تازه های کتاب
تازه های انتشارات کتاب ناب
بایسته های فرهنگ
سازمان های فرهنگی
- شورای وزارت خانه های فرهنگی، گامی درجهت تحقق حکمرانی فرهنگی
- حکمرانی فرهنگی
- برنامه اصلاحات معاونت فرهنگی
- حکمرانی در شکل کلان نیاز دارد، بداند در کجا سفت و کجا منعطف باشد
- انتصاب دبیر شورای فرهنگ عمومی کشور
- نادره رضایی، معاون امور هنری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی شد
- فعالیتهای معاونت فرهنگی وزارت ارشاد در جهت اهداف انقلاب اسلامی است
مسائل نظری
حوزه علمیه
دانشگاه
- انتشار کتابهای فقهی درباره مسائل روز
- گزارشی از حضور استاد احمد مبلغی در مجمع جهانی فقه اسلامی
- ادله فقهی الزام حاکمیت به حجاب
- ظرفیتها و چالشهای استفاده از فقه در تقنین
- حجاب امری اجتماعی، با امکان قانونگذاری
- مسئله اجازه همسر، نیازمند بحث فقاهتی است
- کسانی که در اصول تابع دیگران باشند، نباید خود را مجتهد بدانند
- تمدید مهلت ارسال اثر به پنجمین دوره انتخاب کتاب برگزیده دانشگاهی
- بازسازی منابع تاریخی مفقود شیعه
- رتبهبندی علمی دانشگاهها، پژوهشگاهها و مؤسسات آموزش عالی وابسته به حوزه علمیه قم
- انتصاب ریاست نهاد نمایندگی رهبری در دانشگاهها
- ۱۳ دانشگاه ایرانی در جمع هزار دانشگاه برتر دنیا
- ضرورت پردازش دادههای علمی و کتابخانهای
- دکتر محسن جوادی معاون فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی شد
علمی آموزشی
علمی پژوهشی
هنر
- وضعیت فلسفه در سده اخیر حوزه علمیه قم
- فقهی که بخواهد نظریهپرداز باشد، در بستر درسهای تخصصی و پژوهشهای آزاد شکل میگیرد
- ضرورت پرداختن به مکتب فقهی و اصولی امام خمینی (ره)
- قطب فرهنگی اسلام «عقل» است
- مدیر حوزه های علمیه خواهران کشور انتخاب شد
- جامعه الزهراء س یادگاری پربرکت از حضرت امام ره
- تغییر و تحول در نظام آموزشی حوزههای علمیه
اخبار و مسائل کتاب
نقد و معرفی کتاب
- برنامه اصلاحات معاونت فرهنگی
- حکمرانی در شکل کلان نیاز دارد، بداند در کجا سفت و کجا منعطف باشد
- فعالیتهای معاونت فرهنگی وزارت ارشاد در جهت اهداف انقلاب اسلامی است
- برگزیدگان همایش بیست و پنجم کتاب سال حوزه
- صدور پروانه فعالیت کتابفروشان
- مصوبات جلسات 645 تا 647 هیات انتخاب و خرید کتاب
- علیرضا مختارپور، رئیس کتابخانه ملی و مهدی رمضانی، سرپرست نهاد کتابخانههای عمومی کشور شد
اقتصاد
اجتماعی
- باید امید آفرینی کنیم
- طرح اصلاح قیمت بنزین می توانست بهتر از این اجرا شود
- خواستار استمرار معافیت مالیاتی اصحاب فرهنگ، هنر و رسانه هستیم
- در عرصه جنگ اقتصادی، به طور قاطع دشمن را عقب می زنیم
- دولت خسته نیست
- فعالیت 11 هزار و ۹۰۰ رسانه دارای مجوز در کشور
- افرادی که نفوذ پیدا می کنند داغترین شعارهای حاکمیتی را میدهند
- وفاق ملی ضرورت تداوم انقلاب اسلامی
- ادله فقهی الزام حاکمیت به حجاب
- ثبتنام بیمه درمان تکمیلی اصحاب فرهنگ، هنر، رسانه
- مسئله اجازه همسر، نیازمند بحث فقاهتی است
- بیانیه تشکر و قدردانی بیش از چهل نفر از علما وفضلای حوزه علمیه خطاب به اقای دکترجوادی
- بیانیه تشکر و قدردانی بیش از چهل نفر از علما وفضلای حوزه علمیه خطاب به اقای دکترصالحی
- نگاهی به اندیشه آیت الله هاشمی رفسنجانی ره
1392/07/01 22:06
بازخوانی دیدار انجمنهای اسلامی دانشجویان با امام خمینی(ره):بروید و تحکیم وحدت کنید
در پی سخن امام به این مضمون که «بروید تحکیم وحدت کنید» دانشجویان مسلمان در شهریور ۵۸ گردهم آمدند تا شیوههای وحدت و تشکلیافتن در قالب اتحادیهای فراگیر را به بحث بگذارند. امام خمینی در دیداری که پس […]
در پی سخن امام به این مضمون که «بروید تحکیم وحدت کنید» دانشجویان مسلمان در شهریور ۵۸ گردهم آمدند تا شیوههای وحدت و تشکلیافتن در قالب اتحادیهای فراگیر را به بحث بگذارند. امام خمینی در دیداری که پس از پایان این سمینار یک هفتهای، با اعضای انجمنها داشت مسائل مهمی را با آنان در میان گذاشت و وظایف انجمنها و خطراتی که در کمین این تشکلها بود را تبیین کرد.
