کد خبر: 2622

1391/06/26 20:13

نسخه چاپی | دسته بندی: ---
0
بازدیدها: 610

اين تيراژها كه کتاب نيست!/ يكسال است وزارت ارشاد بدهي‌اش را نمي‌دهد/ در دانشگاه‌ها رسما كتابها را كپي مي‌كنند

چکیده:چرا نباید در صنعت نشرمان یک جهاد خودکفایی را انجام بدهیم؟ جهاد خودکفایی وزارت دفاع با دستور مقام معظم رهبری فعال شد و نتیجه‌اش این شد که می‌بینیم در تمام زمینه‌های تسلیحات، خودکفا شده‌ایم و […]

چکیده:چرا نباید در صنعت نشرمان یک جهاد خودکفایی را انجام بدهیم؟ جهاد خودکفایی وزارت دفاع با دستور مقام معظم رهبری فعال شد و نتیجه‌اش این شد که می‌بینیم در تمام زمینه‌های تسلیحات، خودکفا شده‌ایم و دارند تولید می‌کنند و مشکلی وجود ندارد. آیا واقعاً کسانی که خود را متولی فرهنگ می‌دانند، به این مسائل فکر کرده‌اند؟ آیا حرکتشان جهادگونه بوده یا وقتی در معاونتی جایی قرار گرفته‌اند، به صرف برگزاری دو تا نمایشگاه کار را تمام شده فرض کرده‌اند؟ ما باید زودتر از اینها برای ترمیم این وضعیت اقدام می‌کردیم، ولی امروز هم دیر نیست. باید در صنعت نشر جهاد خودکفایی را سرلوحه کارمان قرار بدهیم.

شخص جا افتاده‌اي در صنعت نشر است. اين را حتي قبل از اينكه پاي صحبتهايش بنشينيم مي‌توانستيم از لوح‌هاي تقدير روي ديوار بفهميم. او 30 سال است كه در بازار نشر حضور دارد و كتاب دانشگاهي چاپ مي كند. «علي اكبر تورانيان» عضو هيئت مديره انجمن ناشران دانشگاهي است و رييس چهارمين دوره نمايشگاه تخصصي كتب دانشگاهي بوده است. از اين رو حتما گزينه مناسبي است تا براي گفتگو درباره صنعت نشر سراغش برويم مخصوصا كه ناشران دانشگاهي غالبا بعنوان يكي از شاخه‌هاي فرعي نشر معرفي مي‌شوند و كسي خيلي برايشان تره هم خرد نمي كند.

قصد اوليه‌مان از مصاحبه با آقاي تورانيان پيرامون مسائل كلي نشر دانشگاهي بود، اما اين روزها سايه گراني كاغذ بر بازار نشر آنقدر سنگين است كه بخش قابل توجهي از اين گپ و گفت به همين موضوع اختصاص يافت؛ اتفاقي كه اگرچه پيش‌بيني شده نبود اما به دل نشست.



نگاهي كه عموم مردم نسبت به ناشران دانشگاهي دارند تقريبا محدود به كتابهاي درسي است. لطفا كمي در اينباره توضيح دهيد و وضعيت فعلي ناشرين دانشگاهي ما را تشريح كنيد.

در سه دهه قبل عمده Reference کتاب‌های ما، حدود 20 سال از دنیا عقب بود. در ایران کتاب‌هایی تدریس می‌شد كه کهنه شده و به‌روز نبودند. با همت ناشرین دانشگاهی و تلاش‌های وافری که داشتند و تعدادشان هم بسیار اندک و انگشت‌شمار بود، کار را به جایی رساندند که امروز بعد از سه دهه، در حدود 600 ناشر دانشگاهی فقط در دانشگاه بین‌المللی کتاب شرکت می‌کنند. عمده تحولی که این ناشرین به وجود آوردند به‌روز کردن کتاب‌ها بود. به این شکل که دانشجویی که در ایران تحصیل می‌کند با دانشجویی که در اروپا یا امریکا تحصیل می‌کند، از نظر منابع درسی هیچ فرقی با هم ندارند.

ناشرین دانشگاهی در ایران فقط کتاب‌های دانشگاهی را منتشر نمی‌کنند، بلکه کتاب‌های علمی و تحقیقی‌ای که می‌توانند به دانشجویان کمک کنند، تولید می‌کنند و در اختیار دانشجویان قرار می‌دهند. حتی کتاب‌هایی که به زبان اصلی هستند، با قیمت یک‌دهم کتاب‌های اصلی در اختیار دانشجویان قرار گرفته و این باعث شده است تحول بسیار بزرگی به وجود بیاید و ما این پیشرفت‌ها را مدیون ناشرین دانشگاهی بوده‌ایم که توانسته‌اند دانشگاه‌های ما را از کتاب‌های علمی و روز دنیا غنی کنند.

