تازه های کتاب
تازه های انتشارات کتاب ناب
بایسته های فرهنگ
سازمان های فرهنگی
- شورای وزارت خانه های فرهنگی، گامی درجهت تحقق حکمرانی فرهنگی
- حکمرانی فرهنگی
- برنامه اصلاحات معاونت فرهنگی
- حکمرانی در شکل کلان نیاز دارد، بداند در کجا سفت و کجا منعطف باشد
- انتصاب دبیر شورای فرهنگ عمومی کشور
- نادره رضایی، معاون امور هنری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی شد
- فعالیتهای معاونت فرهنگی وزارت ارشاد در جهت اهداف انقلاب اسلامی است
مسائل نظری
حوزه علمیه
دانشگاه
- انتشار کتابهای فقهی درباره مسائل روز
- گزارشی از حضور استاد احمد مبلغی در مجمع جهانی فقه اسلامی
- ادله فقهی الزام حاکمیت به حجاب
- ظرفیتها و چالشهای استفاده از فقه در تقنین
- حجاب امری اجتماعی، با امکان قانونگذاری
- مسئله اجازه همسر، نیازمند بحث فقاهتی است
- کسانی که در اصول تابع دیگران باشند، نباید خود را مجتهد بدانند
- تمدید مهلت ارسال اثر به پنجمین دوره انتخاب کتاب برگزیده دانشگاهی
- بازسازی منابع تاریخی مفقود شیعه
- رتبهبندی علمی دانشگاهها، پژوهشگاهها و مؤسسات آموزش عالی وابسته به حوزه علمیه قم
- انتصاب ریاست نهاد نمایندگی رهبری در دانشگاهها
- ۱۳ دانشگاه ایرانی در جمع هزار دانشگاه برتر دنیا
- ضرورت پردازش دادههای علمی و کتابخانهای
- دکتر محسن جوادی معاون فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی شد
علمی آموزشی
علمی پژوهشی
هنر
- وضعیت فلسفه در سده اخیر حوزه علمیه قم
- فقهی که بخواهد نظریهپرداز باشد، در بستر درسهای تخصصی و پژوهشهای آزاد شکل میگیرد
- ضرورت پرداختن به مکتب فقهی و اصولی امام خمینی (ره)
- قطب فرهنگی اسلام «عقل» است
- مدیر حوزه های علمیه خواهران کشور انتخاب شد
- جامعه الزهراء س یادگاری پربرکت از حضرت امام ره
- تغییر و تحول در نظام آموزشی حوزههای علمیه
اخبار و مسائل کتاب
نقد و معرفی کتاب
- برنامه اصلاحات معاونت فرهنگی
- حکمرانی در شکل کلان نیاز دارد، بداند در کجا سفت و کجا منعطف باشد
- فعالیتهای معاونت فرهنگی وزارت ارشاد در جهت اهداف انقلاب اسلامی است
- برگزیدگان همایش بیست و پنجم کتاب سال حوزه
- صدور پروانه فعالیت کتابفروشان
- مصوبات جلسات 645 تا 647 هیات انتخاب و خرید کتاب
- علیرضا مختارپور، رئیس کتابخانه ملی و مهدی رمضانی، سرپرست نهاد کتابخانههای عمومی کشور شد
اقتصاد
اجتماعی
- باید امید آفرینی کنیم
- طرح اصلاح قیمت بنزین می توانست بهتر از این اجرا شود
- خواستار استمرار معافیت مالیاتی اصحاب فرهنگ، هنر و رسانه هستیم
- در عرصه جنگ اقتصادی، به طور قاطع دشمن را عقب می زنیم
- دولت خسته نیست
- فعالیت 11 هزار و ۹۰۰ رسانه دارای مجوز در کشور
- افرادی که نفوذ پیدا می کنند داغترین شعارهای حاکمیتی را میدهند
- وفاق ملی ضرورت تداوم انقلاب اسلامی
- ادله فقهی الزام حاکمیت به حجاب
- ثبتنام بیمه درمان تکمیلی اصحاب فرهنگ، هنر، رسانه
- مسئله اجازه همسر، نیازمند بحث فقاهتی است
- بیانیه تشکر و قدردانی بیش از چهل نفر از علما وفضلای حوزه علمیه خطاب به اقای دکترجوادی
- بیانیه تشکر و قدردانی بیش از چهل نفر از علما وفضلای حوزه علمیه خطاب به اقای دکترصالحی
- نگاهی به اندیشه آیت الله هاشمی رفسنجانی ره
1392/05/14 00:52
آیت الله ناصر مكارم شيرازى:چند نكته مهم در باره رؤيت هلال
اشاره: جمعى از برادران روحانى از اينجانب خواستند كه نظر خود را در باره مسائل مربوط به رؤيت هلال با ذكر دليل كوتاه و مختصر بيان كنم. اين نوشتار به عنوان اجابت دعوت اين عزيزان و انجام وظيفه در اين […]
اشاره:
جمعى از برادران روحانى از اينجانب خواستند كه نظر خود را در باره مسائل مربوط به رؤيت هلال با ذكر دليل كوتاه و مختصر بيان كنم.