روز ۲۹ شهریور ۱۳۵۸ بنیانگذار جمهوری اسلامی در دیدار با اعضای انجمنهای اسلامی دانشجویان سراسر کشور، از آنان خواست وحدت میانشان را تحکیم کرده و در عضوگیری از دانشجویان به سوابق آنان توجه کنند.
روزنامه کیهان در روز ۳۱ شهریور با بازتاب خبر این دیدار نوشت: «با پایان گرفتن سمینار تحکیم وحدت دانشجویان مسلمان دانشگاهها که با شرکت نمایندگان انجمنهای اسلامی دانشجویان و سازمانهای دانشجویان مسلمان سراسر کشور در دانشگاه پلیتکنیک تشکیل شده و به مدت یک هفته ادامه داشت، شرکتکنندگان در سمینار، در قم به حضور امام رسیده و گزارش کار خود را به اطلاع ایشان رساندند.»
امام پیش از آن نیز در بهار همان سال در دیدار با گروهی از دانشجویان عضو انجمنهای اسلامی دانشگاههای تهران به آنان گفته بود «بروید تحکیم وحدت کنید»، همین سخن بود که در ادامه مبنای برگزاری سمینار تحکیم وحدت و تشکیل «دفتر تحکیم وحدت» به عنوان مرکزیت هماهنگکننده اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان دانشگاههای سراسر کشور در سال ۱۳۵۸ قرار گرفت. اینچنین بود که عمده افرادی که بعدها با تابلوی «دانشجویان مسلمان پیرو خط امام» در جریان تسخیر سفارت آمریکا نقشآفرینی کردند، اعضای دفتر تحکیم وحدت بودند و این تشکل به بازوی نظام در دانشگاهها تبدیل شد. هرچند این وضعیت با تغییر نسل دانشجویان در دهه ۷۰ و بعدها دهه ۸۰ و ۹۰ تغییر محسوس یافت و روندی معکوس را طی کرد.
محسن میردامادی از دانشجویان پیرو خط امام و اعضای موسس دفتر تحکیم وحدت درباره دیدار با امام و زمینههای شکلگیری دفتر تحکیم میگوید: «با توجه به وضعیت دانشگاهها و تحرکاتی که دانشجویان جبهه مقابل در برابر انقلاب اسلامی داشتند، نوعی نیاز به کانونی برای تمرکز فعالیت دانشجویان مسلمان احساس میشد که با فراگیر بودنش به تجمیع توان نیروهای انقلابی، در راستای دفاع همه جانبه از انقلاب اسلامی بپردازد. البته علاوه بر این مسایل، ضعف عملکرد دولت موقت نیز، عاملی برای تشکیل دفتر تحکیم وحدت بود، زیرا سبب پدید آمدن جریانهای افراطی در سطح جامعه و نیز در دانشگاهها میشد، که عمده علل آن عدم توانایی دولت موقت در برآوردن خواستههایشان بود. فعالیت تشکلهای دانشجویی معاند به همراه ضعف دولت موقت، در برآورده کردن خواستهای دانشجویان، دست به دست هم داده، نوعی نیاز برای تشکیل تشکلی فراگیر و دانشجویی را پدید آورده بودند. برای مقابله با این وضعیت، دانشجویان درصدد برآمدند که یک جریان متشکل دانشجویی ایجاد کنند و به نحوی خود را با امام مرتبط نمایند، از امام رهنمود بگیرند و آن را در دانشگاهها دنبال کنند، در حقیقت گمشده خودشان را در ارتباط با امام و پیاده کردن نظرات ایشان در دانشگاهها میدیدند و فکر میکردند با این روش از اثرات سوء عملکرد دولت موقت در میان قشرهای جوان جامعه و دانشگاهیان که نوعا جمعیتهای پرشوری بودند و نگرش و دیدگاههای امام را میپسندیدند میتوان جلوگیری کرد. این مساله منجر به انتخاب نمایندگانی از طرف انجمنهای اسلامی دانشجویان سراسر کشور شد که خدمت حضرت امام (ره) برسند و مسایل را طرح کنند.» (ایستاده در برابر خویش؛ بازخوانی سه دهه عملکرد و مواضع دفتر تحکیم وحدت)
