صفحه نخست > یادداشت مدیرمسئول / فرهنگی / مصاحبه و گزارش / رسانه مطبوعات / اهل بیت علیهم السلام / سیاسی اجتماعی / مطالب دیگران- سیاسی > مناظره، همان مذاکره علمی است
مناظره، همان مذاکره علمی است11 دی 1348, 03:30. نويسنده: shams |
آیا امام رضا و سایر امامان، مذاکره میکردند یا مناظره؟ امام حسن مجتبی علیهالسلام هم به خاطر خیانتهایی که صورت گرفته بود، احساس کردند که الآن در موقعیتی نیستند که بخواهند جنگ را ادامه دهند. لذا مذاکره کردند، بعد توافق کردند و بر اساس توافقی که انجام دادند، کار به صلح انجامید. اینها از چیزهایی نیست که ما بخواهیم انکار بکنیم یا روی واژهها جمود کنیم که مثلاً مناظره بوده نه مذاکره.
به گزارش "پایگاه اطلاع رسانی کتاب ناب" به نقل از خبرگزاری رضوی، سرویس معرفت/ در روزهای گذشته، برخی شخصیتها از مناظرات امام رضا (ع) و اینکه این مناظرات هیچگاه صورت مذاکره نداشته است سخن گفتند. حجتالاسلام سید محمدکاظم شمس، پژوهشگر حوزه علمیه قم و معاون پژوهشی مؤسسه شیعه شناسی، سعی دارد تا این موضوع را از منظر علمی واکاوی کند. وی در گفتگو با خبرنگار خبرگزاری رضوی گفت:
اصل ورود در این مباحث امر مطلوبی نیست. چون بحث، حالت جدلی به خودش میگیرد و قضیه را از حالت علمی خارج میکند و در وادی سیاست، قرار میدهد. تفاوت مذاکره و مناظره وی در بیان تفاوت بین مذاکره و مناظره گفت: بله، در تعبیرات آقای روحانی بود که ایشانهم تعبیر به مذاکره کردند، اما باید دید چه تفاوتی بین مذاکره و مناظره وجود دارد. واژه مذاکره البته نباید، خیلی روی واژهها توقف کرد و معنای تندی برای واژهها مطرح کرد و احیاناً به دلیل اینکه کسی از برخی مسائل سیاسی ناراضی هست هرگونه مذاکره را بخواهد تخطئه بکند. این اصلاً کار درستی نیست. کسانی که معمولاً اینجور چیزها را تخطئه میکنند، خودشان در بخشهای مختلف مشغول مذاکره هستند.
این معنا، اگر در جنبه علمی صرف باشد عنوان مناظره به خودش میگیرد. تلقی من این است که مذاکره اعم از مناظره است. البته نباید، خیلی روی واژهها توقف کرد و معنای تندی برای واژهها مطرح کرد و احیاناً به دلیل اینکه کسی از برخی مسائل سیاسی ناراضی هست هرگونه مذاکره را بخواهد تخطئه بکند. این اصلاً کار درستی نیست. کسانی که معمولاً اینجور چیزها را تخطئه میکنند، خودشان در بخشهای مختلف مشغول مذاکره هستند. همین الآن، ما دائماً با کشورهای عربی منطقه، در بخشهای مختلف مینشینیم و گفتوگوهایی را انجام میدهیم. البته اگر ما بهجای مذاکره از لفظ «گفتوگو» استفاده کنیم شاید مقداری ملایمتر شود. مواردی از مذاکرات در طول تاریخ وی با ذکر شواهدی از مذاکره در طول انقلاب اسلامی افزود: در انقلاب خودمان، قطعنامه ۵۹۸ در زمان امام اتفاق افتاد؛ یعنی بحث قطعنامه را دنبال کردیم و به نتیجه رسیدیم. هدفمان توافقنامه بود. بر اساس توانستیم یک سری مسائل را حل کنیم و منافعی را نیز به دست بیاوریم. در صلح حدیبیه، پیامبر با کفار، مذاکره کردند. مذاکره، به خاطر منافعی، صورت گرفت آنهم به خاطر موضوعات خاصی که عقل همچنین چیزی را اقتضاء دارد. اگرچه کسانی در صلح حدیبیه، پیامبر با کفار، مذاکره کردند. مذاکره، به خاطر منافعی، صورت گرفت آنهم به خاطر موضوعات خاصی که عقل همچنین چیزی را اقتضاء دارد. اگرچه کسانی با صلح پیغمبر صلیالله علیه و آله با کفار در حدیبیه مخالفت کردند و آنها همانهایی بودند که بعداً جریان سقیفه و غصب خلافت امیر المومنین را باعث شدند، اما این صلح، منجر به فتح مکه شد.
