مسؤول ستاد ترویج احکام، حکم ولی فقیه در رویت هلال را قطعی دانست و گفت: اگر حاکم شرع یا مرجع تقلید جامع الشرایطی حکم بر اثبات اول ماه کرد، تبعیت بر دیگران واجب و لازم است.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، از آغازِ تشریع حکم روزه ماه رمضان شناسایی روز آغازین و روز پایانی در هر ماهِ صیام دلمشغولی فقها، حاکمان و مردم مسلمان بوده است. این حکم از همان آغاز پرسشهای فراوانی را درباره چگونگی شناسایی آغاز و پایان ماه در میان مومنان برانگیخته و البته پیامبر اکرم(ص) و امامان معصوم(ع) به آن پاسخ گفتهاند و در دورههای بعد هم فقهای مسلمان با روشهای اجتهادی به پرسشهای نو ظهور پاسخ دادهاند.
در اینباره میتوان گفت که مسأله رویت هلال ماه و علت اختلافهای پیشآمده در آن نیز از گذشته مورد توجه مسلمانان و به ویژه مردم مؤمن ایران بوده و ذهن آنان را با پرسشهایی به خود مشغول کرده است؛ راه شناسایی روز اول ماه چیست و چگونه روز اول ماه ثابت میشود؟ گفته چه کسانی در مورد رؤیت قابل قبول و معتبر است و با چه شرایطی میتوان ادعای آنان را پذیرفت؟ چه مرجعی برای اعلام روز اول ماه صاحب صلاحیت است و آیا اصولا تعیین روز اول ماه امری فردی و یا کاری اجتماعی و از شوون حاکمیت است؟ از جمله این پرسشها است.
مصاحبه پیشرو، گفتوگوی خبرگزاری رسا با حجتالاسلام والمسلمین محمدحسین فلاحزاده، مسؤول ستاد ترویج احکام و از روحانیان فعال در عرصه ترویج احکام است که در پاسخ به پرسشهای مطرح شده درباره رویت هلال، به بیان اهمیت این مسأله در احکام اسلامی و در نظر آموزههای دینی پرداخته و بسیاری از اعمال مؤمنان اعم از واجب، مستحب و حتی حرام و مکروه را مبتنی بر ثبوت صحیح اول ماه دانسته است.
رسا ـ با تشکر از اینکه وقت ارزشمند خود را در اختیار خبرگزاری رسا گذاشتید؛ در ابتدا بفرمایید ثبوت صحیح اول ماه تا چه اندازه دارای اهمیت است و این اهمیت در کدامیک از ماهها بیشتر برجسته میشود؟
بسیاری از اعمال مؤمنان اعم از واجب، مستحب و حتی حرام و مکروه مبتنی بر ثبوت صحیح اول ماه است که از ماه مبارک رمضان به عنوان بارزترین و مشهودترین این اعمال در نزد مردم میتوان نام برد؛ مردم با آغاز آن باید روزه بگیرند و با پایان آن روزهداری حرام و عید فطر ثابت میشود.
از آنجا که ماه رمضان یک ماه عبادت است و در آن شبهای قدر وجود دارد و به ویژه مردم مترصد هستند از برکات معنوی ماه رمضان و فیوضات شب قدر بهرهمند شوند و آن شب را از دست ندهند، بنابراین مقید به استهلال هستند و اینکه دقیقا اول ماه مبارک رمضان و همچنین پایان آن چه وقت است.
در آغاز ماه مبارک رمضان همه مؤمنان منتظر هستند اول ماه مشخص شود تا به نیت وجوب روزه بگیرند و به تکلیف و وظیفه شرعی خود عمل کنند و در پایان هم عید بزرگ مسلمانان را گرامی بدارند و اعمالی را که وارد شده است انجام دهند.
همچنین مهمترین اعمالی که مسلمانان در مراسم حج انجام میدهند، روز عرفه و عید قربان که در ایام خاصی انجام میشود، مبتنی بر رویت هلال و ثبوت اول ماه است؛ آغاز و پایان ماههای حج باید مشخص شده تا اعمال این ماه به درستی انجام شود.
