چکیده:
تفاوتی را که بین آیتالله کاشانی در زمان نهضت ملی شدن صنعت نفت در گذشته با زمان خودمان میبینیم این است که این بار رهبری به عهده مرجع تقلیدی مانند حضرت امام(ره) بود و مردم حرف ایشان را برای خودشان به هر نحو حجت میدانستند، اما در زمان آیتالله کاشانی با توجه به اینکه ایشان شخصیت منزه و عالم و مجاهدی بود این حجیت را برای مردم نداشت 
" مردم از روحانیت انتظار دارند تا مقابل تهمتها و توهین ها عقب ننشیند و حرف حق را بزند مردم در دوران مبارزه جذب اخلاق اسلامی و انسانی روحانیت شدند رفتارمان تغییر کند مردم تغییر می کنند . "
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی آیت الله هاشمی رفسنجانی ؛ گزیده آخرین بیانات ریاست سابق مجلس خبرگان رهبری در اسفند ۱۳۸۹ بدین شرح است :
* اگرمرجعیت و روحانیت بودند ولی مردم نبودند انقلاب در خلاء رخ نمی داد ؛همین مردم بودند که در دوران مبارزه بدون قانون اساسی و حتی دانستن نام ولایت فقیه ؛ ولایی بودند و حرفها و تصمیمات امام (ره) را در سخت ترین شرایط و فشارها مو به مو اجراء کردند تا انقلاب پیروز شد امروز همان مردم از روحانیت انتظار دارند تا مقابل تهمتها و توهین ها عقب ننشیند و حرف حق را بزند اگر ما از اسلام غفلت کنیم اشتباه بزرگی کردهایم البته اسلامی که میگویم اسلامی لفظی نیست و عمل میخواهد وعدههایی که به نام اسلام و قرآن میدادیم در عمل باید مردم مشاهده کنند که صدق کرده است مردم در دوران مبارزه جذب اخلاق اسلامی و انسانی روحانیت شدند رفتارمان تغییر کند مردم تغییر می کنند.
*تفاوت نهضت ملی نفت و انقلاب اسلامی در تفاوت میزان حجیت دو رهبر اسلامی برای مردم بود مرجعیت در این زمینه بسیار تأثیرگذار است. تفاوتی را که بین آیتالله کاشانی در زمان نهضت ملی شدن صنعت نفت در گذشته با زمان خودمان میبینیم این است که این بار رهبری به عهده مرجع تقلیدی مانند حضرت امام(ره) بود و مردم حرف ایشان را برای خودشان به هر نحو حجت میدانستند، اما در زمان آیتالله کاشانی با توجه به اینکه ایشان شخصیت منزه و عالم و مجاهدی بود این حجیت را برای مردم نداشت. اما اشارات امام برای مردم راهگشا بود.
* واقعاً باید مقید به اسلام باشیم، اگر احساس کنیم که باز میخواهند با شعار کار را ادامه دهند خدای ناکرده ممکن است انسجام مردم از دست برود. بالاخره باید ببینیم اسلام شامل چه چیزی است مقداری عقاید است که اساس کار ماست. به عقاید مردم خیلی کمک شده و خیلی چیزها گفته شده است ولی باز میبینید که چقدر با پریشانگویی، شیطانپرستی، کارهای عجیب و غریب و عرفانهای کاذب، مردم را منحرف میکنند و همه جا هستند عوامل و ریشههای اینها چیست؟ برای حفاظت اینها قطعاً باید یک کار بزرگی انجام دهیم.
* دروغها از سطوح رسمی تا دیگران خیلی وسیع شده، آمار دروغ گفتن، وعده دروغ دادن، تخلف وعده کردن، تهمت زدن، فریب دادن، ریاکاری، شعارهای بیمحتوا دادن اینها همه برخلاف اسلام است اخلاق رکن اساسی جامعه اسلامی است و امروز میبینیم اخلاق در جامعه آسیب دیده، ما باید فکری برای این معضل بکنیم.
* مردم در اصل با ولایت فقیه مشکلی ندارند. یک مشکلی که ممکن است پیش بیاید و من نمیتوانم خدمت شما عرض نکنم که متأسفانه خیلی از افراد و نهادها از رهبری، زیادی خرج و هزینه میکنند. هر کاری که میکنند به نحوی متکی میکنند به رهبری ولو اشتباه و خلاف کرده باشند. اینگونه نیست همه وظایف ذاتی داریم، آن وظایف را باید خودمان انجام بدهیم و با الفاظ و القاب مسئله حل نمیشود.
* اگر امروز هم امیدی باشد که دستی از آستین در بیاورد و وحدتی جدّی در جامعه ایجاد کند باز هم آن مقام رهبری است رهبری همان مقامی که در اسلام و قانون اساسی درنظر گرفته شده، پدر همه هستند خیلیها دلشان میخواهد رهبری را در یک جریان ولو کوچک محبوس کنند. ممکن است آنها سود ببرند اشتباه اساسی ما این است که در آینده ضرر میکنیم. هم به خودشان ضرر میرسانند و هم به دیگران، رهبری متعلق به همه مردم است و ما از این جهت الحمدلله دستمان پر است .
