کد خبر: 5865

تاریخ انتشار: 1348-10-11 - 03:30

نسخه چاپی | دسته بندی: فرهنگی / چهره ها
+1
بازدیدها: 2 765

بیست و نهم رجب سالروز رحلت آیت الله سید محمد هادی میلانی

خاطراتی کوتاه از آن مرحوم به نقل از کتاب جرعه ای از دریا […]

مبادی آداب

وقتی مشهد بودم، یك روز عید به دیدن آقای میلانی رفتم، ایشان فرمود: شب اینجا تشریف بیاورید تا درباره یك فرع فقهی در باب حج مذاكره كنیم. عرض كردم: به چشم. شب خدمت ایشان رفتم. استفتایی بود دربارۀ كسی كه می‌خواهد قبل از میقاتْ محرِم شود، چون یقین به محلّ میقات ندارد، می‌خواهد برای سهولت امر از مشهد با نذر محرم شود،آیا جایز است؟

آقای میلانی خیلی مُبادی آداب بود. به یاد دارم در حین بحث نیاز به مراجعه به كتاب بود، ایشان می‌خواست خودش بلند شود و از كتابخانه كتاب بردارد؛ من استجازه كردم كه من این كار را انجام دهم.

 

بیست و نهم رجب سالروز رحلت آیت الله سید محمد هادی میلانی

 

یادم است من از مرحوم آقای داماد مطلبی نقل كردم و ایشان خوشش آمد. گفتم: آقای داماد برخلاف نظر بیشتر آقایان به نذر احرام قبل از میقات اشكال می‌‌کند و می‌فرماید: چون برخلاف قواعد است، باید به همان مقداری كه نصوص دالّ است، اكتفا شود و مورد نصوص[۱]، نذر احرام قبل از میقات شُكراً است، لذا نذر برای سهولت، خارج از موضوع روایت است. آقای میلانی از این حرف خوشش آمد. در حین بحث چندبار از اندرونی منزل خدمت آقای میلانی آمدند و از ایشان خواستند برای شام برود. ایشان فرمود: نه، زود است. دو سه مرتبه این اتفاق افتاد. وقتی بحث ما به آخر رسید و از محضر ایشان بیرون آمدم، به ساعت نگاه كردم، دیدم خیلی از وقت شام گذشته است و ایشان با اینكه پیرمرد بود و توانایی جسمی‌شان مساعد نبود، رفتن را به تأخیر انداختند و اشاره نكردند كه بحث را كوتاه كنیم. من هم متوجّه نبودم كه وقت شام آقا گذشته است.

       (نیمه رجب ۱۴۳۳)

بیست و نهم رجب سالروز رحلت آیت الله سید محمد هادی میلانی

 

 

نماز جماعت

مرحوم حاج آقای والد تابستانها در قم می‌ماند و گاهی ماه رجب به مشهد مشرف می‌شد. وی هر وقت به مشهد می‌رفت،به منزل كسی وارد نمی‌‌شد، بلكه خانه‌ای اجاره می‌کرد. ایشان بیشتر در نماز آقای میلانی و آسید یونس اردبیلی شركت می‌کرد و آقای میلانی هم هر شب با اصرار زیاد از وی می‌خواست كه وی امامت كند ولی قبول نمی‌‌کرد. وقتی وضع را چنین دید، از برخی مأمومین خواست كه در صف دوم برای وی جا بگیرند تا آقای میلانی ایشان را نبیند و اصرار نكند. البته بعضی اوقات چند شب آقای میلانی نمی‌آمد و ایشان امامت می‌کرد.

پدرم در مسأله اقتدا اعمّی بود و سخت نمی‌‌گرفت. می‌فرمود: یك شب می‌خواستم از صحن قدیم (اسماعیل طلا) رد شوم تا در نماز آقای میلانی شركت كنم. گفتند: مدتی است آسید محمد، پسر آسید علی‌مدد[۲] _ كه به تقوا معروف بود و در آن صحن امامت می‌کرد _ به جای پدرش نماز می‌خواند و چند روز هم آسید محمد نیامده است و نایب او آقای سبزواری از منبریهای مقدّس مشهد، به جای او نماز می‌خواند. من گفتم: حیف است از این نماز عبور كنم و جای دیگری نماز بخوانم. لذا تصمیم گرفتم آن شب را در آنجا نماز بخوانم. در صف جماعت نشستم و منتظر شدم. وقتی آقای سبزواری آمد، مرا شناخت و حاضر نشد امامت كند و من مجبور شدم امامت كنم.

فردای آن روز نیز پسر آسید علی‌مدد آمد و او هم حاضر به امامت نشد و حاج آقای والد امامت كرد. مرحوم حاج آقا می‌فرمود: بعداً فهمیدم راه دیگری غیر از مسیر صحن برای شركت در نماز آقای میلانی وجود دارد. لذا شبهای بعد از مسیر دیگر می‌رفتم و در نماز آقای میلانی شركت می‌کردم.

آسید محمد می‌گفت: ما شب بعد منتظر بودیم ایشان تشریف بیاورند و باز امامت كنند و امامت تمام ماه رمضان را به ایشان واگذار كنیم ولی ایشان تشریف نیاوردند و فقط همین دو شب آمدند.

