کد خبر: 2174

1391/09/21 23:32

نسخه چاپی | دسته بندی: ---
0
بازدیدها: 1 778

ریا کاری وعوام فريبي در عرصه های سياسي/عبدالرحیم اباذری

یک وقتی ریا کاری و عوام فریبی از فردی گمنام و در جمع محدودی انجام می گیرد که پیامد های ناگوار آن در همان سطح محدود بروز و ظهور می یابد و آسیب هایش نیز مهار شدنی است اما گاهی این رذیله ی اخلاقی در […]

یک وقتی ریا کاری و عوام فریبی از فردی گمنام و در جمع محدودی انجام می گیرد که پیامد های ناگوار آن در همان سطح محدود بروز و ظهور می یابد و آسیب هایش نیز مهار شدنی است اما گاهی این رذیله ی اخلاقی در ظاهر از یک آدم برجسته ای رخ می نماید که دارای مسولیت مهم در جامعه است ، آن وقت آسیب هایش غیر قابل کنترل و جبران نا پذیر شده و ای بسا پیامدش به تغییر سرنوشت یک ملت ، نظام و کشورمنتهی گردد.

علمای اخلاق در تعریف ریا فرمودند که انسان به خاطر نفوذ در قلوب مردم و شهرت یافتن در میان آنان ، تظاهر به اعمال حسنه و خصال پسندیده و عقاید حقه کند . اگر این خود نمایی از اول با عمل همراه بوده باشد به آن ریاء آشکار گویند و اگر در میان عمل عارض وضمیمه شده باشد ، یکی از اقسام ریای خفی شمرده می شود .
آنچه روشن و مسلم است ، ریا در قرآن و کلام معصومین (علیهم السلام ) بمثابه شرک معرفی شده است و ریا کنندگان بشدت مورد توبیخ و سرزنش قرار گرفته و وعده جهنم به آنها داده شده است . علمای اخلاق نیز در پی تفسیر آیات ریا و تبیین کلام معصومین ، ریا را به اعتبارات گوناگون از نظر عبادی ، غیر عبادی ، از حیث خفی و جلی و از جهت ریا کنندگان و احکام آن به انواع و اقسام مختلف تقسیم کردند.مرحوم میرزا حبیب الله خوئی در جلد سوم« منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه » بیش از ده مورد آن را ذکر می کند. چنانکه امام خمینی در ذیل حدیث دوم از کتاب شریف «چهل حدیث» شرح مبسوطی پیرامون ریا وشکل های گوناگون آن ارائه داده ودر توضیح حیله ها وترفندهای شیطان ونفس اماره می نویسد:«مکائد شیطان ونفس به قدری دقیق وباریک است وصراط انسانیت به طوری نازک وتاریک است که تا انسان،موشکافی کامل نکند،نمی فهمدچه کاره است؟خودش گمان می کند کارهایش برای خداست،ولی برای شیطان است.انسان چون مفطور به حب نفس است،لهذا پرده ی خودخواهی،معایب اورا بر خود می پوشاند» که شرح و تفصیل آن دراین فرصت نمی گنجد .
در کتب اخلاقی علما وبزرگان بیشتر به جنبه های فردی این رذیله پرداخته شده وپیامدهای فردی وعقاب های اخروی آن مورد بررسی ودقت قرار گرفته است. در این مقاله سعی و هدف آن است که پیامدهای سیاسی واجتماعی ریا کاری و عوام فریبی مورد توجه وتذکر قرار گیرد که قبل از ورود به بحث اصلی لازم است به چند نکته اشاره شود :
1. اگر در تعریف ریا دقت شود ، روشن می گردد که در هرکار ریائی یک نوع شیطنت و مردم فریبی نیز نهفته است، زیرا فرد ریا کار با این ترفند می خواهد خود را عابد ، زاهد،شخصیت اخلاقی یا مدیر ، مدبر، دلسوز و خادم اهل بیت(علیهم السلام) یا نوکر مردم جلوه دهد در حالی که در واقع این گونه نیست وبلکه بدین طریق می خواهد در میان مردم چند روزی برای خود محبوبیت ، قدرت و آقائی دست وپا کند و این همان شیطنت و گول زدن دیگران است که از آن به « مردم فریبی» تعبیر آورده می شود .