مشكلاتي كه بر سر راه اين ناشران وجود دارد چيست؟

چشم‌انداز ما این بوده که این روند همچنان ادامه داشته باشد، ولی متأسفانه در حال حاضر دچار مشکلاتی شده‌ایم و به روند موفقیت‌آمیز ناشرین ما ضربه خورده است. مقام معظم رهبری در نمایشگاه بین‌المللی امسال فرمودند که شرایط باید به‌گونه‌ای فراهم شود که موانع از سر راه تولید و نشر کتاب برداشته شوند و دولت باید گرانی کاغذ را مدیریت کند تا کتاب به قیمت ارزان به دست مخاطب برسد، ولی متأسفانه در حال حاضر با شرایط حاد و سخت و خطرناکی مواجه شده‌ایم و قیمت کاغذ که در واقع ماده اولیه تولید کتاب و کالاهای فرهنگی است، به شکل بی‌سابقه‌ای بالا رفته و وضعیت نابسامانی را در بازار کتاب به وجود آورده است كه ناشرین ما عمدتاً توان تولید کارهایشان را از دست داده‌اند و حتی توان مالی برای تجدید چاپ کتاب‌هایشان را هم ندارند.

حتما هم با توجه به این‌که نزدیک مهرماه هم هستیم و اساتید نهایتاً تا آبان 90 سفارش‌ها را می‌دهند و کتاب‌هاي درسي مشخص می‌شوند، گرانی کاغذ احتمالاً در مهر و آبان بیشتر احساس خواهد شد.

بله، همیشه در آخر شهریور کتاب‌های ناشرین برای توزیع آماده بودند. امسال این اتفاق نیفتاده و بسیاری از کتاب‌ها روی زمین مانده‌اند و اگر هم کتابی تولید می‌شود، هزینه آن بسیار سنگین است که در واقع خلاف نظر مقام معظم رهبری است که فرمودند کتاب با قیمت مناسب در اختیار مردم قرار بگیرد. ولی متأسفانه این‌طور نیست و گلایه ما این است که موضوع را رها کرده‌اند و هیچ توجهی به این قضیه نمی‌کنند، درحالی که کاغذ یک کالای اساسی است.

حتي كاغذ را جزو 5 اولويت كالاهاي اساسي دريافت ارز قرار نداده اند

حتی نگاهی هم که در این قضیه در هیئت دولت وجود دارد، از سوی اصحاب فرهنگ پذیرفته نیست و اسباب ناراحتی همه اهل کتاب را فراهم کرده است. الان کاغذ حتی اولویت پنجم دولت در فهرست اولویت‌ها براي تخصيص ارز به کالاهای اساسی نیست و در اولویت‌های هفتم به بالاست، درحالی که به نظر ما کاغذ یک کالای اساسی است. ما معتقدیم که کاغذ یک کالای اساسی است، یعنی همان‌طور که ما گندم را به عنوان قوت مردم، کالای اساسی قلمداد کرده‌ایم و در واقع نیاز مردم است، کاغذ هم قوت فرهنگ جامعه است، یعنی ما باید این دو را در کنار همدیگر داشته باشیم و نمی‌توانیم کاغذ را در کنار کالاهایی مثل آدامس و تنقلات قرار بدهیم. به نظر من این ظلمی است که به کتاب و فرهنگ شده است و مسئولین در این بخش غفلت کرده‌اند.

نتیجه‌اش هم این شده که امروز قیمت هر بند کاغذ به 100 هزار تومان رسیده و توان بسیاری از ناشران ما را از بین برده است و آنها قادر به تولید کتاب نیستند و حتی کتاب‌های درسی را هم نمی‌توان تأمین کرد، چه برسد به رسالتی که ناشران دانشگاه داشتند و کتاب‌های علمی و تحقیقاتی را منتشر می‌کردند.




راه حل اين مشكلات را چه مي‌دانيد؟

تنها راه نجات ما این بود که به تمام صحبت‌های مقام معظم رهبری در نمایشگاه به عنوان چراغ راه و منشور کارمان عمل کنیم. اینها نه تعارف است و نه تشریفات و عین واقعیت است. واقعاً اگر کسی به این نکات توجه کند، بسیاری از مسائل حل می‌شوند. در حال حاضر هر ثانیه که دلار تغییر می‌کند، قیمت کاغذ هم تغییر می‌کند، ولی ما معتقدیم در این قضایا دست‌هایی هستند.