ماههای حرام که دارای حرمت احکام خاصی است مبتنی بر همین موضوع است، در طول سال برخی از ایام و مناسبتها که براساس ماههای قمری است وابسته به همین امر است که مشخص شود اول ماه دقیقا چه روزی است.
رسا ـ چه راههایی برای شناسایی روز اول ماه وجود دارد و گفته چه کسانی در مورد رؤیت قابل قبول و معتبر است و با چه شرایطی میتوان ادعای آنان را پذیرفت؟
در ابتدا این نکته را متذکر شوم که در فتوای فقها تصریح شده امر استهلال برای عموم مؤمنان مستحب است و اختصاص به گروه، قشر خاص و ستادی ندارد؛ اگرچه در کشور ما افرادی و ستاد استهلال بسیار قوی به این امر اقدام میکنند.
اصل رویت هلال امری شخصی است و خود فرد باید ماه را ببیند یا از دو نفر عادل که ماه را دیدهاند بشنود یا عدهای بگویند که به گفته آنان اطمینان پیدا کند؛ هرچند عادل هم نباشند، و یا از اول ماه شعبان در حالیکه ثابت شده باشد، سی روز بگذرد و یا حاکم شرع ثبوت آن را حکم کند.
مسأله اول ماه یک امر تکوینی است و حتی اگر برای یک نفر هم مشخص نشود، اول ماه به طور طبیعی خواهد آمد و روزی هم پایان ماه قمری خواهد شد و این امر در هر یک ماه از ماههای سال صدق میکند؛ اما چون مکلفان باید به وظایف شرعی خود عمل کنند و باید برای آنان ثابت شود که اول ماه چه زمانی است.
فقها براساس روایات فتوا داده و فرمودهاند «صم للرویة و افطر للرویة»، یعنی زمانی که ماه رویت شد روزه بگیرید و وقتی ماه دیده شد افطار کنید؛ از اینرو براساس فتوای فقها یکی از روشهای ثبوت اول ماه، رویت حسی شخص است یعنی شخصا با چشم خود هلال ماه را در افق ببیند و وقتی هلال ماه را دید، روز بعد از آن، اول ماه جدید و آن روز آخر ماه پیشین است.
از راههای دیگر برای اثبات اول ماه آن است که دو نفر عادل شهادت دهند که این به عنوان بینه شرعیه است و نه تنها در اینجا حجت است بلکه در موارد بسیار زیادی ثبوت امور مبتنی بر بینه شرعیه و شهادت عدلین مورد پذیرش شارع مقدس است.
اگر دو مرد عادل آمدند و شهادت دادند و شهادت آنان «ان حسا» بود؛ به این معنا که ما خودمان هلال ماه را در افق دیدهایم، این شهادت پذیرفته است، اما شهادت بر شهادت پذیرفته نیست یعنی اگر آنها شهادت دهند و بگویند دو نفر نزد ما شهادت دادند که ماه را دیدهاند، تنها برای خودشان حجت است و شهادت دو نفر بعدی حجت شرعی ندارد مگر اینکه سبب اطمینان یا یقین شود.
راه سوم برای اثبات اول ماه شهادت عدهای است که از گفته آنان اطمینان حاصل شود ولو آنها عادل نباشند؛ در این زمینه دقیقتر آن است که بگوییم همان یقین و اطمینان حجت است؛ از اینرو برخی از فقها به این نکته اشاره کردهاند که اگر از گفته اخترشناسان و براساس تقویم، برای کسی یقین حاصل شد کفایت میکند.
چهارمین راه برای اثبات اول ماه گذشت سی روز از اول ماه قبل است؛ مثلاً اول ماه شعبان ثابت شده است، با گذشت سی روز از اول ماه شعبان، این ماه تمام و روز بعد اول ماه رمضان است؛ از آنجا که ماه قمری 29 یا 30 روز است؛ پس از گذشت سی روز، قطعاً این ماه تمام و ماه جدید آغاز میشود.
