تازه های کتاب
تازه های انتشارات کتاب ناب
بایسته های فرهنگ
سازمان های فرهنگی
- شورای وزارت خانه های فرهنگی، گامی درجهت تحقق حکمرانی فرهنگی
- حکمرانی فرهنگی
- برنامه اصلاحات معاونت فرهنگی
- حکمرانی در شکل کلان نیاز دارد، بداند در کجا سفت و کجا منعطف باشد
- انتصاب دبیر شورای فرهنگ عمومی کشور
- نادره رضایی، معاون امور هنری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی شد
- فعالیتهای معاونت فرهنگی وزارت ارشاد در جهت اهداف انقلاب اسلامی است
مسائل نظری
حوزه علمیه
دانشگاه
- انتشار کتابهای فقهی درباره مسائل روز
- گزارشی از حضور استاد احمد مبلغی در مجمع جهانی فقه اسلامی
- ادله فقهی الزام حاکمیت به حجاب
- ظرفیتها و چالشهای استفاده از فقه در تقنین
- حجاب امری اجتماعی، با امکان قانونگذاری
- مسئله اجازه همسر، نیازمند بحث فقاهتی است
- کسانی که در اصول تابع دیگران باشند، نباید خود را مجتهد بدانند
- تمدید مهلت ارسال اثر به پنجمین دوره انتخاب کتاب برگزیده دانشگاهی
- بازسازی منابع تاریخی مفقود شیعه
- رتبهبندی علمی دانشگاهها، پژوهشگاهها و مؤسسات آموزش عالی وابسته به حوزه علمیه قم
- انتصاب ریاست نهاد نمایندگی رهبری در دانشگاهها
- ۱۳ دانشگاه ایرانی در جمع هزار دانشگاه برتر دنیا
- ضرورت پردازش دادههای علمی و کتابخانهای
- دکتر محسن جوادی معاون فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی شد
علمی آموزشی
علمی پژوهشی
هنر
- وضعیت فلسفه در سده اخیر حوزه علمیه قم
- فقهی که بخواهد نظریهپرداز باشد، در بستر درسهای تخصصی و پژوهشهای آزاد شکل میگیرد
- ضرورت پرداختن به مکتب فقهی و اصولی امام خمینی (ره)
- قطب فرهنگی اسلام «عقل» است
- مدیر حوزه های علمیه خواهران کشور انتخاب شد
- جامعه الزهراء س یادگاری پربرکت از حضرت امام ره
- تغییر و تحول در نظام آموزشی حوزههای علمیه
اخبار و مسائل کتاب
نقد و معرفی کتاب
- برنامه اصلاحات معاونت فرهنگی
- حکمرانی در شکل کلان نیاز دارد، بداند در کجا سفت و کجا منعطف باشد
- فعالیتهای معاونت فرهنگی وزارت ارشاد در جهت اهداف انقلاب اسلامی است
- برگزیدگان همایش بیست و پنجم کتاب سال حوزه
- صدور پروانه فعالیت کتابفروشان
- مصوبات جلسات 645 تا 647 هیات انتخاب و خرید کتاب
- علیرضا مختارپور، رئیس کتابخانه ملی و مهدی رمضانی، سرپرست نهاد کتابخانههای عمومی کشور شد
اقتصاد
اجتماعی
- باید امید آفرینی کنیم
- طرح اصلاح قیمت بنزین می توانست بهتر از این اجرا شود
- خواستار استمرار معافیت مالیاتی اصحاب فرهنگ، هنر و رسانه هستیم
- در عرصه جنگ اقتصادی، به طور قاطع دشمن را عقب می زنیم
- دولت خسته نیست
- فعالیت 11 هزار و ۹۰۰ رسانه دارای مجوز در کشور
- افرادی که نفوذ پیدا می کنند داغترین شعارهای حاکمیتی را میدهند
- وفاق ملی ضرورت تداوم انقلاب اسلامی
- ادله فقهی الزام حاکمیت به حجاب
- ثبتنام بیمه درمان تکمیلی اصحاب فرهنگ، هنر، رسانه
- مسئله اجازه همسر، نیازمند بحث فقاهتی است
- بیانیه تشکر و قدردانی بیش از چهل نفر از علما وفضلای حوزه علمیه خطاب به اقای دکترجوادی
- بیانیه تشکر و قدردانی بیش از چهل نفر از علما وفضلای حوزه علمیه خطاب به اقای دکترصالحی
- نگاهی به اندیشه آیت الله هاشمی رفسنجانی ره
کد خبر: 1770
1391/12/10 22:49
افشای اسرار ترور امام موسی صدر
یکی از جدا شدههای مهم از معمر قذافی به من گفت که تقریبا او در لیبی کشته شد. کتاب «سبز و سیاه» مصاحبه با عبدالرحمن شلقم، وزیر امور خارجه اسبق و نماینده سابق لیبی در سازمان ملل منتشر شد. دیپلماسی […]
یکی از جدا شدههای مهم از معمر قذافی به من گفت که تقریبا او در لیبی کشته شد.
