کد خبر: 3463

1391/01/18 18:49

نسخه چاپی | دسته بندی: لینکستان (مطالب دیگران) / مطالب دیگران- چهره ها / چهره ها
0
بازدیدها: 1 862

امام موسی صدر از نگاه حضرت آیت الله سید موسی شبیری زنجانی : شخصیتی منصف، عرفی، مستقیم الفکر، مودب و روشن که در مجموع بی‌نظیر بود

چکیده: خداوند زودتر او را نجات دهد ... آقا موسی فهم خیلی صافی داشت. آداب و انصاف و ویژگی‌های کمالی دیگر ایشان، اسباب موفقیت‌های ایشان بود. خلاصه‌ی کلام اگر ایشان با من بود، برای من خیلی نافع بود. […]

چکیده:

خداوند زودتر او را نجات دهد ...

آقا موسی فهم خیلی صافی داشت. آداب و انصاف و ویژگی‌های کمالی دیگر ایشان، اسباب موفقیت‌های ایشان بود. خلاصه‌ی کلام اگر ایشان با من بود، برای من خیلی نافع بود. اگر ایشان زنده است، خداوند زودتر او را نجات بدهد و اگر نیست، با ائمه‌ی طاهرین علیهم‌السلام محشور فرماید.

 

شفقنا- زندگی نامه ی بزرگان مذهب همواره مورد توجه شیعیان و علاقمندان به شناخت ظرایف زندگی این شخصیت ها بوده است. شفقنا (سایت بین المللی همکاریهای خبری شیعه) با هدف آشنایی شیفتگان مذهب با دوره های مختلف زندگی نامداران عرصه ی تشیع اقدام به انتشار ویژگی های شخصیتی این این بزرگان نموده است. در این فرصت معرفی ابعاد شخصیتی امام موسی صدر از لسان حضرت آیت الله العظمی سید موسی شبیری زنجانی که در سایت روایت صدر منتشر شده تقدیم می شود.

در مجموع آقا موسی بی‌نظیر بود. اخلاق عجیبی داشت ... بحث با هیچ کس به قدر بحث با آقا موسی برای من مفید نبود. آقا موسی چندین امتیاز داشت: اولا: ایشان بسیار سریع الانتقال بود. البته آقای بهشتی هم در سرعت انتقال فوق‌العاده بود. دوم: آقا موسی در استقامت نظر خیلی فوق‌العاده بود. عرفی و مستقیم‌الفکر بود. سوم: بیان آقا موسی بسیار روشن بود و ابهام نداشت. چهارم: آقا موسی در انصاف درجه‌ی اول بود. پنجم: ایشان در بیان بسیار با ادب بود

اشاره: آیت‌الله العظمی حاج سید موسی شبیری زنجانی اولین و نزدیک‌ترین دوست هم‌دوره و هم‌بحث امام صدر در حوزه‌ی علمیه‌ی قم است. از این بزرگوار دو گفتار در باره‌ی امام صدر موجود است. گفتار اول که حاصل گفتگوی سال 1369ش نگارنده با ایشان است، سال 1375ش در جلد اول از یادنامه‌ی امام موسی صدر (اثر آیت‌الله سید هادی خسروشاهی) منتشر گردید. گفتار دوم که در پی خواهد آمد، حاصل گفتگوی ماه‌های اخیر برخی فضلای خوش‌ذوق حوزه‌ی علمیه‌ی قم با آن بزرگوار است که ان‌شاءالله در آینده‌ی نزدیک به عنوان فصلی از بخش «طریقیات» جلد دوم کتاب ارزشمند «جرعه‌ای از دریا» منتشر خواهد شد. از استاد بزرگوار حجت‌الاسلام و المسلمین حاج‌آقا رضا مختاری رئیس محترم مؤسسه «کتاب‌شناسی شیعه» تشکر می‌کنیم که گفتار دوم را قبل از چاپ در اختیار سایت «روایت صدر» قرار دادند تا دوست‌داران امام صدر بتوانند زودتر از آن بهره‌مند شوند. همچنین از دوست فاضلم آقای مهندس عباس گنجی تشکر می‌کنم که با گشاده‌رویی زحمت تایپ و تنظیم این یادداشت را متقبل شدند.