حکم حاکم آخرین روش برای اثبات اول ماه است که البته پیرامون آن مباحثی نیز مطرح میشود؛ بسیاری از فقها فرمودهاند حکم حاکم «احد الطرق» یعنی یکی از راههای ثبوت اول ماه است، به این معنا که اگر حاکم و ولی فقیه حکم فرمود، اول ماه ثابت میشود. اما برخی دیگر از فقها نظرشان این است که حکم حاکم به عنوان «احدالطرق» نیست، بلکه اگر حاکم حکم فرمود تبعیت از حکم او واجب است؛ بنابراین دیگران هم باید تبعیت کنند.
رسا ـ نظر حضرتعالی درباره مسأله حکومت و چگونگی حکم حاکم شرع و ولی فقیه در حکومت اسلامی به ویژه در اعلام رویت هلال ماه چیست؟
حکم حاکم شرع و ولی فقیه نه تنها در مسأله رویت هلال بلکه در بسیاری از امور دیگر فصلالخطاب است؛ چراکه در احکام شرع بنبستی وجود ندارد و اینگونه نیست که مردم حیران و سرگردان بمانند.
بنابراین اگر در مسأله رؤیت هلال ماه اختلاف پیش آید و وضعیتی به وجود آید که هلال ماه دیده نشود و از طرق مختلف رؤیت، هلال ماه نیز ثابت نشود، اما برای حاکم شرع و ولی امر ثابت شود و براساس آن حکم کند، باید همگان از آن تبعیت کنند.
رسا ـ آیا حکم حاکم در مناطقی هم که از روشهای مختلف هلال رویت نشود، فصل الخطاب است؟
بله حکم حاکم در مناطقی که مثلا ابر بود و یا از روشهای مختلف هلال رویت نشد و این امر شاید سبب اختلاف و دو دستگی هم شود، فصل الخطاب خواهد بود؛ گرچه حکم حاکم هم براساس مستندات صحیح شرعی است.
رسا ـ با توجه به فصلالخطاب بودن حکم حاکم در مسأله رویت هلال، آیا میتوان گفت که رویت هلال ماه از وظایف حاکم شرع است؟
خیر، رویت هلال ماه از وظایف حاکم شرع نیست، بلکه وظیفه هر فردی است؛ مسأله حکم حاکم شرع به شخص برنمیگردد و مانند رؤیت هلال نیست که خود ماه را ببیند، اما وقتی حکمی از سوی حاکم شرع صادر شود، تبعیت از آن لازم است.
رسا ـ آیا اعلام مراجع تقلید و یا اعلام حاکم شرع به معنای حکم است؟
اعلام مراجع تقلید و حتی اعلام حاکم شرع به معنای حکم نیست؛ چرا که حکم باید تصریح به حکم شود، اما اگر فرمودند برای ما ثابت شده است، این ثبوت اگر اطمینانآور و یقینی باشد برای مکلفان حجت و تبعیت از آن لازم است، اما اگر اطمینان نیاورند و فرض اینکه اعلام کردند برای ما ثابت شده فردا اول ماه رمضان است و افرادی در این خصوص شک داشتند، میتوانند آن روز را به عنوان آخر ماه شعبان حساب کرده و روزه هم در آن روز واجب نیست و البته باید این نکته را هم بدانند که مخالفت با مراجع معظم تقلید و مخالفت با ولی امر و یا حکم ایشان جایز نیست.
رسا ـ در صورتی که رهبر معظم انقلاب طبق سنوات گذشته تنها نظر بدهند، آیا مقلدین باید به مراجع خودشان رجوع کنند؟
بر فرض که حاکم شرع حکم نکرده باشد و صرفاً نظر بدهد به این معنا که برای ایشان ثابت شده است و برخی مراجع دیگر هم بگویند ثابت نشده است، این امر برمیگردد به طرقی که جهت ثبوت هلال در فتاوا آمده است؛ بنابراین در اینجا یک طریق حکم حاکم است. اگر طرق دیگر هم وجود نداشت؛ اینجا امر به یقین و اطمینان خود فرد بر میگردد.