کتاب «سبز و سیاه» مصاحبه با عبدالرحمن شلقم، وزیر امور خارجه اسبق و نماینده سابق لیبی در سازمان ملل منتشر شد.
دیپلماسی ایرانی: کتاب «سبز و سیاه» مصاحبه با عبدالرحمن شلقم، وزیر امور خارجه اسبق و نماینده سابق لیبی در سازمان ملل توسط انتشارات عظام و با همکاری دیپلماسی ایرانی منتشر شد.
این کتاب در حقیقت سلسله مصاحبههای شلقم با شبکه خبری العربیه بود که به طور هفتگی سال گذشته در سایت دیپلماسی ایرانی منتشر شدند و اکنون مجموعه آنها در قالب کتاب منتشر شدهاند. زوایایی از زندگی معمر قذافی و خانوادهاش، سیاست های مختلف او، اسرار ترور امام موسی صدر، دوران استبدادی قذافی، تعاملش با رهبران سیاسی جهان و پروندههای مختلفی که در زمان حیات قذافی جنجال ساز بودند، مثل پرونده لاکربی، پرونده هستهای لیبی، تعامل با اروپا، جنگ ایران و عراق و ... از جمله موضوعاتی هستند که در این کتاب به آنها پرداخته شده است.
این نخستین بخش از سلسله مجموعههای در حال انتشار تاریخ دیپلماسی شفاهی است که توسط دیپلماسی ایرانی و انتشارات عظام در حال تهیه و انتشار است.
در بخشی از این کتاب درباره امام موسی صدر آمده است:
بعدا درباره چهرههای دیگری نیز صحبت میکنیم. ولی در اینجا در تاریخ اوت ۷۸ توقف میکنیم. زمانی که امام موسی صدر در هنگام سفرش به لیبی ناپدید شد. چه اطلاعاتی در دست داری که با توجه به آنها درباره آنچه رخ داد مطمئن هستی؟
من باید برایت روشن کنم که من با امام موسی صدر دیدار نکردم به غیر از دو بار در قاهره. زمانی که ما دانشجو بودیم او برای ما سخنرانی میکرد. وقتی لیبی هم آمد من با او نبودم. اما صحبتهایی که بعد از آن شد من در ابتدا به این باور رسیدم که او در لیبی کشته شد. بعدا نسبت به این اعتقادم شک کردم، زمانی که مرحوم یونس بن قاسم مدیر سازمان امنیت برایم تعریف کرد که او از لیبی خارج شد در حالی که با خودش اموالی میبرد. او میگفت که او در ایتالیا ربوده و کشته شد. اما بعد از آن من بن سانو، وزیر کشور وقت را خواستم و به او گفتم که من یک پاسخ صادقانه در این زمینه میخواهم. این مساله مربوط به چهار سال پیش است.
آنها تاکید کردند که او با پاسپورت و ویزای ایتالیا وارد این کشور شد و کذا و کذا. اما حرف دیگری نیز به من زده شد که میگفت که احتمالا او را بعدا ابونضال کشت و یک چیزهایی از این قبیل. پس سه روایت شد. یکی میگوید که در لیبی کشته شد، یکی میگوید که وارد ایتالیا شد و در آنجا ناپدید شد و دیگری این که او وارد ایتالیا شد و توسط ابونضال کشته شد. یکی از جدا شدههای مهم از معمر قذافی به من گفت که تقریبا او در لیبی کشته شد.
چرا؟ قذافی از او چه میخواست؟
قذافی در آن موقع.. قذافی هر دفعه حالتی سراغش میآمد. یک بار حالت قومی عربی به سراغش میآمد، یک بار حالت اسلامی، یک بار حالت آفریقایی در آن موقع این حالت به سراغش آمده بود که تفسیر قرآن را مجددا انجام دهد و چارچوب دین اسلام را مجددا تعریف کند. مثلا یک بار گفت قل هو الله احد، کلمه قل که امری است جزئی از قرآن نیست. واجب است که بگوییم الله احد الله الصمد، این فعل امری را خداوند به محمد (ص) داد که.. برای همین کلمه قل نیست.. این را در دانشگاه مولایمان محمد میگفت و این را خطاب به سنیها میگفت.
