کد خبر: 2011

1391/11/04 17:54

نسخه چاپی | دسته بندی: ---
0
بازدیدها: 575

تشکر سید محمد خاتمی از عسگراولادی، انتقاد از کدیور/ جریانی هست که می خواهد امام را مظهر خشونت، نفی و طرد دیگران، عدم تحمل هیچکس و ...معرفی کند+پاسخ رسالت

کوبیدن بر طبل نفرت و عده ای را از صحنه بیرون کردن به هر قیمتی و هرگونه رفتاری با انها مجاز بودن و از آن طرف مصونیت دادن به هتاکان و حمله کنندگان و در مقابل حتی امکان دفاع از خود را به طرف مظلوم ندادن […]

کوبیدن بر طبل نفرت و عده ای را از صحنه بیرون کردن به هر قیمتی و هرگونه رفتاری با انها مجاز بودن و از آن طرف مصونیت دادن به هتاکان و حمله کنندگان و در مقابل حتی امکان دفاع از خود را به طرف مظلوم ندادن هم ناورا است و هم بر خلاف مصالح کشور است

سید محمد خاتمی: آدم کمی بدبین می شود که چه دستی در کار است که هم کسانیکه انتصاب به انقلاب دارند در دو جهت دو طیف؛ طیف افراطی تندرو درونی و طیفی از آن طرف که به اصل انقلاب وابسته بوده ولی دچار تندروی است و نیز کسانی که با اصل اسلام و انقلاب مخالفند دست به دست هم داده اند و به تخریب چهره امام می پردازند و این امر جای تأسف دارد.

به گزارش سرویس سیاسی انتخاب ؛ وی در دیدار با اعضای سازمان جوانان مجمع نیروهای خط امام (ره) ضمن انتقاد از 3 طیف تندرو که عملا به تخریب چهره امام مشغولند، تلویحا و بدون ذکر نام، از محسن کدیور انتقاد و از عسگراولادی تقدیر کرد.

خاتمی با اشاره تلویحی به اظهارات اخیر عسگراولادی گفت:  من تشکر مي‌کنم از بعضی شخصیت‌های متین و با سابقه ای که شجاعت مي‌کنند در این موقعیت و دم از نزدیکی دلها به همدیگر مي‌زنند از این نفرت افکنی موجود جلوگیری مي‌کنند و مي‌دانم هزینه هم مي‌پردازند. این نشانه ایمانشان و ظرفیت آنهاست که این کار مي‌کنند این کار، کار درستی است.

متن کامل سخنان رئیس جمهور سابق ایران در ادامه آمده است:

بسم الله الرحمن الرحیم

در روزهای آغازین بهمن هستیم و در اینجا صحبت از بهمن و بیست و دوم بهمن شد. جا دارد که ما به عنوان نقطه عطفی در تاریخ ملت ایران و اغاز مرحله جدید حیات سیاسی؛ اجتماعی و تاریخی مردم مان از آن یاد کنیم. و نیز از نقش ممتازی که حضرت امام در این جریان داشتند.

درست است که در درون انقلاب ما گرایش های مختلف وجود داشتند ولی فراگیری انقلاب و حضور جامع همه اقشار ملت در اثر نقشی بود که امام داشتند.دم از انقلاب زدن و امام را ندیدن امری نادرست و جفا به تاریخ است. یک تحلیل گر که درست قضایا را بررسی می کند این نقش را می بیند پیوند بین امام و انقلاب ما یک پیوند واقعی است نه اینکه به زور بخواهیم آن را تحمیل کنیم.

گروه ها و جریانات هر کدام جای خود را دارند،هر چند معتقدم ریشه انقلاب را باید در صد سال قبل جستجو کرد ولی نقش امام در بالفعل شدن جریان و آمدن مردم و توده های عظیم مردم غیر قابل انکار است. حالا کسانی بپسندند یا نپسندند این نقش را نمی توانند انکار کنند. حاکمیت وشخصیت امام بود که سبب شد حکومت دو هزار و پانصد ساله یک جریانی که همه نیروهای دنیا پشت سر او بودند و همه می دانیم که چه کار با مملکت کرد آن را کنار بزنند واگر امام نبود تحقق پیدا نمی کرد این را اشاره کردم چون معتقدم به امام جفا می شود.

