کد خبر: 1880

1391/11/29 23:28

نسخه چاپی | دسته بندی: ---
0
بازدیدها: 555

رسول جعفریان:مهدویت دروغین در طول تاریخ، همیشه ابزار سیاسی بوده و مدعیان دنبال تشکیل حکومت

جالب این است که عده‌ای‌ از این جماعت می‌گویند چون ما خیلی خوبیم، زمینه فراهم است و آقا می‌آید. عده‌ای دیگر می‌گویند چون فساد زیاد شده، آقا می‌آید. من متوجه نشدم، بین این دو تا بالاخره کدامش اتفاق […]

جالب این است که عده‌ای‌ از این جماعت می‌گویند چون ما خیلی خوبیم، زمینه فراهم است و آقا می‌آید. عده‌ای دیگر می‌گویند چون فساد زیاد شده، آقا می‌آید. من متوجه نشدم، بین این دو تا بالاخره کدامش اتفاق افتاده! برخی هم نگاه سیاسی می‌کنند که ما خوبیم و بقیه بدند...
 

 استاد رسول جعفریان درباره دغدغه‌های اجتماعی ظهور و آسیب‌های آن صحبت می‌کند، آسیب‌هایی که در کتاب «مهدیان دروغین» هم به آن پرداخته و البته درباره نگاه درست و اسلامی به انتظار نیز سخن می گوید.

 

*آقای جعفریان! ما بالاخره الان در زمانه ظهوریم یا نه؟

به معنایی که شیعه قبول دارد، یعنی این که روزی امام زمان ظهور می‌کند، خیر. آن روز هنوز نرسیده. غیر این «باور» هم اگر چیزی به اسم شیعه گفته می‌شود، فکر نمی‌کنم منطبق بر اصول باشد. گاهی تعابیری مثل ظهور صغرا و این قبیل موارد گفته می‌شود. اینها  در متون شیعه نیست و نوعی برداشت است که نباید بابش را باز کرد. البته غیبت صغری امر درستی است و مربوط به هزار و صد سال پیش. اینها گاهی مشابه سازی می کنند!

 

*«کذب الوقّاتون» در همین‌جا مطرح می‌شود؟

این موضوع یعنی این حدیث که «آنان که وقت برای ظهور تعیین می کنند دروغگویانند» درباره کسانی است که برای ظهور تعیین وقت می‌کنند. هر کسی برای ظهور تعیین وقت کند، مصداق این جمله است. بعضی  ها وقتی شرایط کلی را می گویند و معلوم است که مرادشان نزدیکی ظهور است خود را از مصداق این سخن معصوم خارج می دانند. من در این باره تردید دارم. البته اگر آن قدر کلی می گویند مثل این که خداوند هم قیامت را نزدیک می داند نه. اما اگر جوری می گویند که بناست در همین یکی دو سه ماه یا سال ظهور صورت گیرد، به نظرم مصداق این جمله هستند.

 

*صریح بپرسیم؛ پس با این حرف شما و یادداشت‌هایی که می‌نویسید و همین کتاب آخرتان، پس اساسا در زمانه ظهور نیستیم.

هر لحظه ممکن است حضرت ظهور بکنند، اما ما در مرحله ظهور نیستیم. اینها توهم است که بارها کسانی در ادوار مختلف تاریخ گفته‌اند. تعبیری از امام خمینی هست که فرموده‌اند که ممکن است صدهزار سال دیگر حضرت ظهور بکند. خوب ممکن است همین فردا روز ظهور باشد. کسی نمی‌تواند تاریخ تعیین بکند.

 

*شما در زمانی که مستند «به سوی ظهور» منتشر شده بود و سروصدا بپا کرده بود، در یادداشتی مثالی از زمان صفویه زدید که کسانی می گفتند ظهور نزدیک است. این چیست؟

همیشه منتظریم ظهور اتفاق بیفتد و جزو باورهای رسمی ماست. انتظار فرج عبادت است. آن چیزی که من انکار می‌کنم؛ تعیین کردن وقت  و نیز جعل اصطلاح «ظهور صغرا» است. اینکه به همه جوری القا کنیم که آقا قرار است این هفته یا هفته بعد، یا امسال و سال آینده بیایند. نتیجه اینجور حرف‌ها درست نیست. آنچه من در نوشته‌هایم نشان دادم، این است که در هر دوره و زمانی می‌شود این حرف‌ها را زد. زمان صفویه هم یک عده گفتند قرار است سال 963 امام زمان (ع) ظهور کند. در حوالی انقلاب مشروطه هم که ایران بهم ریخت، و بعدش هم جنگ جهانی اول، همه گفتند «ظهور نزدیک است». همین ده سال قبل وقتی عراق بهم ریخت عده ای گفتند «ظهور نزدیک است» سوریه هم که آشوب وشورش شد، گفتند حضرت در حال ظهور است، چون سفیانی قرار است از شام ظهور کند.  ... ما که نباید مفاهیم دینی‌مان را بازیچه دست شرایط سیاسیِ روز بکنیم.