امام موسی صدر خشمگین شد و گفته میشود که به او گفت تو چیزی از دین نمیفهمی و به اسلام گستاخی میکنی و به پیامبر گستاخی میکنی. و میگویند که امام صدر معمر قذافی را توبیخ کرد. و معمر قذافی خشمگین شد، غضبی شدید...
و برای همین او را کشت؟
و برای همین او را گرفتند، او و دو همراهش و بردند به جایی که تا به امروز مشخص نیست و کشته شد و در لیبی دفن شد.
اگر این روایت را ملاک بگیریم چیزی به حساب سوریه گذاشته نمیشود آن طوری که قذافی در آن موقع گفت؟
یعنی نکتهای هست که یک نفر در دورانی که بر سر سرکیس اختلاف شد، گفت...
الیاس سرکیس، رئیس جمهوری اسبق لبنان؟
بله، رئیس جمهوری اسبق. یکی گفت برادر او را چه کارش کنیم؟ یکی گفت به لیبی تبعیدش کنیم. (با خنده) یعنی این که فهمیدی چگونه ازش خلاص شویم. اولا کسی که به لیبی او را فرستاد و راضیاش کرد که به آنجا برود هواری بومدین بود. بومدین امام صدر را قانع کرد که به لیبی برو و با معمر قذافی دیدار کن برای حرکت ملی. بعدا شنیدم که بومدین وقتی حکایت ناپدید شدن امام موسی صدر را شنید خشمگین شد و وقتی از قذافی پرسید او جواب روشنی به او داد.
قذافی تلاش کرد سر این موضوع مانور دهد، حادثه امام موسی صدر باعث تیرگی شدید میان روابط قذافی با مرحوم هواری بومدین شد. اما نمیدانم که.. او خشمگین شد غضبی شدید از ناپدید شدن امام صدر به بومدین دست داد. برای این که احساس کرد که فریب خورده است. اما نمیدانم که آیا واکنش شدیدی از حافظ اسد بر سر ناپدید شدن موسی صدر بود یا خیر.
آیا منظوری داری؟
چه منظوری دارم، منظورم حقیقت است.
که او خشمگین نشد یا حافظ اسد موضعی واقعا شدید بیان نکرد؟
شاید چنین چیزی باشد. من در آن موقع از مغضوبشدگان بودم. یعنی من در آن موقع زمانی که این اتفاقها رخ داد در اقامت اجباری بودم و نمیتوانستم موضوع را پیگیری کنم...
آیا بحث سر این موضوع را بعدا هم با قذافی مطرح نکردی؟
قذافی یک روز.. من به تو گفتم قذافی چه گونه بود، قصه تلفن صحبت کردنش را برایت گفتم یا چیزهایی از این قبیل. وقتی که میگفت ای عبدالرحمن از خیمه بیرون برویم. وقتی با تو مینشست او همیشه پروندهای همراهش بود که در آن دستگاه ضبط جاسازی شده بود. وقتی که میگفت بیا قدم بزنیم بفهم که با او ضبط نیست. و به من گفت که ای برادر عبدالرحمن من میخواهم قصه موسی صدر را بدانم...
او از تو پرسید؟
(با خنده) بله. من فهمیدم که این یعنی میخواهد آمار بگیرد.. گفتم که والله چه ربطی به من دارد، نمیدانم. گفت که من متحیرم و هر کسی یک چیز به من میگوید. و من گفتم چگونه بفهمم من فقط میتوانم ازشان بپرسم، کاری غیر از این بلد نیستم انجام دهم. برای این که دوستانم هستند و نمیتوانم غیر از این چیزی با آنها بگویم. آنچه مرا بیشتر متحیر کرد پاسخش نبود، نفس خود سوال بود که خودش میپرسید. آیا او میخواهد به من بگوید تو صحبت میکنی و انتقاد میکنی حواست باشد.. ها.. مثلا .. آیا از من میخواهد که صحبت کنم و پرس و جو شوم که بعد از این که مساله لاکربی حل شد و با پرداخت اموال قصه حل و فصل شد از من میخواهد که همین راه را پیش بگیرم. حقیقت این است که آن روز من نگران شدم و از بسیاری از همکاران پرسیدم که معمر از من درباره امام موسی صدر پرسید و من را با خودش به خارج از چادر برد بدون این که همراهش ضبط شد، آیا این تهدید است یا صادق است یا این که میخواهد یک راه خروجی به هر طریقی شده بیابم..