من احساس می کنم امروز گاه تخریب امام (نه نقد امام)، یعنی ندیدن جایگاه بلندی که امام داشته و پیوندی که با انقلاب ما داشته و تداوم انقلاب در اثر این پیوند دارد رایج می شود. این مساله غیر از این است که بگوئیم در فلان جا با در فلان کار هم می توان به تصمیم و کار امام یا رهبری ایراد گرفت. خود امام هم فرموده اند که ممکن است ایشان هم اشتباه بکنید. ولی تخریب این نقش ممتاز امام، جریانی است که این روزها به شکل جدیدی در امده.

عده ای بودند که انقلاب منافع انها را از بین برد با انقلاب و اسلام هم مخالف بودند . از اول هم به جای نقد ناسزا می گفتند و تخریب می کردند، ولی متأسفانه در سال های اخیر یک نوع جریانی در داخل که امکانات فراوانی هم از نظر تبلیغاتی دارد و صدایش هم بلند است چهره ای از امام می خواهد نشان بدهد که گویا امام مظهر خشونت؛نفی دیگران طرد دیگران،عدم تحمل هیچکس و هیچ چیزی که نمی پسندیدند بودند و متاسفانه در رسانه های ارتباط جمعی ما اینگونه می اید برای توجیه رفتارها و کردارهای نادرستی که احیاناً هست. و این جفای بزرگی است به امام در کنار کسانیکه امام و انقلاب و هیچ چیز را قبول ندارند و سعی میکنند با کوبیدن امام و نفی امام که از اول انقلاب هم بوده اصل انقلاب را رد بکنند و در واقع عقده هایشان را به خاطر منافع اجتماعی و سیاسی و اقتصادی که از دست داده اند باز کنند در کنارش جریان دیگری را می بینیم که به نام انقلاب و اسلام ، گاهی چهره ای از امام نشان می دهد که گویا آنچه که رخ داده و هست و نادرست است امام خیلی بدتر و بالاترش را انجام دادند یعنی گویا انچه در این سالها رخ داده خیلی ملایم تر بوده از آن چیزی که امام می خواستند رخ بدهند برای توجیه یک سری مسائل. افراطیون این کار را می کنند که خیلی مساله خطرناک است.

اما وجه سوم این که بعضی از کسانیکه در درون در طیف انقلاب هم قرار می گیرند یعنی ممکن هم است نسبت به حکومت فعلی و رفتار ما و اصلاح طلبان و غیر اصلاح طلبان اعتراض داشته باشند و با هم اختلاف داشته باشیم ولی معمولا در مجموعه ای قرار می گیرند که متعلق به انقلاب است یا توقع این است که چنین باشد انها هم دست به کار شده اند برای تخریب شخصیت امام آن هم با استناد به مطالبی که پایه و اساس آن معلوم نیست چگونه هست و کمک می کنند به دو جریان دیگر که امام را می خواهند تخریب کنند.

آدم کمی بدبین می شود که چه دستی در کار است که هم کسانیکه انتصاب به انقلاب دارند در دو جهت دو طیف؛ طیف افراطی تندرو درونی و طیفی از آن طرف که به اصل انقلاب وابسته بوده ولی دچار تندروی است و نیز کسانی که با اصل اسلام و انقلاب مخالفند دست به دست هم داده اند و به تخریب چهره امام می پردازند و این امر جای تأسف دارد.

آن دو دسته دیگر که اصلا حرف های ما را نمی شوند ولی کسانیکه واقعا فکر میکنیم اصل انقلاب را قبول دارند خواهش می کنیم دست از این کار غلط و نادرست بردارند و این نتیجه اش هم هر چه باشد به نفع کسانی است که نه اسلام را می خواهند و نه انقلاب را نه ایران را و نه دلشان برای مردم ایران سوخته است.

