اين سخنان، در صحيفه امام نيست/علي ورسه اي

چکیده:

گاهي بيان غيردقيق سخنان امام، زمينه ساز تحريفات معنوي شده و دستاويز و مستمسکي گرديده است براي مخالفان و بدخواهان آن راحل عظيم الشأن که آنان از مطالب تحريف شده، براي زير سؤال بردن و تخريب شخصيت والا و عرفاني ايشان بهره برداري کرده اند.
بخش‌هايي از اين متن را که در پي مي‌آيد، در تاريخ ۲۱/ ۱۱/ ۱۳۸۹ نوشتم و با نام مستعار «ع- وارسته» براي انتشار به برخي سايت‌ها سپردم که با اقبال خوانندگان مواجه شد، و اکنون بازنشر آن را با برخي افزوده‌ها، در وبلاگ جديد التأسيسم مي‌آورم، اميد است براي دوستان و محققان فرهيخته و ارجمند مفيد باشد:
برخي از جملات و عبارات مشهور را که به حضرت امام (قدس سره) نسبت داده شده، به حدي از سخنران‌ها و يا صدا و سيما شنيده‌ايم و همچنين در پارچه نوشته‌ها، سايت‌ها، مطبوعات و حتي کتب و مقالات خوانده‌ايم که ملکه ذهنمان شده است. از همين رو است که بيشتر گويندگان، نويسندگان و تحليل گران، کمترين احتمال در نادرستي و عدم صدور آن‌ها از حضرت امام را نمي‌دهند و براي همين، بي‌آنکه کمي به خود زحمت بدهند و صحت و سقم آن‌ها را بررسي کنند، براي اثبات مواضع و نظريات خود، در گفته‌ها و نوشته‌هايشان به آن‌ها استناد مي‌کنند.
حدود دو سال پيش بود که به فکر يک بررسي اجمالي در اين مورد افتادم و اين کار را با جستجو در فضاي مجازي و لوح‌هاي فشرده؛ به ويژه لوح فشرده «صحيفه امام» آغاز کردم و با استفاده از پيشرفتهاي چشمگير در جستجو و بازيابي سريع و دقيق کلمات و موضوعات، دريافتم که در بسياري از موارد، عين جملات منسوب به حضرت امام، در صحيفه امام نيست! و در بعضي موارد، مفهوم آن کلمات، با تعابير ديگري آمده است. اکنون به نمونه‌هايي از آن‌ها اشاره مي‌کنم:
* ۱. «انقلاب ما انفجار نور بود»
بسيار مي بينيم که اين جمله به نقل از حضرت امام در پارچه نوشته‌ها، ديوار‌ها و حتي در زير برخي تصاوير حضرت امام نوشته مي‌شود و بسياري نيز بر اين باورند که سخن امام است، درحالي که عين اين عبارت در صحيفه امام موجود نيست، بلکه اين سخن را مرحوم آقاي ياسر عرفات ضمن ديداري که در روزهاي نخست پيروزي انقلاب با حضرت امام داشته و گفتگويي ميان ايشان در مورد انقلاب انجام شده گفته است. وي خطاب به حضرت امام مي گويد:
«آن‌ها (غربي‌ها و مخالفان انقلاب) مى‏گويند زلزله‏اى رخ داده؛ ما مى‏گوييم که انفجار نور روى داده.»