یعنی اگر از اعلام دفتر مقام معظم رهبری و اینکه برای ایشان ثابت شده یا نظر مرجع تقلید اطمینان حاصل شد که فردا اول ماه جدید است باید مطابق آن عمل کند و اگر این اطمینان حاصل نشد، چون هیچ کدام از طرق ثبوت اول ماه پیش نیامده باید آن روز را جزو آخرین روز ماه قبل بداند.
رسا ـ در چه صورتی فرد میتواند از حاکم شرع تبعیت نکند؟
فقها و مراجع تقلیدی که حکم حاکم شرع را یکی از طرق ثبوت اول ماه میدانند، در اینباره تبصرهای دارند مبنی بر اینکه اگر مکلف مطمئن شود حاکم شرع در اعلام اول ماه اشتباه کرده میتواند تبعیت نکند که البته این امر برای مکلفین و مقلدین ثابت نخواهد شد و مشکل است بتوانند بفهمند حاکم شرع اشتباه کرده است. این نکته هم حائز اهمیت است که مخالفت علنی و ظاهری با حکم حاکم جایز نیست.
رسا ـ اگر مستند حکم حاکم معلوم باشد که مثلاً حاکم چون چشم مسلح را معتبر میداند و رویت نیز با چشم مسلح انجام یافته، تکلیف کسانی که از فقیهی تقلید میکنند که چشم مسلح را معتبر نمیداند، چیست؟
اینجا تفاوت در فتوا مطرح میشود؛ اگر حاکم رویت با چشم مسلح را کافی میداند و مرجع تقلید مکلف کافی نمیداند، برای مقلد کفایت نمیکند؛ برفرض که برای او یقینی شده باشد که حکم حاکم مستندش رویت حسی نبوده و رویت با چشم مسلح بوده است و با چشم غیر مسلح هم ماه دیده نشده و براساس رویت با چشم مسلح حکم شده است، در اینباره مکلف به سبب اینکه در طرق ثبوت مقلد مرجع تقلید است و این طریق را مرجع تقلید او کافی ندانسته و احدالطرق نمیداند، شخص نمیتواند براساس آن عمل کند و همانطور که گفته شد، مخالفت با حکم حاکم هم جایز نیست.
بنابراین اگر مکلفی مقلد مرجع تقلیدی است که رؤیت با چشم مسلح را کافی نمیداند و به طور فرض ولیفقیه و حاکم شرع براساس رؤیت با چشم مسلح اعلام به حکم اول ماه کرده است، مکلف نظر مرجع تقلیدش مبنی بر اینکه رؤیت هلال ماه با چشم مسلح کافی نیست را بداند و بداند حاکم براساس رؤیت با چشم مسلح اعلام به حکم کرده است، میتواند بر مبنای مسأله و مبنای فقهی مرجع تقلید، طبق وظیفه خود عمل کند.
رسا ـ آیا از نظر علمی و فقهی تعارضی در نظر حاکم شرع و مراجع تقلید پیش خواهد آمد؟
خیر تعارضی در نظر حاکم شرع و مراجع تقلید پیش نخواهد آمد، اختلاف برمیگردد به طرق ثبوت اول ماه که آیا تمام این راهها طبق روشهای ثبوت اول ماه است یا خیر و بحث جدی مطرح شده در سالهای اخیر هم آن است که رؤیت با چشم مسلح کافی است یا خیر؛ هرچند هم در این امور تفاوت نظر وجود داشته باشد، اما بین فتوای فقیه و حکم حاکم شرع تعارضی پیش نخواهد آمد.
رسا ـ پس نتیجه تفاوت در اصل طرق اول ماه بین فقها در چیست؟
تمام مراجع تقلید به یک شکل حکم نمیکنند و فقها از گذشته گفتهاند که اگر حاکم شرع یا مرجع تقلید جامع الشرایطی حکم بر اثبات اول ماه کرد، تبعیت بر دیگران واجب و لازم است؛ بنابراین نتیجه تفاوت در اصل طرق اول ماه در این مسأله که امروز یا فردا اول ماه است، ظاهر میشود.