اين نوشتار به عنوان اجابت دعوت اين عزيزان و انجام وظيفه در اين شرايط خاص، تنظيم شده است، و عمدتاً به اصل مسأله «رؤيت هلال» سپس به «مسأله رؤيت هلال با تلسكوپ» و بعد به «مسأله اتّحاد افق» مربوط مىشود.
ولى قبل از همه به مسألهاى كه شايد مهمتر از اينها باشد مىپردازيم و آن اختلاف اسفناكى است كه بارها در طىّ سالهاى اخير، در امر «رؤيت هلال شوال» رخ داد و شَهد شيرين عيد را در كام همه تلخ كرد.
گروهى امروز نماز عيد مىخواندند و مىگفتند «اسئلك بحق هذا اليوم الذى جعلته للمسلمين عيداً...» و فردا گروه ديگرى در همان شهر و گاه در همان مسجد، عين همين عبارت را مىگفتند و معلوم نبود منظور از «المسلمين» در اين عبارات كيست؟!
عدّهاى به هم تبريك عيد مىگفتند و جماعتى در حال روزه بودند و دعاى «يا عليّ يا عظيم... و هذا شهر عظّمته و كرّمته... و هو شهر رمضان...» مىخواندند و گاه در يك لحظه و حتّى يك خانه اين اختلاف جانكاه ديده مىشد، در حالى كه اسلام دين «توحيد» در تمام زمينههاست و خواهيم ديد حتّى با وجود اختلاف فتاوى هيچ موجبى براى اين اختلافها نيست.
مردم از اين بيم دارند كه در سالهاى بعد نيز اين امر تكرار شود، و در نتيجه بعضى از ناآگاهان تعليمات اسلام را زير سؤال ببرند. اين امر هنگامى نگران كنندهتر مىشود كه مىبينيم در اغلب كشورهاى اسلامى مسأله رؤيت هلال حل شده و لااقل اهل يك كشور با يكديگر هماهنگ هستند، ولى در كشور ما چگونه است؟
شايد تنها ما هستيم كه اين مسأله را حل نكردهايم، با اين كه فقهاى قوى و آگاهى داريم. مشكل اصلى در اين است كه با مسأله رؤيت هلال كه از «موضوعات» است مانند يك مسأله فقهى و «حكمى از احكام شرع» برخورد مىكنيم.
در حالى كه مىدانيم مردم هر چند در مسائل و احكام فقهى يا بايد مجتهد باشند يا از مجتهدى پيروى كنند، ولى درموضوعات(مانند رؤيت هلال) هر كس مىتواند به يقين و اطمينان خود عمل كند.
توضيح اين كه وجوب روزه ماه مبارك رمضان از ضروريّات اسلام و واضحات قرآن است و هيچ كس در آن ترديد ندارد، و چون اصل وجوب از ضروريّات دين است، طبعاً تقليد هم در آن راه ندارد؛ ولى در احكام، جزئيات، شرايط و موانع روزه بايد يا مجتهد بود يا از مجتهدان آگاه تبعيّت كرد.
