صفحه نخست > --- > برنامههای نمایشگاه، ابنالوقتی است
برنامههای نمایشگاه، ابنالوقتی است11 دی 1348, 03:30. نويسنده: shams |
«محمدحسین کریمیپور»، مدیر انتشارات «روایت فتح»: «بهتر است نمایشگاه را به بخش خصوصی واگذار کنند.» ![]()
شرایط و چگونگی برگزاری بیستوششمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران و میزان تحقق مطالبات مقام معظم رهبری در این حوزه را از زبان نظرات «محمدحسین کریمیپور»، مدیر موسسه انتشاراتی «روایت فتح» میخوانید.
به نظر میرسد مسوولان، به نظام برنامهریزی برای نمایشگاه، محیط نیستند. دلیلها و استانداردهای مختلفی هم برای این قضیه وجود دارد. شاید این، اصطلاحی متداول باشد، اما یک سند چشمانداز، یک برنامه تدوینشده کاربردی و راهبردی، در مورد نمایشگاه وجود ندارد؛ چون اگر وجود داشته باشد، هر معاونی که وارد میشود، از ظن خود، دست به فعالیت نمیزند. برای مثال، وقتی معاون فرهنگی عوض میشود، معاون بعدی، گاهی تا 180 درجه، مخالف قبلی است. دلیلهای مختلفی هم برای مخالفت با نفر قبلی دارد؛ گرایش سیاسی، مدیریتی و...
در اصل، برخی معاونان امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، با هم مخالفخوانی میکنند. دوست دارند با نفر قبلی مخالفت کنند و این کار را هم بهطور علنی انجام میدهند و بر کسی هم پوشیده نیست. برای مثال، آقای «دری»، بارها، بیان میکرد که مخالف کارهای آقای «پرویز» است. اگر همه این افراد، مجری یک سری سیاستهای کلان هستند، عملکردشان نباید اینگونه باشد. افراد، در این حوزه نقش دارند، اما برنامههایشان باید متاثر از برنامه کلان باشد.
به نظر میرسد که برنامههای نمایشگاه، ابنالوقتی است. فلسفه وجودی شورای سیاستگذاری، در ادبیات راهبردی، تعریف شده است. این شورا، وظیفههای مختلفی را بر عهده دارد که یکی از آنها، تبیین سیاستهای عملیاتی و کاربردی آن دوره از نمایشگاه، براساس سیاستهای کلان است.
این شورا، مانند هیات امنای یک سیستم، بررسیکننده و تصویبکننده امهات برنامه هاست؛ اما امسال، فقط برای اینکه بگویند ما جامعیت داریم، جلسهها را در تکلف گذراندند.
چهار جلسه شورای سیاستگذاری نمایشگاه برگزار شد که آخرین جلسه آن در فروردین ماه بود. این چه سیاستگذاری است که بخشی از آن در فروردین، نهایی میشود و قرار است در اردیبهشت اجرایی شود؟ جلسههای شورای سیاستگذاری باید در تابستان و پاییز سال گذشته برگزار میشد؛ نه در چهار جلسه، آن هم به چه صورت؟ به صورت بسیار افراطی، مطالعات و برخوردها و بررسیهای موردی را مدنظر قرار میدهند. این حد برای شورای سیاستگذاری، نازل است.
جلسههای شورا، تازه در بهمن تشکیل میشود و در اسفند و فروردین، برنامه میگذارند. پس، چطور قرار است بررسیها و برنامهریزیها انجام شود و چه زمانی برای اجرای آن وجود خواهد داشت؟ این موضوع نشاندهنده آن است که اهتمام و نگاه جدی وجود ندارد.
بحث بعدی، دعوت کردن یا نکردن از افرادی است که نقش محوری در فضای فرهنگی مکتوب کشور، دارند یا ندارند. این مساله باعث میشود حرکتها همیشه رو به جلو نباشند. سال گذشته، در سالن یاس، که در اختیار «مجمع ناشران انقلاب اسلامی» بود، کارنامهای از نشر جمهوری اسلامی ارایه شد و مقام معظم رهبری هم از آن بازدید کردند؛ البته در برنامهریزیهای اولیه، کوتاهی هم بود؛ چون نوعی سیاست بهگزینی وجود داشت و آثار خاکستری یا زرد را به نمایش نگذاشتیم؛ اما خداوند برکتی به کشور ما داده که فردی آگاه و فهیم، حتی بیشتر از دستاندرکاران آن حوزه، رهبری کشور را بر عهده دارد. ایشان آنقدر به این حوزه، اشراف دارند که بعضی وقتها سیاستگذاران و دستاندرکاران وامیمانند که مقام معظم رهبری چطور چنین اشرافی به همه چیز دارند. شاید عملکرد سالن یاس خوب نبود، اما به هر حال اجرا شد و در دو سال، الگوی خوبی را ارایه کرد؛ هرچند که در برنامهریزی اولیه میتوانستیم بهتر عمل کنیم، چون اصل موضوع بد نبود. امسال سالن یاس، بدنه نحیف و مردهای از نشر کشور را به نمایش گذاشت.