به نظر شما گرانی کاغذ چقدر ناشی از تحریم‌ها و چقدر ناشی از سهل‌انگاری‌های مسئولین است.

در بحث کاغذ بخشی مربوط به تحریم‌‌‌هاست، ولی بخش اعظم آن مربوط به مدیریت کار است. یعنی وقتی ما کاغذ را رها می‌کنیم و حتی جزو 7 کالای اساسی هم نام آن وجود ندارد، استنباط شما از این قضیه چیست؟ هیچ حرکت جدی‌ای در قضیه کاغذ انجام نشد. می‌بینیم در این زمینه، نه سمیناری هست، نه کارگروهی و نه تشکیلاتی و صدایی از هیچ‌کس درنمی‌آید. این سکوت خیلی معنا دارد.



حتي با دلار 2000 توماني هم كاغذ اين قيمت نمي‌شد

ان‌شاءالله که این وضعیت سهواً پیش آمده است، اما هر کسی که در این قضیه سکوت می‌کند و حرکتی انجام نمی‌دهد، در جهت خواست ملت حرکت نمی‌کند و در واقع خلائی که داریم در این قضیه احساس می‌کنیم، در اثر عدم مدیریت است.

نوسانات بازار ارز را چقدر سهيم مي‌دانيد؟

خود بنده در هنگام برگزاری نمایشگان بین‌المللی در حضور مقام معظم رهبری صحبت کردم و در آنجا در زمینه گرانی کاغذ ـ‌که هنوز به این حد خیلی سخت هم نرسیده بودـ گفتم که در شرایط تحریم، ناشرین دانشگاهی همت کردند و کتاب‌ها را به نمایشگان رساندند، ولی برای آینده این کار باید برنامه داشته باشد، یعنی دولت باید همین الان قیمت کاغذ را در بازار مدیریت کند. بسیاری از کاغذهایی که به کشور وارد شد، به علت عدم نظارت و بازرسی، درحالی که بنگاه‌ها مملو از کاغذ بود و کاغذی که با ارز 1000 و 1200 تومان وارد کشور شده بود، با ارز 2000 تومان به فروش رساندند و هیچ‌کسی کنترل نکرد و جواب نداد.

ما در بازرسی‌هایمان با بقالی که رب و روغن و آرد می‌فروشد و گرانفروشی می‌کند، برخورد قضایی می‌کنیم، ولی در مورد کاغذ این اتفاق نیفتاد. باید به این پرسش اساسی پاسخ داده شود که چرا این کار انجام نگرفت؟ ثانیاً حتی کسانی هم که به قول خودشان با ارز آزاد کاغذ وارد کردند، آیا قیمت کاغذ این بود؟ کاغذ با دلار 2000 تومان هم بندی 32 تا 40 هزار تومان درمی‌آمد. چطور شد که این‌طور بی‌سروسامان به این قیمت وحشتناک رسید؟



وقتي حتي تعداد كاغذهاي توليد داخل در هر بسته بندي هم استاندارد نيست


نگاه ناشرين به کاغذهای توليد داخل چيست؟ جرا از اين كاغذها استفاده نمي‌شود؟

کاغذ درجه سه هستند. نه از نظر آماربندی‌شان استاندارد هستند و نه کیفیت مرغوبی دارند. حتی تعداد 500 برگ آن هم میزان نیست، یعنی شما کاغذ را به هر چاپخانه‌ای بدهید، درصدی را به عنوان کسری بند برمی‌دارد، یعنی حتی از نظر شمارش هم استاندارد نیست! هر بند کاغذ باید 500 برگ بشود اما اينها یا 480 برگ می‌شود یا 490 تا. یا حتی در گرم هم همین‌طور است. کاغذ باید 70 گرمی باشد، یک وقتی در اینها 80 گرمی و 70 گرمی هم هست. میزان تولیدشان هم پایین است و ما گفتیم باید این کارخانه‌ها را هم از نظر کمّی و هم از نظر کیفی بازسازی کنند.