امّا اين كه امروز ماه مبارك رمضان است، يا نيست، از موضوعات است كه هركس مىتواند در آن به تشخيص خود عمل كند، يعنى هر گاه بر كسى ثابت شد كه روز اوّل ماه رمضان است مىتواند روزه بگيرد و اگر عيد ثابت شد، افطار كند.
گرچه مردم روى اعتمادى كه به مراجع دارند در اين گونه موضوعات مهم نيز به سراغ مراجع مىروند تا بهتر تشخيص دهند، اما مراجع از نظر شرعى هيچ الزامى به نظر دادن در باره اين موضوع ندارند و مىتوانند بگويند اين مسأله از موضوعات است و خودتان تحقيق كرده و عمل كنيد.
از سوى ديگر اگر هر يك از مردم در اين مسأله كه جنبه عمومى و اجتماعى دارد، جداگانه به تحقيق پردازد اختلافات زيادى، به خاطر تعدّد منابع تحقيق، به وجود مىآيد كه با روح اسلام سازگار نيست.
همان گونه كه رجوع به مراجع به طور جداگانه نيز از اين مشكل دور نخواهد بود، زيرا ممكن است چند نفر از شهود نزديك مرجع بزرگوار به گونهاى گواهى دهند و چند نفر به شكل ديگر نزد مرجع بزرگوار ديگرى، يا شهودى كه نزديك مرجع گواهى مىدهند، ممكن است مورد اعتماد ديگرى نباشند، يا اصلاً شهودى كه نزد اين مرجع مىروند، موفّق به درك محضر مرجع ديگر نشوند. اين امور سبب مىشود هلا ماه بر يكى ثابت شود، و بر ديگرى ثابت نگردد، و اختلاف جانكاه و نگران كنندهاى ميان مردم پيدا شود و عظمت عيد و ماه مبارك و شعائر مربوط به آن زير سؤال رود و حتّى به يك شهر و در يك خانه نيز كشيده شود.
شوراى رؤيت هلال
در اين جا راه روشنى وجود دارد كه مىتواند به اين اختلافات پايان دهد و لااقل اهل يك كشور، مسير واحدى را طى كنند و عظمت و شكوه اين برنامههاى اسلامى را حفظ كنند و آن اين كه شورايى براى مسأله رؤيت هلال از آگاهان اين فن و نمايندگان مراجع تشكيل گردد و تمام اطلاعاتى كه در باره رؤيت هلال از هر طرف مىرسد، چه از طريف شهود عينى يا خبرگان فنّ نجوم ـ كه ممكن است نظرات آنها به عنوان مؤيّد مورد توجه قرار گيرد ـ گرد آورى كنند واز جمع بندى آنها، نظر واحدى ابراز دارند.
ممكن است گفته شود هرگاه اعضاى شوراى رؤيت هلال نظر واحدى نداشته باشند(خواه به خاطر جرح و تعديل شهود باشد، يا غير آن) چه خواهد شد؟
پاسخ اين است كه نظر اكثريّت مىتواند معيار باشد چرا كه براى غالب مردم اطمينان بخشتر خواهد بود و به يقين «اقربيّت به واقع» دارد و چون همان طور كه اشاره شد، بحث تشخيص موضوع است نه تشخيص حكم، مشكلى ايجاد نمىكند.
سؤال ديگرى كه ممكن است مطرح گردد اين كه گاه مراجع در پارهاى از احكام مربوط به رؤيت هلال اختلاف فتوى دارند كه در مسأله تأثير گذار است.
به عقيده ما اين نيز مشكل مهمّى ايجاد نمىكند و ما راه حلّ آن را نيز يافتهايم، كه شرح آن از عهده اين مختصر بيرون است.
در هر صورت شرعاً مىتوان نظر اكثريت شوراى رؤيت هلال را كه با دقّت كامل همراه باشد، پذيرفت و به آن اعتماد كرد.
به يقين حضرت ولى عصر(ارواحنا فداه) راضى نيست كه پيروان او در يك چنين امر مهمّى گرفتار تشتّت و تفرقه حتّى در يك شهر و يك خانه شوند و قدرت و قوّت آنها به ضعف گرايد و در برابر دشمنان سر شكسته گردند.
