کد خبر: 1522

1392/02/15 14:29

نسخه چاپی | دسته بندی: ---
0
بازدیدها: 983

مجلس ترحيمي بگذاريد براي مرگ حقيقت!/داستان يك انحلال به سبك احمدي نژادي/دكتر فتح اله آقاسي زاده

  نگارنده در مطلب پيشين در همين پايگاه خبري، روايتي از داستان تلخ و تاسف بار انحلال و احياي دانشگاه علوم پزشكي ايران پيش چشم نهاد: پس از آن يادداشت، داده جديدي در معرض چشم ناظران كاوشگر، قرار […]

 


نگارنده در مطلب پيشين در همين پايگاه خبري، روايتي از داستان تلخ و تاسف بار انحلال و احياي دانشگاه علوم پزشكي ايران پيش چشم نهاد:


پس از آن يادداشت، داده جديدي در معرض چشم ناظران كاوشگر، قرار گرفت:
احمدي نژاد اطلاع از انحلال را انكار كرد:

دكتر احمدي‌نژاد در بخش ديگري از سخنان خود به ادغام دانشگاه علوم پزشكي ايران با علوم پزشكي تهران در ۲ سال پيش اشاره كرد و گفت: البته در اين تصميم هيچ دخالت و اطلاعي نداشتم و در اين خصوص نه موافقت اينجانب اخذ گرديد و نه مشورتي با من انجام شد. من هم مثل مردم از راديو و تلويزيون از اين تصميم مطلع شدم اما در آن زمان شرايط به گونه‌اي بود كه اجازه نمي‌داد تا اين تصميم اشتباه را اصلاح كنيم، چرا كه مصالح بالاتري وجود داشت.
رييس جمهور با اظهار خرسندي از اصلاح اين تصميم اشتباه و جدايي مجدد اين ۲ دانشگاه افزود: اولين نامه‌اي كه از طرف دوستان در خصوص اين ۲ دانشگاه به اينجانب رسيد آنرا به وزير بهداشت، درمان و آموزش پزشكي ارجاع دادم و ايشان هم تصميم اشتباه گذشته را اصلاح كردند.

و دستجردي نيز انكار احمدي نژاد را انكار كرد.


ناگفته‌هاي دستجردي از انحلال دانشگاه علوم پزشکي ايران
سرويس : دانشگاه و حوزه - آموزشي
وزير سابق بهداشت، درمان و آموزش پزشکي ۱۰ روز پس از تشکيل مجدد دانشگاه علوم پزشکي ايران، سکوت خود را شکست و گفت که چه شد دانشگاه علوم پزشکي ايران در دوره وزارت او به يک باره منحل شد.

دکتر مرضيه وحيد دستجردي در گفت‌وگو با خبرنگار دانشگاهي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، ضمن تشريح فلسفه ادغام دانشگاه علوم پزشکي ايران با دانشگاه‌هاي علوم پزشکي تهران و شهيد بهشتي در آبان ماه سال ۱۳۸۹، گفت: اين اقدام در آن زمان در راستاي قانون برنامه چهارم توسعه و اجراي تصميمات دولت مبني بر کوچک‌سازي دولت و خروج دستگاه‌هاي اجرايي از تهران و همچنين در جهت تامين يکپارچگي در ارائه خدمات آموزشي و بهداشتي درماني استان تهران و کاهش تصدي‌گري امور موازي با توجه به فرصت ايجاد شده در مورد ايجاد استان البرز انجام شد.

دستجردي در ادامه به نامه محرمانه معاونت توسعه مديريت و سرمايه انساني رييس‌جمهور در مرداد ماه سال ۸۹ اشاره کرد و گفت: ادغام دانشگاه علوم پزشکي ايران با اجازه و دستور شخص رييس‌جمهور انجام شد، چنين کار بزرگي به هيچ وجه اين امکان را نداشت که بدون اجازه ايشان انجام شود. بنده در اين زمينه حداقل دو بار شخص رييس‌جمهور را در جريان گذاشتم و با ايشان صحبت کردم و رييس‌جمهور گفتند که اين کار را با قوت و قدرت پيگيري کنيد، حتي در ديدار دومم با ايشان که در اين زمينه صحبت مي‌کردم، تاکيد مي‌کردند که اين کار را تسريع کنيد و در اين کار کوتاهي هم شده است. در مجموع ادغام دانشگاه علوم پزشکي ايران در چنين شرايطي انجام مي‌شد.

