صفحه نخست > --- > به جان هم انداختن اقشار مردم، یکی از سیاستهای تبلیغاتی دولت/ رسول جعفریان
به جان هم انداختن اقشار مردم، یکی از سیاستهای تبلیغاتی دولت/ رسول جعفریان11 دی 1348, 03:30. نويسنده: shams |
بلیغات دو سه ساله اخیر بخش مهمی از دولت ـ طبعا نه همه آن ـ بیش از همه، نوعی تضاد را میان نسل های مختلف جامعه با علائق و تعلق خاطرهای متنوع ایجاد کرده و جامعه ایران را به لحاظ فرهنگی دچار تشتت کرده است. سرگرم کردن مردم به تضاد فرهنگ اسلامی و ایرانی یکی از مهم ترین وجوه این اختلاف است که یاران هر طرف را به مقابله با دیگری تحریک کرده و نوعی انشقاق فرهنگی را که که از دوره رضاشاه و محمدرضا به این سوی به آن دامن زده شده، توسعه می دهد رسول جعفریان در وبلاگ خود نوشته است: به نظر می رسد اختلافات سیاسی در جامعه طی سالهای اخیر سبب گسترش تضادهای فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی شده و بیم آن می رود که این تضادها روز بروز بیشتر شده و به صورت مانعی مهم برای وحدت ملی ما ایرانیان درآید. ایران کشوری بزرگ با فرهنگی پردامنه و متنوع است، کشوری که از هر عصری از اعصار دیرین خود، برگی از افکار و اندیشهها و ارزشها دارد که در تعامل و تبادل با درون و بیرون برایش به ارمغان آمده است. این میراث که سرمایه عظیمی برای ملت بزرگ ایران است، ضمن آن که افتخاری بزرگ است، نوع تضاد و تعارض را هم در درون خود دارد. حقیقت آن است که این تنوع همزمان می تواند عاملی برای فرهیختگی و خلاقیت باشد و در عین حال می تواند عاملی برای ایجاد منازعه و مقابله گردد. اکنون باید دید چه عواملی و با چه نگاهی عوض آن که این مسیر را در ایجاد نوعی هماهنگی و اتحاد تعریف کنند، از آن به عنوان ایجاد افتراق و نفاق میان مردم استفاده می کنند. مردمی که روی این میراث نشسته اند، هر کدام دلبستگی های خاص خود در نگاه به گذشته را دارند، و بر اساس این دلبستگی و تعلق خاطر، از میان میراث گذشته، سوغاتی را برگزیده و دل به آن خوش کرده اند. شما می توانید این مردم را که در سایه این میراث متنوع زندگی می کنند، ضمن هدایتشان با تأکید بر وجوه مشترک از یک سو، و حق مداری و واقع گرایی از سوی دیگر، آنان را نه سمت تضارب و تعارض، بلکه به سمت خلاقیت هدایت کرده و عوض احیای برخی از لایه ها و تأکید بر ایجاد مقابله آنها با لایه های دیگر فرهنگی، آنان را متوجه آینده و ساختن آن کنید، نه آن که هر لحظه گذشته های متنوع را به یاد آورید و آنان را که هر کدام به بخشی از گذشته دلبسته هستند، مقابل یکدیگر قرار دهید. در حال حاضر تبلیغات دو سه ساله اخیر بخش مهمی از دولت ـ طبعا نه همه آن ـ که به چندین هوا و هوس صورت گرفته، بیش از همه، نوعی تضاد را میان نسل های مختلف جامعه با علائق و تعلق خاطرهای متنوع ایجاد کرده و جامعه ایران را به لحاظ فرهنگی دچار تشتت کرده است. سرگرم کردن مردم به تضاد فرهنگ اسلامی و ایرانی یکی از مهم ترین وجوه این اختلاف است که یاران هر طرف را به مقابله با دیگری تحریک کرده و نوعی انشقاق فرهنگی را که که از دوره رضاشاه و محمدرضا به این سوی به آن دامن زده شده، توسعه می دهد. تا پیش از این تبلیغات، این وجه ماجرا، به مقدار زیادی آرام و خفته بود، اما اکنون در این سروصداها و هیاهوها که اهداف سیاسی هم پشت سر آن است، سخت به آن دامن زده شده است. بیدار کردن نوعی حس نژادی خفته و کور در ایران که بخش مهمی از آن معلول سیاستهای فرهنگی جریانهای انحرافی از میانه عصر قاجار تا پایان دوره پهلوی بود، آن هم توسط این دولت، و قرار دادن یا گرفتن آن ولو ناخواسته برابر فرهنگ جاری دینی، یکی از مهم ترین وجوه ایجاد تعارض و تضاد در درون جامعه ایرانی است که آمادگی آن را هم دارد و ملتهبانه آن را دنبال می کند. اما از نظر اقتصادی نیز ضمن آن که در یک مقطع بیست و چند ساله در ایران، طبقه متوسط مهم ترین و گسترده ترین طبقه بود، سیاست های اقتصادی دولت از یک طرف و تبلیغات و هیاهوی آن به بهانه دفاع از طبقات پایین از طرف دیگر، سبب شده است تا هم در ساختار اقتصاد کشور و هم در عرصه تبلیغاتی که به حوزه اقتصاد مربوط می شود، به نوعی اختلاف میان طبقات مختلف دامن زده شود. تقسیم جامعه به غنی و فقیر و ایجاد تمایز و تعارض میان آنها و سر دادن یکسره شعار عدالت بدون ایجاد تغییر اساسی، نوعی دشمنی را میان طبقات اجتماعی جامعه ایجاد کرده و یادآور رفتارهایی است که کمونیستها برای چندین دهه در دنیا و کمونیستهای ایرانی و متأثرین از آنها در کشور ما دامن زدند. چه کسی می تواند ـ حداقل در ظاهر امر ـ در این نکته تردید کند که در دو سال گذشته پولدارها و سرمایه دارها و غالب بازاریان به دلیل داشتن املاک و مستغلات و اجناسشان در انبارها پولدارتر شدند و عده زیادی از مردم از جمله قشر عظیم حقوق بگیر و حرف دون پایه فقیرتر شدند. با این حال، آنچه در تبلیغات عمومی دولت در زمینه عدالت و توجه به فقرا بوده، ضمن آن که کمترین توجه به تولید می شده، مرتب بر ایجاد فاصله طبقاتی و ایجاد دشمنی میان این دو قشر تاکید می شده است. در حوزه فرهنگ ما نیاز به اتحاد و انسجام فکری داریم و نباید برای تقویت جریان مورد علاقه خود، به تقویت عناصر اختلاف در جامعه دامن بزنیم. ما نیازمند علم و دانش و واقع گرایی و حقیقت جویی هستیم و نباید به جای آن دست به دامن جهل و نادانی زده و از احساسات مردم در هر بخش سوء استفاده کنیم.
منبع:+ بازگشت |