رسا ـ آیا اثبات رویت هلال ماه امری تقلیدی است؟
اثبات رویت هلال ماه به خود فرد برمیگردد و تقلیدی نیست، اما طرق ثبوت اول ماه امری تقلیدی است و هر فردی طبق فتوای مرجع تقلید خود باید بررسی کند که راههای ثبوت اول ماه را کدام یک از موارد فوق ذکر کردهاند.
اینکه آیا برای فرد ثابت شود یا نه یا ثابت شده یا نه این مسأله تقلیدی نیست؛ ممکن است حتی برای مرجع تقلید یا برای ولی فقیه و حاکم ثابت نشده باشد و برای خود فرد ثابت شده باشد که اگر ثابت شود باید طبق همان ثبوتی که برای خود او وجود دارد عمل کند و اگر هیچ مرجعی اعلام نکرد که فردا اول ماه رمضان است و حاکم هم حکم نکرد و شخصی برای خودش ثابت شد که فردا اول ماه رمضان است، باید روزه بگیرد.
رسا ـ اینکه میفرمایید اثبات رویت هلال ماه امری تقلیدی نیست، پس اصل مراجعه به فتوای مرجع تقلید در طرق ثبوت اول ماه برای چیست؟
اصل مراجعه به فتوای مرجع تقلید در طرق ثبوت اول ماه و سنخیت رؤیت به عنوان مراجعه مقلد به مرجع تقلید است نه به عنوان کارشناس و امروزه برای اینکه مراجع معظم تقلید و به خصوص رهبر معظم انقلاب در مسأله ثبوت اول ماه کارشناس هستند و بحث رؤیت هلال و کیفیت رؤیت را به خوبی میدانند، مقلد میتواند به عنوان نظریه کارشناس و خبره که اعلام میکند فردا اول ماه است، ولو اینکه حکم نکند، از این نظر تبعیت کند.
رسا ـ اگر ولی فقیه یا مرجع تقلیدی از باب اطمینان به کارشناس و خبره بودن آنان، بفرمایند برای ما اول ماه ثابت شده است، مقلد باید تبعیت کند؟
بله مقلد باید تبعیت کند؛ اینجا دیگر بحث تقلیدی نیست بلکه بحث مراجعه به کارشناس است و حتی مراجع تقلید و فقها درباره رویت اول ماه فرمودهاند «اگر برای کسی از تقویم مقومین و نظر اخترشناسان هم اطمینان و یقین حاصل شود که فردا اول ماه است باید براساس همین اطمینان و یقین خود عمل کند».
رسا ـ آیا بحث رویت هلال ماه دارای آثار شرعی است؟
رویت هلال و ثبوت اول ماه دارای آثار شرعی بسیار زیادی است؛ بسیاری از اعمال مکلفان و وظایف شرعی آنان اعم از واجب مانند روزه ماه مبارک رمضان، حرام مانند روزه داری روز عید فطر و قربان و مانند امور مستحب، روزهداری عید غدیر، 17 ربیعالاول و 27 رجب و بسیاری از امور مکروه که در برخی ایام برخی از کارها کراهت دارد مانند روزه روز عاشورا از جمله آثار ثبوت حکم شرعی است و ابتنای احکامی که بر رویت هلال و ثبوت اول ماه است.
رسا ـ مهمترین علت اختلاف میان کشورهای اسلامی در بحث رویت هلال ماه و شروع ماههای قمری چیست؟
اختلافی که بین کشورهای اسلامی و حتی کشورهای پیرو مکتب اهل بیت(ع) در مسأله رویت هلال گاهی یک روز و یا دو روز پیش میآید، مبتنی بر اختلاف در افق است؛ تفاوتهایی از نظر افق وجود دارد که در برخی نقاط هلال زودتر رویت میشود؛ مثلا اگر غروب ماه در روز آخر ماه بسیار بسیار نزدیک باشد؛ یعنی وجود ماه در افق بسیار کوتاه باشد، در منطقه دیگری ممکن است اصلا رویت نشود؛ اگر ثبوت اول ماه را مبتنی بر رویت دانستیم، آنجا اول ماه ثابت نشده است و لذا آخر ماه قبل میشود.