آسید یونس اردبیلی هم ساكن مشهد بود. وی شاگرد مرحوم آخوند و از مراجع بود. ایشان خیلی باصفا بود. مرحوم حاج آقای والد می‌فرمود: یك بار در نماز ایشان شركت كردم. آسید یونس به من گفت: شما یك استخاره برای من بگیرید. استخاره كردم و گفتم: استخاره بد است. آسید یونس گفت:آقا، می‌خواستم شما امامت كنید ولی استخاره بد آمد!

       (دهه آخر ماه رمضان ۱۴۳۳)

حاشیه بر «الفقه علی المذاهب الأربعة»

مرحوم حاج آقای والد بر كتاب الفقه علی المذاهب الأربعة حاشیه نوشته بود. آقای آسید صدرالدین صدر به ایشان پیشنهاد كرد كه شما مذهب امامیه را هم به آن ضمیمه كنید تا با مذهب امامیه چاپ شود. ایشان هم این كار را انجام دادند ولی تاكنون چاپ نشده است و دو جور هم نوشتند: یك تحریر آن مستقلاً قابل چاپ است و تحریر دیگر آن به  ضمیمۀ اصل صورت مذاهب خمسه.

ایشان بعداً كتاب را به آقای میلانی داد تا ملاحظه كند. آقای میلانی مقداری از كتاب را ملاحظه كرده و بر آن حاشیه زده بود. برخی از حواشی را در همان نسخه نوشته بود و برخی را هم در ورق جداگانه. شاید مجموعه حواشی آقای میلانی بیست مورد بود. این بیست حاشیه را مرحوم حاج آقا به من نشان داد. تقریباً در هجده تا از این حواشی عبارات ایشان پخته بود و متن مرحوم والد شبیه عبارات شهید اوّل، متقن و پخته و از حاشیه آقای میلانی بهتر بود. در دو مورد عبارت آقای میلانی بهتر بود و مرحوم حاج آقا هم تصدیق می‌کرد كه آن دو بهتر است. آقای میلانی علاوه بر این که از مراجع طراز اوّل بودند به طرق معتبر دارای
کرامت بودند.      (نیمه رجب ۱۴۳۳)

اداره مدرسه حقّانی

از نظر مالی و بعضی جهات، آقای میلانی مدرسۀ حقانی را اداره می‌کردند. كسی كه خیلی در این جهت مؤثر بود و اتفاقاً دیشب وفات كرد و امروز تشییع می‌شود، آقا مرتضی جزایری _ پسر آسید صدرالدین از علماء بزرگ تهران _ است كه جنبۀ مالی مدرسه را او تأمین می‌کرد. سابق ساكن قم بود بعد به تهران رفت و از تهران تأمین می‌کرد. آقای میلانی هم با اینها نسبت داشت. پسر آقای میلانی _ سید محمدعلی _ شوهر همشیرۀ ایشان بود. خود آقای میلانی با آقای سید صدرالدین باجناق بود.           (۲۱/۳/۱۳۸۷ ش)



[۱]. في الوسائل (ج ۱۱، أبواب المواقیت، ب ۱۳، ص ۳۲۶، ح ۱) عن الحلبی قال: سألت أبا عبداللـه؟ع؟ عن رجل جعل لله علیه شكراً أن یحرم من الكوفة، قال: فلیحرم من الكوفة، ولیف لله بما قال.

و أیضاً (ج ۱۱، أبواب المواقیت، ب ۱۳، ص ۳۲۷، ح ۳) عن أبی بصیر، عن أبی عبداللـه؟ع؟ قال:‌سمعته یقول: لو أنّ عبداً أنعم اللـه علیه نعمة أو ابتلاه ببلیة فعافاه من تلك البلیة فجعل علی نفسه أن یحرم بخراسان، كان علیه أن یتمّ.

 

[۲]. عالم ربّانی سید علی‌مدد موسوی قاینی داماد مرحوم آیة اللـه سید ابوالحسن اصفهانی و جدّ آیة‌اللـه سید احمد مددی (دامت إفاضاته). در مجلّه كتاب شیعه (ش ۲، ص ۱۹۸) اجازه روایی شیخ آقا بزرگ تهرانی به وی چاپ شده است.

 

 

جرعه ای از دریا جلد سوم 

منبع : الاثر

تگ های مطلب:
ارسال دیدگاه

  • bowtiesmilelaughingblushsmileyrelaxedsmirk
    heart_eyeskissing_heartkissing_closed_eyesflushedrelievedsatisfiedgrin
    winkstuck_out_tongue_winking_eyestuck_out_tongue_closed_eyesgrinningkissingstuck_out_tonguesleeping
    worriedfrowninganguishedopen_mouthgrimacingconfusedhushed
    expressionlessunamusedsweat_smilesweatdisappointed_relievedwearypensive
    disappointedconfoundedfearfulcold_sweatperseverecrysob
    joyastonishedscreamtired_faceangryragetriumph
    sleepyyummasksunglassesdizzy_faceimpsmiling_imp
    neutral_faceno_mouthinnocent

عکس خوانده نمی شود