‌های خویش بدین مضمون گفتند که آمریکا نمی‌تواند به لحاظ نظامی ما را از پا دربیاورد، بلکه سعی دارد از درون با شیوه‌های تفرقه‌افکنی ما را از هم بپاشاند و اشاره کردند به کسانی که دیروز دخالتی در سیاست نمی‌کردند و حالا سیاست و انتخابات را می‌خواهند به انحصار خود درآورند و توده‌های فطری را کنار بزنند.

برخی از شیوه‌های دست‌های مرموز

۱- قانونمندی سه «ت»

دست‌های مرموز در سه وجه موازی با هم «ترور»، «تکفیر»، «تصفیه» حرکت می‌کنند که هر کدام مکمل دیگری بوده که البته در راس همه آن‌ها تروریسم آمریکایی است. هدف آن‌ها ایجاد انفعالی است که پایگاه شیطان باشد.

تروریسم، عناصر انقلابی و خط امامی مکتبی را ترور می‌کند تا زمینه روی کار آمدن جریانات غیرمکتبی و عافیت‌طلب را فراهم نماید که این‌ها نیز به نوبه خود برای حاکمیتشان دست به ترور سیاسی و تکفیر و بالنتیجه تصفیه عناصر انقلابی خط امامی می‌زنند و با شیوه‌های غیراسلامی خود خوراک تبلیغاتی تروریسم و رادیوهای بیگانه را فراهم می‌آورند و در این دور خبیثه هر کدام دیگری را تقویت می‌نمایند.

۲- چماق، نه فقاهت

دست‌های مرموز کسانی هستند که علاوه بر اینکه سنگ اسلام فقاهتی را به سینه می‌زنند ولی با نظرات فقهای بزرگوار مخالفت می‌ورزند. این‌ها اسلام فقاهتی را به صورت چماق برای تکفیر و کوبیدن دیگران درآورده‌اند. نه اینکه به فقه ۱۴ معصوم و متون اصلی آن و ایدئولوژی امام واقعا معتقد باشند. آن‌ها در ظاهر هر چند سنگ شهید بهشتی را به سینه می‌زنند و قول امام دایر بر اینکه شهید بهشتی یک امت و شهید مظلوم بود را قبول دارند ولی این شهید را به صورت حربه‌ای درآورده‌اند برای کوبیدن دیگران، معهذا مواضع شهید بهشتی که از خود شهید جدا نیست را کمونیستی می‌دانند.

۳- مفسر قرآن یا منافق‌پرور

با اینکه امام خمینی مرحوم طالقانی را ابوذر زمان و مفسر قرآن خوانده‌اند که تاکنون کسی را به این نام نخوانده‌اند و حتی خواندن تفسیر پرتوی از قرآن را به فرزند شهیدشان مرحوم حاج آقا مصطفی خمینی تاکید و توصیه کرده بودند، اما این جریان خزنده ایدئولوژی مرحوم طالقانی را منافق‌پرور دانسته و مطالعه کتب ایشان را از اتهامات می‌دانند.

۴ – خزندگی فرهنگ یونان در آموزش‌های موجود

دست‌های مرموز کسانی هستند که از یک طرف به ظاهر رهبری امام را قبول می‌نمایند ولی از طرف دیگر معتقد هستند که باید فلسفه و منطق یونان را آموزش داد و جا انداخت تا اینکه ترجیحا فقه متناسب با آن و دلخواهشان بر آن سوار شود. این‌ها از یک طرف از موضع امام در برابر کتاب‌های ارسطو اطلاع دارند و از طرف دیگر در مکتوبات و آموزش‌هایشان کلید فهم قرآن را منطق ارسطو می‌دانند.