اینچنین بود که در پی سخن امام به این مضمون که «بروید تحکیم وحدت کنید» دانشجویان مسلمان در شهریور ۵۸ گردهم آمدند تا شیوههای وحدت و تشکلیافتن در قالب اتحادیهای فراگیر را به بحث بگذارند. امام خمینی در دیداری که پس از پایان این سمینار یک هفتهای، با اعضای انجمنها داشت مسائل مهمی را با آنان در میان گذاشت و وظایف انجمنها و خطراتی که در کمین این تشکلها بود را تبیین کرد. متن کامل سخنان امام در این دیدار بدین شرح است:
بسم اللَّه الرّحمن الرّحیم
وظایف انجمنهاى اسلامى
من در باب دانشگاهها بنا دارم، در وقتى که بناست دانشگاهها باز بشود، مسائلى را بگویم ان شاء اللَّه آنجا مفصّلش را بیان مىکنم، ولى حالا شما آقایان که از انجمنهاى اسلامى و نماینده انجمنهاى اسلامى هستید، لا بد عدد مسلمانها در دانشگاهها بیشتر از دیگران است، دیگران در اقلیت واقعاند؛ یعنى آنهایى که منحرفاند، اینکه حالا با شما که دانشگاه اسلامى هستید و انجمن دانشگاههاى اسلامى و … اسلامى دانشگاهها هستید، عرض مىکنم، یک جهت راجع به اینکه خود انجمنها وظایف اسلامى را عمل کنند. از ما نمىپذیرند که ما اسلامى هستیم مگر خودمان به اسلام عمل بکنیم؛ نه اینکه فقط بگوییم ما اسلامى هستیم. چنانچه جمهورى اسلامى از ما پذیرفته نیست، مگر اینکه محتوایش هم اسلامى باشد. ما همین بگوییم ما در یک مملکتى هستیم که جمهورى اسلامى است، لکن هر جایش دست بگذاریم اسلامى نباشد، این پذیرفته نیست. این یک لفظ بىمعناست. همین طور انجمنها، هر جا که باشد. خوب، الآن انجمنهاى اسلامى زیاد است، هم انجمنهاى اسلامى در دانشگاهها زیاد است و هم جاهاى دیگر، شاید در بسیارى از ادارات هم انجمن اسلامى دارند، اوّل وظیفه این است که این اشخاصى که انجمن اسلامى را تشکیل مىدهند خودشان راهشان همان راه اسلام باشد، عملشان عمل اسلامى باشد، اخلاقشان اخلاق اسلامى باشد، خودشان را ساخته باشند و بسازند، اگر ساخته هستند- که ان شاء اللَّه موفق بشوند که ساخته تر بشوند- و اگر ساخته نیستند، جدّیت کنند که خودشان را بسازند؛ یعنى همه چیزشان را تطبیق بدهند با احکام اسلام و بینش از احکام اسلام، به همه ابعادش هم، تا آن حدودى که برایشان ممکن است پیدا بکنند؛ اسلام براى چه آمده است، چه مىخواهد بگوید، این چه جور مکتبى هست، تمییز بدهند بین مکتب اسلام با سایر مکتبهایى که ادعاها را دارند و واقعیتها را ندارند. آن وقت مشغول فعالیت بشوند.