هنگامى كه ائمّه اهل بيت(ع) براى حفظ شوكت مسلمين اجازه مىدهند پيروان آنها در نماز جماعت اهل سنّت شركت جويند، با اين كه اختلافاتى در بسيارى از فروع نماز با آنها دارند، چگونه راضى مىشوند مسأله رؤيت هلال موجب آن همه تشتّت گردد؟ آن هم در جهان امروز كه اخبار به سرعت از نقطهاى به نقاط ديگر منتقل مىگردد.
واز عجايب روزگار اين كه به خاطر نبودن يك شوراى متمركز دقيق براى رؤيت ماه و اعتماد بر شهود غير خبره، سالهاست كه مردم ماه مبارك را 29 روز روزه مىگيرند و كمتر كسى به خاطرش مىآيد كه ماه مبارك را 30 روز روزه گرفته باشد(جز در موارد بسيار نادر) و اين از نظر علمى غير ممكن است و معلوم نيست چه كسى در برابر اين امر مسؤول است؟
اميد است صاحب نظران به مسأله «شوراى رؤيت هلال» بيشتر بينديشند و راهكارهاى آن را روشنتر سازند.
آيا رؤيت ماه با تلسكوپ كافى است؟
مشهور در ميان مراجع اين است كه رؤيت هلال، بايد با چشم غير مسلّح باشد ولى بعضى از فقهاى معاصر قائل به كفايت مشاهده با تلسكوپ شدهاند. با دقّت در ادلّه ثابت مىشود كه ـ با احترامى كه به همه آراء مجتهدين مىگذاريم ـ اين رأى موافق با ادلّه و قواعد فقه نيست؛ زيرا:
اوّلاً:در روايات متواتر معيار ثبوت ماه، رؤيت ذكر شده از جمله در باب سوم از ابواب شهر رمضان وسائل الشيعه 28 روايت نقل شده كه غالباً همين مضمون را دارد: «إذا رأيت الهلال فصم و إذا رأيته فافطر» يا «صم للرؤية و افطر للرؤية»؛ هنگامى كه ماه را ديدى روزه بگير و هنگامى كه آن را(در پايان رمضان) ديدى افطار كن.
در ابواب بعد از آن نيز رواياتى در اين زمينه ديده مىشود و هنگامى كه سخن از رؤيت به ميان مىآيد منصرف به رؤيت متعارف است كه رؤيت با چشم غير مسلّح مىباشد، زيرا فقها در تمام ابواب فقه، اطلاقات را منصرف به افراد متعارف مىدانند، مثلاً:
1. در باب وضو مىگويند حدّ صورت كه بايد شسته شود آن مقدارى است كه ميان رستنگاه مو و چانه(از طرف طول) و آن مقدارى كه ميان انگشت شست و انگشت «ميانه» قرار مىگيرد، از طرف عرض است.
سپس تصريح مىكنند كه مدار بر افراد متعارف از نظر طول انگشتها و محلّ روييدن موى سر و مانند آن است، و افراد غير متعارف بايد مطابق افراد عادى عمل كنند.
2. در باب مقدار كر كه آن را به وجب تعيين مىكنند، مدار وجبهاى متعارف است و آنچه خارج از متعارف مىباشد از نظر فقها معيار نيست.
3. . در باب مقدار مسافت هايى كه در فقه با قدم تعيين مىشود، مدار بر قدم متعارف است.
4. در نماز و روزه در مناطق قطبى يا نزديك به قطب كه روزها يا شبها بسيار كوتاه و غير متعارف است، بسيارى از فقها مدار را بر مناطق متعارف مىگذارند.
5. در مسأله حدّ ترخّص(ديدن ديوارهاى شهر، يا شنيدن اذان) تصريح مىكنند معيار چشمهاى متوسّط(نه زياد تيزبين، نه فوق العاده ضعيف) و صداهاى متعارف و گوشهاى متعارف است و آنچه خارج از متعارف باشد معيار نيست (1)و بزرگان فقهاى معاصر با متن كاملاً موافق هستند.