مسوول فرهنگ مکتوب، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است. یکی از مطالبات رهبری در سال گذشته، شبکه توزیع بود. اکنون مسوولان باید گزارش بدهند که برای تقویت زیرساختهای شبکه توزیع چه کردهاند. ایشان بهرهگیری از همه ظرفیتها را در تولید کتاب در نظر داشتند. با مشکلاتی که امسال در خرید، ایجاد انگیزه و ایجاد چرخه سالم برای نشر که یکی از راهکارهای این قضیه بود، وجود داشت، میبینیم که اتفاق خاصی در این حوزه نیفتاده است.
آیا برای یک کشور 70، 80میلیونی، میانگین شمارگان هر عنوان کتاب باید هزار نسخه باشد؟ متاسفانه، اکنون بعضی از ناشران کتابهایشان را با 200 نسخه به بازار عرضه می کنند. به عبارت بهتر، نباید خودمان را با آمار عنوانهای منتشرشده مشغول کنیم. در کنار این عدد، آمارها و شاخصهای دیگری نیز باید در نظر گرفته شوند تا بفهمیم در فرهنگ مکتوب، پیشرفت کردهایم.
افزایش شمارگان و رساندن آن به تعداد میلیونی، یکی از مطالبات رهبری بود. شاخص عملکرد در یک نظام اسلامی، ولایت فقیه است و سازمانها، مجریانی هستند در خدمت ولی فقیه و باید کار نظام اسلامی را انجام دهند. امروز، ولایت شاخص را تعیین میکنند و ناشر و متولیان نشر که بخش مهم آن، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است، نسبت به این شاخصها، اهتمام کامل ندارند. به نظر من، مطالبات رهبری بهطور کامل محقق نشده و در مقام یک سیاست کلان و راهبردی هم درنیامده است.
حجم نمایشگاههایی که توسط ارشاد حمایت میشدند، در سال گذشته،کاهش یافت؛ چه از نظر کمی و چه از نظر کیفی. بخش مهم فرهنگ مکتوب ما، به منابع دولتی وابسته است؛ بهخصوص حوزههای تخصصی مانند دفاع مقدس.
یکی دیگر از مطالبات رهبری، حمایت از طرحهای پژوهشی در حوزه تولید فکر و اندیشه بود. طرحهای زیادی را در سال گذشته، به ارشاد ارایه کردیم، اما حتی همکاری و مساعدت هم نکردند؛ چه رسد به حمایت مالی. مسوولان حتی خودشان را در مقام پاسخگویی هم نمیبینند. ما به ایجاد انگیزه در بدنه نشر کشور نیاز داریم. به همکاری و مساعدت ارشاد نیاز داریم؛ البته ارشاد کارهای خوبی هم کرده که نمیخواهم آنها را زیر سوال ببرم، ولی باید در جهت بهتر شدن گام برداریم.
مساله بعدی این است که بعضی از بخشهای بدنه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، در جهتگیری در فضای فرهنگی کشور، راه را گم کردهاند و عملکردشان، گاهی عواقبی داشته که بهجای یک عنصر فرهنگی، به یک عنصر سیاسی تبدیل شده است. بدنه زحمتکشی هم در ارشاد هست، ولی حلقه بالایی، همچنان سردرگم است و در بلاتکلیفی به سر میبرد.
در مورد یارانه کتاب هم که حذف شد و آن را به به سمت مصرفکننده سوق دادند، در نمایشگاه امسال، بن کتاب به شکل نامنظم و نامناسب بین دانشجویان و دیگر بخشها توزیع شد. کمبود اعتبار را بهانه میکنند، اما خبرهای دیگری به گوش ما رسید. اگر اعتبار هست، باید برای همه جاری و ساری باشد.
مساله بعدی این است که ارشاد، رقیب تشکلها شده است. ارشاد باید نقش هادی و راهنما را داشته باشد. میگویند هر جا، سیاستگذار و مجری یکی شد، فساد به وجود میآید؛ چون خودش قانونگذار میشود و مجری و بدنه اصلی که باید از خدمات بهره بگیرند، به رقیب تبدیل میشوند. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با بعضی از سازمانها و سازوکارهایش، رقیب بخش خصوصی و تشکلها شده است. در کشورهای خارجی، تشکلهای خصوصی، معنا و مفهوم دارند و دولت از طریق این تشکلها میتواند بهراحتی سیاستهایش را پیاده کند. ارشاد باید این ظرفیت را ایجاد کند؛ اما ارشاد وقتی فعالیتی را به یک تشکل واگذار کرد و خطایی در اجرا دید، به جای اینکه هدایتکننده باشد، خودش دست به کار میشود؛ یعنی صورت مساله را پاک میکند. بخشی از فرهنگ کشور از طریق همین تشکلها پیشرفت میکند که ارشاد باید برای آن ظرفیتسازی کند.
در مورد نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران، اگر برگزاری آن را به بخش خصوصی واگذار و آن را هدایت و نظارت کنند، بهتر میشود. هر سال تعداد ناشران متقاضی برای شرکت در نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران، افزایش مییابد، ظرفیت که ثابت است و دولت هم فقط میگوید ما کارهایی کردهایم. چه نهادی باید پاسخگوی نیاز نشر کشور باشد؟ این مملکت، فرهنگ غنی و نظام قوی دارد که ولایت در رأس آن است. ما باید نمایشگاهی در شأن نظام اسلامی برگزار کنیم. منبع:منا بازگشت |