هاشمی همان گونه که در مبارزات سیاسی با رژیم ستمشاهی نام آوری بود که نشان در بی نامی داشت و نقش مشاور و معتمد و امین امام برایش به راستی عظیم و سخت و پرمسئولیت بود، با شروع جنگ نیز همچنان به طور گمنام در همه میادین حضور داشت و اگرچه نقش او فرماندهی عالی رتبه بود، اما تا زمانی که امام خمینی اعلام مسئولیت او را رسما ضروری دانستند، بی نام و عنوان می جنگید
جمهوری اسلامی در مقالهای با عنوان «نام هاشمی با دفاع مقدس پیوند خورده است»، نوشت: هاشمی فرماندهی بود که از جنگ نام و نشانی برای خود نخواست.
به گزارش جماران به نقل از پایگاه اطلاع رسانی آیت الله هاشمی رفسنجانی، متن کامل این مقاله بدین شرح است:
پیشتر گفتند و این نسل شنید که تاریخ انقلاب را بدون نام و مبارزات آیتالله هاشمی رفسنجانی نمیتوان نوشت، که او سابقهای طولانی و به بزرگی یک تاریخ در مقابله با استعمار و استبداد دارد و هر ورقی از اوراق کتاب مجاهدتهای او با نبردهای پایدار با قدرتهای سیطرهجو و مهرههای دستنشانده آنان و پذیرش سختیهای فراوان و از زندانی به زندان دیگر رفتن و شکنجههای طاقتفرسا را تحملکردن همراه میباشد. عالمی نستوه و ناآرام در معارضه با ظلم و ستم را هیچگاه نمیتوان به بند کشید و به سکون رساند و از حرکت و جهاد بازداشت. آیا میتوان امواج متلاطم دریا را از جوش و خروش فرونشاند وعظمت بیکران آن را به مردابی در گوشهای دورافتاده تبدیل کرد و درعین حال از آن چنین انتظار داشت که مرده نباشد و ساکن نگردد و حرکت کند و پیش برود؟ اینگونه بود که دیدیم کوشایی و پویایی، تلاش و جهاد، و ستمسوزیها و استکبارستیزیهای آیتالله هاشمی رفسنجانی پس از پیروزی انقلاب اسلامی رنگ عوض نکرد و کاهش نیافت، بلکه این خصال و رفتار و اعمال در میادین و عرصههای دفاع مقدس و در مبارزه با رژیم بعث عراق که تمام جهان استعمار را پشت سر خویش و حامی خود داشت امتداد یافت. هاشمی همانگونه که در مبارزات سیاسی با رژیم ستمشاهی، از اولین مرحله شکلگیری نهضت اسلامی تا آخرین مرحله آن، صبورانه و غریبانه حضور داشت و نامآوری بود که نشان در بینامی داشت و این درحالی بود که بارهای سنگین نهضت امام خمینی بر دوش او سنگینی میکرد و نقش مشاور و معتمد و امین امام برایش به راستی عظیم و سخت و پرمسئولیت بود، با شروع جنگ نیز همچنان به طور گمنام در همه میادین حضور داشت و اگرچه نقش او فرماندهی عالیرتبه بود، اما تا زمانی که امام خمینی اعلام مسئولیت او را رسما ضروری دانستند، بینام و عنوان میجنگید و از دین و استقلال کشور دفاع میکرد. او خود در این باره میگوید:"من فرمانده جنگ بودم بینام، تا اواخر جنگ و در تمام عملیات موفق کربلاها، والفجرها، تسخیر فاو، ماووت و غیره، هیچوقت فرماندهیام را اعلام نکردیم، چون ما برای نام نرفته بودیم... اما وقتی ورق برگشت و به هر دلیلی فاو را از ما پس گرفتند، معلوم شد که جنگ به کسی احتیاج دارد که مسئولیت را بپذیرد و اعلام کند... ما موافقت کردیم که امام رسما واگذاری جانشینی فرماندهی کل قوا را اعلام کنند". و چنین است که هاشمی رادمردی که در همه مقاطع تاریخ نهضت و دفاع مقدس، نام در بینامی داشت، صحنههای رزم را از تدبیر، برنامهریزی، مدیریت و فرماندهی خود گرمی و حرارت بخشید و حماسهها آفرید و بارها مرگ را به جان خرید و آماده شهادت شد، که چنین نشد و خدا خواست او بماند و در سنگرها و مراکز دیگر به دین و سرزمین خدمت کند و کارنامهای درخشان از خویش برجا نهد که برای این نسل و نسلهای آینده ذخیره و زادراه باشد. هاشمی، عالمی نستوه و ناآرام در معارضه با ظلم و ستم را هیچگاه نمیتوان به بند کشید و به سکون رساند و از حرکت و جهاد بازداشت. آیا میتوان امواج متلاطم دریا را از جوش و خروش فرونشاند و عظمت بیکران آن را به مردابی در گوشهای دور افتاده تبدیل کرد؟ و اینگونه است که دیدیم کوشایی و پویایی، تلاش و جهاد، و ستمسوزی و استکبارستیزی آیتالله هاشمی رفسنجانی در دوره مبارزات سیاسی، در دفاع مقدس امتداد یافت و او که نامآوری بود که نشان در بینشانی داشت همچنان نهضت امام خمینی را در میادین رزم تداوم بخشید
+
بازگشت
|