چکیده:
افت و خيزها و اتفاقات ناگوار هفته گذشته در بازار ارز حاوي پيامهاي بسيار مهمي است كه كم توجهي به آنها بدون شك پيامدهاي بسيار تلختري را براي اقتصاد و كشور به دنبال خواهند داشت. پيش و بيش از برشمردن برخي از اين پيامها توجه به اين نكته نيز بسيار ضروري است كه در شرائطي كه كشورمان تحت شديدترين و خصمانهترين حملات و دسيسههاي دشمنان در تمامي حوزهها خصوصاً حوزه اقتصاد قرار دارد و به همانگونه كه رهبر انقلاب گفتهاند توسل به شيوههاي اقتصاد مقاومتي براي عبور از گردنه دشوار فعلي بيش از هر زمان ديگري ضروري است، درك پيامهاي مستتر در رخدادهاي هفته گذشته و تنظيم شيوهها و سياستهاي متناسب با تهديدات بالقوه و بالفعل موجود، واقعيتي است كه به هيچ وجه نبايد از كنار آن عبور كرد. با اين توضيح، مرور پيامهاي موجود در حوادث هفته گذشته، خالي از فايده نيست. 1 - ضرورت اقدام به هنگام و سنجيده، يكي از مهمترين درسهايي است كه حوادث تلخ هفته قبل به همه ما به خصوص دولتمردان گوشزد ميكند. مدتها بود كه كارشناسان و دلسوزان نظام و كشور مرتباً به دولت هشدار ميدادند كه التهاب جاري در بازار ارز و طلا ميتواند به عامل و بهانهاي براي ايجاد ناآرامي و تنش در كشور تبديل شود. در چنين شرايطي لازم بود دولتمردان با تمهيدات ويژهاي، آرامش و اعتماد را به بازار باز ميگرداندند و تحريك بيشتر تقاضا پرهيز ميكردند. با اين حال، شاهد بوديم كه متأسفانه دقيقاً خلاف اين اصل عمل شد و مقامات مختلف دولتي با فرافكني، مشكلات را به گردن ديگران ميانداختند و به التهابات دامن ميزدند. مطرح كردن ادعاها و توسل به توجيهاتي از مقوله جنگ رواني، رقابتهاي سياسي و... آن هم توسط عاليترين مقامات دولتي و اجرائي نه تنها كمكي به حل مشكلات نميكند بلكه زمينه را براي سوءبرداشت و سوءاستفاده دشمنان نيز فراهم ميآورد. 2 - به فرض اينكه بپذيريم بخشي از افزايش قيمت بيسابقه ارزهاي مختلف خصوصاً دلار، محصول جنگ رواني و فضاسازيهاي عدهاي خاص بوده است از اين واقعيت نميتوان گذشت كه موفقيت عمليات رواني منوط و مشروط به فراهم بودن بسترهاي تحقق شايعاتي است كه ايجاد و دامن زده ميشود به عبارت ديگر اگر عدهاي به دنبال ايجاد تنش و التهاب در حوزه اقتصاد و به ويژه بازارهاي مالي هستند كه ارز و طلا يكي از زيرمجموعههاي اين بازارهاست، تحقق شايعات و فضاسازيهاي آنان نيازمند بسترهاي اقتصادي لازم است. به عنوان نمونه، اگر دشمن تمام توان تبليغاتي و... خود را نيز براي ملتهب ساختن بازار ارز در ايران به خدمت بگيرد، تا زماني كه پول كافي در اقتصاد يا نزد افراد وجود نداشته باشد تا با آن بتوانند به بازار ارز هجوم برند و تقاضاي سفته بازانه را افزايش دهند، فضاسازيهاي دشمنان قطعاً امكان تحقق و اثرگذاري پيدا نخواهد كرد. برهمين اساس هم دشمنان ابتدا حوزههاي مستعد ايجاد التهاب را امكان سنجي اقتصادي ميكنند و سپس به آن وارد ميشوند. وجود نقدينگي سرگردان و مخرب در اقتصاد ايران دقيقاً همان بستر مناسب است كه با بهره گيري از آن به راحتي ميتوان به ايجاد ناآرامي و تنش در هر بازاري دست زد. طرفه اينجاست كه كارشناسان و دلسوزان از سالها قبل يعني از سال 85 كه دولت نهم در اقدامي شعارگونه دست به كاهش دستوري نرخ سود تسهيلات و سپردههاي بانكي زد و با شعار كار و تلاش متممهاي متعددي را براي بودجههاي سالانه به مجلس فرستاد، همواره بر اين نكته تأكيد داشتند كه اين قبيل سياستها به افزايش نقدينگي نامتناسب با حجم فعاليتهاي اقتصادي و نهايتاً تورم فزاينده منتهي ميشود. متأسفانه دولت آنقدر به اين توصيه و هشدار كم توجهي كرد تا سرانجام بالاترين مقام قانوني كشور در اقدامي كم سابقه، تذكر صريحي در مورد ضرورت مديريت نقدينگي دادند. به اين ترتيب ملاحظه ميشود كه بيتوجهي به رابطه علي و معلولي در اقتصاد و ناديده انگاشتن اصول اين علم، مجموعه پيامدهايي را براي اقتصاد كشور بوجود آورده كه دامنه آن سلامت اجتماع و امنيت سياسي كشور را نيز گرفته است. 3 - پيام سوم نيز به مسئله برخورد با اخلال گران باز ميگردد. از روز پنجشنبه به بعد از بازارهاي كشور خبر ميرسيد كه پس از برقراري آرامش، قيمت دلار به شكل چشمگيري افت كرده، گرچه معاملهاي به صورت قابل ملاحظهاي انجام نميشده است. برخي از اين افت قيمت اينگونه برداشت كردند كه دستگيري تعدادي از اخلال گران ارزي، اثر خود را گذاشته چرا كه افزايش شديد قيمت ارز طي هفتههاي قبل به علت فعاليتهاي مخرب اين افراد بوده است. ولي واقعيت عميقتر و پيچيدهتر از اين است؛ رفتارهاي سفتهبازانه كه در ادبيات اقتصادي از آن به حمله سفته بازانه به بازار تعبير ميشود بدون شك آثار مخربي بر بازار و قيمتها ميگذارد اما بايد توجه داشت كه گستره و عمق اثرگذاري تعدادي اخلال گر هر چند هم دانه درشت، در مقايسه با عرض و طول بازار كشور در حد و اندازهاي نيست كه بتواند جهشهايي بلند در قيمت ارز ايجاد كند. آنچه بيترديد روند رو به افزايش ارزهاي مختلف خصوصاً دلار را طي هفتههاي اخير تغذيه ميكرده است تنها عمليات سفته بازانه عدهاي سودجو نبوده بلكه توجيه اقتصادي رفتار سوداگرانه و انتظار تورمي موجود در جامعه، عده زيادي از مردم عادي و غيرحرفهاي را نيز به سمت خريد و فروش ارز سوق داده است. نبود بازارهاي مولد و جذاب براي سرمايهگذاري در كنار وجود نقدينگي سرگردان زياد در جامعه، دو عاملي هستند كه دست به دست هم داده و قشرهاي مختلفي را با انگيزه كسب سود يا حفظ ارزش داراييها به سمت سوداگري ارز هدايت ميكنند. بنابر اين، علاوه بر اينكه برخورد با اخلال گران دانه درشت و حرفه اي، اقدامي ضروري و لازم است، ضروريتر اين است كه با اتخاذ سياستهاي صحيح بتوان نقدينگي و پس انداز مردم را به سمت فعاليتهاي مولد هدايت كرد.
منبع+
بازگشت
|