و عبارت «انقلاب ما انفجار نور بود» که غالباً در شعار‌ها استفاده مى‏شود، برگرفته از اظهارات آقاي عرفات مى‏باشد که به اشتباه به عنوان سخن امام خمينى (قدّس سرّه) تلقّى شده است. (صحيفه امام، ج‏۶، ص ۱۸۱)
* ۲. «حفظ نظام از اوجب واجبات است»
اگر کسي تمام ۲۱ جلد صحيفه امام را جستجو کند، تنها در يک مورد به واژه «اوجب» بر مي‌خورد، و آن هم در اين جمله است که امام فرموده‌اند: «اهتمام به امور مسلمين از اوْجَبِ واجبات است.» (صحيفه امام، ج‏۳، ص۴۱۴)
البته حضرت امام در باره حفظ نظام، مطالب مهم و بلندي دارند؛ از جمله اينکه فرموده‌اند:
«حفظ نظام جمهورى اسلامى... از اهمّ واجبات عقلى و شرعى است.» (صحيفه امام، ج ۱۹، ص: ۱۵۳). ‏
«... آحاد مردم يکى يکيشان تکليف دارند براى حفظ جمهورى اسلامى،... از نماز اهميتش بيشتر است؛ براى اينکه اين حفظ اسلام است...» (صحيفه امام، ج‏۱۹، ص ۴۸۶)
* ۳. «پشتيبان ولايت فقيه باشيد تا به مملکت شما آسيبي نرسد»
با اينکه از نگاه امام خميني(ره) اصل ولايت فقيه از موضوعات بديهي و ضروري است، اما اين مطلب با چنين ترکيبي، در صحيفه امام نيامده است، بلکه حضرت امام در تاريخ ۲۸ شهريور ۱۳۵۸، در جمع افسران و همافران، در باره نقش ولايت فقيه در کشور اينگونه فرموده‌اند:
«امر دولت اسلامى، اگر با نظارت فقيه و ولايت فقيه باشد، آسيبى بر اين مملکت نخواهد وارد شد.» (صحيفه امام، ج‏۱۰، ص ۵۸)
* ۴. «تسخير لانه جاسوسي، انقلابي بزرگ‌تر از انقلاب اول بود»
اين جمله يا جملة مانند آن، در صحيفه امام نيست، به نظر مي‌رسد اين برداشتي از مطلب زير باشد که حضرت امام (ره) در ۱۴ آبان ۱۳۵۸، در جمع کارکنان بيمه مرکزى ايران، در بارة توطئه‏هاى آمريکا و اشغال لانة جاسوسي فرموده‌اند:
«... چنانچه اين‌ها آدم نشوند و شاه را که خزاين ما را برده... در بانک‌ها سپرده است و همه مال ملت است، تا اين را برنگرداند،... مسئله باز انقلاب است. يک انقلابِ زياد‌تر از انقلاب اول خواهد شد...» (صحيفه امام، ج‏۱۰، ص ۴۹۳)
* ۵ . «ملتي که شهادت دارد، اسارت ندارد»
عين جمله فوق يا مانند آن نيز در صحيفه امام يافت نشد.
* ۶ . «خرمشهر را خدا آزاد کرد»
اين جمله که به هنگام فتح خرمشهر، به عنوان تيتر يکي از روزنامه‌ها استفاده شد، در صحيفه امام نيامده است. به نظر مي‌رسد آن روزنامه عنوان بالا را از متن پيام امام به مناسبت آزادي خرمشهر، که در زير مي‌آيد، برداشت کرده است:
«... اينجانب با يقين به آن‌که «مَا النَّصْرُ إلامِنْ عِندِاللهِ...» از فرزندان اسلام و قواى سلحشور مسلح، که دست قدرت حق از آستين آنان بيرون آمد و... کشور بقية اللَّه الاعظم ـ ارواحنا لمقدمه الفداء ـ را از چنگ گرگان آدمخوار که آلتهايى در دست ابرقدرتان خصوصاً آمريکاى جهانخوارند، بيرون آورد و... تشکر مي کنم...» (صحيفه امام، ج‏16، ص257)
* * *
گاهي بيان غيردقيق سخنان امام، زمينه ساز تحريفات معنوي شده و دستاويز و مستمسکي گرديده است براي مخالفان و بدخواهان آن راحل عظيم الشأن که آنان از مطالب تحريف شده، براي زير سؤال بردن و تخريب شخصيت والا و عرفاني ايشان بهره برداري کرده اند.
از اين طيف اشخاص، محسن کديور و اکبر گنجي هستند که با استناد به سخن معروف: «حفظ نظام از اوجب واجبات است»، تحليل هاي باطل و سستي را ارائه کرده و آن را به کمک رسانه هاي دشمن و مخالفان نظام، در سطح گسترده اي نشر داده اند. البته محسن کديور حتي همان سخن تحريف شده را باز هم تحريف کرده و کلمه «از» را از آن حذف مي کند و مي نويسد: «مرحوم (امام) خميني حفظ نظام را اوجب واجبات مي دانست...» او سپس از اين جمله نتيجه مي گيرد که حضرت امام، حفظ نظام را نه واجب مقدمي بلکه واجب نفسي مي دانست! و بلافاصله با تمجيد از آيت الله منتظري ادامه مي دهد: «... در مقابل، مرحوم (آقاي) منتظري مصلحت نظام را واجب نفسي نمي دانست و آن را واجب مقدمي و طريقي براي اقامه عدالت مي دانست...!»