وي ادامه داد: پس از اين ابلاغيه، مسئله ادغام دانشگاه علوم پزشکي ايران را در شوراي گسترش مطرح کرديم و اقدامات کارشناسي لازم در اين زمينه انجام شد. پس از مصوبه شوراي گسترش نيز اين موضوع در هيات امناهاي دانشگاه‌هاي علوم پزشکي ايران و تهران تصويب و ابلاغ شد. در مجموع تمام مراحل ادغام، قانوني صورت گرفت.

وزير سابق بهداشت همچنين در پاسخ به برخي اظهارنظرها که ادغام دانشگاه علوم پزشکي ايران را خلاف قانون عنوان کرده‌اند، گفت: تمام مراحل کار طبق قانون صورت گرفته است. همچنين در آن زمان دو نفر از اعضاي هيات علمي دانشگاه علوم پزشکي ايران شکايتي را در اين زمينه به ديوان عدالت اداري تقديم کردند. ديوان عدالت اداري به اين شکايت رسيدگي کرد و راي هيات عمومي ديوان عدالت اداري، ادغام دانشگاه را اقدامي صحيح دانست، نه خلاف قانون.

دستجردي همچنين به نامه دبير شوراي مشاورين رييس‌جمهور به رييس‌جمهور در سال ۸۹ اشاره کرد و گفت: اين شورا نيز ادغام دانشگاه را تاييد کرده است. بر اين اساس ادغام دانشگاه کاملا در مسير قانوني، علمي و آموزشي بوده است.


نگارنده اعتمادش را به سخنان و رفتار احمدي نژاد بسيار پيش از اين، از دست داده بود و پيش از امروز كه فضاي انتخاباتي ماهيگيران را نيز به صحنه نكشانده بود، و هر عزيز و ناعزيزي سوار بر بال امواج و بادنماها، به تقبيح احمدي نژاد نمي پرداخت، از ترك برداشتن چيني نازك اعتماد، سخن گفته بود:


بنابراين امروز ترديدي ندارم كه سخن احمدي نژاد نمي تواند تمام حقيقت باشد.
بعلاوه دستجردي نيز به استناد رفتار مشهودش، در تمام دوران وزارتش در برابر احمدي نژاد تمكين مي كرد در برابر آنچه كه او مي خواست و نمره اش نيز بيست بود و هر دو خشنود بودند:



شبيه اين داستان در بركناري متكي در سنگال نيز بوقوع پيوست.
احمدي نژاد انكار كرد و متكي انكار او را انكار كرد.

۹۰/۱۲/۲۶
اختصاصي فارس/پاسخ متکي به سخنان احمدي‌نژاد در مجلس
متکي:نامه اطلاع احمدي‌نژاد از«سفر سنگال» در دفتر رئيس جمهور است
خبرگزاري فارس: وزير خارجه سابق کشورمان سخنان اخير احمدي‌نژاد در مجلس را مصداق بارز تهمت و افترا خواند و يادآور شد که نامه اطلاع احمدي‌نژاد از ماموريت وزير خارجه به سنگال در سوابق دفتر رئيس جمهور موجود است.

به گزارش خبرنگار سياست خارجي خبرگزاري فارس، منوچهر متکي وزير خارجه سايق کشورمان در پاسخ به اظهارات محمود احمدي‌نژاد در مجلس با اشاره به جمله معروف منسوب به ابوعلي سينا که مي‌گويد "اگر براي يک کار "اشتباه"، هزار "توجيه" بياوريد مي‌شود "هزار و يک اشتباه" گفت: سخنان و رفتار آقاي احمدي نژاد فرزند خودسر خانواده‌اي را ترسيم مي‌کند که با سوء استفاده از حمايت‌هاي بي دريغ و با سعه صدر بزرگ خانواده، به جاي قدرشناسي و احترام، گستاخانه به هنجارشکني مي‌پردازد و هيچ مرزي در الزامات سخن گفتن به خصوص منطبق بودن با حق، عدل و صداقت و آراسته بودن با منطق و انصاف را پاس نمي‌دارد.

هواپرستانه سخن نگفتن از آموزه‌هاي اسلامي و سيره نبي مکرم اسلام (ص) است که فرمودند: "ما ينطق عن الهوي".
متکي افزود: برخي از اظهارات آقاي احمدي‌نژاد در مورد وزير امور خارجه سابق کشورمان از مصاديق تهمت و افترا و به دليل تکرار از مصاديق تشويش اذهان عمومي و قابل تعقيب قضايي است. البته اينجانب بنا به مصالحي که از مهمترين آنها حفظ آرامش عمومي جامعه و مورد تاکيد مقام معظم رهبري است، از پيگيري آن صرفنظر مي‌کنم هر چند که در روز قيامت، خداوند متعال بهترين و عادلترين قضاوت کنندگان بين بندگان خود خواهد بود.