طبیعتاً توافق را با طرف ضعیف که انجام نمیدهیم، بلکه طرف مقابل، کسی است که صاحب قدرت و امکانات و توانایی است، ما وقتیکه میبینیم به نفع و به مصلحتمان هست که بتوانیم باهم به یک توافقی برسیم و آن چیزهایی که احیاناً به دست میآوریم بهتر است از آن چیزهایی که از دست میدهیم؛ چرا توافق نکنیم؟ در جریان صلح حدیبیه، پیامبر آن سال را به حج نرفتند ولی میدانستند که اگر این توافق صورت بگیرد و مسلمین بتوانند بدون دغدغه به حج بروند، این برایشان امتیازی است و طبیعتاً، پیغمبر صلیالله علیه و آله، آن توافق را هم رعایت کردند تا موقعی که آنها از توافق تخلف کردند. بعد هم فتح مکه به دست مسلمانها انجام شد که به دلیل تخلف طرف مقابل بود. میخواهم بگویم در مذاکره لزوماً اینطور نیست که بگوییم صرفاً باید امتیاز به دست بیاوریم و چیزی را از دست ندهیم بلکه گاهی لازم است امتیازاتی را بدهیم تا امتیازاتی را بتوانیم به دست بیاوریم. امام حسن مجتبی علیهالسلام امام حسن مجتبی علیهالسلام هم به خاطر خیانتهایی که صورت گرفته بود، احساس کردند که الآن در موقعیتی نیستند که بخواهند جنگ را ادامه دهند. لذا مذاکره کردند، بعد توافق کردند و بر اساس توافقی که انجام دادند، کار به صلح انجامید.
آیا امام حسین علیه السلام با عمر سعد مذاکره کرد؟ معاون مؤسسه شیعه شناسی، در ادامه با اشاره به گفتگوی امام حسین (ع) با عمر سعد افزود: بله ممکن است در بعضی از موارد، تعبیراتی که بعضیها به کار میبرند، صحیح نباشد. مثلاً در مورد گفتگوی امام حسین علیهالسلام با عمر سعد، آن چیزی که گفته شد که مذاکره صورت گرفته، صحیح نیست. حادثه عاشورا، مسلماً، برای امام حسین کاملاً معلوم و مسلم بوده است؛ اما ما یک وجهه ظاهری از قضایا را داریم. آنچه حضرت حتی در روز عاشورا، خطاب میکردند این نبوده که مثلاً به صلح بیانجامد، این موردبحثش جداست؛ چون حضرت از ابتدا اطلاع داشتند که در روز عاشورا چه اتفاقی میافتد. حضرت موقعی که میخواستند از مدینه حرکت کنند، فرمودند: «ان الله شاء ان یراک قتیلا». حضرت از شهادت خود، خبر داشتند اما اینها باعث نمیشود که امام از وظایف ظاهری خود دست بردارد. لذا در مورد گفتگوی امام حسین علیهالسلام با عمر سعد، آن چیزی که گفته شد که مذاکره صورت گرفته، صحیح نیست.
اینکه حضرت این حرفها را میزنند نه از باب اینکه توافقی صورت بگیرد و بعدش مثلاً کوتاه بیایند، نه حضرت میدانستند که به شهادت میرسند و صلحی واقع نمیشود؛ اما بحث این است که حضرت برای ناظر بیرونی، میفرماید: من آمدم امربهمعروف و نهی از منکر کنم. من حاضر نیستم با یزید، بیعت کنم. نگاهی به مناظرات امام رضا (علیه السلام) مدیر سابق مؤسسه بوستان کتاب با اشاره به مناظرات امام رضا (ع) خاطرنشان کرد: قطعاً دوره امام رضا علیهالسلام دورهی مناظرات علمی بوده است. مأمون که بعضی از او تعبیر به شیعهی امامکُش میکنند، اگرچه اذعان به ولایت بلافصل حضرت امیر، داشته و حتی در جلسات خودش از این موضوع دفاع میکرده است؛ قصد حضرت از مناظره خودنمایی نبود بلکه حضرت بهقصد ارشاد و بهقصد هدایت، مناظره میکردند. حتی اگر طرف مقابل حضرت، در کفر کامل به سر میبرده، حضرت در برابر آن شروع میکردند به طرح بحثهای استدلالی و معارف را به این شکل به جامعه القا میکردند. ما اسم این مناظره را مذاکره علمی، میگذاریم.
موارد متعددی در تاریخ نقلشده که شخصیتهای متعددی که مطرحترین علمای ادیان و مذاهب مختلف آمدند و مأمون هم خودش مجلس گردان بوده و حضرت هم آنجا در مناظرات شرکت میکردند. حال اگر از این مناظرات تعبیر به مذاکره شود چه اشکالی دارد؟ مناظره خاصتر از مذاکره است؛ یعنی اسم مذاکراتی که در مسائل علمی صورت میگیرد را مناظره میگذاریم. وقتی گفتوگو صورت میگیرد و بحث علمی صورت میگیرد طبیعتاً افرادی که در آنجا بودند، زمینه هدایتشان فراهم میشد و طبیعتاً قصد حضرت از مناظره خودنمایی نبود بلکه حضرت بهقصد ارشاد و بهقصد هدایت، مناظره میکردند. حتی اگر طرف مقابل حضرت، در کفر کامل به سر میبرده، حضرت در برابر آن شروع میکردند به طرح بحثهای استدلالی و معارف را به این شکل به جامعه القا میکردند. ما اسم این مناظره را مذاکره علمی، میگذاریم. منبع: +
بازگشت |