چی فهمیدی؟
والله نفهمیدم، او در آن وقت میخواست همه پروندهها را حل و فصل کند و از قضیه امام موسی صدر کلافه شده بود برای این که یک نظر عمومی در لیبی نسبت به لبنان بود .. بعد از این که همه روابط را عادی کردیم و کذا و کذا.. لیبیاییها لبنان را دوست داشتند. نگاه عمومی لیبیاییها به لبنان این است که لبنان کشور فرهنگ و فیلم و آهنگ و کتاب و اینها است. به لبنان میرفتند، از جمله سرمایهگذاران و روابط بسیار مستحکمی میان لیبی و لبنان بود اما این مساله معضل شده بود. من یک بار در حضور امین جمیل که او زنده است، داشتیم به همراه پسرش پیر در خیمه شام میخوردیم، به معمر گفتم برادر معمر حالا که جناب رئیس جمهور هست من سفارتخانهای لیبیایی در بیروت میخواهم که مجللتر از هر سفارتخانهای در دنیا باشد. گفت که چرا. گفتم لبنان خودش اتاق عملیات سیاسی و اقتصادی و فرهنگی است حتی برای میهن عربی و نباید از آن غفلت کنیم. الآن منطقه در حالت سیال است. میتوانیم لبنان و سوریه و ایران و اسرائیل را از خلال لبنان درک کنیم. در حالی که ما در آن غایبیم. گفت الآن دیر وقت است و شب است و بعدا دربارهاش صحبت میکنیم.
و حرف نزد؟
ابدا.»
علاقهمندان میتوانند با مراجعه به shdj دیپلماسی ایرانی این کتاب را خریداری یا با شماره تلفن ۲۲۲۵۹۳۶۲ تماس حاصل کنند.
این نخستین بخش از سلسله مجموعه های در حال انتشار تاریخ دیپلماسی شفاهی است که توسط دیپلماسی ایرانی و انتشارات عظام در حال تهیه و انتشار است.
سبز و سیاه (گفتوگو با عبدالرحمن شلقم)، ترجمه سید علی موسوی خلخالی با مقدمهای از سید محمد صادق خرازی، هفته گذشته منتشر و با قیمت ۷۵۰۰۰ ریال از سوی انتشارات عظام توزیع میشود.
دیپلماسی ایرانی: کتاب «سبز و سیاه» مصاحبه با عبدالرحمن شلقم، وزیر امور خارجه اسبق و نماینده سابق لیبی در سازمان ملل توسط انتشارات عظام و با همکاری دیپلماسی ایرانی منتشر شد.
این کتاب در حقیقت سلسله مصاحبههای شلقم با شبکه خبری العربیه بود که به طور هفتگی سال گذشته در سایت دیپلماسی ایرانی منتشر شدند و اکنون مجموعه آنها در قالب کتاب منتشر شدهاند. زوایایی از زندگی معمر قذافی و خانوادهاش، سیاست های مختلف او، اسرار ترور امام موسی صدر، دوران استبدادی قذافی، تعاملش با رهبران سیاسی جهان و پروندههای مختلفی که در زمان حیات قذافی جنجال ساز بودند، مثل پرونده لاکربی، پرونده هستهای لیبی، تعامل با اروپا، جنگ ایران و عراق و ... از جمله موضوعاتی هستند که در این کتاب به آنها پرداخته شده است.
این نخستین بخش از سلسله مجموعههای در حال انتشار تاریخ دیپلماسی شفاهی است که توسط دیپلماسی ایرانی و انتشارات عظام در حال تهیه و انتشار است.