.6 در مورد منكراتى كه حدّ آن جلد(شلاّق) است گفتهاند شلاّق بايد متعارف باشد و از شلاّقهاى سنگين و پرفشار وغير متعارف بپرهيزند، همچنين از شلاّقهاى بى اثر يا كم اثر.
7. در ابواب نجاسات مىگويند اگر جرم نجاست(مثلاً خون) ظاهراً زايل شود ولى رنگ يا بوى آن بماند پاك است، حال اگر كسى با ميكروسكوپ ذرّات كوچكى از خون را ببيند كه حتماً مىبيند(چون رنگ و بو با اجزاء همراه است)، چون اين مشاهده خارج از متعارف است مدار احكام نيست.
8. هرگاه مادّه نجس(مانند خون) در آب كر مستهلك شود همه مىگويند پاك است با اين كه با ميكروسكوپ مىتوان ذرات خون را در آب مشاهده كرد. علاوه بر اين «هشت مورد» موارد متعدد ديگرى در سراسر ابواب فقه وجود دارد كه كلام
شارع و لسان آيه يا روايت مطلق است و فقها آن را منصرف به «فرد متعارف» مىدانند.
به يقين در مورد رؤيت هلال كه در روايات متواتر وارد شده نيز معيار رؤيت متعارف است يعنى چشم غير مسلّح، و چشمهاى مسلّح خارج از متعارف است و مقبول نيست.
ما نمىتوانيم همه جا در فقه در مطلقات ادلّه به سراغ افراد متعارف برويم، ولى در رؤيت هلال فرد كاملاً غير متعارفى را ملاك حكم قرار دهيم.
ثانياً:بعضى مىگويند معيار در آغاز ماه، «تولّد ماه در واقع» است و رؤيت و مشاهده جنبه «طريقى» دارد نه «موضوعى». بنابر اين اگر با وسيله غير متعارف از تولد ماه آگاه شويم، كافى است.
در پاسخ مىگوييم به يقين ظاهر روايات اين است كه قابليّت رؤيت با چشم عادّى، جنبه موضوعى دارد(تكرار مىكنم قابليت رويت با چشم عادى)؛ زيرا:
اگر معيار تولّد واقعى ماه باشد مشكل مهمّى پيش مىآيد كه نمىتوان به آن تن در داد و آن اين كه غالباً تولّد ماه قبل از امكان رؤيت با چشم عادى صورت مىگيرد، و به عبارت ديگر در بسيارى از موارد ماه در آسمان ظاهر مىشود و هيچ كس با چشم عادى آن را نمىبيند و شب بعد قابل رؤيت است.
بنابراين بايد قبول كرد كه ماه واقعاً در بسيارى از موارد يك شب جلوتر متولّد شده منتها چون مردم با چشم عادى آن را نديدهاند، شب دوم ماه را شب اوّل ماه پنداشتهاند.
درست است كه بر اثر نديدن و ندانستن معذور بودهاند ولى آيا مىتوان قبول كرد كه مسلمين جهان از آغاز بعثت پيامبر(ص) تاكنون وحتّى در عصر آن حضرت(ع) مكرّر بر مكرّر اوّل ماه را اشتباه گرفتهاند، و از فضل شبهاى قدر محروم بوده و روز عيد را روزه گرفته و به خاطر نداشتن تلسكوپ روز بعد نماز خواندهاند(چون ماه قبلاً متولّد شده اما با چشم غير مسلح قابل رؤيت نبوده).
حتّى كسانى كه فعلاً تلسكوپ را براى رؤيت ماه كافى مىدانند بايد بپذيرند كه در بسيارى از سالهاى گذشته، خود آنان و مقلّدانشان دوم ماه مبارك را آغاز ماه ودوم شؤال را اوّل شوال حساب كردهاند، زيرا از تلسكوپ بهره نگرفتهاند و اگر مىگرفتند مىدانستند اوّل ماه يك روز جلوتر بوده و شبهاى قدر نيز در جاى خود قرار نگرفته واز دست رفته است.