نکته دیگر اینکه 22 بهمن که سالروز پیروزی انقلاب ما است قبل از آن امام یک دولت تشکیل داد در راس دولت یک شخصیت بسیار متین و معتبری که سابقه مبارزات و تفکر اسلامی داشت اقای مهندس بازرگان را گذاشتند با اینکه خیلی کسان دیگر بودند ولی امام ایشان را انتخاب کرد این رویکرد نشان داد که امام خیلی فراگیرتر از دیگران به انقلاب و ایران و نظام می اندیشند و می خواهند همه کسانیکه به ایران و اسلام اتصال دارند در درون باشند و از وجودشان بهره گیری شود.

تازه وقتی خواستند دولت موقت را تشکیل دهند گفتند چون ملت مرا قبول دارد من دولت را تعیین می کنم امام از اول این بر نکته مهمی تأکید می کنند و آن این که واقعیتی و پدیده ای به نام ملت وجود دارد و اوست که تصمیم می گیرد و من هم به نمایندگی از او این کار را می کنم.

دستور کاری هم که برای دولت موقت تعیین می کنند عبارت است از تمهید انعقاد مجلس مؤسسان (که بعد شد مجلس خبرگان) برای تنظیم قانون اساسی،رفراندوم اصل نظام و بعد همه پرسی قانون اساسی و استقرار همه امور طبق قانون مصوب مردم.

امام اگر همان روزهم می گفت جمهوری اسلامی همه می پذیرفتند اما امام گفت همه پرسی برای اصل نظام و طبق نظر مردم عمل شود.

اینها امور بسیار مهمی است که در انقلاب ها کمتر می بینیم و بعد روی جمهوری اسلامی تأکید می شود و اینقدر اصرار که جمهوری باشد می شد بگویند خلافت یا امارت یا همه حرف هایی که زده می شود.

مگر بغل دست ما امارت اسلامی وجود نداشت مگر امروز جریانات تندی که فکر می کنند که همه دستاوردهای بشری نادیده انگاشته شود و دیدگاه های تنگ و تلخ و خشک به نام اسلام بر مردم تحمیل شود مگر اینها نیستند و کسانی که جز فشار و خشونت و حذف و تبعیض به هیچ چیزی پای بند نیستند مگر همین ها به امام فشار نمی اوردند که شما انحراف دارید و می گفتند جمهوری بدعت است ولی امام روی جمهوری اسلامی تاکید داشت.

آنچه امروز ما داریم دنبال می کنیم اینکه ما جمهوری اسلامی می خواهیم جمهوری یعنی جمهوری باشد جایگاه مردم مشخص باشد نسبت دولت با مردم معلوم و حکومت تابع مردم باشد در مقابل مردم مسؤول باشد حکومت بداند رای مردم چیست و طبق آن اقدام کند.

حکومت مصالح ملی را در نظر بگیرد و این امکان را ملت داشته باشد که آن را جا به جا کند اینها جمهوری است البته اسلامی هم باید باشد. اسلامی که احکامش؛ اخلاقش، ادبش باید اجرا شود البته اسلامی در جمهوری اسلامی رسمی است که در عرصه حکومت و اجتماع با معیارهای جمهوریت و دموکراسی سازگار باشد هم طبعا دموکراسی اش بر خلاف معیارهای اساسی اسلام نباشد نه هر اسلامی؛ اسلامی که رای مردم را قبول ندارد ...

ما اسلامی می خواهیم که به رای مردم اعتقاد داشته باشد حرمت مردم نگه داشته شود ازادی بیان و اندیشه و نیز تامین مصالح ملی رعایت شود و این همان. اسلامی که در انقلاب آمده بود. در ایران انقلاب شده مصالح ملی ایران از اولویت های مهم است در سیاست خارجی در مسائل اقتصادی و اجتماعی پیشرفت؛ توسعه و عدالت. این ها مسائلی است که بایددر جمهوری اسلامی باشد .ما جمهوری اسلامی را چنین دیدیم و می بینیم و چنین از آن دفاع می کنیم.

در دل ایران هم مشکلات زیادی وجود دارد و همین دلیل هم هست می گوییم نباید براندازی شود چون به اصل انقلاب و جمهوری اسلامی اعتقاد داریم و اگر هم انتقادی داریم اینکه چرا از اصولی که به اصل نظام و جمهوری اسلامی لطمه می زند انحراف پیدا شده باید برگردیم به اصولی که در متن انقلاب و مورد قبول مردم بود.