در بخشی از این کتاب درباره امام موسی صدر آمده است:
بعدا درباره چهرههای دیگری نیز صحبت میکنیم. ولی در اینجا در تاریخ اوت ۷۸ توقف میکنیم. زمانی که امام موسی صدر در هنگام سفرش به لیبی ناپدید شد. چه اطلاعاتی در دست داری که با توجه به آنها درباره آنچه رخ داد مطمئن هستی؟
من باید برایت روشن کنم که من با امام موسی صدر دیدار نکردم به غیر از دو بار در قاهره. زمانی که ما دانشجو بودیم او برای ما سخنرانی میکرد. وقتی لیبی هم آمد من با او نبودم. اما صحبتهایی که بعد از آن شد من در ابتدا به این باور رسیدم که او در لیبی کشته شد. بعدا نسبت به این اعتقادم شک کردم، زمانی که مرحوم یونس بن قاسم مدیر سازمان امنیت برایم تعریف کرد که او از لیبی خارج شد در حالی که با خودش اموالی میبرد. او میگفت که او در ایتالیا ربوده و کشته شد. اما بعد از آن من بن سانو، وزیر کشور وقت را خواستم و به او گفتم که من یک پاسخ صادقانه در این زمینه میخواهم. این مساله مربوط به چهار سال پیش است.
آنها تاکید کردند که او با پاسپورت و ویزای ایتالیا وارد این کشور شد و کذا و کذا. اما حرف دیگری نیز به من زده شد که میگفت که احتمالا او را بعدا ابونضال کشت و یک چیزهایی از این قبیل. پس سه روایت شد. یکی میگوید که در لیبی کشته شد، یکی میگوید که وارد ایتالیا شد و در آنجا ناپدید شد و دیگری این که او وارد ایتالیا شد و توسط ابونضال کشته شد. یکی از جدا شدههای مهم از معمر قذافی به من گفت که تقریبا او در لیبی کشته شد.
چرا؟ قذافی از او چه میخواست؟
قذافی در آن موقع.. قذافی هر دفعه حالتی سراغش میآمد. یک بار حالت قومی عربی به سراغش میآمد، یک بار حالت اسلامی، یک بار حالت آفریقایی در آن موقع این حالت به سراغش آمده بود که تفسیر قرآن را مجددا انجام دهد و چارچوب دین اسلام را مجددا تعریف کند. مثلا یک بار گفت قل هو الله احد، کلمه قل که امری است جزئی از قرآن نیست. واجب است که بگوییم الله احد الله الصمد، این فعل امری را خداوند به محمد (ص) داد که.. برای همین کلمه قل نیست.. این را در دانشگاه مولایمان محمد میگفت و این را خطاب به سنیها میگفت.
امام موسی صدر خشمگین شد و گفته میشود که به او گفت تو چیزی از دین نمیفهمی و به اسلام گستاخی میکنی و به پیامبر گستاخی میکنی. و میگویند که امام صدر معمر قذافی را توبیخ کرد. و معمر قذافی خشمگین شد، غضبی شدید...
و برای همین او را کشت؟
و برای همین او را گرفتند، او و دو همراهش و بردند به جایی که تا به امروز مشخص نیست و کشته شد و در لیبی دفن شد.
اگر این روایت را ملاک بگیریم چیزی به حساب سوریه گذاشته نمیشود آن طوری که قذافی در آن موقع گفت؟
یعنی نکتهای هست که یک نفر در دورانی که بر سر سرکیس اختلاف شد، گفت...
الیاس سرکیس، رئیس جمهوری اسبق لبنان؟
بله، رئیس جمهوری اسبق. یکی گفت برادر او را چه کارش کنیم؟ یکی گفت به لیبی تبعیدش کنیم. (با خنده) یعنی این که فهمیدی چگونه ازش خلاص شویم. اولا کسی که به لیبی او را فرستاد و راضیاش کرد که به آنجا برود هواری بومدین بود. بومدین امام صدر را قانع کرد که به لیبی برو و با معمر قذافی دیدار کن برای حرکت ملی. بعدا شنیدم که بومدین وقتی حکایت ناپدید شدن امام موسی صدر را شنید خشمگین شد و وقتی از قذافی پرسید او جواب روشنی به او داد.
قذافی تلاش کرد سر این موضوع مانور دهد، حادثه امام موسی صدر باعث تیرگی شدید میان روابط قذافی با مرحوم هواری بومدین شد. اما نمیدانم که.. او خشمگین شد غضبی شدید از ناپدید شدن امام صدر به بومدین دست داد. برای این که احساس کرد که فریب خورده است. اما نمیدانم که آیا واکنش شدیدی از حافظ اسد بر سر ناپدید شدن موسی صدر بود یا خیر.
آیا منظوری داری؟
چه منظوری دارم، منظورم حقیقت است.
که او خشمگین نشد یا حافظ اسد موضعی واقعا شدید بیان نکرد؟
شاید چنین چیزی باشد. من در آن موقع از مغضوبشدگان بودم. یعنی من در آن موقع زمانی که این اتفاقها رخ داد در اقامت اجباری بودم و نمیتوانستم موضوع را پیگیری کنم...