خطر سوء استفاده از انجمنهاى اسلامى
و فعالیتهاى اسلامى در دانشگاهها، که از سایر جاها حساستر است، یعنى از دانشگاهها باید انسانها درست بشوند و بعد هم مقدَّرات مملکت ما به دست همینهاست که از دانشگاهها بیرون مىآیند و چنانچه مىدانید چون مقدَّرات مملکت دست جوانهایى است که بعد از [آنکه از] دانشگاه که بیرون آمدند دیگر مشغول فعالیت مىشوند و مملکت دست اینهاست، از این جهت است که آنهایى که مىخواهند مملکت ما به یک سر و سامانى نرسد روى دانشگاه حساسیت دارند و دانشگاه را نمىخواهند که یک دانشگاه مفید براى جامعه مملکت ما باشد. این یک مطلبى است که باید خیلى با هوشیارى در آن دقت بشود که مبادا ما بگوییم انجمن اسلامى و کذا و رخنه کنند در ما و همین انجمن اسلامى را به اسم انجمن اسلامى منحرفش کنند. اینها یک شیاطینى هستند؛ یعنى خارجیها، آنهایى که مىخواهند که همه چیز ما را ببرند و دانشگاهى نباشد تا بتوانند مقابلشان بایستد، دانشگاه روحانى نباشد تا بتواند مقابلشان بایستد- آنها ممکن است در همین انجمنهاى اسلامى هم عمّالشان رخنه بکنند و منحرف بکنند؛ با اسم اسلام، مسائلى دیگر را پیش بیاورند. باید خیلى از کسانى که در این انجمنها وارد هستند هوشیار باشند که دیگران نفوذ نکنند و آنها متحرک به حرکت دیگران نباشند. در خیلى از جاها همین طور دارد مىشود و شده است و سابقاً هم بوده است که با همان اسم اسلام و با اسم قرآن و امثال ذلک، چیزهایى که مربوط به اسلام نبوده بلکه بر خلاف مسیر اسلام بوده است؛ تحویل جامعه مىدادند.
لزوم هوشیارى در عضوگیرى انجمنهاى اسلامى
این یک مسئلهاى است که تا این را با تمام قوا و تمام هوشیارى خودتان در مسائلى که مىخواهید طرح بکنید، درست مطالعه نکنید و رسیدگى نکنید و افرادى که به شما مىخواهند متصل بشوند درست شناسایى نکنید و ندانید چه جورى است سابقهاش را تا ندانید، افراد را باید خیلى در آن دقت بکنید، چه بسا افرادى هستند که اینها به حسب ظواهرشان و بر حسب ادعاهایشان از شما بیشتر ادّعاى مسلمانى مىکنند و از شما هم بیشتر فرض کنید آدابش را به جا مىآورند، لکن وقتى به حالشان مطالعه مىکنید مىبینید که رَویّهشان با رَویّه شما فرق دارد؛ آن اسلامى که آنها مىگویند، غیر از این اسلامى است که اسلام مىگوید، در بین اینها هست یک همچو اشخاصى. و لهذا این اشخاصى را که مىخواهید در انجمن خودتان وارد کنید اشخاصى باشند که بشناسید آنها را؛ سوابقشان را مطّلع باشید چه جور اشخاصى هستند، چه رَویّهاى دارند، چه مقاصدى دارند، تا آن وقت بتوانید یک انجمن اسلامى که حقیقتاً اسلامى باشد و به دردخور جامعه ما و مُهَذِّبِ دانشگاه و اینها باشد، البته کار مشکل است؛ در تمام دانشگاههاى ایران بخواهد یک همچو کارى انجام بگیرد، انجام گرفتنش مشکل است لکن مشکلات را باید تحمل کرد. کسانى که بخواهند یک کارى انجام بدهند، یک کار مثبتى انجام بدهند، یک خدمتى بکنند، آن هم یک همچو خدمت ارزنده بزرگى بخواهند بکنند، بخواهند در سرتاسر کشور دانشگاههایش را اصلاح بکنند، از افراد فاسد تصفیه بکنند، کار مشکل است لکن چون یک کار بسیار ارزندهاى است؛ مشکلات باید تحمل بشود.