این طور نیست که اگر هم براندازی شود مشکلات ایران حل خواهد شد.از هرج و مرج تا تجزیه مسائلی است که می تواند ایران را تهدید کند به همین دلیل ما نه اصلا می توانیم تصور کنیم با حمله خارجی و دخالت بیگانه که هیچ منافع ما را نمی خواهد ایران شکل دیگری را پیدا کند نه بصورت های دیگر به عنوان فروپاشی و از بین رفتن اما در عین حال گفتیم و می گوئیم که برای جلوگیری از اینها باید تجدید نظری در سیاست ها رویکردها بشود. کوبیدن بر طبل نفرت و عده ای را از صحنه بیرون کردن به هر قیمتی و هرگونه رفتاری با انها مجاز بودن و از آن طرف مصونیت دادن به هتاکان و حمله کنندگان و در مقابل حتی امکان دفاع از خود را به طرف مظلوم ندادن هم ناورا است و هم بر خلاف مصالح کشور است .

من تشکر می کنم از بعضی شخصیت های متین و با سابقه ای که شجاعت می کنند در این موقعیت و دم از نزدیکی دلها به همدیگر می زنند از این نفرت افکنی موجود جلوگیری می کنند و می دانم هزینه هم می پردازند.این نشانه ایمانشان و ظرفیت آنهاست که این کار می کنند این کار کار درستی است.

ما باید تجدید نظر بکنیم و به خاطر آن خطر بزرگ که احتمالش هر چه باشد محتملش بسیار قوی است. شاید به سوی همدلی برویم با حفظ مواضع خودمان، کسانیکه منطقی تر فکر میکنند به مصالح ملی بهتر می اندیشند ولو اینکه نظریات متفاوتی دارند می توانند دلها را به هم نزدیک کنند.

شما بخصوص جوانان هم می توانید نقش داشته باشید و آن پیوندها را ایجاد کنید در حالیکه از آن مواضع اصولی نباید منحرف شوید میتوانید در تلطیف فضا جریاناتی مثل شما که هم جوانید و هم خوش فکر، موثر باشید.

این مساله را قبول دارم که تا انتخابات می شود دور هم جمع می شویم و بعد هم می رویم تا سال بعد و انتخابات دیگر.

اصلاح طلبی و هر جریانی که وجود دارد خوب است برنامه های اساسی تری داشته باشد که اتفاقا در متن آن برنامه هاست که انتخابات و موضع گیری هم مشخص تر میشود.

اینکه خیال کنیم همه مشکلات در حکومت حل می شود این طور نیست مردم را باید توجیه کنیم.

باید دستاورهای دوران اصلاحات را گفت امروز هم خیلی ساده می شود مقایسه کرد باید دید خیلی از امور آن روزها بهتر بوده یا امروز!؟

خوشبختانه مسائلی که در این سالها پیش امد جبران کرد کم کاری ما را و مردم خودشان مقایسه می کنند.

 

 

