صفحه نخست > لینکستان (مطالب دیگران) / / مطالب دیگران- سیاسی / بایسته های فرهنگ / مطالب دیگران- فرهنگ و هنر / هنر > دکترصادق زیباکلام:فرهنگ، جدیترین چالش دولت روحانی در سال ۱۳۹۳
دکترصادق زیباکلام:فرهنگ، جدیترین چالش دولت روحانی در سال ۱۳۹۳11 دی 1348, 03:30. نويسنده: shams |
فرهنگ تنها حوزهای است که اصولگرایان میتوانند به دولت یازدهم حملهورشده بدون آنکه با دردسر و مشکلاتی مواجه شوند. از بدحجابی، اکران فیلمهای نامناسب، صدور مجوز برای برخی کتب و نشریات و «آثار ضاله»، فعال کردن خانه هنرمندان و بازگشایی خانه سینما و میل به بازگشایی انجمن صنفی روزنامهنگاران گرفته تا درج برخی مطالب در روزنامهها تا هزارویک مطلب و نکته دیگر که ذیل فرهنگ و مسایل اجتماعی طبقهبندی میشوند جدیترین و اصلیترین موضوع برای حمله به دولت در سال جدید خواهند شد فرهنگ، عمدهترین و جدیترین چالش دولت روحانی در سال 93 خواهد بود. وزارتارشاد و علیجنتی هر روز بیشازپیش به سمت جایگاه «متهم ردیف اول» سوق داده میشوند. قبل از پرداختن به اینکه چرا فرهنگ دستاویز حمله به دولت در سال آینده خواهد بود، بگذارید توضیح دهم که بهانههای دیگر کمابیش، کارایی خود را از دست دادهاند. منظورم این است که اگر وضعیت اقتصادی رو به بدتر شدن بود، قطعاً اصولگرایان روی این حوزه متمرکز میشدند. اما از بخت بد تندروها، به نظر میرسد دولت یازدهم به زعامت ظریف توانسته بزرگترین مانع و سد راه توافق هستهای را -که عدم اعتماد غربیها به ما و متقابلاً ما به آنها بود- تا حدود زیادی از سر راه بردارد. اگر مسئله خاصی ظرف ماههای آینده پیش نیاید، به نظر میرسد روحانی و ظریف توانستهاند ایران را از مسئله هستهای به سلامت عبور دهند. هر قدر که مسئله هستهای رو به بهبود برود، وضع اقتصادی بهبود خواهد یافت. برداشته شدن تحریمها به تنهایی مثل قطع شدن تب برای اقتصاد بیمار ایران خواهد بود. مابقی سلامت بیمار، به تدریج به وی باز خواهد گشت؛ بنابراین در حوزه توافق ژنو و به تبع آن، بهبود وضع اقتصادی، عملاً اصولگرایان مستمسکی برای حمله به دولت نخواهند داشت. در حوزه سیاسی نیز ایضاً همین طور. جدیترین نقطه حمله، وزارت علوم است که چرا «فرجیدانا» دانشجویان ستارهدار و استادان ممنوعالتدریس را به دانشگاه بازمیگرداند؟ در اینجا هم اصولگرایان، دست خیلی پری ندارند چرا که هرگاه به وزیر علوم یورش میبرند، با این پرسش مواجه میشوند که محروم کردن دانشجویان به دلیل انگیزههای سیاسی، عملی قانونی نیست و در حقیقت دولت گذشته که مرتکب آن اخراجها و تعلیقها شده بود اعمالش غیرقانونی و غیراخلاقی بوده است. در بسیاری از حوزههای دیگر هم اصولگرایان دست پری برای حمله ندارند. از جمله در خصوص فساد، افزایش قیمت حاملهای انرژی، مشکلات هدفمندی و شروع مرحله دوم آن و مسایل دیگری از این دست. ریشه بسیاری از این معضلات در حقیقت بازمیگردد به سیاستهای نه چندان پخته و کارآمد و در عوض به غایت پوپولیستی که دولت قبلی در هشت سال گذشته در کشور اجرا کرده بود. این حوزهها هم خیلی نمیتوانند خوراک جدی برای اصولگرایان فراهم بیاورند. واقع مطلب آن است که در بهوجودآمدن این مشکلات، اگر نقش اصولگرایان بیش از دولت گذشته نبوده باشد یقیناً کمتر هم نیست. اما فرهنگ تنها حوزهای است که اصولگرایان میتوانند به دولت یازدهم حملهورشده بدون آنکه با دردسر و مشکلاتی مواجه شوند. از بدحجابی، اکران فیلمهای نامناسب، صدور مجوز برای برخی کتب و نشریات و «آثار ضاله»، فعال کردن خانه هنرمندان و بازگشایی خانه سینما و میل به بازگشایی انجمن صنفی روزنامهنگاران گرفته تا درج برخی مطالب در روزنامهها تا هزارویک مطلب و نکته دیگر که ذیل فرهنگ و مسایل اجتماعی طبقهبندی میشوند جدیترین و اصلیترین موضوع برای حمله به دولت در سال جدید خواهند شد. فراموش نکنیم که ابزار فرهنگی برای حمله به دولت با چاشنی چرایی حضور اصلاحطلبان در دولت یازدهم همراه خواهد بود؛ اما دولت چه باید بکند؟ در پاسخ باید گفت که اگر دولت، تدبیر و چارهسازی نکند، در وضعیت بدی قرار خواهد گرفت. مخالفان دولت دست بالا را پیدا خواهند کرد و شرایط را برای دولت بسیار تنگ و تلخ خواهند کرد. اما واقعیت تلخ آن است که سکاندار فرهنگی دولت، یعنی آقای علی جنتی وزیرفرهنگوارشاداسلامی آنقدر انسان نجیب، اخلاقمدار و باشخصیتی است که مشخص نیست در برابر هجمهها، چه میزان تحمل کند. در کل باید گفت که فرهنگ و مقوله فرهنگی اساساً نقطه آسیبپذیر هر دولتی است. همه حملاتی که جریانات و چهرهها و شخصیتهای تندروتر آنان به دولت یازدهم وارد خواهند کرد عیناً میتوان به دولتهای احمدینژاد، خاتمی و هاشمیرفسنجانی هم وارد کرد. یکی از دفاعهای آقای جنتی میبایستی طرح مسئله مهمی باشد که اتفاقاً خود آقای روحانی در سخنرانی خود در اختتامیه جشنواره مطبوعات مطرح کرد. اینکه چه میزان از فرهنگ کشور ناشی از سیاستها و مدیریت دولت است و چه میزان آن در اختیار سازمانهای بیرون از حیطه دولت؟ چه میزان از بودجهای که در کشور سالانه برای امور فرهنگی هزینه میشود در اختیار ارشاد است و چه میزان در اختیار نهادهای دیگر قرار دارد؟ به ازای هر یک ریال بودجهای که وزارت فرهنگ سالانه دریافت میکند، چنددهبرابر آن را نهادهای دیگر دریافت میکنند. با این تفاوت که ارشاد، برای هر یک ریالی که دریافت میکند، به مجلس، به سازمان بازرسی کل کشور، به قوه قضاییه و به انواع و اقسام دستگاههای نظارتی و رسیدگیکننده پاسخگوست و «حساب و کتاب» پس میدهد که با آن یک ریال چه کرده. چرا ارشاد که چند ماه بیشتر نمیشود در اختیار دولت یازدهم قرارگرفته باید درباره بدحجابی، بیحجابی، طلاق، خودکشی، اعتیاد و تقلید از غرب پاسخگو باشد اما سازمانها، نهادها و بنیادهای دیگر نه آن هم با توجه به حجم انبوه بودجه و امکاناتی که طی همه این سالها در اختیار داشتهاند. فقره بعدی مبحث بسیار مهم و زیربنایی در مورد فرهنگ، آن است که اساساً فرهنگ چگونه شکل میگیرد، چگونه تغییر پیدا میکند، چگونه بهبود مییابد، چگونه متعالی میشود و متقابلاً چگونه سقوط میکند؟ آیا اساساً فرهنگ با نصیحت و پند است که تغییر میکند یا آنکه پارامترهای دیگری سبب تغییر و تحول فرهنگی میشود؟ آیا اساساً مقولهای به نام فرهنگ، فینفسه میتواند وجود داشته باشد و یا آنکه فرهنگ ملهم و متأثر از عوامل دیگری از جمله مؤلفههای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی است؟ اگر بپذیریم که سیاست، اقتصاد و مناسبات اجتماعی شکلدهنده رفتارها و هنجارهای فرهنگی است، در آن صورت چگونه ممکن است بدون تغییر در عرصه مناسبات اقتصادی، سیاسی و اجتماعی فرهنگ یک جامعه را متحول کرد؟ دولت یازدهم و به ویژه آقای جنتی چارهای ندارند جز آنکه در برابر حملات تندروها از اوایل سال آینده، خود را مجهز به چنین بحثهایی کنند وگرنه کارشان میشود همهاش عقبنشینی و وعده دادن که جبران خواهد کرد! این بدترین شیوه و واکنش خواهد بود چرا که اولین، مهمترین و بنیادیترین اثر مخرب چنین رویکردی آن است که مخالفان را دچار این باور غلط میکند که پس حق با آنهاست و آنها، درست میاندیشند. بازگشت |