توصیه هاى مهم به همه انجمنهاى اسلامى
همیشه کارهاى ارزنده اشکالاتش شاید بیشتر باشد از کارهاى دیگر. از این جهت باید توجه به این معنا باشد که سفارش [مىکنم] به همه انجمنهاى اسلامى که در سرتاسر کشور هست و مىخواهند شروع به فعالیت بکنند و چند روز دیگر هم اوّل باز شدن دانشگاهها هست، باید این توجهات باشد: اولًا خود افراد، افراد متعهد باشند؛ افراد صد در صد اسلامى باشند، مواظب کارهاى خودشان و اعمال خودشان باشند، بهانه دست آنها ندهند که تویى که ادعا مىکنى اسلامى هست مثلًا اعمالت اسلامى نیست؛ اخلاقت اسلامى نیست. اول باید انسان از خودش شروع کند، کسى که مىخواهد یک جامعهاى را تهذیب کند تا خودش مُهَذَّب نباشد نمىتواند. گروهى هم که مىخواهند یک مرکزى را مُهَذَّب کنند و اسلامى کنند تا خودشان ابتداءً مهیّاى براى این کار نشده باشند و ابتداءً خودشان را اصلاح نکرده باشند، نمىتوانند دیگران را اصلاح بکنند. آدمى که خودش مرتکب مثلًا مسائلى است که بر خلاف اسلام است نمىتواند به دیگرى بگوید تو برو این کار را انجام بده. خوب، حرف این است که تو خودت چرا نمىکنى؟ و آنکه مهم است همین قضیهاى است که عرض کردم که ممکن است در بین این انجمنها یک اشخاص با صورت اسلامى و با جهات اسلامى وارد بشوند، لکن مسیرشان مسیر شما نباشد؛ بخواهند منحرف کنند و آن وقت کم کم آنها انحراف را از خودشان سرایت به بعضى بدهند و باز در مقابل شما یک گروهى درست کنند که شما مىخواهید اسلام را درست کنید، آنها با اسم اسلام و صورت اسلام مىخواهند یک چیز دیگر را درست کنند و این نمىشود الّا اینکه شناسایى بشوند. افرادى که در انجمنها وارد مىشوند، معلوم باشد کى هست این، سوابقش چه بوده، پدر و مادرش چه کسى است، کجا زندگى کرده، تحصیلاتش چه هست، چه رشتههایى دارد، اینها همه بررسى بشود، مطالعه بشود تا آن وقت یک انجمن مُهَذَّبى باشد و بتواند کار مثبت، کار اسلامى مثبت؛ کارى که به درد مملکتتان بخورد انجام بدهد.
تربیت انسان، هدف همه انبیا
و در عین حالى که این کارى که شما دارید بسیار ارزنده است، بسیار ارزشمند است، همه ادیان براى همین مسأله آمدهاند که درست کنند؛ انسانها را درست کنند؛ اصلًا موضوع بحث انبیا انسان است. همه انبیا از آدم تا خاتم موضوع بحثشان انسان است، به چیز دیگر هیچ فکر نمىکنند؛ به انسان فکر مىکنند براى اینکه همه عالم هم خلاصهاش همین انسان است. انسان یک موجودى است خلاصه همه موجودات عالَم است از همه موجودات عالم یک چیزى در انسان هست و یک زیاده هم دارد. انسان اگر درست بشود، همه چیز عالم درست مىشود. اگر این انبیا موفق شده بودند که آن برنامهاى که دارند- که انسانسازى باشد- اگر موفق به این معنا شده بودند، الآن عالَم یک عالَم دیگرى بود و اوضاع یک اوضاع غیر این اوضاعى بود که الآن ما ملاحظه مىکنیم، لکن خوب، موفق نشدند به واسطه کارشکنیهایى که شد و بعد از آنها شد. و از این جهت چون اداره عالَم را تقریباً غیر انسانها مىکنند، از این جهت آنکه انبیا آن را مىخواستند نشده است. این کارى که شما مىکنید هم یک شعبهاى از همان کار است، کار انبیاست که مىخواهید که انسان درست کنید؛ مىخواهید دانشگاهتان افرادى که انسان باشند بیرون بدهد. همینى که دیگران مىخواهند نگذارند.
آن قدرى که اینها از انسان مىترسند، این خارجىها آن قدرى که از انسان مىترسند از چیز دیگر نمىترسند. همه عالَم دست آنهاست، اما اگر چهار تا انسان در یک جایى پیدا بشود، زندگى آنها را تباه مىکند. و لهذا کوشش مىکنند که در این مملکتهایى که مىخواهند از آن استفاده کنند انسان در آن پیدا نشود. کوشش مىکردند که- از زمان رضا خان که من همه آن را یادم هست- کوشش مىکردند که در مجلس شوراى ملى، انسان نباشد در سرتاسر اداره و نمىدانم، وزارتخانهها و اینها، یک انسان مُهَذَّبى که اسلامى باشد و کار از او بیاید نباشد و لهذا تقریباً همه مجلسها این طورى بوده، تقریباً نه، تحقیقاً. بودند بعضى از افراد صحیح و همانها اسباب زحمت شدند. الآن هم همان مسائل هست؛ یعنى آنها باز هم چشم طمعشان به اینجاهاست، آن ذخایرى که ممالک شرق دارد، ایران دارد، نمىگذارد آنها راحت باشند، خصوصاً که ایران وضعیت جغرافیائىاش هم یک وضعیت حساسى است.