* تفرقه دارد جدّی میشود. ما باید خیلی مواظبت و مراقبت کنیم، مردم را باید منسجم نگه داشت مردم اگر وفادار باشند که الحمدلله تا به حال بودهاند، البته تا به حال تفرقه جدّی نداشتهایم، ولی تفرقه دارد جدّی میشود. ما باید خیلی مواظبت و مراقبت کنیم، مردم را باید منسجم نگه داشت. اختلاف در سلیقههای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، همیشه هست. بلکه موجب تکامل هم میشود. اما نباید این اختلافات به اصول برگردد و باید مواظب باشیم که همه چیز سر جای خودش باشد. تاکتیکها باید بیشتر مورد بحث و نقد قرار گیرد.
* ما به عنوان خبرگان مهمترین وظایفمان حفظ ولایت و شرایط ولایت است. نباید چیزهایی که به پای رهبری نوشته میشود، نوشته شود. خود ایشان هوشیارند و مواظب هستند و نصیحت میکنند ولی چند روز دیگر نصایح ایشان شکسته میشود. یک چیزهای دیگری پیش میآید و ما در خبرگان باید مواظب باشیم نگذاریم عمود خیمه آسیب ببیند. عمود که شکسته شد دیگر کاری نمیتوان انجام داد. لذا همه موظفیم و باید واقعاً از این محوریت حفاظت کنیم. منتها از راه درست و صحیح آن، نه شیوههایی که مورد پذیرش نیست. اینها عوامل موجبه بوده و عوامل مبقیه هم همینها هستند اگر اینها را از دست بدهیم. اسلام، تشیع، ولایت، رهبری، ارکان ما متزلزل میشود. لذا باید همه را حفظ کنیم و این کار شدنی است. ما که عاجز نیستیم، این قدر صلاحیت دارند که همکاری بکنند.
* اینجا همدلی روحانیت بسیار مهم است. اگر همدلی نباشد کار روحانیت دشوار میشود. مراجع باید از شرایط کشور راضی و قانع باشند. سریعاً حمایت بکنند. آنها که دارای فضل، علم و دانش هستند، این همدلی در درون خودش و در بیرون خودش دانشگاههای امروز، با دانشگاه ۳۰ سال گذشته فرق میکند. نزدیک ۳ میلیون و نیم دانشجو و این همه استاد و این همه شرایطی که شما دارید میبینید خانوادهها با دانشگاه مرتبط هستند و فرزندان دانشجو دارند نمیتوانیم از این منبع عظیم غافل باشیم و روحانیت خودش را در مقابل ببیند و یا آنها خودشان را در مقابل ببیند ما با آنها میتوانیم مکمل هم باشیم و کار کنیم و قطعاً هم باید این کارانجام شود. وحدت حوزه و دانشگاه که شعارهای اصلی ما بود آن حدی که میخواستیم نیست. اما باید ایجاد شود.
* نمیتوان از یک جامعهای که خودش گرفتار بیکاری، بداخلاقی، تورم و اختلاف است الگو ساخت و باید الگویی بسازیم که بتوانیم به دنیا ارائه نماییم
* در عصر غیبت برای اولین بار حکومتی بر معیار تشیع و مکتب اهل بیت به وجود آمده و معتقدیم که امروز این مکتب میتواند راهگشایی برای مردم جهان باشد. ارتباطات جهانی کار تبلیغ ما را آسان کرده ولی نیازمند داشتن الگوی عملی است و نمیتوان از یک جامعهای که خودش گرفتار بیکاری، بداخلاقی، تورم و اختلاف است الگو ساخت و باید الگویی بسازیم که بتوانیم به دنیا ارائه نماییم. همانطور که گفتم انقلاب ایران الگو شد و اگر دیر نتیجه داد، اما با تمام کارشکنیها و موانعی که مانند جنگ و مشکلات دیگر ایجاد کردند در حال نتیجه دادن است و اما در دل مردم راهی ایجاد شده است و ما اگر بتوانیم الگوی عملی واقعی اسلامی را در کشورمان ایجاد کنیم. این الگو، امروز در دنیا کارساز خواهد بود. دنیا در حال حاضر گرفتار بحران است و کشوری مانند ایران اگر با ثروت، موقعیت جغرافیایی ارزشمندش، مردم هوشیار و متدیّن، روحانیت بسیار نیرومند علمی و عملی، با دانشگاههای فراوانش و این مردم وفاداری که دارد اگر نتواند امروز الگو باشد یک نقصی در مدیریت کارهاست، لذا میتواند یک الگوی خیلی خوب برای بشریت امروز باشد و باید به فکر برطرف کردن نقص باشیم، بنیانها را محکم کنیم و کارهای بهتری انجام بدهیم.
منبع:+
بازگشت
|