 

 

 

*آخ...! حاج‌آقا این تعبیر شما، دقیقا درددل ما هم هست؛ جوان امروز صندلی گذاشتن و جانماز پهن کردن و ظرف غذا چیدن را چطوری هضم کند؟ خب وقتی نتواند این اغراق‌ها و بازیچه‌ها را درک کند، کلا بی‌خیال نمی‌شود؟

کاملا با فرمایش شما موافقم. ما نبایستی مفاهیم دینی را سبک بکنیم و گفتن این حرف‌ها و رفتارها، باعث سستی اعتقادات می‌شود. ظهور یک فلسفه است برای احیای اسلام واقعی، متعلق به همه جهان، برای نجات عالم و آدم. در آیات قرآن هم  اشاره دارد که «بَقِیَّتُ اللَّـهِ خَیْرٌ‌ لَّکُمْ إِن کُنتُم مُّؤْمِنِینَ» [سوره هود، آیه 86] یعنی ظهور مُسَلم است و نباید در آن تردیدی داشت ولی اینکه فضا را به شکلی ترسیم کنیم، نمودار بکشیم و خط‌کش بیاوریم و بگوییم همه چیز آماده است و همه اتفاقات معمول نشانه ظهور است و زمینه فراهم شده و... این‌ها غلط است.

 

*تازه برای نظراتشان پشتوانه هم پیدا می‌شود...

جالب این است که عده‌ای‌ از این جماعت می‌گویند چون ما خیلی خوبیم، زمینه فراهم است و آقا می‌آید.  عده‌ای دیگر می‌گویند چون فساد زیاد شده، آقا می‌آید. من متوجه نشدم، بین این دو تا بالاخره کدامش اتفاق افتاده! برخی هم نگاه سیاسی می‌کنند که ما خوبیم و بقیه بدند... شأن ظهور چیزی نیست که بازیچه این حرف‌ها بشود، اشکال بزرگ‌تری رقم می‌خورد. راستی، امروز چندم است؟

 

*هشتم بهمن. [زمان انجام مصاحبه]

خب همین جمعه گذشته یکی در کربلا ظهور کرد!

 

*چی؟ (با خنده)

بله و ادعا کرد که سید حسنی و فامیلی‌اش هم صُرخی است! المرجع الدینی العراقی العربی با عکس و تفصیلات. یک عده‌ای هم دورش جمع شده‌اند. ایشان 9 سال پیش ظهور کرد و بعد غیبت کرده و الان دوباره بازگشته! مگر ما بازیچه هر آدمی هستی که هر روز باورهایمان را به مسخره بگیرد؟ ما یک اعتقاد زیبایی مثل انتظار و ظهور را در همان حد و اندازه‌ای که قرآن و شریعت گفته باور داریم و به‌اش عمل کنیم.

 

*خب چه کنیم که ناامید نشویم؟

ببینید؛ انتظار فرج در همه حال و جدا از ظهور آقا، ثواب دارد. همیشه آدم باید ایمان و اعتقاد و امیدش را حفظ کند و این حس را باید نگاهش دارد. خدا می‌فرماید قیامت نزدیک است، ولی هنوز نیامده. این نزدیکی که به آدم امید دهد، خیلی ارزشمند است، ولی نباید به تعطیلی همه کار بیانجامد. همانطور که امید نبایستی از بین برود. انگیزه و کار و تلاش هم نباید از بین برود. باید حد وسط را داشته باشیم. خدا گاهی نوید بهشت را می‌دهد، گاهی از جهنم می‌ترساند؛ کل دین همین حالت را دارد. این کار را می‌کند که آدم بین خوف و رجاء بماند و هم تلاش بکند و هم امیدوار باشد.