اينها همه گواهى مىدهد كه معيار تولّد واقعى ماه نيست، بلكه معيار قابليّت رؤيت با چشم عادى است. اساساً در علم اصول گفتهايم «اماره» و «طريق» شرعى نمىتواند كثير الخطاء باشد، زيرا مردم از درك واقع محروم خواهند شد.در مواردى كه اماره كثير الخطاء باشد بايد گفت خود اماره موضوعيت دارد(دقت كنيد).
اين باور كردنى نيست كه در گذشته حتّى در زمان پيغمير اكرم(ص) و ساير معصومين(ع) مردم از درك عيد و ليالى قدر محروم بودهاند، بلكه به عكس ما معتقديم استفاده از تلسكوپ براى رؤيت ماه سبب مىشود كه مردم از آغاز و پايان ماه محروم شوند! زيرا معيار واقعى چشم غير مسلّح است.
ممكن است بعضى تصوّر كنند كه با استفاده از تلسكوپ بساط اختلافات برچيده مىشود در حالى كه اين كار هيچ اثرى در اين امر ندارد، چرا كه قدرت تلسكوپها كاملاً با هم فرق دارد و مناطقى كه در آن نصب مىشود از حيث وجود غبار و بخار آب در افق متفاوتند. بنابراين ممكن است بعضى با تلسكوپ خود آن را ببينند و بعضى نبينند و انكار كنند و سفره اختلاف دگر بار گسترده مىشود.
آيا وحدت افق شرط است؟
هر گاه در نقطهاى از جهان هلال ماه رؤيت شود آيا براى ساير نقاط كافى است؟
مشهور در ميان فقهاى گرامى اهل بيت(ع) اين است كه اتّحاد افق شرط است. مرحوم محقق يزدى مسأله را در عروه مطرح كرده و تقارب بلاد يا وحدت افق را شرط دانسته و اكثريت قريب به اتفاق محشّين، آن را پذيرفتهاند.
ولى بعضى از بزرگان پيشين و معاصر آن را شرط ندانسته و رؤيت هلال را در يك نقطه از جهان كافى براى مناطق ديگر دانستهاند(مشروط بر اين كه لااقل در جزئى از شب با هم مشترك باشند).
آغاز گر اين فتوا در عصر ما مرحوم آية اللّه العظمى خويى(ره) بود، سپس جمعى ديگر از شاگردان ايشان به ايشان تأسّى جستند.
عمده دليلى كه بر آن اعتماد مىكنند دو چيز است:
1. طلوع ماه و تولّد آن(و خروج از تحت الشعاع) يك پديده آسمانى است كه مربوط به مقابله خورشيد با ماه است. هرگاه آن نيم كره ماه كه دائماً مقابل ما قرار گرفته از تاريكى خارج شود و كمى از آن در برابر خورشيد قرار گيرد، ماه نو آغاز شده است و ارتباطى با مناطق مختلف زمين ندارد و اين يك امر آسمانى است نه زمينى.
در تقريرات درس حضرت آية اللّه خويى آمده است:
«تكوّن الهلال عبارة عن خروجه عن تحت الشعاع بمقدار يكون قابلاً للرؤية و لو في الجملة و هذا كماترى أمر واقعي وحداني لايختلف فيه بلد عن بلد ولاصقع عن صقع لانّه كما عرفت نسبة بين القمر و الشمس لا بينه و بين الأرض فلا تأثير لاختلاف بقاعها في حدوث هذه الظاهرة الكونيّة في جوّ الفضاء». (2)
ولى اين سخن موافق با مسطّح بودن زمين و نفى كرويّت آن است. در حالى كه امروز كرويّت زمين از امور محسوس است. اگر در گذشته مىبايست با ادلّه نظرى كرويّت زمين
اثبات شود، امروز ماهوارهها از تمام زمين عكسبردارى كرده و براى ما مىفرستند و مسافران فضا نيز زمين را كروى مىبينند و كاملاً يك امر محسوس است.