وي درباره اين سخن احمدي‌نژاد که مدعي شده بود ماموريتي براي سفر به سنگال وجود نداشته است، توجه رئيس جمهور را به نامه‌ اطلاعي که حدود يک ماه پيش از سفر به سنگال پيرامون اين سفر و اهداف مورد نظر نگاشته بود جلب کرد و افزود: آن نامه هم اينک در سوابق دفتر رئيس جمهور موجود است.


جالب اينكه متكي نيز چون ديگر همكارانش از جمله دستجردي، در زمان حضورش (به حكم ادب يا به اقتضاي شرايط،خصائص شخصيتي و يا هر دليل ديگر)، همه گونه در خدمت مقاصد و علائق احمدي نژاد بود و كمتر بخود اجازه ميداد تا زمانيكه در كشتي نشسته، سخني به خلاف مافوق بر زبان آورد...


سخن نگارنده در اينجا متوجه چندي و چوني رفتار مافوق و مادون در ايران نيست كه خود غصه اي پرقصه دارد كه در "مديريت به سبك ايراني" و در همين تريبون، بدان پرداخته ام:


بنابراين يادداشت امروزم ، نوشته نشده تا براي تخريب احمدي نژاد،دستجردي، لاريجاني و يا ديگران بكار آيد.
تمام سخن نگارنده تنها يك جمله است:
ما كجا زندگي مي كنيم؟ جايگاه راستي و حقيقت در نظامي كه پسوند اسلامي دارد، كجاست؟
در يادداشتهاي آرشيوي ام ،به مطلبي نگاه مي كنم كه اينگونه در باره اين نظام گفته است:
جايگاه اخلاق در سياست در عرصه نظر، و بيش از آن در عرصه عمل، محل ترديد و دست کم محل بحث بوده است. نظريه پردازان انديشه سياسي همواره بر اين چالش صحه گذاشته اند که چنانچه سياست علم کسب، حفظ و اعمال قدرت تعريف شود اخلاق را در آن جايي نيست. در اين ديدگاه ماکياولي پدر علم سياست شمرده مي شود چرا که او به روشني اين دو ساحت را از هم جدا کرد و نشان داد لزومي ندارد حاکمان يا سياستمداران به اخلاق پايبند باشند و اخلاقي عمل کنند بلکه تنها تظاهر به اخلاق که آنان را در منظر عموم موجه جلوه دهد و به همان سه اصل مدد برساند کافي است. هر چند برخي از نظريه پردازان تلاش کرده اند با فربه کردن بخش «تظاهر به اخلاقي بودن» در نظريه ماکياولي وي را نيز مروج و توصيه گر اخلاقي عمل کردن به سياستمدارن تلقي کنند اما قرعه پدري «سياست بي پدر و مادر» به نام ماکياولي رقم خورده است.


انقلاب اسلامي به رهبري امام خميني(س) مدعايي غير اين داشت و دارد. انقلابي که محتوايش اسلامي بود و درصدد بود روح جهاني بي روح باشد و شيوه نويني از سياستمداري و سياست ورزي را عرضه کند که در طول تاريخ تنها در دوران کوتاه زمامداري حضراتي از معصومين تحقق يافته و پس از پيامبر به عنوان الگوي حلم و مدارا و تدبير و عقلانيت در عرصه سياسي، نماد و الگويش علي ابن ابيطالب(ع) است و ما اين شيوه سياست ورزي را با عنوان سياست علوي مي شناسيم.

شيوه اي از حکومتداري و سياست ورزي که در آن جوانمردي و پيروي از اخلاق اصل است و توسل به هر شيوه اي براي حفظ قدرت مشروع نيست و حجتش براي کسب قدرت نيز منشأي اخلاقي دارد و ناشي از خواست و اراده مردم به عنوان صاحبان جامعه و تعهد خداوند از آگاهان براي آرام نگرفتن بر ستمگري ظالم و ستاندن حق مظلوم است و در مقابل دشمن ترين دشمنانش مي گويد: « من از همه سياستمدارترم‏ سوگند بخدا«معاويه‏»از من سياستمدارتر نيست، اما او نيرنگ مى‏‌زند و مرتکب انواع‏ گناه مى‌‏شود. اگر نيرنگ ناپسند و ناشايسته نبود من سياستمدارترين مردم بودم، ولى هرنيرنگى گناه است، و هر گناهى يک نوع کفر است.» (نهج‌البلاغه،خطبه۲۲)

اخلاق گمشده سياست و الگوي مطلوب امام خميني/ پايگاه اطلاع رساني و خبري جماران – تهران/ کد خبر ۲۴۰۷۱ | تاريخ خبر ۳۰/۱۰/۱۳۹۱

سخن كوتاه مي كنم...
اين يادداشت دردمندانه و مشفقانه، تنها براي اين نوشته شده كه بگويد لطفا مجلس ترحيمي بگذاريد براي مرگ حقيقت و از دستغيب بخواهيد بر فراز منبرش از گناهان كبيره سخن بگويد!