موضوع دیگر این است که ما باید به سمت خودکفایی برویم. ساختن کارخانه کاغذ سخت‌تر از ساختن نیروگاه هسته‌ای نیست. یکی از بزرگ‌ترین افتخارات ما در دنیا این است که توانسته‌ایم نیروگاه هسته‌ای را با دانش بومی خودمان بزنیم. آیا در صنعت کاغذ نمی‌توانیم این کار را انجام بدهیم. یکی از کارهای اساسی در این زمینه آن است که کارخانه‌های موجود بازسازی و کارخانه‌های جدیدی احداث شوند و سرمایه آن را هم خود ناشران و چاپخانه‌دارها و حتی کاغذفروش‌ها و هر کسی که دستی در صنعت نشر دارد، به صورت سهام تأمین کنند. بدیهی است وقتی من سهام‌دار یک کارخانه هستم، سعی می‌کنم از تولید خودم استفاده کنم. به این ترتیب هم به کشور کمک می‌شود، هم به سوی خودکفایی می‌رویم و می‌توانیم بسیاری از کاغذهای منطقه را هم تأمین کنیم، یعنی هم کارخانه‌ای است که بلافاصله بازدهی و سود دارد. بعضی از دوستان گفته‌اند این کاغذ از بیرون گران‌تر درمی‌آید. اگر هم این‌طور می‌شد، 10% گران‌تر می‌شد، نه این وضعیت خطرناکی که الان دچارش شده‌ایم.



بايد در صنعت نشر جهاد خودكفايي راه بيفتد

حرف ما این است که حتی اگر قیمت کاغذ تولید داخل کشورمان از کاغذ وارداتی هم بیشتر شود، ترجیح می‌دهیم از پتانسیل‌های داخل کشور استفاده کنیم تا به استقلال در صنعت چاپ برسیم. زینک یک ورقه آلومینیومی است. ما با این همه کارخانه‌ها و تشکیلاتمان باید زینک را از ترکیه و سایر کشورها تهیه کنیم؟ آیا تولید زینک کاری دارد؟ همین‌طور فیلم. همه اینها وارداتی هستند.





یعنی صنعت نشر ما کلاً وابسته است؟

بله، چرا نباید در صنعت نشرمان یک جهاد خودکفایی را انجام بدهیم؟ جهاد خودکفایی وزارت دفاع با دستور مقام معظم رهبری فعال شد و نتیجه‌اش این شد که می‌بینیم در تمام زمینه‌های تسلیحات، خودکفا شده‌ایم و دارند تولید می‌کنند و مشکلی وجود ندارد. آیا واقعاً کسانی که خود را متولی فرهنگ می‌دانند، به این مسائل فکر کرده‌اند؟ آیا حرکتشان جهادگونه بوده یا وقتی در معاونتی جایی قرار گرفته‌اند، به صرف برگزاری دو تا نمایشگاه کار را تمام شده فرض کرده‌اند؟ ما باید زودتر از اینها برای ترمیم این وضعیت اقدام می‌کردیم، ولی امروز هم دیر نیست. باید در صنعت نشر جهاد خودکفایی را سرلوحه کارمان قرار بدهیم.

شما در یکی از مصاحبه هايتان کپی غیرقانونی کتاب‌ها را يكي از مشکلات نشر دانشگاهي دانسته بودید که حتی این کار بعضاً در دانشگاه‌ها انجام می‌شود و بخش‌هایی از کتاب‌ها را کپی می‌کنند. کمی در باره این قضیه و راهکارهایی که برای جبران این شیوه وجود دارد، توضیح بدهید.

این هم یکی از معضلات داخلی ماست و این کار دارد به شکل بسیار زشتی صورت می‌گیرد و زحمات ناشر و مؤلف به تاراج می‌رود. کتاب سرمایه یک ناشر است، امتیازی دارد، هزینه حروفچینی و فیلم و زینک و چاپ داده و روی آن حق مالکیت دارد و ناشر در مقابل مؤلف خود مسئول است و مؤلف هم به عنوان حق‌التألیف و حق‌الترجمه در کتاب سهمی دارد و وقتی به شکل غیرقانونی تکثیر می‌شود، هم ناشر متضرر می‌شود و دیگر نمی‌تواند آثار خود را عرضه کند و سرمایه‌اش به تاراج رفته است، هم مؤلف به حق خود نمی‌رسد و این در واقع خسارتی است که هم به ناشر و هم به مؤلف وارد شده و از همه بدتر جنبه اخلاقی قضیه است که در جامعه تأثیر سوء می‌گذارد و یک امر غیرقانونی و خلاف رواج پیدا می‌کند.

در دانشگاه‌ها رسما كتابها را كپي مي‌كنند

بارها در این مورد بحث کرده‌ایم، ولی نمی‌دانم چرا در این قضایا همتی که باید بشود و مصوبه و پیگیری لازم وجود ندارد. ما از کسانی که خود را متولی فرهنگ جامعه می‌دانند، خواستار تدوین قانون محکمی هستیم که با این قضایا برخورد جدی کنند.

مانند اين مشكل درباره فيلم هاي سينمايي هم بود كه با يكسري اقدامات خيلي از شدت آن كاسته شد.