 

*نسبت بین انتظار و اغراق در انتظار کجاست حاج‌آقا؟

ما  به مفهوم کلی «انتظار» اعتقاد داریم و اینکه مقدمات ظهور را فراهم کنیم. ولی حق نداریم آن قدر بزرگ و نزدیکش کنیم که برنامه زندگی جاری مردم بهم بریزد. مثلا به مردم بگوییم جوان‌ها حضرت را خواهند دید یا پیرمردها خواهند دید یا سال 1414 امام می‌آیند. این‌ها همه‌اش مصداق تعیین وقت است و جامعه را به انحراف می‌کشد. سالی را که عرض کردم بعضی گفته بودند. بعضی ها جوری حرف می زنند که انگار سر و سری با حضرت دارند. یعنی جوانهایی که پای صحبت آنها هستند، فکر می کنند ایشان با حضرت صبحانه خورده‌اند! حتی گاهی لحن اینها جوری است که سبک است. باید مراقب شأن انتظار و ظهور و حضرت باشیم.

 

*به وجه دوم سوال هم بپردازید؛ اغراق در انتظار چه؟

آن یک بحث دیگر است؛ اسلام عمل به قرآن است و شریعت. اینکه ما تصاویری به جامعه و جوانان بدهیم که خارج از این چارچوب باشد، یعنی که انگار باید این‌ها را تعطیل کرد و فقط منتظر ماند، درست نیست. مثل همان افراطی است که گاهی در برخی عزاداری‌های ما هم اتفاق می‌افتد و می‌گویند خدا همه چیز را به همین عزاداری‌ها می‌بخشد؛ ما آنجا هم می‌دانیم که خداوند به عمل صالح پاداش می‌دهد -حالا امکان دارد که خدا ببخشد برای شفاعت- ولی اگر جوری تصویر کنیم که هر کسی هر اشتباهی که دلش خواست انجام دهد و با یک سینه زدن همه مشکلات و اشتباهاتش حل می‌شود، البته هیچ عالمی این حرف را تایید نمی‌کند. مهم تر ظاهر قرآن هم آن را تایید نمی کند.

 

*ببخشید! الان اینجوری رحمانیت خدا زیر سوال نرفت؟

خداوند اگر قولی داده برای بخشش گناه -حتما- عمل می‌کند. ولی خداوند، هم آن قول را داده و هم در قرآنش تاکید کرده که از ذرّة مثقالی نمی‌گذرد [سوزه زلزله، آیه 7 و 8]، فرموده «وَإِن مِّنکُمْ إِلَّا وَارِ‌دُهَا» [سوره مریم، آیه 71]، فرموده ملائکه کرام الکاتبین همه خبط و خطاهای ما را ثبت می‌کنند. پس آنها برای چه ثبت می کنند؟ ما موظفیم به عمل به قرآن و فقه و شریعت. باید منتظر هم باشیم برای ظهور. هر وقت تشریف آوردند، با توجه به علائم و نشانه‌ها، مطمئن شدیم، ملحق می‌شویم. اما اینکه فضای دنیا را آخرالزمانی نشان بدهیم، این وجهی ندارد و زندگی پیغمبر (ص) و امامان (ع) هم این را نشان نمی‌ دهد.

 

*به نظر شما که استاد تاریخ هستید، به این موج دجال‌گرایی و فراماسونری و آخرالزمانی‌ها چقدر باید بها داد؟

ببینید؛ یک مقداری از این حرف‌ها، بازی یکسری محافل جهانی ـ فرنگی است و ریشه در غرب دارد. در غرب (در سال 2000 میلادی) وعده ظهور مسیح را دادند، این حرف‌ها به ما هم رسید. این یک جور هزاره‌گرایی است که در آیین زرتشت هم بوده است. از همان سال‌ 2000 بود که این حرف‌ها هم بین ما رواج پیدا کرد و یواش یواش جدی‌تر هم شد و در سیاست هم اثر گذاشت. این یک موج جهانی است که برای سرگرم کردن و فریب دادن و از آن حرف‌هاست!

 

*در همین دو-سه سال گذشته هم دوباره با موج این حرف‌ها حتی در سطوح دانشگاهی مواجه شدیم.