اغتشاشات داخل کشور به دست بیگانگان
آنها دست برنمىدارند از ایران، نه از طرف شرقیها و نه از طرف غربیها، و با هر کوششى که دارند مىخواهند نگذارند که این مملکت سر و سامان پیدا بکند. همه شلوغیهایى که الآن درست مىکنند با دست آنها دارد درست مىشود، همه جا آشفتگیهایى که پیدا مىشود با دست آنها درست مىشود و پیدا مىشود که نگذارند یک آرامشى بشود و یک سامانى پیدا کند مملکت. شما ملاحظه کردید که قبل از اینکه شاه برود و بعد هم وارث خبیثش «۱» برود، فعالیت زیاد در این بود که نگه دارند او را، نرود، بعد از اینکه حالا او رفت و تمام شد، فعالیت زیاد بود که جمهورى اسلامى درست نشود. از جمهورى اسلامى اینها مىترسیدند، نه از جمهوریش؛ از اسلامش. آنهایى که قلمهایشان یا تابع آنها بود یا از باب اینکه خودشان توجه نداشتند و غربزده شده بودند، شروع کردند نوشتن به اینکه دیگر اسلام را مىخواهد چه کند؟ همان جمهورى باشد؛ جمهورى دمکراتیک باشد؛ آخرش هم دیگر راضى شده بودند به اینکه جمهورى اسلامى دمکراتیک باشد. اینها از اسلام مىترسند و از رژیم اسلامى مىترسند، حالا که ضربه خوردهاند از اسلام؛ یعنى رژیم را مسلمانها با کلمه اسلام از بین بردند، دیگرانى که حالا آمدهاند و سرِ این سُفره مىخواهند بنشینند اینها دخالت نداشتند. آنهایى که دخالت داشتند همین مستضعفین بودند که در خیابان و در بازار و زن و مردشان ریختند و جلوى تانک و توپ و مسلسل، اینها رفتند و کار را انجام دادند. حالا انجام گرفت، یکدفعه ما دیدیم از اروپا و امریکا و از گوشه و کنار خود مملکت، کسانى که آن وقت طرفدار بودند حالا شدند انقلابى و شدند مخالف رژیم. و هر جا شد هر کس مىآید اینجا مىگوید ما در سالهاى سابق مخالف رژیم بودیم و ما چیزها دیدیم. و- خیال مىکند که من از کره مریخ آمدهام و نمىدانم، هیچ اطلاع ندارم که اینها چه بودهاند-! حالا یک وقتى بود که همه شاهنشاهى بودند، همه «چه فرمان ایزد چه فرمان شاه» بود، آن وقت که باد به بیرق او مىخورد اینها زیر آن بیرق سینه مىزدند؛ حالا که آن بیرق خوابیده است و یک بیرق اسلامى بلند شده است و امیدوارم که این بیرق و این پرچم باقى باشد، حالا آمدهاند زیر این پرچم سینه مىزنند! منتها بعضیشان شیطنت هم دارند، زیر این پرچم بر خلاف پرچم عمل مىکنند. بعضیها همان استفاده مىخواهند، آنها ضررشان کمتر است. آنهایى که همین مىخواهند که یک بهرهاى داشته باشند، آنها ضررشان کمتر است. خوب، بهرهشان هم مىبرند، اما ضرر کم دارند. اما یک دستهاى هستند که اینها یا مُعوَجاند و ادراکشان ناقص است؛ و یا اینکه نه، ادراکاتشان هم خوب است و از روى نقشه کار مىکنند و دیگران به آنها گفتهاند این کارها را باید بکنید و مىکنند. اینها البته خطرناکاند.