بله، در زمینه سینما مدتی بود که فیلمی قبل از اکران و یا کمی پس از آن به صورت سی.دی در جامعه پخش می‌شد و سینماگران متضرر می‌شدند، نتیجه این شد که اعلام کردند دیگر کسی در این صنعت سرمایه‌گذاری نمی‌کند، چون این زمینه امنیت ندارد. وقتی این وضع پیش آمد، قوه قضائیه، نیروی انتظامی، وزارت ارشاد و همه وارد این قضایا شدند و مجازات‌های سختی را در این قضیه در نظر گرفتند و یکمرتبه این جریان قطع شد، ولی در مورد کتاب چنین اتفاقی نیفتاده است.

شما پیگیری کردید؟

بله، ما جلسات متعددی را در دانشگاه‌ها گذاشته و حتی صورتجلساتمان را به وزارت ارشاد ارائه داده‌ایم، ولی هیچ تصمیم جدی در این زمینه گرفته نشده است. براي حل اين مشكل هم بايد كار فرهنگي كرد و هم برخورد قهري.. ما می‌گوییم کسی نباید دزدی کند، ولی اگر فردی این کار را کرد، زندان و مجازات دارد. بنابراین باید در هر دو بعد اقدام کرد، ولی این در مورد کتاب اتفاق نیفتاده است.

ولي الان اين كار در خود دانشگاهها انجام مي شود و كار عادي و مرسومي است. دفاتر تكثيري كه در دانشگاهها وجود دارد غالبا اينكار را انجام مي‌دهند.

درست است. یکی این‌که این تکثیر در خود دانشگاه‌ها انجام می‌شود. ما حتی برای رؤسای دانشگاه‌ها هم نامه زده‌ایم که به عنوان رئیس دانشگاه اجازه ندهند واحدهای تکثیر دانشگاه‌ها این کتاب‌ها را تکثیر کنند، چون ناشری که در سخت‌ترین شرایط و فقط به خاطر عشق و علاقه‌اش کتابی را منتشر کرده است، ضرر می‌کند. ببينيد کتاب کالایی نیست که بتوان آن را درجا فروخت و به سرمایه رسید، بلکه خواب سرمایه دارد. کتابی را تولید می‌کنید و گاهی فقط 10% تیراژ آن را می‌توانید بفروشید و بقیه می‌ماند و هیچ کاری نمی‌توانید بکنید، بنابراین تکثیر قانونی، ریشه ناشر را می‌زند و ناشرین نمی‌توانند به کار خود ادامه بدهند.

پس یکی از بحث‌های ما این است که خود دانشگاه‌های کشور باید قاطعانه جلوی تکثیر کتاب‌ها را بگیرند و واحدهای تکثیر خود را جمع‌آوری کنند تا این کار در دانشگاه اتفاق نیفتد.

روبروی دانشگاه که بورس کتاب است، بسیاری دارند کتاب‌ها را به‌راحتی تکثیر می‌کنند و به‌قدری جسارت به خرج می‌دهند که از هیچ‌کس واهمه ندارند و نگران نیستند، چون احساس خطر نمی‌کنند که کسی به سراغ اینها می‌آید و آنها را دستگیر و مجازات می‌کند. بنابراین چون در این زمینه قانونی تدوین و اعمال نشده و ضعیف عمل شده است، کسانی که به این کار مبادرت می‌ورزند، جسارت پیدا کرده‌اند.

خواسته ما این است که هم در دانشگاه و از طریق رؤسای دانشگاه‌ها جلوی تکثیر کتاب‌ها گرفته شود و هم وزارت ارشاد و قوه قضائیه برای این قضیه دستورالعمل قاطع و محکمی را صادر کنند که در صنعت نشر و سرمایه ناشرین امنیتی وجود داشته باشد.



تیراژ 1000 نسخه را كه نمی‌شود کتاب نامید!


تیراژ کتاب‌های دانشگاهی چقدر است؟

عمده تیراژها روی 1000 جلد است و حتی در شرایط فعلی به تیراژ 500 و 200 هم رسیده و تولید کتاب بسیار مشکل شده است.

یکی از بحث‌های گرانی کتاب قبل از این اتفاقات این بود که تیراژ کتاب داشت پایین می‌آمد. وقتی تیراژ کتاب پایین بیاید، قیمت آن بالا می‌رود. بنابراین وقتی تیراژ به 1000 می‌رسد، حتی اگر قیمت کتاب را با شرایط قبل در نظر بگیریم و نوسانات غیرمتعارف اخیر را در نظر نگیریم، باز هم هزینه‌ها سنگین هستند، یعنی ناشری که هزینه‌های چاپ کتابی را بر عهده می‌گیرد، باید آن را حداقل در 5000 نسخه چاپ کند، ولی وقتی تیراژ به 1000 می‌رسد، قیمت آن بسیار بالا می‌رود، چه برسد به تیراژ 500 و 200.