منبع:
انتخاب
 
 
پاسخ روزنامه رسالت به سیدمحمد خاتمی
آقاي خاتمي در اين ديدار مي‌گويد:‌"آدم احساس مي‌كند كه كوه فاخري به نام ايران مانند يك كوه يخ در حال آب شدن است."
- رسالت در سرمقاله خود نوشت:
اخيرا آقاي سيد محمد خاتمي رئيس مجمع روحانيون مبارز طي سخناني در جمع اعضاي سازمان جوانان مجمع نيروهاي خط امام (ره) مطالبي گفته كه در سايت‌هاي ضد انقلاب انعكاس داشته است.
بخشي از اصلاح‌طلبان در اثر غفلت يا جهل، مرتكب اعمالي شدند كه مردم در 9 دي 88 با برگزاري يك رفراندوم سراسري موضع خود را در برابر اين اعمال اعلام كردند. درك اين معنا كه اكنون آنها چه سير و سلوك سياسي‌اي را در پيش گرفته‌اند و به چه مسائلي فكر مي‌كنند مهم است.
بازخواني مطالب آقاي خاتمي به ما كمك مي‌كند حداقل بفهميم چه مي‌گويند و راه را از كجا اشتباه آمده‌اند كه به اينجا رسيده‌اند.
1- آقاي خاتمي در اين ديدار مي‌گويد:‌"آدم احساس مي‌كند كه كوه فاخري به نام ايران مانند يك كوه يخ در حال آب شدن است."
ايران اسلامي امروز يك كشور مقتدر و امن است. اين در حالي است كه منطقه و جهان بر حسب اخباري كه همه روزه مي‌شنويم دچار بحران‌هاي عجيب سياسي و اقتصادي است.
امروز ملت ايران در مسير پيشرفت، ركوردهايي در همه قلمروها باقي گذاشته‌ است كه يا بي‌نظير و يا كم‌نظير است.
امروز كار بزرگ دانشمندان ايران در همه قلمروهاي علمي، ايران را در بين 10 كشور اول جهان قرار داده است.
حتي بدبين‌ترين ناظران و مفسران سياسي جهان چنين داوري‌اي ندارند كه اوضاع ايران مانند كوه فاخري است كه در حال آب شدن است، نمي‌دانم آقاي خاتمي اطلاعات و اخبار خود را از كجا كسب مي‌كند كه به چنين تصويري سياه از اوضاع مملكت رسيده است.
همان‌هايي كه ذهن ايشان را با سياه‌نمايي سوزنباني مي‌كنند توفيق داشتند نام او را در فتنه سال 88 به عنوان سران يا بسترسازان فتنه ثبت كنند. در حالي كه كافي است او چشم‌هايش را باز كند و ببيند اين تصوير كه از ايران مي‌دهد يك تصوير واقعي نيست.
2- آقاي خاتمي گفته است: "اين غلط است كه رهبري ديني در نظام ما از امام گرفته تا رهبر كنوني قابل نقد نيستند." اين حرف درستي است. معلوم نيست چه كسي به اين بيان تفوه كرده كه امام يا رهبري قابل نقد نيستند اما سخن اين است كسي كه حرف نقد امام و رهبري را به ميان مي‌آورد قبول دارد كه خود او و دوستانش در مجمع روحانيون ممكن است قابل نقد باشند؟
اين همه نخبگان جامعه، رهبري انقلاب و از همه مهمتر مردم فداكار ايران مشفقانه به آقاي خاتمي و دوستانشان گفتند؛ آقا تكليف انتخابات در كف خيابان معلوم نمي‌شود بايد نتايج را در صندوق‌هاي راي جستجو كرد. آقايان نپذيرفتند و دوستان خود را به خيابان‌ها ريختند. منافقين، سلطنت‌طلب‌ها ، بهائي‌ها و كمونيست‌ها هم با اين فراخوان همراهي كردند و وقايع تلخي را به وجود آوردند كه همه مي‌دانيم.
خون بي‌گناهان از جمله 22 شهيد مظلوم به زمين ريخته شد و آقايان نمي‌خواهند پاسخگوي اين خون‌ها باشند.
مردم به آقاي خاتمي و دوستانشان گفتند؛ آقا بياييد به قانون گردن بنهيد داوري شوراي نگهبان را بپذيريد، نپذيرفتند. در ادامه به آنها گفتند بياييد صندوق‌ها را باز شماري كنيد، نپذيرفتند. گفتند حرمت نظام را پاس بداريد نپذيرفتند. رفتند به خيابان‌ها و شعار دادند نه غزه نه لبنان، جانم فداي ايران. مردم سئوال كردند آقا اين چه ربطي به مخالفت با نتايج انتخابات دارد، باز هم نپذيرفتند.
گفتند مرغ يك پا دارد و اين حرف‌ها به ما مربوط نيست و ما حاضر نيستيم به انتقادها گوش كنيم تا چه رسد به اينكه پاسخ دهيم!