پس نمیتوان گفت حتما در همه مناطق ماه در روز خاصی رویت خواهد شد؛ این مهمترین موضوعی است که گاهی اختلاف پیش میآید، اما تنها سبب اختلاف این نیست؛ اختلاف در برخی مواقع به فتاوای فقها و ملاکهایی که برای این مسأله دارند بر میگردد که گاهی بسیاری از فقها اتحاد افق را شرط میدانند و میگویند اگر در یک منطقهای ماه رویت شد، نقاطی که دارای افق متحد با آن منطقه است یا لااقل غریب به یکدیگر هستند، برای آنجا هم کافی است و برای نقاط دیگر کافی نیست؛ پس نقاط دیگر که ماه را ندیدند باید آن روز را آخر ماه قبلی بدانند.
برخی دیگر براساس نظرهایی که دارند اتحاد در شب را کافی میدانند یعنی بلاد، کشورها و شهرهایی که شبشان با یکدیگر مشترک است ولو چند ساعتی با هم مشترک باشد. یعنی فرضا اگر اینجا شب است، در آن مناطق هم شب باشد؛ ولو اینکه چند ساعت اختلاف داشته باشند نه اینکه آنجا روز باشد؛ براساس این نظر در یک جا اگر ماه رویت شد برای تمام مناطقی که اتحاد در شب داشته باشند، کفایت میکند و این امر تقریبا یک نیمکره را در برمیگیرد.
به نظر برخی فقها در یک کشور از کشورهای اسلامی که رویت شد برای بسیاری دیگر کافی است؛ در حالی که به فتوای مرجع دیگر کفایت نمیکند و عمل مکلف باید براساس اجتهاد خود در صورتی که خودش مجتهد است و یا فتوای مجتهد باشد که اگر این اختلاف در فتوا بود، اختلاف در عمل هم پیش میآید و در نتیجه ممکن است افراد دو روز متفاوت را بر این اساس عید بدانند.
دیدگاه دیگر رویت حسی یعنی رویت با چشم عادی یا چشم مسلح است که در اینباره هم تفاوت نظر فتوای فقهی وجود دارد که برخی فقها دیدن با چشم مسلح را کافی میدانند اما عده دیگر کافی نمیدانند؛ بر این اساس اگر مرجع تقلیدی برایش ثابت شد که ماه با چشم مسلح مانند تلسکوپ و دوربین رویت شده است، اعلام میکند که روز بعد اول ماه جدید است اما برای مجتهد دیگر یا مقلد آن مجتهد یا مرجع که رویت با چشم مسلح را کافی نمیداند، اول ماه ثابت نشده و آن روز را باید آخر ماه قبل بداند.
رسا ـ با توجه به فراوانی دانشجویان علم نجوم، بالا رفتن سواد، اطلاعرسانی کامل و این که در سیر افلاک و نجوم، یک صدم ثانیه هم جابجایی رخ نمیدهد و قابل محاسبه است، اگر منجمان اتفاق نظر داشته باشند که رویت هلال اصلاً امکانپذیر نیست، آیا محل استناد خواهد بود؟ و اینکه اگر کسی بگوید رویت هلال برای من ثابت شده، آیا جای اشکال نیست؟
بینه شرعیه اگر علم به خلاف باشد حجت نیست یعنی اگر دو نفر آمدند و شهادت دادند و حاکم علم به خلاف دارد و میداند که اینها اشتباه میکنند ولو اینکه دو نفر عادل هستند، شهادت آنان اثری ندارد؛ بنابراین اگر از گفته اخترشناسان که براساس محاسبات دقیق پیشبینی میکنند ثابت شد اول ماه و برای شخص عادی یا مجتهد فقیه علم آید که فردا اول ماه است یا نیست؛ اگر دو نفر بر خلاف آن شهادت دادند، چون حاکم اینجا علم دارد، شهادت آنان کفایت نمیکند مگر اینکه شهادت آنها علم او را متزلزل و تبدیل به شک و تردید کند.