اين كه خيلي كم است!

تیراژ 1000 نسخه را كه نمی‌شود کتاب نامید! در گذشته که این اتفاقات نیفتاده بود، ما دغدغه داشتیم که قیمت کتاب گران است. بحث ما این بود که دو سه دانشجو با هم یک کتاب می‌خریدند و کتاب‌هایشان را با هم معاوضه می‌کردند یا درسشان که تمام می‌شد، با تخفیف ویژه‌ای آن را به دانشجوی بعدی می‌فروختند. ما معتقدیم هر دانشجویی باید کتاب خاص خودش را داشته باشد، چون کتاب علمی است. وقتی کسی دارد کار می‌کند و ما توقع داریم که او کارشناس و محقق باشد، باید منابع را در اختیار داشته باشد و همواره به کتاب درسی خود مراجعه کند. نباید شرایط به‌گونه‌ای باشد که دانشجو توان مالی برای خرید کتاب درسی خود را نداشته باشد و کتاب را به صورت اشتراکی بخرد یا قرض بگیرد و از داشتن آن کتاب محروم شود، چون در این صورت هیچ‌وقت کتابی پیش او نمی‌ماند.





قرار بود یارانه کتاب به دست خریدار برسد و از آنجا که قشر کتابخوان ما اکثراً دانشجویان هستند، آیا یارانه به اینها رسید؟ آیا بُن و تخفیفی به دانشجویان داده می‌شود؟

یارانه کاغذ که قطع شد، قرار بود یارانه به شکل خرید کتاب از ناشرین اعمال شود. صورت دیگر هم بُن و کارت‌های اعتباری بود که به دانشجویان تعلق می‌گرفت. منتهی در بحث خرید کتاب به صورت گزینشی صورت می‌گیرد.

کتاب‌های دانشجویی جزو این سیستم هستند؟

نبودند، ولی با همتی که دوستان داشتند و با تعاملی که با وزارت ارشاد کردند، این اتفاق افتاد، ولی خریدش آن‌چنان نیست و مثلاً از یک کتاب 50، 100 یا 500 جلد می‌خرند که جوابگوی نیازها نیست. خود من معتقدم که وقتی کاغذ یارانه داشت، عدالت بیشتر بود و به هر حال هر ناشری می‌توانست به اندازه تولید خودش کاغذش را تأمین کند.

کاغذهای یارانه‌ای را در بازار آزاد نمی‌فروختند؟

این تهمتی بود که به ناشرین زدند. واقعاً این‌طور نبود. البته در هر قاعده‌ای استثنائاتی وجود دارد. در رانندگی هم عده‌ای از چراغ قرمز رد می‌شوند و پارک ممنوع انجام می‌دهند. این به این معنا نیست که همه راننده‌ها این‌طورند.

ثانیاً فقط ناشرین کاغذ دریافت نمی‌کردند. وزارت بازرگانی، شرکت نفت و ده‌ها نهاد دیگر هم کاغذ داشتند و این‌طور نبود که کاغذ فقط دست ناشرین باشد. ناشرین بخش کوچکی از این مجموعه بودند. همیشه اعتقاد داشته‌ام که ناشرین قشری زحمتکش و جزو ایثارگران هستند، چون کار نشر توجیه اقتصادی آن‌چنانی ندارد و کار عشق است.

شما ده دوازده سال پیش کتابی را چاپ کرده‌اید و امروز هم دارید با همان قیمت می‌فروشید. کدام کالایی است که تولید بشود و بعداً نتوانید آن را بفروشید؟ پیراهنی که تولید می‌شود، حتی اگر از مد هم بیفتد، در شهرهای دورتر و محروم‌تر و روستاها بالاخره به فروش می‌رسد، ولی کتابی که تولید می‌کنند، وقتی تاریخی از آن می‌گذرد، دیگر کسی از او استفاده نمی‌کند و کتاب باید خمیر شود و ناشر می‌بیند میلیون‌ها تومان سرمایه او پودر شده و رفته است. آیا کسی که این ریسک را می‌کند و این حرکت را انجام می‌دهد، یک کار عاشقانه و ایثارگرانه نکرده است؟



بن‌هاي دانشجويي تبديل به كتاب نمي‌شود، نقد مي‌شود!

