در سال 1390، هنگامي كه دولت جديد تونس بعد از پيروزي انقلاب اين كشور شكل ميگرفت، "راشد الغنوشي" رهبر معنوي و البته انقلابي و اسلام گراي تونس در مصاحبهاي گفت: از نظر ما هيچ اشكالي ندارد كه مغازههاي مشروب فروشي به كار خود ادامه دهند، زنان در شهرهاي ساحلي با لباس شنا در خيابانها رفت و آمد كنند و در كابينه نيز زنان بيحجاب حضور داشته باشند. اين اظهارات، در آن زمان به دليل اينكه خود "راشد الغنوشي" با صبغه اسلامي و به عنوان رهبر نهضت اسلامي تونس، دستاندركار هدايت امور كشور به ويژه شكل دادن به دولت و تدوين قانون اساسي و ساير قوانين بود، براي ناظران بسيار عجيب و غيرقابل باور مينمود. راشد الغنوشي، به جرم مبارزه با دولت وابسته، غرب گرا و ضد دين حاكم بر تونس در اواخر دهه 60 مورد تعقيب قرار گرفته و اكنون بعد از گذراندن 20 سال از عمر خود در تبعيد، با قيام مردم عليه زين العابدين بن علي و فرار وي به عربستان و پيروزي انقلاب، به تونس برگشته بود. حزب او نيز توانسته بود با شعارهاي اسلامي در انتخابات پيروز شود و حالا انتظار اين بود كه او براي اداره كشورش به آرمانهاي اسلامي تكيه نمايد و براي خوشايند غرب حاضر نشود احكام اسلامي را زير پا بگذارد. همين بيتوجهي به احكام اسلام و انعطاف نشان دادن در برابر خواستههاي غرب، كار را به جائي رساند كه راشدالغنوشي و حزب وي مجبور شدند كمتر از دو سال بعد در برابر جريان لائيك تونس كه رقيب اسلام گرايان بود كوتاه بيايند و به دنبال حادثه مشكوك قتل يكي از مخالفان، به تغيير دولت و تقسيم قدرت، بدون آنكه انتخابات جديدي انجام شود و جريان رقيب با تكيه بر آراء مردم مطالباتي داشته باشد، رضايت بدهند. اينكه اين عقب نشيني تا كجا ادامه پيدا كند و انقلاب مردم تونس، كه با تكيه بر شعارهاي اسلامي شكل گرفت و دولت تشكيل داد، دچار چه سرنوشتي شود، معلوم نيست. اين، راه و رسم قدرتهاي غربي است كه بر موجهاي برخاسته از قيام ملتهاي انقلابي سوار ميشوند و انقلابهاي آنها را به نفع خود مصادره ميكنند. كاري كه آمريكا در ليبي، مصر و يمن انجام داده از همين قبيل است و البته با تجربهاي كه در اين زمينه كسب كرده تلاش ميكند در هر جا كه منافع خود را در خطر ميبيند قبل از آنكه حادثهاي پيش بيايد آن را مهار نمايد و يا حادثه سازيهائي كند كه بتواند فرجام آنها را خود تعيين نمايد. قدرتهاي غربي، اين تجربه را اولين بار در الجزاير به دست آوردند. انقلاب الجزاير كه عليه سلطه فرانسه صورت گرفت، در سال 1341 به پيروزي رسيد و اين كشور مستقل شد. مردم الجزاير، كه اكثريت عظيم آنها مسلمان هستند، بعد از اخراج فرانسويها براي گسترش احكام اسلام تلاش زيادي كردند و احزاب اسلامي نيز فعال شدند. اما استعمارگران دست از فعاليتهاي مخفي برنداشتند و با ايجاد اختلاف موجب بيثباتي حكومت در الجزاير شدند و با كودتاهاي متعدد و تغييرات پياپي دولتها شرايط را بگونهاي تغيير دادند كه خط مشي استبدادي بر كشور حاكم شد بطوري كه مانع فعاليت احزاب مسلمان و حتي