اگرچه ممکن است پیشبینیهای دقیق موجب علم شود و کفایت کند، اما در اینباره هم اختلافنظرهایی ممکن است بین اخترشناسان به وجود آید؛ همانطور که این اختلافنظرها در تمام علوم وجود دارد. به عنوان نمونه ممکن است وجود ماه را در افق پیشبینی کنند اما در مسأله رویت که آیا دیده میشود یا نه، دچار اختلاف شوند؛ یعنی به ظن یا گمان پیشبینی کنند که اگر مانعی مانند ابر وجود نداشته باشد، ماه در افق دیده میشود یا اینکه احتمال رویت آن قوی است.
براساس روایات که احکام هم مبتنی بر آنها است و اعمال مکلفان هم باید براساس احکام شرعی باشد، رویت ملاک ثبوت ماه است، نه وجود و تولد ماه؛ بنابراین ممکن است اخترشناسان پیشبینی کنند که ماه متولد شده است و در افق وجود دارد اما رویت میشود یا نه، این بحث بعدی است که اگر رویت شد، فردای آن روز اول ماه است و اگر رویت نشد، اول ماه نخواهد بود.
رسا ـ درباره اختلاف مبنا با حاکم شرع بحثهای فقهی مطرح است. چگونه است وقتی یکی از راههای اثبات رؤیت هلال را اعلام حاکم به شمار رفته، برخی از آقایان معتقدند حاکم در مبنا باید با نظر آن مرجع تقلید، هم نظر باشد تا حکم حاکم پذیرفته شود؟ در این امر یک تناقضی وجود دارد که از یک طرف به حاکم ارجاع میدهیم و از آن طرف حاکم را مقید میکنیم، نظر حضرتعالی در اینباره چیست؟
همانطور که پیش از این متذکر شدم، به نظر برخی از فقها حکم حاکم فصلالخطاب و احدالطرق است و به نظر برخی دیگر اگر هم احدالطرق نباشد، تبعیت از آن لازم است؛ بنابراین بر دیگران هم تبعیت لازم است و علم به اشتباه حکم حاکم به ویژه برای مقلدان کم پیش میآید.
اگر شخصی مقلد مرجعی است که فرضا رویت با چشم مسلح را کافی نمیداند و شخص بداند که حاکم براساس رویت با چشم مسلح حکم کرده است؛ اینجا نمیتواند تبعیت کند اما مخالفت هم نمیتواند بکند و اگر آن مخالفت نباشد اختلافی پیش نخواهد آمد.
یعنی از نظر حاکم به طور رسمی عید اعلام میشود اما عدهای که به نظرشان این حکم از نظر طرق ثبوت یا اختلاف فتوا خلاف است، مانند افرادی که در ماه مبارک رمضان بیمار هستند و روزه نمیگیرند، مشکلی نیست که آن روز را عید بگیرند، اما علنی نمیتوانند روزهخواری کنند و افرادی هم که بنا برمستندات یا علم و یقین خود باید روزه بگیرند، نمیتوانند افطار کنند.
برخی افراد هم هستند که روزه نیستند و چیزی هم نمیخورند و اگر مخالفتی نکنند ولو اینکه در نماز عید هم شرکت نکنند، مشکلی پیش نخواهد آمد؛ زمانی مشکل پیش میآید که اینها اعلام مخالفت کنند و این را اسلام جایز نمیداند ولو اینکه مقلد مرجعی باشند یا اینکه خودشان براساس شواهد و ادلهای که در دست دارند آن روز را عید ندانند.
رسا ـ در پایان اگر نکته خاصی در نظر دارید بفرمایید؟
اگرچه ستاد مجهزی در نقاط مختلف کشور و حتی کشورهای همسایه برای رویت ماه در افق اقدام به استهلال میکنند، اما توصیه میکنم که مؤمنان به استحباب استهلال عمل کنند؛ اگر هم تفاوت نظری وجود دارد و برای آنها اول ماه ثابت نشد، به شایعات دشمن توجه نکنند تا اختلاف و دو دستگی در افراد جامعه پیش نیاید که این اختلاف شایسته نیست.
منبع:رسا