کد خبر: 4349

تاریخ انتشار: 1390-11-11 - 13:49

نسخه چاپی | دسته بندی: لینکستان (مطالب دیگران) / مطالب دیگران- سیاسی / بایسته های فرهنگ
0
بازدیدها: 1 012

واکنش امیرخانی به تخریب هاشمی:تاریخ جنگ را با چاقو نمی نویسند!

چکیده: اگر بخشِ عقلانیِ جنگ، در اختیارِ افکارِ عمومی قرار نگیرد، یک گروهِ سیاسیِ تفریطی در دوره‌ای می‌توانند یکی از فرمان‌دهانِ ارشدِ جنگِ ما را خائن بدانند که چرا جنگ را پس از فتحِ خرم‌شهر ادامه داد […]

چکیده:

اگر بخشِ عقلانیِ جنگ، در اختیارِ افکارِ عمومی قرار نگیرد، یک گروهِ سیاسیِ تفریطی در دوره‌ای می‌توانند یکی از فرمان‌دهانِ ارشدِ جنگِ ما را خائن بدانند که چرا جنگ را پس از فتحِ خرم‌شهر ادامه داد و گروهِ سیاسیِ افراطی در دوره‌‌ی بعد، می‌توانند همان فرمان‌دهِ ارشد را دوباره خائن بدانند، این بار به این جرم که چرا قطع‌نامه پذیرفته شد و جنگ ادامه پیدا نکرد! یعنی یکی از اعزه‌ی انقلابِ اسلامی (توضیح سایت: منظور آیه‌الله هاشمی رفسنجانی است.) می‌تواند باری به عنوانِ جنگ‌طلب و باری دیگر به عنوانِ صلح‌طلب، موردِ هجمه‌ی سیاسیون سطحی قرار بگیرد!

 

رضا امیرخانی نوشت: چیزکی گفتم و چیزی دیگر در مطبوعات نوشتند که این رسمِ روزگار ماست... حالا من مجبورم، به واسطه‌ی بدعهدیِ بعضی رفقای ژورنالیست، متنِ صحبت‌م را خود دوباره پیاده کنم... کاری کرده‌ایم که ژورنالیست به دش‌نام مبدل شده است.

به گزارش فارس، هنوز 24 ساعت از انتشار خبر رونمایی «گزارش روزانه از جنگ شهید باقری» در رسانه‌ها نگذشته که رضا امیرخانی، یکی از سخنرانان حاضر در جلسه به انتقاد از بازتاب خبری سخنان خود در رسانه‌ها پرداخته است.

نویسنده کتاب ارمیا نوشته است که این روزها بشدت سرگرم به پایان بردن کتاب جدید خود با نام «قیدار» است، اما به دعوت سردار فتح‌الله جعفری پاسخ مثبت داده و در جلسه رونمایی از کتاب 5 جلدی یادداشت‌های شهید حسن باقری (افشردی) شرکت کرده چون این عمل را ذخیره‌ای برای قبر و قیامت خود می‌دانسته و سخنرانی را هم برای این جلسه آماده کرده است.

نویسنده کتاب «من او» در ادامه به انتقاد از بازتاب سخنانش پرداخته و نوشت:

«این یادداشت، با همین عشق جور شد... چیزکی گفتم و چیزی دیگر در مطبوعات نوشتند که این رسمِ روزگار ماست... حالا من مجبورم، به واسطه‌ی بدعهدیِ بعضی رفقای ژورنالیست، متنِ صحبت‌م را خود دوباره پیاده کنم... کاری کرده‌ایم که ژورنالیست به دش‌نام مبدل شده است... چیزکی می‌گویی، چیزی می‌نویسند، چیزهایی می‌گویند در پسِ آن چیز و یک‌هو می‌بینی شده‌ای مدیرکلِ روابطِ عمومیِ خودت... در رسانه‌ای گفته‌ام که امام، درِ بهشت را گشود و پرونده‌ی شهادت را که در تاریخِ تشیع، بعد از صدرِ اسلام، چندبرگ بیش‌تر نداشت و در ثالث و رابع فرومانده بود، از نو نوشت.