۵- ایجاد دوقطبی کاذب

یکی از شیوه‌های امپریالیسم برای مقابله با انقلاباتی که از پتانسیل انقلابی بالایی برخوردار هستند و نمی‌توانند با آن انقلابات به مقابله نظامی بپردازند این است که نیروهای بالقوه و بالفعل انقلابی را به جان هم انداخته تا یکدیگر را تضعیف نموده و موجبات رقص و شادی شیطان را فراهم آورند. لذا شیوه‌های شناخته‌ شده و تجربه‌ شده دست‌های مرموز ایجاد دوقطبی‌های مصنوعی و کاذب بین نیروهای انقلاب است مانند: الف – دوقطبی کاذب مشروطه، مشروعه و تبرئه استبداد سلطنتی، ب- دوقطبی کاذب درگیری مسلحانه فلسطینی‌ها در طرابلس و تبرئه صهیونیسم، ج- دوقطبی کاذب بهائیت و ضد بهائیت و تبرئه دربار و امپریالیسم... در درون انقلاب خودمان دست‌های مرموزی هستند که علی‌رغم افشای ۷۰ صفحه اسناد لانه جاسوسی در مورد دکتر بقایی از موضع هواداری از او، مصدق را آمریکایی و فراماسون دانسته و آگاهانه سعی دارند برای ایجاد دوقطبی کاذب، هواداران غیرواقعی و سازشکار مصدق را مصدقی جلوه داده و با این دسیسه زمینه دوقطبی کاذبی که سرنخ هر دو به غرب منتهی می‌شود را فراهم نمایند. نمونه دیگر اینکه از یکسو در میان هواداران ساده‌اندیش جنبش ملی مجاهدین، القا کردند که رژیم جمهوری اسلامی و خط امام ارتجاعی‌تر و بد‌تر از ساواک و سلطنت‌طلب‌ها هستند و این زمینه‌ای شد تا هر دو جناح یکدیگر را دشمن اصلی خود قلمداد کرده و با پیدایش خط مشی تروریسم آمریکایی زمینه‌ها و ایجاد دوقطبی تروریسم و ضد تروریسم را جهت محو خط امام فراهم آورند. که نتیجتا تبرئه، نفوذ و قدرت گرفتن ساواک و سلطنت‌طلب‌ها را به دنبال داشته و دارد.

۶ – خط نه جنگ

علی‌رغم اینکه امام جنگ را عمل صالح زمان و اصلی می‌دانند دست‌های مرموز خزنده نه تنها سعی دارند جنگ را از اصلیت بیندازند بلکه جنگ را بهانه‌ای برای تثبیت خود و تصفیه عناصر انقلابی و جلوگیری از انتقادات اصیل قرار داده‌اند.

۷- مارک زدن‌های خود محتوا

دست‌های مرموز کسانی هستند که معتقد به عادی کردن روابط با آمریکا هستند و مساله گروگان‌ها را نیز برای این عادی کردن قلمداد کردند. از یک طرف در تنظیم بیانیه الجزایر نقش فعالی داشتند و از طرف دیگر همان‌ها از چنین موضعی به مصدق مارک آمریکایی بودن می‌زنند در حالی که حتی شهید آیت در جزوه نگرشی کوتاه بر نهضت ملی یکی از علل کودتا را عدم سازش مصدق با آمریکا و انگلیس دانسته است.

۸- جابه‌جایی اضداد

عده‌ای به جای آمریکا، شوروی را اصل می‌گیرند تا به قول امام، آمریکا را از ائمه‌الکفر بودن بیندازند در حالی که امام معتقد هستند آمریکا شوروی را هم به بازی گرفته است. این‌ها دست‌های مرموزی هستند که به خاطر ترس از انزوا نظراتشان را آشکارا نمی‌گویند. ولی در شیوه‌ها شوروی را ائمه‌الکفر می‌دانند.

۹- تطهیر انجمن حجتیه

دست‌های مرموز کسانی هستند که علی‌رغم صحبت‌های امام و حتی بعد از آن پیرامون انجمن حجتیه و مواضع انحرافی آن، انجمن را یک جریان اسلامی، امام زمانی و معتقد به تقلید دانسته و سعی در تطهیر آن دارند و معتقد هستند که با انجمن در اصول و کلیات (کبری) اختلافی نداشته و اختلاف تنها در صغری و مسایل جزیی است.

۱۰- دفع دوستان و جذب فرصت‌طلبان

امام و پیروان صادقش اصل را بر جذب نیرو‌ها قرار داده و می‌دهند و هر کس که پیوند کمی هم با جمهوری اسلامی داشته باشد سعی در جذب و به کارگیری نیرویش دارند و با همین ملاک برای اشخاصی چون بنی‌صدر نیز میدان خدمت و فعالیت را نبستند مگر اینکه کسی جلو جمهوری اسلامی توطئه و قیام کند که کنار زده می‌شود. دست‌هایی هستند که اصل را بر دفع نیروهای وفادار انقلاب و امام گذاشته و هرکس را که با معیار‌ها و سلیقه‌های شخصی و گروهیشان نخواند با اتهام اینکه در آینده ممکن است منحرف شود کنار می‌گذارند. این‌ها به جای دیدن نقاط وحدت به نقاط افتراق تکیه می‌کنند.