آیا بحث سر این موضوع را بعدا هم با قذافی مطرح نکردی؟
قذافی یک روز.. من به تو گفتم قذافی چه گونه بود، قصه تلفن صحبت کردنش را برایت گفتم یا چیزهایی از این قبیل. وقتی که میگفت ای عبدالرحمن از خیمه بیرون برویم. وقتی با تو مینشست او همیشه پروندهای همراهش بود که در آن دستگاه ضبط جاسازی شده بود. وقتی که میگفت بیا قدم بزنیم بفهم که با او ضبط نیست. و به من گفت که ای برادر عبدالرحمن من میخواهم قصه موسی صدر را بدانم...
او از تو پرسید؟
(با خنده) بله. من فهمیدم که این یعنی میخواهد آمار بگیرد.. گفتم که والله چه ربطی به من دارد، نمیدانم. گفت که من متحیرم و هر کسی یک چیز به من میگوید. و من گفتم چگونه بفهمم من فقط میتوانم ازشان بپرسم، کاری غیر از این بلد نیستم انجام دهم. برای این که دوستانم هستند و نمیتوانم غیر از این چیزی با آنها بگویم. آنچه مرا بیشتر متحیر کرد پاسخش نبود، نفس خود سوال بود که خودش میپرسید. آیا او میخواهد به من بگوید تو صحبت میکنی و انتقاد میکنی حواست باشد.. ها.. مثلا .. آیا از من میخواهد که صحبت کنم و پرس و جو شوم که بعد از این که مساله لاکربی حل شد و با پرداخت اموال قصه حل و فصل شد از من میخواهد که همین راه را پیش بگیرم. حقیقت این است که آن روز من نگران شدم و از بسیاری از همکاران پرسیدم که معمر از من درباره امام موسی صدر پرسید و من را با خودش به خارج از چادر برد بدون این که همراهش ضبط شد، آیا این تهدید است یا صادق است یا این که میخواهد یک راه خروجی به هر طریقی شده بیابم..
چی فهمیدی؟
والله نفهمیدم، او در آن وقت میخواست همه پروندهها را حل و فصل کند و از قضیه امام موسی صدر کلافه شده بود برای این که یک نظر عمومی در لیبی نسبت به لبنان بود .. بعد از این که همه روابط را عادی کردیم و کذا و کذا.. لیبیاییها لبنان را دوست داشتند. نگاه عمومی لیبیاییها به لبنان این است که لبنان کشور فرهنگ و فیلم و آهنگ و کتاب و اینها است. به لبنان میرفتند، از جمله سرمایهگذاران و روابط بسیار مستحکمی میان لیبی و لبنان بود اما این مساله معضل شده بود. من یک بار در حضور امین جمیل که او زنده است، داشتیم به همراه پسرش پیر در خیمه شام میخوردیم، به معمر گفتم برادر معمر حالا که جناب رئیس جمهور هست من سفارتخانهای لیبیایی در بیروت میخواهم که مجللتر از هر سفارتخانهای در دنیا باشد. گفت که چرا. گفتم لبنان خودش اتاق عملیات سیاسی و اقتصادی و فرهنگی است حتی برای میهن عربی و نباید از آن غفلت کنیم. الآن منطقه در حالت سیال است. میتوانیم لبنان و سوریه و ایران و اسرائیل را از خلال لبنان درک کنیم. در حالی که ما در آن غایبیم. گفت الآن دیر وقت است و شب است و بعدا دربارهاش صحبت میکنیم.
و حرف نزد؟
ابدا.»
علاقهمندان میتوانند با مراجعه به shdj دیپلماسی ایرانی این کتاب را خریداری یا با شماره تلفن ۲۲۲۵۹۳۶۲ تماس حاصل کنند.
این نخستین بخش از سلسله مجموعه های در حال انتشار تاریخ دیپلماسی شفاهی است که توسط دیپلماسی ایرانی و انتشارات عظام در حال تهیه و انتشار است.
سبز و سیاه (گفتوگو با عبدالرحمن شلقم)، ترجمه سید علی موسوی خلخالی با مقدمهای از سید محمد صادق خرازی، هفته گذشته منتشر و با قیمت ۷۵۰۰۰ ریال از سوی انتشارات عظام توزیع میشود.
منبع:19دی
مطالب مشابه