نفوذی‌ها این روزها کجا هستند؟ / حسن طاهری

من با توجه به ارادت و علاقه کامل قلبی به این سخنور و اندیشمند بیدار و ایمان به صداقت و صراحت لهجه ایشان، كاملا با نظر وی موافق هستم. در تایید این سخن باید گفت که در لحظه هاي حساس انقلاب و نیاز جدی به تصميمات عاقلانه و درست و معقول، خیلی آشکار و محسوس نوچه های نفوذی، از گوشه آستین غرب سرک می کشند و خودی نشان می دهند و دُمی تکان.

شاید اگر کمی بیشتر دقت کنید خواهید دید که در لحظات بسیار حساس انقلاب که جامعه به شدت نیازمند آرامش و ثبات و منطق است، یک دفعه می بینید، جوجه هاي ظاهرالصلاح و در ظاهر خیلی ضدغرب، با لباس افراط و تفريط و تندروي و به نام انقلاب، تندتر از انقلابيون واقعي؛ درست همان كاري را مي كنند كه غرب مي خواهد. همان چيزي را مي گويند كه غرب دنبال اوست. همان رفتاري را مي كنند كه منفعت غرب در آن است.

به نظر شما كدام جاسوس احمقي هست كه با صورت ريش تراشيده و كراوات و همراه یک زن بي حجاب و با زبانی سرشار از انتقادات صریح و بی پرده، برای ماموریت جاسوسي به داخل کشور بيايد!؟

اگر بخواهید خطرناک ترین نوع این جاسوس ها را کشف کنید، به نظرم بايد بين جریان هايي، جست و جو کنیدكه قلبا و اصلا هیچ اعتقادي به حضرت امام و مقام معظم رهبری ندارند و تملق و ريا از سر رويشان مي بارد و همه چيز را با گفتمان تاریخی خود توجيه مي كنند. برخی از آنان و نه همه آنان؛ فقط در حوادث خاص مورد نظر یک جریان، طلبكار و دلواپس و كفن پوش و بالارونده از ديوار سفارت و جلسه به هم زن هستند و بعد از پایان كارشان مي گويند ما نمي خواستيم حضرت آقا را ناراحت كنيم!!

اما درست چند ماه بعد از تذکرات و عتاب جدی ایشان، دوباره می گویند: «ما باید جاده صاف کن آقا باشیم و مثل شب عملیات باید با اجتهاد خودمان به خط بزنیم. آقا یک وظیفه ای دارند ما هم یک وظیفه دیگر!»

و البته این جاست که بسیاری از دلسوزان واقعی بی اطلاع و دردمندان ناآگاه که فریب ظاهر آنان را خورده و در مسیر با آنان همراه شده اند می فهمند که به آتش این جماعت دغل صدرنگ سوخته و واقعا با اعمال خود نه تنها باعث خرسندی، که مایه کدورت و ناراحتی مقام معظم رهبری و مشکلات فراوان مراکز امنیتی را فراهم کرده اند.

جالب تر این است که این جریان با آمدن«بهار» یک دفعه ۸ سال به خواب زمستانه می روند، ولی با اتمام دوره مدیران بهاری، یک دفعه در زمستان دوره دوستان خود، با احساس تکلیف دوباره از خواب بیدار می شوند.

جاسوس ها با تسبيح و سجاده و ريش ناشناخته تر هستند.

كشميري را يادتان هست كه حتي شهيد رجايي پشت سر او نماز مي خواند!؟

هفت تیرکش های گروه رجوي، همه حافظ قرآن و نهج البلاغه بودند و دائم الصوم و ظاهرالصلاح. و با فرار به جلو و ردگم كني، یاران انقلابی و اصحاب امام چون بهشتي و مطهري را عامل امپرياليسم و كاپيتاليسم و مهره غرب مي ناميدند.

اكبر گودرزي گروهک فرقان، تفسير قرآن مي گفت و همه حرف هايش رنگ و پوستين دين داشت و البته روحانيت در خط امام و مراجع معظم تقلید را سرطان جامعه مي ناميد!

مهدي هاشمي معدوم مثل آب خوردن ياران امام را لعن و تكفير و حتي جواز اعدام انقلابي صادر مي كرد و به جاي منطق اسلامی، به شاگردان تندرو خود، فحش و قمه و سيلي و آشوب آموزش مي داد؛ درست مثل برخي پيروان و فرزندان معنوي خود که در حال حاضر به راحتی همه را لعن و تکفیر می کنند.

حال و روز انجمن منحوس حجتیه و افعی خوش خط و خال کمرشکن اسلام، که دیگر جای هیچ معرفی ندارد و داستان شوم و نفاق خطرناکش، اظهر من الشمس است.

به نظرم این حرف عضو شوراي عالي انقلاب فرهنگي را همه ما باید واقعا جدی گرفته و فراموش نکنیم. ایشان در بخش دیگری در سخنراني پيش از خطبه‌هاي نمازجمعه دیروز تهران به همه هشدار داده اند، تا ناخواسته بدون آگاهی و به قصد قربت و به نیت ادای تکلیف، در زمین طراحی شده دشمن بازی نکنیم. به این قسمت سخن حسن رحيم‌پور ازغدي دقت کنید:«سازمان های جاسوسی در اول انقلاب پروژه‌اي تعريف کرده بودند که در آن کمونيست، سلطنت طلب، ليبرال و آدم مذهبي و نماز شب خوان، عليه خط امام اقدام مي‌کردند. بعضي از اين افراد حقوق مي‌گرفتند و بعضي بدون حقوق و بدون اطلاع از اين که در چه راهي هستند، براي آمريکا در اين پروژه بازي مي‌کردند.»

حالاخودتان قضاوت كنيد! جاسوس هاي فعلی، با چه لباس و قیافه و در كجاها و كدام خطوط، لانه كرده و در كمين نشسته اند؟!

فردا تاريخ قضاوت مي كند. شب دراز است و قلندر بیدار!

بازتاب در دین انلاین