۱۱– اجتهاد نه تقلید

اسلام واقعی و خط اسلامی امام جوهر تشیع را اجتهاد و آزاداندیشی و رشد مکتبی می‌داند و اصل را بر اجتهاد و مجتهد شدن می‌گذارد نه مقلد ماندن و تا آنجایی پیش می‌رود که امام رهبری نوجوان جان به کف را می‌پذیرد. دست‌های مرموز کسانی هستند که نه تنها به نظرات امام وقعی نمی‌گذارند بلکه آگاهانه اصل را بر مقلد ماندن و تبعیت کورکورانه از خودشان قرار داده و تحت این عنوان هرگونه آزاداندیشی و تفکر خلاق و دخالت در سیاست را که در کادر و نظام فکری خودشان نگنجد به انحراف عدول اسلام فقاهتی متهم می‌کنند که این بهترین زمینه برای رشد و نفوذ افراد متملق و چاپلوس ابن‌الوقت است.

۱۲ – باند آری، تشکیلات نه

جوهر انقلاب گروه‌های خودجوش و تشکل‌های اسلامی و مردمی با شعار خدا، قرآن و خمینی بوده که هدف امام نیز رشد این‌گونه تشکل‌هاست اما دست‌هایی هستند که وجود این‌گونه تشکل‌ها را به نفع خود ندیده با استناد به عملکرد منفی گروه‌های منحرف با هرگونه فکر تشکیلاتی مخالفت کرده و با ایجاد جو ضد گروهی، تشکل‌های خط امامی را متلاشی می‌کنند. در حالی که در زیر پوشش این جوسازی‌ها باندهای نامریی خود را تحکیم و حاکم می‌گردانند.

۱۳ – خمینی‌نمایی

امام خمینی سیاست را اساس دیانت می‌داند به این ترتیب که انحراف در سیاست و خط مشی یک جریان انحراف در دیانت اوست. اما کسانی هستند که علی‌رغم خط مشی سازشکارانه و انحرافی و مرموز گروه عافیت‌طلب در گذشته و حال مواضع او را آگاهانه از دیانتش جدا کرده و بر اسلامی بودن آن‌ها صحه می‌گذارند که این به نحو ظریفی جدا کردن دین از سیاست است. این جریان از یک طرف سنگ امام را به سینه می‌زند و امام را برای دیگران خرج می‌کند ولی وقتی امام می‌گویند انجمن منحرف است به روی خود نیاورده و نه تنها صحبت‌های امام را جریان نکرده بلکه همچنان در خط خود پافشاری می‌نمایند.

۱۴ – اخلاق، تنها اختلاف اسلام و رژیم شاهنشاهی

با رفتن شاه و بازگشت امام از پاریس ایشان فرمودند: رفتن شاه قدم اول است و باید نظام سلطنتی در تمام وجوه دگرگون و نظام اسلامی جایگزین آن شود. اما تفکر خزنده‌ای در جمهوری اسلامی وجود دارد که معتقد است اختلاف ما با رژیم سلطنتی تنها در رعایت اخلاق و آداب اسلامی است و ما در زمینه نظام هیچ‌گونه فرق و اختلافی با رژیم گذشته نداریم. شاه مالکیت را قبول داشت، ما هم داریم. شاه ادارات داشت، ما هم داریم. این جریان‌‌ همان اسلام ملوکی است که امام اخیرا از آن نام برده است که سعی دارد حاکم شود. در حالی که در وجوه سیاسی، اقتصادی، نظامی و فرهنگی هیچ اختلاف اساسی با آنچه در رژیم سابق وجود داشت، ندارد.


منبع: روزنامه شرق

* تاریخ نگارش و انتشار این مقاله در سال 1362 بوده که مجددا در ویژه نامه " تفکر ترور ، ترور تکفر " روزنامه شرق در تاریخ 25 شهریور 1391 بازنشر شده است .

 

منبع:

تگ های مطلب:
ارسال دیدگاه

  • bowtiesmilelaughingblushsmileyrelaxedsmirk
    heart_eyeskissing_heartkissing_closed_eyesflushedrelievedsatisfiedgrin
    winkstuck_out_tongue_winking_eyestuck_out_tongue_closed_eyesgrinningkissingstuck_out_tonguesleeping
    worriedfrowninganguishedopen_mouthgrimacingconfusedhushed
    expressionlessunamusedsweat_smilesweatdisappointed_relievedwearypensive
    disappointedconfoundedfearfulcold_sweatperseverecrysob
    joyastonishedscreamtired_faceangryragetriumph
    sleepyyummasksunglassesdizzy_faceimpsmiling_imp
    neutral_faceno_mouthinnocent

عکس خوانده نمی شود