از این شب‌نیوز‌های این دوره، که سیاسی با مثلِ منی دشمن‌ند، نوشته است که آی رضاامیرخانیِ نادانِ بی‌بصیرت، چشمِ کورت را باز کن که مثلا بزرگ‌ترین بزرگ‌راهِ شهری به نامِ شهید نوابِ صفوی است؛ پس، شهادت پیش از انقلاب نیز بوده است! و من نمی‌دانم چه‌گونه باید بگویم به این عزیزِ ژورنالیست که صدرِ حوزه‌ی علمیه‌ی آن روز، که مرجعِ تامِ شیعیان بود، هرگز از لفظِ شهید برای شهید نواب صفوی استفاده نکرد و این از برکاتِ نفسِ امام است که عطفِ بماسبق هم می‌کند... چه کرده‌ایم با عبارتِ ژورنالیست؟!

امیرخانی در ادامه این مطلب نوشته است:

«و یادمان باشد که حسنِ باقری، خود خبرنگار بود... او اول کسی بود که مشکلات معاهده‌ی الجزایر را –پیش از شروع جنگ- نوشت و بعدتر نیز به عنوانِ خبرنگاری باهوش واردِ جبهه شد و تا فرمان‌دهیِ اطلاعات و عملیات جنگ پیش رفت... »

امیرخانی در ادامه این یادداشت متن سخنان خود را از نو پیاده کرده است و برای جلوگیری از ایجاد ابهام به واضح‌سازی برخی اشارات در داخل پرانتز پرداخته است. نویسنده کتاب "نفخات نفت" در خصوص گفته های خود درباره بخش عقلانی جنگ نوشته «اگر بخشِ عقلانیِ جنگ، در اختیارِ افکارِ عمومی قرار نگیرد، یک گروهِ سیاسیِ تفریطی در دوره‌ای می‌توانند یکی از فرمان‌دهانِ ارشدِ جنگِ ما را خائن بدانند که چرا جنگ را پس از فتحِ خرم‌شهر ادامه داد و گروهِ سیاسیِ افراطی در دوره‌‌ی بعد، می‌توانند همان فرمان‌دهِ ارشد را دوباره خائن بدانند، این بار به این جرم که چرا قطع‌نامه پذیرفته شد و جنگ ادامه پیدا نکرد! یعنی یکی از اعزه‌ی انقلابِ اسلامی (توضیح سایت: منظور آیه‌الله هاشمی رفسنجانی است.) می‌تواند باری به عنوانِ جنگ‌طلب و باری دیگر به عنوانِ صلح‌طلب، موردِ هجمه‌ی سیاسیون سطحی قرار بگیرد! این هر دو، فقط به دلیلِ بی‌توجهی به بخشِ عقلانیِ جنگ است.»

همچنین امیرخانی در بخش پایانی این یادداشت که در سایت شخصی‌اش منتشر شده، خاطره خود از اتاق در بسته شهید حسن باقری و جوان 15 ساله ای را که با کارد به برخی عکس های داخل اتاق هجوم برده بود را شفاف کرده و نوشته «ماهی پیش، در شرایطِ سیاسیِ دولت‌ساز، نوجوانی 15 ساله، کاتر از جیب بیرون کشیده بود و پریده بود به سمتِ تصاویرِ فرمان‌دهان و فریاد کشیده بود که من عکسِ این دو فتنه (توضیح سایت: منظور نظر این نوجوان، آیه‌الله هاشمی رفسنجانی و سردار محسن رضایی بوده است!) را باید از این اتاق در بیاورم...اف بر ما! که این‌چنین وجهِ هیجانی را به عوضِ وجهِ عقلانی به نسلِ بعدی انتقال داده‌ایم... یادمان باشد که تاریخِ جنگ با کاتر نوشته نمی‌شود...»

 

منبع: بازتاب امروز 

تگ های مطلب:
ارسال دیدگاه

  • bowtiesmilelaughingblushsmileyrelaxedsmirk
    heart_eyeskissing_heartkissing_closed_eyesflushedrelievedsatisfiedgrin
    winkstuck_out_tongue_winking_eyestuck_out_tongue_closed_eyesgrinningkissingstuck_out_tonguesleeping
    worriedfrowninganguishedopen_mouthgrimacingconfusedhushed
    expressionlessunamusedsweat_smilesweatdisappointed_relievedwearypensive
    disappointedconfoundedfearfulcold_sweatperseverecrysob
    joyastonishedscreamtired_faceangryragetriumph
    sleepyyummasksunglassesdizzy_faceimpsmiling_imp
    neutral_faceno_mouthinnocent

عکس خوانده نمی شود