آقا موسی اولین هم‌مباحثه‌ی من بود

آقا موسی اولین هم‌مباحثه‌ی من بود. یکی از عواملی که من را به دروس حوزه علاقمند کرد، همین بحث با آقا موسی بود؛ به خاطر ویژگی‌هایی که در ایشان بود، مطالب علمی زود برای هر دوی ما حل می‌شد و مطلبی که ممکن بود یک هفته با دیگران در باره‌اش بحث کنیم و شاید آخر هم به جایی نرسیم، با آقا موسی در مدت چند دقیقه حل می‌شد. فکر ما نزدیک به هم بود. گاهی در مورد بعضی از رفقا این اصطلاح را بکار می‌بردیم که «فلانی مقدماتش خراب است». یعنی محتاج به مقدماتی است که در آنها با ما هم‌فکر نشده است. من و آقا موسی صدر در مقدمات مسائل باهم بحث نمی‌کردیم و فقط مباحثه‌ی ما در نتایج بود، لذا زود در مباحثه به نتیجه می‌رسیدیم و مطلب حال می‌شد.

حاج‌آقا موسی خیلی ظریف بود و ظرائف را خیلی خوب متوجه بود. ایشان شعر هم می‌گفت ...

تمسک به قرآن و سنت اهل بیت علیهم السلام

بعید است که ایشان تا الآن زنده باشد. چرا باید ایشان را زنده نگه داشته باشند؟ آدم بی بند و باری مثل قذافی، برای چه او را زنده نگه بدارد؟ یکی از دوستان در مصاحبه‌اش گفته بود که وقتی آقا موسی با دو رفقیش می‌روند با قذافی صحبت کنند، موضوعی را قذافی مطرح می‌کند و می‌گوید طرفین باید به قرآن متمسک شویم، نه سنت. چون اختلاف ما در این است که شما به سنت اهل بیت متمسک می‌شوید و ما به سنت صحابه. بیاییم فقط به قرآن تمسک کنیم تا اختلاف نباشد. آقا موسی مخالفت می‌کند که قسمت اعظم احکام ما به وسیله‌ی سنت معلوم می‌شود و نمی‌شود آن را کنار گذاشت. خلاصه جر و بحث می‌شود و به جایی نمی‌رسد. وقتی آقا موسی با دو رفیقش از جلسه خارج می‌شوند، قذافی به مأموری که آنجا بوده اشاره‌ای می‌کند و مقصودش این بوده که مثلا این‌ها را به فلان جا ببرید؛ نه اینکه کشته شوند. ولی مامور برداشت می‌کند که قذافی دستور کشتن آن‌ها را صادر کرده است و همان‌جا گلوله‌ای می‌زند و آنها را شهید می‌کند.

این را یکی از امریکایی‌ها نقل کرده است. و می‌گفت که مدتی بعد قذافی صحبتی علیه آقا موسی کرده بود و گفته بود: چرا این قدر برای ایشان اظهار تأسف می‌کنید؟ هر روز این‌همه اشخاص می‌میرند؛ او هم یکی از آنها. این هم مؤید این مطلب است که آقا موسی شهید شده است.



آقا موسی بی‌نظیر بود

در مجموع آقا موسی بی‌نظیر بود. اخلاق عجیبی داشت.



آقا موسی و حاج‌آقا رضا ...

حاج‌آقا رضا - اخوی آقا موسی - هم در نوع خودش فوق‌العاده بود؛ ولی تند مزاج بود، البته زود هم پشیمان می‌شد و چه پشیمان شدنی! به گونه‌ای که حاضر بود پای طرف را ببوسد تا گذشت کند.

آقا موسی و حاج‌آقا رضا هر دو با استعداد بودند. ولی آقا موسی با استعدادتر از حاج‌آقا رضا بود. حاج‌آقا رضا حافظه‌اش بهتر از آقا موسی بود و حاج‌آقا موسی در سرعت انتقال و استقامت فکر ترجیح داشت.

حاج‌آقا رضا بزرگ‌تر بود و بیشتر از حاج‌آقا موسی تحصیل کرده بود. تفاوت دیگرشان این بود که حاج‌آقا رضا برای اداره‌ی امور مناسب نبود؛ ولی آقا موسی در این جهت خیلی خوب بود. آقا موسی می‌توانست یک کشور را اداره کند.

آنها اخوی دیگری هم دارند که بین حاج‌آقا رضا و آقا موسی است به نام حاج‌آقا علی، که معمم نیست و حدود دو سال از آقا موسی بزرگ‌تر است.



امتیازات علمی آقا موسی ...