2. گاهی ریا کاری وعوام فریبی با چند گناه دیگر جمع می شود.به عبارت روشنتر آدم ریا کار با یک عمل به چند گناه دیگر نیز مرتکب می گردد،مثلا اگر کسی دست شخصیت بزرگی را به قصد ریا ببوسد یا به پای او بیفتد،این فرد علاوه بر ریا ،فریب وشرک،نسبت به آن شخصیت بزرگ، گرفتار چاپلوسی نیز شده است. امام خمینی در ادامه بحث ریا به این مهم نیز پرداخته و اشاره می کند که:« گاهی این عمل ریایی مخلوط به چند معصیت دیگر هم می شود،مثل رسوا کردن وخوار نمودن واذیت کردن برادر ایمانی.گاهی جسارت کردن وهتک کردن از مومن که هر یک از آن ها از موبقات وبرای جهنمی کردن انسان،خود مستقل هستند.» اگر ریا را از این منظر مورد دقت وتامل قرار بدهیم،پیامد های سیاسی واجتماعی آن بسیار شکننده خواهد بود.گاهی فرد ریاکار با ترفند های گوناگون خود را دلسوز وخادم مردم جلوه داده ورقبا ومخالفانش را فئودال، خرده مالک، ایادی اجنبی وخائن به ملت تبلیغ کرده واین دروغ بزرگ را در میان آنان جا می اندازد.طبیعی است در یک همچون فضایی آدم های کوچک وحقیر مثل قارچ سر بیرون بیاورند وبر جای بزرگان نشینند وشخصیت های کاردان ،دلسوز وبزرگوار به انواع واقسام تهمت ها گرفتار شده ومنزوی شوند.چه ظلم ،ستم وخیانتی بالاتر از این می تواند باشد که در اثر یک ریا پدید می آید؟

3. ریا کاری ومردم فریبی در عرصه های سیاسی واجتماعی از اهمیت وحساسیت سرنوشت سازی بر خوردار است.بنابر این، حتی احتمال یک در صد هم در آن باید جدی گرفته شود.حمل بر صحت و حسن نیت در این وادی به هیچ وجه عقلایی وقابل توجیه نمی تواند باشد. به فرموده ی امام خمینی«امروز که فساد زیاد است،حمل به صحت صحیح نیست که هر که آمد خیال کنیم راست می گوید.»(صحیفه امام ،ج18،ص255) جالب است که معظم له در این جا از منافقین خلق مثال می آورد که با تمسک ظاهری به قرآن ونهج البلاغه وتظاهر به اخلاق ،ساده زیستی ومبارزه با امپریالیسم جهانی و...در زمان حاکمیت خود استاد ریاکاری ومردم فریبی شده بودند.

4. گرچه در اغلب موارد ، این توده ی مردمِ عوام هستند که قربانی ترفندهای ریا کاران در عرصه های سیاسی و اجتماعی می شوند ، اما باید توجه داشت گاهی بعضی ریا کاران به قدری ماهرانه و با ظرافت عمل می کنند که علاوه بر عوام ، بسیاری از خواص را هم سردرگم کرده و فریب شان می دهند که نمونه های عینی آن را در سالهای گذشته کم وبیش مشاهده کردیم.