کار کتاب کاری نیست که با دو ساعت سر کار آمدن بتوانید آن را انجام بدهید و با یک تلفن بتوانید جنسی را بخرید و بفروشید. ناشر باید ساعت‌ها وقتش را صرف چاپ و توزیع کتابش بکند. خود بنده بین 16 تا 18 ساعت درگیر کار هستم. کار کتاب کاد دائمی است و ناشر حتی وقتی به خانه هم می‌رود، درحال بازخوانی یا ویرایش کاری است و برنامه‌ریزی می‌کند.

بُن دانشجویی چطور؟ اساساً به دانشجوها بُن داده می‌شود؟

بُن هست، ولی ما اطلاعات زیادی داریم که بُن‌ها به کتاب تبدیل نمی‌شوند و آنها را می‌فروشند و نقد می‌شوند. این شکل ناراحت‌کننده کار است که باید در باره‌اش تصمیم گرفته شود.

به اعتقاد من اگر می‌خواهیم کتاب شرایط مناسب‌تری داشته باشد، حتماً باید ناشر را به عنوان یک تولیدکننده ببینیم. اگر بتوانیم بخشی از مصالح ناشر را تأمین کنیم، قطعاً دست او بازتر می‌شود. برای ناشران تسهیلات بانکی وجود ندارد و وام‌هایی که می‌دهند، برای تولید کتاب مقرون به صرفه نیست. 27 و 30% بهره وام‌های ناشران است ناشران باید وام‌های درازمدت داشته باشند، چون تولید کتاب با سایر تولیدات فرق دارد. در مورد بُن‌ها هم قطعاً باید فکر اساسی بشود، چون بسیاری از آنها به کتاب تبدیل نمی‌شود.

در زمینه ترجمه آن‌قدر که از زبانهاي خارجي به فارسي ترجمه می‌کنیم چقدرکتاب‌های تألیفی‌مان به زبان‌های خارجی ترجمه می‌شوند؟

الان شرایط علمی با شرایط خوبی است و طبق آخرین آماری که اعلام شده است، در منطقه مقام اول و در دنیا شانزدهم هستیم. در این زمینه کارهای زیادی انجام شده است. به نظر من این مسئله مرهون تولید کتاب است و اگر کتاب نبود، ادعایی نمی‌توانستیم بکنیم. به همین دلیل اشاره کردم که تولید و تنوع کتاب و فعالیت چشمگیر ناشران باعث شده است که بسیاری از کتاب‌هایی که در سطح جهان مطرح هستند، در ایران وجود داشته باشند. ناشران ما کتاب‌هایی را که حتی 50 نسخه به آنها نیاز هست، دارند تولید می‌کنند. استاد دانشگاهی به من گفت: «از یک کتاب فوق تخصصی سه جلد نیاز است». من گفتم: «حاضرم آن را برایتان تولید کنم»، بدون این‌که بخواهم انتفاعی داشته باشم. دست برای تولید کتاب باز است.

منابع علمی دانشگاهی ما واقعاً وابسته بودند و تمام کتاب‌هایی که در دانشگاه تدریس می‌شد، کتاب‌های ترجمه شده بودند. الان در میان اساتید ما حرکت‌های خوبی انجام شده و دست به تألیف برده‌اند و این مسئله نوید روزهای خوبی را به ما می‌دهد. اگر در شرایط کنونی بمانیم، واقعاً وضعیت دشوار می‌شود، چون ناشران هم باید به مؤلف اعتماد و کتاب تألیفی را چاپ کنند و کتاب تألیفی هم باید از بار علمی خوبی برخوردار باشد که دانشجو آن را بپذیرد و مطلب آن باید به‌روزتر و جامع‌تر و کامل‌تر از کتاب ترجمه‌ای باشد. این حرکت شروع شده است و حتی مؤلف بعضی از کتاب‌های دانشگاهی که در امریکا هم تدریس می‌شود، اساتید ایرانی هستند.

در ایران هستند؟

بله، ولی مطلبشان ترجمه شده و در امریکا تدریس می‌شود. حتی چنین حرکت‌هایی هم داریم. اگر از این حرکت حمایت شود، به نتایج مطلوبی می‌رسیم.



وزارت ارشاد هنوز بدهي سال گذشته‌اش را تسويه نكرده است



پنجمین دوره نمایشگاه کتاب‌های دانشگاهی برگزار شده است. استقبال چگونه است؟

بعد از نمایشگاه بین‌المللی کتاب، نمایشگاه تخصصی دانشگاهی، مهم‌ترین نمایشگاه در کشور است و استقبال خوبی هم از آن می‌شود. رسالت نخست این نمایشگاه، تقویت کتابخانه‌های کشور است. در این نمایشگاه کتاب با 50% تخفیف در اختیار کتابخانه‌های علاقمند قرار می‌گیرد ودانشجوها تا 30% تخفیف می‌گیرند.