آقا موسی اولین هم مباحثه‌ای من بود. اگر آقا موسی بود، الان وضع علمی من خیلی بهتر از حالا بود؛ به جهت امتیازاتی که بحث با ایشان برای من داشت که در هیچ بحثی چنین نبود. البته هم مباحثه‌های خیلی قوی و خوب داشتم، مثل آقای بهشتی که از آقا موسی اقوی بود و نبوغ داشت و خیلی فوق‌العاده بود. ولی آقا موسی برای من ارجح بود. آقای عابدی زنجانی می‌گفت: در همان سفری که آقای موسی مفقود شد، پیش آقا موسی رفتم. ایشان می‌گفت: من بر تمام اقران تقدم داشتم به جز سه نفر؛ یکی آقای بهشتی و یکی هم من را ذکر کرده بودند.

بحث با هیچ کس به قدر بحث با آقا موسی برای من مفید نبود. آقا موسی چندین امتیاز داشت:

• اولا: ایشان بسیار سریع الانتقال بود. البته آقای بهشتی هم در سرعت انتقال فوق‌العاده بود.

• دوم: آقا موسی در استقامت نظر خیلی فوق‌العاده بود. عرفی و مستقیم‌الفکر بود.

• سوم: بیان آقا موسی بسیار روشن بود و ابهام نداشت.

• چهارم: آقا موسی در انصاف درجه‌ی اول بود.

• پنجم: ایشان در بیان بسیار با ادب بود. هیچ گاه تند نمی‌شد و صدایش را بلند نمی‌کرد و تعابیر خلاف ادب به کار نمی‌برد.

• ششم: تُن صدای ایشان خیلی ملایم بود و با سر من می‌ساخت. چون من ضعیف بودم و هر صدایی برای من قابل تحمل نبود. بر عکسِ آقای بهشتی؛ اگرچه جهات اثباتی خیلی خوبی داشت، ولی صدایش به گونه‌ای بود که سرم درد می‌گرفت و مجبور می‌شدم با وی کوتاه بحث کنم.

• هفتم: فکر آقا موسی به من خیلی نزدیک بود. در مقدمات با من مشترک بود و بحث من با ایشان در نتایج بود. مطلبی که می‌بایست یک هفته با دیگران بحث کنیم، با ایشان در ده دقیقه بحث می‌کردیم.

• هشتم: اگرچه سلیقه و ذوق آقا موسی خیلی خوب بود و ذکاوتش بر من خیلی تفوق داشت، ولی دقتش به گونه‌ای نبود که نتوانم پا به پای او بروم. غالبا در بحث‌ها، ایشان تسلیم می‌شد. کم بود که بر عکس شده باشد. البته نکته‌ی تسلیم شدنش به این بود که او غالبا مدافع کلمات قوم بود و من مهاجم. اشکال می‌کردم و قابل دفاع نبود. فقط یک بار بر عکس شد. او به آقای نائینی اشکال کرد و من خواستم دفاع کنم و نتوانستم.

• نهم: ویژگی دیگر آقا موسی این بود که در همان جلسه‌ی اول سریع به یک مطلب منتقل می‌شد؛ در حالی‌که من طول می‌کشید تا به آن منتقل شوم. ولی ممکن بود که در باره‌ی آن موضوع یک صفحه بنویسم و فکر کنم و پشت سر هم حرف‌های جدید به نظرم بیاید؛ ایشان در همان جلسه‌ی اول حرف خوب به نظرش می‌آمد و دنبال نمی‌کرد.



خداوند زودتر او را نجات دهد ...

آقا موسی فهم خیلی صافی داشت. آداب و انصاف و ویژگی‌های کمالی دیگر ایشان، اسباب موفقیت‌های ایشان بود. خلاصه‌ی کلام اگر ایشان با من بود، برای من خیلی نافع بود. اگر ایشان زنده است، خداوند زودتر او را نجات بدهد و اگر نیست، با ائمه‌ی طاهرین علیهم‌السلام محشور فرماید.

منبع: روایت صدر به نقل از «جرعه‌ای از دریا، ج 2»؛ رضا مختاری

 

منبع:شفقنا 

تگ های مطلب:
ارسال دیدگاه

  • bowtiesmilelaughingblushsmileyrelaxedsmirk
    heart_eyeskissing_heartkissing_closed_eyesflushedrelievedsatisfiedgrin
    winkstuck_out_tongue_winking_eyestuck_out_tongue_closed_eyesgrinningkissingstuck_out_tonguesleeping
    worriedfrowninganguishedopen_mouthgrimacingconfusedhushed
    expressionlessunamusedsweat_smilesweatdisappointed_relievedwearypensive
    disappointedconfoundedfearfulcold_sweatperseverecrysob
    joyastonishedscreamtired_faceangryragetriumph
    sleepyyummasksunglassesdizzy_faceimpsmiling_imp
    neutral_faceno_mouthinnocent

عکس خوانده نمی شود