Deprecated: Array and string offset access syntax with curly braces is deprecated in /home/ketabenaab/public_html/engine/classes/templates.class.php on line 211
صفحه نخست > فرهنگی / سازمان های فرهنگی / حوزه علمیه / نقد و معرفی کتاب / چهره ها / اهل بیت علیهم السلام > روایت آیت الله شبیری زنجانی از عنایت ویژه حضرت معصومه (س) به آیت الله سید صدرالدین صدر
روایت آیت الله شبیری زنجانی از عنایت ویژه حضرت معصومه (س) به آیت الله سید صدرالدین صدر11 دی 1348, 03:30. نويسنده: shams |
آقای رمضانی –که از رفقای ماست و در مباحثات پیش از ظهرهای ما شرکت میکند و از نظر علمی قوی و فردی با تقواست– منشی آقای صدر بود. آقای صدر کتابی به نام لواءالحمد مینوشت و چون دستش ناراحتی داشت یا به سبب اینکه خطش خیلی خوب نبود، املا میکرد و آقای رمضانی –که خوش خط بود– مینوشت. آقای رمضانی میگفت، برای اینکه خسته نشویم، گاهی اوقات آقای صدر صحبتهای دیگری مطرح میکرد و میگفت: «حالا دیگر خسته شدید، یک خرده صحبتهای دیگر بکنیم.» از جمله چیزهایی که آقای صدر قدس سره نقل کرد، این قصه است.
آقای صدر آن موقع شخص اول حوزه و اداره حوزه به دست او بود و آقای حجت و آقای خوانساری هر کدام امتیازی داشتند: اولین درس، درسِ آقای حجت بود و نماز جماعت شبهای فیضیه –که خیلی طلبهها از جمله آقای خمینی و امثال ایشان شرکت میکردند و نماز باشکوهی بود– از آنِ آقای خوانساری بود. ولی اداره حوزه به دست آقای صدر بود. آن دو بزرگوار هم شهریهای میدادند، ولی در مقابل تقسیمی آقای صدر ناچیز بود. خلاصه آقای صدر حلّال مشکلات طلبهها بود و امور حوزه را اداره میکرد.
گاهی جلسات آقایان ثلاث در منزل والد ما تشکیل میشد. من دیده بودم که آقای صدر متکلم وحده بود و آقایان دیگر استماع میکردند. آقای صدر این جلسه را تشکیل میداد تا آقایان دیگر هم از امور باخبر باشند و تنها نباشد. آقای صدر از دو آقای دیگر مسنتر بود و بیت ایشان (پدر و جد ایشان) همگی از مراجع درجه اول بودند و خودش در میان مردم خیلی نفوذ داشت. آقای آسید ابوالحسن اصفهانی –مرجع کل– عقیده داشت که حوزه نجف که بیش از هزار سال قدمت دارد، باید محفوظ بماند و حوزه قم فرع نجف باشد. اشخاص با اجازه آسید ابوالحسن به آقای صدر وجوه میدادند. ولی در اواخر آقای آسید ابوالحسن «قدس سره» اجازهاش را پس میگیرد. آقای بروجردی نیز وقتی در بروجرد بودند، آسید ابوالحسن به ایشان ارجاع احتیاط میکند. ولی وقتی به قم میآید –با اینکه آقای بروجردی را میشناخت و از هر جهت او را بر بقیه مقدم میدانست– دست نگه داشت. میگفت نجف شکست میخورد. خلاصه وقتی آسید ابوالحسن اجازهاش را پس میگیرد، آقای صدر نمیتواند حوزه را اداره کند. حوزه قم داشت سقوط میکرد. آقای صدر برای حفظ حوزه قم، برای آوردن آقای بروجردی به قم اقدام میکند، عالماً به اینکه منزوی خواهد شد. آقای دوانی «قدس سره» نوشته: معروف است که میگویند: تعارف آمد و نیامد دارد. ایشان خیال میکرد که آقای صدر تعارف کرده است؛ در حالیکه ایشان از روی علم به منزوی شدن این کار را انجام داد. چون از خود آقا موسی شنیدم که گفت: غیر از آقای حجت –که جهت دیگری دارد– دو تای دیگر از آقایان با علم به منزوی شدنشان، برای حفظ حوزه آقای بروجردی را آوردند. اینها فداکاری کردند و با این بزرگواریها، حوزه را حفظ نمودند. علمای قم یک بار موقعی که آقای حاج شیخ (رحمه الله علیه) آمد، همگی خضوع کردند و یک بار وقتی آقای بروجردی (رحمه الله علیه) آمد.
منبع: پایگاه موسسه فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر
بازگشت |