5. یک وقتی ریا کاری و عوام فریبی از فردی گمنام و در جمع محدودی انجام می گیرد که پیامد های ناگوار آن در همان سطح محدود بروز و ظهور می یابد و آسیب هایش نیز مهار شدنی است اما گاهی این رذیله ی اخلاقی در ظاهر از یک آدم برجسته ای رخ می نماید که دارای مسولیت مهم در جامعه است ، آن وقت آسیب هایش غیر قابل کنترل و جبران نا پذیر شده و ای بسا پیامدش به تغییر سرنوشت یک ملت ، نظام و کشورمنتهی گردد.
در این مورد نمونه های تاریخی بسیاری را می توان مطرح کرد اما به جهت اختصار فقط به بک نمونه ی بارز بسنده می شود . هر وقت از رضاخان پهلوی نام برده می شود در مرحله ی نخست ، مفاهیمی از قبیل : استبداد ، قلدری ، ظلم ، ستم ، کشف حجاب ، تعطیل کردن مراسم عزاداری و خلع لباس از روحانیت در اذهان مردم تداعی می گردد . در حالی که او در آغاز کار با یک ژست کاملا دینی ، مذهبی و با شعار حمایت از پابرهنگان و دستگیری از ستمدیدگان و مبارزه با اشرافی گری پا به عرصه ی سیاسی کشور گذاشت و با تزویر و ریا و مردم فریبی ، همه را به سوی خود جلب کرد .
بیقین در به قدرت رسیدن رضاخان علل و عناصر داخلی و خارجی مختلفی نقش داشتند که در این میان این بُعد از شخصیت او را هرگز نمی توان دست کم گرفت . رضاخان با تیزهوشی و جسارت خاص خود این نقش را به خوبی ایفا کرد وبازیگر موفقی در این عرصه شد،بنابر این ریا کاری و عوام فریبی او را در چند مرحله می توان به شرح زیر ترسیم نمود :
الف- در کودتای1299ش،وقتی متن بیانیه های صادره از سوی رضا خان وهمکارش سید ضیاالدین طباطبائی را مرور می کنیم، شعار های ریاکارانه و به ظاهرارزشی زیادی مانند:«مبارزه با اعیان واشراف»،«محاکمه مفت خواران»،«حمایت از کارگران ودهقانان زحمتکش»،«تشکیل عدالتخانه حقیقی»،«تقسیم خالصه جات واراضی دولتی ما بین مردم»و... را مشاهده می نماییم. او برای این که نشان دهد در عمل نیز حامی طبقه پایین بوده واز اعیان واشراف متنفر است،چند نفر از آنان مانند:عین الدوله ،سعدالدوله،فرمانفرما،محتشم السطنه ودیگران را دستگیر وزندانی کرد.
ب- در ادامه، او طی بیانیه دیگر دستور داد تمام مشروب فروشی ها ،سالن های تئاتر،سینماوکلوب های قمار باید تعطیل گردد وهر فردی شراب خورد ومستی کرد در دادگاه نظامی محاکمه شود.
ج- رضاخان در یک اقدام دیگر جهت تکمیل پروژه ی عوام فریبی خود،دهه محرم 1341ق(پاییز1300ش)در حیاط قزاقخانه چادر زد ومجلس روضه خوانی براه انداخت.روزنامه های همسو نیز این مراسم را در سطح کشور وبخصوص در تهران با آب وتاب منتشر کردند به طوری که دستجات از محله های مختلف پایتخت روانه قزاقخانه شدند ،در آنجا سینه زدند وبه رضا خان تسیلت گفتند،او نیز به عنوان صاحب عزا ازحاضران احترام وپذیرائی کرد.
مورخان نوشتند: اودر مراسم شام غریبان،شمع به دست گرفته،جلوی قزاق ها به مساجد تهران می رفت ونوحه مخصوص این شب را با آنها زمزمه می کرد. عبدالله مستوفی که از نزدیک شاهد این صحنه ها بوده در خاطرات خود می نویسد:«درشصت سال گذشته چنین چیزی اصلا سابقه نداشت که نیروهای دولتی،آن هم قزاق ها مجلس عزا بر پا کنند،فقط ناصرالدین شاه در تکیه خود تعزیه برگزار می کرد،آن هم جنبه ی خانوادگی داشت.» رضا خان در ماه رمضان همین سال در همین قزاق خانه نیز سه شب مراسم احیا برگزار کرد.