معلوم مي شود هدف اين دو جناب! تحريف از روي عمد بوده و نه از سر غفلت و بي اطلاعي، زيرا آنان به راحتي مي توانستند نگاهي حتي مروري و گذرا به بيانات امام داشته باشند و ببينند که اولاً: معظم له در مورد حفظ نظام، اصلا چنين بياني (که حفظ نظام از اوجب واجبات است) دارند يا خير؟ و ثانياً: ملاحظه کنند که ايشان در جاي جاي مطالب و سخنانشان، به طور مکرر «حفظ کشور و نظام» را مقدمه براي «حفظ مکتب، اجراي عدالت، رسيدن به معرفت الهي و شناخت ذات مقدس حق» دانسته و فرموده اند:
ـ «... مقصد اعلى‏ عبارت از اين است که يک حکومت عدلى، يک حکومت اسلامى عدلى مبتنى بر قواعد اسلامى حاصل بشود. آن مقصد اعلاى ماست...» (صحيفه امام،ج‏۵،ص۲۴)
ـ «... مقصد انبيا حکومت نبوده است، حکومت براى مقصد ديگر بوده، نه مقصد بوده. تمام مقاصد برمي‏گردد به معرفت اللَّه...» (صحيفه امام، ج‏۱۹، ص۴۳۷)
ـ «... رسول اکرم و ساير انبيا نيامدند که اينجا حکومت تأسيس کنند، مقصد اعلا اين نيست؛ نيامدند که اينجا عدالت ايجاد کنند، آن هم مقصد اعلا نيست، اين‌ها همه مقدمه است. تمام زحمت‌ها که اين‌ها کشيدند، چه از حضرت نوح گرفته، از حضرت ابراهيم گرفته تا آمده است اينجا به رسول اکرم رسيده است، تمام مشقتهايى که کشيدند و کارهايى که کردند، مقدمه يک مطلب است و او معرفى ذات مقدس حق [است.]...» (صحيفه امام، ج‏۲۰، ص۴۰۹)
ـ «...ماکه مي‏گوييم حکومت اسلامى، مي ‏گوييم حکومت عدالت...» (صحيفه امام،ج‏۳،ص۵۰۹)
ـ «... سيد الشهدا که خونش را داد، نمى‏خواست که حکومت کند؛ مى‏خواست عدالت باشد. مي‏ديد که معاويه و پسرش اسلام را بد جلوه دادند، مي‏خواست از اين مطلبى که آن‌ها مي‏خواهند اسلام را يکجور ديگر جلوه بدهند بيرون بياورد؛ اسلامى که همه خونشان را داده‏اند براى اينکه اين مکتب را حفظش کنند؛ ولو خودشان مي‏ميرند ولى مکتبشان محفوظ بماند..
ما الآن در موقعى واقع شده‌ايم که مکتبمان در خطر است. دشمن‌ها چشم‌هايشان را دوخته‏اند که به ما اشکال بکنند، و اشکال را هم پاى مکتب حساب کنند، نه پاى ما. اگر پاى ما حساب مى‏کردند اشکالى خيلى نداشت؛ مي‏گفتند خمينى آدم فاسدى است! اما اگر چنانچه ما يک کارى بکنيم که بگويند اين مکتب درست نبود [اين خطرناک است‏] اين‌ها درصدد اين معنا هستند...» (صحيفه امام، ج‏۸، ص: ۴۰۹)
به نظر مي رسد تحريف در بيانات و سخنان حضرت امام خميني(قدّس سرّه) منحصر به 6 موردي که بدانها پرداختم نباشد، و شايد اگر کساني بررسي و تفحص بيشتري کنند، باز هم نمونه هايي از اين دست بيابند. در هر صورت، اين ها نمونه هايي بود که نگارنده به آنها رسيدم.
اميدوارم نوشته حاضر، يادآوري باشد به آنان که گفته ها و نوشته هاي خود را مستند به بيانات امام(رضوان الله عليه ) ‌مي کنند، تا از اين پس دقت بيشتري نموده، هر شنيده‌اي از معظم له را سند براي اظهارات خود قرار ندهند و نيز پيشنهاد و تذکري باشد به مسؤولين محترم مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام که در برابر اين تحريفات ـ عمدي باشد يا از روي غفلت ـ واکنشي صريحتر نشان دهند و از ادامه آن جلو گيري کنند.
varsee.persianblog.irعلي ورسه اي