چکیده:
به موازات بسترسازي و تبليغات براي جا انداختن بني صدربعنوان يك فرد خبره، لايق و دنبال عدالت اجتماعي و اقتصادي و توحيدي تلاشي به مراتب مضاعفتر را متوجه تخريب روحانيت اصيل و در رأس همه آنها شهيد بهشتي كردند.
30خرداد روز اعلام بيكفايتي اولين رئيس جمهور اسلامي ايران است. اين خبر امروز براي خوانندگان آن غير منتظره و تعجبآور است. ولي حوادث انقلاب اسلامي در سالهاي ابتدايي به قدري سريع و غير قابل پيش بيني جلو ميرفت كه عزل اولين رئيسجمهور نظام برآمده از انقلاب، كاري عجيب، مشكل و ناشدني براي اذهان انقلابي آن روز مردم نبود. اكنون كه 31 سال از عزل بنيصدر ميگذرد، نيمنگاهي به آن دوران ميتواند عبرتها و آموزههاي سياسي فراواني داشته باشد.
بني صدر از همان زماني كه با حضرت امام و وارد ايران شد يك موج تبليغات حساب شده و برنامه ريزي شده به همراه خود وارد ايران كرد، هر روز كه از پيروزي انقلاب ميگذشت، فضا براي وي چنين رقم ميخورد كه او لاجرم رئيسجمهور آينده خواهد شد. گويا اينكه از قبل برنامه ريزي شده باشد كه بنيصدر رئيس جمهور خواهد شد. نوشتن شعار بنيصدر، صد در صد در هر كوي و برزن بيش از آنكه حتي فضاي كشور انتخاباتي شود ريشه در تفكرات برنامه ريزي شدهاي داشت كه بنيصدر بايد رئيس جمهور ايران شود. اينكه او خود را از قبل براي رئيس جمهوري آماده كرده بود، يا او را آماده كرده بودند، از نكات مهمي است كه بي ترديد مرور زمان و بسان ديگر حوادث تاريخي پس از مرگ بنيصدر روشنتر خواهد شد. هرچند اسناد منتشر شده از لانه جاسوسي آمريكا و بر ملا شدن رمز جاسوسي وي و همچنين مشخص شدن سفر بنيصدر در دوران دانشجويي به اسرائيل بعنوان مهمان وزارت خارجه رژيم اشغالگر قدس برخي ترديدها را به يقين مبدل ساخته و كليد رمز اين معما را در اختيار پژوهشگران قرار داده است. اگر بپذيريم كه بنيصدر براي رياست جمهوري آورده شده بود، به طور طبيعي اين سؤال در ذهن پيش ميآيد كه چه ويژگي بنيصدر داشت كه ابر و باد و مه و خورشيد به كار گرفته شود كه وي مورد طمع دشمنان قرار گرفته و براي ايفاي اين نقش انتخاب گردد. نگاهي به تاريخ و سوابق افرادي كه يك شبه و به طور غير منتظره شاهين قدرت بر دوش آنها نشسته است، نشان ميدهد كه همه از يك ويژگي مشترك برخوردار بودهاند و آن جاهطلبي و كيش شخصيت بوده است. مصداق بارز آن در تاريخ اخير ايران رضا خان ميرپنج است. وقتي جاه طلبي با قدرت در ميآميزد زمينه ايفاي هر نقشي را براي افراد مستعد فراهم ميكند. حضرت امام خميني (ره) هنگام مراسم تحليف رياست جمهوري بنيصدر يك توصيه به وي كردند كه از منظر مورد توجه اين نوشتار جالب است: ايشان فرمودند: يك تذكر به آقاي بنيصدر دارم كه «حبالدنيا رأس كل خطيئه». از سوي ديگر به موازات بسترسازي و تبليغات براي جا انداختن بني صدربعنوان يك فرد خبره، لايق و دنبال عدالت اجتماعي و اقتصادي و توحيدي تلاشي به مراتب مضاعفتر را متوجه تخريب روحانيت اصيل و در رأس همه آنها شهيد بهشتي كردند. آنها به خوبي ميدانستند تنها مانع به قدرت رسيدن بنيصدر چهرههاي آگاه و هوشمند روحانيت هستند. دامنه تخريب آنها به قدري وسيع بود كه بسياري از روحانيون سرشناس و حتي دوستان شهيد بهشتي هم تحت تأثير آن قرار گرفته و عملا زمينهساز به قدرت رسيدن بنيصدر شدند.
بنيصدر در 5 بهمن سال 1358 با اكثريت مطلق آرا و با 11 ميليون رأي رئيس جمهور ايران شد. ا مام خميني (ره) به دنبال رئيس جمهوري بنيصدر با شناختي كه از وي داشت، او را فرمانده كل قوا كرد. ولي اين سمتها، شهوت قدرت بنيصدر را ارضا نميكرد. او تصميم گرفته بود كه مجلس را هم كاملا در اختيار بگيرد. او با تشكيل گروهي تحت عنوان دفتر همكاريهاي مردم با رئيس جمهور در تمام كشور دفاتري ايجاد كرد و براي سراسر كشور ليست انتخاباتي داد ولي با تلاش روحانيت بلاد ،بنيصدر در اين تلاش نتوانست موفق شود. لذا بناي ناسازگاري با مجلس را گذاشت. عدم تمكين به مصوبات و امضاي آنها براي ابلاغ، مخالفت با مجلس بر سر انتخاب وزرا براي كشور دردسرساز شد. هر روز با سخنان خود و يا مطالبي كه در روزنامه انقلاب اسلامي مينوشت، معركه تازهاي در كشور ايجاد ميكرد. مباحث مربوط به دفاع مقدس و مخالفت او با حضور سپاه در جبهههاي جنگ و جلوگيري از تقويت سپاه، جهاد، كميته و همه نهادهاي انقلابي فضاي ملتهبي در كشور ايجاد كرده بود. او كه همه قدرت كشور را براي خود ميساخت، براي طرد و منزوي كردن نيروهاي وفادار به امام، دست به دامن گروهكهاي چپ، منافقين و مليگراها شد و از آنها كمك گرفت.
ارتباط بنيصدر با منافقين و حضور جريانهاي ضد انقلابي و منحرف در ميان اطرافيان او باعث بيداري بسياري از كساني شد كه به او رأي داده بودند. آيتا... سيد محمد خامنهاي كه آن زمان نماينده مجلس بود درباره زياده خواهيهاي بنيصدر ميگويد: بنيصدر ميخواست رهبري را منزوي كند و حتي ميخواست مجلس را مستقيم و غير مستقيم به تعطيلي بكشاند، بنيصدر با قوه قضائيه و مجلس درگير ميشد و مرتب آنها را متهم ميكرد كه شما عليه من هستيد! بنيصدر از لحاظ رواني مشكلاتي داشت و نميتوانست درست منافع شخصي خود را تشخيص دهد.
منبع:19دی
بازگشت
|