به عبارت ديگر، تكوّن و تولّد ماه مربوط به سه چيز است: «ماه»، «خورشيد» و «زمين» زيرا تولّد ماه به اين است كه خط باريكى از بخش نورانى ماه در برابر اهل زمين قرار گيرد، به يقين اين بخش نورانى را كسانى كه در بخشى از كره زمين كه محاذى با آن است، زودتر مشاهده مىكنند. اين مطلب را مىتوان با يك آزمايش حسّى نشان داد. سه كره تهيه كنيم يكى نورانى مانند يك لامپ روشن و دو كره غير نورانى. به خوبى ملاحظه مىكنيم كه اگر كره اوّل ظلمانى را چنان در مقابل كره نورانى قرار دهيم كه فقط يك نوار باريك نورانى به طرف كره سوم باشد، كسانى كه در بخش محاذى آن نقطه نورانى قرار دارند، آن را مىبينند و كسانى كه محاذى نيستند نمىبيننند.
چيزى كه با تجربه حسّى قابل درك است، نياز به توضيح بيشترى ندارد، آرى اگر زمين مسطّح بود گفتار بالا صحيح بود، ولى قطعاً مسطّح نيست.
ايراد ديگرى كه بر اين سخن وارد مىشود اين كه آنها مىگويند تمام بلادى كه در قسمتى از شب با نقطه رؤيت ماه مشترك هستند، اوّل ماه آنها يكى است.
مفهوم اين سخن آن است كه اگر مثلاً هنگام غروب آفتاب در مكّه ماه تولّد يابد، و مشاهد شود، مناطقى كه در شرق آن قرار دارد و چندين ساعت از شب آنها گذشته يا حتّى نيمه شب يا اواخر شب آنهاست، ماه براى آنها عوض مىشود يعنى تا نيمه شب يا اواخر شب، براى آنها شب آخر ماه رمضان بوده چون ماه شوّال متولّد نشده بوده و دعاهاى شب آخر را مىخواندند. ناگهان از نيمه شب، شب اوّل ماه شوال مىشود، چون به هنگام غروب آفتاب «مكّه» ماه در آن ساعت تولّد يافته است!
اين امر عجيب و غير قابل قبول است، زيرا قبل از آن ساعت(غروب آفتاب مكه در مفروض بحث) قطعاً ماه از تحت الشعاع خارج نشده بود و پس از خروج، اول ماه شروع شده، يعنى براى بعضى مناطق از نيمه شب يا آخر شب، ماه شوّال شروع مىشود، و قسمت مهمّى از شب آنها، شب آخر ماه رمضان بوده است.
اگر گفته شود از اوّل شب براى همه اين مناطق ماه شوّال بوده، قابل قبول نيست، چون فرض بر اين است كه تا آن ساعت ماه از تحت الشعاع خارج نشده بوده و قطعاً ماه شوّال نبوده است. پس از خروج و تولّد ماه، براى تمام اين مناطق اوّل ماه است، يعنى واقعاً نيمى از شب، شب آخر رمضان و نيمى از آن واقعاً شوّال است. بديهى است براى مناطق دورتر كه در شب با آنجا اشتراك ندارند(مانند كانادا و آمريكا) اوّل ماه يك روز بعد از آن خواهد بود(دقت فرماييد).
دليل دوم طرفداران عدم اختلاف آفاق، اطلاق روايات، مخصوصاً صحيح هشام بن حكم است كه نشان مىدهد اگر در يك منطقه ماه رؤيت شود براى همه مناطق كافى است.
روايت چنين است: «هشام بن الحكم عن أبي عبداللّه(ع) أنّه قال في من صام تسعة و عشرين قال:إن كانت له بيّنة عادلة على أهل مصر أنّهم صاموا ثلاثين على رؤيته قضى يوماً». (3)
آنها معتقدند اطلاق روايت دلالت دارد در هر شهرى از شهرهاى دنيا ماه ديده شود، براى شهرهاى ديگر كافى است خواه بسيار دور باشد يا نزديك.
همچنين بعضى روايات ديگر.