برخورداري آنها از حقوق طبيعي خود كه با پيروزي در انتخابات به دست آورده بودند گرديد. اين روند، موجب فاصله گرفتن حاكميت از اسلام شد تا جائي كه اخيراً وزير فرهنگ الجزاير منكر نماز و حج شده و مطالبي عليه اسلام گفته كه نه تنها يك مسئول در كشور اسلامي بلكه يك فرد عادي نيز به زبان نميآورد. خانم "خليده مسعودي" وزير فرهنگ الجزاير در مصاحبه با يك خبرنگار صهيونيست فرانسوي گفته است: در قرآن، در مورد نمازهاي پنجگانه صحبتي نشده و از نظر من، قرار دادن پيشاني بر روي زمين (سجده) بزرگترين توهين به انسان است و اين طرز نماز خواندن از تفكرات جاهلانه عربهاي باديه نشين است و به همين دليل جانمازم را كنار گذاشتم و با اين كار از دروغ گفتن و نفاق دور شدم. وي درباره حج نيز گفته: من واقعاً متأسفم كه مردم پولشان را براي رفتن به حج خرج ميكنند. آيا بهتر نبود اين پول را براي ساختن سينما خرج ميكردند؟ وزير فرهنگ الجزاير حتي گفته است از اينكه در هتلهاي الجزاير به مردان و زناني كه با همديگر ازدواج نكردهاند اطاق مشترك داده نميشود تعجب ميكنم! اين اظهارات، البته در الجزاير با واكنشهاي منفي و اعتراضات شديدي مواجه شده و مردم خواستار بركناري اين خانم وزير شدهاند. هر چند اين قبيل مطالب بياساس كه نشان دهنده بياطلاعي گوينده آن از قرآن و تاريخ و منابع اسلامي است، در گذشته تاريخ نيز سابقه دارد ولي آنچه موجب نگراني مردم در الجزاير و كشورهاي عربي شده و البته جاي نگراني براي جهان اسلام نيز دارد اينست كه اكنون توسط كسي كه بر مسند وزارت فرهنگ يك كشور اسلامي تكيه زده است بيان ميشود. بيان چنين مطالبي توسط وزير فرهنگ الجزاير با سابقه اسلامي و انقلابي كه فقط براي خارج شدن از اشغال فرانسه و به دست آوردن استقلال خود يك ميليون نفر قرباني داده، بسيار تأسف بار و نگران كننده است. اينكه دولت الجزاير با اين خانم وزير چه برخوردي خواهد كرد به خود آن دولت و ملت الجزاير مربوط است، ولي آنچه بايد با توجه به اين واقعه مورد تأمل قرار گيرد اينست كه بيتفاوتي در برابر انحرافات ميتواند يك انقلاب را كه يك ملت مسلمان با يك ميليون كشته به ثمر رساندهاند به نقطهاي از انحطاط و سقوط برساند كه وزير فرهنگ چنين كشوري منكر ضروريترين احكام اسلام شود و حتي نماز را كه "عمود دين"، "معراج مؤمن" و دور كننده انسان از فحشا و منكر است، عامل دروغ و نفاق بداند و سجده را كه زيباترين تجلي بندگي خداست، اهانت به انسان تلقي نمايد. اين، سرنوشت هر انقلاب و هر ملت انقلابي است كه حراست از دستاوردهاي انقلاب خود را وظيفه اصلي خود نداند و از انجام اين وظيفه مهم غفلت نمايد. به پيروزي رساندن انقلاب، كار بسيار مهمي است ولي حراست از آن و جلوگيري از انحراف آن از مسير اصلي اهميت بيشتري دارد. اظهارات وزير فرهنگ الجزاير ميتواند هشدار مهمي باشد براي تمام ملتهاي انقلابي تا با احساس وظيفه و درك خطرهائي كه در كمين هستند، در جهت جلوگيري از سقوط انقلابهاي خود بكوشند.
منبع:سرمقاله جمهوری اسلامی
بازگشت
|