حرف مردم اين است كه اگر شما امام و رهبري را قابل نقد مي‌دانيد يك مقدار هم خود را قابل نقد بدانيد و بياييد به انتقادات و اعتراضات نخبگان و مردم پاسخ دهيد.
3- آقاي خاتمي پس از بيان آن دو نكته مي‌گويد: "ما اصلاح‌طلبان بايد رويمان را به مردم بگردانيم نه به سوي حكومت! حكومت به ما پشت كرده ما هم با بزرگواري بايد اين پشت كردن آنها را تحمل كنيم."
هر كس كه يك جو انصاف داشته باشد مي‌تواند از آقاي خاتمي سئوال كند؛ آيا اين شما بوديد كه به نظام پشت كرديد يا نظام به شما پشت كرد؟
شما وقتي كه به ده‌ها هزار برگزاركننده انتخابات كه از امين‌ترين مردم بر سر صندوق‌ها بودند تهمت تقلب و عدم رعايت امانت زديد و مردم را به شورش در خيابان‌ها دعوت كرديد شما به نظام پشت كرديد يا نظام به شما!
شما كه درون نظام بوديد چرا با اعلام شورش خياباني از نظام خارج شديد. چه كسي به شما اين فرمان را داد كه پشت به نظام و مردم كنيد و همه ساز و كارهاي قانوني براي فيصله ادعاها را ناديده بگيريد. شما در دوران اصلاحات گفتيد بنده ماموريت دارم محاربان حكومت را مخالف و مخالفين حكومت را منتقد و منتقدين حكومت را موافق كنم. در دوران اصلاحات دو بار شيپور خروج از حاكميت و خروج بر حاكميت از سوي دوستانتان بلند شد اما شما در برابر اين پديده زشت نايستاديد و سكوت كرديد!
در فتنه 88 خودتان رفتيد در اردوگاه مخالفين حكومت قرار گرفتيد، مرتب عليه نظام بيانيه داديد و پشت به حكومت كرديد. حالا مدعي هستيد حكومت به شما پشت كرده است؟!
مي‌گوييد؛ اصلاح‌طلبان رو به مردم كنند و حرف بزنند. خوب اين مردمي كه در 9 دي جمع شدند و شما و دوستانتان را خطاب قرار دادند و در شبكه‌هاي خبري داخل و خارج نيز انعكاس يافت- كه واقعا نظيري براي اين حضور (غير از حضور مردم در هنگام ورود امام به كشور و تشييع جنازه بنيانگذار جمهوري اسلامي) يافت نمي‌شود- چه پاسخي به سئوالات و اعتراضات مردم داديد؟
يكي از حرف‌هاي مردم اين بود چرا به حكومت پشت كرديد. مگر نتيجه انتخابات بر فرض كه ادعاي شما درست باشد - كه نيست- اين‌قدر مهم است كه بزنيد زير همه تعهدات اخلاقي، سياسي و ميثاق خود با مردم و نظام!؟
اقتدار ملي را شكستيد و نظام را به براندازي تهديد كرديد. حالا كه مردم مثل كوه ايستاده‌اند و از نظام صيانت مي‌كنند آمده‌ايد و مي‌گوييد "كوه فاخري به نام ايران مانند يك كوه يخ در حال آب شدن است." اجازه مي‌خواهم يك حقيقت را به شما بگويم و اين حقيقت آن است كه اين كوه اعتبار و حيثيت سياسي شماست كه مثل كوه يخ در حال آب شدن است. اگر باور نداريد انتخابات مجلس نهم را نگاه كنيد. خواهيد فهميد مردم با احدي شوخي ندارند و هيچ‌وقت معطل افراد و جريان‌ها نمي‌مانند و در پيمودن راه امام و رهبري معظم انقلاب ذره‌اي ترديد نمي‌كنند.
 

 

تگ های مطلب:
ارسال دیدگاه

  • bowtiesmilelaughingblushsmileyrelaxedsmirk
    heart_eyeskissing_heartkissing_closed_eyesflushedrelievedsatisfiedgrin
    winkstuck_out_tongue_winking_eyestuck_out_tongue_closed_eyesgrinningkissingstuck_out_tonguesleeping
    worriedfrowninganguishedopen_mouthgrimacingconfusedhushed
    expressionlessunamusedsweat_smilesweatdisappointed_relievedwearypensive
    disappointedconfoundedfearfulcold_sweatperseverecrysob
    joyastonishedscreamtired_faceangryragetriumph
    sleepyyummasksunglassesdizzy_faceimpsmiling_imp
    neutral_faceno_mouthinnocent

عکس خوانده نمی شود