پاسخ:اين سخن قابل مناقشه است، زيرا اطلاق اين روايات منصرف به بلادى است كه اطلاع رسانى در آن زمان نسبت به آن معمول بوده است نه بلادى كه چندين ماه با آنها دور بوده است و كمتر خبرى از آن مىرسيده است.
به عبارت ديگر اين روايات ناظر به بلاد متقاربه از نظر افق است كه گاه با وسايل آن زمان يك هفته يا يك ماه طول مىكشيد تا از يكى به ديگرى مسافرت كنند، ولى «بلاد غير هم افق» را كه گاه چندين ماه با وسايل آن زمان طول مىكشيد تا خبرش برسد شامل نمىشود، زيرا كمتر اتّفاق مىافتاد كسى بعد از چند ماه به فكر خبر رسانى و فحص و بحث در باره ماه رمضان گذشته بيفتد.
حتّى اگر شك در اطلاق(و تحقق مقدمات حكمت) در اينجا داشته باشيم، مساوى با عدم اطلاق است.(همان گونهـكه در اصول آمده است).
بنابراين با اين گونه روايات جز حجيّت شهادت به رؤيت در بلاد نزديك و هم افق را نمىتوان اثبات كرد.
جالب اين كه بعضى از گذشتگان به لزوم وحدت شب قدر و تعيين مقدّرات در يك شب معيّن و فضيلت آن، استناد جستهاند در حالى كه طرفداران اين عقيده، وحدت اوّل ماه را تنها در مناطقى پذيرفتهاند كه در مقدارى از شب با منطقه رؤيت هلال مشترك باشد، يعنى براى مناطق ديگر زمين كه به هنگام رؤيت هلال روز است(مانند كشورهاى كانادا، آمريكاى شمالى و جنوبى) به ناچار شب قدر ديگرى قائل هستند و اوّل ماه آن مناطق را يك روز متفاوت مىدانند!
و از آن جالبتر قول كسانى است كه مىگويند كشورهاى اسلامى در منطقهاى قرار دارند كه در مقدارى از شب با هم مشتركند.
در حالى كه در كشورهاى دور دست ميليونها مسلمان زندگى مىكنند، به علاوه ما معتقديم كه اسلام و احكام آن سرانجام تمام كره زمين را فرا خواهد گرفت، تكليف مسلمانان در آن زمان چه خواهد بود؟
كوتاه سخن اين كه همان گونه كه مشهور فقهاى ما پذيرفتهاند و دلايل مختلف نيز گواهى مىدهد، اتّحاد افق در رؤيت هلال شرط است، و اين امر نتيجه كرويّت زمين است، همان گونه كه اختلاف در اوقات نماز و شب و روز ناشى از آن است و اگر منظور، حفظ وحدت ميان مسلمين است(با وجود كرويّت زمين)، وحدت تنها در يك منطقه امكانپذير است نه در تمام دنياى اسلام، زيرا مسلمانانى در نيم كره ديگر زمين زندگى مىكنند كه حتّى مطابق قول «عدم لزوم وحدت افق» عيد جداگانهاى دارند (البته شرح مسائل فوق مجال و بحث وسيعترى را مىطلبد).(واللّه العالم بحقائق أحكامه).
(1)رجوع شود به مسأله 64 از مسائل صلوة المسافر عروة الوثقى.
(2)المستند فى شرح العروة الوثقى للبروجردى، ج12، ص118.
(3)وسائل الشيعه، ج10، كتاب الصوم، باب 5 از من ابواب احكام شهر رمضان، ص265، ح13، چاپ آل البيت(ع) .
مطالب مشابه
- علت عید اعلام کردن دوشنبه توسط آیت الله مکارم چه بود؟
- زمان تماشای هلال ماه نو، بنابر محاسبات نجومی
- مدیر مرکز مطالعات و پژوهش های فلکی - نجومی قم:احتمال رویت هلال ماه شوال در غروب چهارشنبه ضعیف است
- حجت الاسلام والمسلمین رضا مختارى: تلاشها و راهحلها براى رفع مشكل رؤيت هلال
- حجتالاسلام و المسلمین محمدحسین فلاحزاده: اطلاعیههای ثبوت اول ماه دفتر رهبری، حکم نیست