ریشه این موج‌های آخرالزمانی -نوعا- غربی است در دنیا. برای بازی دادن است. البته قدری دیر به ما می رسد. متاسفانه آنقدر مردم جاهل و بدبخت و فقیر در دنیا هستند که سراغ این موج‌ها راه بیفتند... می‌دانید؛ یک چیزی شبیه سحر و جادو است. یک چیزی شبیه چشمبندی است، معمولا این فضاها، به جای اینکه آدم را به جدیت در کار وا دارد، می‌برد در فضاهای دورغین؛ مثل این قرص‌های روانگردان! یکی در سطح تفکر، یکی در سطح احساسات و این جور چیزها. من حدس می‌زنم که پشت سر همه این‌ها فریب عمدی است و همه آنهایی که به این افکار دامن می‌زنند، دنبال مقاصد سیاسی‌اند. برای خودتان و تربیت دینی‌تان می‌گویم؛ در طول تاریخ همیشه مهدویت دروغین، ابزار سیاسی بوده؛ این مدعیان که تاریخ همه را رسوا کرده یا دنبال تشکیل حکومت بوده‌اند یا دنبال اینکه خودشان را یکجوری بچسبانند به این حرف‌ها. به نظر من راه نجات از این حرف‌ها، دعوت و بازگشت به قرآن و رساله عملیه و شریعت و اخلاق اسلامی است. اینها به جای این حرفهای کلی و بافتنی، برای مردم حدیث بخوانند و موعظه کنند و دعوت کنند که کسی از بالا تا پایین دروغ نگوید و تهمت نزند و حرمت مؤمنی را نبرد.

 

*این زنگ خطر نیست؟ چون اگر اشتباه نکنیم، همین بابیه و بهاییه در ایران از همین آخرالزمان‌پنداری و و عده‌های ظهور شروع شد.

دقیقا! همین فتنه بابیه با همین وعده‌های ظهور دروغین آغاز شد. یک سیدی در کربلا پیدا شد به نام «سید کاظم رشتی» که به شاگردهایش گفت بروید و در شهرها دنبال امام زمان بگردید. حالا چرا این حرف‌ها را می‌زد؟ چون نزدیک سال 1260 هجری قمری بود و هزار سال گذشته از غیبت که سال 265 بوده گذشته و او می گفت آقا دارد می‌آید. شاگردها رفتند شیراز و اصفهان و شهرهای مختلف. همین موضوع باعث شد تا حدود ده نفر مدعی پیدا شوند. از بین همین شاگردهای رشتی. یک کسی هم پیدا شد به نام علی محمد باب. آسمان و ریسمان را بهم بافتندکه بگویند ظهور اتفاق افتاده. اول باب بود یعنی دربان حضرت. بعد خود حضرت شد. بعد کتاب آسمانی جدید آورد. افتضاحی شد. می خواستند حکومت را بگیرند. جنگ کردند. و حالا فتنه‌ای که در دنیا داریم به نام فرقه بهاییه از همین وعده‌های دروغین ظهور شروع شده. این رخدادهای تاریخی، همه‌اش هشدارهایی است که باید حواس متفکران و جوانان فرهیخته را جمع کند. شما مدام وعده ظهور بدهید و تکرارش کنید -به قول شما- عده‌ای جوان را ناامید می‌کنند. یعنی وقتی نشد غیر از ناامیدی چیست؟ یا ممکن است آدمی پیدا شود و شورش کند و خودش را امام بداند. صدها نمونه تاریخی در این زمینه داریم که وعده‌های الکی و دروغین ظهور باعث ایجاد شورش شده. به این هم توجه کنید که فقر یا ظلم هم مشکلاتی را ایجاد کند و زمینه شورش را که ممکن است کسی با همین وعده ظهور کاری انجام دهد. همین وضع هم درباره بقیه رخدادهای اجتماعی حاکم است.

 

*الحق و الانصاف در بین جوانان چقدر دغدغه ظهور را جدی می‌بینید؟

من خیلی خوشحال می‌شوم که بچه‌ها علاقه‌مند باشند به قضیه انتظار و ظهور حضرت مهدی. چرا که این احساس نوعی علاقه‌مندی به ارزش‌های دینی است. آنی که ما از آن پرهیز می‌دهیم، خبری است که می‌گوید الان، پشت در، آقا می‌آید. واِلا ترویج این فرهنگ که مشکلی ندارد و سازنده است.

 منبع: همشهری جوان

منبع:+

تگ های مطلب:
ارسال دیدگاه

  • bowtiesmilelaughingblushsmileyrelaxedsmirk
    heart_eyeskissing_heartkissing_closed_eyesflushedrelievedsatisfiedgrin
    winkstuck_out_tongue_winking_eyestuck_out_tongue_closed_eyesgrinningkissingstuck_out_tonguesleeping
    worriedfrowninganguishedopen_mouthgrimacingconfusedhushed
    expressionlessunamusedsweat_smilesweatdisappointed_relievedwearypensive
    disappointedconfoundedfearfulcold_sweatperseverecrysob
    joyastonishedscreamtired_faceangryragetriumph
    sleepyyummasksunglassesdizzy_faceimpsmiling_imp
    neutral_faceno_mouthinnocent

عکس خوانده نمی شود