برخی دیگر از تاریخ نویسان،رضا خان را تیز هوش ترین وپر کارترین فرد عصر خود معرفی کردند که البته کارهای مثبت هم انجام داد،مثل تامین امنیت در جنوب وشمال کشور که در آن ایام از جمله نیاز های مبرم وفوری مردم ایران بود که او طی سفرهای استانی به این امر مهم عینیت بخشید، اما چون اخلاص نداشت وهدفش چنگ زدن به قدرت بود،بنابر این از کارهای مثبتش هم بوی ریا ،تزویر ومردم فریبی به مشام می رسید.اما در اثر تبلیغات وسیع روزنامه های همسو، مردم وحتی بعضی خواص تحت تاثیر قرار گرفتند ونتوانسنتد به ماهیت واقعی او پی ببرند،بلکه او را منجی مُلک وملت یافتند وبه سلطنتش تن دادند.اگر روزنامه ها ومجلات آن روز مورد تورق قرار گیرد به راحتی می توان مشاهده کرد که چقدر القابی مانند:«ناجی امت»،«برآمده از توده مردم»،«موهبت الهی»،«هدیه آسمانی»و... از سوی افراد ومحافل گوناگون در مورد رضا خان بکار گرفته شده است که انسان بی اختیار انگشت به دهان می شود.
در این میان بعضی شخصیت های بر جسته مانند آیت الله مدرس که از ماهیت او وهمدستانش آگاهی کامل داشتند، تنها کسانی بودند که در مورد ریا کاری های او ایستادند،اما هر چه فریاد کشیدند واز آبروی خود مایه گذاشتند ،کسی گوش شنوایی نداشت.او به قدری خود را حامی ودلسوز ملت ورقبا ومخالفینش از جمله مدرس را خائن وایادی بیگانه جا زد که همه به این تبلیغات دروغ، ایمان آوردند.به همین سبب رضا خان وقتی مدرس را گرفت وبه خواف تبعید وبعد از مدتی آن فقیه مظلوم را به شهادت رسانید ،آب از آب تکان نخورد. بدین ترتیب یک خاندان سلطنتی دیگر بر اساس تزویر وریا وفریب کاری وظلمدر ایران شکل گرفت ورضا خان وپسرش حدود شصت سال سرنوشت این کشور ومردم را رقم زدند.
در نظام جمهوری اسلامی نیز نمونه هایی مانند ابوالحسن بنی صدر ومسعود رجوی را می توان مثال آورد که هیچ کدام صلاحیت وصداقت لازم برای مسئولیت های اجرایی وسیاسی را نداشتند، اما با ریا ،نفاق، فریب وغفلت مردم وبرخی خواص وارد صحنه شدند وبرای انقلاب ،نظام ومردم دردسر تراشیدند.این دو با روش های ریایی، خودشان را خادم ورقبای سیاسی شان را خائن مردم جا انداختند،عوامِ مردم وخواص عوام تر ازعوام مردم هم این دروغ وافترا ها را باور کردند.به طوری که در آن مقطع تاریخی یازده ملیون رای خیلی راحت و دودستی تقدیم این دونفرشدوشخصیت های بزرگی مثل شهید بهشتی، شهید با هنر،مقام معظم رهبری،ایت الله موسوی اردبیلی وآیت الله هاشمی رفسنجانی در تنگنای تاریک مظلومیت قرار گرفتندوتا مدتی منزوی شدند.اما برغم همه ی این مصائب،این شخصیت های بزرگ در برابر انحراف وعوام فریبی های این دو ایستادند،نامه مشترکی به محضرامام خمینی نوشتند وموارد انحرافی وقانون گریزی بنی صدر را مطرح ساختند. علاوه آقای هاشمی به این اقدام مشترک بسنده نکرد ومدرس گونه وارد میدان شد و نامه«بدون سلام»دیگری به امام نوشت وخطر تکرار تاریخ مشروطیت وخذف روحانیت بنیانگزار را مجددا به معظم له هشدار داد.جالب است در آن وقت نیز افراد کوته نگر وظاهربین که فقط نوک دماغشان را می دیدند واز بنی صدر حمایت می نمودند،نامه بدون سلام ایشان به امام را حمل بربی احترامی کردند.
باید به گذشته ها برگشت.تاریخ را خوب مطالعه کرد واز آن برای آینده درس عبرت والگو گرفت.