استدلال مخالفان ولایت فقیه
این طایفه الآن هستند که حالا هم وقتى که صحبت مىشود، مىنویسند؛ چه مىکنند؛ هِى کوشش مىکنند که اسلام نباشد. آن چیزهایى که مال اسلام است هى کوشش مىکنند با زبانهاى مختلف، گاهى به دلسوزى در قضیه ولایت فقیه که این چند روز داغ شده است، خوب اینها دیدند که یک کار خطرناکى است براى آنها براى اینکه یک حکومت اسلامى دارد درست مىشود؛ اینها هم نمىخواهند این را. گویندهشان گاهى مىگوید که بگذارید که روحانیون قداستشان را حفظ بکنند! «قداست روحانیون» که اینها مىگویند معنایش این است که بگذارید روحانیون مشغول مسجد و محراب- همین مقدار در همین حدود- باشند، و سیاست را به امپراتور واگذار کنید. این یک تِزى است که مسجد مال پاپ؛ سیاست مال امپراتور. اینها هم مىگویند مسجدها مال شماست، بروید تو مسجدتان نماز بخوانید، درس هم مىخواهید بگویید؛ درس هم بگویید هیچ مانعى ندارد، اما در یک حدودى، نه اینکه تو مسجد بروید و سنگر بگیرید براى ما؛ یا توى مدرسه بروید و براى ما ایجاد زحمت بکنید. نه، آن نه! همان مقدارى که «قداست» شما محفوظ باشد، بگویند یک آدم مقدس، آدم خوب مُهذَّبى است؛ یک آدمى است که اگر نفتش را هم ببرند، حرفى نمىزند و مىگوید بردند؛ مال دنیا است چه ارزشى دارد! اینها این جور «قداست» را مىخواهند و نمىدانند که اسلام و پیغمبر اسلام و اولیاى اسلام با تمام قداست این مسائل را داشتند، تمام قداست و الوهیت محفوظ بوده است، مع ذلک مىرفتند و اشخاصى که بر خلاف مسیر انسانیت هستند آنها را دفع مىکردند و سیاست مملکت را حفظ مىکردند و منافات با قداست هم نداشتند؛ یعنى ما روحانیون، قداستشان از حضرت امیر زیادتر باشد؟ اینها ادعا دارند یا او را قداست برایش قائل نیستند؟! این منطق این است که شما قداستتان را حفظ کنید و کار نداشته باشید دیگر به حکومت و به جریان سیاست مملکت. خوب، اینها مىخواهند بگویند پیغمبر اسلام و حضرت امیر- سلام اللَّه علیه- قداست خودشان را حفظ نکرده بودند؟ براى اینکه آنها کار داشتند، نمىتوانند بگویند آنها کار نداشتند. حضرت امیر، والى مىفرستاد، خود پیغمبر هم این طور والى مىفرستاد آن طرف و آن طرف، جنگ مىکردند؛ با کذا و سیاست مملکت دست خود آنها بود. این آدمى که مىگوید که بگذارید روحانیت قداست خودش را حفظ کند منطقش این است که امیر المؤمنین هم قداست نداشت! براى اینکه این داخل شد در امور مملکتى و اینها، خود پیغمبر هم که نداشت! پس معلوم مىشود تو نمىخواهى خواهى قداست ما حفظ شود، تو یک شیطنتى مىکنى که اینها را کنار بزنى و اربابها بیایند سراغ کار.
این امور باید با دقت ملاحظه بشود. در این نطقهایى که اینها مىکنند دقت کنید که اینها یک خردهریزهایى دارند؛ با آن خردهریزها مىخواهند اغفال کنند مملکت و ملت شما را.
شما بیدار کنید اینها را، در مقابل حرفهایشان حرف بزنید، در مقابل مقالههایشان مقاله بنویسید، در مقابل سخنرانیهایشان سخنرانى کنید. این نقایصى که اینها دارند که گاهى از قصور است و گاهى از شیطنت، اینها را به رُخِشان بکشید، بفهمانید که قضیه این حرفها نیست که یک ملتى که جمهورى اسلامى را با نود و هشت یا نود و هشت و نیم درصد پذیرفت، آن وقت بیایند بگویند که ما اسلامش را، اینجایش را دیگر نمىخواهیم، این بر خلاف مسیر ملت است، ملت این را پذیرفته است، جمهورى اسلامى را پذیرفته است، این مثل این است که حالا بیایند بگویند که خوب، ملت حالا گفته جمهورى اسلامى، ما شاهنشاهى مىخواهیم، ملت نفهمیده! اینها دارند ملت را به نفهمى، به حماقت، دارند رمى مىکنند. حال آنکه ملت ما با تمام فهم و شعورش مسائل را انجام دادند. باید اینها را توجه داشته باشید.
شرایط ولىّ فقیه
شما بعدها مبتلاى به این هستید، دانشگاه که باز بشود، مبتلاى به یک همچو اشخاصى هستید که گاهى با صورت اسلامى وارد مىشوند و همین مسائل که حالا مثلًا طرح مىکنند که باید ولایت فقیه مثلًا نباشد این دیکتاتورى است، و حال آنکه اگر یک فقیهى در یک مورد دیکتاتورى بکند، از ولایت مىافتد پیش اسلام. اسلام هر فقیهى را که ولىّ نمىکند، آن که علم دارد؛ عمل دارد؛ مَشْى او مَشْى اسلام است، سیاستش سیاست اسلام است، آن را براى این است که یک آدمى که تمام عمرش را در اسلام گذرانده و در مسائل اسلامى گذرانده و آدم مُعوجى نیست و صحیح است این نظارت داشته باشد به این امرها، نگذارد که هر کس هر کارى دلش مىخواهد بکند. اینها گاهى وقتها با همین صورتسازى که مثلًا مىخواهند چه بشود و به دیکتاتورى مىرسد و دیکتاتورى عمّامه و عصا و نمىدانم از این حرفهایى که تزریق کردهاند به آنها و دیکته کردهاند و اینها هم همان را پس مىدهند. مثل بچهها که یک چیزى را دهنشان مىگذارند پس مىدهند، اینها هم از آن قبیل هستند. شما از این به بعد ان شاء اللَّه وقتى که دانشگاهها باز بشود، مبتلاى به این مسائل هستید و باید با هوشمندى و با مطالعه و با مشورت بین خودتان افرادى را که مىبینید یا به اسم آزادى و نمىدانم این حرفها، که مىخواهند یک آزادى خاصى در کار باشد، دلبخواهى در کار باشد، نه آزادى مطلق، یا به اسم دمکراسى و امثال ذلک، الفاظ جالبى که در هیچ جاى دنیا معنایش پیدا نشده تا حالا، هر کس براى خودش یک معنایى مىکند، به این طور چیزها گرفتار هستید که اینها مىخواهند عمل بکنند.
