کد خبر: 2986

1391/04/11 20:34

نسخه چاپی | دسته بندی: ---
0
بازدیدها: 706

کی بر می گردی ؟/مسعود نجابتی،به مناسبت روز جوان

چکیده: در ایمیل امروز این متن را از از هنرمند متعهد استاد مسعود نجابتی به مناسبت روز جوان دریافت کردم.   هو المبین   دفعه آخر که داشت می رفت جبهه ازش پرسیدم علیرضا جون کی بر میگردی مادر؟ صورت […]

چکیده:

در ایمیل امروز این متن را از از هنرمند متعهد استاد مسعود نجابتی به مناسبت روز جوان دریافت کردم.

 

هو المبین

 

دفعه آخر که داشت می رفت جبهه ازش پرسیدم علیرضا جون کی بر میگردی مادر؟
صورت نازش را بلند کرد نگاهش با نگاهم جفت شد
بعد سرش انداخت پایین و گفت



هر وقت که راه کربلا باز شد



ساکشو دستش گرفت، تو انتهای کوچه دلواپسی های من ذره ذره محوشد
عملیات والفجر یک بچم شده بود مسئول دسته دوم گروهان حضرت ابالفضل علیه السلام
تو همون عملیات، عزیز دلم علیرضای رشیدم شهید شد


آخ مادر جون دلم هنوز میسوزه ...
شانزده سالش تازه تموم شده بود
شانزده سالم طول کشید تا اوردنش
درست شب تاسوعا
وقتی برگشت اولین کاروان زائران ایرانی رفتن کربلا



آخه راه کربلا باز شده بود


نقل از مادر شهید علیرضا کریمی
بمناسبت روز جوان 

تگ های مطلب:
ارسال دیدگاه

  • bowtiesmilelaughingblushsmileyrelaxedsmirk
    heart_eyeskissing_heartkissing_closed_eyesflushedrelievedsatisfiedgrin
    winkstuck_out_tongue_winking_eyestuck_out_tongue_closed_eyesgrinningkissingstuck_out_tonguesleeping
    worriedfrowninganguishedopen_mouthgrimacingconfusedhushed
    expressionlessunamusedsweat_smilesweatdisappointed_relievedwearypensive
    disappointedconfoundedfearfulcold_sweatperseverecrysob
    joyastonishedscreamtired_faceangryragetriumph
    sleepyyummasksunglassesdizzy_faceimpsmiling_imp
    neutral_faceno_mouthinnocent

عکس خوانده نمی شود