در حافظه ام، كلاس درس اخلاق دولت را بياد مي آورم.
نمي دانم استاد اخلاق ديروز و رئيس كميسيون فرهنگي مجلس امروز، كه آقا بود و تهراني، چه درسهايي از مكارم اخلاقي مي فرمود؟!


نميدانم آنچه دكتر احمدي نژاد در ۱۱ اردبيهشت ۱۳۹۲ و در اختتاميه اجلاس جهاني علما و بيداري اسلامي گفته، همان چيزهايي است كه از معلم اخلاقش، بياد او مانده است؟!
حقيقت اسلام در وجود پيامبر گرامي اسلام (ص) متبلور است و ما بايد براي درک حقيقت اسلام ببينيم که او به دنبال چه بود... پيامبر (ص) براي رساندن انسان به خدا و کمال جامعه بشري آمد تا انسان‌ها را تزکيه و علم و حکمت را به آنان آموخته و با برپايي عدالت، دل‌ها و انديشه‌ها را به هم نزديک کرده و فاصله و مرزهاي جاهلي و غيراصيل را از بين انسان‌ها و جوامع بشري بردارد....پيامبر اسلام (ص) مبعوث شد تا در يک کلام انسان‌ها را به صراط مستقيم الهي هدايت کرده و در جاده هدايت و مسير رسيدن به خدا و نقطه کمال انساني راهنمايي کند و اين خلاصه‌اي از مأموريت پيامبر (ص) و اسلام عزيز است...معتقدم امروز مظلوم‌ترين مظلومان، اسلام و پيامبر اسلام (ص) هستند،...هدف يک مسلمان اولاً پاکي و کمال خود و رسيدن به خداست و در بعد اجتماعي، هدف او تبعيت از پيامبرگرامي اسلام (ص) است.


...بايد به فکر نجات کل بشريت باشيم...ما بايد براي نجات و مديريت جهان به روش پيامبر (ص) برنامه داشته باشيم و در غير اين صورت هميشه مستکبران در حال هجوم بوده و ما در انفعال خواهيم بود...همه بايد با هم براي اصلاح جهان و برافراشتن پرچم توحيد و عدالت دست به دست هم دهيم و تلاش کنيم.

اگر اينطور باشد خرسند مي شوم. آنچه احمدي نژاد مي گويد همه نابند و گوهر بار.
اما...؟!

واژه ها و جملات دوباره در ذهنم رژه مي روند:
احمدي نژاد:من هيچ دخالت و اطلاعي نداشتم و در اين خصوص نه موافقت اينجانب اخذ گرديد و نه مشورتي با من انجام شد.
دستجردي: ادغام دانشگاه علوم پزشکي ايران با اجازه و دستور شخص رييس‌جمهور انجام شد، چنين کار بزرگي به هيچ وجه اين امکان را نداشت که بدون اجازه ايشان انجام شود.
و باز هم به تصوير و سخنان احمدي نژاد در اجلاس بيداري اسلامي خيره مي شوم:

در فضاي بيداري اسلامي، نگران و نگرانتر مي شوم.
من نيز چون احمدي نژاد، نگران درك از اسلام مي شوم:

"...هنوز يک درصد از آنچه را که پيامبر(ص) از اسلام فهميد و براي اجراي آن در جامعه بشري تلاش کرد، درک نکرده‌ايم..."
منبع:الف
تگ های مطلب:
ارسال دیدگاه

  • bowtiesmilelaughingblushsmileyrelaxedsmirk
    heart_eyeskissing_heartkissing_closed_eyesflushedrelievedsatisfiedgrin
    winkstuck_out_tongue_winking_eyestuck_out_tongue_closed_eyesgrinningkissingstuck_out_tonguesleeping
    worriedfrowninganguishedopen_mouthgrimacingconfusedhushed
    expressionlessunamusedsweat_smilesweatdisappointed_relievedwearypensive
    disappointedconfoundedfearfulcold_sweatperseverecrysob
    joyastonishedscreamtired_faceangryragetriumph
    sleepyyummasksunglassesdizzy_faceimpsmiling_imp
    neutral_faceno_mouthinnocent

عکس خوانده نمی شود