این 30% را ناشرین تخفیف می‌دهند؟

تفاهم‌نامه‌ای بین مسئولین دانشگاهی و معاونت فرهنگی وزارت ارشاد وجود دارد که 25% از آن 50% را وزارت ارشاد و 25% را ناشرین می‌دهند. برای دانشجوها تا 30% تخفیف داده می‌شود که 15% به عهده ناشرین است و 15% به عهده وزارت ارشاد.

البته سال گذشته دچار مشکلاتی بودیم و معاونت فرهنگی وزارت ارشاد نتوانست به تعهدات خودش عمل کند و هنوز نتوانسته سهم خود را تسویه کند و این باعث نگرانی انجمن ناشران دانشگاهی و خود ناشران آن شده است. ما به ناشرین تعهد سپرده‌ایم و الان در قبال این تعهدات مسئول هستیم و هنوز هم مشکلمان با وزارت ارشاد حل نشده است و این شرایط به اعتمادسازی صدمه می‌زند و حتی در نمایشگاه فعلی مشکل ایجاد می‌کند.

آیا وزارت ارشاد همين یک سال را بدهی دارد یا از سال‌های قبل هم بدهی مانده است؟

همین یک سال است. قرار بوده بلافاصله بعد از نمایشگاه و ظرف مدت کوتاهی این تسویه صورت بگیرد، منتهی متأسفانه ماه‌ها طول کشید و الان هم داریم به سالگرد نمایشگاه می‌رسیم.

البته ما بر مبنای تکلیفی که داریم، سعی می‌کنیم نمایشگاه‌ها را برگزار کنیم و توقعمان این است که وزارت ارشاد به عنوان متولی جامعه فرهنگي، وقتی می‌بیند صنفی و جمعی به این شکل و با تمام وجودشان حرکت می‌کنند، کمکش کند. ما نمی‌خواهیم به دولت متکی باشیم، ولی این کار بزرگی است و نیاز به حمایت دارد و ناشرین دانشگاهی همین قدر که همت به خرج دهند و کتاب‌های به‌روز را چاپ کنند، کار بزرگی کرده‌‌اند.



راننده را تا ساعت دو نگه مي دارند بعد كاغذ مي‌دهند!



در حال حاضر انجمن چند عضو دارد؟

انجمن ناشران دانشگاهی نزدیک به 130 عضو دارد و تقاضاهای متعددی هم برای عضویت هست که باید بررسی شوند.

ممنون از وقتی که در اختیار ما گذاشتید. اگر نكته نگفته اي مانده است بفرماييد.

دست شما درد نکند و امیدواریم با انعکاس این مطالب، مسئولین حرف ما را بشنوند، چون شرایط ما فوق‌العاده شرایط دشواری است و بسیاری از همکاران ما دارند کارشان را تعطیل می‌کنند، چون با این شرایط کسی توان کار ندارد. فقط 100 بند کاغذ حدود 10 میلیون تومان می‌شود، درحالی که 100 بند برای یک کتاب چیزی نیست و وقتی کسی می‌خواهد فقط دو تا کتاب چاپ کند، باید به اندازه پول یک ساختمان را بدهد!

کاغذ را هم دیگر با کارت می‌فروشند. یعنی کاغذ آن‌قدر نقد شده که دیگر چک هم نمی‌دهند. یکی از بحث‌های خطرناک این است که کاغذی را که می‌خرید، راننده را تا ساعت دو بعد از ظهر دم بنگاه می‌نشانند که ببینند اوضاع دلار چگونه است و اگر قیمت دلار بالا برود، او هم تغییر قیمت می‌دهد. این شرایط خوبی نیست.

 

منبع:+ 

تگ های مطلب:
ارسال دیدگاه

  • bowtiesmilelaughingblushsmileyrelaxedsmirk
    heart_eyeskissing_heartkissing_closed_eyesflushedrelievedsatisfiedgrin
    winkstuck_out_tongue_winking_eyestuck_out_tongue_closed_eyesgrinningkissingstuck_out_tonguesleeping
    worriedfrowninganguishedopen_mouthgrimacingconfusedhushed
    expressionlessunamusedsweat_smilesweatdisappointed_relievedwearypensive
    disappointedconfoundedfearfulcold_sweatperseverecrysob
    joyastonishedscreamtired_faceangryragetriumph
    sleepyyummasksunglassesdizzy_faceimpsmiling_imp
    neutral_faceno_mouthinnocent

عکس خوانده نمی شود