استدلال و منطق به جاى درگیرى
و شما باید با کمال توجه و بدون هیچ درگیرى- درگیرى صحیح نیست، نباید ما به آنها یک صورت حق به جانبى بدهیم. وقتى درگیرى شد و اکثریت شما دارید و فرض کنید که آنها را کتک زدید و چه کردید، این به نظر شاید اشخاصى بیاید به اینکه اینها حجتى نداشتند، کتک زدند، متوسل به زور شدند- اینها هر کدامشان آمدند در دانشگاه و گفتند، یک مطلبى را گفتند، بروید جلویش بگویید: چه مىگویید؟ یکوقت مىخواهد هیاهو کند، که اکثراً این طورى هستند، اینها را سرانشان که وادار مىکنند به هیاهو، جمع بشوید دورش بگویید؛ آقا بنشین صحبتهایت را بکن. ببینید هیچ صحبت ندارد، فقط همین است که یک تشنجى ایجاد کند و نگذارد دانشگاه باز بشود و نگذارد دانشگاه عمل خودش را انجام بدهد. بدون اینکه با آنها جنگ و نزاع داشته باشید، با آنها به این نحو مقابله کنید. یا آنها اگر یک اجتماع صد نفرى، هزار نفرى، مىکنند، شما ده، بیست هزار نفر را اجتماع کنید، مسائل خودتان را بگویید، دعوا هم نکنید؛ این باید انجام بگیرد. این امور ان شاء اللَّه امیدوارم که نرسد به این مسائل. و اما اگر ما یک وقتى توطئه فهمیدیم که نه، اینها مىخواهند توطئه کنند و چه بکنند، خوب، یک تکلیف دیگرى هم ممکن است داشته باشیم.
و من امیدوارم که شما بعد از این عرایضى که کردم، روى همین موازین عمل بکنید، و البته محتاج به این است که یک رشته جمعیتى هم باشند، اشخاصى هم باشند که در این امور یک نظارتى داشته باشند. و اشخاص مطلع و مؤمن و متعهد که نظارتى هم داشته باشند و کارها روى نظارت آنها انجام بگیرد.
و من ان شاء اللَّه در همین دو- سه روز، یک صحبت طولانیترى مىکنم و نسبت به دانشگاهها یک صحبتهایى دارم. ان شاء اللَّه امیدوارم همهتان موفق و مؤید باشید. من به همهتان دعا مىکنم و امیدوارم که توفیق این معنایى که این خدمتى که الآن در نظر دارید، توفیقش را پیدا بکنید و اشخاص را با توجه به سوابق، به خودتان ملحق کنید. افراد خودتان را زیاد بکنید و ان شاء اللَّه موفق و مؤید باشید. (صحیفه امام خمینی، جلد دهم، صفحه ۶۴ الی ۷۳)
منبع: پرتال امام خمینی
مطالب مشابه
- دبیر کمیسیون روابط بینالملل دفتر تحکیم وحدت از نبود اهتمام برای پیگیری سرنوشت امام موسی صدر انتقاد کرد
- پیش بینی هاشمی درباره احمدی نژاد در نشست خصوصی با گروهی ازخبرگان
- انجمن اسلامی16 دانشگاه: از برخورد با علی مطهری تا عدم رسیدگی به کهریزک و کوی دانشگاه
- آیتالله هاشمی رفسنجانی: تفرقه و تضعیف انسجام ملی، به نفع کشور نیست
- هاشمیرفسنجانی: برگزاری انتخابات آزاد باعث افزایش اعتماد مردم خواهد شد/ برخورد تند با دانشجویان با اعتقادات تشیع تطابق ندارد