گویند یک شب دزدی به خانه ی کسی وارد شد،همه ی اشیاء قیمتی را داخل خورجین ریخت،با یک «یا علی» می خواست خورجین را کولش کند واز منزل خارج شود ناگهان صاحب منزل از راه رسید.وقتی صحنه را دید خطاب به دزد گفت:ای خوش انصاف!من سال ها زحمت کشیدم،یک عمر «یا حسین»گفتم،شب وروز خون دل خوردم واین اموال را به دست آوردم،حالا تو می خواهی با یک«یا علی»گفتن همه را از من بستانی؟!
این داستان اگر چه در اصل هم واقعیت نداشته وساختگی باشد اما می تواند از جهتی هشداردهنده باشد که مبادا کسانی که سابقه خوش وروشنی در انقلاب ندارند با یک یا علی ویا حسین گفتن ،یابا یک حضور در هیئات عزاداری وبایک چفیه به گردن انداختن واز امام زمان(عج) دم زدن وچند دعا وعبارت عربی حفظ وتکرار کردن، مردم را فریب داده وسرنوشت کشور ،انقلاب ونظام را به دست گیرند وباز هم برای نظام و مردم درد سر درست بکنند.
همه ی این امور برای ما یک دنیا قداست دارند وارزش محسوب می شوند،اما باید پذیرفت افراد اندک وحقیری نیز هستند که از این قداست ها سوء استفاده می کنند. چنانکه اخیرا در محفلی خطاب به دانش آموزان به شوخی یا به جد توصیه شد که«بروید راهیان نور،چهار –پنچ تا عکس با چفیه بگیرید،در آینده به دردتان می خورد.»همان طوری که در طول تاریخ از نام ویاد حضرت حجت(عج) بهره برداری ها شده ومی شود.
البته سوءاستفاده از امور مهم ومقدس همیشه بوده وخواهد بود،مهم این است که موارد خلوصی را از ریایی تشخیص بدهیم وبازی نخوریم. شناخت این امور چندان هم دشوار نیست وهیچ نیازی هم به «علم غیب»ندارد،فقط اندکی دقت،بصیرت واقعی ورهاشدن از قید وبندجناح ها وگروه های سیاسی می طلبد.
این موضوع اختصاص به ایام انتخابات ریاست جمهوری،مجلس شورای اسلامی وغیر آن ندارد باید در همه حال هوشیار وبیدار بود.باید حب وبغض های شخصی ومصلحت اندیشی های سیاسی وجناحی را کنار گذاشت وبه اصل نظام ،انقلاب ومردم اندیشید.باید هشدارهای امام را در مورد «نااهلان ونامحرمان انقلاب» جدی گرفت که فرمود:« من مجددا به همه مسئولین عرض می کنم که حساب این گونه افراد را از حساب مجاهدان راه خدا جدا سازند ونگذارند این« مدعیان بی هنر امروز» و«قاعدین کوته نظر دیروز» به صحنه ها بر گردند.( صحیفه امام ،ج21،ص93).من در میان شما باشم یا نباشم به همه وصیت وسفارش می کنم که نگذارند انقلاب به دست نا اهلان ونامحرمان بیفتد.نگذارید پیشکسوتان شهادت وخون در پیچ وخم های زندگی روزه مره ی خود به فراموشی سپرده شوند.(همان،ص280) از تجربه تلخ روی کار آمدن انقلابی نما ها وبه ظاهر عقلای قوم که هرگز با اصول واهداف روحانیت آشتی نکرده اند،عبرت بگیرند که مبادا گذشته ی تفکر وخیانت آنان فراموش ودلسوزی های بی مورد وساده اندیشی ها، سبب مراجعت آنان به پست های کلیدی وسرنوشت ساز نظام شود.» .(همان،ص285)
به امید آن روز ، والسلام.

 

منبع:19دی 

تگ های مطلب:
ارسال دیدگاه

  • bowtiesmilelaughingblushsmileyrelaxedsmirk
    heart_eyeskissing_heartkissing_closed_eyesflushedrelievedsatisfiedgrin
    winkstuck_out_tongue_winking_eyestuck_out_tongue_closed_eyesgrinningkissingstuck_out_tonguesleeping
    worriedfrowninganguishedopen_mouthgrimacingconfusedhushed
    expressionlessunamusedsweat_smilesweatdisappointed_relievedwearypensive
    disappointedconfoundedfearfulcold_sweatperseverecrysob
    joyastonishedscreamtired_faceangryragetriumph
    sleepyyummasksunglassesdizzy_faceimpsmiling_imp
    neutral_faceno_mouthinnocent

عکس خوانده نمی شود